قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷ 🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی ↩️ آنگاه مى فرمايد: «سوم اين است كه حقوقى را ك
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷
🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی
↩️ آنگاه امام(عليه السلام) به سراغ پنجمين و ششمين مرحله كه آخرين اركان توبه و بالاترين مراحل آن هستند رفته، مى فرمايد: «پنجم، گوشت هايى را كه براثر حرام بر اندامت روييده با اندوه بر گناه آب كنى تا چيزى از آن باقى نماند و پوست به استخوانت بچسبد و گوشت تازه در ميان آن ها برويد و ششم آن كه به همان اندازه كه لذت و شيرينى گناه را به جسمت چشانده اى زحمت و مرارت طاعت را نيز به آن بچشانى»; (وَالْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالاَْحْزَانِ، حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ، وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، وَالسَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلاَوَةَ الْمَعْصِيَةِ).
البته اين مربوط به جايى است كه گوشت انسان از اموال حرام روييده باشد و تعبير به «حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ; تا پوستت به استخوانت بچسبد» نوعى تأكيد و مبالغه است. حداقل چنين شخصى كه در عيش و نوش و اموال حرام فربه شده به وسيله گرفتن روزه هاى مستحب لاغر شود و بخش قابل توجهى از آن گوشت ها را از طريق روزه و رياضت آب كند. قابل توجه اين كه اين دو مرحله يكى ناظر به جنبه هاى جسمى است و ديگرى ناظر به جنبه هاى روحى (هر چند هر دو از طريق جسم انجام مى شود); جسم را با رياضت لاغر مى كند و روح را با چشيدن زحمت طاعت، همان گونه كه در حال معصيت جسمش را با اموال حرام چاق و فربه كرد و روحش را با گناهانى مانند شنيدن انواع موسيقى ها و كارهاى حرام ديگرى كه از طريق جسم به روح منتقل مى شود. در پايان مى فرمايد: «پس از انجام اين مراحل مى گويى: استغفر الله»; (فَعِنْدَ ذلِكَ تَقُولُ: «أَسْتَغْفِرُ اللّهَ»).
بنابراين استغفار بازيچه نيست و لقلقه زبان نمى باشد كه انسان هر زمان مرتكب گناهى شود بى آن كه شرايط توبه را فراهم كرده باشد با گفتن استغفرالله خود را راحت كند و گمان كند گناهش بخشوده شده و از عذاب الهى در امان است. البته بعضى از اين مراحل شش گانه از اركان است و بعضى ديگر از شرايط كمال. به يقين چهار مرحله اول از اركان مى باشد زيرا بدون پشيمانى كه لازمه آن تصميم بر ترك در آينده است و بدون جبران مافات از حقوق الناس و حقوق الله حقيقت توبه حاصل نمى شود. ولى آب شدن گوشت هايى كه از حرام روييده و يا چشيدن مرارت طاعت براى از بين رفتن آثار لذت حرام، از مراحل كمال است. به تعبير ديگر ـ آن گونه كه مرحوم امام خمينى(قدس سره) در مكاسب محرمه خود بيان كرده ـ دو مرحله اول، حقيقت توبه است، مرحله سوم و چهارم شرط پذيرش آن و مرحله پنجم و ششم شرط كمال آن است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ قال الکاظم علیه السلام
طُوبَى لِشِيعَتِنَا اَلْمُتَمَسِّكِينَ بِحُبِّنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا اَلثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاَتِنَا وَ اَلْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً وَ طُوبَى لَهُمْ هُمْ وَ اَللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
☀️ امام کاظم علیه السلام میفرمایند
خوشا به حال شيعۀ ما كه متمسك باشند بحبل و سبب ما در غيبت قايم ما كه ثابت باشند بر موالات ما و براءت از أعداى ما ايشان از ماهستند و ما از ايشان، و راضىاند ايشان بما از آنكه امامانيم و راضييم ما بايشان از آنكه شيعيانند، پس خوشا حال ايشان و طوبى لهم بخدا كه ايشان در درجۀ ما باشند در روز قيامت.
