eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا بگو: «اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد. هر چند (در این کار) پشتیبان یکدیگر باشند.» (اسراء/۸۸) *** وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَىٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ما در این قرآن، به صورت هاى گوناگون براى مردم از هر چیز نمونه اى آوردیم (و همه معارف در آن جمع است). امّا بیشتر مردم جز کفر و انکار را، ابا داشتند. (اسراء/۸۹) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۸۶ و ۸۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🌧آنچه دارى از
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۸۸ و ۸۹ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 📛هیچ گاه همانند قرآن را نخواهید آورد با توجه به این که: آیات قبل و بعد در ارتباط با مباحث قرآن است، پیوند آیه مورد بحث که: با صراحت از اعجاز قرآن سخن مى گوید، با آنها نیاز به گفتگو ندارد. به علاوه، در آیات آینده، بحث مشروحى پیرامون بهانه جوئى هاى مشرکان در زمینه اعجاز و طلب معجزات گوناگون، آمده است، آیه مورد بحث در حقیقت مقدمه اى است براى بحث آینده، تا به این بهانه جویان نشان دهد که عالى ترین و زنده ترین سند حقانیت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که به صورت یک معجزه جاودانى همیشه در تاریخ مى درخشد، همین قرآن است و با وجود این قرآن، بهانه جوئى ها بى جا است! بعضى نیز خواسته اند: پیوند این آیه را با آیات گذشته، از نظر مقایسه اسرارآمیز بودن روح، با اسرار آمیز بودن قرآن، بیان کنند(۱) ولى، پیوندى را که در بالا گفتیم روشن تر به نظر مى رسد. به هر حال، خدا روى سخن را در اینجا به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مى گوید: به آنها بگو اگر تمام انسان ها و پریان اجتماع و اتفاق کنند تا همانند این قرآن را بیاورند، قادر نخواهند بود، هر چند یکدیگر را معاضدت و کمک کنند (قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاْ ِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لایَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً). این آیه، با صراحت تمام، همه جهانیان را اعم از کوچک و بزرگ، عرب و غیر عرب، انسان ها و حتى موجودات عاقل غیر انسانى، دانشمندان، فلاسفه، ادباء، مورخان، نوابغ و غیر نوابغ، خلاصه، همه را بدون استثناء، دعوت به مقابله با قرآن کرده مى گوید: اگر فکر مى کنید قرآن سخن خدا نیست و ساخته مغز بشر است، شما هم انسان هستید، همانند آن را بیاورید، و هر گاه بعد از تلاش و کوشش همگانى، خود را ناتوان یافتید، این بهترین دلیل بر معجزه بودن قرآن است. این دعوت به مقابله که در اصطلاح علماء عقائد، تحدّى نامیده مى شود یکى از ارکان هر معجزه است، و هر جا چنین تعبیرى به میان آمد، به روشنى مى فهمیم که آن موضوع، از معجزات است. * * * در این آیه چند نکته جلب توجه مى کند: ۱ ـ قبل از هر چیز، عمومى بودن دعوت به تحدّى که همه انسان ها و موجودات عاقل دیگر را فرا مى گیرد. ۲ ـ جاودانى بودن دعوت نکته دیگر است; زیرا هیچ گونه قیدى از نظر زمان در آن نیست و به این ترتیب این ندا و دعوت همان گونه که در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده است، امروز هم هست، فردا نیز خواهد بود. ۳ ـ تعبیر به اجتماع، اشاره به مسأله همکارى و همفکرى، تعاون و تعاضد است که مسلماً بازده کار انسان ها را صدها یا هزاران برابر مى کند. ۴ ـ جمله وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً (هر چند بعضى، بعض دیگر را یارى و کمک کنند) تأکید مجددى است روى مسأله همفکرى و تعاون، و ضمناً اشاره سربسته اى است به اهمیت و تأثیر این کار در پیشبرد هدف ها. ۵ ـ تعبیر به مِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ تعبیر جامعى است که شباهت و همانندى را در تمام زمینه ها مى رساند، یعنى مثل آن از نظر فصاحت، مثل آن از نظر محتوى و مثل آن از نظر انسان سازى، بحث هاى علمى، قانون هاى حیات بخش اجتماعى، تاریخ خالى از خرافات، پیشگوئى هاى مربوط به آینده و امثال آن. ۶ ـ دعوت از همه انسان ها دلیل بر این است که: در مسأله اعجاز تنها جنبه الفاظ قرآن، فصاحت و بلاغت مطرح نیست; چرا که اگر چنین بود دعوت از ناآشنایان به زبان عربى بى فایده بود. ۷ ـ یک معجزه گویا و رسا آن است که آورنده آن، مخالفان را نه تنها دعوت به مقابله کند، بلکه آنها را با وسائل مختلف، به این کار تحریک و تشویق نموده، و به اصطلاح بر سر غیرت آورد، تا آنچه را در توان دارند به کار گیرند، که نمایان شدن عجز آنها، عمق و عظمت اعجاز روشن گردد. در آیه مورد بحث این موضوع کاملاً عملى شده است، زیرا از یکسو، پاى همه انسان ها را به میان کشیده، و با تصریح به ناتوانى آنها طى جمله لایَأْتُونَ بِمِثْلِهِ آنها را برانگیخته و با جمله وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً تحریک بیشترى نموده است. ✔️پی نوشت: ۱ ـ تفسیر فى ظلال ، جلد ۵، صفحه ۳۵۸، ذیل آیه مورد بحث. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر حکمت ۳۴۴ 🔶توجه به ناپایداری دنیا 🔸زيانكاران هر دو جهان! امام عليه السلام: در اين كلا
شرح و تفسیر حکمت ۳۴۴ 🔶 توجه به ناپایداری دنیا ↩️علامه مجلسى؛ اين كلام شريف را با مقدمه پرمعنايى از آن حضرت در بحارالانوار آورده و مى فرمايد: «انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا فَإِنَّهَا عَنْ قَلِيلٍ تُزِيلُ السَّاكِنَ وَتَفْجَعُ الْمُتْرَفَ فَلا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يصْحَبُكُمْ مِنْهَا فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ وَاعْتَبَرَ وَأَبْصَرَ إِدْبَارَ مَا قَدْ أَدْبَرَ وَحُضُورَ مَا قَدْ حَضَرَ فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يكُنْ وَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ لَمْ يزَلْ وَكُلُّ مَا هُوَ آتٍ قَرِيبٌ...؛ (اى مردم!) به دنيا نگاه زاهدانه كنيد، چراكه به زودى ساكنان خود را زائل مى كند و مترفان و ثروتمندان بى درد را ناگهان گرفتار مى سازد، بنابراين فزونى آنچه مايه اعجاب شماست در دنيا شما را نفريبد، زيرا بسيار كم با شما خواهد بود. خداوند رحمت كند كسى را كه فكر مى كند و عبرت مى گيرد و به پشت كردن آنچه از دنيا پشت كرده و حضور آنچه حاضر است نظر مى كند. گويى آنچه در دنيا موجود است به زودى نابود مى شود و آنچه در آخرت است همواره باقى است. (بدانيد) آنچه مى آيد نزديك است به وقوع بپيوندد». سپس جمله هاى بالا را تا آخر ذكر مى كند. امام عليه السلام: حال اينگونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است، زيرا انسان گاه بهره اى مى برد؛ ولى به دنبال آن گرفتار خسارت مهمى مى شود؛ مانند اينكه غذاى بسيار لذيذى مى خورد و به دنبال آن گرفتار بيمارى هايى مى گردد. اين خسران است اما نه خسران مبين. يا اينكه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند. اين هم ممكن است ازنظر ظاهربينان خسران مبين نباشد. «خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروتهايى گردآورى وكاخهايى بنا مى كند و بى آنكه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست. اين، «خسران مبين» است كه امام عليه السلام با استفاده از آيات قرآن در بالا به آن اشاره فرموده است. از آنجا كه بسيارند كسانى كه به همين سرنوشت گرفتار مى شوند و انسان نمى داند جزء كدامين دسته است، جاى آن دارد كه به هوش آيد و به جبران گذشته بپردازد. شاهد گوياى اين مطلب داستانى است كه طبرى در كتاب خود در حوادث سال 61 نقل مى كند وى مى گويد: عبيدالله بن زياد پس از اقدام عمر سعد به قتل امام حسين عليه السلام به او گفت: آن نامه اى كه به تو نوشتم و دستور قتل حسين را دادم كجاست؟ (گويا مى خواست آن را بازپس بگيرد و خود را از مسئوليت آن جدا كند) عمر گفت: من دستور تو را انجام دادم ولى آن نامه از بين رفت. ابن زياد گفت: حتمآ بايد آن نامه را بياورى. عمر باز هم گفت: نامه از بين رفته است. ابن زياد گفت: به خدا سوگند بايد نامه را بياورى. عمر گفت: به خدا قسم اين نامه حتى به دست پيرزنان قريش هم رسيده است تا عذر مرا در مدينه بر آنها آشكار سازد. به خدا سوگند من تو را نصيحتى درباره حسين كردم؛ نصيحتى كه اگر به پدرم سعد بن ابى وقاص كرده بودم حق او ادا شده بود. عثمان بن زياد، برادر عبيدالله بن زياد در آنجا حاضر بود گفت: عمر راست مى گويد. به خدا سوگند من دوست داشتم كه تمام طايفه بنى زياد تا روز قيامت در بينى مردانشان مهارى بود و حسين به وسيله آنها به قتل نمى رسيد. راوى اين روايت مى گويد: به خدا سوگند عبيدالله بن زياد اين سخن را كه شنيد سكوت كرد و انكار نكرد. آرى او هم مى دانست كه مصداق خسر الدنيا والآخرة شده است. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: الطِّيبُ يَشُدُّ القَلبَ بوىِ خوش، قلب را تقويت مى كند الكافی جلد6 صفحه510 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️طبق آیات و روایات فرمانداران تمام جهان بعد از ظهور ایرانیها خواهند بود... 🎥 استاد پناهیان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و چهل و سه 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ﻗﺮﻳﻨﻪ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ- ﺳﺨﻨﻲ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و چهل و چهار 🔷 ﻗﺮﻳﻨﻪ ﭼﻬﺎﺭﺩﻡ- ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ 63 ﻭ 73 ﺝ 1 ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪ، ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺑﻄﺮﻕ ﺑﺴﻴﺎﺭﺵ ﻛﻪ: ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﻧﻤﻮﺩ، ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﻋﺮﺍﻕ، ﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺖ (ﺍﺯ ﺳﺨﻦ ﭼﻴﻨﻲ ﻭ ﻧﻔﺎﻕ) ﺩﺍﻣﺎﺩﺵ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻛﻲ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﻳﻤﻦ ﻫﺴﺘﻲ. ﺯﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻲ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﺟﺤﻔﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﭘﺲ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﺍﺯ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ) ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ... ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ. ﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 53 ﺝ 1 ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﻟﻌﻠﺎ ﻛﻪ ﺑﺰﻫﺮﻱ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺭﺍ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺷﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﻨﻤﺎ، ﻭ ﺩﺭ ﺹ 183 ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺠﻠﺪ ﺍﺯ ﺳﻌﻴﺪ ﺑﻦ ﻣﺴﻴﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺴﻌﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻭﻗﺎﺹ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻤﻮﺿﻮﻋﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﻮﺍﻝ ﻛﻨﻢ ﻭﻟﻲ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﻣﻴﻜﻨﻢ. ﮔﻔﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ ﺳﻮﺍﻝ ﻛﻦ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﻱ ﺗﻮﺍﻡ. ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﺪﻳﺚ (ﻏﺪﻳﺮ) ﻣﻌﻨﺎﺋﻲ ﻣﺘﺒﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺗﺮﺱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺻﻲ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺩﺭ ﺷﺎﻡ ﺑﺎﻭ ﺑﺪﻱ ﻭ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﺮﺳﺪ. ﻭ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺍﺯ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﻛﺮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺭﻭﺋﻲ ﻭ ﺿﺪﻳﺖ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻋﺮﺍﻗﻴﻴﻦ ﺍﺯ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻟﺬﺍ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺎﺵ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩ ﺗﺎ (ﻃﺮﻑ) ﺑﺎﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﺩﺍﺩ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ. ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻥ ﻓﺮﺽ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺣﺪﻳﺚ (ﻣﻮﻟﻲ) ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻣﺒﺘﺬﻝ ﻭ ﺷﺎﻳﻊ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻘﺎﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻴﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺪﺍﻧﺴﺒﺐ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﻮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻣﻴﻴﺎﺑﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻭ ﻣﺘﺤﺪ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا