قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﺳﭙﺲ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩ:
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﻓﺎﺗﺶ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍﺀ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 105 ﻩ ﺩﺭ ﻋﻤﺎﻥ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺗﺤﺖ ﺳﺮ ﭘﺮﺳﺘﻲ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺑﺎﺿﻲ ﻣﺬﻫﺐ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭﻱ ﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻘﺒﻪ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻢ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﭘﻴﺶ ﻭﻱ ﺗﻘﺮﺏ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 222 ﺗﺎ [ ﺻﻔﺤﻪ 134] 234ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺧﻮﺍﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻪ ﻛﻮﻓﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺶ ﺣﺪﻳﺚ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺷﻬﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺩﺭ ﺭﻣﻴﻠﻪ ﺑﻐﺪﺍﺩ، ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺷﻴﺪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ - ﻗﺪﺭ ﻣﺴﻠﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ - ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻔﻦ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺭﺷﻴﺪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻬﺪﻱ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﻛﻔﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻬﺪﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﺍﻣﺎﻣﻴﻪ، ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻭﻱ ﭘﻨﺞ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﮔﻮﺭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺁﻧﺠﺎ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ. ﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻛﺮﺥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﻄﻴﻌﻪ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﺳﺖ، ﺑﺨﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ " ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ " ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ 173 ﻩ. ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺴﺶ ﺍﻳﻦ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ
ﻛﻔﻌﻤﻲ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻘﻞ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻮ ﻓﺮﺝ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺎﻝ 178 ﻩ. ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ 179 ﻩ. ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﻮﺩﺍﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺳﻴﺪ، ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﻭﻱ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﻪ ﻏﻠﺎﻣﺶ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺑﺼﺮﻳﺎﻥ ﻣﻲﺭﻭﻱ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﻦ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻲﻛﻨﻲ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺰ ﻳﻜﻲ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻊ ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﻣﻲﺭﻭﻱ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻦ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻲ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻲ: ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﻮﻓﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﻲ ﺗﺎ ﻛﻬﻨﺴﺎﻟﻲ ﻭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺩﻟﺒﺎﺧﺘﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻬﺮ ﻣﻲﻭﺭﺯﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ، ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻟﺎﺯﻡ ﻣﻲﺷﻤﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺻﻲ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻳﺪ. ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ، ﻣﺼﻄﻔﻲ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺳﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻨﺎﻡ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﺁﻳﺎﺕ ﻭ ﺳﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺩﻡ، ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ، ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﭘﻴﺸﻮﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺭﻫﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻭ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭﺳت.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 جلسه سوم 📝 محور سخنرانی ✔️ اهمیت آثار
1_13906244673.mp3
39.7M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه چهارم
📝 محور سخنرانی
✔️ اثر دو انشعاب نژادی در تمام طول تاریخ؛ بنیاسماعیل و بنیاسرائیل
✔️ حضرت آدم و نوح (علیهماالسلام)؛ پدران بشریت
✔️ حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ پدر انبیاء پس از خود
✔️ ماجرای احتجاج حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و سرکشی قوم ایشان
✔️استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت فرزندی حلیم
✔️خواب حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و ذبح حضرت اسماعیل (علیهالسلام)
✔️سلام بر ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت پیامبری از صالحین
✔️کمالات جناب هاجر و رسیدن نسل مسلمانان به ایشان
✔️استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ محبوبیت بنیاسماعیل در دل مردم
✔️روضه خواندن و بیان واقعه کربلا توسط خداوند بر حضرت ابراهیم (علیهالسلام)
✔️مکالمه حضرت اسماعیل (علیهالسلام) با پدرش به هنگام ذبح
✔️خواب حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) و درد دل ایشان با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم. پس گفت: «اى قوم من! خداوند یکتا را بپرستید، که جز او معبودى براى شما نیست. آیا (از پرستش بتها) پرهیز نمى کنید؟!»
(مؤمنون/23)
*
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
جمعیّت اشرافى (و مغرور) از قوم او که کافر بودند گفتند: «این (مرد) بشرى همچون شما است، که مى خواهد بر شما برترى جوید. اگر خدا مى خواست (پیامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى کرد. ما چنین چیزى را هرگز درنیاکان خود نشنیده ایم!
(مؤمنون/24)
*
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ
او فقط مردى است که به جنونى مبتلاست. پس مدّتى درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیمارى رهایى یابد.)»
(مؤمنون/25)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۷ الی ۲۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ احتمال دیگر ای
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۳ الی ۲۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴 منطق کوردلان مغرور
از آنجا که در آیات گذشته، سخن از توحید، معرفت خداوند و دلائل عظمت او در جهان آفرینش بود، همین مطلب را در آیات مورد بحث و آیات آینده، از زبان پیامبران بزرگ و در لابلاى تاریخ آنها بیان مى کند.
نخست، از نوح(علیه السلام) نخستین پیامبر اولوا العزم و منادى توحید شروع کرده مى گوید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، به آنها گفت: اى قوم من! اللّه خداوند یگانه یکتا را بپرستید که غیر از او معبودى براى شما نیست (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِله غَیْرُهُ).
آیا با این بیان روشن از پرستش بت ها پرهیز نمى کنید ؟ (أَ فَلا تَتَّقُونَ).
* * *
اما جمعیت اشرافى ثروتمند و مغرور از قوم او که چشم ها را در ظاهر پر مى کنند (اما از درون خالى هستند)، و کافر شدند گفتند: این مرد تنها بشرى همچون شما است با این قید که حس برترى جوئى در او تحریک شده و مى خواهد بر شما مسلط شود و حکومت کند ! (فَقالَ الْمَلاَ ُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ).
و به این ترتیب، انسان بودنش را نخستین عیبش دانستند و به دنبال آن متهمش ساختند که او یک فرد سلطه جو است، و سخنانش از خدا و توحید و دین و آئین، همه توطئه اى است براى رسیدن به این مقصود!
سپس افزودند: اگر خدا مى خواست رسولى بفرستد حتماً فرشتگانى را براى این منظور نازل مى کرد (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لاَ َنْزَلَ مَلائِکَةً).
و براى تکمیل این استدلال واهى گفتند: ما هرگز چنین چیزى را از نیاکان پیشین خود نشنیده ایم که انسانى دعوى نبوت کند و خود را نماینده خدا بداند ! (ما سَمِعْنا بِهذا فِی آبائِنَا الأَوَّلِینَ).
* * *
ولى این سخنان بى اساس، در روح این پیامبر بزرگ اثر نکرد و همچنان به دعوت خود ادامه مى داد و نشانه اى از برترى جوئى و سلطه طلبى در کار او نبود، لذا او را به اتهام دیگرى متهم ساختند و آن اتهام جنون و دیوانگى بود که همه پیامبران الهى و رهبران راستین را در طول تاریخ به آن متهم ساختند، گفتند: او فقط مردى است که مبتلا به نوعى از جنون است باید مدتى درباره او صبر کنید تا مرگ او فرا رسد و یا از این جنون شفا یابد ! (إِنْ هُوَ إِلاّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتّى حِین).
جالب این که: آنها در این تهمت خود نسبت به این پیامبر بزرگ، تعبیر بِهِ جِنَّةٌ را (داراى نوعى جنون است) به کار بردند، تا بر این واقعیت سرپوش نهند که زندگى این پیغمبر و سخنان او همگى بهترین نشانه عقل و دانش او است در حقیقت آنها مى خواستند بگویند: همه اینها درست است، ولى جنون، فنون و چهره هاى مختلفى دارد که در بعضى مظاهر عقل نیز هست!!
جمله فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتّى حِین ممکن است اشاره به انتظار مرگ نوح باشد که مخالفان براى آن دقیقه شمارى مى کردند تا آسوده خاطر شوند، و ممکن است تأکیدى بر نسبت جنون به او، یعنى انتظار بکشید تا از این بیمارى بهبودى یابد!.(۱)
به هر حال، آنها در سخنان خود سه نوع اتهام واهى و ضد و نقیض براى نوح(علیه السلام) قائل شدند، و هر یک را دلیل بر نفى رسالت او گرفتند.
نخست این که: اصولاً ادعاى رسالت از ناحیه بشر دروغ است! چنین چیزى سابقه نداشته، اگر خدا مى خواست باید فرشتگانى بفرستد.
دیگر این که: او مرد سلطه جوئى است و این ادعا را وسیله اى براى رسیدن به این هدف قرار داده است. سوم این که: او عقل درستى ندارد و آنچه مى گوید: از این رهگذر است!.
و از آنجا که پاسخ این ایرادها و اتهامات بى اساس و پریشان همه روشن بود و در آیات دیگر قرآن نیز آمده، قرآن در اینجا سخنى در این زمینه نمى گوید.
زیرا از یکسو، مسلّم است رهبر انسان باید از جنس خود او باشد، تا با نیازها و دردها و مسائل انسان آشنائى داشته باشد، به علاوه همیشه پیامبران از جنس بشر بوده اند.
از سوى دیگر، از زندگى پیامبران به خوبى روشن مى شود که مسأله برادرى، تواضع و نفى هر گونه سلطه جوئى از بارزترین صفاتشان بوده، و عقل و هوش و درایتشان نیز حتى بر دشمنانشان آشکار بوده و در لابلاى گفته هاشان به آن اعتراف مى کردند.
✍ پی نوشت:
۱ ـ بعضى نیز گفته اند: این جمله اشاره به این است که او را مدتى به زندان بیفکنید. و بعضى گفته اند: منظور این است: فعلاً او را به حال خود رها کنید، ولى این دو تفسیر چندان صحیح به نظر نمى رسد.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
23.Mumenoon.024-26.mp3
2.71M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۴ الی ۲۶ سوره مبارکه مومنون
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۶ بخش اول 📝 وصف دین اسلام 🔭 خطبه در يك نگاه: همان گونه كه از عنوان خطبه روش
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۶ بخش اول
📝 وصف دین اسلام
↩️ در ادامه این سخن، در چند توصیف دیگر مى افزاید: «اسلام براى کسانى که از آن روشنایى بطلبند، نور (و هدایت) است و براى آنها که آن را درک کنند، مایه فهم است و براى آنها که تدبّر کنند، سرچشمه عقل است». (وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ، وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ، وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ).
از آنجا که براى رسیدن به یک حقیقت، سه مرحله وجود دارد: نخست، پیدا کردن جایگاه آن. سپس، فهمیدن. و بعد، تحلیل دقیق نمودن است. امام(علیه السلام) در سه جمله کوتاه مراحل سه گانه را بیان فرموده; نخست مى فرماید: اسلام نور درخشانى است که افراد را به سوى خود فرا مى خواند تا به آن برسند. سپس مى گوید: قابل درک است براى کسانى که آن را تعقّل کنند. و سرانجام مى فرماید: آنها که در آن تدبّر نمایند، به مغز و حقیقت آن مى رسند.
و به راستى، اسلام واجد همه این صفات است! چرا که قرآن که شرح و مبیّن اسلام است، همه جا بر دلیل و برهان و بر منطق عقل تکیه مى کند و همان گونه که در سوره مائده آیات 15 و 16 آمده است: «قَدْ جَائَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُبِینٌ * یَهْدِى بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیِهْم إِلَى صِرَاط مُسْتَقِیم; از طرف خداوند، نور و کتاب آشکارى بسوى شما آمد. خداوند به وسیله آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راههاى سلامت هدایت مى کند و به فرمان خود از تاریکى ها بسوى نور مى برد و آنها را به راه راست رهبرى مى کند».
در سه وصف دیگر مى فرماید: «اسلام نشانه اى است براى آن کس که جستجوگر و تیزبین باشد، و مایه بصیرت است براى آن کس که عزم بر درک حقیقت دارد،و درس عبرتى است براى آن کس که اندرز پذیرد». (وَ آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ، وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ).
