قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان 🔹 جلسه : یازدهم
4_5970074785630131708.mp3
33.18M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان
🔹 جلسه : دوازدهم
📝 محور سخنرانی:
⚜️ مسیر حوادث شام؛ 12 گام در دل فتنهها [7:11]
1️⃣ اختلاف الرمحان؛ آغاز جنگ اصهب و ابقع [10:32]
2️⃣ رجفة الشام؛ تلاطم فتنه یا لرزش زمین؟ [11:13]
3️⃣ البراذین الشهب المحذوفة؛ زبانههای جنگ مدرن در دل شام [11:42]
4️⃣ الرایات الصُّفر؛ ورود پرچمهای زرد به آشوب شام [12:07]
5️⃣ صوت فتح از دمشق؛ نوای شادی در میان آتش [12:20]
6️⃣ و 7️⃣ خسف جابیه و حرستا؛ رانش زمین یا جنگ هستهای؟ [12:41]
8️⃣ خروج ترکها؛ سایه مغول بر افق آشوب شام [13:48]
9️⃣ هرجالروم؛ آتش فتنه از شام به سوی غرب زبانه میکشد [14:29]
0️⃣1️⃣ حمله اخوانالترک به جزیرة الشام [15:20]
1️⃣1️⃣ نزول رومیان در رمله [15:39]
2️⃣1️⃣ نبرد قرقیسیا؛ پیروزی سفیانی و حرکت او به سمت کوفه [16:38]
* سفیانی؛ ۱۵ ماه فتنه، محافظ صهیونیسم، قاتل شیعه [18:30]
* خسف حرستا؛ آغازی بر ظهور ابن آکلةالاکباد [25:47]
* مرگ سرخ و سفید؛ نابودی دو سوم از جمعیت زمین [1:03:30]
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ بعد از قیام
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ حتى اگر این نسب به شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) برسد، باز مشمول همین حکم است، و به همین دلیل، در تاریخ زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان بزرگوار مى خوانیم، که بعضى از نزدیک ترین افراد بنى هاشم را به خاطر عدم ایمان، یا انحراف از خط اصیل اسلام، رسماً طرد کردند و از آنها تنفر و بیزارى جستند.
گر چه در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: کُلُّ حَسَب وَ نَسَب مُنْقَطِعٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ اِلاّ حَسَبِى وَ نَسَبِى: پیوند هر حسب(۴) و نسبى روز قیامت بریده مى شود جز حسب و نسب من .(۵)
ولى به گفته مرحوم علامه طباطبائى (رحمه الله) در المیزان به نظر مى رسد این همان حدیثى است که جمعى از محدثان اهل تسنن در کتاب هاى خود گاهى از عبداللّه بن عمر و گاهى از خود عمر بن الخطاب و گاهى از بعضى دیگر از صحابه از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند.
در حالى که ظاهر آیه مورد بحث، عمومیت دارد و سخن از قطع همه نسب ها در قیامت مى دهد، و اصولى که از قرآن استفاده شده، و از طرز رفتار پیامبر با منحرفان بى ایمان، بر مى آید این است که: تفاوتى میان انسان ها از این نظر نیست.
لذا در حدیثى که صاحب کتاب مناقب ابن شهرآشوب از طاووس (یمانى) از امام زین العابدین(علیه السلام) نقل کرده، مى خوانیم: خَلَقَ اللّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطاعَ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ کانَ عَبْداً حَبَشِیّاً، وَ خَلَقَ النّارَ لِمَنْ عَصاهُ وَ لَوْ کانَ وَلَداً قُرَشِیّاً: خداوند بهشت را براى کسى آفریده که اطاعت فرمان او کند و نیکو کار باشد هر چند برده اى از حبشه باشد، و دوزخ را براى کسى آفریده است که نافرمانى او کند هر چند فرزندى از قریش باشد .(۶)
البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان با تقواى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ندارد که این احترام، خود احترامى است به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اسلام و روایاتى که در فضیلت و مقام آنها وارد شده، نیز ظاهراً ناظر به همین معنى است.
۲ ـ داستان تکان دهنده اصمعى
در اینجا مناسب است داستانى را که غزالى در کتاب بحر المحبة از اصمعى نقل کرده است و شاهد سخنان گذشته و حاوى نکته هاى لطیفى است بیاوریم:
اصمعى مى گوید: در مکّه بودم، شبى بود ماهتابى، به هنگامى که اطراف خانه خدا طواف مى کردم، صداى زیبا و غم انگیزى گوش مرا نوازش داد به دنبال صاحب صدا مى گشتم، چشمم به جوان زیبا و خوش قامتى افتاد که آثار نیکى از او نمایان بود، دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات مى کرد: یا سَیِّدِى وَ مَوْلاىَ نامَتِ الْعُیُونُ وَ غابَتِ النُّجُومُ، وَ أَنْتَ مَلِکٌ حَىٌّ قَیُّومٌ، لا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، غَلَّقَتِ الْمُلُوکُ أَبْوابَها وَ أَقامَتْ عَلَیْها حُرّاسُها وَ حُجّابُها وَ قَدْ خَلى کُلُّ حَبِیْب بِحَبِیْبِهِ، وَ بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلْسّائِلِینَ، فَها أَنَا سائِلُکَ بِبابِکَ، مُذْنِبٌ فَقِیْرٌ، خاطِئِى ٌ مِسْکِیْنٌ، جِئْتُکَ أَرْجُو رَحْمَتَکَ یا رَحِیْمُ، وَ أَنْ تَنْظُرَ اِلَىَّ بِلُطْفِکَ یا کَرِیْمُ!:
اى بزرگ و اى آقاى من! اى خداى من! چشم هاى بندگان در خواب فرو رفته، و ستارگان آسمان یکى بعد از دیگرى سر به افق مغرب گذارده، و از دیده ها پنهان شده اند، و تو خداوند حى و قیومى، هرگز خواب سنگین و خفیف دامان کبریائى تو را نمى گیرد.
✍ پی نوشت:
۴ ـ حسب از نظر لغت به معنى افتخاراتى است که نیاکان و پدر و اجداد انسان داشته اند و گاه به معنى خلق و خوى خود انسان نیز مى آید ولى در اینجا منظور همان معنى اول است (به لسان العرب، ماده حسب مراجعه شود).
۵ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۱۱۹، ذیل آیه مورد بحث.
۶ ـ مناقب ابن شهر آشوب ، طبق نقل تفسیر نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۵۶۴.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش اول 📝 صفات خداوند 🔭 خطبه در يك نگاه: اين خطبه از بخش هايى تشكيل يافته:
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش اول
📝 صفات خداوند
↩️ امروز ثابت شده است که تنها در روى کره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد که هنوز بسيارى از آنها که در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون کويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى کنند، براى انسان کشف نشده است; آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى کاملا متفاوت و ساختمان و ترکيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، ابداعات الهى است و ابداع او يکى از دلايل وجود و علم و قدرت است.
گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده کردن از تجربه هاى ديگران تکامل مى يابد، در حالى که مخلوقات خدا چنين نيست و اگر روند تکاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد.
سپس در چهارمين جمله براى توضيح و تفسير گفتار پيشين مى فرمايد: «علم و دانش او، اعماق پرده هاى غيب را شکافته و به عقايد پيچيده و پنهان احاطه دارد» (خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَيْبِ السُّتُرَاتِ، وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِيرَاتِ).
اگر آفرينش او در اَشکال و کيفيّات بسيار متنوّع و گوناگون نياز به انديشه و الگوى قبلى ندارد; به اين دليل است که علم او بى پايان و نامحدود است. در اعماق همه چيز نفوذ دارد و از عقايد پنهانى هر کس با خبر است. آرى، کسى نياز به انديشه و تفکّر و استفاده از تجارب ديگران دارد، که علمش محدود است و از پشت پرده هاى غيب بى خبر است.