کمال الدين و تمام النعمة ج ۲، ص ۳۶۱
@Nahjolbalaghe2
شیعیان هنگام خروج از خانه.mp3
2.38M
#موعظه
💥شیعیان هنگام خروج از خانه
🎙استاد کاشانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و هشتاد و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺷﻨﺎﺧﺘﻤﺖ،
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و هشتاد و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺳﭙﺲ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻫﺎﺷﻤﻲ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻙ ﺍﻱ ﺟﻮﺍﻥ ﺗﻮ ﺧﻠﻒ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺮﻑ ﺳﻠﻒ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺑﻮﺩﻱ، ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻨﻚ ﻭﻳﺮﺍﻧﮕﺮ ﺷﺮﻑ، ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺸﮕﺮ ﺳﻠﻒ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻱ؟ ﺑﻪ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮﺯﻱ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ ﺍﻱ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻬﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺩ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻓﻀﻠﺖ ﺑﻪ ﻓﻀﻞ ﺍﻭﺳﺖ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻣﻲﺩﻫﻲ؟ ﻣﻦ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎﺗﺮﺍ ﺧﻮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﮔﺮﻳﺨﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻋﻘﺒﻪ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻢ ﻧﻤﺎﻧﺪ، ﻭﻟﻲ ﺧﺒﺮ ﮔﺰﺍﺭ، ﻋﻘﺒﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ، ﻭ ﻭﻱ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﺰﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻴﺪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. 5- ﺍﺑﻮ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻧﺎﺟﻲ، ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺑﺠﻴﺮ ﺳﻤﺎﻙ ﺍﺳﺪﻱ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺳﻴﺪ ﻭ ﺷﻴﻌﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﻏﻠﺎﻣﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﺬﻋﻮﺭ ﺑﻮﺩ
ﻛﻪ ﺷﻌﺮ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ، ﺳﻴﺪ،
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 122]
ﺷﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻫﻮﺍﺯﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭﻱ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ. ﺷﺒﮕﺮﺩﺍﻥ، ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻓﺮﺩﺍﻱ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﺬﻋﻮﺭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺍﺑﻲ ﺑﺠﻴﺮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﺐ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺟﻨﺎﻳﺘﻲ ﺑﻪ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﺮﺩﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟ ﻳﺰﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺳﻴﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪ: ﺩﺭ ﺩﻳﺎﺭ ﻳﺎﺭ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺑﭙﺮﺱ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﺪ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻨﻮﺩ، ﺩﻳﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎﻱ ﺁﻥ ﺧﺎﻟﻲ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻬﻨﻪ ﺁﻥ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺎﻫﻬﺎ ﻭ ﻛﺒﻮﺗﺮﻫﺎﻱ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﺧﺒﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ. ﺭﻭﺯﻱ ﺁﻧﺠﺎ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺩﻟﺒﺮﺍﻥ ﮔﻞ ﺭﺧﺴﺎﺭﻱ ﭼﻮﻥ ﺟﻤﻞ ﻭ ﻋﺰﻩ ﻭ ﺭﺑﺎﺏ ﻭ ﺑﻮﺯﻉ ﺑﻮﺩ. ﺳﻴﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﺮ ﺍﻧﺪﺍﻣﻲ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﻲﺯﻳﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻨﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﻲ ﺷﺪ. ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮔﺴﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ، ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﮔﺮ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻩﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺍﻣﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭﻭﺩ
ﺑﻔﺮﺳﺖ، ﭼﻪ ﺳﻮﺩ ﻭ ﺯﻳﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﮕﺸﺎﺋﻲ، ﺁﺭﺯﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﺩ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺧﻠﻮﺕ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺳﺨﻨﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻬﺮﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺣﻤﺪ ﻣﺮﺳﻞ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺩﺍﺭﻱ، ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺒﺨﺶ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﻭ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﻬﺮ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻭ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﻱ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺹ) ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ.... ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﻣﺬﻋﻮﺭ ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﮕﺎﻥ، ﺳﺮﺑﺰﻳﺮ ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 123]
ﻭ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺮ ﻫﻢ ﻧﻬﻨﺪ. ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﻢ ﺍﺑﻲ ﺑﺠﻴﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻛﻴﻨﻪﻫﺎﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﻜﺎﻑ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺍﻱ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﺮﻳﺪﻩﻫﺎ ﺑﻲ ﺗﺎﺑﻲ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺗﺤﻤﻠﻲ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺻﺒﺮﻫﺎ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﺍﻳﻦ ﺧﻄﻴﺐ ﺳﺨﻨﻮﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻭ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ، ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﻲﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺧﻠﻖ ﺭﺍ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻟﻖ ﺭﺍ ﺧﺸﻤﻨﺎﻙ ﻛﻨﺪ. ﺁﺭﻱ ﺷﻮﻡ ﺑﺨﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺪ ﺣﺮﻳﺺ ﺍﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ الی ۱۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ دومین صفتى را ک
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ الی ۱۱
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ به هر حال، امکان ندارد خداوند غریزه اى را به عنوان بخشى از نظام احسن در انسان بیافریند، و بعد آن را به کلى تحریم یا مخالف مقام انسانى بداند.
این نکته، چندان نیاز به یاد آورى ندارد که حلال بودن همسران مخالف با بعضى از موارد استثنائى نیست، مانند حالت عادت ماهانه و امثال آن.
همچنین حلال بودن کنیزان (زنان برده) مشروط به شرائط متعددى است که در کتب فقهى آمده، و چنان نیست که هر کنیزى به صاحب آن حلال باشد، و در واقع در بسیارى از جهات و شرائط، همان شرائط همسران را دارد.
* * *
در هشتمین آیه مورد بحث، به پنجمین و ششمین صفت برجسته مؤمنان اشاره کرده، مى گوید: آنها کسانى هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات مى کنند (وَ الَّذِینَ هُمْ لاِ َماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ).
