قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۵۵و۱۵۶)🔹 پس از آن، موسى(علیه السلام) به دنبال این تضرع و ت
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۵۵و۱۵۶)🔹
↩️و به تعبیر دیگر، درهاى رحمت الهى به روى همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند، و از این در وارد شوند.
و اگر کسانى شرائط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا (تفسیر دوم با مفهوم آیه و جمله اى که بعد مى آید سازگارتر و مناسب تر است).
ولى براى این که کسانى خیال نکنند، پذیرش توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بى قید و شرط و بدون حساب و کتاب است، در پایان آیه اضافه مى کند: من به زودى رحمتم را براى کسانى که (سه کار را انجام مى دهند) مى نویسم، آنها که تقوا پیشه مى کنند، و آنها که زکات مى پردازند، و آنها که به آیات ما ایمان مى آورند (فَسَأَکْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ).
تقوا اشاره به پرهیز از هر گونه گناه و آلودگى است.
و زکات به معنى وسیع کلمه و طبق حدیث معروف: لِکُلِّ شَىْء زَکاةٌ: براى همه نعمت ها و مواهب الهى، زکاتى هست تمام اعمال نیک را شامل مى شود.
و جمله وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ ایمان به مقدسات را فرا مى گیرد.
و به این ترتیب، آیه مشتمل بر یک برنامه کامل و جامع است.
و اگر زکات را به معنى خصوص زکات مال تفسیر کنیم، ذکر آن از میان سایر وظائف الهى به خاطر اهمیتى است که در عدالت اجتماعى دارد.
در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده است که: حضرت مشغول نماز بود، شنید مرد عربى مى گوید: أَللّهُمَّ ارْحَمْنِى وَ مُحَمَّّداً وَ لاتَرْحَمْ مَعَنا أَحَداً: خداوندا تنها من و محمّد(صلى الله علیه وآله) را مشمول رحمت قرار بده و هیچ کس دیگر را در این رحمت وارد مکن !
هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) سلام نماز را داد رو به او کرده فرمود: لَقَدْ تَحَجَّرْتَ واسِعاً! یعنى موضوع نامحدود و وسیعى را محدود ساختى و جنبه اختصاصى به آن دادى !
اشاره به این که: رحمت بى پایان خدا به هیچ صورت نمى تواند محدود به من و تو باشد.»
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۸)🔹 🔺سرانجام مبارزه با حق: امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى از
✨﴾﷽﴿✨
✅ترجمه و شرح حکمت(۱۸۹)🔹
🔺بى تابى كشنده است:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به اثر زيان بار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مى فرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بى تابى او را از پاى در مى آورد»; (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ).
به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچ كس از آن بر كنار نمى ماند. عكس العملى كه انسان مى تواند در مقابل اين حوادث دردناك و غم انگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيان بار آن است. ديگر جزع و بى تابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مى كوبد و او را گرفتار بيمارى هاى مختلف كرده و گاه به مرگ مى كشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مى شود. انسان عاقل راه نخست را بر مى گزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را.
بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اين كه بعضى تصور كرده اند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است. در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مى شود همان طور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مى گيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده; مانند حديثى از امام صادق(عليه السلام) كه مى فرمايد: «اتَّقُوا الله وَاصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَإنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ; تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بى تابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد».
*
نكته:
صبر و جزع:
بارها در کلام امام(علیه السلام) موضوع صبر و جزع و آثار نیکوى صبر و آثار شوم جزع مطرح شد و ما نیز بحث هایى داشته ایم. در اینجا لازم مى دانیم به سبب اهمیت موضوع باز اشاره اى به این مطلب داشته باشیم.
همان گونه که اشاره شد، حیات دنیا آمیخته با انواع مشکلات است. در مسیر اطاعت الهى مشکلات کم نیست و در طریق پرهیز از گناه و تقوا مشکلات، زیاد است. مصائب ناخواسته دامان همه را در دنیا مى گیرد و اگر توجه به این حقیقت داشته باشیم که در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود از وجود این مشکلات ناراحت نمى شویم، پیمانه صبر ما لبریز نمى گردد: شکیبایى خود را از دست نمى دهیم و ناراحتى هاى روانى ناشى از جزع و بى تابى به سراغ ما نمى آید، زیرا مى دانیم همه در این گونه امور به شکلى دست به گریبانند. این صبر و شکیبایى افزون بر این که پاداش الهى فوق العاده اى دارد; از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَنِ ابْتَلى مِنْ شیعَتِنا فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ أجْرُ ألْفِ شَهید; کسى که از شیعیان ما مبتلا به مصیبتى شود و شکیبایى کند پاداش هزار شهید را دارد».
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ما مِنْ مُؤْمِن إلاّ وَهُوَ مُبْتلىً بِبَلاء مُنْتَظِر بِهِ ما هُوَ أشَدُّ مِنْهُ فَإنْ صَبَرَ عَلَى الْبَلِیَّةِ الَّتی هُوَ فیها عافاهُ اللهُ مِنَ الْبَلاءِ الَّذی یَنْتَظِرُ بِهِ وَإِنْ لَمْ یَصْبِرْ وَجَزِعَ نَزَلَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ الْمُنْتَظَرِ أبَداً حَتّى یَحْسُنَ صَبْرُهُ وَعَزاءُهُ; هیچ فرد باایمانى نیست مگر این که به بلایى مبتلا مى شود و آنچه را انتظار آن مى کشد (اى بسا) از آن هم شدیدتر است. هرگاه بر بلایى که در آن است شکیبایى کند، خدا او را از بلایى که انتظارش مى کشد برکنار مى دارد و اگر بى تابى نماید بلاها یکى پس از دیگرى بر سر او مى آید تا صبر و شکیبایى پیشه کند».
در حدیثى از امام هادى(علیه السلام) مى خوانیم: «الْمُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَلِلْجازِعِ اثْنانِ; مصیبت براى انسان صابر یکى است و براى انسان ناشکیبا دوتاست».
مضاعف شدن مصیبت افراد ناشکیبا از اینجاست که ضربه هایى بر جسم و روح آنها وارد مى کند و آنها را در هم مى کوبد. کوتاه سخن این که همان گونه که در گذشته نیز اشاره شد جزع و بى تابى افزون بر نوعى ناسپاسى در پیشگاه خدا، آثار بسیار مخرّبى روى اعصاب انسان دارد و او را گاه تا سر حد جنون پیش مى برد.
براى درمان جزع لازم است انسان توجه به مصائب اولیاء الله در گذشته و مصائب دوستان و خویشان و بستگان کند که هر یک به نوعى گرفتارند. به علاوه در آثار مثبت صبر و شکیبایى و آثار منفى جزع و بى تابى بیندیشد. نیز به امورى بپردازد که فکر او را به خود مشغول مى سازد و از مصیبت منصرف مى کند تا در سایه آن تدریجاً مصیبت را فراموش کند.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت های(۱۷۳ الی ۱۷۵) 🎙استاد نظافت ✔️برگرفته از سایت بنیا
شرح_صوتی_حکمت_۱۷۶_و_۱۷۷_و_۱۷۸.mp3
6.94M
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
✅حکمت های(۱۷۶ الی ۱۷۸)
🎙استاد نظافت
✔️برگرفته از سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_های_کودکانه | غیبت همسایه
🎙 با اجرای نورالزینب و نوالزهرا خانم حافظی
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
۞الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
«صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم»
همان کسانى که از فرستاده (خدا)،پیامبرِ «اُمّى» (و درس نخوانده) پیروى مى کنند. پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که به صورت مکتوب نزدشان است، مى یابند. که آنها را به معروف دستور مى دهد، و از منکر باز مى دارد. اشیاء پاکیزه را براى آنها حلال مى شمرد، و ناپاکیها را تحریم مى کند. و بارهاى سنگین،
و زنجیرهایى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) برمى دارد. پس کسانى که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از (هدایت و) نورى که با او نازل شده پیروى نمودند، تنها آنان رستگارانند.»
(اعراف/۱۵۷)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۵۵و۱۵۶)🔹 ↩️و به تعبیر دیگر، درهاى رحمت الهى به روى همگان
این آیه در حقیقت، مکمّل آیه گذشته درباره صفات کسانى است که مشمول رحمت واسعه پروردگار هستند، یعنى پس از ذکر صفات سه گانه تقوا و اداء زکات و ایمان به آیات پروردگار، در این آیه صفات دیگرى به عنوان توضیح براى آنها ذکر مى کند و آن پیروى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است;
زیرا ایمان به خدا از ایمان به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پیروى از مکتبش جدائى ناپذیر است، همچنین تقوا و زکات نیز بدون پیروى از رهبرى او تکمیل نمى شود.
لذا مى فرماید: کسانى مشمول این رحمت مى شوند که از فرستاده پروردگار که امّى است پیروى مى کنند، همان پیامبرى که صفاتش در تورات و انجیل ثبت شده، که آنها را امر به معروف و نهى از منکر مى کند، غذاهاى طیّب و پاکیزه را بر آنان حلال مى شمارد، و آنچه خبیث و تنفرآمیز است را تحریم مى کند، بارهاى سنگین را از دوش آنان برمى دارد و غل و زنجیرهائى که بر دست و پا و گردنشان سنگینى مى کرد را مى افکند (الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ).
بر این اساس، براى این رسول، علاوه بر مقام رسالت، شش صفت بیان مى کند:
۱ ـ او پیامبر خدا است (النَّبِىَّ).
نَبِىّ به کسى گفته مى شود که: پیام خدا را بیان مى کند و به او، وحى نازل مى شود ـ هر چند مامور به دعوت و تبلیغ نباشد ـ
اما رسول کسى است که علاوه بر مقام نبوت، مأمور به دعوت و تبلیغ به سوى آئین خدا و ایستادگى در این مسیر مى باشد.
در حقیقت رسالت مقامى است بالاتر از نبوت، بنابراین در معنى رسالت، نبوت هم افتاده است، ولى چون آیه در مقام تشریح، توضیح و تفصیل پیامبر(صلى الله علیه وآله)است، آن دو را مستقلاً ذکر کرده.
در واقع آنچه به طور سربسته در مفهوم رسول افتاده، به صورت مستقل و روشن به عنوان تجزیه و تحلیل صفات او ذکر شده است.
۲ ـ پیامبرى که درس نخوانده و از میان توده جمعیت برخاسته، از سرزمین مکّه ام القرى، کانون اصلى توحید طلوع کرده است (الأُمِّىَّ).
درباره مفهوم أُمِّى که از ماده أُمّ به معنى مادر، یا امت به معنى جمعیت گرفته شده است در میان مفسران گفتگو است.
جمعى آن را به معنى درس نخوانده مى دانند، یعنى به همان حالتى که از مادر متولد شده باقى مانده و مکتب استادى را ندیده است.
بعضى آن را به معنى کسى که از میان امت و توده مردم برخاسته، نه از میان اشراف، و مترفین و جباران.
و بعضى به مناسبت این که مکّه را ام القرى مى گویند این کلمه را مرادف مکّى دانسته اند.
روایات اسلامى که در منابع مختلف حدیث وارد شده نیز، بعضى آن را به معنى درس نخوانده;
و بعضى آن را به معنى مکّى تفسیر کرده اند.(۱)
ولى هیچ مانعى ندارد که کلمه أُمِّى اشاره به هر سه مفهوم بوده باشد و بارها گفته ایم: استعمال یک لفظ در چند معنى، هیچ گونه مانعى ندارد، و در ادبیات عرب شواهد فراوانى براى این موضوع وجود دارد (درباره امّى بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله)بعد از تکمیل تفسیر این آیه مشروحاً بحث خواهیم کرد).
۳ ـ پیامبرى که صفات و علامات و نشانه ها و دلائل حقانیت او را در کتب آسمانى پیشین تورات و انجیل مشاهده مى کنند (الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجیلِ).
در زمینه وجود بشارات مختلف، در کتب عهدین (تورات و انجیل) حتى تورات و انجیل تحریف یافته کنونى نیز پس از تکمیل تفسیر این آیه بحث جداگانه خواهیم داشت.
۴ ـ پیامبرى که محتواى دعوت او با فرمان عقل کاملاً سازگار است، به نیکى ها و آنچه خرد آن را مى شناسد و نزدش معروف است، دعوت مى کند، و از بدى ها و زشتى ها و آنچه خرد ناشناس مى شمرد، نهى مى نماید (یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ).
۵ ـ محتواى دعوت او با فطرت سلیم هم آهنگ است، طیبات و آنچه را طبع سلیم مى پسندد، براى آنها حلال مى شمرد، و آنچه خبیث و تنفرآمیز مى باشد را بر آنها تحریم مى کند (وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ).
۶ ـ او بسان مدعیان دروغین نبوت و رسالت که هدفشان به زنجیر کشیدن توده هاى مردم و استعمار و استثمار آنها است، نیست، نه تنها بندى بر آنها نمى گذارد، که بارها را از دوش آنان برمى دارد، و غل و زنجیرهائى را که بر دست و پا و گردنشان سنگینى مى کرد را، مى افکند (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ).(۲)
✔️پی نوشت:
۱ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۲، صفحات ۷۸ و ۷۹
۲ ـ إِصْر در اصل، به معنى نگهدارى و محبوس کردن است، و به هر کار سنگینى که انسان را از فعالیت باز مى دارد إِصْر گفته مى شود.