قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 جلسه دوم 📝 محور سخنرانی ✔️اهمیت ژئوپلو
1_13906236693.mp3
32.28M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه سوم
📝 محور سخنرانی
✔️ اهمیت آثار باستانی در منطقه شام؛ توجه قرآن به نشانههای باستانی
✔️ صفا و مروه؛ محل نزول حضرت آدم و حوا از بهشت
✔️ کوه قاسیون در شهر دمشق؛ مهد تمدن و محل زندگی حضرت آدم و حوا
✔️ سفر امام زمان (علیهالسلام) از مکه به کوفه به قصد تشکیل حکومت؛ پیروی از اقدام جدشان، امام حسین (علیهالسلام)
✔️ منطقه شام؛ محل وقوع اولین جنایت و ریخته شدن خون حضرت هابیل
✔️ ماجرای خلافت و قربانی حضرت هابیل و قابیل؛ آتش گرفتن قربانی حضرت هابیل
✔️ تکبر؛ صفت مشترک و علت تمرد شیطان و قابیل در بیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
✔️ تجسم شیطان و آموزش روش قتل به قابیل
✔️ قیام امام زمان (علیهالسلام)؛ انتقام هابیلیان از قابیلیان
✔️ صبر، تقوا و حکمت حضرت هابیل؛ ویژگیهای خلیفه واقعی حضرت آدم (علیهالسلام)
✔️ به گردن کشیدن تمام گناهان مقتول؛ تذکر قاعده قتل در عالم توسط حضرت هابیل
✔️ خواری و پشیمانی به خاطر رفتارهای اشتباه؛ عاقبت همیشگی قابیلیان در تاریخ
✔️ علامه طباطبایی (ره): ظلم و جنایت مانند سمّی است که مزاج عالم آن را قبول نمیکند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۷ الی ۲۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ این آب گوارائى
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۷ الی ۲۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ احتمال دیگر این که: طور سیناء جنبه توصیفى دارد و به معنى کوه پر برکت یا کوه پر درخت یا کوه زیبا است (چون طور به معنى کوه و سیناء به معنى پر برکت و زیبا و مشجّر است).
واژه صِبْغ در اصل، به معنى رنگ است، ولى از آنجا که انسان به هنگام خوردن غذا معمولاً نان خود را با خورشى که مى خورد رنگین مى کند، به تمام انواع نان خورش ها، صِبْغ گفته شده است.
به هر حال، کلمه صِبْغ ، ممکن است اشاره به همان روغن زیتون باشد که با نان مى خوردند، و یا انواع نان خورش ها که از درختان دیگر استفاده مى کردند.
در اینجا سؤالى پیش مى آید که: چرا در میان انواع میوه ها بالخصوص روى این سه میوه تکیه شده است: خرما، انگور و زیتون؟
در پاسخ باید به این نکته توجه داشت که: از نظر تحقیقات علمى غذاشناسان، کمتر میوه اى وجود دارد که: براى بدن انسان به اندازه این سه میوه مفید و مؤثر باشد.
روغن زیتون براى تولید سوختوساز بدن ارزش فراوانى دارد، کالرى حرارتى آن بسیار زیاد، دوست صمیمى کبد انسان، بر طرف کننده عوارض کلیه ها و سنگ هاى صفراوى، قولنج هاى کلیوى، تقویت کننده اعصاب و بالاخره اکسیر سلامتى است.
در مورد خرما آن قدر توصیف شده که در این مختصر نمى گنجد: قند فراوان خرما از سالمترین قندها است و از نظر بسیارى از غذاشناسان خرما یکى از عوامل جلوگیرى از سرطان است، دانشمندان در خرما سیزده ماده حیاتى، و پنج نوع ویتامین کشف کرده اند که آن را به صورت یک منبع فوق العاده ارزشمند غذائى در مى آورد.
اما انگور به عقیده بعضى از دانشمندان، یک داروخانه طبیعى است، از نظر خواص، همچون شیر مادر است و دو برابر گوشت در بدن ایجاد حرارت مى کند، خون را تصفیه مى کند، سموم بدن را دفع مى نماید، انواع ویتامین موجود در آن به انسان نیرو و توان مى بخشد.(۵)
* * *
پس از بیان گوشه اى از نعمت هاى پروردگار در جهان گیاهان که به وسیله آب باران پرورش مى یابد، به بخش مهمى از نعمت ها و مواهب او در جهان حیوانات پرداخته مى گوید: در چهارپایان براى شما عبرت بزرگى است (وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الأَنْعامِ لَعِبْرَةً).(۶)
سپس این عبرت را چنین شرح مى دهد: ما از آنچه در درون آنها است شما را سیراب مى کنیم (نُسْقِیکُمْ مِمّا فِی بُطُونِها).
آرى، شیر گوارا این غذاى نیروبخش و کامل از درون این حیوانات، از لابلاى خون و مانند آن بیرون مى فرستیم، تا بدانید چگونه خداوند قدرت دارد از میان چنین اشیاء ظاهراً آلوده اى یک نوشیدنى به این پاکى و گوارائى بیرون فرستد.
و اضافه مى کند: مسائل عبرت انگیز و برکات حیوانات، منحصر به شیر نیست، بلکه براى شما در آنها منافع بسیارى است و از گوشت آنها نیز مى خورید (وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ کَثِیرَةٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ).
علاوه بر گوشت، که آن نیز در حدّ اعتدالش بخش هاى عمده مواد غذائى مورد نیاز بدن را تشکیل مى دهد، از چرم آنها انواع لباس و خیمه هاى پر دوام، و از پشم آنها انواع لباس ها و پوشش ها و فرش ها، و از بعضى اجزاى بدن آنها مواد داروئى و حتى از مدفوع آنها مواد تقویت کننده براى درختان و زراعت ها تهیه مى کنید.
* * *
از همه اینها گذشته، از چهارپایان به عنوان مرکب هاى راهوار در خشکى و از کشتى ها براى دریاها استفاده کرده بر چهارپایان و کشتى ها سوار و به منزلگاه هاى مقصود خود مى رسید (وَ عَلَیْها وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ).(۷)
این همه آثار، خواص و فوائد در این حیوانات به راستى مایه عبرت است، هم انسان را به آفریننده این همه نعمت آشنا مى سازد و هم حس شکرگزارى را در او برمى انگیزد.(۸)
تنها سؤالى که اینجا باقى مى ماند این است که: چگونه چهارپایان و کشتى ها در یک ردیف قرار گرفته اند؟
اما با توجه به یک نکته پاسخ این سؤال روشن مى شود; زیرا انسان به مرکب در همه روى زمین نیاز دارد، در کنار مرکب براى خشکى، مرکب هاى دریائى یعنى کشتى ها را ذکر مى کند و در حقیقت این تعبیر همانند چیزى است که در آیه ۷٠ سوره اسراء که در مورد مواهب بنى آدم مى فرماید: وَ حَمَلْناهُمْ فِى البّرِّ وَ الْبَحْرِ: ما آنها را در خشکى ها و دریاها حمل و نقل مى کنیم .
✍ پی نوشت:
۵ ـ براى توضیح بیشتر درباره این سه میوه حیات بخش به جلد ۱۱، صفحه ۱۷۲ به بعد، ذیل آیه ۱۱ سوره نحل مراجعه فرمائید.
۶ ـ نکره بودن عبرة در اینجا اشاره به عظمت آن است.
۷ ـ در جلد یازدهم، صفحه ۳۴۴، ذیل آیه ۸٠ سوره نحل ، در مورد استفاده هائى که از حیوانات مى شود مشروحاً بحث کرده ایم.
۸ ـ در مورد اهمیت کشتى و خواص مختلف ماده که سبب بهره گیرى از کشتى ها مى شود در جلد یازدهم، صفحه ۱۸۱، ذیل آیه ۱۴ سوره نحل و همچنین در همین جلد (جلد چهاردهم)، ذیل آیه ۶۵ سوره حج ، صفحه ۱۵۹ بحث کرده ایم.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۷ 🤲 شرایط توبه و استغفار واقعی ↩️ ابوبصير مى گويد:گفته هاى او در دل من اثركرد
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۸
🌾 ثمره حلم و بردباری
🔹 بهترين ياور در برابر سفيهان:
امام(عليه السلام) در اين گفتار بسيار كوتاه و حكيمانه به حقيقت مهمى اشاره كرده، مى فرمايد: «حلم همچون يك قوم و قبيله است (در يارى كردن انسان در مقابلذ سفيهان)»; (الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ).
حقيقت حلم همان بردبارى در برابر اهانت ها و سخنان درشت و سخيف و بى ادبانه افراد نادان است و هميشه در جوامع انسانى چنين افرادى بوده و هستند كه گاهى از سر حسادت و يا نادانى، افراد باشخصيت را مورد اهانت قرار داده و مى دهند. يكى از دستورات اسلام كه هم در آيات قرآن به اشاره شده و هم در روايات، سكوت و تحمل در برابر اين افراد است. قرآن مجيد مى گويد: «(وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الاَْرْضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً); بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبّر بر زمين راه مى روند; و هنگامى كه جاهلان آن ها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آن ها سلام مى گويند (و با بى اعتنايى و بزرگوارى مى گذرند)».[1]
و در جاى ديگر مى فرمايد: «(وَالَّذِينَ لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاماً); و كسانى كه شهادت به باطل نمى دهند (و در مجالس باطل شركت نمى كنند); وهنگامى كه با لغو وبيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى گذرند».[2]
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى مى فرمايد: هرگاه افراد باشخصيت در مقابل نادانى كه ناسزا مى گويد و اهانت مى كند سكوت كنند و بردبار باشند مردم به يارى آن ها برمى خيزند و شخص نادان بى ادب را بر سر جاى خود مى نشانند و چه بهتر كه دشمن انسان به دست ديگران تنبيه شود.
در همين كلمات قصار نهج البلاغه در حكمت 206 خوانديم كه امام(عليه السلام) فرمود: «أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ; نخستين سودى كه شخص حليم از حلم خود مى برد اين است كه مردم در برابر شخص جاهل از او حمايت مى كنند».
در حديث ديگرى كه در غررالحكم آمده همين معنى به تعبير زيباى ديگرى بيان شده است. امام(عليه السلام) مى فرمايد: «وجَدتُ الحِلمَ والاحتِمالَ أنْصَرَ لِى مِن شُجعانِ الرِّجال; بردبارى و تحمل را ياورى بهتر از مردان شجاع يافتم».[3]
اضافه بر اين، سكوت افراد باشخصيت در مقابل اينگونه افراد سبب مى شود خودشان شرمنده شوند و دهان فرو بندند همان گونه كه در حكمت 211 آمده بود: «وَالْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِيه; حلم و بردبارى دهان بند سفيهان است». ولى اگر افراد باشخصيت به مقابله برخيزند، هم مقام خودشان را تنزل مى دهند و هم بر آتش جهل جاهلان مى افزايند و نتيجه معكوس خواهند گرفت.
مرحوم علامه شعرانى در پاورقى هايى كه بر شرح اصول كافى مرحوم ملاصالح مازندرانى نوشته در تفسير جمله «الحلم عشيرة» چنين مى گويد: بعضى از افراد نادان چنين مى پندارند كه حلم و بردبارى نشانه ضعف است و شخص نيرومند باغيرت هرگز آزار مردم را تحمل نمى كند زيرا قبول ظلم از ظلم كردن
زشت تر و بدتر است و گاه به آيه شريفه (فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ)[4] و آيه شريفه (وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الاَْلْبَابِ)[5] و آيه (وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَاناً)[6] استدلال مى كنند اضافه بر اين، سكوت در برابر ظلم و رضايت دادن به آن سبب جرأت و جسارت شخص ظالم مى شود و افراد ظالم و بى ادب اگر بدانند انسان هاى باشخصيت، مأمور به سكوت اند بر ظلم و جسارتشان مى افزايند.
نامبرده در پاسخ اين اشكال مى گويد: حلم و بردبارى جايى دارد و مطالبه حقوق جاى ديگر.
✍ پی نوشت:
[1]. فرقان، آيه 63.
[2]. فرقان، آيه 72.
[3]. غررالحكم، ح 6467.
[4]. بقره، آيه 194.
[5]. بقره، آيه 179.
[6]. اسراء، آيه 33 .
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
💥رهرو آن نیست که گه تند و گه آهسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود👌🏻
☀️ مولا امیرالمومنین علیهالسلام:
قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ
أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛
«کار کوچکی که ادامه دار باشد
از کار بسیاری که سستی پذیرد بهتر است.»
