✳️ #صاحب_جواهر_و_علم_غیب_أئمه (3)
✔️ آیت الله جوادی آملی:
🔹 یکی از اختلافات دو فقيه معاصر يكديگر «شيخ انصاری» و «مرحوم صاحب جواهر» مربوط به تلقّي اين دو بزرگوار از علم امام معصوم (عليهالسلام) است كه باز هم به برداشت و اختلاف فهم آنها از روايات مستند است.
🔸 صاحب جواهرِ در جلد يكم جواهر در مسئله مقدار آب كُر پس از طرح اين نكته كه مقداري كه در روايت براي كُر به حسب وزن ذكر شده با مقداري كه در آنها به حسب مساحت ذكر شده، تناسب ندارد، و اين دو مقدار به يك اندازه نبوده و اين دو گونه معيار مذكور در روايات هماهنگ با هم نيستند، در صفحه 182 مطلبي و راهحلي ارائه ميدهند كه در واقع خدشهاي به علم امام (عليهالسلام) است:
«و يدفع اولاً بأن ادّعينا علم النبي و الأئمة (عليهمالسلام) بذلك ممنوعة و لاغضاضة لأنّ علمهم ليس كعلم الخالق عزّوجلّ فقد يكون قدّروه بأذهانهم الشريفة و أجري الله الحكم عليه»
مفاد آن پذيرش اين مطلب است كه گاه آن ذوات مقدس در حدّ يك مجتهد چيزي را كه به ذهنشان ميرسد، عنوان ميكنند و خداوند آن را حكم خودش قرار ميدهد.
🔹 شيخ انصاري در نهايت ادب، پس از ذكر كلام صاحب جواهرِ ميگويد: اين جواب در واقع هم خدشه به امامت امام است و هم لطمه به مقام الوهيت و ساحت حضرت حق (جلّ جلاله):
«هذا يرجع إلي نسبة الغفلة في الأحكام الشرعية بل الجهل المركب إليهم و تقرير الهي سبحانه إيّاه علي هذا الخطأ تعالي الله و تعالوا عن ذلك» «و هر دو (خداوند و امامان معصوم عليهم السلام) منزّه از اين دو نقيصه جهل و تقرير جهل و خطا هستند»
🔸 البته حريم صاحب جواهرِ بايد محفوظ بماند كه ايشان در جلد 13 جواهر صفحات 76 ـ 72 طغيان قلم خويش در جلد1 را جبران ميكند.
🔹 ظاهراً ايشان با مطالب كاشف الغطاءِ در مورد علم ائمه(عليهمالسلام) آشنا ميشوند و چون وي را فقيه و عالم بسيار برجستهاي ميدانند، تحت تأثر مطالب علمي وي نظر خويش را درباره علم امام عليهالسلام تغيير ميدهند.
@Nardebane_feghahat
۳۰ دی ۱۴۰۰
✳️ #صاحب_جواهر_و_علم_غیب_أئمه (4)
🔹 «...سخنى بسيار غريب و عجيب و هو: «أن دعوى علم النبي (ص) و الائمّة بذلك ممنوعة و لا غضاضة لأن علمهم ليس كعلم الخالق (عزوجل) فقد يكون قدروه بأذهانهم الشريفة و أجرى الله الحكم عليه» و مثل اين كلام از مثل اين فقيهِ علَّام بسيار بعيد است، بل يمكن كه گفتهشود كه اين كلام، خلاف ضرورت مذهب اماميه است؛ زيرا كه رسول و آل او (صلی الله علیهم اجمعین) هيچ حكمي را از پيش خود نمىفرمايند، بلكه منشأ احكام آنها وحي الهي است و علم آنها بكلّ ما كان و ما يكون مستفاد است از أخبار كثيره و لعلّ كه بعضى از ملاحده مبتدعه اين كلام را در اين مقام درج كرده باشد تا راه طعن بر علماي كرام مفتوح شود، چنانكه در اين أزمنه جمعي از مبتدعه كه بر غير طريقت علماي اخيار مىروند و به هواي نفس دينى اختراع كردهاند، بر اين مرحوم و امثال آن به امثال اين كلمات طعن مىزنند و چون خود در كتابهاى خود كلمات كفريه كه هيچ احتمال تأويل ندارد، مىنويسند و {وقتی} از ايشان سؤال مىشود انكار مىنمايند و مىگويند كه ديگران اين سخنان را در كتابهاي ما درج كردهاند. سبحان الله! چگونه اين همه كلمات را ديگران در كتابهاي ايشان درج مىكند و هيچ احتمال نمىدهند كه اين دو كلمه را هم ديگران در كتاب اين مرحوم درج كرده باشند. پس زبان خود را از طعن نگاه دارند و مثل چنين فقيهي را كه سالها عمر خود را در ترويج شريعت صرف كرده، در نزد عوام كالأنعام به بد ذكر ننمايند و موجب فساد عقائد ايشان نشوند.
📚 توضيح البيان في تسهيل الأوزان، ملا حبيب الله الشريف الكاشاني ج1 ص300
@Nardebane_feghahat
۳۰ دی ۱۴۰۰
✳️ #صاحب_جواهر_و_علم_غیب_أئمه (5)
🔸 لكن ومع ذلك كله فالإنصاف أنه لا يجترئ على نسبته إليهم عليهمالسلام، لما دل من الآيات والأخبار كما نقل على طهارة النبي وعترته (عليهم الصلاة والسلام) من جميع الأرجاس والذنوب وتنزههم عن القبائح والعيوب ، وعصمتهم من العثار و الخطل في القول والعمل، وبلوغهم إلى أقصى مراتب الكمال، وأفضليتهم ممن عداهم في جميع الأحوال والأعمال، وأنهم تنام أعينهم ولا تنام قلوبهم، وأن حالهم في المنام كحالهم في اليقظة، وأن النوم لا يغير منهم شيئا من جهة الإدراك والمعرفة... وأنهم علموا ما كان و ما يكون من أول الدهر إلى انقراضه، وأنهم جعلوا شهداء على الناس في أعمالهم، وأن ملائكة الليل والنهار كانوا يشهدون مع النبي (صلىاللهعليهوآله) صلاة الفجر ، وأن الملائكة كانوا يأتون الأئمة (عليهمالسلام) عند وقت كل صلاة، وأنهم ما من يوم ولا ساعة ولا وقت صلاة إلا وهم ينبهونهم لها ليصلوا معهم، و أنهم كانوا مؤيدين بروح القدس يخبرهم ويسددهم، ولا يصيبهم الحدثان، ولا يلهو ولا ينام ولا يغفل، وبه علموا ما دون العرش إلى ما تحت الثرى، و رأوا ما في شرق الأرض وغربها، إلى غير ذلك مما لا يعلمه إلا الله.
📚 جواهر الكلام، صاحب الجواهر، الشيخ محمد حسن ج13 ص73 إلي 76
@Nardebane_feghahat
۱ بهمن ۱۴۰۰
✳️ #تقیه_در_شرب_خمر (1)
🔸 «... لَيْسَ فِي شُرْبِ الْمُسْكِرِ وَ الْمَسْحِ عَلَى الْخُفَّيْنِ تَقِيَّةٌ ...» امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مجلسی به اصحابش فرمود: در شرب مشروبات و مسح بر خفین تقیه نیست.
#فقه
@Nardebane_feghahat
۳ بهمن ۱۴۰۰
✳️ #تقیه_در_شرب_خمر (2)
🔸 ما دلّ علی نفي التقيّة في شرب الخمر... المراد به عدم التقيّة في بيان حكمها لا عدم التقيّة في شربها.
📚 فقه الصادق ج25 ص482
#فقه
@Nardebane_feghahat
۳ بهمن ۱۴۰۰
🔹 در مورد ماده امر معانی مختلفی گفته شده که همه آنها را به «طلب» و «شیء» ارجاع میدهیم.
علت آنکه همه این معانی را به یک معنا ارجاع ندادیم، دو مسئله است:
1⃣ اختلاف در جمع (اوامر و امور)
2⃣ اختلاف در جمود و اشتقاق
🔸 اما در «هیأت و صیغه امر» این دو مشکل وجود ندارد. لذا همه معانی (که برای آن گفته شده) را به یک معنا ارجاع می دهیم و آن نیز «طلب انشائی» است.
#اصول
@Nardebane_feghahat
۴ بهمن ۱۴۰۰
✔️ آیت الله سید ابوالقاسم خویی (رضوان الله علیه):
🔹 إن الوجوب غير مستفاد من صيغة الأمر بحدّ ذاتها ، و إنما هو مستفاد من حكم العقل بلزوم إطاعة المولى حيث لم يرد ترخيص.
📚 کتاب النکاح ج1 ص86
#اصول
#خویی
@Nardebane_feghahat
۴ بهمن ۱۴۰۰
🔹 امام خمینی معتقدند که اگر در صیغه عقدی، استعمال از حیث ادبی درست نبوده اما ارکان در صیغه عقد لحاظ شده باشد و طرفین نیز همان معنا را قصد نموده باشند، عقد صحیح است.
🔸 البته برخی فقها این را قبول ندارند.
#فقه
@Nardebane_feghahat
۶ بهمن ۱۴۰۰
🔸 در مورد «هیئت امر» کمی سخن بگوییم. هیئت، معنای حرفی است. لذا آخوند که وضع حروف را «وضع عام، موضوع له عام» می داند، می تواند در معنای هیئت امر بگوید «طلب انشائی»
🔹 اما مشهور که قائل به «وضع عام، موضوع له خاص» هستند، نمیتوانند معنای اسمی بگویند (توجه: «طلب» معنای اسمی است) لذا به جای کلمه «طلب» از واژه هایی استفاده میکنند که عنوان مشیر باشد و معنای حرفی بدهد. مثلاً مرحوم نائینی سخن از «النسبة الطلبیة» گفته است، مرحوم اصفهانی سخن از «نسبت بعثیه» گفته، آقا ضیاء بحث «نسبت ایقاعیه» را به میان آورده و مرحوم شیخ عبدالکریم حائری نیز «طلب حرفی».
حالا اینکه کدام تعبیر أدق هست، بحثی مستقل میطلبد.
#اصول
@Nardebane_feghahat
۸ بهمن ۱۴۰۰
✔️ درس خارج اصول استاد رضازاده
96/10/16
🔹 در مبحث تعبدی و توصلی و اینکه اصل در عبادات تعبدیت است یا توصلیت، در کفایه این مبحث آمده و همچنین در اصول مظفر هم در مبحث تعبدی و توصلی این مطلب ذکر شده است. و گفته شده که برای هر چه که واجب شده، مثل نماز، ما دو تقسیم داریم: تقسیمات اولیه و تقسیمات ثانویه.
🔸 «تقسیمات اولیه» یعنی تقسیماتی که با قطع نظر از این وجوبی که روی صلات مثلا آمده، صلات ممکن است دارای اقسام باشد، صلات با طهارت یا بدون طهارت، صلات مستقبل به قبله یا بدون آن و...
🔹 «تقسیمات ثانویه» به تقسیماتی گفته می شود که بعد از آمدن وجوب برای صلات (مثلاً) پیدا میشود. گفته میشود نمازی که واجب شده یا در آن قصد امتثال امر لازم است یا لازم نیست.
#اصول
@Nardebane_feghahat
۹ بهمن ۱۴۰۰
🔹 برخی گفتهاند فروعات اختصاصی به مسلمانان ندارد و کفّار نیز مکلّف به فروع هستند.
🔸 این که کفّار مکلّف به عبادات باشند، مورد اشکال برخی از علما واقع شده است، زیرا فرمودهاند که کافر، قادر بر عبادت نیست، چون قصد قربت از او به جهت کافربودنش متمشّی نمیشود.
🔹 برخی درصدد پاسخ برآمدهاند و گفتهاند: قدرت مع الواسطه برای تکلیف کفایت میکند، و شخص کافر میتواند با اسلام آوردن، قادر بر قصد قربت و انجام صحیح عبادت باشد، لذا تکلیف او به عبادات بلا مانع است.
#اصول
@Nardebane_feghahat
۹ بهمن ۱۴۰۰
(إنا لله و إنا إليه راجعون)
بلغني خبر وفاة سماحة آیة الله الصافی الکلبایکانی رحمه الله، الذي كان مروجاً لآثار العترة الطاهرة، وارجو من الله العلي القدير ان ينزله منزلا مباركاً بجوار النبي وآله الاطهار، وأن يلهم ذويه الصبر ويرزقهم الأجر، ولا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم.
رضا الحسيني
قم المقدسة
٢٩ جمادي الثانيه ١٤٤٣
@Nardebane_feghahat
۱۲ بهمن ۱۴۰۰