✳️ #نکات_ادبی (۴)
🔸 شعر معروفی در کتب ادبیات از جمله کتاب #سیوطی مطرح شده است. «عَلَّفْتُها تِبْناً و ماءً بارداً»
«آن شتر را کاه دادم و (نوشاندم او را) آب خنک»!
🔹 از آنجا که جنس آب با علوفه متفاوت است، لذا نمی توان «عَلَّفْتُها» را علاوه بر این که بر سر "تِبْناً" آمده، بر سر "ماءً" هم آورد. لذا باید یک فعل متناسب با (ماء) در تقدیر گرفت، مثلاً: ⬇️
✔️ عَلَّفْتُها تِبْناً و «سَقَیْتُها» ماءً
✅ #علامه_طباطبایی هم در المیزان نوشته است:
«جمله معروف "علفتها تبنا و ماء باردا" تقدیرش (و سقیتها ماء باردا) مى باشد».
📚 تفسیر #المیزان ج12 ص389
✍ رضاحسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #نکات_ادبی (۵)
🔸 در عبارت «اِنّا معاشر الانبیاء اُمِرنا اَن نُکلِّمَ الناس علی قدر عقولهم» معاشر ، مخصوص هست و عاملش محذوف می باشد. (باب اختصاص در #سیوطی که یادتان هست إن شاءالله؟!).
🔹 مانند:
1⃣ سلمان منا اهل البیت
2⃣ لیذهب عنکم الرجس اهل البیت
و ...
🔹 شنیدم که شخصی گفته است که «معاشر» را خبر «إنّا» بگیریم!
اگر «خبر إنٍّا» باشد، اشکال معنوی آن را چه می فرمایید؟! آن وقت معنایش این می شود که پیامبر فرموده است: «ما گروه انبیا هستیم»!!
خب مگر ما این را نمی دانستیم؟!
✅ لذا آن را از باب اختصاص می دانیم.
✍ رضا حسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat