eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۳ و۹۸ ↩️ و باز براى تأکید بیشتر، روى این موضوع و نفى هر گونه شک و تردید
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۹ و ۱۰۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸 تقاضاى ناممکن! در تعقیب بحث هائى که در آیات قبل پیرامون سرسختى مشرکان و گنهکاران در مسیر باطلشان گذشت، در آیات مورد بحث وضع دردناکشان را به هنگامى که در آستانه مرگ قرار مى گیرند، چنین توصیف مى کند: آنها به این راه غلط خود همچنان ادامه مى دهند تا هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا رسد (حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ).(۱) در این هنگام که خود را در حال بریدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگر مى بینند، پرده هاى غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان کنار مى رود گوئى سرنوشت دردناک خویش را با چشم مى بینند، عمر و سرمایه هاى از دست رفته و کوتاهى هائى را که در گذشته کرده و گناهانى را که مرتکب شده اند، و عواقب شوم آن را مشاهده مى کنند. اینجا است که فریاد او بلند شده، مى گوید: اى پروردگار من! مرا باز گردانید ! (قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ). * * * مرا باز گردانید شاید گذشته خود را جبران کنم، و عمل صالحى در برابر آنچه ترک گفتم به جا آورم (لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ). اما از آنجا که قانون آفرینش چنین اجازه بازگشتى را به هیچ کس، ـ نه نیکوکار و نه بدکار ـ نمى دهد، به او چنین پاسخ داده مى شود: نه! هرگز راه بازگشتى وجود ندارد (کَلاّ). این سخنى است که او به زبان مى گوید (إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها). سخنى که هرگز از اعماق دلش با اراده و آزادى بر نخاسته است، این همان سخنى است که هر بدکارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات ،و هر قاتلى به هنگام دیدن چوبه دار، مى گوید و هر وقت امواج بلا فرو بنشیند باز همان برنامه سابق خود را ادامه مى دهد. این شبیه چیزى است که در آیه ۲۸ سوره انعام مى خوانیم: وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ: آنها اگر به حیات دنیا باز گردند باز به همان برنامه ها و روش خود ادامه مى دهند . و در پایان آیه، اشاره بسیار کوتاه و پر معنى به جهان اسرار آمیز برزخ کرده، مى گوید: در پشت سر آنها تا روزى که برانگیخته مى شوند برزخى وجود دارد (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ). * * * نکته ها: ۱ ـ مخاطب در جمله رب ارجعون کیست؟ با توجه به این که کلمه رَبِّ مخفف رَبِّى به معنى پروردگار من مى باشد، آغاز این جمله، نشان مى دهد مخاطب، خداوند متعال است، ولى از آنجا که ارجعون (باز گردانید مرا) به صیغه جمع آمده، مخاطب نمى تواند خدا باشد، و جمع این دو تعبیر در جمله فوق سؤال انگیز شده است. جمعى از مفسران معتقدند: مخاطب خداوند است و ذکر صیغه جمع در اینجا به عنوان احترام و تعظیم است (از این نظر که هر بزرگى اطرافیانى دارد) در زبان فارسى ما نیز معمول است که به مخاطب واحد، هنگام احترام شما مى گوئیم. ولى با توجه به این که این تعبیر در زبان عربى، مخصوصاً در اعصار گذشته، رائج نبوده، و در قرآن نیز نمونه اى براى آن دیده نمى شود، ضعف این تفسیر روشن است.(۲) جمع دیگرى از مفسران گفته اند: مخاطب در واقع فرشتگان مرگ و قبض ارواحند، و گفتن کلمه رَبِّ یک نوع استغاثه به درگاه خدا مى باشد که در سخنان روزمره ما نیز فراوان است که: وقتى انسان در بحرانى سخت قرار مى گیرد، نخست به درگاه خدا استغاثه مى کند، و بعد از مردم یارى مى طلبد و فریاد مى زند: اى خدا! اى خدا! مرا نجات دهید، به کمک من بشتابید . این تفسیر صحیح تر به نظر مى رسد. * * * ۲ ـ تفسیر جمله فیما ترکت در آیات فوق خواندیم: کافران در آستانه مرگ تقاضا مى کنند آنها را بازگردانند تا آنچه را ترک گفته اند با عمل صالح جبران کنند. بعضى معتقدند: فِیْما تَرَکْت اشاره به اموالى است که از آنها به یادگار مى ماند که در تعبیرات معمولى نیز از آن به ترکه میت تعبیر مى شود. ✍ پی نوشت: ۱ ـ حتّى در حقیقت غایتى است براى جمله محذوفى که از عبارات گذشته فهمیده مى شود، و در تقدیر چنین است: اِنَّهُمْ یَسْتَمِرُّونَ عَلى هذَا الْحالِ حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ: آنها بر این طریقه ادامه مى دهند تا مرگشان فرا رسد و این معنى از جمله نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَصِفُونَ که در دو آیه قبل آمده، استفاده مى شود (دقت کنید). ۲ ـ بعضى از مفسران آیه ۹ سوره قصص قُرّةُ عَیْن لِى وَ لَکَ لا تَقْتُلُوهُ را که از زبان همسر فرعون به هنگام گرفتن قنداقه موسى از آب مى باشد، نمونه اى از این تعبیر دانسته اند، که در آغاز آن مخاطب فرعون است، و در دنباله آن، مخاطب فرعون و اطرافیان او هستند که مأمور قتل پسران بنى اسرائیل بودند (دقت کنید). ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
23.Mumenoon.097-100.mp3
3.11M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۹۷ الی ۱۰۰ سوره مبارکه مومنون 📝 مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۷ ✅ تشویق مبارزان 🔭 خطبه در يك نگاه: با توجّه به اينكه امام عليه السلام اين
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۷ ✅ تشویق مبارزان "من ازشما چنين عقب نشينى را انتظار نداشتم و برازنده و شايسته شما نبود; ولى خوشوقتم طولى نکشيد که: «ناراحتى درون سينه مرا شفا بخشيديد (و بر زخم دلم مرهم نهاديد;) چون ديدم همان گونه که آنها شما را به عقب نشينى وا داشتند، شما صفوفشان را درهم شکستيد و آنان را از لشکرگاه خود به عقب رانديد». (وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ(9) صَدْرِي أَنْ رَأَيْتُکُمْ بِأَخَرَة تَحُوزُونَهُمْ کَمَا حَازُوکُمْ، وَ تُزِيلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهمْ کَمَا أَزَالُوکُمْ). «آنها را به رگبار تير و نيزه بستيد، آنچنان که فراريان آنها، همچون شتران تشنه عقب رانده شده از ورود به آبشخور، بر روى هم مى ريختند!» (حَسّاً(10) بِالنِّصَالِ(11)، وَ شَجْراً(12) بِالرِّمَاحِ; تَرْکَبُ أُولاَهُمْ أُخْرَاهُمْ کَالاِْبِلِ الْهِيمِ(13) المَطْرُودَةِ; تُرْمَى عَنْ حِيَاضِهَا; وَ تُذَادُ(14) عَنْ مَوَارِدِهَا!). بى شکّ، جنگ صفّين مقابله دو لشکر بود که يکى از آنها بسيارى از شخصيّت هاى اسلامى را در خود جاى مى داد; بعضى از صحابه پيامبر و بعضى از فرزندان صحابه و از خاندان هاى با شخصيّت و از پيش گامان در اسلام بودند، که در خدمت على(عليه السلام) در برابر گروهى قيام کردند که در واقع بازماندگان دوران جاهليّت و فرومايگان و فرصت طلبان و دنيا دوستانى بودند که با جوايز و بخشش هاى بى حساب و کتاب معاويه، به ميدان آمده بودند و در رأس آنها «عمرو بن عاص» بود که رشوه کلانش را که همان حکومت مصر بود، در برابر حضور در اين ميدان و فتنه انگيزى هاى شيطانى گرفت. بنابراين، تعبيرات امام(عليه السلام) درباره لشکر شام و لشکر کوفه هرگز جنبه تشويق و تعارف بى محتوا نداشته، بلکه عين واقعيّت بود.(15) پی نوشت: 9. «وَحاوح» جمع «وَحوح» به معناى صدايى است که از سينه دردمند بر مى خيزد. 10. «حَسّ» (به فتح حاء) به چند معنا آمده است: گاه به معناى ريشه کن کردن و قتل و کشتن، (مانند کلام بالا.) و گاه به معناى جستجو نمودن، يا ديدن و دريافتن آمده است. 11. «نَصال» جمع «نَصْل» به معناى قطعه آهن تيزى است که در نوک تيرهاى چوبين قرار مى دهند تا کارگر شود و در فارسى آن را «پيکان» مى گويند. 12. «شَجْر» به معناى ضربه زدن با نيزه است. 13. «هيم» جمع «أهيم» يا «هائم» به معناى انسان يا حيوانى است که شديداً تشنه باشد. 14. «تُذاد» از مادّه «ذود» به معناى طرد کردن و عقب راندن است. 15. سند خطبه: اين كلام را طبرى در تاريخ خود در حوادث سنه 37 و مرحوم كلينى در كتاب جهاد از فروغ كافى و نصر بن مزاحم در كتاب صفّين (با تفاوتهايى) نقل كرده اند. ابن اثير در كتاب نهايه لغات پيچيده اين كلام را تفسير كرده، كه نشان مى دهد به دست او هم رسيده است.(مصادر نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 221). ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امام صادق علیه السلام: تسْبِيحُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ 🤲 تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز، نزد من محبوب‏تر از هزار ركعت نماز در هر روز است. 