eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش چهارم 🔴 حکومت ظالمان ↩️ سپس امام(عليه السلام) به رهبر اين حکومت خودکا
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۸ بخش پنجم ⚡️بیدار شوید ⚡️بيدار شويد آينده شومى در پيش است! امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه، به دنبال پيش بينى حوادث سخت و دردناک - که در آينده دامن مسلمين را مى گيرد - طرق دور ماندن از آن، يا حداقل، کم کردن ضايعات آن را به اصحابش تعليم مى دهد. نخست براى جلب توجّه آنان فرياد مى زند: «مذاهب و روش هاى گمراه کننده شما را به کجا مى برد؟ تاريکى ها و ظلمت ها تا کى شما را سرگردان مى سازد؟ و دروغ پردازى ها تا کى شما را مى فريبد؟ از کجا در شما نفوذ مى کنند و چگونه شما را از راه منحرف مى سازند؟ (کى مى خواهيد بيدار شويد و پيام حق را بشنويد؟!)». (أَيْنَ تَذْهَبُ بِکُمُ الْمَذَاهِبُ، وَ تَتِيهُ بِکُمُ الْغَيَاهِبُ وَ تَخْدَعُکُمُ الْکَوَاذِبُ؟ وَ مِنْ أَيْنَ تُؤْتَوْنَ، وَ أَنَّى تُؤْفَکُونَ؟). و به اين ترتيب، اين معلّم بزرگ و رهبر آسمانى مخاطبين خود را از خواب غفلت بيدار و آماده شنيدن سخنان حق مى کند و در ادامه سخن آنها را متوجّه مسئله مرگ و پايان عمر و بازگشت اعمال مى کند و مى فرمايد: «براى هر اجل و سرآمدى، نوشته اى مقرر شده، و براى هر غيبتى، بازگشتى (عمر شما پايان مى پذيرد، و اعمالتان در برابر شما ظاهر مى شود)». (فَلِکُلِّ أَجَل کِتَابٌ، وَ لِکُلِّ غَيْبَة إِيَابٌ). اشاره به اينکه: تصوّر نکنيد عمر شما بى پايان است و هميشه فرصت براى جبران خطاها وجود دارد و تصوّر نکنيد که اعمال شما غائب و پنهان مى شود و هرگز به سوى شما باز نمى گردد; مرگ حق است و پيمانه هاى عمر، محدود و اعمال انسانها نزد خداوند محفوظ است. بنابراين، منظور از «غائبى که باز مى گردد»، يا اعمال انسانهاست و يا مرگ است; همانگونه که در خطبه هاى ديگرى از نهج البلاغه نيز اين تعبير ديده مى شود; امام(عليه السلام) در پايان خطبه 83 مردم را دعوت به توبه و اصلاح خويشتن، قبل از فرا رسيدن مرگ مى کند و از آن تعبير به «قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ» مى فرمايد. و شبيه اين معنا در خطبه 64 نيز ديده مى شود.(3) سپس امام(عليه السلام) در ادامه سخن مى فرمايد: «حال که چنين است! به سخنان پيشواى الهى خود گوش فرا دهيد، دل هاى خود را نزد او حاضر سازيد، و هنگامى که (به خاطر احساس خطر) به شما فرياد مى زند، بيدار شويد». (فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّکُمْ، وَ احْضِرُوهُ قُلُوبَکُمْ، وَ اسْتَيْقِظُوا إِنْ هَتَفَ بِکُمْ). در ادامه سخن براى جلب توجّه مردم به نصايح و اندرزها و هشدارها مى افزايد: «رهبر بايد براى پيروانش صادقانه سخن گويد; و آنها را متمرکز ساخته، و محتواى ذهن خويش را (براى نجات آنها) حاضر کند، (و رهبر شما چنين است)». (وَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ، وَلْيَجْمَعْ شَمْلَهُ، وَلِيُحْضِرْ ذِهْنَهُ). خلاصه اينکه: رهبر و پيشواى جمعيّت وظيفه اى دارد و مردم هم وظيفه اى; او از يک سو، بايد واقعيّت ها را براى مردم بگويد و از سوى ديگر، افکار، يا نفرات خود را جمع کند و سامان و نظام دهد و از سوى سوم، فکر خود را متمرکز ساخته و برنامه ريزى دقيق کند و هنگامى که رهبر و پيشوا اين‌ برنامه را انجام داد، وظيفه پيروان اين است که با تمام وجود خود، در انجام اوامر او بکوشند. سپس مى افزايد: «پيشواى شما، حقيقت را براى شما به خوبى شکافته; همانند مهره اى که آن را براى شناسايى درونش مى شکافند; يا همچون صمغ و شيره درختى که از بدنه آن جدا مى سازند». (فَلَقَدْ فَلَقَ لَکُمُ الاَْمْرَ فَلْقَ الْخَرَزَةِ، وَقَرَفَهُ قَرْفَ الصَّمْغَةِ). «خَرْزَه» به معناى مهره گران قيمت، يا ارزان قيمت است و هنگامى که مهره هايى مشکوک شوند که از چه نوع مى باشند، يکى از آنها را مى شکافند تا باطن آن آشکار شود. و اين سخن کنايه از تبيين واقعيّت ها و آشکار کردن باطن امور است و تعبير به: «قَرَفَهُ قَرْفَ الصَّمْغَةِ» اشاره به اين است که: «من عصاره و جوهره مطالب را بيرون کشيده ام، همانند جدا کردن شيره هاى سودمند از درختان». ✍ پی نوشت: 3. بعضى از شارحان نهج البلاغه چون پيوند روشنى براى اين جمله و جمله هاى قبل نديده اند، فرض را بر اين گرفته اند که اين جمله در کلام امام(عليه السلام) از جمله هاى قبل جدا بوده و مرحوم «سيّد رضى» به خاطر روش گزينشى، از نقل قسمت هاى وسط صرف نظر کرده است; در حالى که معمول «سيّد رضى» اين چنين نيست که جمله هايى را بيندازد و جمله هاى بعد را با ما قبل پيوند دهد، بى آنکه اشاره اى به آن (مثلا با کلمه «و منها») نداشته باشد و همانگونه که ما در بالا گفتيم: پيوند معنوى اين جمله، با جمله هاى قبل کاملا قابل درک است. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ آفـرینـش عـلی و فـرزنـدانـش! ☀️ امام سجاد علیه‌السلام : ✓ «خداوند، محمّد و على و يازده تن از فرزندان او را از نور عظمت خويش آفريد و ارواح آنان را در روشنايىِ نور خود، قرار داد كه پيش از آفرينش مخلوقات، او را عبادت مى‌‏كردند و خدا را به پاكى و قداست مى‏‌ستودند. ايشان، امامانِ از نسل پيامبر خدا صلّى‌‏الله ‏عليه ‏و‏آله هستند». ⁙ «إنَّ اللّهَ خَلَقَ مُحَمَّدا و عَلِيّا و أحَدَ عَشَرَ مِن وُلدِهِ مِن نورِ عَظَمَتِهِ ، فَأَقامَهُم أشباحا في ضِياءِ نورِهِ ، يَعبُدونَهُ قَبلَ خَلقِ الخَلقِ، يُسَبِّحونَ اللّهَ و يُقَدِّسونَهُ و هُمُ الأَئِمَّةُ مِن وُلدِ رَسولِ اللّهِ صلّى‌‏الله ‏عليه ‏و‏آله». 📚 الكافى: ج١ ص٥٣٠ ح٦ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_16281138885_320kbps.mp3
2.16M
🔸استغفاری که اثر ندارد...! 🎙 آیت الله بهجت @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ " ﺧﻄﻴﺐ " ﺩﺭ ﺹ 210 ﺝ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه و یک 🔷 🌧 ﮔﺮﻳﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺳﺨﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺍﻭﺳﺖ: [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 202] ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺘﻮﻝ، ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻭ ﻧﺎﻟﺎﻥ ﻭ ﻓﻐﺎﻥ ﻛﻨﺎﻥ، ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻨﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻩ، ﺑﻪ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻣﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺗﺮﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻋﻠﻲ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ. ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺑﺎﺵ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻓﻀﻠﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺎﺋﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻱ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ، ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺍﻟﻤﻌﻤﻮﺭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻪ ﺧﻄﺒﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺣﻤﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺒﺰﺭﮔﻲ ﺳﺘﻮﺩ. (ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ): ﻳﻚ ﭘﻨﺠﻢ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺑﻘﻴﻪ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﺧﺖ ﻃﻮﺑﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺣﻮﺭﺍﻥ ﺑﻬﺸﺖ، ﻣﺸﻚ ﻭ ﻋﺒﻴﺮ ﻧﺜﺎﺭ ﻛﺮﺩ. ﺗﻮﺿﻴﺢ: ﺑﻴﺖ: ﺍﺫ ﺍﺗﺘﻪ ﺍﻟﺒﺘﻮﻝ ﻓﺎﻃﻢ ﺗﺒﻜﻲ ﻭ ﺗﻮﺍﻟﻲ ﺷﻬﻴﻘﻬﺎ ﻭ ﺍﻟﺰﻓﻴﺮﺍ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻛﻪ ﻡ - ﺣﺎﻓﻆ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺯﺍﻕ ﺍﺯ ﻣﻌﻤﺮ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻧﺠﻴﺢ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ " ﻣﺠﺎﻫﺪ " ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ " ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ " ﺁﻭﺭﺩﻩ " ﻭ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ " ﺑﺎﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺹ 195 ﺝ 4 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ " ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ " ﮔﻔﺖ ﭼﻮﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ). ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺩﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﻲ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﮕﺮ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻧﻴﺴﺘﻲ؟ ﺑﺮﺍﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﻴﻦ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﭘﺪﺭﺕ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ " ﺣﺎﻛﻢ " ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ " ﺹ 129 ﺝ 3 ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺻﺤﻴﺢ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناد علی یاد علی.mp3
6.4M
ناد علی یاد علی دستم و امداد علی باده به من داده علی در دلم افتاده علی 🔊 (ع)🌺 🎙 @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔈 #بر_مدار_بیماردلان 🎙 استاد امینی خواه 🔰 جلسه چهارم * وقتی شیطان در آرزوهای پیامبران نفوذ می‌کن
Sabr Afarini E`tekaf (1402-11-07)Tehran.mp3
16.56M
🔉 📌 جایگاه صبر در منظومه معارف دینی 🎙 استاد امینی خواه * صبر؛ توصیف حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در یک کلمه [3:44] * صبر؛ سرمنشأ تمام کمالات و فضائل انسانی در آیات و روایت [4:24] * نسبت 'صبر' به 'ایمان' مانند نسبت 'سر' به 'بدن' است [5:18] * در نبود هر فضیلتی می‌توان امید جبران داشت به جز 'صبر' [7:04] * معنای صبر: تن‌دادن به تلخ‌کامی‌ها و سختی‌ها در راه رسیدن به کمال [8:47] * صبر نه تنها در کمالات معنوی، بلکه در منافع دنیوی نیز کلید اساسی است [9:23] * قرآن کریم: ما انسان را در رنج و سختی آفریدیم [14:14] * اعتکاف؛ 'تبلور صبر' است [14:56] * قرآن کریم: از 'صبر و نماز' برای پیشبرد کارهایتان 'کمک' بگیرید [15:56] * پیامبر اکرم(صل‌الله‌علیه‌وآله): 'رهبانیت' امّت من در 'جهاد و مسجد' است [19:36] * مصادیق مختلفی از 'صبر فردی و اجتماعی' در اعتکاف [24:29] * فرهنگ فردگرایی غربی؛ مخالف رهبانیت اسلامی [27:08] * نبود صبر؛ ریشه تمام مشکلات اجتماعی [29:37] ⚜ اعتکاف؛ عامل ریشه‌کن شدن بسیاری از مفاسد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی [30:28] * آن 'صبری' مقدّس است که در مسیر 'نماز' باشد [33:00] ⏰ مدت زمان: ۴۰:۰۲ @Nahjolbalaghe2
🔴جان پیامبر (ص) از همراهی‌اش با آن حضرت می گوید 👤 🔹«من در خُردى بزرگان عرب را به خاك انداختم و سركردگان ربيعه و مضر را هلاك ساختم. شما مى دانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت است، و خويشاونديم با او در چه نسبت است. 🔸 آنگاه كه كودك بودم مرا در كنار خود نهاد و بر سينه خويشم جا داد، و مرا در بستر خود مى خوابانيد چنانكه تنم را به تن خويش مى سود و بوى خوش خود را به من مى بويانيد. و گاه بود كه چيزى را مى جويد، سپس آن را به من مى خورانيد. از من دروغى در گفتار نشنيد، و خطايى در كردار نديد. ✅هنگامى كه از شير گرفته شد خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا راههاى بزرگوارى را پيمود، و خويهاى نيكوى جهان را فراهم نمود. و من در پى او بودم در سفر و حضر چنانكه شتر بچه در پى مادر. هر روز براى من از اخلاق خود نشانه اى برپا مى داشت و مرا به پيروى آن مى گماشت. 🔹هر سال در حراء خلوت مى گزيد، من او را مى ديدم و جز من كسى وى را نمى ديد. آن هنگام جز خانه اى كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و خديجه در آن بود، در هيچ خانه اى مسلمانى راه نيافته بود، من سومين آنان بودم. روشنايى وحى و پيامبرى را مى ديدم و بوى نبوت را مى شنودم. 🔸من هنگامى كه وحى بر او (ص) فرود آمد، آواى شيطان را شنيدم. گفتم: اى فرستاده خدا اين آوا چيست؟ گفت: اين شيطان است كه از آن كه او را نپرستند نوميد و نگران است. همانا تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم، و مى بينى آنچه را من مى بينم، جز اينكه تو پيامبر نيستى و وزيرى و بر راه خير مى روى و مومنان را اميرى . ✅و من با او بودم، هنگامى كه مهتران قريش نزد وى آمدند، و گفتند: اى محمد (صلی الله علیه وآله) ! تو دعوى كارى بزرگ مى كنى كه نه پدرانت چنان دعويى داشتند، نه كسى از خاندانت. ما چيزى را از تو مى خواهيم اگر آن را پذيرفتى و به ما نماياندى، مى دانيم تو پيامبر و فرستاده اى وگرنه مى دانيم جادوگرى دروغگويى. 🔹گفت (ص) : چه مى پرسيد؟ گفتند: اين درخت را براى ما بخوان تا با رگ و ريشه برآيد و پيش روى تو درآيد. گفت (ص) : خدا بر هر چيز تواناست. اگر خدا براى شما چنين كرد، مى گرويد، و به حق گواهى مى دهيد؟ گفتند: آرى. گفت: من آنچه را مى خواهيد به شما نشان خواهم داد. و من مى دانم شما به راه خير باز نمى گرديد. و در ميان شما كسى است كه در چاه افكنده شود و كسى است كه گروهها را به هم پيوندد و لشكر فراهم آورد. 🔸سپس گفت (ص) : اى درخت اگر به خدا و روز رستاخيز گرويده اى و مى دانى من فرستاده خدايم با رگ و ريشه از جاى بر آى، و پيش روى من درآى به فرمان خداى. پس به خدايى كه او را به راستى برانگيخت، رگ و ريشه درخت از هم گسيخت و از جاى برآمد بانگى سخت كنان و چون پرندگان پرزنان تا پيش روى رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بيامد، و شاخه فرازين خود را بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) گسترد، و يكى از شاخه هايش را بر دوش من آورد، و من در سوى راست او (ص) بودم. ✅پس چون آنان اين معجزه را ديدند، از روى برترى جويى و گردنكشى گفتند: بگو تا نيم آن نزد تو آيد و نيم ديگر بر جاى ماند. پس او درخت را چنين فرمان داد و نيم آن رو سوى او نهاد، پيش آمدنى سخت شگفت آور، و با بانگى هر چه سختتر. چنانكه مى خواست خود را به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بپيچد. 🔹پس آنان از روى ناسپاسى و سركشى گفتند: اين نيم را بفرما تا نزد نيم خود باز رود چنانكه بود و او درخت را چنان فرمود. پس درخت باز گرديد و من گفتم: لا اله الا الله، اى فرستاده خدا! من نخستين كسم كه به تو گرويد، و نخستين كس كه اقرار كرد كه درخت آنچه را فرمودى به فرمان خدا به جا آورد. تا پيامبرى تو را گواهى دهد و گفته تو را بزرگ دارد. پس آنان گفتند: نه كه ساحرى است دروغگو، شگفت جادوگر، و كار او. و چه كسى تو را در كارت تصديق كند جز او! و قصدشان من بودم. 💢من از مردمى هستم كه در راه خدا از سرزنش ملامت كنندگان باز نمى ايستند. نشانه هاى آنان، نشانه راستكاران و سخنشان، گفتار درست كرداران. زنده داران شبند به عبادت و نشانه هاى روزند براى هدايت چنگ در ريسمان قرآن زده اند! و سنت خدا و فرستاده او را زنده كرده اند. نه بزرگى مى فروشند، و نه برترى جويى دارند، نه خيانت مى كنند و نه تبهكارند. دلهاشان در بهشت است و تن هاشان را به كار عبادت وا مى دارند». 💢 امیر مومنان علیه السلام، خطبه ۱۹۲ نهج‌البلاغة @Nahjolbalaghe2