قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۹۴ و ۹۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸بهانه همگونى
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیه های ۹۴ و ۹۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️از سوى دیگر، رهبر باید همه دردها، نیازها، و خواسته هاى پیروان خود را به خوبى درک کند، تا براى درمان و پاسخگوئى به آن آماده باشد، و مشمول گفته شاعر: آگه نئى از حال من، مشکل همین است نگردد.
مخصوصاً به همین دلیل، پیامبران از میان توده هاى مردم برخاسته اند، و دوران هائى از سخت ترین نوع زندگى را غالباً تحمل کرده اند، تا همه تلخى هاى زندگى را بچشند و حقایق دردناک را لمس کنند و خود را براى درمان آنها آماده و مهیا سازند.
* * *
نکته ها:
۱ ـ جمله وَ ما مَنَعَ النّاسَ... مى گوید: تنها مانع ایمان آنها همین بهانه جوئى بوده، ولى این تعبیر، دلیل بر انحصار نیست بلکه براى تأکید و بیان اهمیت موضوع است.
۲ ـ تعبیر به مَلائِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ در میان مفسران مورد بحث واقع شده، و تفسیرهاى متعددى براى آن گفته اند:
بعضى آن را اشاره به گفتار عرب جاهلى دانسته اند که، مى گفتند: ما در این جزیره ساکن بودیم، و زندگى آرامى داشتیم، محمّد آمد آرامش ما را بر هم زد، قرآن مى گوید: حتى اگر فرشتگانى در زمین بودند و چنین آرامش کاذبى را که مدعى هستند، داشتند ما پیامبرى از جنس خودشان براى آنها مى فرستادیم.
بعضى دیگر آن را به معنى اطمینان به دنیا و لذات آن و کناره گیرى از هر گونه آئین و مذهب تفسیر کرده اند.
و سرانجام بعضى آن را به معنى سکونت و توطّن در زمین گرفته اند.
ولى این احتمال قوى به نظر مى رسد که: منظور آن است: حتى اگر فرشتگان، در زمین زندگى مى کردند، و زندگى آرام، خالى از تصادم، خصومت و کشمکش داشتند، باز هم نیاز به وجود رهبرى از جنس خود پیدا مى کردند; چرا که ارسال پیامبران تنها براى پایان دادن به ناآرامى ها و ایجاد آرامش در زندگى مادّى نیست، بلکه همه اینها مقدمه اى است براى پیمودن راه تکامل و پرورش، در زمینه هاى معنوى و انسانى و این نیاز به رهبر الهى دارد.
۳ ـ علامه طباطبائى در تفسیر المیزان از کلمه أرض در آیه فوق، چنین استفاده مى کند: طبیعت زندگى مادى در روى زمین، طبیعت نیاز به وجود پیامبر است، و بدون آن زندگى هرگز سامان نمى پذیرد.
علاوه، این کلمه را اشاره لطیفى به مسأله جاذبه زمین مى داند; چرا که راه رفتن توأم با آرامش و اطمینان، بدون وجود آن امکان پذیر نیست.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۴۵ 🔹نعمت عدم توانايى بر گناه: ↩️قابل توجه است كه در غررالحكم (همانگونه كه در م
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۴۶
🔺نتیجه درخواست از مردم
❌تا مى توانى از كسى تقاضا مكن:
امام عليه السلام درباره تقاضا نزد اشخاص مختلف نكته جالبى را بيان مى كند ومى فرمايد: «آبرويت جامد است و تقاضا آن را آب كرده و فرو مى ريزد. ببين آن را نزد كه فرو مى ريزى»؛ (مَاءُ وَجْهِکَ جَامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ، فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ).
«ماءُ وَجْه» كه ترجمه تحت اللفظى آن «آبرو» است دقيقآ در فارسى و عربى معناى يكسان دارد. آبرو عبارت از احترام و شخصيت انسان است؛ شخص آبرومند كسى است كه در جامعه محترم باشد و به ديده احترام به او بنگرند، براى سخنش اهميت قائل باشند و در مشكلات به سراغ او بروند. چرا اين ويژگى نامش آبرو است؟ شايد ـ همانگونه كه بعضى از شارحان نهج البلاغه اشاره كرده اند ـ دليلش اين باشد كه انسان هنگامى كه از كسى تقاضايى مى كند، يا حادثه نامطلوبى اتفاق مى افتد از شرم و حيا چهره او برافروخته شده و عرق بر صورتش جارى مى شود، به اندازه اى كه گاه از صورت مى چكد. اين درواقع آب صورت است كه به تناسب واژه «آبرو» يا «ماء الوجه» بر آن اطلاق شده است. به هر روى، امام عليه السلام مى فرمايد: آب صورت تو در حال عادى جامد است. هنگامى كه از ديگرى تقاضا مى كنى مايع شده و فرو مى ريزد. بنگر نزد چه كسى آن را فرو مى ريزى. اشاره به اينكه انسان تا مى تواند نبايد از كسى تقاضايى كند و آبروى خود را در آن راه بريزد؛ اما اگر روزى ناچار شد، بايد كسى را براى تقاضا كردن برگزيند كه شايسته آن باشد و لااقل آبروى خود را نزد انسان باشخصيتى فروريخته باشد.
در حديثى مى خوانيم كه «حارث همدانى» (از ياران خاص اميرمومنان على عليه السلام) مى گويد: شبى نزد آن حضرت به گفتگو نشسته بودم. عرض كردم : حاجتى دارم. امام عليه السلام فرمود: مرا شايسته دانستى كه حاجت خود را از من بخواهى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: خدا تو را جزاى خير دهد. سپس برخاست و چراغ را خاموش كرد و نشست. بعد فرمود: چراغ را براى اين خاموش كردم كه ذلت عرض حاجت را در صورت تو نبينم. اكنون بگو چه مى خواهى، زيرا از پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله شنيدم مى فرمود: حوائج مردم امانت الهى در سينه بندگان است. كسى كه آن را بپوشاند عبادتى براى او محسوب مى شود و كسى كه آن را افشا كند لازم است براى انجام آن حاجت تلاش كند.
در اين زمينه، احاديث فراوانى در منابع مختلف اسلامى آمده است: از جمله در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم: «لَوْ يعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِى الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً وَلَوْ يعْلَمُ الْمُعْطِى مَا فِى الْعَطِيةِ مَا رَدَّ أَحَدٌ أَحَداً؛ اگر تقاضا كننده مى دانست تقاضا كردن چه عيوبى دارد هيچكس از ديگرى تقاضايى نمى كرد واگر شخص بخشنده مى دانست چه فضيلتى در عطيه است هيچكس ديگرى را محروم نمى ساخت».
نقطه مقابل سوال، «تعفف» است كه قرآن مجيد جمعى از فقرا و نيازمندان را براى داشتن آن ستوده، مى فرمايد: «(لِلفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لاَيَسْتَطِيعُونَ ضَرْبآ فِى الاَْرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافآ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللهَ بِهِ عَلِيمٌ)؛ (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند؛ (وتوجّه به آيين خدا، آنها را از وطن هاى خويش آواره ساخته؛ و شركت در ميدانِ جهاد، به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به كسب و تجارتى بزنند؛) نمى توانند مسافرتى كنند (و سرمايه اى به دست آورند؛) و از شدّت خويشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بى نياز مى پندارند؛ امّا آنها را از چهره هايشان مى شناسى؛ و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى خواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هرچيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است». يعنى با اينكه آثار فقر به هر حال در چهره آنها نمايان است؛ اما حاضر نيستند از كسى سوال و تقاضايى كنند.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✅ بهترین چیز برای زنان از زبان بانوی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها
🏴شهادت بانوی دو عالم و مادر سید جوانان اهل بشت تسلیت باد
#حجاب
@Nahjolbalaghe2
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها
🎥 آیت الله ناصری
🏴شهادت ام ابیها تسلیت باد
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و چهل و نه 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺳﺨﻦ- ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و پنجاه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻭﺍﻧﮕﻬﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﺮﺽ ﺻﺤﺖ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﻣﻌﻨﻲ ﻭ ﺣﺠﻴﺖ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺧﺼﻢ (ﻃﺮﻑ ﻣﺨﺎﻟﻒ) ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ، ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﺁﺷﻜﺎﺭ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻭﻱ (ﻣﺠﻬﻮﻝ) ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ: ﺁﻥ ﻣﻌﻨﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺳﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﻪ ﻣﻮﻟﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺁﻧﺮﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ، ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻌﻨﺎﺋﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ (ﺧﺎﺻﻲ) ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﻣﻌﻨﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﺣﺘﻲ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺎﻣﻪ، ﻭ ﺩﺍﺭﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺼﻮﺭﺕ، ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﻳﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺟﺎﺭﻱ ﻣﺠﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻣﻮﻟﻲ. ﻭ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ
ﭼﻮﻥ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻣﺖ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﺍﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻭ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﻟﻔﻈﻲ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﺑﺎﻣﻮﺭ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﻭ ﻋﻮﺍﻗﺐ ﻭﺧﻴﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺙ ﺿﺪﻳﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻭ ﺑﺮﭘﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﻭﺍﻫﻲ ﻭ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭﻱ ﻫﺎﺋﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﺻﻠﺎﺣﻲ ﺍﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺮﻭ، ﺁﻥ ﻣﺠﻤﻊ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ (ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻤﻊ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻭﺻﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺩﻳﻦ ﻭ ﻗﺮﺏ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻭ ﺑﺎﻭ، ﻭ ﺍﻫﻠﻴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺠﻠﺎﻟﺖ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﺍﺣﺪﻱ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﮕﻔﺘﺎﺭ ﻳﺎ ﻛﺮﺩﺍﺭﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ (ﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ) ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﻳﮕﺮﺍﻧﺴﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻣﺮ ﺍﻭ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻭﺳﺖ، ﻭ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﺨﺺ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮ ﻣﺴﻴﺮ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺳﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﺪ، ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﺸﻜﻴﻠﺎﺕ ﻭ ﺗﺼﺮﻳﺤﺎﺕ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻭ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﻟﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮ ﺍﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺳﻨﻦ ﻭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﺧﻄﺒﻪ ﻛﻪ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻃﺮﻕ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻭ ﺿﺪﻳﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ (ﺑﻬﺮ ﻋﺬﺭ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪ) ﻗﻄﻊ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺟﺪ ﻭ ﺟﻬﺪ ﺩﺭ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻔﺎﺩ ﺁﻥ ﺩﺭﻳﻎ ﻧﻨﻤﻮﺩﻳﻢ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
🎥مهدی رسولی
@Nahjolbalaghe2