📚 الکافي، ج۳، ص۳۴۳ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و بیست و چهار 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ، ﭼﻮﻥ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و بیست و پنج 🔷 ↩️ ﻧﺒﻮﻍ ﻋﺒﺪﻱ ﺩﺭ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺷﻌﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻣﺎ " ﻋﺒﺪﻱ " ﻭ ﺧﻮﺑﻲ ﻭ ﺟﺰﺍﻟﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ ﻋﺬﻭﺑﺖ ﻭ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻭ ﻓﺨﺎﻣﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﻳﺎﻥ ﻭﺍﻗﻒ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﻧﺒﻮﻍ ﻭﻱ ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻓﻨﻮﻥ ﺁﻥ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. ﻭ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﮕﺎﻣﻲ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺁﻫﻨﮕﻲ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﻲ‌ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺎﻋﺮ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻫﻠﺶ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻤﻮﺭﺩ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 22 ﺟﻠﺪ 7 ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﻣﺴﺘﺮﻕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻴﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﻱ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻤﻨﻲ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺳﻴﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩ: ﺍﻧﻲ ﺍﺩﻳﻦ ﺑﻤﺎ ﺩﺍﻥ ﺍﻟﻮﺻﻲ ﺑﻪ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﺨﺮﻳﺒﻪ ﻣﻨﻘﺘﻞ ﺍﻟﻤﺤﻠﻴﻨﺎ ﻭ ﺑﺎﻟﺬﻱ ﺩﺍﻥ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﻨﻬﺮﻭﺍﻥ ﺑﻪ ﻭ ﺷﺎﺭﻛﺖ ﻛﻔﻪ ﻛﻔﻲ ﺑﺼﻔﻴﻨﺎ: ﻣﻦ ﺩﺭ ﻛﺸﺘﻦ ﺁﻧﺎﻧﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺧﺮﻳﺒﻪ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﻭﺻﻲ ﻫﻢ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺍﻡ. " [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 172] " ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺁﺋﻴﻦ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻧﻬﺮﻭﺍﻥ ﻫﻤﺪﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﺪﺍﺳﺘﺎﻧﻢ "ﻋﺒﺪﻱ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻱ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﺪﺳﺖ ﺑﺎﺷﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻮﺩ، ﭼﻨﻴﻦ ﻣﮕﻮ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﮕﻮ: ﻭ ﺗﺎﺑﻌﺖ ﻛﻔﻪ ﻛﻔﻲ: " ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ " ﺗﺎ ﭘﻴﺮﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﻲ ﻧﻪ ﺍﻧﺒﺎﺯ ﺍﻭ. ﺳﻴﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻱ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﺎﻋﺮ ﺗﺮ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﻱ. ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﻋﺒﺪﻱ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﺪ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﻭﻱ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﭘﻴﺸﺘﺎﺯﺍﻥ ﺭﺟﺎﻝ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻭﺍﻗﻒ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ - ﻭ ﻋﺒﺪﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺍﻭﻝ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻧﺪﮔﺎﻥ، ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﻢ ﺁﻭﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻭ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﻧﻮﺍﺩﺭ ﻭ ﻧﺎﺷﺮﺍﻥ ﻃﺮﺍﺋﻒ ﺁﻥ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭﻱ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ. ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺁﺯﻣﻨﺪﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﺎﺛﻮﺭﻩ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻋﺼﻤﺖ ﺩﺭ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺷﻌﺮﻱ ﻭﻱ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ. ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ ﻋﺒﺪﻱ ﺑﺮﺗﺎﺭﻳﺦ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﻭﻗﻮﻑ ﻧﻴﺎﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﻟﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻛﻨﺪﺑﺪﺳﺖ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻡ، ﻣﮕﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺷﻨﻴﺪﻱ. ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺍﻭ ﻭ ﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺳﺎﻝ 104 ﻩ ﻭ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 178 ﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﻣﺴﺘﺮﻕ ﻭ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﻣﺴﺘﺮﻕ ﻛﻪ ﺭﺍﻭﻱ ﺍﻭﺳﺖ ﻣﺎﺭﺍ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺯﺩ ﻛﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻧﺠﺎﺷﻲ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 231 ﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺟﺎﻝ ﻛﺸﻲ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ 230 ﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻭﻱ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﻛﺸﻲ 70 ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭﻱ ﺑﻨﺎﺑﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﻧﺠﺎﺷﻲ 161 ﻩ ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﺸﻲ 160 ﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻃﺒﻌﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﻦ ﺍﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﻱ ﻧﻘﻞ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧﻘﻞ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﻟﺎﺯﻣﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻋﺮ، ﺩﺳﺖ ﻛﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻣﻲ‌ﺯﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﭘﺲ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 370 ﺟﻠﺪ 1 " ﺍﻋﻴﺎﻥ ﺍﻟﺸﻴﻌﻪ " ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﺘﺮﺟﻢ [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 173] ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﺎﻝ 120 ﻭ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺭﺍﻭﻱ ﺍﻭ ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﻣﺴﺘﺮﻕ ﺑﻮﺩﻩ، ﺧﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻭ ﺗﻘﺮﻳﺐ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5870758885295397682.mp3
37.15M
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان 🔹 جلسه : ششم 📝 محور سخنرانی: ✔️ سفیانی؛ مزدوری صلیب‌ به گردن و بی‌اعتقاد به اسلام! ✔️ پیشگویی یا خیال‌پردازی؟ درسی از اعتماد به “حدس‌ها” ✔️ توجه به سنت‌های الهی؛ نجات از توهمات پیشگویی و خواب‌بینی! ✔️ خراسانی در روایات؛ نه لزوماً سید، نه لزوماً عالم ✔️ دو جبهه، یک تقابل؛ حزب‌الله پیروز نهایی در منطق قرآن ✔️ نتانیاهو و ترامپ؛ دو چهره در مسیر صهیونیسم منجی‌گرا ✔️روایت امیرالمومنین از هلاکوخان مغول؛ چطور کلام امام از خونریزی جلوگیری کرد ✔️ حتی خاندان و خویشاوندی کنار می‌رود؛ ایمان حزب‌الله تنها در راه خداست بیماری قلبیِ محبت به کفار؛ خطری بزرگ‌تر از همه گناهان ✔️ منافقین؛ مدعیان پیروزی و شماتت‌گران شکست ✔️ نفاق در پوشش “وفاق”؛ وقتی سابقه‌ی نفاق، پله‌ی ترقی می‌شود ✔️ از گوشواره تا نان شب؛ روایت ایثار مردم برای کمک به نیازمندان غزه و لبنان ✔️ دشمنی میان مومنان؛ فاجعه‌ای که راه ظهور را سد می‌کند ✔️ نگاه اهل‌بیت به لغزش مومنان؛ مومنان گناهکار را سرزنش نکن، خداوند خود پاکشان می‌کند! ✔️ محکوم کردن بی‌حجابی، نه بی‌حجاب؛ راه امام صادق در اصلاح جامعه ✔️ بزم محبت امام صادق؛ وقتی امام صادق دست عاشق خطاکار را می‌گیرد ✔️ اوج مظلومیت حضرت زهرا؛ صدای گریه‌ای که هیچ‌کس را به رحم نیاورد @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۹ و ۱۰۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸 تقاضاى ناممکن!
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۹ و ۱۰۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است شاهدى است بر این معنى، آنجا که فرمود: مَنْ مَنَعَ قِیرَاطاً مِنَ الزَّکَاةِ فَلَیْسَ بِمُؤْمِن وَ لا مُسْلِم وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ: کسى که قیراطى از زکات را ندهد نه مؤمن است و نه مسلمان و سخن خداوند رب ارجعون... نیز همین را مى گوید .(۳) در حالى که بعضى دیگر معنى وسیع ترى براى آن قائلند و ما ترکت را اشاره به تمام اعمال صالحى که ترک گفته، مى دانند، یعنى: خداوندا! مرا باز گردان تا اعمال صالحى را که ترک کرده ام، جبران کنم، و حدیثى که در بالا نقل کردیم چنانچه از قبیل بیان مصداق روشن باشد، منافاتى با این تفسیر وسیع و جامع ندارد. و با توجه به این که این گونه افراد از تمام فرصت هائى که از دست داده اند، پشیمان مى شوند و میل دارند همه را جبران کنند، تفسیر دوم صحیح تر به نظر مى رسد. ضمناً، تعبیر به لَعَلَّ در جمله: لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً: شاید عمل صالحى انجام دهم ممکن است اشاره به این باشد که: این افراد آلوده و منحرف، از وضع آینده خود نیز اطمینان کامل ندارند، و کم و بیش مى دانند این ندامت و پشیمانى معلول شرائط خاصى است که در آستانه مرگ براى آنها پیدا شده است، و اى بسا اگر باز گردند همان روش گذشته را ادامه خواهند داد، و حقیقت نیز همین است. * * * ۳ ـ کَلاّ در اینجا چه چیزى را نفى مى کند؟ کَلاّ کلمه اى است که در لغت عرب براى منع، جلوگیرى و ابطال گفتار طرف مقابل مى آید، و در واقع نقطه مقابل اِى (آرى) است که براى تصدیق مى باشد. در پاسخ سؤال فوق، بعضى گفته اند: کَلاّ نفى تقاضاى کفار براى بازگشت به زندگى دنیا است، یعنى: راه بازگشت بسته شده و به هیچ وجه امکان پذیر نیست. بعضى دیگر گفته اند: این کلمه، براى نفى ادعاى آنها است که مى گویند: اگر ما به دنیا باز گردیم گذشته را جبران خواهیم کرد، خداوند مى گوید: این یک ادعاى بى اساس و تو خالى است، اگر آنها باز گردند برنامه، همان برنامه پیشین است. در عین حال، هیچ مانعى ندارد این کلمه اشاره به نفى هر دو معنى باشد. ذکر این نکته نیز لازم است که: این تقاضا و جواب گر چه در آیه فوق تنها در مورد مشرکان ذکر شده، ولى مسلّم است اختصاص به آنها ندارد، بلکه تقاضاى همه گنهکاران، ستمگران و آلودگان است که با دیدن سرنوشت دردناک خود در آستانه مرگ، از گذشته پشیمان مى شوند و تقاضاى بازگشت مى کنند اما دست رد بر سینه آنها مى زنند. * * * ۴ ـ جهان برزخ چیست؟ عالم برزخ چه عالمى است؟ و کجا است؟ دلیل بر اثبات چنین عالمى که در میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد چیست؟ آیا برزخ براى همه است؟ یا براى گروه معینى؟ و بالاخره وضع حال مؤمنان و صالحان و نیز کافران و بدکاران در آنجا چگونه است؟ اینها سؤالاتى است که در این زمینه وجود دارد، و در آیات و روایات اشاراتى به آن شده است و لازم است تا آنجا که وضع این نوشته اجازه مى دهد به پاسخ آنها بپردازیم. واژه برزخ در اصل، به معنى چیزى است که در میان دو شىء، حائل مى شود و سپس به هر چیزى که میان دو امر قرار گیرد برزخ گفته شده است، روى همین جهت، به عالمى که میان دنیا و عالم آخرت قرار گرفته، برزخ گفته مى شود. دلیل بر وجود چنین جهانى که گاهى از آن تعبیر به عالم قبر و یا عالم ارواح مى شود، از طریق ادله نقلیه است، آیات متعددى از قرآن مجید داریم که بعضى ظهور و بعضى صراحت در این معنى دارد. آیه مورد بحث (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ) ظاهر در وجود چنین عالمى است، ـ هر چند بعضى خواسته اند کلمه برزخ را در این آیه به معنى مانعى براى بازگشت به این دنیا معرفى کنند و گفته اند: مفهوم آیه این است که پشت سر انسان مانعى است که او را از بازگشت به این جهان منع مى کند ـ . ولى این معنى بسیار بعید به نظر مى رسد; زیرا تعبیر به إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ: تا روز رستاخیز دلیل بر این است که: این برزخ در میان دنیا و آخرت قرار گرفته، نه میان انسان و دنیا. از آیاتى که صریحاً وجود چنین جهانى را اثبات مى کند، آیات مربوط به حیات شهیدان است مانند: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: هرگز گمان نکن کسانى که در راه خدا کشته شدند مردگانند، آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند .(۴) ✍ پی نوشت: ۳ ـ کافى ، جلد ۳، صفحه ۵٠۳ (چاپ دار الکتب الاسلامیه) و ثواب الاعمال و من لایحضره الفقیه (طبق نقل تفسیر نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۵۵۲). ۴ ـ آل عمران، آیه ۱۶۹. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 نیکی به پدر و مادر! ☀️ پیامبر اکرم (ﷺ) : ✓ هركه خوش دارد عمرش دراز و روزى‌اش بسيار شود، به پدر ومادرش نيكى كند.» ⁙ «مَن سَرَّهُ أن يُمَدَّ لَهُ فِي عُمرِهِ و يُزادَ في رِزقِهِ فَليَبَرَّ والِدَيهِ.» 📚 میزان الحکمة ح ۲۲۶۴۳ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و بیست و پنج 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻧﺒﻮﻍ ﻋﺒﺪﻱ ﺩﺭ ﺍﺩﺏ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و بیست و شش 🔷 ↩️ ﺍﺯ ﻧﻤﻮﻧﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺷﻌﺮ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻨﺪ، ﻣﺮﺩﻱ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﺪﻩ ﻃﻠﺎﻕ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺣﻴﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺑﮕﻮ ﻋﺪﻩ ﻃﻠﺎﻕ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ، ﻋﻠﻲ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺳﺎﺋﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﻭ ﻃﻬﺮ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﻞ ﮔﻔﺖ ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺷﻨﺎﺳﻲ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ: ﮔﻔﺖ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻲ ﻋﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ. ﻋﻜﺮﻣﻪ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺧﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪﻱ ﺩﺭ ﺻﺤﺖ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺮ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺳﺐ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﮔﺬﺷﺖ، ﺣﻴﺮﺕ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺸﻢ ﺑﺎﻧﻬﺎ ﮔﻔﺖ: ﻛﺪﺍﻣﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍﻱ - ﺟﻞ ﻭ ﻋﻠﺎ - ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺨﺪﺍﻱ ﺑﺮﻳﻢ، ﮔﻔﺖ: ﻛﺪﺍﻣﺘﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﺍ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺟﺮﺍﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﺨﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻳﻢ، ﮔﻔﺖ: ﻛﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻋﻠﻲ ﺁﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ، ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺷﻨﻴﺪﻡ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺳﺐ ﻛﻨﺪ ﻣﺮﺍ ﺳﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﻟﻌﻦ ﻛﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﺮﺩ. ﺁﺭﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺧﻠﻖ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺪ ﭘﺮﻭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺁﻥ ﺁﻓﺮﻳﺪﮔﺎﺭ ﺧﻠﻖ ﻭ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﺭﻧﺪﻩ ﺍﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﻛﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺷﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﮔﺴﺘﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻋﻤﻞ ﺑﻨﺪ ﻩ، ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺧﻠﺎﺹ ﺩﻝ ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺒﻨﺪﺩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﺰﺍﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﻋﺎﻱ ﺩﻋﺎﮔﻮ ﺑﺎﻟﺎ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﺩ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺫﻛﺮ ﺁﻧﻬﺎ. ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ، ﺟﺒﺮﻳﻴﻞ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﻛﺴﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﻤﻲ [ ﺻﻔﺤﻪ 174] ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ؟ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﺮﺍ، ﻭﻱ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺳﺮ ﺍﻓﺮﺍﺯﻱ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻧﻴﻚ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﮔﺎﺭ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭ ﻋﻠﻲ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺍﻋﻤﺎﻟﺶ ﺑﻲ ﺍﺛﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺭ ﺷﻌﻠﻪ ﺁﺗﺶ ﻓﺮﻭ ﻣﻲ‌ﺍﻓﺘﺪ. ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﺗﺐ ﺍﻋﻤﺎﻟﻨﺪ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﭘﺎﻙ ﻧﻬﺎﺩ، ﻟﻐﺰﺵ ﻭ ﺧﻄﺎﺋﻲ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﻭ ﻧﻨﻮﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان 🔹 جلسه : ششم 📝 مح
07_Be_Vaghte_Shaam_1403_09_02_Masjed_Shahid_Beheshti_Aminikhaah.ir.mp3
39.59M
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان 🔹 جلسه : هفتم 📝 محور سخنرانی: ✔️ظهور و شرط تعداد؛ آیا مومنان به حد نصاب می‌رسند؟ ✔️ ایمان در شیب صعودی؛ حکایت اویس قرنی و اتصال ناب ✔️ شیب لغزان ایمان؛ از اوج تا افول دل‌های خسته ✔️ توکل؛ شاه‌کلیدی برای حرکت در شیب صعودی ✔️ توکل؛ مرز بندگی خدا و ولایت شیطان ✔️ اهل توکل؛ همان “عباداً لنا” که اسرائیل را نابود می‌کنند ✔️ ایمانت به خدا باشد، ابزار و شخصیت‌ها وسیله اوست ✔️ شیطان، طبیب بیمار دل‌ها با نسخه ظاهرگرایی ✔️ سوره منافقون؛ زنگ بیدارباش هر جمعه برای مومنان ✔️ تعطیلی عمدی، نسخه منافقین برای وابستگی به دشمن ✔️ فقر و گرسنگی، حربه منافقین برای متهم‌کردن پیغمبر (صل‌الله‌علیه‌وآله) به ناکارآمدی ✔️ آسمان در برابر این عشق، حیران مانده است؛ ماجرای وداع با پیکر مادر… ✔️ بیماردلان، شتابان به‌سوی کفار؛ بهانه‌ای به‌نام معیشت ✔️ تمسخر و ایجاد تردید، ابزار منافقین در برابر مقاومت مومنان ✔️ طوفان‌های دهه ۶۰ آمدند، اما امام خمینی ایستاد؛ توکل، رمز پیروزی بود ✔️ ترس از دشمن، ابزار شیاطین انسی برای خروج از توکل @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۹ و ۱۰۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ حدیثى که از اما
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۹۹ و ۱۰۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ در اینجا خطاب به پیامبر است، و در آیه ۱۵۴ سوره بقره خطاب به همه مؤمنان کرده مى گوید: وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ . نه تنها در مورد مؤمنان عالى مقامى همچون شهیدان، جهان برزخ وجود دارد بلکه درباره کفار طغیانگرى همچون فرعون و یارانش نیز وجود برزخ صریحاً در آیه ۴۶ سوره مؤمن آمده است، مى فرماید: النّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوّاً وَ عَشِیّاً وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ: آنها (فرعون و یارانش) هر صبح و شام در برابر آتش قرار مى گیرند و به هنگامى که روز قیامت بر پا مى گردد فرمان داده مى شود: آل فرعون را در شدیدترین کیفرها وارد کنید . البته آیات دیگرى را نیز براى این موضوع ذکر کرده اند که: در صراحت و ظهور، به پایه آیات فوق نمى رسد، تنها مطلبى که در آیات برزخ، باید مورد توجه قرار گیرد، این است که: به جز آیه مورد بحث ـ که مسأله برزخ را به طور کلى بیان کرده ـ بقیه مسأله را به صورت خصوصى ـ مثلاً در مورد شهداء یا آل فرعون ـ طرح کرده اند. اما روشن است: نه آل فرعون خصوصیتى دارند، ـ که همانند آنها در جهان بسیار بوده ـ و نه شهیدان; چرا که قرآن مجید گروهى از صالحان و خاصان را همطراز آنها شمرده، در آیه ۶۹ سوره نساء پیامبران، صدیقان، شهداء و صالحان را در کنار هم قرار مى دهد و مى فرماید: فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِیْنَ . درباره عمومى بودن یا نبودن برزخ، سخنى داریم که در پایان این بحث به خواست خدا خواهد آمد. و اما از نظر روایات ـ در کتب معروف شیعه و اهل تسنن، روایات فراوانى است که با تعبیرات مختلف و کاملاً متفاوت، از جهان برزخ، عالم قبر و ارواح و خلاصه جهانى که میان این عالم و عالم آخرت قرار دارد، سخن مى گوید: ۱ ـ در حدیث معروفى که در کلمات قصار نهج البلاغه آمده است، مى خوانیم: على(علیه السلام) هنگام مراجعت از جنگ صفین وقتى نزدیک کوفه، کنار قبرستانى که بیرون دروازه قرار داشت رسید، رو به سوى قبرها کرده، چنین گفت: یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ! یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ! یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ! یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ! یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ! أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاحِقٌ، أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَ أَمَّا الأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَ أَمَّا الأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ؟ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلامِ لاَ َخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى: اى ساکنان خانه هاى وحشتناک و مکان هاى خالى، و قبرهاى تاریک! اى خاک نشینان! اى غریبان! اى تنهایان! اى وحشت زدگان! شما در این راه بر ما پیشى گرفتید، و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد، اگر از اخبار دنیا بپرسید: به شما مى گویم: خانه هایتان را دیگران ساکن شدند، همسرانتان به نکاح دیگران در آمدند، و اموالتان تقسیم شد، اینها خبرهائى است که نزد ما است، نزد شما چه خبر؟! سپس رو به یارانش کرده، فرمود: اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود حتماً به شما خبر مى دهند: بهترین زاد و توشه براى این سفر پرهیزکارى است .(۵) روشن است: تمام این تعبیرات را بر مجاز و کنایه نمى توان حمل کرد، بلکه همه آنها خبر از این واقعیت مى دهد که انسان بعد از مرگ داراى یک نوع حیات برزخى است، مى فهمد و درک مى کند و اگر اجازه سخن گفتن داشته باشد سخن هم مى گوید. ۲ ـ در حدیث دیگرى از اصبغ بن نباته از على(علیه السلام) مى خوانیم: روزى حضرت از کوفه خارج شد و به نزدیک سرزمین غرى (نجف) آمد و از آن گذشت اصبغ مى گوید: ما به او رسیدیم، در حالى که دیدیم روى زمین دراز کشیده است قنبر گفت: اى امیرمؤمنان! اجازه نمى دهى عبایم را زیر پاى شما پهن کنم؟ فرمود: نه، اینجا سرزمینى است که خاک هاى مؤمنان در آن قرار دارد و یا این کار تو مزاحمتى براى آنها است. ✍ پی نوشت: ۵ ـ نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ۱۳٠. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا