قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ (5) لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُ
🌺
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (10)
✨ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ (11)
یس/
🍃بر آنان تفاوتى نمى كند كه آنان را بيم دهى يا بيم ندهى، ايمان نمى آورند.
تنها كسى را (مى توانى) هشدار دهى كه از ذكر (قرآن) پيروى كند و در درون و نهان از خداى رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده.
🌺مراد از «الذكر» با توجّه به آيات ديگر، قرآن است. چنانكه در آيه 9 سوره ى حجر مى خوانيم: «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا له لحافظون»
🌺گروهى از كفّار و مشركان هرگز قابل هدايت نيستند و هشدار پيامبر در مورد آنان بى اثر است.
امّا كفّار: «انّ الّذين كفروا سواء عليهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون»(592) امّا مشركان: «سواء عليكم ادعوتموهم ام انتم صامتون»(593)
🌸مراد از «خشى الرّحمن بالغيب» يا ترس از خدا در درون است. يا ترس از خدا در مكان هاى پنهان از چشم مردم و يا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قيامت كه از امور غيبى است.
🌸هرگاه انسان در برابر شخصيّتى بزرگ قرار گيرد، هيبت و شوكت او باعث مى شود كه به انسان حالى دست دهد كه به آن خشيت گويند و اين با حالت خوف و ترسى كه ناشى از كيفر و عذاب باشد، متفاوت است.
-----
592) بقره، 6.
593) اعراف، 193.
🔹- بر سيه دل چه سود خواندن وعظ، نرود ميخ آهنين در سنگ. «سواء عليهم...»
🔹- حساب اتمام حجّت، از حساب تأثيرگزارى سخن و تأثيرپذيرى مردم جداست. (با اين كه در مورد گروهى، احتمال تأثير نيست ولى بايد پيامبر با آنان اتمام حجت كند و هشدار دهد.) «سواء عليهم...»
🔹- قرآن، مايه ى ذكر است و پيروى از آن، وسيله ى يادآورى فراموش شده ها و بيدارگرى فطرت خفته انسان است. «اتبّع الذّكر»
🔹- رحمت گسترده ى الهى، نبايد موجب بى پروايى ما شود. «خشى الرّحمن»
🔹- نشانه ى ايمان و خشيت واقعى، پروا داشتن در نهان است. «بالغيب»
🔹- بيم و اميد در كنار هم لازم است. در جمله «خشى الرّحمن» هم خشيت است و هم رحمت.
🔹- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خشى الرّحمن بالغيب»
🔹- وظيفه انبيا هم انذار و هشدار است، «انّما تنذر...» هم اميد وبشارت. «فبشّره»
🔹- كسى بشارت بهشت را دريافت مى كند كه هشدار پيامبران او را متذكّر كرده باشد. «تنذر من اتبّع الذّكر... فبشّره...»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
💥 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَي وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا
🍃
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُون
َ /یس(13)
🍃براى آنها اصحاب قريه را مثال بزن كه فرستادگان خدا به سوى آنها آمدند.
💥از اين آيه تا هفده آيه ى ديگر سرگذشت تعدادى از انبيا نقل شده كه مأمور هدايت مردم منطقه ى خود بودند.
🌸در تفاسير گفته اند كه مراد از قريه در اين آيه، منطقه انطاكيه است كه از شهرهاى قديم روم بوده و هم اكنون جزو خاك تركيه و از شهرهاى تجارى آن مى باشد.
🔻از مجموع اين هجده آيه بر مى آيد كه مردم اين شهر بت پرست بودند و پيامبران براى دعوت آنها به توحيد و مبارزه با شرك آمده بودند.
🔹- تاريخ گذشتگان، بهترين درس براى آيندگان است. «واضرب لهم»
🔹- مربى و مبلغ بايد با تاريخ آشنا باشد. «واضرب لهم»
🔹- بر جامعه، اصول و قوانين ثابتى حاكم است كه سرنوشتِ انسان ها و جوامع را بر اساس آن مى توان تعيين نمود. آرى، سنّت هاى الهى ثابت است و با تفاوت اقوام، افراد، زمان و مكان، تفاوتى نمى كند. «واضرب لهم مثلاً»
🔹- بهترين مثال، مثال هاى واقعى و عينى است نه تخيّلى. «واضرب لهم مثلاً»
🔹- در بيان داستان، عبرت ها مهم است، نام قريه، نژاد، زبان و تعداد افراد مهم نيست. «اصحاب القرية»
🔹- انبيا به سراغ مردم مى رفتند و منتظر نبودند تا مردم به سراغ آنان بيايند. «جاءها المرسلون»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءه
💥
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ (18)
✨قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ (19)
/یس
🍃(كفّار به انبيا) گفتند: ما (حضور) شما را به فال بد گرفته ايم (وجود شما شوم است و مايه ى بدبختى ما) و اگر از حرفتان دست بر نداريد قطعاً شما را طرد خواهيم كرد و از طرف ما عذاب دردناكى به شما خواهد رسيد.
🍃(انبيا در پاسخ) گفتند: شومى شما از خود شماست، آيا اگر پند داده شديد (بايد فال بد بزنيد)؟ بلكه شما قومى اسرافكاريد.
✅فال بد يكى از خرافاتى است كه در قديم بوده و امروزه نيز در شرق و غرب هست و هر منطقه و قومى به چيزى فال بد مى زنند. اسلام آن را شرك دانسته و با جمله «الطيرة شرك»(603) بر آن خط بطلان كشيده و كفّاره ى آن را توكّل بر خداوند دانسته است. «كفّارة الطيرة التوكّل»(604)
🔴فال بد آثار شومى دارد، از جمله: سوء ظن به افراد، ركود در كارها، تلقين شكست و احساس حقّارت. بدترين آن، فال بد به مقدّسات و اولياى الهى است.
-----
603) بحار، ج 55، ص 322.
604) كافى، ج 8، ص 198.
🔹- در برابر هر سخن انحرافى بايد پاسخى روشن عرضه داشت. «قالوا انّا تطيّرنا بكم، قالوا طائركم معكم»
🔻- تكذيب «فكذّبوهما»، تحقير «تطيّرنا بكم» و تهديد «لنرجمنّكم» از حربه هاى كفّار است.
🔻- فالگيرى و فال زدن، از آداب و رسوم جاهلى است. «تطيّرنا بكم»
- كسى كه منطق ندارد به خرافات متوسّل مى شود. «تطيّرنا بكم»
🔹- انحراف فكرى مقدّمه ى انحراف عملى است. «تطيّرنا بكم... لنرجمنّكم»
🍂- كفر، مايه سنگدلى و جسارت به انبيا است. «لنرجمنّكم»
🔻- كفّار كه در برابر منطق و روش پيامبران منطقى ندارند، پس از تكذيب، دست به تهديد مى زنند. «لنرجمنّكم و...»
🔹- كار انبيا، غفلت زدايى و توجّه دادن مردم به فطرت سالم است. «ذكّرتم»
🔻- يكى از جلوه هاى اسراف، سركشى و طغيان است. «بل انتم قوم مسرفون»
🍂- ريشه ى بدبختى ها طغيان و اسراف است، نه ايمان به خدا و پيامبران. «بل انتم قوم مسرفون»
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2اگر
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءه
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَجَاء مِنْ أَقْصَي الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَي قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ (20)
✨اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْراً وَهُم مُّهْتَدُونَ (21)
/یس
🍃و از دورترين منطقه شهر، مردى با شتاب آمد (و) گفت: اى قوم من! از اين انبيا پيروى كنيد.
🍃از كسانى كه پاداشى درخواست نمى كنند و خود هدايت يافته اند پيروى كنيد.
🔹- دور بودن از شهر، نشانه دورى از فرهنگ نيست. «و جاءَ من أقصا المدينه رجل»
🔹- حمايت از حقّ، مرز و منطقه ندارد. «جاء من أقصا المدينه رجل»
🔹- گاهى يك تنه بايد حركت كرد و فرياد كشيد. «جاء من أقصا المدينه رجل» حضرت على عليه السلام مى فرمايد: در راه حقّ از اندك بودن پيروان نهراسيد.(605)
🔹- براى حمايت از حقّ، مسافت طولانى نبايد مانع باشد. «أقصا المدينة»
🔹- طرفدارى از حقّ، انگيزه و سوز لازم دارد نه نشان و عنوان. «رجلٌ»
🔹- حمايت از حقّ، بايد با شدّت، سرعت، منطق و عاطفه همراه باشد. «يسعى - يا قوم - هم مهتدون»
🔹- شكستن سكوت و فرياد زدن در محيطهاى انحرافى، براى حمايت از رهبرى حقّ مورد ستايش خداوند است. «قال يا قوم»
🔹- اخلاص در تبليغ، شرط جذب مردم است. «اتّبعوا من لا يسئلكم أجراً» مناديان حقّ نبايد از مردم مزدى بخواهند.
🔹- هاديان بايد خود مهتدى باشند. «اتّبعوا... مهتدون»
-----
605) نهج البلاغه، خطبه 2011.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨يَا حَسْرَةً عَلَي الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُول
🌹
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (31)
✨وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)
/یس
🍃آيا نديدند چه بسيار نسل هايى را كه قبل از آنان هلاك كرديم و آنان به سوى اين كفّار بر نمى گردند؟
🍃و نيستند آنان مگر اين كه همگان نزد ما حاضر مى شوند.
🔵كلمه ى «قَرن» به گفته تفسير نمونه، هم به زمان طولانى گفته مى شود و هم به مردمى كه در يك زمان زندگى مى كنند.
🔴-كسانى كه در تاريخ تحقيق نكنند و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگيرند، مورد انتقاد قرار مى گيرند. «أ لَم يروْا»
💥- سنّت هاى الهى در تاريخ ثابت است و سرنوشت ها به يكديگر شباهت دارد و ديدن يك صحنه مى تواند الگوى صحنه هاى ديگر باشد. «أ لَم يروْا...»
🔷- نقل تاريخ، سبب تهديد مجرمان و تسلّى پويندگان راه حقّ است. «ألَم يروْا كم اهلكنا»
🔻- نتيجه ى استهزاى انبيا هلاكت است. «كانوا به يستهزؤون... اهلكنا»
🔻- بعد از قهر الهى راهى براى برگشت و جبران نيست، فرصت ها را از دست ندهيم. «انّهم اليهم لا يرجعون»
🔻- هلاكت كفّار پايان كارشان نيست، بلكه آغاز عذاب آنهاست. «لدينا محضرون»
🔷- تمام مردم در قيامت يكجا حاضر مى شوند. «كلٌّ... جميع لدينا محضرون»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌹 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُون
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنْ الْعُيُونِ (34)
✨لِيَأْكُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ (35)
/یس
🌴و در آن، باغ هايى از درختان خرما و انگور قرار داديم و در آن چشمه ها شكافته و روان ساختيم.
🍇تا از ميوه ى آن و آن چه دستانشان به عمل آورده است، بخورند، پس چرا سپاسگزارى نمى كنند؟
🔷در قرآن از ميان ميوه ها نام انگور و خرما بيش تر به كار رفته و اين يا به خاطر نقش غذايى اين دو ميوه است و يا به خاطر در دسترس بودن آنها يا تنوّع گونه هاى آنها يا بهره گيرى از خشك و تر آن دو و يا جهات ديگر.
🔹دو كلمه «نخيل» و «اعناب» به صورت جمع بكار رفته است، زيرا هر يك از خرما و انگور داراى انواع زيادى هستند.
🍚- در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه هاست و سپس ميوه ها. «اخرجنا منها حَبّاً... جعلنا فيها جنّات»
💥- وظيفه انسان در برابر نعمت ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را زنده مى كند و گياهان و ميوه ها را در دسترس قرار مى دهد تا انسان بخورد و شكر كند.) «ليأكلوا من ثمره... أفلا يشكرون»
✅- توليد فرآورده هاى مختلف از ميوه ها، مورد پذيرش قرآن است. «و ما عملته ايديهم»
🌹- بيان نعمت ها، سبب ايجاد روح شكرگزارى در انسان است. «أفلا يشكرون»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَ
🌹
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ (36)
/یس
🍃منزّه است خدايى كه تمام زوج ها را آفريد، از آن چه زمين مى روياند و از خود مردم و از آن چه نمى دانند.
🔷يكى از معجزات علمى قرآن، بيان قانون زوجيّت در همه چيز است، گياهان، انسان ها و آن چه كه مردم در آن زمان نمى دانستند و امروز مى دانند. در عصر نزول قرآن، مردم با زوجيّت در نخل خرما آشنا بودند، امّا امروزه مشخّص شده كه مسأله ى زوجيّت در عالم گياهان عموميّت دارد.
🔹- تشكّر ما نشانه ى رشد ما است، او نيازى به شكر و ستایش ما ندارد. «أفلا يشكرون سبحان الّذى»
🔹- قانون زوجيّت در مخلوقات را به ذات الهى سرايت ندهيد، او يكتا و بى نظير است. «سبحان الّذى خلق الازواج»
🔹- آفريدن ها و آفريده ها، نشانه ى قدرت، اراده و حكمت اوست، نه نشانه ى نياز و وابستگى او. «سبحان الّذى خلق الازواج»
🔹- پيدايش دانه و ميوه، از طريق قانون زوجيّت است. «من ثمره... خلق الازواج كلها»
🔹- انسان در مسائل جسمى و جنسى در رديف ديگر موجودات است. «مما تنبت الارض و من انفسهم»
🔹- در هستى موجوداتى است كه نحوه زوجيّت آنها براى بشر ناشناخته است. «خلق الازواج كلّها... مما لا يعلمون»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَي رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ (51)
✨ قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52)
✨ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (53)
/یس
💥و در صور دميده شود، پس ناگاه آنان از گورها (برخاسته،) شتابان به سوى پروردگارشان مى آيند.
💥 گويند: واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟ اين همان است كه خداى رحمان وعده داد و پيامبران راست گفتند.
💥(آرى،) جز يك بانگ نبود كه ناگهان همگى نزد ما احضار شدند.
🔴در قرآن، دو بار دميدن در صور مطرح شده است؛ يكى براى انقراض دنيا و ديگرى براى برپايى قيامت.
🔵مراد از نفخ صور در اين آيه، دميده شدن در صور براى بار دوم و زنده شدن مردگان است.
🔹«اَجداث» جمع «جَدَث» به معناى قبر است. «ينسلون» از «نسلان» به معناى رفتن با سرعت و كلمه «مَرقد» اسم مكان از «رقاد» به معناى محلّ استراحت و مراد از آن در اينجا قبر است.
🌹امام باقرعليه السلام مى فرمايد: جمله «هذا ما وعد الرّحمن و صدق المرسلون»، كلام فرشتگان به اهل قيامت است.(612)
-----
612) تفسير نورالثقلين.
🔷- آغاز قيامت با صوتى است كه از دميده شدن در صور شنيده مى شود. «نفخ فى الصور فاذا هم من الاجداث»
🔷- معاد جسمانى است و بدن ها از همين قبرها خارج مى شوند. «من الاجداث... ينسلون... بعثنا من مرقدنا»
🔷- زنده شدن انسان ها در قيامت بسيار سريع و با آسانى خواهد بود. «نفخ فاذا هم...»
🔷- حركت شتابان، نشانه ى اضطراب و هيجان مردم در قيامت است. «ينسلون»
- قيامت، روز حسرت كفّار است. «يا ويلنا»
🔷- قيامت، صحنه ى بيدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعد الرّحمن و صدق المرسلون»
🔷- برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعد الرّحمن»
🔷- در قيامت همه مردم در يك جا حاضر مى شوند. «جميع لدينا محضرون»
🔷- حضور در قيامت با اختيار نيست. «مُحضرون»
✨🌺🍃
#کانالنهجالبلاغه
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (54)
/یس
🍃پس در چنين روزى بر هيچ كس ستمى نمى شود، و جز آن چه عمل كرديد جزايى داده نمى شويد.
🔴اين آيه بيانگر تجسّم عمل در قيامت است، زيرا مى فرمايد: جزاى شما چيزى نيست جز عمل خود شما. «ما كنتم تعملون» امّا اگر مى فرمود: «بما كنتم تعملون» بدين معنا بود كه به خاطر اعمالى كه انجام داده ايد، كيفر يا پاداش داده مى شويد.
🔷- خداوند عادل است و قيامت روز ظهور و جلوه ى عدل الهى است. «فاليوم لا تظلم نفسٌ» (سخت ترين عذاب ها نيز عادلانه است). «لا تظلم نفس»
🔷- كيفر و پاداش در قيامت، بر اساس عملكرد ما در دنياست. «ما كنتم تعملون»
#کانالنهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @Nahjolbalaghe2
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ (55)
✨هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَي الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ (56)
✨لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ (57)
✨سَلَامٌ قَوْلاً مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ (58)
/یس
🍃بى شك اهل بهشت در آن روز به خوشى مشغولند.
🍃آنان و همسرانشان در زير سايه ها بر تخت هاى زينتى تكيه مى زنند.
🍃در آن جا (هر گونه) ميوه براى آنان مهيّا است و هر آن چه بخواهند برايشان موجود است.
🍃سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.
🔵«شُغُل» به معناى امرى است كه انسان را به خود مشغول كند. «فاكهون» از «فكاهة» به معناى سخن مسرّت آميز است.
«ارائك» جمع «اريكة» به معناى تخت مزيّن در حجله عروس است.
در بهشت از هر سو سلام است؛
خداوند به آنان سلام مى كند: «سلام قولا من ربّ رحيم»
فرشتگان سلام مى كنند: «والملائكة يدخلون عليهم من كلّ باب سلام عليكم»(613)
اهل بهشت نيز به يكديگر سلام مى كنند. «تحيّتهم فيها سلام»(614)
-----
613) رعد، 24.
614) يونس، 10.
🔷- در بهشت، بيكار نيست. «فى شغل» («شُغُلٍ» كه با تنوين و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغله اى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصف ناپذير است.)
🔷- در بهشت، غم و اندوه نيست. «فاكهون»
🔷- در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بى ذلّت، نعمت بى محنت، بقا بى فنا، خشنودى بى خشم و اُنس بى وحشت است. «فى شغل فاكهون»
🔷- در بهشت، تنهايى نيست. «هم و ازواجهم»
🔷- مسكن بهشتى آرامش بخش است. «فى ظلال على الارائك»
🔷- نشستن بر تخت و صندلى، به نشستن روى زمين برترى دارد. «على الارائك متّكئون»
🔷- در بهشت بهترين تغذيه است. «لهم فيها فاكهة» (فاكهة به صورت نكره آمده تا علامت آن باشد كه با ميوه هاى آن چنانى پذيرايى مى شوند).
🔷- در بهشت محدوديّت نيست. «و لهم ما يدّعون» («يدعون» به معناى آن است كه هر چه مى خواهى بخواه و تمنّا كن.)
🔷- معاد جسمانى است. (كلمات ميوه و همسر و تخت نشانه ى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد).
🔷- در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مى شود. «سلامٌ قولاً...»
- دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است. «و لهم ما يدعون سلامٌ...»
⚘
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقران
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨طسم (1) ✨تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ (2) ✨نَتْل
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ (4)
/قصص
🍃همانا فرعون در سرزمين (مصر) سركشى كرده و مردم آنجا را فرقه فرقه نموده است، گروهى از آنان را به زبونى و ناتوانى كشانده، پسرانشان را سر مى برد و زنانشان را (براى كنيزى) زنده نگه مى دارد. به راستى كه او از تبهكاران است.
🔷كلمه ى «شِيَع» جمع «شيعة»، در اصل به معناى دنباله روى و تبعيّت است ولى از آنجا كه در يك گروه، معمولاً بعضى از بعضى ديگر پيروى مى كنند، به معناى گروه نيز مى آيد.
🔷كلمه ى «نساء» به معناى زنان است، ولى شايد در اين آيه مراد دختران باشند، زيرا در برابر پسران قرار گرفته اند.
🔷كلمه ى «فرعون» نام شخص نيست، بلكه عنوان پادشاهان مصر بوده است. چنانكه «كسرى » عنوان پادشاهان ايران و «قيصر» عنوانِ پادشاهان روم بوده است.(13)
13) لغتنامه دهخدا.
🔹- شناخت اوضاع و احوال جوامع در هنگام ظهور و بعثت پيامبران، امرى لازم است. «اِنّ فرعون...»
🔹- در شناخت نظام ها، اشخاص مهم نيستند، بلكه عملكردها اهميّت دارند. «انّ فرعون علا فى الارض» (نام «فرعون» به خاطر عملكرد استكبارى ومتجاوزانه اوست)
🔹- تكبّر و گردنكشى، زمينه ى فساد و گناه است. «علا فى الارض... يستضعف... يذبّح...»
🔹- تفرقه اندازى، بارزترين اهرم سلطه مستكبران بر مردم است. «جعل اهلها شيعا» (تا وقتى مردم اتّحاد و همبستگى داشته باشند، طاغوت ها قدرتى ندارند و نمى توانند كارى از پيش ببرند.)
🔹- تفرقه، مقدّمه ى ذلّت پذيرى است. ابتدا مردم گروه گروه و متفرّق مى شوند سپس به استضعاف كشيده مى شوند. «شيعاً يستضعف»
🔹- اعمال خلاف كارگزاران، به پاى حاكم نيز حساب مى شود. در اين آيات تمام جنايات ياران فرعون، به شخص او نيز نسبت داده شد.«جعل، يستضعف، يذبّح»
🔹- خداوند، مسأله تفرقه افكنى را قبل از قتل و كشتار ذكر فرموده است. شايد به خاطر آن كه تفرقه زمينه ى كشتن و يا مهم تر از كشتن است. «شيعاً... يذبّح»
🔹- سياست گذار و دستوردهنده نيز عامل و فاعل جرم شناخته مى شود. «انّ فرعون... يستضعف، يذبّح، يستحيى»
- تفرقه افكنان مفسدند. «كان من المفسدين»
✅آرى هر جامعه كه حاكمش متكبّر، مردمش متفرّق، نيروهاى فعّالش مورد تهديد و منافعش در كام طبقه مرفّه باشد، جامعه اى فرعونى و طاغوتى است.
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي
الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ (5)
/قصص
🍃و ما اراده كرده ايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم.
🔵كلمه ى «منّت» در اين جا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد و مسلّماً كار زشت و ناپسندى است.
شكّى نيست كه هرگاه اراده ى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمى تواند سدّ راه آن گردد، قرآن مى فرمايد: «انّما أمره اِذا أراد شيئاً أن يقول له كُن فيكون»(14) همانا فرمان اوست كه هرگاه چيزى را اراده كند كه باشد، پس آن چيز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اين كه همه نعمت ها از جانب خداوند است وبندگان در هر نعمتى رهين منّت او هستند، ليكن او در خصوص چند نعمت، تعبير به منّت فرموده كه طبعاً از اهميّت بالاى آنها حكايت دارد، از جمله:
🌹الف: نعمت اسلام. «كذلك كنتم مِن قبل فمَنّ اللّه عليكم»(15)
🌹ب: نعمت نبوّت. «لقد مَنّ اللّه على المؤمنين اذ بَعثَ فيهم رسولاً»(16)
ج: نعمت هدايت. «بل اللّه يمُنّ عليكم أن هَداكم»(17)
🌹د: نعمت حاكميّت مؤمنان. «و نُريد أن نمُنّ على الّذين استضعفوا فى الارض...»
🍃در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام وحكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است.(18)
🌿مسئله حاكميّت مستضعفان بر زمين، با عبارات و بيان هاى مختلفى در قرآن آمده است:
🔸الف: «وَعَداللّه الّذين آمنوا منكم و عملوا الصّالحات ليستخلفنّهم فى الارض»(19) خداوند به كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام داده اند، وعده ى خلافت در زمين را داده است.
🔸ب: «و لقد أهلكنا القرون من قبلكم لمّا ظلموا ... ثم جعلناكم خلائف فى الارض»(20) بعد از آنكه اقوام ستمگر پيشين را هلاك كرديم... شما را جانشينان زمين قرار داديم.
🔸ج: «انّ الارض يرثها عبادى الصالحون»(21) بندگان صالح، وارث زمين مى شوند.
🔸د: «و أورثنا القوم الّذين كانوا يستضعفون مشارق الارض و مغاربها»(22) ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمين گردانديم.
🔸ه : «لنهلكنّ الظالمين . ولنسكننّكم الارض من بعدهم»(23) ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساكن زمين مى گردانيم.
💥مراد از مستضعفان در اين آيه، با توجّه به مجهول بودن فعل «استضعفوا»، كسانى هستند كه خود در اين امر نقش نداشته و استكبار آنها را به استضعاف كشيده باشد.
-----
14) يس، 82.
15) نساء، 94.
16) آل عمران، 164.
17) حجرات، 17.
18) تفسير كنزالدقايق.
19) نور، 55.
20) يونس، 13 و 14.
21) انبياء، 105.
22) اعراف، 137.
23) ابراهيم، 13 - 14.
🔹- حكومت جهانى مستضعفان و حمايت از مظلومان تاريخ، اراده وخواست الهى است. «نُريد»
🔹- در حكومت خودكامه طاغوتى، نيروهاى كارآمد به ضعف كشانده مى شوند. «استضعفوا»
🔹- آينده از آنِ مستضعفان است. «نجعلهم ائمّة...»
🔹- امامت، همچون بعثت، نعمت ويژه اى است كه خداوند بر مردم منّت مى نهد. در مورد بعثت پيامبر مى فرمايد:
🔹 «لقد منّ اللّه على المؤمنين اذ بعث فيهم رسولاً»(24) در اين جا مى فرمايد: «نمنّ... نجعلهم ائمّة»
24) آل عمران، 164.
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ (6)
/قصص
🍃وبه آنان (مستضعفان) در زمين، قدرت وتمكّن بخشيم، و از ناحيه آنان به فرعون و (وزيرش) هامان و سپاهيانشان آنچه را كه از آن بيمناك بودند نشان دهيم.
🔹- مستضعفان مأيوس نشوند كه خداوند به آنان نيز قدرت مى دهد. «و نُمكّنَ لهم»
🔹- اگر چه كيفر اصلى طاغوت ها در جهان ديگر است، ولى در دنيا نيز از قهر الهى در امان نخواهند بود. «نُرىَ... ما كانوا يَحذرون»
🔹- خداوند، كافران را به دست مؤمنان، ذليل و خوار مى گرداند. «نُرىَ... ماكانوا يَحذرون»
🔹- دشمن هر قدر بزرگ باشد، از مؤمنان هراس و وحشت دارد. «ماكانوا يَحذرون»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَ
💥
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَي فَارِغاً إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَي قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (10)
✨ وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (11)
/قصص
🍃ودل مادر موسى (از هر چيز، جز فكر فرزند) تهى شد (و) اگر قلب او را استوار نساخته بوديم تا از ايمان آورندگان (به وعده ى ما باقى) بماند، همانا نزديك بود كه (به واسطه جزع وفزع) آن (راز) را افشا كند.
و(مادر موسى) به خواهر او گفت: (صندوق حامل موسى را) دنبال كن پس او از دور وى را زير نظر داشت، در حالى كه (دشمنان) متوجّه نبودند (كه آنكه او را تعقيب مى كند خواهر موسى است و از اين تعقيب، چه هدفى دارد).
🔵تفسير الميزان، آيه ى «و اصبح فؤاد اُمّ موسى فارغا» را با توجّه به سياق و ظاهر آيات قبل و بعد، چنين معنا نموده اند: دلِ مادر موسى به واسطه ى وحى الهى آرام گرفت و ديگر خوف و ترسى نداشت و اگر آن وعده ى الهى نبود، مادر موسى به سبب شدّت اضطراب، آن راز را افشا مى كرد.
مادر موسى بعد از آنكه فرزندش را در صندوقى گذارده و در دريا انداخت، به خواهر موسى مأموريّت داد تا مخفيانه اين جريان را پيگيرى كند. او نيز به دور از چشم مأموران حكومتى، صندوق را دنبال كرد تا اين كه از دريا نجات يافت و در دامان همسر فرعون قرار گرفت. او همچنان موسى را زير نظر داشت تا اين كه متوجّه شد درباريان فرعون به دنبال دايگانى براى شيردادن به كودك هستند؛ امّا موسى هيچ سينه اى را نمى پذيرد، سرانجام خواهر موسى با طرح پيشنهاد دايگى مادرش و پذيرش دربار، مأموريّتش خاتمه يافت.
🔷- افشاى اسرار از نشانه هاى سستى و ضعف ايمان است. «لتبدى به لولا ان ربطنا على قلبها»
🔷- آرامش دل ها به دست خداست. «ربطنا على قلبها»
🔷- از نشانه هاى ايمان، آرامش خاطر ودل آرام است. «ربطنا... لتكون من المؤمنين»
🔷- آنچه در نظر الهى مهمّ است، ايمان است و زن و مرد تفاوتى ندارند. «لتكون من المؤمنين» در صورتى كه بايد مى فرمود: «من المؤمنات»
🔷- زنان ودختران نيز بايد از تدبيرهاى لازم در مسائل اجتماعى برخوردار باشند. «قالت لاُخته قصّيه»
🔷- در امور حساسيّت برانگيز، كارها را به ديگران واگذار كنيم. «لاُخته» در ماجراى موسى عليه السلام حساسيّت بر روى مادر بيشتر بود و امكان داشت كه مطلب افشا گردد.
🔷- توكّل به خدا به معناى بى تفاوتى در مسائل نيست. با اين كه مادر موسى زن باايمانى بود، ولى باز هم دخترش را براى تعقيب ماجرا فرستاد. «من المؤمنين، قالت لاخته قُصّيه»
🔷- در برخورد با نظام هاى طاغوتى و خفقان آور، تعقيب ومراقبت امرى ضرورى است. «قُصيّه»
🔷- براى حفظ اسرار، عادّى سازى در رفتار يك امر لازم است. «عن جُنُب» (خواهرموسى از دور صندوق برادر را زير نظر داشت، تا اين مراقبت بسيار عادّى باشد وسبب حساسيّت وتحريك دشمن نشود.)
🔷- مؤمن، مأموريّت خود را به دور از توجّه دشمن به انجام مى رساند. «و هم لايشعرون»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَي رَبِّي
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَي ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَي أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (27)
/قصص
🍃(حضرت شعيب به موسى) گفت: من قصد دارم تا يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم بر اين (شرط) كه هشت سال براى من كار كنى و اگر (اين مدّت را) به ده سال تمام كردى، پس (بسته به خواست و محبّت) از ناحيه توست و من نمى خواهم كه بر تو سخت گيرم، بزودى به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهى يافت.
🔵ما مى توانيم تمام كارهاى خود را رنگ الهى دهيم، چنانكه قرآن مى فرمايد:
✨ «صبغةاللّه و مَن أحسن من اللّه صبغة»(42)
مثلاً
🔹هرگاه صورت خود را مى شوييم، قصد وضو نماييم،
🔹هرگاه مى نشينيم مثل پيامبرصلى الله عليه وآله روبه قبله نشينيم،
🔹به جاى مدرك و مقام، براى رضاى خداوند درس بخوانيم،
🔹 لباسى كه براى همسر مى خريم، به مناسبت اعياد مذهبى همچون عيد غدير يا تولّد حضرت زهراعليها السلام باشد،
🔹 هديه اى كه براى فرزند خود مى خريم به مناسبت كسب يك كمال معنوى باشد، همان گونه كه در اين آيه به جاى هشت سال فرمود: به اندازه ى هشت حج.
42) بقره، 138.
♦️- اگر كارى بر اساس جوانمردى و ضعيف نوازى انجام شود، علاوه بر اجر معنوى، پاداش دنيوى نيز بدنبال دارد.
✨ «قال اِنّى اُريد أن اُنكِحُك» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت جانى، صاحب زن و زندگى و كار مى شود.)
♦️- سنّت هاى خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «اِنّ أبى يَدعوك - اِنّى اُريد أن اُنكحك»
♦️- شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امرى ضرورى است. «فلما قَصّ عليه القصص - قال اِنّى اُريد أن اُنكحك»
(موسى سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسى اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادى او را براى دخترش مطرح نمود.)
♦️- اگر از امين بودن، توانايى و علاقه مندى به كار جوان مطمئن شديم
✨«القوىّ الامين» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم.
✨«اُريد أن اُنكحك»
♦️- پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعى ندارد.
✨ «اِنّى اُريد أن اُنكحك»
♦️- رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همه جا ضرورى نيست.
♦️«احدى ابنتىّ» (حضرت شعيب به حضرت موسى گفت: مى خواهم يكى از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.)
♦️- پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «اِحدى ابنتىّ هاتين»
♦️- دختر و پسر هنگام خواستگارى، مى توانند در برابر يكديگر قرار بگيرند. «هاتين»
♦️- غريزه ى جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانه ى نبوّت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مى شود.
♦️ «اُريد أن اُنكِحَك - على أن تأجرنى»
♦️- ازدواج، با مهريه همراه است. «على أن تأجرنى»
♦️- لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسى گفت: دخترم را به ازدواج تو درمى آورم به شرط آن كه هشت سال براى من كار كنى.
✨«على أن تأجرنى ثمانِىَ حجج» (البتّه در شريعت اسلام مى بايست به فتاواى مراجع تقليد مراجعه كنيم.)
♦️- زمان بندى قراردادها را بر اساس زمان عبادات و امور معنوى قرار دهيم. ♦️«ثمانِىَ حجج» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج)
♦️- يكى از راه هاى ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوى و «ايّام اللّه» است. «ثمانِىَ حجج»
♦️- مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. ✨«ثمانِىَ حجج»
♦️- مراسم حج، در اديان گذشته نيز سابقه داشته است. «حِجَج»
♦️- هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد.
✨ «فاِن أتمَمت عَشراً فمن عندك»
حضرت شعيب به موسى گفت: اگر هشت سال را به ده سال برسانى اختيار با شماست.
♦️- در ميزان مهريه، داماد را در تنگنا قرار ندهيد. «فمن عندك»
♦️- پدر عروس در امر ازدواج سخت گيرى نكند و در پرداخت مهريه، توان داماد را در نظر بگيرد.
✨«ما اريد ان اَشُقّ عليك»
♦️- كسانى كه به كارگران و زيردستان خود سخت گيرى مى كنند، انسان هايى ناصالح هستند.
✨«ستَجدُنى اِن شاء اللّه من الصالحين»
♦️- داماد بايد از ناحيه ى بستگان جديد، آرامش خاطر داشته باشد.
✨ «ستجدنى اِن شاء اللّه من الصالحين»
♦️- بدون استمداد از خدا و گفتن انشاء اللّه، براى آينده وعده اى ندهيم.
✨ «اِن شاء اللّه من الصالحين»
♦️- اعتمادِ متقابلِ داماد و خانواده ى عروس لازم است.
✨«ستَجدُنى... من الصالحين»
🌱ادامه مطلب 👇👇👇
🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَي ابْنَتَيَّ ه
⬇️⬆️
✅ادامه تفسیر آیه ۲۷ قصص
💥اهمّيت ازدواج
در روايات مى خوانيم: ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه شب زنده دار غير متأهّل بهتر است.
🔻خواب افراد متأهّل از روزه شب زنده دار غير متأهّل، بهتر است.(43)
👌 آرى بر خلاف كسانى كه ازدواج را عامل فقر مى پندارند، رسول خداصلى الله عليه وآله فرمودند:
🍃ازدواج روزى را بيشتر مى كند.
همچنين فرمودند:
🍃«كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوءظن برده است».(44)
🌿 در روايات مى خوانيم: «كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار مى گيرد».(45)
🌺 قرآن نسبت به تشكيل خانواده واقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده(46) و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بى نياز خواهد كرد.(47)
🔹ازدواج وسيله ى آرامش است.(488)
🔹 در ازدواج فاميل ها به هم نزديك شده و دل ها مهربان مى شود و زمينه ى تربيت نسل پاك و روحيه ى تعاون فراهم مى شود.(49)
🔹 در روايات مى خوانيم: «براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى شود».(50)
✅انتخاب همسر
💥 معيار انتخاب همسر در نزد مردم معمولاً چند چيز است:
🔹ثروت،
🔹 زيبايى،
🔹حَسب و نَسب.
🌹 ولى در حديث مى خوانيم: «عليك بذات الدّين» تو در انتخاب همسر، محور را عقيده وتفكّر وبينش او قرار ده.(51)
🌹 در حديث ديگر مى خوانيم: چه بسا زيبايى كه سبب هلاكت و ثروت كه سبب طغيان باشد.(52)
🔴 رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «هرگاه كسى به خواستگارى دختر شما آمد كه دين و امانت دارى او را پسنديد، جواب ردّ ندهيد و گرنه به فتنه و فساد بزرگى مبتلا مى شويد».(53)
🔵 امام حسن عليه السلام به كسى كه براى ازدواج دخترش مشورت مى كرد فرمود: «دامادِ با تقوا انتخاب كن كه اگر دخترت را دوست داشته باشد گراميش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد، به خاطر تقوايى كه دارد به او ظلم نمى كند».(54)
🌻 در روايات مى خوانيم:
🔹«به افرادى كه اهل مشروبات الكلى هستند و
🔹 افراد بداخلاق و
🔹كسانى كه خط فكرى سالمى ندارند و در
🔹خانوادهاى فاسد رشد كرده اند، دختر ندهيد».(55)
🌺 ناگفته نماند كه ازدواج دو نوع است:
🌷 دائم و
🌷موقّت
كه براى هر دو در قرآن و روايات اسلامى توصيه ها و دستورات خاصّى آمده است، متأسّفانه ازدواج دائم، به خاطر برخى آداب و رسوم بى منطق و بهانه گيرى بعضى بستگان و توقّعات خانواده عروس و داماد و آرزوهاى دور و دراز، به صورت يك معمّا و گردنه ى صعب العبور در آمده است و ازدواج موقّت نيز آن گونه زشت و ناپسند شمرده شده كه فحشا جاى آن را گرفته است.
📚
43) ميزان الحكمه.
44) ميزان الحكمه.
45) كافى، ج 5، ص 331.
46) نور، 32.
47) نور، 32.
48) روم، 21.
49) ميزان الحكمه.
50) ميزان الحكمه.
51) كنزالعمال، ح 46602.
52) ميزان الحكمه.
53) بحار، ج 103، ص 372.
54) مكارم الاخلاق، ج 1، ص 446.
55) ميزان الحكمه.
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَلَمَّا قَضَي مُوسَي الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَاراً قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (29)
/قصص
🍃پس چون موسى، مدّت (قرارداد خود با شعيب) را به پايان رساند و با خانواده اش رهسپار گرديد، از سوى (كوه) طور آتشى را ديد. به خانواده اش گفت: (همين جا) بمانيد، همانا من آتشى ديده ام، (مى روم تا) شايد از آن خبرى بيابم يا مقدارى آتش برايتان بياورم تا (با آن) گرم شويد.
🔵«آنَستُ»، به معناى مشاهده كردنى است كه در آن اُنس و آرامش باشد. «جَذوَة» به معناى قطعه و كلمه ى «تَصطَلون» از ريشه «صَلَى» به معناى گرم شدن با آتش است.
تمام خطاب هاى حضرت موسى به همسرش، با ضمير جمع آمده است. «اُمكُثوا - آتِيكم - لَعلّكم - تَصطَلون» شايد به خاطر آن كه حضرت در آن ده سالى كه با همسرش زندگى مى كرده، صاحب فرزند يا فرزندانى شده است.
🔷از جملات «سارَ باَهله»، «آتيكم بخَبَر» و «لعلّكم تَصطلون» در اين آيه و از جمله ى «اَجِدُ على النّار هُدىً» در آيه ى 10 سوره ى طه استفاده مى شود كه حضرت موسى در شب حركت كرده است، شبى سرد و ظلمانى كه در اين ميان راه را نيز گم كرده بود.
🔹- مؤمن، به شرط و قرارداد خود، وفادار است. «قضى موسى الاجل»
🔹- زن و فرزند نبايد مانع حركت، هجرت و انجام مسئوليّت ها شوند، چنانكه مرد هم نبايد آنها را رها كند، بلكه بايد در كنار وهمراه يكديگر باشند. «سارَ باهله»
🔹- در جايى كه اطمينان خاطر نداريم، خانواده خود را نبريم. «اُمكُثوا» ديدن آتش، به قرينه جمله ى «اِنّى آنَستُ ناراً»، مخصوص حضرت موسى بوده و براى آن حضرت مبهم بوده است، لذا از خانواده اش خواست كه در همانجا منتظر بمانند تا خود تنها به نزد آتش رود و برگردد.
🔹- هر كجا كه به تحقّق قول خود مطمئن نيستيم، وعده ى قطعى ندهيم. «لعلّى آتيكم - لعلّكم تَصطلون» (كلمه ى «لعلّ» به معناى شايد است، يعنى شايد خبرى بياورم يا شايد قطعه آتشى براى گرم شدن بياورم.)
🔹- مرد، مسئول رفع نيازمندى هاى همسر وخانواده خود است. «لعلّكم تَصطلون»
- براى رسيدن به مقامات عالى عرفان، لازم نيست با زن وفرزند متاركه كنيم، بلكه مى توان بطور عادّى وطبيعى و ساده زندگى كرد و به بالاترين درجات عرفان نيز رسيد. «سار باهله... قال لاهله... لعلّكم تصطلون»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَاناً فَأَرْسِل
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَي بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًي وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ (36)
/قصص
🍃پس هنگامى كه موسى با (معجزات و) آيات روشن ما به سراغ آنان آمد، گفتند: اين چيزى جز سحر ساختگى نيست و ما چنين چيزى را در (ميان) نياكان خود نشنيده ايم.
🔹- تهمت، بزرگ ترين حربه ى مستكبران عليه مصلحان است. «ما هذا الاّ سحر مفترى»
🔹- تعاليم پيامبران الهى، تابع آداب ورسوم گذشتگان نيست. «ما سمعنا بهذا فى آبائنا»
🔹- در پذيرش عقايد، منطق وبرهان ملاك است، نه سيره ى پدران. «ما سمعنا بهذا فى آبائنا» (پيشينه نداشتن يك تفكّر، دليل نادرستى آن نيست)
🔹- برخى انسان ها، منطق روشن را فداى گذشته تاريك مى كنند. «جاءهم باياتنا بيّنات - ما سمعنا بهذا فى آبائنا الاوّلين»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ ال
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (40)
/قصص
🍃پس ما (نيز) او و لشگريانش را (با قهر خود) گرفتيم و به دريا افكنديم. پس بنگر كه پايان كار ستمگران چگونه است.
🔷در اين آيه فرعون و لشكرش به چيز بى ارزشى كه از زمين برگرفته وبه دريا پرتاب شود، تشبيه شده اند. اين تحقير براى آن است كه تمام قدرت ها در برابرقدرت وقهر الهى ناچيزند.
«نَبذ»، يعنى دورانداختن اشياى بى ارزش و بى مقدار است.
🔹- كيفرهاى الهى، اختصاص به آخرت ندارد. (فرعون در همين دنيا غرق شد) «فاخذناه»
🔹- ياران فرد ستمكار، در سرنوشت او سهيم و شريكند. «فاخذناه و جنوده»
🔹- سرانجام مستكبران، ذلّت و قهر است. «فنبذناهم»
🔹- براى ريشه كنى فساد، بايد هر چيزى كه آلوده باشد از بين برود. «فنبذناهم فى اليمّ»
🔹- به حوادث تاريخى به ديده ى عبرت بنگريم. «فانظر»
🔹- ستمگران، سرنوشت مشتركى دارند. «عاقبة الظالمين» (به جاى عاقبت فرعون فرمود: عاقبت همه ستمگران چنين است)
🔹- مهم عاقبت كار است، نه جلوه هاى زودگذر آن. «فانظر... عاقبة الظالمين»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ف
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ (41)
✨ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ (42)
/قصص
🍃وآنان (فرعونيان) را پيشوايانى قرارداديم كه به آتش (دوزخ) دعوت مى كنند و (البتّه در) روز قيامت، يارى نخواهند شد.
و در اين دنيا، لعنتى بدرقه ى آنان كرديم و روز قيامت، آنان از زشت چهره گان خواهند بود.
🔷قرآن مجيد همچنان كه در مورد پيشوايان هدايت و نور، كلمه ى «ائمّة» را بكار برده است، «و جعلناهم ائمّة يَهدون باَمرنا»(68) اين كلمه را بر جلوداران ضلالت و نار نيز اطلاق فرموده است، «و جعلناهم ائمّة يدعون الى النّار» و از اين رو است كه در قيامت، هر كس با رهبرى كه در دنيا انتخاب كرده به دادگاه عدل الهى احضار مى شود. «يوم نَدعوا كلّ اُناس بامامهم»(69) فرعون نيز به عنوان يكى از همين پيشوايان در آن روز قومش را به دوزخ وارد مى كند. «يقدم قومه يوم القيامة فاوردهم النّار»(70)
68) انبياء، 73.
69) اسراء، 71.
70) هود، 98.
🔹- روحيّه ى استكبارى، انسان را رهبر دوزخيان مى سازد. «و جعلناهم ائمّة...»
🔹- نقش حكومت ها را در شكل دهى ساختار فرهنگى و عقيدتى جامعه نمى توان ناديده گرفت. «ائمّة يدعون الى النّار»
🔹- تبليغات مستكبران، در واقع دعوت به دوزخ است. «يدعون الى النّار»
🔹- مستكبرانى كه امروز به عِدّه و عُدّه دل خوش دارند، در قيامت، بى كس وياور خواهند بود. «يوم القيامة لا ينصرون»
🔹- كيفرهاى الهى، مخصوص آخرت نيست. «و اَتبعناهم فى هذه الدّنيا»
🔹- لعنت ونفرين مردم، تبلور قهر الهى است. «اتبعناهم فى هذه الدّنيا لعنة» چنانكه دعاى خير مردم و نام نيك، نشانه ى لطف خداوند است. «و اجعل لى لسان صدق فى الاخرين»(71)
🔹- نفرين بر ظالم حتّى بعد از نابودى او لازم است. «اتبعناهم... لعنة»
🔹- زشت كارى هاى دنيوى، به زشت روئى هاى اُخروى مى انجامد. «يوم القيامة هم من المقبوحين»71) شعراء، 84.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَيَوْ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ (41)
✨ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ (42)
/قصص
🍃وآنان (فرعونيان) را پيشوايانى قرارداديم كه به آتش (دوزخ) دعوت مى كنند و (البتّه در) روز قيامت، يارى نخواهند شد.
و در اين دنيا، لعنتى بدرقه ى آنان كرديم و روز قيامت، آنان از زشت چهره گان خواهند بود.
🔷قرآن مجيد همچنان كه در مورد پيشوايان هدايت و نور، كلمه ى «ائمّة» را بكار برده است، «و جعلناهم ائمّة يَهدون باَمرنا»(68) اين كلمه را بر جلوداران ضلالت و نار نيز اطلاق فرموده است، «و جعلناهم ائمّة يدعون الى النّار» و از اين رو است كه در قيامت، هر كس با رهبرى كه در دنيا انتخاب كرده به دادگاه عدل الهى احضار مى شود. «يوم نَدعوا كلّ اُناس بامامهم»(69) فرعون نيز به عنوان يكى از همين پيشوايان در آن روز قومش را به دوزخ وارد مى كند. «يقدم قومه يوم القيامة فاوردهم النّار»(70)
68) انبياء، 73.
69) اسراء، 71.
70) هود، 98.
🔹- روحيّه ى استكبارى، انسان را رهبر دوزخيان مى سازد. «و جعلناهم ائمّة...»
🔹- نقش حكومت ها را در شكل دهى ساختار فرهنگى و عقيدتى جامعه نمى توان ناديده گرفت. «ائمّة يدعون الى النّار»
🔹- تبليغات مستكبران، در واقع دعوت به دوزخ است. «يدعون الى النّار»
🔹- مستكبرانى كه امروز به عِدّه و عُدّه دل خوش دارند، در قيامت، بى كس وياور خواهند بود. «يوم القيامة لا ينصرون»
🔹- كيفرهاى الهى، مخصوص آخرت نيست. «و اَتبعناهم فى هذه الدّنيا»
🔹- لعنت ونفرين مردم، تبلور قهر الهى است. «اتبعناهم فى هذه الدّنيا لعنة» چنانكه دعاى خير مردم و نام نيك، نشانه ى لطف خداوند است. «و اجعل لى لسان صدق فى الاخرين»(71)
🔹- نفرين بر ظالم حتّى بعد از نابودى او لازم است. «اتبعناهم... لعنة»
🔹- زشت كارى هاى دنيوى، به زشت روئى هاى اُخروى مى انجامد. «يوم القيامة هم من المقبوحين»71) شعراء، 84.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَيَوْ
🌹
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَي بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًي وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (43)
/قصص
🍃و به تحقيق بعداز آنكه نسل هاى نخستين را نابود ساختيم، به موسى كتاب (آسمانى تورات را) عطاكرديم (تا وسيله اى) براى بصيرت مردم و هدايت و رحمت باشد، شايد كه آنان پند گيرند.
🔵كلمه «بصائر» جمع «بَصيرت» به معناى بينش و آگاهى و كلمه ى «أبصار» جمع «بَصَر» به معناى چشم است.
🔹- با شكست طاغوت، زمينه براى صالحان فراهم مى گردد. «آتينا موسى الكتاب من بعد ما اهلكنا»
🔹- پايان كار مستكبران، هلاكت و نابودى است. «اهلكنا القرون الاولى »
🔹- ديندارى بايد براساس بصيرت باشد. «بصائر»
🔹- ارسال كتب و رسل، بر اساسِ رحمتِ الهى است. «للنّاس... رحمة»
🔹- كتب آسمانى، عامل بصيرت و هدايت است. «بصائر للناس و هدى»
🔹- تا انسان بصيرت پيدا نكند، هدايت نمى شود و تا هدايت نشود، لطف و رحمت الهى را دريافت نمى كند. «بصائر للنّاس وهُدىً ورحمة»
🔹- دين، جزو فطرت انسان هاست و كتب آسمانى آن فطرت را غبارزدايى مى كنند. «يتذكّرون»
🔹- با وجود كتب آسمانى و پيامبران، باز هم گروهى از انسان ها هدايت را نمى پذيرند. «لعلّهم يتذكّرون»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌹 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْل
🍃
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَي مُوسَي الْأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ (44)
/قصص
🌿و هنگامى كه فرمان (نبوّت) را به موسى داديم، تو در جانب غربى (كوه طور) حضور نداشتى و از شاهدان نبودى.
🔹با مطالعه ى تاريخ گذشتگان، مى توان با آنان زندگى كرد، هر چند درميانشان حضور فيزيكى نداشت. حضرت على عليه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام مى فرمايد: من گرچه عمر پيشينيان را نداشته ام امّا بخاطر مطالعه، تفكّر و دقّت در زندگانى وآثار آنان، گويى يكى از آنان شده و با آنان زندگى كرده ام.(72)
عبارت «ما كُنتَ» چهار مرتبه در اين آيه و آيات بعد تكرار گرديده كه بر غيبى بودن اخبارِ تاريخى قرآن تأكيد دارد.
72) نهج البلاغه، نامه 31.
🔹- نقل ماجراى نبوّت حضرت موسى با همه ى ريزه كارى هاى آن، از زبان پيامبرى كه در آن زمان ها حضور نداشته، نشانه ى حقّانيّت و اعجاز قرآن است. «وما كنتَ... و ما كنتَ...»
🔹- برخى داستان هاى قرآن، از اخبار غيبى است، نه از نقل شاهدان عينى. «و ما كنتَ بجانب...»
🔹- بخش غربى كوه طور، محلّ نزول تورات بوده است. «بجانب الغربى»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَي م
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَلَكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُوناً فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنتَ ثَاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ (45)
/قصص
🍃ولى ما (اقوامى را) در اعصار مختلف خلق كرديم، پس زمان هاى طولانى بر آنها گذشت (و آثار انبيا از دل هايشان محو شد، پس تو را با كتاب آسمانى به سوى مردم فرستاديم)، و تو در ميان اهل مَدين اقامت نداشته اى تا (از وضع آنان آگاه باشى و بتوانى) آيات ما را (پيرامون مردم مَديَن) بر آنان (مردم مكّه) بخوانى، ليكن سنّت ما اين است كه افرادى را براى هدايت مى فرستيم.
🔷كلمه ى «ثاوياً» از ماده ى «ثَوى» و به معناى مقيم مى باشد، چنانكه كلمه ى «مَثوى » از همين ماده، به معناى جايگاه و قرارگاه است.
🔹- مردم در هر عصر و زمانى به معارف الهى نيازمندند. «ما كنت... يتلوا عليهم آياتنا»
🔹- گذشت زمان، آثار انبياى گذشته را كم رنگ و زمينه را براى آمدن پيامبر اسلام فراهم كرده است. «فتَطاول عليهم العُمُر... كنّا مرسلين»
🔹- بعثتِ پيامبران، سنّت خداوند است. «كنّا مرسلين»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن
🍃
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (47)
/قصص
🍃و اگر نبود اين كه هرگاه مصيبتى در اثر عملكردشان به آنان برسد، مى گويند: پروردگارا! (ما كه نمى دانستيم) چرا براى ما پيامبرى نفرستادى تا آيات تو را پيروى كنيم و از ايمان آورندگان باشيم، (ما هرگز پيامبرى به سوى آنان نمى فرستاديم).
🔷آيه ى قبل هدف آمدن انبيا را انذار و هشدار دانست، اين آيه هدف ديگر بعثت را كه اتمام حجّت و بستن راه بهانه و عذر است بيان مى كند.
مفهوم آيه اين است كه كفّار مى گويند: بدبختى ومصيبت ما به خاطر عمل فاسدى است كه به سبب نداشتن پيامبر مرتكب شده ايم، اگرپيامبر مى داشتيم گرفتار نمى شديم، خداونددر پاسخ مى فرمايد: ما براى اتمام حجّت بر آنها پيامبرانى فرستاديم.
🌷- بسيارى از مصائب و حوادث تلخ، مولود عملكرد خودماست. «تصيبهم مصيبة بما قدمت ايديهم» آرى اعمال نيك و بد، در همين دنيا نيز اثر خود را مى گذارند.
🌷- ايمان به خدا و پيروى از انبيا، رمز نجات از مصيبت هاست. «تصيبهم مصيبة - لولا ارسلت»
🌷- عقل، علم وفطرت، به تنهايى كافى و كارساز نيست، بلكه وحى نيز لازم است. «لولاارسلت»
🌷- عقاب بدون بيان، قبيح است. «لولا ارسلت» (بعثت انبيا يك اتمام حجّت است تا كسى نگويد: ما كه خبر نداشتيم و ندانسته مرتكب خلاف شده ايم.)
🌷- پيروى و اطاعت، نشانه ى ايمان واقعى است. «نتّبع آياتك و نكون من المؤمنين»
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِاللَّهِ هُوَ أَهْدَي مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (49)
/قصص
🍃(اى پيامبر! به آنان) بگو: (اكنون كه منكر هر دو كتاب هستيد) اگر راست مى گوييد، شما كتابى از جانب خداوند بياوريد كه از اين دو (كتاب تورات و قرآن) هدايت بخش تر باشد تا من از آن پيروى كنم.
🔸- بايد به ياوه سرايى منكران، جواب مناسب داد. «قل...»
🔸- براى اثبات حقّ، گاهى بايد روش تحدّى و مبارزه طلبى و مناظره را انتخاب كرد. «قل فأتوا بكتاب...»
🔸- انتقاد به تنهايى كافى نيست، بايد همراه آن طرح و پيشنهاد داد. «سحران تظاهرا... فأتوا بكتاب»
🔸- از جمله امتيازات انبيا، تحدّى ومبارزه طلبى در آوردن كتاب يا معجزه است. «فأتوا بكتاب - اهدى »
🔸- توراتِ اصلى وقرآن، بهترين كتاب هاى آسمانى براى هدايت بشر مى باشند. «فأتوا بكتاب... اهدى منهما»
🔸- در مقابل كفر و انكار بايد پيروان اديان الهى حامى يكديگر باشند. «أهدى منهما» و نفرمود: «أهدى منّى» آرى، در برابر دشمن مشتركى كه به همه ى كتب آسمانى كافر است و شعار «اِنّا بكلٍ ّ كافرون» سر مى دهد، قرآن، از تورات حمايت كرده و آن را در كنار خويش قرار مى دهد.
🔸- رهبران دينى بايد بهترين سخن و منطقى ترين شيوه را در مقابل مخالفان ارائه دهند. «فأتوا بكتاب... اهدى منهما اتّبعه»
🔸- ملاك ومعيار در انتخاب، تبعيّت از بهترين هاست. «اهدى منهما اتّبعه»
- در گزينش مربّى، دوست وكتاب، هدايت بخش بودن، معيار است. «اهدى منهما اتّبعه»
🔸- انسان از آوردن كتابى برتر از قرآن وتورات اصلى عاجز است. «اِن كنتم صادقين»
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّب
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (51)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ (52)
/قصص
🍃وما پيوسته براى آنان سخن گفتيم (و آيات قرآن را برايشان نازل كرديم) شايد كه پندگيرند ومتذكّر شوند.
(برخى از) آنان كه پيش از اين (قرآن) كتابشان داديم، همان ها به آن(قرآن) ايمان مى آورند.
🔸كلمه «وَصّلنا» از «وَصل»، به معناى ارتباط دادن ومتّصل كردن است. مراد از اين اتّصال يا پى در پى بودن تذكّرات است و يا هماهنگى و هم سويى مطالبى كه ارائه مى شود.
از سنّت هاى خداوند، هدايت انسان هاست كه لحظه اى قطع نمى شود؛ «اِنّ علينا للهُدى »(74) و از طريق آيات الهى، انبيا واوصياعليهم السلام و علماى دين، تداوم مى يابد؛ «وَصّلنا لهم» وچنانچه منطقه اى به اين هدايت الهى دسترسى نداشت، مى بايست گروهى از آن منطقه كوچ كرده و با تفقّه در دين، مردم را از آن بهره مند سازند.(75)
74) ليل، 12.
75) توبه، 122.
🔻- در تربيت بايد تذكّرات، تدريجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وصّلنا» (آرى با يك يا دو تذكّر مختصر نبايد انتظار اصلاح وتربيت داشت)
🔻- آيات قرآن داراى يك نوع همسويى و پيوستگى است. «وصّلنالهم القول»
🔻- همه ى آيات الهى، كتب آسمانى و رهبران دينى، يك حرف و هدف را دنبال مى كنند. «وصّلنا لهم القول»
🔻- انسان، موجودى فراموشكار است و نياز به تذكّر دارد. «يتذكّرون»
🔻- اهل كتاب واقعى، كسانى هستند كه با ديدن اسلام، ايمان مى آورند. «الّذين آتيناهم الكتاب... به يؤمنون»
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ وَإِذَا يُتْلَي عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ ا
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ (55)
/قصص
🍃و هرگاه (سخن) لَغوى را بشنوند، از آن روى برگردانند و گويند: اعمال ما براى ما و كارهاى شما براى شما باشد، سلام (وِداعِ ما) بر شماباد، ما به سراغ جاهلان نمى رويم.
🔹در آيه ى قبل خداوند به كسانى كه در راه او صبر كنند و بدى ها را با خوبى پاسخ دهند و از اموالشان در راه خدا بخشند، پاداشِ دو برابر وعده داد، اين آيه به يكى از نمونه هاى صبر و برخوردهاى خوب، اشاره مى فرمايد.
«لَغو» يعنى امر بيهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنان به اعراض از آن سفارش شده اند. از جمله ويژگى هاى بهشت آن است كه لغو و بيهودگى در آنجا نيست. «لا لغو فيها و لا تأثيم»(76)
«مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است، نظير پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظير بسيارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختيار ابرقدرت ها قرار دارند. انبيا و اولياى الهى با مردم مدارا مى كنند؛ امّا در برابر كفر مداهنه نمى ورزند.
76) طور، 23
🌿- مؤمن واقعى كسى است كه نه تنها به مجلس لغو نمى رود و به سخن لغو گوش نمى دهد، بلكه اگر كلام بيهوده اى هم شنيد، عكس العمل نشان مى دهد. «و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه»
🍃- يكى از نمونه هاى صبر، بى اعتنايى به لغو و اعراض از آن است. «صبروا - اعرضوا عنه»
🔹- اعراض از لغو در گفتن، شنيدن، ديدن و معاشرت، كمالى است كه در همه ى اديان الهى از آن ستايش شده است. «سمعوا اللغو اعرضوا عنه» (آيه فوق در توصيف گروهى از اهل كتاب است.)
🔸- از شيوه هاى عمومى وساده ى نهى از منكر، اعراض از منكر است. «سمعوا... اعرضوا عنه» (لغو را با لغو پاسخ نگوييم.)
♦️- انسان در برابر آنچه مى شنود، مسئول است. «سمعوا... اعرضوا»
🔻- قاطعيّت، صلابت و عدم سازش، نشانِ ايمان راسخ است. «لنا اعمالنا و لكم اعمالكم»
🌻- سود و زيان عمل هر كس به خود او برمى گردد. «لنا اعمالنا و لكم اعمالكم»
- اعراض، بايد كريمانه باشد. «اعرضوا... سلام عليكم»
🔹- اعراض بايد همراه هشدار به اهل لغو باشد. «اعرضوا... لانبتغى الجاهلين»
- لغو، ميوه ى جهل و بيهوده گو، جاهل است. «لانبتغى الجاهلين»
⚘
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹 ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَا
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (73)
/قصص
🍃و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز را قرار داد تا در آن آرامش يابيد و از فضل او (روزى خود را) بجوييد، و باشد كه شكر گزاريد.
♦️در آيات قرآن، هميشه شب بر روز مقدّم است. شايد از آن جهت كه تاريكى شب، ذاتى زمين واز خود آن است، ولى روشنى روز، از خورشيد است كه بر زمين عارض مى شود.
🔹- منشأ خلقت و اعطاى نعمت، نياز او، يا طلب ما نيست، بلكه بخشندگى و رحمانيّت اوست. «و من رحمته جعل»
🌷- آرامش شب، مقدّمه ى تلاش روز است. «لتسكنوا فيه و لتبتغوا»
🌺- خداوند، بخشنده است؛ ولى انسان بايد تلاش كند. «من رحمته جعل... لتبتغوا»
🌹- شب براى آسايش وروز براى كار وفعاليّت است. «لتسكنوا فيه ولتبتغوامن فضله»
🔻- آنچه به دست آوريم از فضل اوست، به زرنگى خود ننازيم. «من فضله»
🌹- نعمت هاى مادّى بايد مقدّمه ى شكر وكسب مراتب معنوى باشد. «لتسكنوا... لتبتغوا... لعلّكم تشكرون»
🍃- دنيا اگر وسيله ى رشد، قرب و شكر به درگاه الهى باشد، منفور و مذموم نيست. «لعلّكم تشكرون»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
کانال رهپویانبصیرت
مذهبیسیاسیاجتماعی
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/1606811666C1946478e27
کانال قرآن و نهج البلاغه
eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
#مطالبنهجالبلاغههمراهباشرحاساتید
#تفسیرقرآن