تعبير بالا، در واقع از قبيل ذکر خاص بعد از عام است; يعنى نخست از علم خداوند به باطن تمام اشيا، سخن مى گويد; سپس از علم او به عقايد پنهان آدميان.
****
نکته:
وسعت علم خداوند:
مسئله علم خداوند، هم از نظر معرفتى و هم از نظر آثار اخلاقى و تربيتى از مهمترين مسائل است. مسئله اى است که قرآن مجيد، بحث هاى مهمّى پيرامون آن دارد و گستردگى آن را با مثالهاى زيبايى بيان مى کند. از جمله مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي الاَْرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلاَمٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَکِيمٌ; اگر همه درختان روى زمين قلم شود و دريا براى آن مرکّب گردد و هفت دريا بر آن افزوده شود، همه اينها تمام مى شود، ولى کلمات (و معلومات) خدا پايان نمى گيرد! خداوند عزيز و حکيم است».
اگر در عمق اين مثال دقت کنيم و معناى آن را کاملا در ذهن مجسّم سازيم، آنگاه به اين حقيقت پى مى بريم که دامنه علم پروردگار بسيار فراتر از آن است که ما فکر مى کنيم.
بديهى است اين علم نمى تواند علم حصولى و از طريق تصوّر و تصديق باشد; بلکه علم حضورى است. يعنى حضور خداوند در همه جا و در هر زمان و هر مکان و حضور همه اشيا در نزد ذات پاک او ايجاب مى کند که چيزى بر او مخفى و پوشيده نباشد; چرا که حقيقت علم، حضور معلوم نزد عالم است; منتها در علم حصولى، معلوم شخصاً نزد عالم حضور ندارد، بلکه صورتى از آن طريق تصوّر يا تصديق در ذهن عالم، حاضر مى شود; ولى در علم حضورى ذات معلوم نزد عالم حاضر است و تمام اشيا و حوادث در هر زمان و هر مکان، باطن و ظاهر آنها، همه از طريق همين علم حضورى نزد خداوند واضح و آشکار است.
به همين دليل، امام(عليه السلام) در بخش اوّل از خطبه بالا مى فرمايد: علم و دانش او اعماق پرده هاى غيب را شکافته و عقايد پيچيده و پنهان را احاطه کرده است.
ممکن است درک مفهوم علم حضورى براى بعضى مشکل باشد; ولى با يک مثال مى توان آن را روشن ساخت و آن اينکه بى شک علم ما به صورت هاى ذهنى ما و تصوّرها و تصديق هايى که از جهان خارج در ذهن ما ترسيم شده، علم حضورى است; يعنى اين صورت هاى ذهنى نزد روح ما حاضر است و از آن جدا نيست. آرى، علم خداوند به تمام عالم هستى اينگونه است، نه اينکه صور ذهنى داشته باشد; بلکه وجود عينى آنها نزد او است; چرا که مى دانيم او همه جا باماست: «وَ هُوَ مَعَکُمْ ايْنَ مَا کُنْتُمْ». و او از ما به ما نزديکتر است «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مَنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ».
از اينجا روشن مى شود که توجّه به اين علم گسترده و بى پايان، چه آثار مهم تربيتى دارد. زيرا، هنگامى که انسان، عالَم را محضر خدا بداند و علم او را محيط بر اسرار درون و مسايل برون ببيند، به يقين مراقب اعمال و حتى نيّات و افکار خويش خواهد بود.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🏷 شیـعـهے مـا !
☀️امام صادق علیه السلام :
✓ «شيعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [ نسبت به ما]. چنين شيعهاى از ماست،
و شيعهاى كه خود را به ما مىآرايد و ما مايه آراستگى كسى هستيم كه خود را به ما بيارايد،
و شيعهاى كه ما را وسيله ارتزاق خود قرار مىدهد و كسى كه به وسيله ما ارتزاق كند فقير مىشود».
⁙ «الشِّيعَةُ ثلاثٌ: مُحِبٌّ وادٌّ فهُو مِنّا، و مُتَزَيِّنٌ بنا و نحنُ زَينٌ لِمَن تَزَيَّنَ بنا، و مُستَأكِلٌ بِنَا الناسَ، و مَنِ استَأكَلَ بِنَا افتَقَرَ».
📚 الخصال: ص۱۰۳ ح۶۱
@Nahjolbalaghe2
D1739098T14318944(Web)-mc.mp3
38.76M
#موعظه
✅ جایگاه ادب در نسبت مردم با ولی جامعه
بعضی از آیات قرآن با اینکه درباره امر ولایت که امر اصلی دین هست، صریحاً مطالبی را بیان فرمودهاند اما آیات مشهوری نیستند، چون این آیات در پی اثبات ولایت نیستند.
🎙استاد پناهیان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و سی و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و سی و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 139 " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: " ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ " ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻦ ﺻﻠﻲ ﺻﻠﺎﻩ ﻭ ﻟﻢ ﻳﺼﻞ ﻓﻴﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺘﻲ ﻟﻢ ﺗﻘﺒﻞ ﻣﻨﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﮔﻮﺋﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺳﺨﻦ ﺷﺎﻓﻌﻲ (ﺭﺽ) ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: " ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺁﻝ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﺜﻞ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺿﻌﻴﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺘﻔﻖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻗﻮﻟﻮﺍ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ. ﻭ ﺍﻣﺮ ﺣﻘﻴﻘﺘﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺟﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺎﺻﺢ. ﻭ " ﺭﺍﺯﻱ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 391 ﺟﻠﺪ 7 " ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﻴﺮ ﻣﻨﺼﺒﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺗﺸﻬﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺍﺭﺣﻢ ﻣﺤﻤﺪﺍ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ.
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 182]
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺩﺭﺑﺎﻩ ﻏﻴﺮ ﺁﻝ، ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺏ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺹ) ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﺭ ﭘﻨﺞ ﭼﻴﺰ ﺑﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ، ﺩﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺗﺸﻬﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﻃﻬﺎﺭﺕ ﻭ ﺣﺮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ، ﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﺒﺖ. ﻭ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺩﺭ ﺫﻳﻞ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: ﻗﻞ ﻟﺎ ﺍﺳﺌﻠﻜﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﻟﺎ ﺍﻟﻤﻮﺩﻩ ﻓﻲ ﺍﻟﻘﺮﺑﻲ. ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﺷﺮﻑ ﻭ ﻓﺨﺮ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺲ ﻛﻪ ﺗﺸﻬﺪ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﻭ " ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 19 ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ (ﺭﺽ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﻣﻲﮔﺰﺍﺭﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ، ﺩﺭﻭﺩ ﻧﻤﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. ﻡ- ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ ﺩﺭ ﺷﻔﺎ، ﻣﺮﻓﻮﻋﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﻛﺲ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﺑﮕﺰﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮ
ﻣﻦ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﻢ ﺩﺭﻭﺩ ﻧﻔﺮﺳﺘﺪ، ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﺧﻔﺎﺟﻲ ﺣﻨﻔﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 505 - 500 ﺷﺮﺡ ﺷﻔﺎ، ﺳﺨﻨﺎﻥ ﭘﺮ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺗﺼﻨﻴﻒ " ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻴﺼﺮﻱ " ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﺯﻫﺮ ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ " ﻓﻲ ﺭﺩ ﻣﺎﺷﻨﻌﻪ ﺍﻟﻘﺎﺿﻲ ﻋﻴﺎﺽ " ﺍﺳﺖ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺻﻮﺭﺕﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﺎﺛﻮﺭﻩ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 187 - 181 ﺷﻔﺎﺀ ﺍﻟﺴﻘﺎﺀ ﺗﻘﻲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﺒﻜﻲ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻆ ﻫﻴﺜﻤﻲ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 163 ﺟﻠﺪ 10 " ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﺋﺪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺳﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ، ﺍﻳﻨﻚ ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻓﺮﺳﺘﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﻠﻮﺍﺗﻚ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﻚ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺗﻚ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻛﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻬﺎ ﻋﻠﻲ ﺁﻝ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻧﻚ ﺣﻤﻴﺪ ﻣﺠﻴﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
13 Be Vaghte Shaam (1403-09-25)Shahre Moghadas Ghom.mp3
23.75M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 فصل سوم؛ قبیله سلمان
🔹 جلسه : سیزدهم
📝 محور سخنرانی:
* #جنگ_دو_خانواده؛ از تبار امیه تا انتقام قائم [5:42]
* ریشههای یهودی بنیامیه؛ نژادی که دشمنیاش با اهلبیت (علیهمالسلام) تمامی ندارد! [11:11]
* مغضوب علیهم: یهود و صراطی که هرگز مستقیم نبود [18:14]
* #کلنگزنی_پروژه_آخرالزمان: وقتی حقیقت را با حاشیهها میپوشانند [20:15]
* اختلاف مبنا یا نقدِ ناسالم؟ روایت تلاشهای آقای فتلاوی [25:57]
* سید بن طاووس و ابن حماد: مسیری که فتلاوی ادامه داد [27:34]
* اگر تنها مبارزه با ظالم کافی بود، چرا اهلبیت از نشانههای ظهور گفتند؟ [36:14]
* فرجی که زمینهاش آماده بود؛ تأملی در روایت سال ۱۴۰ هجری [42:48]
* خائفاً یترقّب؛ ۱۲ قرن زندگی مخفیانه در سایه تهدید [48:52]
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ حتى اگر این
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۰۱ الی ۱۰۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ در این دل شب پادشاهان درهاى قصرهاى خویش را بسته و نگهبانان و حاجبان بر آنها گمارده اند، هر دوستى با دوستش خلوت کرده، تنها درِ خانه اى که براى سائلان گشوده است، در خانه تو است.
هم اکنون به در خانه تو آمده ام، خطاکار و مستمندم، آمده ام از تو امید رحمت دارم اى رحیم!، آمده ام نظر لطفت را مى طلبم اى کریم !.
سپس به خواندن این اشعار مشغول شد.
یا مَنْ یُجِیْبُ دُعاءَ الْمُضْطَرِّ فِى الظُّلَمِ * یا کاشِفَ الْکَرْبِ وَ الْبَلْوى مَعَ السَّقَمِ
قَدْ نامَ وَفْدُکَ حَوْلَ الْبَیْتِ وَ انْتَبَهُوا * وَ عَیْنُ جُودِکَ یا قَیُّومُ لَمْ تَنَمْ
اِنْ کانَ جُودُکَ لا یَرْجُو اِلاّ ذُووا شَرَف *** فَمَنْ یَجُودُ عَلَى الْعاصِیْنَ بِالنَّعَمِ...
اى کسى که دعاى گرفتاران را در تاریکى هاى شب اجابت مى کنى.
اى کسى که دردها، رنج ها و بلاها را بر طرف مى سازى.
میهمانان تو بر گرد خانه ات خوابیده اند و بیدار مى شوند.
اما چشم جود و سخاى تو اى قیوم هرگز به خواب فرو نمى رود.
اگر جود و احسان تو تنها مورد امید شرافتمندان درگاهت باشد.
پس چه کسى بر گناهکاران جود و بخشش کند؟.
(گنهکاران به در خانه چه کسى بروند، و از که امید بخشش داشته باشند) ؟
سپس سر به سوى آسمان بلند کرد و چنین ادامه داد:
اِلهِى وَ سَیِّدِى وَ مَوْلاىَ! اِنْ أَطَعْتُکَ بِعِلْمِى وَ مَعْرِفَتِى فَلَکَ الْحَمْدُ وَ الْمِنَّةُ عَلَىَّ وَ اِنْ عَصَیْتُکَ بِجَهْلِى فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَىَّ:
خداى من! آقا و مولاى من! اگر از روى علم و آگاهى تو را اطاعت کرده ام حمد شایسته تو است و رهین منت توام.
و اگر از روى نادانى معصیت کرده ام حجت تو بر من تمام است... .
بار دیگر سر به آسمان برداشت و با صداى بلند گفت: یا اِلهِى وَ سَیِّدِى وَ مَوْلاىَ ما طابَتِ الدُّنْیا اِلاّ بِذِکْرِکَ، وَ ما طابَتِ الْعُقْبى اِلاّ بِعَفْوِکَ، وَ ما طابَتِ الأَیّامُ اِلاّ بِطاعَتِکَ، وَ ما طابَتِ الْقُلُوبُ اِلاّ بِمَحَبَّتِکَ وَ ما طابَتِ النَّعِیْمُ اِلاّ بِمَغْفِرَتِکَ!:
اى خداى من و اى آقا و مولاى من! دنیا بى ذکر تو پاکیزه نیست، و آخرت بى عفو تو شایسته نیست، روزهاى زندگى بى طاعتت بى ارزش است، و دل ها بى محبتت آلوده، و نعمت ها بى آمرزشت ناگوار... .
اصمعى مى گوید: آن جوان باز هم ادامه داد، و اشعار تکان دهنده و بسیار جذاب دیگرى در همین مضمون بیان کرد، و آن قدر خواند و خواند که بى هوش شد و به روى زمین افتاد، نزدیک او رفتم به صورتش خیره شدم (نور ماهتاب در صورتش افتاده بود) خوب دقت کردم ناگهان متوجه شدم زین العابدین على بن الحسین امام سجاد(علیه السلام) است.
سرش را به دامان گرفتم، و سخت به حال او گریستم، قطره اشکم بر صورتش افتاد به هوش آمد، چشمان خویش را گشوده، فرمود: مَنِ الَّذِى أَشْغَلَنِى عَنْ ذِکْرِ مَوْلاىَ؟!
کیست که مرا از یاد مولایم مشغول داشته ؟.
عرض کردم: اصمعى هستم اى سید و مولاى من، این چه گریه و این چه بى تابى است؟ تو از خاندان نبوت و معدن رسالتى، مگر آیه تطهیر در حق شما نازل نشده؟ مگر خداوند درباره شما نفرموده: اِنَّما یُرِیْدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیْراً .
امام برخاست و نشست و فرمود:
اى اصمعى! هیهات هیهات! خداوند بهشت را براى مطیعان آفریده، هر چند غلام حبشى باشد، و دوزخ را براى عاصیان خلق کرده هر چند فرد بزرگى از قریش باشد، مگر قرآن نخوانده اى و این سخن خدا را نشنیده اى که مى فرماید: ... فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ وَ لا یَتَساءَلُونَ...: هنگامى که نفخ صور مى شود و قیام قیامت، نسب ها به درد نمى خورد بلکه ترازوى سنجش اعمال باید سنگین وزن باشد .
اصمعى مى گوید: هنگامى که چنین دیدم او را به حال خود گذاشتم و کنار رفتم .(۷)
* * *
۳ ـ تناسب مجازات و گناه
در گذشته نیز اشاره کرده ایم که: عذاب الهى در قیامت و حتى در این جهان، متناسب با جرم هائى است که انجام مى گیرد و چنان نیست که هر نوع عذاب را نسبت به هر نوع مجرمى اعمال کنند، در آیات فوق، سوختگى شدید صورت ها بر اثر شعله هاى آتش دوزخ تا آنجا که چهره ها در هم کشیده شود و لب ها از هم
باز بماند به عنوان مجازات براى سبک وزنانِ بى ارزش و بى ایمان ذکر شده است، و با توجه به این معنى که آنها غالباً کسانى هستند که چهره هاى خود را از شنیدن آیات الهى در هم مى کشند، و گاه، بر آنها لبخند تمسخرآمیز مى زنند، و با استهزاء و سخریه مى نشینند، تناسب این مجازات با اعمال آنها روشن مى شود.
✍ پی نوشت:
۷ ـ بحر المحبة غزالى ، صفحه ۴۱ تا ۴۴ (با مقدارى تلخیص).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام صادق عليه السلام:
بهترين صله رحم، آزار نرساندن به خويشاوند است
📚الکافي ج2 ص151
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🌾 یکی از کارهایی که به عمر انسان و وقت انسان برکت میدهد...
🎥 استاد میرباقری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و سی و دو 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 139 "
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و سی و سه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺩﻋﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻋﺒﺪﻱ ﺷﺎﻋﺮ ﻭ ﻟﺎ ﻳﺰﻛﻮ ﺍﻟﺪﻋﺎﺀ...، ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﻳﻠﻤﻲ
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 183]
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﻋﺎ ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻠﻲ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ. ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺩﻳﻠﻤﻲ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 88 " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻡ- ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﻭﺳﻂ " ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ (ﻉ) ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﺩﻋﺎﺋﻲ ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪ. ﺣﺎﻓﻆ ﻫﻴﺜﻤﻲ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 16 ﺟﻠﺪ 10 " ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﺋﺪ " ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺭﺟﺎﻝ ﺁﻥ ﺛﻘﻪ ﺍﻧﺪ. ﻡ- ﺑﻴﻬﻘﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺭﺍ ﻣﺮﻓﻮﻋﺎ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺁﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺴﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ " ﺷﺮﺡ ﺍﻟﺸﻔﺎﻱ ﺧﻔﺎﺟﻲ " ﺟﻠﺪ 506 3 ﻭ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﻋﺒﺪﻱ:
ﻟﻮ ﻟﻢ ﻳﻜﻮﻧﻮﺍ ﺧﻴﺮ ﻣﻦ ﻭﻃﻲ ﺀ ﺍﻟﺤﺼﺎ ﻣﺎ ﻗﺎﻝ ﺟﺒﺮﻳﻞ ﻟﻬﻢ ﺗﺤﺖ ﺍﻟﻌﺒﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺻﺤﻴﺢ ﻣﺘﻮﺍﺗﺮ ﻣﺘﻔﻖ ﻋﻠﻴﻪ ﻛﺴﺎﺀ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ (ﺹ) ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻭ ﻣﻴﻜﺎﺋﻴﻞ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ، " ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﻛﺴﺎ " ﺟﺎ ﺩﺍﺩ، ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 112 " ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ " ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ " ﺻﺒﺎﻥ " ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 107 " ﺍﻟﺎﺳﻌﺎﻑ " ﻛﻪ ﺩﺭ " ﺣﺎﺷﻴﻪ ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ " ﺍﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ. ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﻣﻲﺑﺎﻟﻨﺪ ﻭ " ﺣﺪﻳﺚ " ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻋﺒﺪﻱ ﺭﺍ: ﻭ ﺍﻥ ﺟﺒﺮﻳﻞ ﺍﻟﺎﻣﻴﻦ ﻗﺎﻝ ﻟﻲ ﻋﻦ ﻣﻠﻜﻴﻪ ﺍﻟﻜﺎﺗﺒﻴﻦ ﻣﺬ ﺩﻧﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ ﺩﺭﺻﻔﺤﻪ 49 ﺟﻠﺪ 14 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺍﺯ ﻋﻤﺎﺭ ﻳﺎﺳﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﻉ) ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ، ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﭼﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻟﻔﻆ " ﻫﺮﮔﺰ " ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺑﻦ ﻣﻐﺎﺯﻟﻲ ﻓﻘﻴﻪ ﺩﺭ " ﻣﻨﺎﻗﺐ " ﻭ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 251
(ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ) ﻭ ﻗﺮﺷﻲ ﺩﺭﺻﻔﺤﻪ 36 " ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺎﺧﺒﺎﺭ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2