حفظ و اداى امانت ـ به معنى وسیع کلمه ـ و همچنین پایبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مؤمنان است.
در مفهوم وسیع امانت، امانت هاى خدا، پیامبران الهى و همچنین امانت هاى مردم جمع است، نعمت هاى مختلف خدا هر یک امانتى از امانات او هستند، آئین حق، کتب آسمانى، دستورالعمل هاى پیشوایان راه حق و همچنین اموال و فرزندان و پست ها و مقام ها، همه امانت هاى اویند که مؤمنان در حفظ و اداى حق آنها مى کوشند تا در حیاتند از آن پاسدارى مى کنند، و به هنگام ترک دنیا آنها را به نسل هاى برومند آینده خود مى سپارند، و چنین نسلى را براى پاسدارى آن تربیت مى کنند.
دلیل بر عمومیت مفهوم امانت، در اینجا علاوه بر گستردگى و اطلاق لفظ، روایات متعددى است که در تفسیر امانت وارد شده، گاهى امانت به معنى امامت امامان معصوم که هر امام آن را به امام بعد از خود مى سپارد تفسیر شده.
و گاه به مطلق ولایت و حکومت.
جالب این که: زراره از شاگردان بزرگ امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) چنین مى گوید: منظور از جمله أَنْ تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهْلِها این است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید !.
و این نشان مى دهد که: حکومت از مهمترین ودیعه هاى الهى است که باید آن را به اهلش سپرد.
همچنین دلیل عمومیت عهد و پیمان، تعبیراتى است که در سایر آیات قرآن آمده، از جمله أَوْفُوا بِعَهْدِ اللّهِ إِذا عاهَدْتُمْ: به عهد خداوند وفا کنید هنگامى که عهد و پیمان بستید .
قابل توجه این که: در بعضى از آیات قرآن تعبیر به اداى امانت و یا عدم خیانت در امانت شده، در حالى که در آیه مورد بحث، تعبیر به رعایت امانت شده که هم شامل ادا مى شود، هم محافظت و مراقبت کامل از آن.
بنابراین، اگر کوتاهى در اصلاح چیزى که مورد امانت است باعث ضرر یا خطرى بشود، شخص امین موظف است که در اصلاح آن نیز بکوشد (و به این ترتیب سه کار لازم است: اداء، حفظ و اصلاح).
به هر حال، مسلّم است که پایبند بودن به تعهدات، حفظ و اداى امانات از مهمترین پایه هاى نظام اجتماعى بشر است و بدون آنها هرج و مرج در سرتاسر جامعه به وجود خواهد آمد، به همین دلیل حتى افراد و ملت هائى که اعتقاد الهى و مذهبى نیز ندارند، براى مصون ماندن از این هرج و مرج اجتماعى ناشى از
خیانت در عهد و امانت، خود را موظف به انجام این دو برنامه ـ لااقل در مسائل کلى اجتماعى ـ مى دانند.
* * *
بالاخره در نهمین آیه، آخرین ویژگى مؤمنان را که محافظت بر نمازها است بیان کرده مى گوید: آنها کسانى هستند که در حفظ نمازهاى خویش مى کوشند (وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ).
جالب این که: نخستین ویژگى مؤمنان را خشوع در نماز و آخرین صفت آنها را محافظت بر نماز شمرده است، از نماز شروع مى شود و به نماز ختم مى گردد.
چرا که نماز مهمترین رابطه خلق و خالق است.
نماز برترین مکتب عالى تربیت است.
نماز وسیله بیدارى روح و جان، و بیمه کننده انسان در برابر گناهان است.
خلاصه نماز، هر گاه با آدابش انجام گیرد، زمینه مطمئنى براى همه خوبى ها و نیکى ها خواهد بود.
یاد آورى این نکته نیز لازم است که: آیه نخست و آیه اخیر، اشاره به دو مطلب متفاوت مى کند، و به همین دلیل، در آیه نخست، صلاة به صورت مفرد و در آیه اخیر به صورت جمع است.
اولى، به مسأله خشوع و توجه خاص درونى که روح نماز است، و اثر بر تمام اعضاء مى گذارد اشاره مى کند.
و دومى، به مسأله آداب و شرائط نماز از نظر وقت و زمان و مکان و همچنین از نظر تعداد نمازها، و به نمازگزاران و مؤمنان راستین توصیه مى کند در همه نمازها مراقب همه این آداب و شرائط باشند.
در مورد اهمیت نماز در مجلدات مختلف این تفسیر مشروحاً بحث کرده ایم.(۱٠)
✍ پی نوشت:
۱٠ ـ به جلد نهم، صفحه ۲۶۷، ذیل آیه ۱۱۴ سوره هود و جلد چهارم، صفحه ۱٠۴، ذیل آیه ۱٠۳ سوره نساء و جلد سیزدهم، ذیل آیه ۱۴ سوره طه مراجعه فرمائید.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2