eitaa logo
نردبان فقاهت
5.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
50 ویدیو
93 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ درس خارج فقه آیت الله جوادی آملی 95/12/22 🔸 از مرحوم صاحب جواهر حتی يک کتاب اصولي هم بجا نمانده. با همه وسعت فقهيِ ايشان! ايشان اصول را در همان فقه مي‌گفتند. در بسياري از موارد قوانين اصولي را در خود فقه اشاره مي‌کنند. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله بهجت (ره): 🔹 از روایت «عُلَمآءُ أُمتِی أَفْضَلُ مِنْ أَنْبِیآءِ بَنِی إِسْرائِیلَ؛ علمای امت من از پیامبران بنی‌اسرائیل برتر هستند». استفاده می‌شود که هر چند باب نبوت بسته است، ولی فیض اعم بسته نیست. از این گذشته، حضرت موسی و عیسی (علیهماالسلام) قرآن را که در اختیار ماست نداشتند. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۲۵۱ @Nardebane_feghahat
✳️ (1) ✔️ مرحوم صاحب جواهر در «بحث آب کرّ» جواهر می‌فرماید: 🔸 قبول نداریم که پیغمبر (ص) و امام (ع) می دانند وزنی که برای کرّ معین شده، کمتر از مساحت تعیین شده است؛ زیرا علم پیغمبر (ص) و امام (ع) مثل علم خدا نیست! 📚 جواهر الکلام ج ۱ ص۱۸۲ ادامه دارد... @Nardebane_feghahat
✳️ (2) ✔️ درس خارج فقه آیت الله جوادی آملی 1398/11/13 🔸 خدا غريق رحمت کند مرحوم کاشف الغطاء را! حتماً اين جلد سوم کشف الغطاء را ملاحظه بفرماييد! حتماً يعني حتماً! اين مطلبي است که هم در «اصول» بايد بيايد و هم حوزه ما را از پديده‌هاي تلخ تضمين مي‌کند، حالا «مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز». 🔹 مرحوم صاحب جواهر در «فقه» ممتاز بود و در عظمت فقهي او کسي ترديد ندارد. «اصولِ» ايشان هم اين‌چنين است، اما در بخشي از بحث‌هاي کلامي و مانند آن گاهي يک مقدار لغزش‌هايي در اوايل جواهر پيدا مي‌شود، اما از بس ایشان بزرگ است و از بس‌ عظمت علمي دارد که همچنان پيش خواص اين لغزش مانده است! ساليان، محورِ بحث ما همين کتاب شريف جواهر بود. ما اين را تعقيب مي‌کرديم که به هر حال کجا و چه وقت ايشان اين لغزش علمي را مي‌خواهد جبران کند! شيخ انصاري متوجه این لغزش علمي شد، اما بدون اينکه نام ببرد (خدا همه اينها را با انبيا محشور کند! چقدر مؤدّب بودند!) در کتاب «طهارت» مرحوم شيخ انصاري وقتي در آن مسئله‌اي که قلم مرحوم صاحب جواهر لغزيد، آنجا وقتي مي‌خواهد درباره علم ائمه سخن بگويد، فرمايش مرحوم شيخ انصاري در کتاب «طهارت» اين است: «تعالي الله و تعالوا عن ذلک» 🔸 اصل شبهه اين است که در جريان کُر دو راه است: يکي راه وزن است و يکي راه حجم، برخي اشکال کردند که اين سه وجب و نيم در سه وجب و نيم در سه وجب و نيم، اين را ما ارزيابي کرديم با آن وزني که علامت دوم است سنجيديم، ديديم که اينها هماهنگ نيست. آن وزنِ از آب با اين حجمِ از آب هماهنگ نيست. مقداري کم و زياد مي‌شود، نمي‌شود کُر را ما دو گونه معرفي بکنيم؟! لغزشي در قلم بعضي از علما هست که ـ معاذالله ـ ممکن است مثلاً اين طور باشد. 🔹 مرحوم شيخ انصاري وقتي مي‌خواهد دفاع کند، مي‌فرمايد که مبادا کسي در ذهنش بيايد که مثلاً گويندگان {یعنی ائمه} توجه نکردند به اختلاف! نه، بلکه آب‌ها فرق مي‌کند يک آب سنگين است، يک آب سبک است، آب سنگين ممکن است که حجم آن کم باشد، وزن آن همان مقدار باشد جبران مي‌شود از راه ديگر. 🔸 اين مشکل شما است که متوجه نيستيد و خيال مي‌کنيد که جميع مياه عالم يک وزن دارد! اين مشکلِ جهلِ شما است، مشکلِ اين روايت نيست. 🔹 آنجا مرحوم شيخ انصاري دفاع مي‌کند و مي‌گويد مبادا کسي خيال کند که آن مبدئی که اين دو علامت و ميزان را گفت {یعنی ائمه} ـ معاذالله ـ متوجه نبود: «تعالي الله و تعالوا عن ذلک» هم خدا منزه از آن است که نداند، هم علي و اولاد علي منزه‌اند از آن که ندانند: «تعالي الله و تعالوا عن ذلک». 🔸 ما منتظر بوديم ببينيم مرحوم صاحب جواهر چه وقت اين لغزش را جبران مي‌کند؟ بعد کم‌کم به «صلاة جمعه» و امثال «صلاة جمعه» و اين جاها که رسيديم، ديديم که علامت‌هاي تأثير کشف الغطاء پيدا شده است. چون کاشف الغطاء صريحاً اين مطالب را دارد که قرآن از امام بالاتر نيست، امام عِدل قرآن است، اين حرف‌هاي صريح کاشف الغطاء است، صريحاً مي‌گويد قرآن ثقل اکبر است اما از امام بالاتر نيست. اين انسان کامل است، هر چه در قرآن است او بلد است، عالِم است، آگاه است، قرآن از امام بالاتر نيست. علم امام اين است. 🔹 {اين کتاب کاشف الغطاء} بايد کتاب باليني همه ما آخوندها باشد. يعني ما که با حوزه کار داريم، حالا اگر کسي کار ندارد که کار ندارد، ما اگر کار حوزوي داريم اين بايد کتاب باليني ما باشد ـ در آن جلد سوم دارد اين مطلب بايد روشن باشد که بله قرآن بالاتر از امام نيست، امام همه اينها را به اذن خدا مي‌داند. مي‌داند مي‌داند مي‌داند! @Nardebane_feghahat
✳️ (3) ✔️ آیت الله جوادی آملی: 🔹 یکی از اختلافات دو فقيه معاصر يكديگر «شيخ انصاری» و «مرحوم صاحب جواهر» مربوط به تلقّي اين دو بزرگوار از علم امام معصوم (عليه‌السلام) است كه باز هم به برداشت و اختلاف فهم آنها از روايات مستند است. 🔸 صاحب جواهرِ در جلد يكم جواهر در مسئله مقدار آب كُر پس از طرح اين نكته كه مقداري كه در روايت براي كُر به حسب وزن ذكر شده با مقداري كه در آنها به حسب مساحت ذكر شده، تناسب ندارد، و اين دو مقدار به يك اندازه نبوده و اين دو گونه معيار مذكور در روايات هماهنگ با هم نيستند، در صفحه 182 مطلبي و راه‏‌حلي ارائه مي‏‌دهند كه در واقع خدشه‏‌اي به علم امام (عليه‌السلام) است: «و يدفع اولاً بأن ادّعينا علم النبي و الأئمة (عليهم‌السلام) بذلك ممنوعة و لاغضاضة لأنّ علمهم ليس كعلم الخالق عزّوجلّ فقد يكون قدّروه بأذهانهم الشريفة و أجري الله الحكم عليه» مفاد آن پذيرش اين مطلب است كه گاه آن ذوات مقدس در حدّ يك مجتهد چيزي را كه به ذهنشان مي‏رسد، عنوان مي‏‌كنند و خداوند آن را حكم خودش قرار مي‏‌دهد. 🔹 شيخ انصاري در نهايت ادب، پس از ذكر كلام صاحب جواهرِ مي‏‌گويد: اين جواب در واقع هم خدشه به امامت امام است و هم لطمه به مقام الوهيت و ساحت حضرت حق (جلّ جلاله): «هذا يرجع إلي نسبة الغفلة في الأحكام الشرعية بل الجهل المركب إليهم و تقرير الهي سبحانه إيّاه علي هذا الخطأ تعالي الله و تعالوا عن ذلك» «و هر دو (خداوند و امامان معصوم عليهم ‌السلام) منزّه از اين دو نقيصه جهل و تقرير جهل و خطا هستند» 🔸 البته حريم صاحب جواهرِ بايد محفوظ بماند كه ايشان در جلد 13 جواهر صفحات 76 ـ 72 طغيان قلم خويش در جلد1 را جبران مي‏‌كند. 🔹 ظاهراً ايشان با مطالب كاشف الغطاءِ در مورد علم ائمه(عليهم‌السلام) آشنا مي‏شوند و چون وي را فقيه و عالم بسيار برجسته‏‌اي مي‏‌دانند، تحت تأثر مطالب علمي وي نظر خويش را درباره علم امام عليه‌السلام تغيير مي‏‌دهند. @Nardebane_feghahat
✳️ (4) 🔹 «...سخنى بسيار غريب و عجيب و هو: «أن دعوى علم النبي (ص) و الائمّة بذلك ممنوعة و لا غضاضة لأن علمهم ليس كعلم الخالق (عزوجل) فقد يكون قدروه بأذهانهم الشريفة و أجرى الله الحكم عليه» و مثل اين كلام از مثل اين فقيهِ علَّام بسيار بعيد است، بل يمكن كه گفته‌شود كه اين كلام، خلاف ضرورت مذهب اماميه است؛ زيرا كه رسول و آل او (صلی الله علیهم اجمعین) هيچ حكمي را از پيش خود نمى‌فرمايند، بلكه منشأ احكام آنها وحي الهي است و علم آنها بكلّ ما كان و ما يكون مستفاد است از أخبار كثيره و لعلّ كه بعضى از ملاحده مبتدعه اين كلام را در اين مقام درج كرده باشد تا راه طعن بر علماي كرام مفتوح شود، چنانكه در اين أزمنه جمعي از مبتدعه كه بر غير طريقت علماي اخيار مى‌روند و به هواي نفس دينى اختراع كرده‌اند، بر اين مرحوم و امثال آن به امثال اين كلمات طعن مى‌زنند و چون خود در كتاب‌هاى خود كلمات كفريه كه هيچ احتمال تأويل ندارد، مى‌نويسند و {وقتی} از ايشان سؤال مى‌شود انكار مى‌نمايند و مى‌گويند كه ديگران اين سخنان را در كتابهاي ما درج كرده‌اند. سبحان الله! چگونه اين همه كلمات را ديگران در كتاب‌هاي ايشان درج مى‌كند و هيچ احتمال نمى‌دهند كه اين دو كلمه را هم ديگران در كتاب اين مرحوم درج كرده باشند. پس زبان خود را از طعن نگاه دارند و مثل چنين فقيهي را كه سال‌ها عمر خود را در ترويج شريعت صرف كرده، در نزد عوام كالأنعام به بد ذكر ننمايند و موجب فساد عقائد ايشان نشوند. 📚 توضيح البيان في تسهيل الأوزان، ملا حبيب الله الشريف الكاشاني ج1 ص300 @Nardebane_feghahat
✳️ (5) 🔸 لكن ومع ذلك كله فالإنصاف أنه لا يجترئ على نسبته إليهم عليهم‌السلام، لما دل من الآيات والأخبار كما نقل على طهارة النبي وعترته (عليهم الصلاة والسلام) من جميع الأرجاس والذنوب وتنزههم عن القبائح والعيوب ، وعصمتهم من العثار و الخطل‌ في القول والعمل، وبلوغهم إلى أقصى مراتب الكمال، وأفضليتهم ممن عداهم في جميع‌ الأحوال والأعمال، وأنهم تنام أعينهم ولا تنام قلوبهم، وأن حالهم في المنام كحالهم في اليقظة، وأن النوم لا يغير منهم شيئا من جهة الإدراك والمعرفة... وأنهم علموا ما كان‌ و ما يكون من أول الدهر إلى انقراضه، وأنهم جعلوا شهداء على الناس في أعمالهم، وأن ملائكة الليل والنهار كانوا يشهدون مع النبي (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌) صلاة الفجر ، وأن الملائكة كانوا يأتون الأئمة (عليهم‌السلام) عند وقت كل صلاة، وأنهم ما من يوم ولا ساعة ولا وقت صلاة إلا وهم ينبهونهم لها ليصلوا معهم، و أنهم كانوا مؤيدين بروح القدس يخبرهم ويسددهم، ولا يصيبهم الحدثان، ولا يلهو ولا ينام ولا يغفل، وبه علموا ما دون العرش إلى ما تحت الثرى، و رأوا ما في شرق الأرض وغربها، إلى غير ذلك مما لا يعلمه إلا الله. 📚 جواهر الكلام، صاحب الجواهر، الشيخ محمد حسن ج13 ص73 إلي 76 @Nardebane_feghahat
✳️ (1) 🔸 ‌«... لَيْسَ‌ فِي‌ شُرْبِ‌ الْمُسْكِرِ وَ الْمَسْحِ‌ عَلَى‌ الْخُفَّيْنِ‌ تَقِيَّةٌ ...» امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مجلسی به اصحابش فرمود: در شرب مشروبات و مسح بر خفین تقیه نیست. @Nardebane_feghahat
✳️ (2) 🔸 ما دلّ علی نفي التقيّة في شرب الخمر... المراد به عدم التقيّة في بيان حكمها لا عدم التقيّة في شربها. 📚 فقه الصادق ج25 ص482 @Nardebane_feghahat
🔹 در مورد ماده امر معانی مختلفی گفته شده که همه آن‌ها را به «طلب» و «شیء» ارجاع می‌دهیم. علت آنکه همه این معانی را به یک معنا ارجاع ندادیم، دو مسئله است: 1⃣ اختلاف در جمع (اوامر و امور) 2⃣ اختلاف در جمود و اشتقاق 🔸 اما در «هیأت و صیغه امر» این دو مشکل وجود ندارد. لذا همه معانی (که برای آن گفته شده) را به یک معنا ارجاع می دهیم و آن نیز «طلب انشائی» است. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید ابوالقاسم خویی (رضوان الله علیه): 🔹 إن الوجوب غير مستفاد من صيغة الأمر بحدّ ذاتها ، و إنما هو مستفاد من حكم العقل بلزوم إطاعة المولى حيث لم يرد ترخيص. 📚 کتاب النکاح ج1 ص86 @Nardebane_feghahat
🔹 امام خمینی معتقدند که اگر در صیغه عقدی، استعمال از حیث ادبی درست نبوده اما ارکان در صیغه عقد لحاظ شده باشد و طرفین نیز همان معنا را قصد نموده باشند، عقد صحیح است. 🔸 البته برخی فقها این را قبول ندارند. @Nardebane_feghahat