قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آلعمران 🌷آیه ۳۷ 🍃پرورش مریم در سایه عنایت الهى این آیه، ادامه بحث آیه گذشت
✨
✅ادامه تفسیرسورهآل عمران
...هنگامى که زکریا در کنار محراب او قرار مى گرفت، و براى دیدار او مى آمد، غذاهاى مخصوصى کنار محراب او مشاهده مى کرد که از آن به تعجب مى افتاد روزى به او گفت: این غذا را از کجا آوردى ؟ (قالَ یا مَرْیَمُ أَنّى لَکِ هذا).
مریم در جواب گفت: این از طرف خدا است و اوست که هر کس را بخواهد بى حساب روزى مى دهد (قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب).
اما این غذا چه نوع غذائى بوده؟ و از کجا براى مریم آمده؟ در آیه شرح داده نشده است، ولى از روایات متعددى که در تفسیر عیّاشى و غیر آن از کتب شیعه و اهل تسنن آمده استفاده مى شود: آن یک نوع میوه بهشتى بوده که در غیر فصل، در کنار محراب مریم به فرمان پروردگار حاضر مى شده است و این موضوع جاى تعجب نیست که خدا از بنده پرهیزگارش این چنین پذیرائى کند.(۱)
این که منظور از رِزْقاً غذاى بهشتى باشد از قرائنى که در گوشه و کنار آیه هست نیز استفاده مى شود; زیرا:
اولاً ـ کلمه رِزْقاً به صورت نکره، نشانه آن است که روزى خاص و ناشناسى براى زکریا بوده است.
ثانیاً ـ پاسخ مریم که: این از طرف خدا است (هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ) نشانه دیگرى براى این مطلب مى باشد.
ثالثاً ـ به هیجان آمدن زکریا و تقاضاى فرزندى از طرف پروردگار که در آیه بعد به آن اشاره شده، قرینه دیگرى براى این معنى محسوب مى شود.
ولى بعضى از مفسران (مانند نویسنده المنار ) معتقدند: منظور از رِزْقاً همین غذاهاى معمولى دنیا بوده; زیرا از ابن جریر نقل شده که: بنى اسرائیل گرفتار قحطى شدند و زکریا قادر بر تأمین زندگى مریم نبود، در این موقع قرعه اى زدند که به نام مرد نجارى افتاد و او افتخاراً از درآمد کسب خود، غذاى مریم را تهیه مى کرد و به هنگامى که زکریا در کنار محراب او قرار مى گرفت، از وجود چنان غذائى در آن شرایط سخت تعجب مى کرد و مریم در پاسخ سؤال او مى گفت: این از طرف خداست یعنى خداوند، مرد با ایمانى را علاقه مند به این خدمت در آن شرایط سخت، ساخته است.
اما همان طور که گفتیم: این تفسیر، نه با قرائنى که در آیه است سازگار مى باشد و نه با روایاتى که در ذیل آیه وارد شده است. از جمله روایات رسیده، روایتى است از امام باقر(علیه السلام) که مضمون آن بدین قرار است:
امور خانه بین على و فاطمه(علیهما السلام) تقسیم شده بود، کارهاى بیرون بر عهده على(علیه السلام) و امور داخل خانه به عهده فاطمه(علیها السلام).
روزى على(علیه السلام) از فاطمه(علیها السلام) پرسید: آیا غذائى در منزل موجود است؟
عرض کرد: خیر. سه روز است که غذائى در منزل نیست، آنچه بوده به خدمت تو آورده ایم و شما را بر خود مقدم داشته ایم.
فرمود: چرا مرا آگاه نساختى؟
عرض کرد: سفارش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود.
على(علیه السلام) از خانه بیرون رفت و مبلغى را براى تهیه غذا قرض گرفت، در بین راه به مقداد برخورد کرد.
پرسید: در این وقت براى چه از خانه خارج شده اى؟
عرض کرد: گرسنگى.
فرمود: من مبلغى را قرض گرفته ام، ولى تو را بر خود مقدم مى دارم.
على(علیه السلام) دست خالى به خانه بازگشت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را در خانه دید و مشاهده کرد که فاطمه(علیها السلام) مشغول نماز است، ظرف سرپوشیده اى را نیز ملاحظه کرد که در جلوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرار دارد.
وقتى سرپوش از ظرف برداشته شد، معلوم شد غذاى مخصوص و زیادى است، از فاطمه(علیها السلام) پرسید: این غذا از کجا رسیده؟ (أَنّى لَکِ هذا).
عرض کرد: هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب .
در اینجا بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: این جریان همانند جریان زکریا است که در کنار محراب مریم آمد و غذاى مخصوصى در آنجا دید و از او پرسید: اى مریم! این غذا از کجا است، او گفت: از ناحیه خدا است.(۱)
درباره جمله بِغَیْرِ حِساب در ذیل آیه ۲۱۲ سوره بقره و در این سوره ذیل آیه ۲۷ بحث کرده ایم.
📚۱ ـ مجمع البیان ، جلد ۲، صفحه ۴۳۶ (جلد ۲، صفحه ۲۸۳، مؤسسه اعلمى مطبوعات، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق) ذیل آیه ـ بحار الانوار ، جلد ۱۴، صفحه ۱۹۶.
۲ ـ بحار الانوار ، جلد ۱۴، صفحه ۱۶۹، ۱۸۶، ۱۹۶، ۲٠٠، ۲٠۳، ۲٠۴ و...
۳ ـ نور الثقلین ، جلد ۱، صفحه ۳۳۳، مؤسسه اسماعیلیان، قم، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق ـ تفسیر عیّاشى ، جلد ۱، صفحه ۱۷۱، چاپخانه علمیه، تهران، ۱۳۸٠ هـ ق ـ بحار الانوار ، جلد ۱۴، صفحه ۱۹۸ و جلد ۴۳، صفحه ۲۹، ۳۱، ۶٠ و ۳۱۱ و جلد ۳۷، صفحه ۱٠۴ و ۱٠۵.
🌱ادامه تفسیر آیات دیگر این سوره در روزهای بعد
#تفسیرسورهآلعمران
25.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌مانعی بنام؛ ترسازمرگ❌
➕ یک قاعده طلایی در آزمایش های الهی....
«حجتالاسلام والمسلمین استادپاکباز»
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت۴۷
🔻شناخت ارزش
(اخلاقی)
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَي قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَي قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَي قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَي قَدْرِ غَيْرَتِهِ .
✅ و درود خدا بر او فرمود: ارزش مرد به اندازه همت اوست، و راستگويي او به ميزان جوانمرديش، و شجاعت او به قدر ننگي است كه احساس مي كند، و پاكدامني او به اندازه غيرت اوست.
⚘@Nahjolbalaghe2
#حکمتها
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت۴۷ 🔻شناخت ارزش (اخلاقی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَي قَ
✨
✅شرح حکمت ۴۷ نهجالبلاغه معیار صداقت شجاعت و عفت
( مکارم شیرازی )
🌿چهار فضيلت مهم اخلاقى:
امام(علیه السلام) در این چند جمله حکیمانه به رابطه چهار موضوع مهم با چهار موضوع دیگر از صفات انسانى اشاره فرموده است.
نخست مى فرماید: «ارزش هر کس به اندازه همت اوست»; (قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ).
منظور از همت تصمیماتى است که انسان براى انجام کارهاى مهم مى گیرد و به دنبال آن تلاش مى کند. هر اندازه این تصمیمات والاتر و این تلاش ها گسترده باشد همت انسان بلندتر است و این که امام مى فرماید: ارزش هر کسى به اندازه همت اوست براى آن است که اشخاص والا همت معمولاً تلاش مى کنند تا به مقامات عالى برسند پس نباید ارزش وجودى ظاهرى آنها را امروز ملاحظه کرد بلکه آن نیروى نهفته در درون آنها که نامش همت است باید مقیاس و معیار شمرده شود.
در کتاب غررالحکم از امام همین معنا به صورت دیگرى بیان شده است، مى فرماید: «مَنْ شَرَفَتْ هِمَّتُهُ عَظَمَتْ قِیْمَتُهُ; کسى که همت عالى داشته باشد قیمت و ارزش او زیاد است».(1)
در حدیث دیگرى از همان حضرت و در همان کتاب مى خوانیم: «ما رَفَعَ أمْرَءٌ کَهِمَّتِهِ وَ لا وَضَعَهُ کَشَهْوَتِهِ; هیچ چیز انسان را به مانند همت او بلندمقام نمى کند و هیچ چیز، او را مانند شهوتش پست نمى سازد».(2)
به گفته شاعر:
همت بلند دار که مردان روزگار *** از همت بلند به جایى رسیده اند
در دومین جمله پرمعناى خود مى فرماید: «راستگویى و صداقتِ هر کس به اندازه شخصیت اوست»; (وَصِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ).
زیرا انسان با شخصیت این کار را براى خود ننگ مى داند که به دیگران دروغ بگوید. اضافه بر این، غالبا دیده شده است که دروغ ها بعد از مدتى فاش مى گردد; انسان با شخصیت حاضر نمى شود کارى انجام دهد که در آینده آبروى او را ببرد.
در احادیث دیگرى از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «الصِدْقُ عِزّ; راستگویى سبب عزت است» و در حدیث دیگرى مى افزاید: «الصِّدْقُ صَلاحُ کُلُّ شَىء وَالْکِذْبُ فَسادُ کُلُّ شَىْء».
یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) به نام ابو کهمس خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد: (یار وفادار شما) ابن ابى یعفور به شما سلام فرستاده است. فرمود: سلام بر تو و بر او. هنگامى که نزد او رفتى سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو مى گوید: «انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِیٌّ(علیه السلام) عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِیّاً(علیه السلام) إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَأَدَاءِ الاَْمَانَةِ; نگاه کن ببین على(علیه السلام) با چه صفاتى آن مقام را نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیدا کرد آن صفات را داشته باش، زیرا على تنها به این سبب به آن مقام نزد پیغمبر رسید که در سخن گفتن، صادق بود و در اداى امانت امین».(3)
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، فرمود: «الْجَمالُ صَوابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَالْکَمالُ حُسْنُ الْفِعالِ بِالصِّدْقِ; جمال، به سخن حق گفتن است و کمال، به انجام کارهاى نیک توأم با صدق».(4)
باید توجه داشت که «مروءة» به معناى جوانمردى، مردانگى، و فتوت و مجموعه اى از شایستگى هاست که در یک انسان باارزش جمع مى شود که شخصیت او را تشکیل مى دهد.
سپس در سومین سخن حکمت آمیز خود مى فرماید: «شجاعت هر کس به اندازه بى اعتنایى او (به ارزش هاى مادى) است»; (وَشَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ).
روشن است وابستگى هاى انسان به مقام و مال و شهوات دنیا از شجاعت او مى کاهد و او را به اسارت مى کشاند; اما هنگامى که خود را از این امور آزاد سازد، با شجاعت حرف خود را مى زند و راه خود را مى پیماید و در برابر کسى ذلیلانه سر تعظیم فرو نمى آورد و با توکل بر خدا در برابر حوادث سخت مى ایستد.
در لسان العرب آمده است که «أنَفْ» (بر وزن هدف) به معناى کراهت داشتن چیزى و خود را برتر از آن دانستن است، بنابراین «أنف» در جمله بالا مى تواند اشاره به بى اعتنایى نسبت به ارزش هاى مادى باشد.
...ادامه در پست بعدی⬇️
#شرححکمتهاینهجالبلاغه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح حکمت ۴۷ نهجالبلاغه معیار صداقت شجاعت و عفت ( مکارم شیرازی ) 🌿چهار فضيلت مهم اخلاقى: امام
.
✅ادامه شرح حکمت ۴۷
... آن گاه امام(علیه السلام) در چهارمین و آخرین سخن حکیمانه اش مى فرماید: «عفت هر کس به اندازه غیرت اوست»; (وَعِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ).
«غیرت» به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه عبارت از انزجار طبیعى انسان نسبت به تصور شرکت دیگران در امورى است که مورد علاقه اوست و به تعبیر دیگر غیرت به معناى حفظ ارزش هاى مربوط به خود و جلوگیرى از تجاوز دیگران به حریم اوست که غالباً در عرف ما در امور ناموسى به کار مى رود. بدیهى است کسى که نسبت به نوامیس خود غیرت دارد هرگز حاضر نمى شود به نوامیس دیگران چشم خیانت بدوزد، بنابراین هر اندازه غیرت انسان بیشتر باشد عفت او هم بیشتر خواهد بود.
گرچه عفت و غیرت هر دو غالباً در عرف امروز ما بیشتر در مسائل ناموسى به کار مى رود; ولى از نظر ارباب لغت و علماى اخلاق، هر دو معنایى وسیع دارند: «عفت» به معناى خوددارى و حالت انزجار از ملاحظه صحنه هاى زشت و «غیرت» هرگونه اهتمام و دفاع از حقوق الهى و انسانى خویش است و بعید نیست که منظور از امام(علیه السلام) از جمله بالا همان معناى وسیع کلمه در هر دو مورد باشد.
از این رو در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) در کتاب کافى مى خوانیم: «إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبَادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ; برترین عبادت پاک بودن از نظر تغذیه و امور جنسى است».(5)
نیز از همان امام نقل شده که فرمود: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْء أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَفَرْج; هیچ کس خدا را عبادتى بهتر از این نداشته که عفت را در مورد شکم و امور جنسى رعایت کند»،(6) لذا در حدیثى از امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «مَا زَنَى غَیُورٌ قَطُّ; شخص با غیرت هرگز زنا نمى کند»(7). (8)
📚پی نوشت:
(1). غررالحکم، ص 448، ح 10278.
(2). غررالحکم، ح 10271.
(3). کافى، ج 2، ص 104، ح 5.
(4). کنز العمال طبق نقل میزان الحکمه ماده «صدق».
(5). کافى، ج 2، ص 79، ح 2.
(6). همان، ح 1.
(7). نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 305.
(8). سند گفتار حکیمانه: جمله اول از این چهار جمله حکمت آمیز را میدانى در مجمع الامثال و ابن طلحه شافعى در مطالب السؤول آورده ولى نویسنده الغرر با تفاوتى آن را ذکر کرده و نوشته است: «قَدْرُ الْمَرْءِ عَلى قَدْرِ فَضْلِهِ» و جمله دوم را به این صورت: «صِدْقُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ مُرُوئَتِهِ» و جمله سوم و چهارم را به صورت: «شُجاعَةِ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ غِیْرَتُهُ عَلى قَدْرِ حَمِیَّتِهِ» و این تفاوت ها نشان مى دهد که از منبع دیگرى آن را گرفته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 46). در کتاب تمام نهج البلاغه، این چند جمله در ضمن نامه امام به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) نقل شده است. (تمام نهج البلاغه، ص 974)
#شرححکمتهاینهجالبلاغه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت ۵۲
🔻روش برخورد با شکست خوردگان
(اخلاقی،سیاسی)
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : أَوْلَي النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَي الْعُقُوبَةِ .
✅ و درود خدا بر او فرمود: سزاوارترين مردم به عفو كردن، تواناترينشان در كيفر دادن است.
⚘@Nahjolbalaghe2
#حکمتها