eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_خطبه_۵۷_و_۵۸.mp3
6.88M
✅شرح خطبه ۵۷ و ۵۸ 🔹خبر از سلطه ستمگری بی باک 🔹خبر از آینده شوم‌ خوارج /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال @Nahjolbalaghe2
دعای روز اول ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_25525.mp3
1.97M
✅ سوره‌ البروج 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران ... ۵ ـ در حدیثى از ابو عبیده جراح مى خوانیم که مى گوید: از رس
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۲۳ شأن نزول: در تفسیر مجمع البیان از ابن عباس نقل شده که در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) زن و مردى از یهود خیبر مرتکب زناى محصنه شدند با این که در تورات دستور مجازات سنگباران درباره این چنین اشخاص داده شده بود، چون آنها از طبقه اشراف بودند، یهود از اجراى این دستور در مورد آنها سر باز زدند، و پیشنهاد شد که به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مراجعه کرده داورى بطلبند، به این امید که مجازات خفیف ترى از طرف او درباره آنها تعیین شود. هنگامى که به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)مراجعه کردند. پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: همین تورات فعلى میان من و شما داورى مى کند، آنها پذیرفتند و ابن صوریا را که از دانشمندان آنان بود از فدک به مدینه دعوت کردند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را شناخت فرمود: تو ابن صوریا هستى؟! عرض کرد: بلى. فرمود: تو اعلم علماى یهود مى باشى؟ گفت: این چنین فکر مى کنند! پیغمبر(صلى الله علیه وآله) دستور داد قسمتى از تورات را که آیه رَجْم (سنگباران) در آن بود، پیش روى او بگذارند، او که قبلاً از جریان آگاه شده بود، هنگامى که به این قسمت رسید، دست روى آن گذاشت و جمله هاى بعد را خواند عبداللّه بن سلام که قبلاً از دانشمندان یهود بود و سپس اسلام اختیار کرده بود، حضور داشت فوراً متوجه پرده پوشى ابن صوریا شد، برخاست و دست او را از روى این جمله برداشت و آن را از متن تورات قرائت کرده، گفت: تورات مى گوید: بر یهود لازم است هر گاه زن و مردى مرتکب زناى محصنه شوند، هنگامى که مدرک کافى بر جرم آنها وجود داشته باشد، سنگ باران شوند. سپس پیامبر دستور داد: مجازات مزبور طبق آئین آنها در مورد این دو مجرم اجرا شود، جمعى از یهود خشمناک شدند، این آیه درباره وضع آنها نازل گردید.(۱) تفسیر: 🔻چرا تسلیم حق نیستند؟ به دنبال آیات گذشته، که سخن از محاجّه و بحث و گفتگوهاى لجوجانه گروهى از اهل کتاب به میان بود، در این آیات، روشن مى سازد که آنها تسلیم پیشنهادهاى منطقى نبودند، و انگیزه هاى این عمل و نتایج آن را نیز بازگو مى کند. در آیه نخست مى فرماید: آیا مشاهده نکردى کسانى را که بهره اى از کتاب آسمانى داشتند و دعوت به سوى کتاب الهى شدند تا در میان آنها داورى کند، ولى عده اى از آنها روى گردانیدند و از قبول حق اعراض نمودند ؟ این در حالى بود که کتاب آسمانى آنها حکم الهى را بازگو کرده بود و آنها از آن آگاهى داشتند (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلى کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلّى فَریقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ). آرى، آنها به همان حکم موجود در کتاب مذهبى خویش نیز گردن نمى نهادند و با بهانه جوئى و مطالب بى اساس از اجراى حدود الهى سرپیچى مى کردند. ضمناً، از جمله أُوتُوا نَصِیْباً مِنَ الْکِتابِ بر مى آید که تورات (و در عبارت فوق گرچه حکم سنگباران صریحاً نیامده، ولى اصل مجازات اعدام آمده است، ممکن است نسخه هاى تورات که در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) وجود داشته، داراى این عبارت نیز بوده است. مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۶۹ ـ الصحیح من السیره ، جلد ۷، صفحه ۹۱ (با تلخیص)، دار الهادى، ۱۴۱۵ هـ ق ـ مجمع الزوائد هیثمى ، جلد ۶، صفحه ۲۷۱، دار الکتب العلمیه بیروت ۱۴٠۸ هـ ق ـ زاد المسیر ، جلد ۱، صفحه ۳۱۳، دار الفکر بیروت، طبع اول، ۱۴٠۷ هـ ق. انجیلى) که در دست یهود و نصارى در آن عصر بود، تمام تورات و انجیل اصلى نبود، بلکه تنها قسمتى از آن بود، احتمالاً و قسمت بیشتر از این دو کتاب آسمانى، از میان رفته یا تحریف شده بود. آیات دیگرى از قرآن مجید نیز این معنى را تأیید مى کند و شواهد و علایم تاریخى نیز مؤید آن است که اینجا جاى شرح آن نیست. در آیه بعد، دلیل مخالفت و سرپیچى آنها را شرح مى دهد که آنها بر اساس یک فکر باطل، معتقد بودند: از نژاد ممتازى هستند (همان گونه که امروز نیز چنین فکر مى کنند و نوشته ها و اعمال آنها گواه بر نژاد پرستى شدید آنها است). آنها معتقد بودند: ارتباط ویژه اى با پروردگار دارند تا آنجا که خود را فرزندان خدا مى نامیدند و مى گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ: ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم .(۲) 🌱ادامه دارد.. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۴۳ ✅الگوهای انسانی (فضائل اخلاقی یکی از یاران (اخلاقی،تاریخی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً . 🍂در ياد يكي از ياران، (خباب بن ارت) فرمود: خدا خباب بن ارت را رحمت كند، با رغبت مسلمان شد، و از روي فرمانبرداري هجرت كرد، و با قناعت زندگي گذراند، و از خدا راضي بود، و مجاهد زندگي كرد. ⚘@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۴۳ ✅الگوهای انسانی (فضائل اخلاقی یکی از یاران (اخلاقی،تاریخی) ✨ وَ قَالَ (
✨ ✅شرح حکمت ۴۳ 🔹مجاهدى وارسته: امام(عليه السلام) در اين گفتار پرمايه خود تعريف و تمجيدى از يكى از مجاهدان اسلام و مسلمانان راستين به نام «خبّاب بن الارتّ» دارد، اوصافى كه مى تواند براى همه الگو باشد و از آن پند و اندرز گيرند. آن حضرت(عليه السلام) به هنگام ذكر نام «خبّاب بن الارت» چنين فرمود: «خدا رحمت كند خباب بن الارت را او از روى رغبت اسلام آورد و براى اطاعت خداوند هجرت كرد، به زندگى ساده قناعت نمود، از خدا خشنود و در تمام دوران عمرش مجاهد بود»; (وَقَالَ(عليه السلام): فِي ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الاَْرَتِّ: يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الاَْرَتِّ، فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً، وَهَاجَرَ طَائِعاً، وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَرَضِىَ عَنِ اللَّهِ، وَعَاشَ مُجَاهِداً). امام(عليه السلام) در اينجا پنج وصف مهم براى خبّاب به دنبال طلب رحمت الهى، براى او ذكر مى كند: نخست اسلام وى از روى عشق و علاقه و رغبت است نه از روى ترس و نه از روى طمع و نه به سبب تقليد كوركورانه. آرى او اسلام را به خوبى شناخت و به آن عشق ورزيد و مسلمان شد و بهترين دليل براى عشق و علاقه او به اسلام اين بود كه بارها مشركان او را شكنجه كردند كه دست از اسلام بر دارد، شكنجه ها را تحمل كرد و دست از دامان پيامبر نكشيد. وصف دوم اينكه او جزء مهاجران بود و مهاجرتش براى اطاعت خدا صورت گرفت. شايد هجرت بعضى از مكه به مدينه براى ترس از مشركان يا طمع در آينده اسلام بود; ولى اين مرد مجاهد تنها به موجب اطاعت خداوند هجرت كرد و مى دانيم هجرت مهاجران فصل جديدى در تاريخ اسلام گشود، زيرا آنها با انصار مدينه دست به دست هم داده لشكر نيرومندى براى اسلام فراهم شد كه در سايه آن توانست در مبارزات خود با دشمنان پيروز گردد و حكومت اسلامى به كمك آنها تحقق يابد. جالب اين كه در حالات خبّاب نوشته اند كه او در ميدان بدر و تمام غزواتى كه بعد از آن صورت گرفت از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) جدا نشد. سوم اينكه او مرد قانعى بود و زندگى ساده و زاهدانه اى داشت و مى دانيم افراد قانع افرادى عزيز و سربلندند و در برابر ثروتمندان از خدا بى خبر هرگز سر تعظيم فرود نمى آورند. در حقيقت او در اين كار از پيغمبر گرامى اسلام الگو مى گرفت. در چهارمين جمله خشنودى او را از تقديرات الهى بيان مى كند با اين كه او دوران هاى سخت و طوفانى اسلام را از نزديك مشاهده كرد و زجر بسيار كشيد و تحمل شدائد نمود; اما با اين حال هميشه از خدا راضى بود; راضى از مقدرات الهى و به پاداش هاى نيك. قرآن مجيد درباره گروهى از مؤمنان راستين مى فرمايد: «(رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه); هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از خدا» (1) و درباره صاحبان نفس مطمئنه مى فرماید: «(راضِیَةً مَرْضِیَّةً); هم آنها از خدا خشنود بودند و هم خدا از آنها خشنود».(2) در پنجمین و آخرین توصیف مى فرماید: او در تمام عمر مجاهد بود; در مکه جهادى آمیخته با شکنجه داشت. مشرکان آتش افروختند، او را به پشت بر آتش خواباندند به گونه اى که قسمت زیادى از پشت او سوخت; ولى هرگز از اسلام باز نگشت. در دوران مدینه که دوران جهادهاى سخت و سنگین اسلامى بود در تمام میدان هاى نبرد حضور داشت و مى جنگید و در دوران حکومت امیر مؤمنان على(علیه السلام) گفته اند در جنگ صفین و نهروان حضور داشت، هرچند بعضى از مورخان معتقدند او در اواخر عمرش بیمار بود و نتوانست در صفین شرکت کند و پیش از جنگ نهروان از دنیا چشم پوشید. صفات بالا نشان مى دهد چه کسانى مى توانند محبوب اولیاء الله باشند و چه صفاتى انسان را به خدا و معصومان(علیهم السلام) نزدیک مى کند. 🔹نكته: خباب بن ارتّ كه بود؟ «خباب بن ارت» كه كنيه او ابو عبدالله يا ابو محمد يا ابو يحيى بود از سابقين در اسلام و بزرگان صحابه. او از طايفه بنى تميم بود. در زمان جاهليت او را اسير كردند و به مكه آورند و فروختند و سپس آزاد شد. در عصر جاهليت كار او آهنگرى و ساختن شمشير بود. بعضى مى گويند: ششمين نفرى است كه اسلام را پذيرفت و بعضى معتقدند پس از چند نفرى به افتخار اسلام درآمد و همان گونه كه قبلاً اشاره كرديم او شكنجه هاى سختى از مشركان مكه ديد. در بعضى از تواريخ آمده است كه خليفه دوم در ايام خلافتش از او سؤال كرد: مشركان مكه با تو چه كردند؟ پشت خودش را نشان داد و گفت: نگاه كن. هنگامى كه خليفه آثار آتشى را كه بر پشت او افروخته بودند مشاهده كرد كه پس از سال ها باقى بود گفت: تا امروز پشت كسى را اين چنين نديده بودم و همان گونه كه در بالا اشاره شد، او در جنگ بدر و تمام غزوات اسلامى بعد از آن شركت داشت. در اواخر عمرش به كوفه رفت و در سال 37 و بعضى گفته اند 39 هجرى چشم از جهان بربست. 🍃ادامه در پست بعدی⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح حکمت ۴۳ 🔹مجاهدى وارسته: امام(عليه السلام) در اين گفتار پرمايه خود تعريف و تمجيدى از يكى از
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۴۳ ... بعضى گفته اند در جنگ صفين و نهروان در لشكر على(عليه السلام) بود در حالى كه از بعضى از روايات استفاده مى شود هنگامى كه امير مؤمنان از صفين بازگشت قبرى را در بيرون دروازه كوفه ديد. از صاحب آن پرسيد عرض كردند: قبر خباب است. او فرزندى داشت، كه در زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) متولد شده و حضرت نام «عبداللّه» را بر او نهاد. به اين ترتيب او هم جزء صحابه محسوب مى شد. او مردى پارسا و از شيعيان مخلص على(عليه السلام) بود كه خوارج وى و همسرش را به طرز بسيار بى رحمانه اى كشتند; او را ذبح و شكم همسرش را كه باردار بود پاره كردند. امير مؤمنان هنگامى كه جنايات خوارج را برمى شمرد، شهادت عبدالله را مطرح فرمود و آنها را مسئول خون او دانست(3). (4) 📚پی نوشت: (1). مائده، آیه 119. (2). فجر، آیه 28. (3). استیعاب و أسد الغابه در شرح حال «خباب بن الارت» و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 171. (4). سند گفتار حکیمانه: طبق بعضى از روایات، امام(علیه السلام) این جمله حکمت آمیز و جمله 44 را یک جا بیان فرمود و آن زمانى بود که از صفین باز مى گشت. هنگامى که به دروازه کوفه رسید هفت قبر در طرف راست دروازه مشاهده فرمود و گفت: این قبرها چیست؟ عرض کردند: اى امیر مؤمنان بعد از آنى که شما به سوى میدان صفین حرکت کردید «خباب بن ارتّ» (که از یاران قدیمى پیغمبر اکرم بود از دنیا رفت و وصیت کرده بود که او را در بیرون دروازه کوفه دفن کنند در حالى که در آن زمان مردم، مردگان خود را در اطراف خانه خویش دفن مى کردند (بعضى دیگر نیز که چنین دیدند مردگان خود را در کنار قبر خباب دفن کردند) آن گاه امام(علیه السلام) جمله بالا را بیان فرمود و سپس رو به سوى قبرهاى آنان کرد و جمله معروف: «السلام علیکم یا اهل الدیار...» را بیان فرمود. به هر حال این گفتار حکیمانه را پیش از سیّد رضى، نصر بن مزاحم در کتاب صفین و طبرى در تاریخ معروف خود و جاحظ در البیان و التبیین و ابو نعیم در حلیة الاولیاء و گروه دیگر نقل کرده اند (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 40 با تلخیص).   ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۴۸ 🍃رازداری و پیروزی(اخلاقی،سیاسی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ ✅و درود خدا بر او فرمود: پيروزي در دورانديشي، و دورانديشي در بكارگيري صحيح انديشه، و انديشه صحيح به رازداري است. ⚘@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hekmat 048.mp3
3.98M
✅شرح‌حکمت ۴۸ 🔹راز داری و پیروزی(اخلاقی‌سیاسی) 👤استاد نظافت کانال: ✨‌قرآن‌‌و‌نهج‌البلاغه✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_26537.mp3
1.94M
✅ سوره‌ الانشقاق 🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۲۳ شأن نزول: در تفسیر مجمع البیان از ابن عباس نقل شده که
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران ... و به همین دلیل، براى خود مصونیتى در مقابل مجازات الهى قایل بودند، لذا قرآن در این آیه مى گوید: این اعمال و رفتار به خاطر آن است که گفتند: جز چند روزى آتش دوزخ به ما نمى رسد (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودات) و اگر مجازاتى داشته باشیم بسیار محدود است. مَعْدُود یعنى قابل شمارش، و معمولاً به اشیاء کم گفته مى شود; زیرا اشیاء زیاد قابل شمارش نیستند یا شمارش آنها مشکل است. منظور از أَیّاماً مَعْدُودات ، یا همان چهل روزى است که آنها در غیاب موسى(علیه السلام) گوساله پرستى کردند، و این گناه عظیمى بود که حتى خودشان نمى توانستند آن را انکار کنند. و یا منظور روزهاى معدودى از عمرشان بود که به گناهان فوق العاده صریح دست زده بودند، تا آنجا که خودشان هم قادر به انکار، یا توجیه و پرده پوشى بر آن نبودند. سپس مى افزاید: آنها این امتیازات دروغین را به خدا نسبت مى دادند و این افترا و دروغى را که به خدا بسته بودند آنها را در دینشان مغرور ساخته بود (وَ غَرَّهُمْ فی دینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ). اما قرآن مجید در سومین و آخرین آیه مورد بحث، خط بطلان بر تمام این ادعاهاى واهى و خیالات باطل مى کشد و مى فرماید: پس چگونه خواهد بود هنگامى که آنها را در روزى که در آن شکى نیست جمع کنیم، و به هر کس آنچه را به دست آورده، داده شود، و به آنها ستم نخواهد شد ؟ (فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْم لا رَیْبَ فیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْس ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ). آرى، در آن روز همه در دادگاه عدل الهى حاضر خواهند شد، هر کس نتیجه کشته خود را درو مى کند، و اعمال هر کس به او تسلیم مى شود و مجازات آنها هر چه باشد هرگز ظالمانه نیست; زیرا محصول اعمال خود آنها است، و آن روز است که مى فهمند، هیچ امتیازى بر دیگران ندارند و عدل الهى همه را شامل مى شود. ضمناً از جمله ما کَسَبَتْ به روشنى این معنى به دست مى آید که پاداش و کیفر قیامت و نجات و بدبختى در جهان دیگر، تنها بستگى به اعمال خود انسان دارد نه به پندارهاى واهى و خیالات باطل. 🔹نکته ها: ۱ ـ فریب وجدان آیا ممکن است انسان دروغى بگوید و یا افترائى به خدا ببندد و بعد خودش تحت تأثیر آن واقع گردد، و به آن مغرور شود، آن چنان که قرآن در آیات فوق درباره یهود نقل مى کند؟ آیا این باورکردنى است؟ پاسخ این سؤال چندان مشکل نیست; زیرا مسأله فریب وجدان از مسائل مسلّم روان شناسى امروز است که گاهى دستگاه فکر و اندیشه در پى اغفال وجدان برمى آید، و چهره حقیقت را در نظر وجدانِ خویش دگرگون مى سازد. بسیار دیده ایم افراد آلوده به گناهان بزرگى همچون قتل و سرقت، و یا اعتیادهاى گوناگون با این که زشتى اعمال خود را به خوبى درک مى کنند براى به دست آوردن آرامش کاذب وجدان، مى کوشند مردم را مستحق این گونه اعمال، جلوه دهند و یا این که براى توجیه اعتیادهاى زیان بار خود گرفتارى هاى زندگى و مشکلات طاقت فرساى اجتماعى را بهانه مى کنند، تا پناه بردن خویش را به مواد مخدر توجیه نمایند. به علاوه، این گونه افترائات و امتیازات دروغین را نسل هاى پیشین اهل کتاب درست کرده بودند و تدریجاً براى نسل هاى آینده که از واقعیت آگاهى چندانى نداشتند، (و براى کشف حقیقت به خود زحمت نمى دادند) به صورت عقیده مسلّمى در آمده بود. ۲ ـ مسلمانان و اعتقاد به کیفر محدود ممکن است گفته شود: اعتقاد به عذاب و کیفر محدود در میان ما مسلمانان نیز هست زیرا ما معتقدیم که مسلمانان براى همیشه در عذاب الهى نمى مانند، و بالاخره ایمان آنها موجب نجات آنان مى شود. ولى باید به این نکته توجه داشت که: ما هرگز معتقد نیستیم یک مسلمان گنهکار و آلوده به انواع جنایات فقط چند روزى عذاب الهى مى بیند، بلکه ما معتقدیم سالیان دراز که مدت آن را جز خدا نمى داند گرفتار مجازات خواهد بود، ولى، مجازات او به خاطر ایمانش ابدى و جاویدان نمى باشد و اگر در میان مسلمانان راستى افرادى پیدا شوند که چنین امتیازى براى خود قایل باشند و معتقد گردند که: در پناه نام اسلام و ایمان به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، مجازند هر گناهى را مرتکب شوند و مجازات آنها چند روزى بیش نخواهد بود، سخت در اشتباه اند و از روح اسلام و تعلیمات آن بر کنار مى باشند. گذشته از این ما امتیازى در این مسأله براى مسلمانان قایل نیستیم بلکه معتقدیم پیروان هر امتى در عصر و زمان خود که به پیامبر عصر خود ایمان داشته و ضمناً مرتکب گناهى شده اند مشمول این قانون هستند از هر نژادى که باشند، در حالى که یهود این امتیاز را براى نژاد اسرائیل قایل بودند، نه براى اقوام دیگر. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آل عمران ... و به همین دلیل، براى خود مصونیتى در مقابل مجازات الهى قایل بودند،
✅ادامه پست قبل⬆️⬇️ قرآن به این امتیاز دروغین آنها پاسخ گفته و در سوره مائده آیه ۱۸ مى گوید: بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ: شما هم بشرى همچون سایر افراد بشر هستید . ۱ ـ در تورات فعلى در سِفْر لاویان ، فصل بیستم، جمله ۱٠ چنین مى خوانیم: و کسى که با زن غیرى زنا کند یعنى با زن همسایه خود (مثلاً) زنا نماید، البته زانى و زانیه کشته شوند