۶ دی ۱۴۰۳
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳
۶ دی ۱۴۰۳
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ بعد از قیام
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ حتى اگر این نسب به شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) برسد، باز مشمول همین حکم است، و به همین دلیل، در تاریخ زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان بزرگوار مى خوانیم، که بعضى از نزدیک ترین افراد بنى هاشم را به خاطر عدم ایمان، یا انحراف از خط اصیل اسلام، رسماً طرد کردند و از آنها تنفر و بیزارى جستند.
گر چه در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: کُلُّ حَسَب وَ نَسَب مُنْقَطِعٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ اِلاّ حَسَبِى وَ نَسَبِى: پیوند هر حسب(۴) و نسبى روز قیامت بریده مى شود جز حسب و نسب من .(۵)
ولى به گفته مرحوم علامه طباطبائى (رحمه الله) در المیزان به نظر مى رسد این همان حدیثى است که جمعى از محدثان اهل تسنن در کتاب هاى خود گاهى از عبداللّه بن عمر و گاهى از خود عمر بن الخطاب و گاهى از بعضى دیگر از صحابه از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند.
در حالى که ظاهر آیه مورد بحث، عمومیت دارد و سخن از قطع همه نسب ها در قیامت مى دهد، و اصولى که از قرآن استفاده شده، و از طرز رفتار پیامبر با منحرفان بى ایمان، بر مى آید این است که: تفاوتى میان انسان ها از این نظر نیست.
لذا در حدیثى که صاحب کتاب مناقب ابن شهرآشوب از طاووس (یمانى) از امام زین العابدین(علیه السلام) نقل کرده، مى خوانیم: خَلَقَ اللّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطاعَ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ کانَ عَبْداً حَبَشِیّاً، وَ خَلَقَ النّارَ لِمَنْ عَصاهُ وَ لَوْ کانَ وَلَداً قُرَشِیّاً: خداوند بهشت را براى کسى آفریده که اطاعت فرمان او کند و نیکو کار باشد هر چند برده اى از حبشه باشد، و دوزخ را براى کسى آفریده است که نافرمانى او کند هر چند فرزندى از قریش باشد .(۶)
البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان با تقواى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ندارد که این احترام، خود احترامى است به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اسلام و روایاتى که در فضیلت و مقام آنها وارد شده، نیز ظاهراً ناظر به همین معنى است.
۲ ـ داستان تکان دهنده اصمعى
در اینجا مناسب است داستانى را که غزالى در کتاب بحر المحبة از اصمعى نقل کرده است و شاهد سخنان گذشته و حاوى نکته هاى لطیفى است بیاوریم:
اصمعى مى گوید: در مکّه بودم، شبى بود ماهتابى، به هنگامى که اطراف خانه خدا طواف مى کردم، صداى زیبا و غم انگیزى گوش مرا نوازش داد به دنبال صاحب صدا مى گشتم، چشمم به جوان زیبا و خوش قامتى افتاد که آثار نیکى از او نمایان بود، دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات مى کرد: یا سَیِّدِى وَ مَوْلاىَ نامَتِ الْعُیُونُ وَ غابَتِ النُّجُومُ، وَ أَنْتَ مَلِکٌ حَىٌّ قَیُّومٌ، لا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، غَلَّقَتِ الْمُلُوکُ أَبْوابَها وَ أَقامَتْ عَلَیْها حُرّاسُها وَ حُجّابُها وَ قَدْ خَلى کُلُّ حَبِیْب بِحَبِیْبِهِ، وَ بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلْسّائِلِینَ، فَها أَنَا سائِلُکَ بِبابِکَ، مُذْنِبٌ فَقِیْرٌ، خاطِئِى ٌ مِسْکِیْنٌ، جِئْتُکَ أَرْجُو رَحْمَتَکَ یا رَحِیْمُ، وَ أَنْ تَنْظُرَ اِلَىَّ بِلُطْفِکَ یا کَرِیْمُ!:
اى بزرگ و اى آقاى من! اى خداى من! چشم هاى بندگان در خواب فرو رفته، و ستارگان آسمان یکى بعد از دیگرى سر به افق مغرب گذارده، و از دیده ها پنهان شده اند، و تو خداوند حى و قیومى، هرگز خواب سنگین و خفیف دامان کبریائى تو را نمى گیرد.
✍ پی نوشت:
۴ ـ حسب از نظر لغت به معنى افتخاراتى است که نیاکان و پدر و اجداد انسان داشته اند و گاه به معنى خلق و خوى خود انسان نیز مى آید ولى در اینجا منظور همان معنى اول است (به لسان العرب، ماده حسب مراجعه شود).
۵ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۱۱۹، ذیل آیه مورد بحث.
۶ ـ مناقب ابن شهر آشوب ، طبق نقل تفسیر نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۵۶۴.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳
۶ دی ۱۴۰۳
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش اول 📝 صفات خداوند 🔭 خطبه در يك نگاه: اين خطبه از بخش هايى تشكيل يافته:
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش اول
📝 صفات خداوند
↩️ امروز ثابت شده است که تنها در روى کره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد که هنوز بسيارى از آنها که در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون کويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى کنند، براى انسان کشف نشده است; آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى کاملا متفاوت و ساختمان و ترکيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، ابداعات الهى است و ابداع او يکى از دلايل وجود و علم و قدرت است.
گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده کردن از تجربه هاى ديگران تکامل مى يابد، در حالى که مخلوقات خدا چنين نيست و اگر روند تکاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد.
سپس در چهارمين جمله براى توضيح و تفسير گفتار پيشين مى فرمايد: «علم و دانش او، اعماق پرده هاى غيب را شکافته و به عقايد پيچيده و پنهان احاطه دارد» (خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَيْبِ السُّتُرَاتِ، وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِيرَاتِ).
اگر آفرينش او در اَشکال و کيفيّات بسيار متنوّع و گوناگون نياز به انديشه و الگوى قبلى ندارد; به اين دليل است که علم او بى پايان و نامحدود است. در اعماق همه چيز نفوذ دارد و از عقايد پنهانى هر کس با خبر است. آرى، کسى نياز به انديشه و تفکّر و استفاده از تجارب ديگران دارد، که علمش محدود است و از پشت پرده هاى غيب بى خبر است.
تعبير بالا، در واقع از قبيل ذکر خاص بعد از عام است; يعنى نخست از علم خداوند به باطن تمام اشيا، سخن مى گويد; سپس از علم او به عقايد پنهان آدميان.
****
نکته:
وسعت علم خداوند:
مسئله علم خداوند، هم از نظر معرفتى و هم از نظر آثار اخلاقى و تربيتى از مهمترين مسائل است. مسئله اى است که قرآن مجيد، بحث هاى مهمّى پيرامون آن دارد و گستردگى آن را با مثالهاى زيبايى بيان مى کند. از جمله مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي الاَْرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلاَمٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ; اگر همه درختان روى زمين قلم شود و دريا براى آن مرکّب گردد و هفت دريا بر آن افزوده شود، همه اينها تمام مى شود، ولى کلمات (و معلومات) خدا پايان نمى گيرد! خداوند عزيز و حکيم است».
اگر در عمق اين مثال دقت کنيم و معناى آن را کاملا در ذهن مجسّم سازيم، آنگاه به اين حقيقت پى مى بريم که دامنه علم پروردگار بسيار فراتر از آن است که ما فکر مى کنيم.
بديهى است اين علم نمى تواند علم حصولى و از طريق تصوّر و تصديق باشد; بلکه علم حضورى است. يعنى حضور خداوند در همه جا و در هر زمان و هر مکان و حضور همه اشيا در نزد ذات پاک او ايجاب مى کند که چيزى بر او مخفى و پوشيده نباشد; چرا که حقيقت علم، حضور معلوم نزد عالم است; منتها در علم حصولى، معلوم شخصاً نزد عالم حضور ندارد، بلکه صورتى از آن طريق تصوّر يا تصديق در ذهن عالم، حاضر مى شود; ولى در علم حضورى ذات معلوم نزد عالم حاضر است و تمام اشيا و حوادث در هر زمان و هر مکان، باطن و ظاهر آنها، همه از طريق همين علم حضورى نزد خداوند واضح و آشکار است.
به همين دليل، امام(عليه السلام) در بخش اوّل از خطبه بالا مى فرمايد: علم و دانش او اعماق پرده هاى غيب را شکافته و عقايد پيچيده و پنهان را احاطه کرده است.
ممکن است درک مفهوم علم حضورى براى بعضى مشکل باشد; ولى با يک مثال مى توان آن را روشن ساخت و آن اينکه بى شک علم ما به صورت هاى ذهنى ما و تصوّرها و تصديق هايى که از جهان خارج در ذهن ما ترسيم شده، علم حضورى است; يعنى اين صورت هاى ذهنى نزد روح ما حاضر است و از آن جدا نيست. آرى، علم خداوند به تمام عالم هستى اينگونه است، نه اينکه صور ذهنى داشته باشد; بلکه وجود عينى آنها نزد او است; چرا که مى دانيم او همه جا باماست: «وَ هُوَ مَعَکُمْ ايْنَ مَا کُنْتُمْ». و او از ما به ما نزديکتر است «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مَنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ».
از اينجا روشن مى شود که توجّه به اين علم گسترده و بى پايان، چه آثار مهم تربيتى دارد. زيرا، هنگامى که انسان، عالَم را محضر خدا بداند و علم او را محيط بر اسرار درون و مسايل برون ببيند، به يقين مراقب اعمال و حتى نيّات و افکار خويش خواهد بود.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳
۶ دی ۱۴۰۳
#در_محضر_اهل_بیت
🏷 شیـعـهے مـا !
☀️امام صادق علیه السلام :
✓ «شيعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [ نسبت به ما]. چنين شيعهاى از ماست،
و شيعهاى كه خود را به ما مىآرايد و ما مايه آراستگى كسى هستيم كه خود را به ما بيارايد،
و شيعهاى كه ما را وسيله ارتزاق خود قرار مىدهد و كسى كه به وسيله ما ارتزاق كند فقير مىشود».
⁙ «الشِّيعَةُ ثلاثٌ: مُحِبٌّ وادٌّ فهُو مِنّا، و مُتَزَيِّنٌ بنا و نحنُ زَينٌ لِمَن تَزَيَّنَ بنا، و مُستَأكِلٌ بِنَا الناسَ، و مَنِ استَأكَلَ بِنَا افتَقَرَ».
📚 الخصال: ص۱۰۳ ح۶۱
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳
۶ دی ۱۴۰۳
D1739098T14318944(Web)-mc.mp3
38.76M
#موعظه
✅ جایگاه ادب در نسبت مردم با ولی جامعه
بعضی از آیات قرآن با اینکه درباره امر ولایت که امر اصلی دین هست، صریحاً مطالبی را بیان فرمودهاند اما آیات مشهوری نیستند، چون این آیات در پی اثبات ولایت نیستند.
🎙استاد پناهیان
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳
۶ دی ۱۴۰۳
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و سی و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و سی و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 139 " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: " ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ " ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻦ ﺻﻠﻲ ﺻﻠﺎﻩ ﻭ ﻟﻢ ﻳﺼﻞ ﻓﻴﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺘﻲ ﻟﻢ ﺗﻘﺒﻞ ﻣﻨﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﮔﻮﺋﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺳﺨﻦ ﺷﺎﻓﻌﻲ (ﺭﺽ) ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: " ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺁﻝ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﺜﻞ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺿﻌﻴﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺘﻔﻖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﻮﻟﻮﺍ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ. ﻭ ﺍﻣﺮ ﺣﻘﻴﻘﺘﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺟﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺎﺻﺢ. ﻭ " ﺭﺍﺯﻱ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 391 ﺟﻠﺪ 7 " ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﻴﺮ ﻣﻨﺼﺒﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺗﺸﻬﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺍﺭﺣﻢ ﻣﺤﻤﺪﺍ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ.
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 182]
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺩﺭﺑﺎﻩ ﻏﻴﺮ ﺁﻝ، ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺏ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺹ) ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﺭ ﭘﻨﺞ ﭼﻴﺰ ﺑﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ، ﺩﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺗﺸﻬﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﻃﻬﺎﺭﺕ ﻭ ﺣﺮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ، ﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﺒﺖ. ﻭ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺩﺭ ﺫﻳﻞ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: ﻗﻞ ﻟﺎ ﺍﺳﺌﻠﻜﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﻟﺎ ﺍﻟﻤﻮﺩﻩ ﻓﻲ ﺍﻟﻘﺮﺑﻲ. ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﺷﺮﻑ ﻭ ﻓﺨﺮ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺲ ﻛﻪ ﺗﺸﻬﺪ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﻭ " ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 19 ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ (ﺭﺽ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﻣﻲﮔﺰﺍﺭﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ، ﺩﺭﻭﺩ ﻧﻤﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﻡ- ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ ﺩﺭ ﺷﻔﺎ، ﻣﺮﻓﻮﻋﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﻛﺲ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﺑﮕﺰﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮ
ﻣﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﻢ ﺩﺭﻭﺩ ﻧﻔﺮﺳﺘﺪ، ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﺧﻔﺎﺟﻲ ﺣﻨﻔﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 505 - 500 ﺷﺮﺡ ﺷﻔﺎ، ﺳﺨﻨﺎﻥ ﭘﺮ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺗﺼﻨﻴﻒ " ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻴﺼﺮﻱ " ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﺯﻫﺮ ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ " ﻓﻲ ﺭﺩ ﻣﺎﺷﻨﻌﻪ ﺍﻟﻘﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ " ﺍﺳﺖ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺻﻮﺭﺕﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﺎﺛﻮﺭﻩ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 187 - 181 ﺷﻔﺎﺀ ﺍﻟﺴﻘﺎﺀ ﺗﻘﻲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﺒﻜﻲ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻆ ﻫﻴﺜﻤﻲ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 163 ﺟﻠﺪ 10 " ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﺋﺪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺳﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ، ﺍﻳﻨﻚ ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻓﺮﺳﺘﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﻠﻮﺍﺗﻚ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﻚ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺗﻚ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻛﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺁﻝ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻧﻚ ﺣﻤﻴﺪ ﻣﺠﻴﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
۶ دی ۱۴۰۳