📗(حکمت ۴۴۴ نهجالبلاغه) حدیث ۴۲
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
❓به دنبال الگو برای خود و فرزندانتان هستید؟
📣 این دو دقیقه را از دست ندهید اگر 👇👇
⁉️ دنبال الگوی احسان به والدین میگردین؟
⁉️ دنبال الگوی نماز اول وقت میگردین؟
⁉️ دنبال الگوی رعایت حقالناس میگردین؟
⁉️ دنبال الگوی دوری از خودنمایی میگردین؟
⁉️ دنبال الگوی شجاعت میگردین؟
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود و پنج 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﺳﭙﺲ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺩ:
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﻓﺎﺗﺶ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍﺀ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 105 ﻩ ﺩﺭ ﻋﻤﺎﻥ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺗﺤﺖ ﺳﺮ ﭘﺮﺳﺘﻲ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺑﺎﺿﻲ ﻣﺬﻫﺐ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭﻱ ﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻘﺒﻪ ﺑﻦ ﻣﺴﻠﻢ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﭘﻴﺶ ﻭﻱ ﺗﻘﺮﺏ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 222 ﺗﺎ [ ﺻﻔﺤﻪ 134] 234ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺧﻮﺍﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻪ ﻛﻮﻓﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺶ ﺣﺪﻳﺚ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺷﻬﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺩﺭ ﺭﻣﻴﻠﻪ ﺑﻐﺪﺍﺩ، ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺷﻴﺪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ - ﻗﺪﺭ ﻣﺴﻠﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ - ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻔﻦ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺭﺷﻴﺪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻬﺪﻱ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﻛﻔﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻬﺪﻱ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﺍﻣﺎﻣﻴﻪ، ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻭﻱ ﭘﻨﺞ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﮔﻮﺭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺁﻧﺠﺎ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ. ﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻛﺮﺥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﻄﻴﻌﻪ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﺳﺖ، ﺑﺨﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ " ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ " ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ 173 ﻩ. ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﻗﺎﺿﻲ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺴﺶ ﺍﻳﻦ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ
ﻛﻔﻌﻤﻲ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻘﻞ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻮ ﻓﺮﺝ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺎﻝ 178 ﻩ. ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ 179 ﻩ. ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﻮﺩﺍﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺳﻴﺪ، ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﻭﻱ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﻪ ﻏﻠﺎﻣﺶ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺑﺼﺮﻳﺎﻥ ﻣﻲﺭﻭﻱ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﻦ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻲﻛﻨﻲ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺰ ﻳﻜﻲ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻊ ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﻣﻲﺭﻭﻱ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻦ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻲ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻲ: ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﻮﻓﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﻲ ﺗﺎ ﻛﻬﻨﺴﺎﻟﻲ ﻭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺩﻟﺒﺎﺧﺘﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻬﺮ ﻣﻲﻭﺭﺯﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ، ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻟﺎﺯﻡ ﻣﻲﺷﻤﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺻﻲ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻳﺪ. ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ، ﻣﺼﻄﻔﻲ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺳﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻨﺎﻡ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﺁﻳﺎﺕ ﻭ ﺳﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺩﻡ، ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ، ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﭘﻴﺸﻮﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺭﻫﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻭ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭﺳت.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 جلسه سوم 📝 محور سخنرانی ✔️ اهمیت آثار
1_13906244673.mp3
39.7M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه چهارم
📝 محور سخنرانی
✔️ اثر دو انشعاب نژادی در تمام طول تاریخ؛ بنیاسماعیل و بنیاسرائیل
✔️ حضرت آدم و نوح (علیهماالسلام)؛ پدران بشریت
✔️ حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ پدر انبیاء پس از خود
✔️ ماجرای احتجاج حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و سرکشی قوم ایشان
✔️استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت فرزندی حلیم
✔️خواب حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و ذبح حضرت اسماعیل (علیهالسلام)
✔️سلام بر ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت پیامبری از صالحین
✔️کمالات جناب هاجر و رسیدن نسل مسلمانان به ایشان
✔️استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ محبوبیت بنیاسماعیل در دل مردم
✔️روضه خواندن و بیان واقعه کربلا توسط خداوند بر حضرت ابراهیم (علیهالسلام)
✔️مکالمه حضرت اسماعیل (علیهالسلام) با پدرش به هنگام ذبح
✔️خواب حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) و درد دل ایشان با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم. پس گفت: «اى قوم من! خداوند یکتا را بپرستید، که جز او معبودى براى شما نیست. آیا (از پرستش بتها) پرهیز نمى کنید؟!»
(مؤمنون/23)
*
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
جمعیّت اشرافى (و مغرور) از قوم او که کافر بودند گفتند: «این (مرد) بشرى همچون شما است، که مى خواهد بر شما برترى جوید. اگر خدا مى خواست (پیامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى کرد. ما چنین چیزى را هرگز درنیاکان خود نشنیده ایم!
(مؤمنون/24)
*
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ
او فقط مردى است که به جنونى مبتلاست. پس مدّتى درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیمارى رهایى یابد.)»
(مؤمنون/25)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۷ الی ۲۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ احتمال دیگر ای
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۳ الی ۲۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴 منطق کوردلان مغرور
از آنجا که در آیات گذشته، سخن از توحید، معرفت خداوند و دلائل عظمت او در جهان آفرینش بود، همین مطلب را در آیات مورد بحث و آیات آینده، از زبان پیامبران بزرگ و در لابلاى تاریخ آنها بیان مى کند.
نخست، از نوح(علیه السلام) نخستین پیامبر اولوا العزم و منادى توحید شروع کرده مى گوید: ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، به آنها گفت: اى قوم من! اللّه خداوند یگانه یکتا را بپرستید که غیر از او معبودى براى شما نیست (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِله غَیْرُهُ).
آیا با این بیان روشن از پرستش بت ها پرهیز نمى کنید ؟ (أَ فَلا تَتَّقُونَ).
* * *
اما جمعیت اشرافى ثروتمند و مغرور از قوم او که چشم ها را در ظاهر پر مى کنند (اما از درون خالى هستند)، و کافر شدند گفتند: این مرد تنها بشرى همچون شما است با این قید که حس برترى جوئى در او تحریک شده و مى خواهد بر شما مسلط شود و حکومت کند ! (فَقالَ الْمَلاَ ُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ).
و به این ترتیب، انسان بودنش را نخستین عیبش دانستند و به دنبال آن متهمش ساختند که او یک فرد سلطه جو است، و سخنانش از خدا و توحید و دین و آئین، همه توطئه اى است براى رسیدن به این مقصود!
سپس افزودند: اگر خدا مى خواست رسولى بفرستد حتماً فرشتگانى را براى این منظور نازل مى کرد (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لاَ َنْزَلَ مَلائِکَةً).
و براى تکمیل این استدلال واهى گفتند: ما هرگز چنین چیزى را از نیاکان پیشین خود نشنیده ایم که انسانى دعوى نبوت کند و خود را نماینده خدا بداند ! (ما سَمِعْنا بِهذا فِی آبائِنَا الأَوَّلِینَ).
* * *
ولى این سخنان بى اساس، در روح این پیامبر بزرگ اثر نکرد و همچنان به دعوت خود ادامه مى داد و نشانه اى از برترى جوئى و سلطه طلبى در کار او نبود، لذا او را به اتهام دیگرى متهم ساختند و آن اتهام جنون و دیوانگى بود که همه پیامبران الهى و رهبران راستین را در طول تاریخ به آن متهم ساختند، گفتند: او فقط مردى است که مبتلا به نوعى از جنون است باید مدتى درباره او صبر کنید تا مرگ او فرا رسد و یا از این جنون شفا یابد ! (إِنْ هُوَ إِلاّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتّى حِین).
جالب این که: آنها در این تهمت خود نسبت به این پیامبر بزرگ، تعبیر بِهِ جِنَّةٌ را (داراى نوعى جنون است) به کار بردند، تا بر این واقعیت سرپوش نهند که زندگى این پیغمبر و سخنان او همگى بهترین نشانه عقل و دانش او است در حقیقت آنها مى خواستند بگویند: همه اینها درست است، ولى جنون، فنون و چهره هاى مختلفى دارد که در بعضى مظاهر عقل نیز هست!!
جمله فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتّى حِین ممکن است اشاره به انتظار مرگ نوح باشد که مخالفان براى آن دقیقه شمارى مى کردند تا آسوده خاطر شوند، و ممکن است تأکیدى بر نسبت جنون به او، یعنى انتظار بکشید تا از این بیمارى بهبودى یابد!.(۱)
به هر حال، آنها در سخنان خود سه نوع اتهام واهى و ضد و نقیض براى نوح(علیه السلام) قائل شدند، و هر یک را دلیل بر نفى رسالت او گرفتند.
نخست این که: اصولاً ادعاى رسالت از ناحیه بشر دروغ است! چنین چیزى سابقه نداشته، اگر خدا مى خواست باید فرشتگانى بفرستد.
دیگر این که: او مرد سلطه جوئى است و این ادعا را وسیله اى براى رسیدن به این هدف قرار داده است. سوم این که: او عقل درستى ندارد و آنچه مى گوید: از این رهگذر است!.
و از آنجا که پاسخ این ایرادها و اتهامات بى اساس و پریشان همه روشن بود و در آیات دیگر قرآن نیز آمده، قرآن در اینجا سخنى در این زمینه نمى گوید.
زیرا از یکسو، مسلّم است رهبر انسان باید از جنس خود او باشد، تا با نیازها و دردها و مسائل انسان آشنائى داشته باشد، به علاوه همیشه پیامبران از جنس بشر بوده اند.
از سوى دیگر، از زندگى پیامبران به خوبى روشن مى شود که مسأله برادرى، تواضع و نفى هر گونه سلطه جوئى از بارزترین صفاتشان بوده، و عقل و هوش و درایتشان نیز حتى بر دشمنانشان آشکار بوده و در لابلاى گفته هاشان به آن اعتراف مى کردند.
✍ پی نوشت:
۱ ـ بعضى نیز گفته اند: این جمله اشاره به این است که او را مدتى به زندان بیفکنید. و بعضى گفته اند: منظور این است: فعلاً او را به حال خود رها کنید، ولى این دو تفسیر چندان صحیح به نظر نمى رسد.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
23.Mumenoon.024-26.mp3
2.71M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۴ الی ۲۶ سوره مبارکه مومنون
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۶ بخش اول 📝 وصف دین اسلام 🔭 خطبه در يك نگاه: همان گونه كه از عنوان خطبه روش
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۶ بخش اول
📝 وصف دین اسلام
↩️ در ادامه این سخن، در چند توصیف دیگر مى افزاید: «اسلام براى کسانى که از آن روشنایى بطلبند، نور (و هدایت) است و براى آنها که آن را درک کنند، مایه فهم است و براى آنها که تدبّر کنند، سرچشمه عقل است». (وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ، وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ، وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ).
از آنجا که براى رسیدن به یک حقیقت، سه مرحله وجود دارد: نخست، پیدا کردن جایگاه آن. سپس، فهمیدن. و بعد، تحلیل دقیق نمودن است. امام(علیه السلام) در سه جمله کوتاه مراحل سه گانه را بیان فرموده; نخست مى فرماید: اسلام نور درخشانى است که افراد را به سوى خود فرا مى خواند تا به آن برسند. سپس مى گوید: قابل درک است براى کسانى که آن را تعقّل کنند. و سرانجام مى فرماید: آنها که در آن تدبّر نمایند، به مغز و حقیقت آن مى رسند.
و به راستى، اسلام واجد همه این صفات است! چرا که قرآن که شرح و مبیّن اسلام است، همه جا بر دلیل و برهان و بر منطق عقل تکیه مى کند و همان گونه که در سوره مائده آیات 15 و 16 آمده است: «قَدْ جَائَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُبِینٌ * یَهْدِى بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیِهْم إِلَى صِرَاط مُسْتَقِیم; از طرف خداوند، نور و کتاب آشکارى بسوى شما آمد. خداوند به وسیله آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راههاى سلامت هدایت مى کند و به فرمان خود از تاریکى ها بسوى نور مى برد و آنها را به راه راست رهبرى مى کند».
در سه وصف دیگر مى فرماید: «اسلام نشانه اى است براى آن کس که جستجوگر و تیزبین باشد، و مایه بصیرت است براى آن کس که عزم بر درک حقیقت دارد،و درس عبرتى است براى آن کس که اندرز پذیرد». (وَ آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ، وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ).
«تَوَسَّم» از مادّه «وسم» (بر وزن رسم) به معناى اثر گذاشتن و علامت نهادن است و «متوسّم» به کسى گفته مى شود که از کمترین اثر، پى به واقعیّت ها مى برد و معادل آن در فارسى هوشیار و با فراست است. قرآن مجید مى گوید: «إِنَّ فِی ذلِکَ لآیَات لِلْمُتَوَسِّمِینَ;(4) در این مجازات هاى دردناک کافرانِ آلوده، نشانه هایى است براى هوشیاران».
در واقع، این تعبیر اشاره به نکات دقیق و باریکى است که در قرآن وجود دارد و افراد با فراست آن را درک مى کنند. در ادامه این سخن، در بیان چهار ویژگى دیگر، مى فرماید:
«(اسلام) مایه نجات کسى است که تصدیقش کند، و وسیله اطمینان آنها که بر آن توکّل و تکیه کنند، و موجب راحت و آسایش کسانى که کار خود را به آن واگذارند، و سپرى است (محکم) براى آنها که (در راه آن) صبر و استقامت به خرج دهند». (وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَکَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ، وَجُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ).
در این قسمت سخن از چهار فضیلت اخلاقى است: تصدیق و توکّل و تفویض و صبر.
تصدیقِ اسلام در اعتقاد و عمل، بى شک سبب نجات است و توکّل و اعتماد بر معارف اسلامى و برنامه هاى عملى آن، سبب اطمینان به آینده و حال در دنیا و آخرت است و تفویض امر به اصول و فروع اسلام و به تعبیرى دیگر: حرکت در سایه آن، سبب آرامش و راحتى است و صبر و استقامت در این مسیر و تحمّل شداید در حفظ عقیده و عمل به دستورات اسلام، سپرى مى سازد براى مقابله با امورى که سعادت فرد و جامعه را تهدید مى کند.
در واقع، انسان خواهان نجات و اطمینان و آرامش و امنیّت است و تمام اینها درعمل به برنامه هاى اسلامى حاصل مى شود.
در ادامه سخن، اشاره به پنج ویژگى دیگر درباره مسیر اسلام کرده، که در واقع جنبه نتیجه گیرى از اوصاف گذشته دارد. مى فرماید: «بنابراین، راههاى اسلام، واضح ترین راهها، و ورودى هاى آن، آشکارترین ورودى ها است. نشانه هایش، مرتفع، جاده هاى آن روشن، و چراغ هاى آن پر نور است». (فَهُوَ أَبْلَجُ(5) الْمَناهجِ(6)، وَ أَوْضَحُ الْوَلاَئِجِ(7); مُشْرَفُ(8) الْمَنَارِ، مُشْرِقُ الْجَوَادِّ(9)، مُضِیءُ الْمَصَابِیحِ).
✍ پی نوشت:
4. سوره حجر، آيه 75.
5. «ابلج» از مادّه «بلوج (بر وزن بلوغ) به معناى نورانى و روشن است.
6. «مناهج» جمع «منهج» به معناى جادّه واضح و مستقيم است.
7. «ولائج» جمع «وليجه» از مادّه «ولوج» به معناى داخل شدن است. بنابراين، «ولائج» به معناى درهاى ورودى مى آيد.
8. «مُشرف» از مادّه «اشراف» در اينجا به معناى مرتفع است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
⚡️نـزدیـکتـرین راه!
☀️ امام کاظم علیه السلام :
✓ «مؤمن با چيزى برتر از مواسات نسبت به مؤمن، به خداوند عز و جل نزديك نشده است، و اين، همان سخن خداى متعال است كه: «هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد، تا اين كه از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد».
⁙ «ما تَقَرَّبَ المُؤمِنُ إلَى اللّهِ عز و جل بِشَيءٍ أفضَلَ مِن مُواساةِ المُؤمِنِ، وهُوَ قَولُهُ تَعالى: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ».
📚 جامع الأحاديث للقمّي: ص١٩٢
#ایران_همدل
@Nahjolbalaghe2
ج5چهل حدیث، سابقی.mp3
10.95M
#موعظه
📝 شرح کتاب چهل حدیث مرحوم امام خمینی «ره»
📚حدیث پنجم:حسد
به کلام: استاد حسین سابقی
⬅️تعریف حسادت، اقسام آن
خوار دیدن خود، سبب اصلی حسادت است
مفاسد حسد در دنیا و عوالم پس از مرگ
راه معالجه علمی و عملی بیماری حسادت.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و نود و شش 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﻭﻓﺎﺗﺶ ﺳﻴﺪ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و نود و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ
ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺁﻧﻢ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 135]
ﺭﻭﻡ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻨﻜﺮﺍﻥ ﺑﺼﺮﻱ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﺍﻥ ﺑﺪﺭﻱ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﭘﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺧﻮﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺪ ﻛﺎﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﻧﻴﺎﻳﻨﺪ. ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﺑﻲ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻛﻢ ﺑﻬﺎ ﻛﻔﻦ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻧﺎﺻﺒﻴﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻣﺮﺍ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﭼﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺸﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﺭﺳﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺟﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻠﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﺍﺯ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﻫﺎﺋﻲ ﺑﺨﺸﺪ. (ﺍﻱ ﻏﻠﺎﻡ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﻮﺍﻧﻲ) ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﻦ ﻣﻲﺷﺘﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﭼﻮﻥ ﺳﻴﺪ ﻣﺮﺩ، ﻏﻠﺎﻡ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩ. ﺍﺯ ﺑﺼﺮﻳﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﺗﻦ ﻛﻪ ﻛﻔﻦ ﻭ ﻋﻄﺮﻱ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻴﺎﻣﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻪ 70 ﻛﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﻭ ﺭﺷﻴﺪ، ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﻔﻦ ﻭ ﺣﻨﻮﻁ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻛﻔﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻔﻦ ﺭﺷﻴﺪ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻬﺪﻱ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮ ﮔﻮﺭ ﺍﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺭﻓﺖ. ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ
ﺭﺷﻴﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ، ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻛﻔﻦ ﺭﺍ، ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻌﻴﻨﺎ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ، ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺳﻴﺪ ﻣﺮﺩ، ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻛﺮﺥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﻄﻴﻌﻪ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﺛﻪ ﻣﺮﮔﺶ، ﻛﺮﺍﻣﺘﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﺎﻧﺪﻧﻲ ﻭ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﺑﺸﻴﺮ ﺑﻦ ﻋﻤﺎﺭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺭﻣﻴﻠﻪ ﺑﻐﺪﺍﺩ، ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﻓﺎﺕ ﺳﻴﺪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻗﺼﺎﺑﺎﻥ ﻛﻮﻓﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻭﻓﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﻨﺪ، ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﻤﺴﺎﺭﺍﻥ ﺭﻓﺖ. ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻭﻓﺎﺕ ﺳﻴﺪ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 136]
ﻛﻔﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺳﻴﺪ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﻫﻤﮕﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﺁﻣﺪﻳﻢ، ﺳﻴﺪ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻣﻲﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺁﻩ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﭼﻮﻥ ﺳﻴﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﺨﻦ ﻧﻤﻲ ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻗﺒﻠﻪ ﻭ ﺳﻤﺖ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺁﻳﺎ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﻲ؟ ﺍﻳﻦ
ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ ﮔﻔﺖ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺭﮔﻪ ﺍﻱ ﺳﭙﻴﺪ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﺎﻧﻴﺶ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ " ﺟﻨﻴﻨﻪ " ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺳﭙﺮﻳﺪﻡ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺷﻴﺪ ﺑﻮﺩ. ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺟﻠﺪ ﺻﻔﺤﻪ 277
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه: 🔴 به وقت شام 🎤 جلسه چهارم 📝 محور سخنرانی ✔️ اثر دو ا
67058170c0fbc68d93cde49e_-4923684215023078970.mp3
31.77M
🎙 حجتالاسلام والمسلمین استاد امینی خواه:
🔴 به وقت شام
🎤 جلسه پنجم
📝 محور سخنرانی
✔️ دو قبلهگاه دینداران تحت حکومت دو فرزند حضرت ابراهیم (علیهالسلام):
✔️ مکه؛ پایگاه اسماعیلی حضرت ابراهیم (علیهالسلام)
✔️بیتالمَقْدِس؛ پایگاه اسحاقی حضرت ابراهیم (علیهالسلام)
✔️ اسباط؛ شعب نژادی بنیاسرائیل
✔️ قبائل؛ شعب نژادی بنیاسماعیل
✔️ خواب سیدابراهیمدمشقی و تعمیر قبر حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
✔️ به چاه انداختن حضرت یوسف (علیهالسلام) توسط بنیاسرائیل و کوچ ایشان به مصر و بردگی فرعونیان
✔️ آزادی بنیاسرائیل برای برگشت به ارض مقدسه؛ اولین خواست حضرت موسی (علیهالسلام) از فرعون
✔️ عدمهمراهی بنیاسرائیل با حضرت موسی (علیهالسلام) پشت دربهای ارض مقدسه
✔️ درخواست مجدد بنیاسرائیل از پیامبر زمان برای جهاد و بازگشت به ارض مقدسه
✔️ قتل جالوت توسط حضرت داوود (علیهالسلام) و حکومت بنیاسرائیل بر شام
✔️ حکومت حضرت داوود و سلیمان (علیهماالسلام)؛ حکومت موعود و مورد انتظار یهودیان
✔️ تحویل حکومت به موعود حقیقی از بنیاسماعیل؛ مأموریت اعلامشده توسط انبیاء بنیاسرائیل (علیهمالسلام)
✔️ یهودیان امت؛ تعبیر پیامبر اکرم (صلاللهعلیهوآله) از بنیامیه
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ
(نوح)گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آنان یارى کن.»
(مؤمنون/26)
*
فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ
ما به نوح وحى کردیم که: کشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز.
و هنگامى که فرمان ما فرا رسد، و (آب از) تنور بجوشد (که نشانه فرا رسیدن طوفان است)، از هریک (از انواع حیوانات) یک جفت در کشتى سوار کن. و (همچنین) خانواده ات را، مگرآنانى که قبلاً وعده هلاکشان داده شده [= همسر و فرزند کافرت].
و دیگر درباره ستمکاران با من سخن مگو (و شفاعت مکن)، که آنان همگى غرق خواهند شد.
(مؤمنون/27)
*
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
و هنگامى که تو و همه کسانى که با تو هستند در کشتى مستقر شدید، بگو: «ستایش مخصوص خدایى است که ما را از قوم ستمکار نجات بخشید.»
(مؤمنون/28)
*
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ
و بگو: «پروردگارا! ما را در منزلگاهى پربرکت فرود آر، و تو بهترین فرود آورندگانى.»
(مؤمنون/29)
*
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ
(آرى،) در این ماجرا (براى صاحبان عقل و اندیشه) آیات و نشانه هایى است. و ما به یقین (همگان را) آزمایش مى کنیم.
(مؤمنون/30)
@Nahjolbalaghe2