✨
✅دعا برای شروع روز
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
🍃💕🍃
آمين يا رب العالمین💚
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📌فراز ٣ ✍خطبه ١ نهج البلاغه دشتی 🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇 آغاز آفرینش آسمان و ... _راههای خدا شناسی سوم
🍃
✅شرح خطبه ۱ بخش ۷
🔴آغاز انحراف ابلیس:
🌿به دنبال بحثى که درباره آفرینش آدم در فراز سابق این خطبه آمده بود، در این جا بحث دیگرى را در همین موضوع بیان مى فرماید که از جهات مختلف آموزنده و عبرت انگیز است.
🔸نخست مى فرماید: «خداوند سبحان از فرشتگان خواست تا ودیعه اى را که نزد آنها بود، ادا کنند و پیمانى را که با او در مورد سجود براى آدم و خضوع براى بزرگداشت او بسته بودند عمل نمایند و فرمود: «براى آدم سجده کنید! همه سجده کردند جز ابلیس!»
🔸(وَ أسْتَادَى اللهُ سُبْحانَهُ الْمَلائِکَةَ وَدیعَتَهُ لَدَیهِم وَعَهْدَ وَ صِیتِهِ اِلَیهِمْ فِى الاِذْعانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الْخُنُوع(1) لِتَکْرِمَتِهِ فَقالَ سُبْحانَهُ اُسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا اِلا اِبْلیسَ).
🔹از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود که خداوند قبلا از فرشتگان پیمان گرفته بود که وقتى آدم آفریده و کامل شد براى او سجده کنند و این همان چیزى است که در قرآن مجید، سوره ص، به آن اشاره شده است:
✨«اِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ اِنّى خالِق بَشَراً مِنْ طین فَاِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحى فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ; (به یاد آور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشرى را از گِل مى آفرینم، هنگامى که او را منظّم ساختم و از روح خود در آن دمیدم براى او به سجده بیفتید».(2)
🌺فرشتگان این معنا را به خاطر داشتند تا آدم آفریده شد و به صورت انسان کاملى درآمد، این جا بود که انجام آنو تعهّد، از فرشتگان خواسته شد و فرمود:
✨براى آدم سجده کنید! همه سجده کردند جز ابلیس! (اُسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلیسَ).(3)
🔹به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه این امر شاید به خاطر آن بوده که اگر بدون مقدّمه چنین دستورى به فرشتگان داده مى شد تعجّب مى کردند و شاید در اطاعت این فرمان سست مى شدند، ولى خداوند، از قبل، آنها را براى این امر آماده کرد تا نشان دهد اوامر مهم باید با مقدّمه چینیهاى لازم صورت گیرد، سپس انگیزه مخالفت ابلیس را چنین بیان مى فرماید:
🔻«خشم و غضب و کبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبختى بر وى غلبه کرد، به آفرینش خود از آتش افتخار نمود و خلقت آدم را از گِل خشکیده، سبک شمرد»
(اِعْتَرَتْهُ الْحَمیةُ(4) وَ غَلَبَتْ عَلَیهِ الشِّقْوَةُ وَ تَعَزَّزَ بِخِلْقَةِ النّارِ وَاسْتَوهَنَ خَلْقَ الصَّلْصالِ).
🍃در واقع عامل اصلى، از یک نظر، آلودگى درون او بود که از آن تعبیر به شقوت شده و از نظر دیگر کبر و غرور و تعصّب و خودخواهى که زاییده این آلودگى درون بود، بر فکر او غلبه کرد و همین امر سبب شد که واقعیتها را نبیند، آتش را برتر از خاک پندارد; خاکى که منبع تمام برکات و فواید و منافع است و اصولا علم و دانش خود را برتر از حکمت خدا بشمرد. البتّه این گونه داوریها براى افرادى که گرفتار این گونه حجابها مى شوند شگفت آور نیست; گاه انسان خودخواه و محجوب به حجاب غرور، کوهى را کاه و کاهى را کوه مى بیند و بزرگترین متفکّران جهان به هنگام گرفتارى در چنگال غرور و خودخواهى، گرفتار بزرگترین خطاها و اشتباهات مى شوند.
🍂منظور از شقاوت در این جا همان موانع درونى و صفات رذیله اى است که در شیطان وجود داشت. صفات و موانعى که اختیارى بود و از اعمال پیشین او سرچشمه گرفته بود نه شقاوت ذاتى و غیر اختیارى; چرا که شقاوت نقطه مقابل سعادت است. سعادت به معناى فراهم بودن امکانات براى حرکت به سوى صلاح و شقاوت وجود موانع در این راه است; منتها همه این امور به خاطر اعمال خود انسان یا موجودات مختار دیگر حاصل مى گردد نه بر اثر عوامل جبرى!
🍂به هر حال ابلیس با این گناه بزرگ و خطاى عظیم به کلّى سقوط کرد و از جوار قرب پروردگار بیرون رانده شد و به خاطر عظمت گناهش منفورترین و مطرودترین خلق خدا گشت;
امّا این طرد و لعنت الهى مایه بیدارى او نشد و همچنان بر مرکب غرور و نخوت سوار بود و همان گونه که سیره افراد مغرور و متعصّب و لجوج است، به یک کار غیر منطقى دیگر دست زد و آن این بود که کمر به گمراه ساختن آدم و فرزندان او بست و براى این که خشم و حسد خود را بیشتر فرو نشاند بار گناه خود را سنگین تر ساخت و از خدا تقاضا کرد که او را تادامنه قیامت زنده نگاهدارد و چنان که قرآن مى گوید: «قالَ رَبِّ فَاَنْظِرْنى اِلى یوْمِ یبْعَثُونَ».(5)
🌱ادامه دارد...
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
شرح_صوتی_خطبه_۱_جلسه_۸.mp3
9.76M
✅شرح خطبه۱ بخش ۸
/بنیاد مجازی
#کانالنهجالبلاغه
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
🍃🌺
💠آیت الله مجتهدی ره:
هیچوقت کسی را شماتت نکنید❗️
هرکس گرفتاری پیدا کرد حق ندارید قضاوت کنیـد!
نگویید که:
"فلانی این پیشامد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را کرده است"
ما چه می دانیم؟!ما حق نداریم چیزی بگوییـم
در قیامت از ما سوال می پرسند و می گویند:
چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی،
ما او را به خاطر این که بنده ی خوبی بود گرفتار کردیم
شما چه حقی داشتی چنین حرفی زدی
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ (5) لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُ
🌺
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (10)
✨ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ (11)
یس/
🍃بر آنان تفاوتى نمى كند كه آنان را بيم دهى يا بيم ندهى، ايمان نمى آورند.
تنها كسى را (مى توانى) هشدار دهى كه از ذكر (قرآن) پيروى كند و در درون و نهان از خداى رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده.
🌺مراد از «الذكر» با توجّه به آيات ديگر، قرآن است. چنانكه در آيه 9 سوره ى حجر مى خوانيم: «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا له لحافظون»
🌺گروهى از كفّار و مشركان هرگز قابل هدايت نيستند و هشدار پيامبر در مورد آنان بى اثر است.
امّا كفّار: «انّ الّذين كفروا سواء عليهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون»(592) امّا مشركان: «سواء عليكم ادعوتموهم ام انتم صامتون»(593)
🌸مراد از «خشى الرّحمن بالغيب» يا ترس از خدا در درون است. يا ترس از خدا در مكان هاى پنهان از چشم مردم و يا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قيامت كه از امور غيبى است.
🌸هرگاه انسان در برابر شخصيّتى بزرگ قرار گيرد، هيبت و شوكت او باعث مى شود كه به انسان حالى دست دهد كه به آن خشيت گويند و اين با حالت خوف و ترسى كه ناشى از كيفر و عذاب باشد، متفاوت است.
-----
592) بقره، 6.
593) اعراف، 193.
🔹- بر سيه دل چه سود خواندن وعظ، نرود ميخ آهنين در سنگ. «سواء عليهم...»
🔹- حساب اتمام حجّت، از حساب تأثيرگزارى سخن و تأثيرپذيرى مردم جداست. (با اين كه در مورد گروهى، احتمال تأثير نيست ولى بايد پيامبر با آنان اتمام حجت كند و هشدار دهد.) «سواء عليهم...»
🔹- قرآن، مايه ى ذكر است و پيروى از آن، وسيله ى يادآورى فراموش شده ها و بيدارگرى فطرت خفته انسان است. «اتبّع الذّكر»
🔹- رحمت گسترده ى الهى، نبايد موجب بى پروايى ما شود. «خشى الرّحمن»
🔹- نشانه ى ايمان و خشيت واقعى، پروا داشتن در نهان است. «بالغيب»
🔹- بيم و اميد در كنار هم لازم است. در جمله «خشى الرّحمن» هم خشيت است و هم رحمت.
🔹- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خشى الرّحمن بالغيب»
🔹- وظيفه انبيا هم انذار و هشدار است، «انّما تنذر...» هم اميد وبشارت. «فبشّره»
🔹- كسى بشارت بهشت را دريافت مى كند كه هشدار پيامبران او را متذكّر كرده باشد. «تنذر من اتبّع الذّكر... فبشّره...»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن