مداحی_آنلاین_آداب_خوب_صحبت_کردن.mp3
6.22M
#موعظه
✅ آداب خوب صحبت کردن
🎙حجت الاسلام فرحزاد
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و شش 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﺑﻦ ﻣﻌﻴﻦ ﻭ ﻋﺠﻠﻲ ﻭﻋﺪﻩ ﺍﻱ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ 12- ﻫﺰﻳﻞ ﺑﻦ ﺷﺮﺟﻴﻞ ﺍﺯ ﺩﻱ ﻛﻮﻓﻲ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺣﻠﻴﻪ ﺍﻟﺎﻭﻟﻴﺎ ﺟﻠﺪ 5 ﺹ 24 ﻭ ﺍﻟﺎﺻﺎﺑﻪ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 620 ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 13- ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﻩ ﻏﻠﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 11 ﻛﺘﺎﺏ ﺗﻬﺬﻳﺐ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺹ 141 ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻱ ﺍﺯ ﻗﻴﺲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﻭﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻗﺒﻠﺎ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﻳﻢ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺩﺍﺭ ﻗﻄﻨﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ. 14- ﺍﺑﻮﻧﺨﻴﻊ ﻳﺴﺎﺭ ﺛﻘﻔﻲ ﻣﻜﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 109 ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ0 ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺗﻬﺬﻳﺒﺶ ﺍﺯ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺛﻘﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﭼﻬﺎﺭﻡ "ﺍﺳﺪ ﺍﻟﻐﺎﺑﻪ" ﺹ 215 ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻗﻴﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺁﻧﺠﻀﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﮔﺮ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﺛﺮﻳﺎ ﻭ ﺑﺎﻥ ﭼﺴﺒﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﻓﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻳﺎﻓﺖ.
ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺷﻴﺮﺍﺯﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺳﺎﻝ 407 ﺩﺭ "ﺍﻟﺎﻟﻘﺎﺏ" ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﻱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺹ 4 ﻛﺘﺎﺏ ﺗﺒﻴﻴﺾ ﺍﻟﺼﺤﻴﻔﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۲۴ الی ۳۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ خواسته هاى حساب
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۲۴ الی ۳۶
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ آنگاه مخصوصاً انگشت روى برادر خویش گذاشت و عرضه داشت: این مسئولیت را به برادرم هارون بده (هارُونُ أَخِی).
هارون: طبق نقل بعضى از مفسران، برادر بزرگتر موسى(علیه السلام) بود و سه سال با او فاصله سنى داشت، قامتى بلند و رسا، زبانى گویا و درک عالى داشت و سه سال قبل از وفات موسى ، دنیا را ترک گفت.(۳)
او از پیامبران مرسل بود، چنان که در آیه ۴۵ سوره مؤمنون مى خوانیم: ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى وَ أَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطان مُبِین .
و نیز داراى نور و روشنائى باطنى و وسیله تشخیص حق از باطل بود چنان که در آیه ۴۸ سوره انبیاء مى خوانیم: وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً .
بالاخره او پیامبرى بود که خداوند از باب رحمتش به موسى(علیه السلام) بخشید وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِیّاً .(۴)
او دوش به دوش برادرش موسى در انجام این رسالت سنگین، تلاش مى کرد.
درست است که موسى(علیه السلام) در آن شب تاریک، در آن وادى مقدس، که این تقاضا را از خدا به هنگام دریافت فرمان رسالت مى کند، بیش از ده سال از وطن خود دور مانده بود، ولى قاعدتاً ارتباطش به طور کامل از برادرش در این مدت قطع نشده بود، که با این صراحت و روشنى از او سخن مى گوید و از درگاه خدا تقاضاى شرکت او در این برنامه بزرگ مى کند.
* * *
سپس موسى هدف خود را از تعیین هارون به وزارت و معاونت چنین بیان مى کند: خداوندا! پشتم را با او محکم کن (اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی).
أَزْر در اصل، از ماده اِزار به معنى لباس گرفته شده است، مخصوصاً به لباسى گفته مى شود که، بند آن را بر کمر گره مى زنند، به همین جهت گاهى این کلمه، به کمر، یا قوت و قدرت نیز اطلاق شده است.
* * *
و براى تکمیل این مقصد، تقاضا مى کند او را در کار من شریک گردان (وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی).
هم شریک در مقام رسالت باشد، و هم در پیاده کردن این برنامه بزرگ شرکت جوید، ولى به هر حال او پیرو موسى(علیه السلام) در تمام برنامه ها بود و موسى امام و پیشواى او.
* * *
سرانجام نتیجه خواسته هاى خود را چنین بیان مى کند: تا تو را بسیار تسبیح گوئیم (کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً).
* * *
و تو را بسیار یاد کنیم (وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً).
* * *
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بوده اى (إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً).
تو نیازهاى ما را به خوبى مى دانى، و به مشکلات این راه از هر کس آگاهترى ما از تو مى خواهیم که ما را در اطاعت فرمانت قدرت بخشى، و به انجام وظائف و تعهدها و مسئولیت هایمان موفق و پیروز دارى.
* * *
از آنجا که موسى(علیه السلام) در این تقاضاهاى مخلصانه اش، نظرى جز خدمت بیشتر و کامل تر نداشت، خداوند تقاضاى او را در همان وقت اجابت فرمود به او گفت: آنچه را خواسته بودى به تو داده شد، اى موسى ! (قالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسى).
در واقع در این لحظات حساس و سرنوشت ساز، که موسى(علیه السلام) براى نخستین بار بر بساط میهمانى خداوند بزرگ گام مى نهاد، هر چه لازم داشت یک جا از او درخواست کرد، و او نیز مهمانش را بى نهایت گرامى داشت و همه خواسته هاى او را در یک جمله کوتاه با ندائى حیات بخش اجابت کرد، بى آن که در آن قید و شرط یا چون و چرائى کند، و با تکرار نام موسى(علیه السلام) که هر گونه ابهامى را از دل مى زداید آن را تکمیل فرموده، و چه شوق انگیز و افتخار آفرین است که نام بنده در گفتار مولى تکرار گردد.
✍ پی نوشت:
۳ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث.
۴ ـ مریم، آیه ۵۳.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام علی علیه السلام:
🔸اهل دنیا چون کاروانی باشندکه هنوز بارانداز نکرده،
کاروانسالارشان بانگ برمی دارد که بار بندند و بروند
📖قسمتی از حکمت ۴۱۵ نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 12- ﻫﺰﻳﻞ ﺑﻦ ﺷﺮﺟﻴﻞ ﺍﺯ ﺩ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
✍ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻗﻴﺲ ﻭ ﻣﻜﺎﺗﺒﺎﺕ ﺁﻧﺎﻥ
ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻧﻮﻳﺴﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﺻﻔﻴﻦ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﻓﺮﺟﺎﻡ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻋﻠﻲ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﻭ ﻗﻴﺲ ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻣﺼﺮﻱ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﺎﻛﻲ ﺑﺴﺮ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭﺗﺮﺱ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎﻣﺘﺮﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻬﺮ ﻗﻴﻤﺖ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻳﺪﻗﻴﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻠﻲ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﺨﺮﺩ، ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺑﺪﻭ ﻧﮕﺎﺷﺖ: ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺎﻋﺜﻤﺎﻥ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭﻣﻘﺪﻡ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﻭ ﺻﻠﺎﺣﻴﺖ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺨﺺ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻓﺤﺶ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻴﮕﻨﺎﻫﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﺒﻌﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻳﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻜﺎﺭﻫﺎ ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻣﻴﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺸﺘﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻣﺒﺎﺡ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺘﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ ﻗﻴﺲ ﺍﺯ ﻛﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﻤﺎ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﺴﻮﻱ ﺧﺪﺍﻳﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻭ
ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻛﻦ ﺍﮔﺮ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻛﺸﺘﻦ ﻓﺮﺩ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻧﻲ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺗﻮ ﻋﻠﻲ ﻣﺎ ﺑﻴﻘﻴﻦ ﻣﻴﺪﺍﻧﻴﻢ ﻛﻪ ﻭﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﻳﻚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮ ﻛﺸﺘﻦ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﻭﺍﺩﺍﺭﺷﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﺷﺮﻳﻚ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﻱ ﻗﻴﺲ ﺍﮔﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻲ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻱ ﺑﻴﺎ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﺠﻨﮕﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻧﺼﻴﺒﻢ ﺷﺪ ﻭ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺣﺠﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺗﻮﻣﺎﻳﻞ ﺑﺎﺷﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻣﺎﻡ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﺑﺘﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۲۴ الی ۳۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ آنگاه مخصوصاً
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۲۴ الی ۳۶
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✔️ نکته ها:
۱ ـ شرائط رهبرى انقلاب
بدون شک، دگرگونى بنیادى در نظام جوامع بشرى و تغییر ارزش هاى مادى و شرک آلود، به ارزش هاى معنوى و انسانى، مخصوصاً در آنجا که راه آن از میان قلمرو فراعنه و خودکامگان مى گذرد، کار ساده اى نیست، نیاز به آمادگى روحى و جسمى، قدرت تفکر و نیروى بیان، روشنى راه، امدادهاى الهى، و داشتن یار و یاور مورد اطمینان و قدرتمند دارد.
اینها همان امورى است که موسى(علیه السلام) در تقاضاهاى نخستین خود در همان آغاز رسالت بزرگ، از خداى خود خواست. اینها خود بیانگر آن است که موسى(علیه السلام) حتى قبل از نبوت، روحى بیدار و آماده داشت.
و نیز روشنگر این حقیقت است که: به ابعاد مسئولیتش به خوبى واقف بود، و مى دانست در آن شرائط خاص، باید با چه ابزارى به میدان برود، تا توانائى مبارزه با نظام هاى فرعونى داشته باشد.
و این الگوئى است براى همه رهبران الهى در هر عصر و زمان، و براى همه رهروان این راه.
* * *
۲ ـ مبارزه با طغیانگران
بدون تردید فرعون داراى نقاط انحرافى فراوانى بود، کافر بود، بت پرست بود، ظالم و بیدادگر بود و... ولى قرآن از میان همه این انحرافات مسأله طغیان او را مطرح مى کند (إِنَّهُ طَغى); چرا که روح طغیان و گردن کشى در برابر فرمان حق، عصاره همه این انحرافات و جامع تمام آنها است.
ضمناً روشن مى شود که: هدف انبیاء در درجه اول، مبارزه با طاغوت ها و مستکبران است، و این درست بر خلاف تحلیلى است که مارکسیست ها درباره مذهب دارند و آن را در خدمت طغیانگران و استعمار پیشگان مى دانند.
ممکن است گفتار آنها درباره مذاهب ساختگى تخدیرى، صحیح باشد، ولى تاریخ انبیاى راستین، با صراحت تمام، پندارهاى واهى آنها را در مورد مذاهب آسمانى صددرصد نفى مى کند، مخصوصاً قیام موسى بن عمران(علیه السلام)شاهد گویائى است در این رابطه.
* * *
۳ ـ براى هر کار برنامه و وسیله لازم است
درس دیگرى که این فراز از زندگى موسى(علیه السلام) به ما مى دهد این است که: حتى پیامبران، با داشتن آن همه معجزات براى پیشرفت کار خود، از وسائل عادى، کمک مى گرفتند، از بیان رسا و مؤثر، از نیروى فکرى و جسمى معاونان.
بنا نیست ما در زندگى، همیشه در انتظار معجزه ها باشیم، باید برنامه و وسائل کار را آماده کرد و از طرق طبیعى به پیشروى ادامه داد، و آنجا که کارها گره مى خورد، باید در انتظار لطف الهى بود!
* * *
۴ ـ تسبیح و ذکر
چنان که در آیات فوق خواندیم، موسى(علیه السلام) هدف نهائى خواسته هاى خود را این قرار مى دهد که: تو را بسیار تسبیح گوئیم و تو را بسیار یاد نمائیم .
روشن است تسبیح به معنى پیراستن خداوند از تهمت شرک و نقائص امکانى مى باشد، و نیز روشن است منظور موسى(علیه السلام) آن نبوده که جمله سبحان اللّه را پشت سر هم تکرار کند، بلکه هدف پیاده کردن حقیقت آن در جامعه آلوده آن زمان بوده است، بتها را برچیند، بتخانه ها را ویران کند، مغزها را از افکار شرک آلود بشوید، و نقائص مادى و معنوى را برطرف سازد.
به دنبال آن، ذکر خدا، یاد او، یاد صفات او را در دل ها زنده کند، و صفات الهى را در سطح جامعه پرتوافکن سازد، تکیه بر کلمه کَثِیراً نشان مى دهد که: مى خواهد آن را همگانى و عمومى و از اختصاص به دایره محدودى خارج سازد.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
شرح و تفسیر خطبه ۹۳ بخش اول ✅ علم امام علی علیه السلام ↩️ "سپس امام(علیه السلام) به دو نکته دیگر د
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۳ بخش اول
✅علم امام علی علیه السلام
↩️ "ابن ابى الحدید» در ذیل خطبه مورد بحث نکته جالبى دارد و آن اینکه مى گوید: «امام(علیه السلام) در این خطبه، به خدا سوگند یاد مى کند که از هر حادثه اى تا قیامت از او سؤال کنند، از تمام آنها خبر مى دهد و حتّى جزئیّات آن را بازگو مى کند». سپس مى افزاید: «این سخن از آن حضرت نه به معناى ادّعاى ربوبیّت است، نه به معناى ادّعاى نبوّت; بلکه امام مى فرمود اینها را با تعلیم پیامبر فرا گرفته است» و بعد مى گوید: «ما این سخن را بارها آزموده ایم و کاملا مطابق واقعیّت دیده ایم و به صدق دعوى آن حضرت پى برده ایم; مانند اِخبار از ضربت خوردن آن حضرت به گونه اى که محاسن مبارکش با خون سرش خضاب شود و اِخبار از قتل امام حسین(علیه السلام) و سخنى را که هنگام عبور از کربلا فرمود و اخبار به حکومت «معاویه» و جریان «حجّاج» و سرانجامِ کار «خوارج» در «نهروان» و اخبارى که درباره بعضى از یارانش داد که بعضى کشته مى شوند و بعضى به دار آویخته مى شوند و خبرهاى مربوط به جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین و اِخبار از عدّه لشکرى که از کوفه به یارى او مى آید، در آن هنگام که مى خواست براى خاموش کردن فتنه طلحه و زبیر و عایشه به بصره برود و خبرى که درباره آینده «عبدالله بن زبیر» داد و ماجراى ویران شدن «بصره» با غرقاب و رفتن به زیرِ آب و هلاک شدن مردم در فتنه «زنج» و نیز پرچم هاى سیاهى که از سوى خراسان حرکت مى کند (جریان ابومسلم و عبّاسیان)...» (و اخبار فراوان دیگرى که ابن ابى الحدید مشروحاً آن را ذکر کرده و ما به خاطر پیش گیرى از اطاله سخن آن را تلخیص نمودیم). (12)
این گواهى کسى است که به امامت آن حضرت به عنوان یک پیشواى معصوم اعتقادى ندارد; ولى مسئله از نظر ما بسیار روشن تر است; زیرا ائمه معصومین(علیهم السلام) هم وارث علوم فراوانى از پیامبر اسلام بودند; هم حقایق تازه اى را از قرآن درک مى کردند که دیگران درک نمى کنند و هم الهامات غیبى بر قلب آنها وارد مى شد. درباره وسعت علم امام باز هم ذیل خطبه هاى مناسب بحث خواهیم کرد.
✍پی نوشت.
12. براى آگاهى بيشتر، به شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7، صفحه 47 - 50 مراجعه شود.
↩️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام علی علیه السلام:
همنشینی با اهل لهو مایه فراموشی قرآن و حضور شیطان است.
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
❓ چرا نیاز است امام معصوم دوران غیبت داشته باشد؟
🎥 حامد کاشانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و هشت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ✍ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻗﻴﺲ ﻭ ﻣﻜﺎﺗﺒﺎﺕ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و نه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
✍ﻗﻴﺲ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺖ
ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮ ﺑﻤﻦ ﺭﺳﻴﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻱ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﺁﻥ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺧﺎﻟﺘﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺕ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻣﻦ ﻋﻠﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﺸﻮﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻱ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﻴﺰ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻃﻠﺎﻋﻲ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺑﺨﺪﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﻭ
ﺍﺳﺖ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﺜﻴﺮﻩ ﻭﻗﺒﻴﻠﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺠﻨﮓ ﻋﻠﻲ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺭﺍﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﻤﻦ ﺑﺪﻫﻲ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻢ ﻭ ﻓﻜﺮﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﻜﻨﻢ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﺨﺮﺝ ﺩﺍﺩ، ﻣﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺑﺘﻮ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺿﻲ ﺑﺎﺷﻲ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﺎﻭ ﻧﻮﺷﺖ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ: ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﺨﻮﺩ ﻧﺪﻳﺪﻡ ﺗﺎﻣﻬﻴﺎﻱ ﺳﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﻠﺢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﻧﺒﻮﺩﻱ ﺗﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺷﻮﻡ، ﺗﻮ ﺭﺍﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﻗﺼﺎﺑﻲ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻲﺑﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺗﻔﺎﻭﺗﻲ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﻱ ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺷﺨﺼﻲ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﻳﺐ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻫﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺯﻭﺭﻣﻨﺪ ﻭ ﻳﻜﻪ ﺗﺎﺯﺍﻥ ﻟﺎﻳﻘﻲ ﺩﺭ ﺭﻛﺎﺏ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺘﻮ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩﻡ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻲ ﺑﺘﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﻫﻲ ﺍﺳﺒﺎﻥ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ
ﺳﺮ ﺗﻮ ﻣﻲﺗﺎﺯﻡ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﺮ ﺑﻠﺎ ﺑﺴﺮ ﺗﻮ ﺁﻣﺪ ﻣﻘﺼﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2