«تَوَسَّم» از مادّه «وسم» (بر وزن رسم) به معناى اثر گذاشتن و علامت نهادن است و «متوسّم» به کسى گفته مى شود که از کمترین اثر، پى به واقعیّت ها مى برد و معادل آن در فارسى هوشیار و با فراست است. قرآن مجید مى گوید: «إِنَّ فِی ذلِکَ لآیَات لِلْمُتَوَسِّمِینَ;(4) در این مجازات هاى دردناک کافرانِ آلوده، نشانه هایى است براى هوشیاران».
در واقع، این تعبیر اشاره به نکات دقیق و باریکى است که در قرآن وجود دارد و افراد با فراست آن را درک مى کنند. در ادامه این سخن، در بیان چهار ویژگى دیگر، مى فرماید:
«(اسلام) مایه نجات کسى است که تصدیقش کند، و وسیله اطمینان آنها که بر آن توکّل و تکیه کنند، و موجب راحت و آسایش کسانى که کار خود را به آن واگذارند، و سپرى است (محکم) براى آنها که (در راه آن) صبر و استقامت به خرج دهند». (وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَکَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ، وَجُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ).
در این قسمت سخن از چهار فضیلت اخلاقى است: تصدیق و توکّل و تفویض و صبر.
تصدیقِ اسلام در اعتقاد و عمل، بى شک سبب نجات است و توکّل و اعتماد بر معارف اسلامى و برنامه هاى عملى آن، سبب اطمینان به آینده و حال در دنیا و آخرت است و تفویض امر به اصول و فروع اسلام و به تعبیرى دیگر: حرکت در سایه آن، سبب آرامش و راحتى است و صبر و استقامت در این مسیر و تحمّل شداید در حفظ عقیده و عمل به دستورات اسلام، سپرى مى سازد براى مقابله با امورى که سعادت فرد و جامعه را تهدید مى کند.
در واقع، انسان خواهان نجات و اطمینان و آرامش و امنیّت است و تمام اینها درعمل به برنامه هاى اسلامى حاصل مى شود.
در ادامه سخن، اشاره به پنج ویژگى دیگر درباره مسیر اسلام کرده، که در واقع جنبه نتیجه گیرى از اوصاف گذشته دارد. مى فرماید: «بنابراین، راههاى اسلام، واضح ترین راهها، و ورودى هاى آن، آشکارترین ورودى ها است. نشانه هایش، مرتفع، جاده هاى آن روشن، و چراغ هاى آن پر نور است». (فَهُوَ أَبْلَجُ(5) الْمَناهجِ(6)، وَ أَوْضَحُ الْوَلاَئِجِ(7); مُشْرَفُ(8) الْمَنَارِ، مُشْرِقُ الْجَوَادِّ(9)، مُضِیءُ الْمَصَابِیحِ).
✍ پی نوشت:
4. سوره حجر، آيه 75.
5. «ابلج» از مادّه «بلوج (بر وزن بلوغ) به معناى نورانى و روشن است.
6. «مناهج» جمع «منهج» به معناى جادّه واضح و مستقيم است.
7. «ولائج» جمع «وليجه» از مادّه «ولوج» به معناى داخل شدن است. بنابراين، «ولائج» به معناى درهاى ورودى مى آيد.
8. «مُشرف» از مادّه «اشراف» در اينجا به معناى مرتفع است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
⚡️نـزدیـکتـرین راه!
☀️ امام کاظم علیه السلام :
✓ «مؤمن با چيزى برتر از مواسات نسبت به مؤمن، به خداوند عز و جل نزديك نشده است، و اين، همان سخن خداى متعال است كه: «هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد، تا اين كه از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد».
⁙ «ما تَقَرَّبَ المُؤمِنُ إلَى اللّهِ عز و جل بِشَيءٍ أفضَلَ مِن مُواساةِ المُؤمِنِ، وهُوَ قَولُهُ تَعالى: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ».
📚 جامع الأحاديث للقمّي: ص١٩٢
#ایران_همدل
@Nahjolbalaghe2