335 عرفان دروادی عمل.mp3
7.7M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 335 (1399.9.15 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 335 (1399.9.15 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۵، شنبه ۹۹.۹.۱۵، ۱۹ربیعالثانی.
🔴 بخش اول
🔵 اسم شکور و شاکر
✅ بحثی را آغاز کردیم با عنوان تعامل سلوکی با اسمای حسنای الهی. اسمای الهی نمونهای هستند که با آنها میتوان معارف را سر سفره سلوک و عمل آورد. پس از اسم رزاق به اسم شکور و شاکر رسیدیم. برخی شکور را به شکل دیگری معنا کردهاند و معتقدند که خدا تشکر نمیکند و خدا شکر ندارد، بلکه خدا شکرپذیر است. ولی واقعیت این است که خدا واقعاً تشکر میکند. خدا شکور و شاکر است و معنای حقیقی هم دارد.
✅ علامه طباطبایی ذیل آیۀ ۱۵۸ سورۀ بقره توضیح دادهاند که شاکر و شکور به معنای حقیقی به کار رفته است. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ» (بقره، ۱۵۸). هر کس کار خیری انجام دهد، همانا خدا شاکر و علیم است. خدا شکر میکند و آگاه است.
✅ علامه طباطبایی توضیح میدهد که شکر یعنی به ازای اینکه کسی کاری میکند، خدمت و نعمتی به او میرسد. یعنی، به ازاء و به عمل یا به نحوی که دلش بهدست آید و به گونهای که اِکرام شود. این میشود شکر.
✅ علامه طباطبایی میفرمایند: شکر خدا، معنای حقیقی دارد. چرا میگویید شکرپذیر است؟ چرا معنای آن را تغییر میدهید؟ من کسانی را دیدهام که نمیتوانند شکور را به معنای شاکر ترجمه کنند، گفتهاند خدا حقشناس است. عبارت حقشناس معنایش واضح است و یک نوع تشکرکردن است، ولی لفظ شکر و تشکر نیست.
✅ این حرف در توبه هم مطرح است. برخی گفتهاند خدا توّاب است، یعنی خدا توبهپذیر است. اینطور نیست. واقعاً خدا تشکر میکند و واقعاً خدا برمیگردد. تو برگردی، خدا هم برمیگردد. اگر کسی هم از خدا دور شود، خدا هم از او دور میشود.
✅ کسی در نظام عالَم خلاف میکند، خدا تصمیم دارد (اراده میکند) که با او برخورد کند. وقتی غضبِ ریختهشده در نظام عالم به سمتش بیاید، اگر شخص توبه کند، خداوند آن غضب را جمع میکند. تو توبه میکنی، من (خدا) هم توبه میکنم. خداوند خودش گفته است که اگر یک قدم به سَمتَم بیایید، من دَه قدم به سمت شما میآیم. تا این را گفتید، میشود شکور.
✅ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ»؛ (شوری، ۲۳). هرکس کار حسنهای انجام دهد، بر حُسنِ او میافزاییم. چرا؟ چون خدا غفور شکور است. چون کاستیهایش را میگیرد، غفور است. «نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً». خداوند هم خلل کارهای بنده را از بین میبرد و هم او را بالا میبرد.
✅ بنده خدایی میگفت: ما یک نمازی خواندیم، اینجور باید خدا (پاداش) میداد؟ بله. تو نماز خوبی خواندی، خدا صد برابر به تو (پاداش) داد. خداوند اینگونه شکور است. تشکر خدا اینطور نیست که بگوید دستت درد نکند! اصلاً نظام عالَم را همراه میکند تا به او خدمت کنند.
✅ «مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ»، هرکس کار خیری انجام دهد، خداوند از او تشکر میکند و علیم است. تو که کار خیری کردی، خداوند جانب تو را رعایت میکند.
🔵 گمنشدن کار خیر
✅ گاهی گمان میکنیم وقتی کار خیر میکنیم، گم میشود و کسی متوجه نمیشود. قاعده این است که در نظام عالَم چیزی گم نمیشود. من در بانک خدا سرمایهگذاری کردم و در آنجا چیزی گم نمیشود. شاید خود بنده یادش برود، ولی خدا هیچگاه فراموش نمیکند. «علیم» یعنی خدا میداند چگونه و برای چه کسی کار را انجام دادی. و چقدر خالص بود. اگر کسی این را بداند که پنهانکردن اعمال، باعث خلوص میشود، تلاش میکند که هر چه بیشتر عملش را پنهان کند. اصل عالَم و بلکه همه چیز او است. وقتی اینگونه است، چرا آدم باید گمان کند که کارش گم میشود.
✅ این حرف غلط است که بعضی میگویند: «میخواستیم ثواب کنیم، کباب شدیم». شاید منظورشان این است که چرا وقتی برای آن فرد که کار کردیم، نمکنشناسی کرد. هیچ وقت نگویید کباب شدیم؛ هیچ وقت کباب نمیشویم. هیچ چیز در دستگاه خدا گم نمیشود. مخصوصاً اگر کار نابی باشد.
✅ «شاکر علیم» حوزههای فراوانی را در برمیگیرد: اولاً نفس عمل است؛ ثانیاً خلوص است؛ ثالثاً معرفت است. گاهی یک عمل نمرهاش بیش از تصور ما است. بعضی گفتهاند اگر آن معرفت ناب درست شود و توحید ناب بیاید، (نتیجۀ کار خیلی متفاوت میشود). اصل، آن معرفت ناب است. حتی اگر معرفت حصولی باشد. اما نسبت به این معرفت حصولی باور داشته باشد و بر اساس آن عمل کند.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/315
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۵، شنبه ۹۹.۹.۱۵، ۱۹ربیعالثانی.
🔴 بخش دوم
✅ توحید قرآنی را خوب باور کنیم. خداوند میفرماید: این معرفت خوب بقا دارد و گمشدنی نیست. خداوند میبیند (علیم است)؛ و هم تشکر میکند (شاکر است). گاهی «حق مبین» را شاید بشود گفت یک اسم است؛ اما آنجا که دو اسم داریم مانند «شاکر علیم» یا «غفور شکور» اینها لطفهایی دارد.
✅ علیم معنایش این است که خبر دارد چه کردی. لذا چنان نمرهای به آن میدهد و چنان بالا میبرد که هیچکس نمیداند چطور اینگونه شد. همه عالَم جنود الهی است؛ خدا که خبر دارد، کار تمام است و ما هیچچیز دیگری نمیخواهیم.
✅ در تذکرهالاولیاء عطار آمده است کسی که بعداً از اولیای الهی شد، اهل شراب و مستی بود. یک روز در حال مستی، چشمش خورد به برگه قرآنی که روی زمین افتاده بود. در همان حال مستی، آن برگه را از روی زمین بوسید و روی طاقچه گذاشت. همین کار سبب شد، عالِم شهر آن شب خواب دید که به او گفتند: برو به او بگو: «عظمتنا فعظّمناک». آن عالم سه بار این خواب را دید و الا باور نداشت که او چنین باشد. فردا رفت دنبالش و گفتند او در شرابخانه است. به او گفتند: عالِم شهر دَم در آمده است و نمیرود. او کمی معطل کرد؛ وقتی آمد و عالِم جریان را برایش گفت، متحول شد و برگشت به دوستانش گفت: دوستان دیگر مرا اینجا نمیبینید. بعدها او از اولیائی شد که بسیاری از عالمان در محضرش زانو میزدند.
✅ خدا با او چه کرده است؟ این برمیگردد به اینکه اولاً خدا علیم است؛ ثانیاً شکور است. حالا که عمل تو اینقدر ناب است، من تو را بالا میآورم. در نظام عالَم، سنت شکر خدا وجود دارد. یعنی، خدا به کار خیر برکت میدهد و کار خیر را بیاجر نمیگذارد. هم اجر میدهد و هم بالا میبرد. خدا همیشه اضافه بر اجر میدهد.
✅ «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرَّا وَ عَلَانِيَةً يَرْجُونَ تجَِرَةً لَّن تَبُور لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ» (فاطر، ۲۹و۳۰). خدا توفی میکند، یعنی به ازاء میدهد و کامل میدهد و افزون میدهد. «وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ»؛ چون خداوند شکور است. این سنت دائمیِ الهی است. اگر کسی این را خوب بداند، به اینجا میرسد که خیر هیچ وقت گم نمیشود و هیچ وقت بیبرکت نمیشود. خیر هیچ وقت گم نمیشود، هیچ وقت هم ابتر نمیماند. این خاصیت خیر است در نظام عالَم.
✅ این سنت الهی است. نه اینکه فقط خدا خوشش میآید. نه. من قبلاً «یُحِبّ» و «لایُحِبّ» را توضیح دادهام. تا «یُحِبّ» میگویند، یعنی، تا خدا حُب پیدا میکند، همۀ عالم به سمت او میرود؛ خدا کل عالَم را به سمت او سازماندهی میکند. این خاصیت نظام عالَم است. نظام عالم را از درون مشاهده کنید؛ درست مانند نفس است. چگونه نفس تا سطح بدن پایین میآید و کار انجام میدهد و هر میلی که نفس پیدا میکند، در نفس سرازیر میشود. اینطور نگاه کنید. همه جنود او و همه به فرمان او هستند و همه بر اساس مشیت او عمل میکنند.
✅ خدا نسبت به کسی که کار خیر میکند، نسبت به او میل پیدا میکند، به لحاظ اسم شکور. لذا تو اینجا اینگونه کردی، ببین من دو روز دیگر با تو چه میکنم. این را اسم شکور میگوییم.
🔵 بیان علامه طباطبایی
✅ علامه طباطبایی نکته لطیفی را بیان کرده است؛ ما که میدانیم همه نعمتها را خدا داده است. اگر ما کار خیری انجام میدهیم، عزمش را خدا داده است؛ قدرتش را خدا داده است؛ همه چیزش را خدا داده است. ولی خدا با اسم شکور میگوید: درست است که تمام این کار خیری که میکنی، همه را من به تو دادهام، فکر و قدرت و اراده را من به تو دادهام، ولی تو با این کارَت به من احسان میکنی. این کار تو احسان است به من. «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، ۶۰). خداوند جزای احسان را با احسان میدهد.
✅ اسم شکور، یک اسم عکسالعملی است. یعنی، بر حسب کاری که تو کردی است. اما کار تو برای خدا چه نسبتی پیدا میکند؟ کار تو به سان این است که تو برای خدا احسان و نیکی میکنی. باز سر سفره خدا نشستهای. در باغ خدا هستی و از باغ خدا میوهای میچینی و به خدا میدهی. از خدا میگیری و به خدا میدهی. ولی در عین حال، خدا این را احسان به خود میداند. این کجا مطرح میشود؟ وقتی که کار خیری برای خدا انجام میشود.
🔵 بیان استاد
✅ خدا از نفسِ کار خیر، خوشش میآید. حتی اگر آن کار خیر برای خدا هم نباشد و از سر صدق و صفا باشد، مثلاً دلش بسوزد و کاری انجام دهد، خداوند خوشش میآید. این خوشآمدن، باعث عکسالعمل خداوند میشود. خیر با نهاد عالَم سازگار است. علاوه بر بیان علامه طباطبایی، این بیان هم هست.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/315
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ توحید قرآنی را خوب باور کنیم. خداوند میفرماید: این معرفت خوب بقا دارد و گمشدنی نیست.
🔴 بخش سوم
✅ اگر انسان کاری کند، برای خدا هم نباشد، ولی از سر فطرت پاک انسانی باشد، خداوند از همین هم خوشش میآید. مانند اینکه فردی، شخصی را بیست سال اذیت کرده است، اما الان که او در زحمت افتاده، انسانیتش گُل میکند و به او کمک میکند. خدا از این خوشش میآید. درست است که در ظاهر یک کاری کرده است، ولی در باطنش این کار خیلی لطف دارد. در قرآن آمده است که شما سئیه را با حسنه جواب بدهید. (جواب بدی را با خوبی بدهید). «وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ»؛ بدى را با نيكى مىزدايند (رعد، ۲۲). آن فرد منطق دنیایی و خاکی دارد، چرا من مانند او باشم؟ جواب بدی را با خوبی دادن، یک شرافتی دارد. خیر باعث میشود که عکسالعملی در عالَم پدید بیاید. اسم شکور عکسالعمل عالَم است از ناحیۀ مبدأ عالَم که در عالَم خودش را نشان میدهد.
✅ «ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَليماً»؛ اگر شکر کنید و ایمان بیاورید، خدا شما را عذاب نمیکند. خداوند شاکر علیم است (نساء، ۱۴۷).
✅ آیاتی در قرآن داریم که اسم شکور نیامده است، ولی یکی از مصادیق آن است. آیات ۳۵ تا ۳۷ سوره آل عمران اینگونه است. وقتی حضرت مریم در شکم مادر بود، عمران به رحمت خدا رفت و مادر در دوران بارداری تنها بود. « إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ » به او درباره حضرت عیسی گفته بودند که از این نسل خواهد بود. یعنی هر چه در شکم دارم، برای تو آزاد کردم و هیچ نفعی برای خودم از این فرزند نمیخواهم. فقط برای خدا قرار دادم. یعنی، نمیخواهم در زندگی خودم از او استفاده کنم؛ همهاش برای تو. «سمیع علیم» در فضای دعایی خیلی معنا دارد.
✅ «فَلَمَّا وَضَعَتهَْا قَالَتْ رَبِّ إِنىِّ وَضَعْتهَُا أُنثىَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ [من میدانم که خدا میداند.] وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كاَلْأُنثىَ وَ إِنىِّ سَمَّيْتهَُا مَرْيَمَ وَ إِنىِّ أُعِيذُهَا بِكَ وَ ذُرِّيَّتَهَا [که قرار است از نسل او مسیحی بیاید] مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ. فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ [چه در نیت مادر حضرت مریم گذشت که اینگونه خدا پذیرفته است.] وَ أَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كلُّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَامَرْيَمُ أَنىَ لَكِ هَاذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيرِْ حِسَابٍ». ما الان بیش از بیست قرن است که سر سفرۀ یک نیتِ این مادر نشستهایم. اینجا محتوای شکر هست، ولی تصریح به شکر نشده است.
✅ نمونه دیگر راجع به برادران حضرت یوسف است. «قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ» (یوسف، ۹۰). اینکه اجر ضایع نمیشود، زیر سر اسم شکور است. یعنی خدا هیچگاه نمیگذارد که اجر متّقی و صابر ضایع شود. اجر حضرت یوسف هم این است که عزیز مصر شده است که ناشی از صبر و تقوای او بوده است.
✅ «فَلَمَّا كلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ قَالَ اجْعَلْنىِ عَلىَ خَزَائنِ الْأَرْضِ إِنىِّ حَفِيظٌ عَلِيمٌ وَ كَذَالِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فىِ الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنهَْا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحمَْتِنَا مَن نَّشَاءُ وَ لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» پس چون با او سخن راند، گفت: «تو امروز نزد ما با منزلت و امين هستى» [يوسف] گفت: «مرا بر خزانههاى اين سرزمين بگمار كه من نگهبانى دانا هستم». و بدين گونه يوسف را در سرزمين [مصر] قدرت داديم، كه در آن، هر جا كه مى خواست سكونت مىكرد. هر كه را بخواهيم به رحمت خود مىرسانيم و اجر نيكوكاران را تباه نمىسازيم (یوسف، ۵۴تا۵۶).
✅ ما اجر محسنان را ضایع نمیکنیم. خدا قاعده به ما میدهد. کسی که در کار خیر است، خدا بیاجر نمیگذارد. این بیاجر نگذاشتن، زیر سر اسم شکور است. اسم شکور جزء اسمای بازتابی است؛ یعنی بازتاب اعمال ما است. در فضای خیر مطرح است، نه در فضای شرّ. در فضای خیر برکت میدهد و افزون میکند. بر حسب اسم شکور، خداوند اجر را کامل میدهد و نمیگذارد (کار خیر) گم شود و ابتر بماند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/315
336 عرفان دروادی عمل.mp3
7.92M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 336 (1399.9.29 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 336 (1399.9.29 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۶ (۱۳۹۹.۹.۲۹، چهارم جمادیالاولی/شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 اسم شکور و شاکر
✅ اسم شکور و شاکر یعنی، خداوند واقعاً از بندهای که صادقانه و خالصانه عملی را انجام میدهد، تشکر میکند. خداوند از این کار بنده، خوشش میآید و از او تشکر میکند. تشکر خدا به هزار و یک شکل در میآید. گاهی به این شکل در میآید که مردم را متوجه او میکند و گاهی به او کمالی میدهد. کل نظام عالَم میشود شکرگزار او.
✅ وقتی اسم شکور حق می آید، در تکوین اثر میگذارد؛ در نظام عالَم اثر میگذارد. اسم شکور وقتی میآید، او هم احساس میکند که آن بندهای که خدا به او لطف دارد و تشکر از او میکند، تشکر خدا را احساس میکند. یعنی نظام عالَم هم میفهمد که خداوند به او لبخند میزند. عجیب است، در دل این اموری که به شکل کثرت میبینیم، چیزهایی روی میدهد که احساس میکند که خدا دارد از او تشکر میکند. لفظ شاکر خداوند واقعاً تشکر میکند.
🔵 نمونههای اجتماعی شاکریت الهی
✅ آیات مربوط به حضرت یوسف و مادر حضرت مریم را در جلسه قبل خواندیم.
«وَ الَّذينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحينَ»؛ و كسانى كه به كتاب [آسمانى] چنگ درمىزنند و نماز برپا داشتهاند [بدانند كه] ما اجر مصلحان را تباه نخواهيم كرد (اعراف، ۱۷۰).
✅ «فَلَمَّا أَنْ أَرادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذي هُوَ عَدُوٌّ لَهُما قالَ يا مُوسى أَ تُريدُ أَنْ تَقْتُلَني كَما قَتَلْتَ نَفْساً بِالْأَمْسِ إِنْ تُريدُ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ جَبَّاراً فِي الْأَرْضِ وَ ما تُريدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحينَ»؛ و چون خواست به سوى آنكه دشمن هر دوشان بود حمله آورد، گفت: «اى موسى، آيا مىخواهى مرا بكشى چنانكه ديروز شخصى را كشتى؟ تو مىخواهى در اين سرزمين فقط زورگو باشى، و نمىخواهى از اصلاحگران باشى(قصص، ۱۹). در این آیه جبار در مقابل اصلاح اجتماعی است.
✅ بحث آیۀ ۱۷۰ اعراف درباۀ اصلاح اجتماعی است. اصل بحث این است، کسانی که قصد اصلاح اجتماعی دارند و قرار است حکومت و حاکمیت و دستورات اجتماعی را بر اساس دستورات الهی اجرا کنند، بنایشان این است که تمام حرکاتشان خدایی و بر اساس دستورات الهی باشد؛ این میشود تمسک به کتاب و سنت. این تمسک اجتماعی است. در اصلاح اجتماعی حرکتها با اندیشه الهی محقق میشود.
✅ برخی تا «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» را در قرآن میبینند، گمان میکنند که اقامه نماز است. درحالیکه منظور فقط این نیست، بلکه «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» نمادِ بسطِ توحید است. علامه طباطبایی هم فرموده است که اینها از باب نمونه است و الا اصلش بسط توحید است. اندیشه توحیدی را میخواهند رواج دهند. ما اجر مصلحان را ضایع نمیکنیم که بسان همان است که درباره حضرت یوسف آمده است: «وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»؛ و اجر نيكوكاران را تباه نمىسازيم (یوسف،۵۶).
🔵 مبانی اندیشه سلوکی در سیاست
✅ یکی از دردهای ما در صحنه اجتماعی، این است که برخی هستند این «يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ»شان جدی نیست؛ «أَقامُوا الصَّلاةَ»شان جدی نیست. اما بعضی افراد استوارند و مقاومت میکنند؛ با اینکه برایشان هزینههای سنگین دارد؛ چون وقتی در صحنه اجتماع کاری انجام میشود، مقاومتها و ممانعتها زیاد است و کار آسان نیست.
✅ ما اجر انسانهای مصلح را که اهل اصلاح اجتماعی هستند، ضایع نمیکنیم. اسم «شکور» به آنها مدد میدهد. حتی اگر به شهادتشان هم منجر شود، ما اجر آنها را ضایع نمیکنیم. «إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحينَ». هم در این دنیا و هم در آخرت اجرشان را میدهیم.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/319
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۶ (۱۳۹۹.۹.۲۹، چهارم جمادیالاولی/ش
🔴بخش دوم
✅ «وَ كَأَيِّن مِّن نَّبىٍّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ [جمع بسیاری که کار به اصلاح اجتماعی می زنند و جهاد میکنند.] فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَُمْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَكاَنُواْ وَ اللَّهُ يحُِبُّ الصَّابرِِينَ [خداوند صابران را دوست دارد. اصل «یحبّ» و «لایحبّ» در فرهنگ قرآنی خیلی مهم است. هر جا محبت هست، یعنی توجه خدا به سمت او جلب میشود. کسانی که جهاد اجتماعی دارند و جنگ مقدس دارند و کوتاه هم نمیآیند، خداوند آنها را دوست دارد.] وَ مَا كاَنَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فىِ أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصرُْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ فََاتَئهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الاَْخِرَةِ وَ اللَّهُ يحُِبُّ المُْحْسِنِينَ»؛ و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او تودههاى انبوه، كارزار كردند؛ و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد، سستى نورزيدند و ناتوان نشدند؛ و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند، شكيبايان را دوست دارد. و سخن آنان جز اين نبود كه گفتند: «پروردگارا، گناهان ما و زيادهروى ما، در كارمان را بر ما ببخش و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران يارى ده». پس خداوند، پاداش اين دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا كرد و خداوند نيكوكاران را دوست دارد (آل عمران، ۱۴۶تا۱۴۸).
✅ گاهی تلقی ما از ثواب و پاداش این است که چیز خاصی است؛ اما عام است. هر چه که باعث رشد انسان در دنیا شود و باعث عزت و قوت و بروز اجتماعی بیشتر شود و باعث محبوبشدن در چشم مردم شود، همه اینها ثواب دنیا است. همه اینها از مصادیق اتمّ اسم «شکور» خدا است که ریشه در حب و تعلق خاطر دارد. خداوند آنها را دوست دارد. میل و کششی در نظام عالَم وجود دارد که باعث میشود، برای او کاری در عالم رسیده میشود. این میشود تشکر خدا. این میشود اسم شکور. این میل و کشش الهی در نظام عالَم اثر میکند و همه نظام و جنود الهی میشود حامی و پیشبرندۀ او؛ و حتی گاهی خداوند از طریق دشمن، او را بالا میبرد. این میشود کار رسیدنِ اسم شکور، به شکل اجتماعی.
✅ در کارهای اجتماعی خداوند شکر (و تشکرِ) بیشتری دارد. چون بُردش بیشتر است و سختی آن زیادتر است، لذا تحملش خیلی آسان نیست. برخی در زمینۀ شخصی خیلی جدی هستند، ولی در صحنه اجتماعی وقتی «لومه لایم» دیدند، تغییر میکنند و کنار میروند. در برخی افراد «لومه لایم» در آنها اثر نمیکند، اما وقتی میبینند که صحنههای اجتماعی تغییر میکند، آنها هم تغییر میکنند و گاهی بنیادهای اندیشهشان متزلزل میشود که این امر عجیبی است. اسم شکور در صحنه اجتماعی خودش را بیشتر نشان میدهد.
🔵 حاکم عادل
برخی متوجه نیستند، حاکم عادل که بر اساس عدالت و تمسک به کتاب و سنت و فرهنگ دینی عمل میکند، گاهی این حاکم عادل نمایندۀ مستقیم خدا حساب میشود. دل او به درد بیاید، دل خدا به درد میآید. او را همراهی کنید، خدا را همراهی کردهاید. خیلی باید مواظبت کرد.
✅ برخی میبینند که رهبر معظّم انقلاب، تقوا و خویشتنداریاش چقدر است و چقدر سختیها را به جان میخرد. آنها میبینند و میدانند که اگر ایشان نباشد، چه میشود. همان تعبیری که دربارۀ حضرت موسی آمده است: «يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ» (صف، ۵). میبینند حاکم عادل است، ولی چرا با او همراهی نمیکنند. لذا دل خدا هم به درد میآید.
✅ از آن طرف هم خداوند متعال عزتهای مضاعف میدهد. در دل این گیرودارهای سنگین اجتماعی که همه زود میبُرند و به زیر میآیند، حاکم عادل میخواهد کار کند، به زیر نمیآید. حتی به شهادت هم برسد، پایین نمیافتد و بالاتر میرود. این خاصیت اسم شکور است. اسم شکور بیشتر حمایت میکند.
✅ در طول تاریخ، هر جا عادلی بود، در تاریخ محو نشد. درحالیکه تاریخنویسان معمولاً نمیتوانند حق مطلب را ادا کنند. بلکه برعکس تابع حاکمان زمان خود هستند. خدا کارش را به سرانجام میرساند. این خاصیت نظام عالَم است. شهید بهشتی در زمان شهادتشان مورد تهمتهای فراوانی بود. ولی شهادتشان باعث عزت فراوان او شد و جامعه زیرورو شد؛ فقط به خاطر اینکه: «اِنَّ اللهَ يُدَافِعُ عَنِ الذِّينَ آمَنُوا» (حج،۳۸). اسم شکور در همین دنیا هم جبران میکند. اینها نمونههایی از اسم شکور در صحنه اجتماعی و فردی بود که عرض شد.
🔵 ظرفیتهای متفاوت انسانها و اصلاح اجتماعی
✅ ورود به عرصههای اجتماعی، در مورد هر کس بستگی به اندازه ظرفیتش دارد. بعضی افراد قوت در کار اجتماعی ندارند، ولی همین که بینات را میفهمند، بر مبنای آن عمل میکنند. کسانی که قوت ندارند، نباید در هر امری دخالت کنند. چه کسی گفته است که باید در همه جا ورود اجتماعی کنند؟ ورود به کارهای اجتماعی متفاوت است.
نسیم عرفان
🔴بخش دوم ✅ «وَ كَأَيِّن مِّن نَّبىٍّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ [جمع بسیاری که کار به اصلاح
🔴 بخش سوم
✅ من در حد خودم که میتوانم کاری کنم که توحید در جامعه بیشتر رواج پیدا کند. حالا نمیتوانم آن حرکت عظیم اجتماعی را ایجاد کنم. هر کس میفهمد، مأموریت پیدا میکند. امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میفرماید: خداوند از علما اقرار گرفته است که بر ظالم صبر نکنند. خدا بعداً مؤاخذه میکند که چرا ورود نکردی؟ مردم در ۹دی چه کار کردند؟ به نظرم خیلی واضح است. چون برای مردم آشکار شد.
✅ برخی اوقات اشخاص بیِّنات را زیر سؤال میبرند. شما اگر ببینید حرکتی که میکنید عملاً همه متدینین را با آن پایین میبرید و غیرمتدینین را خوشحال میکنید، باید ببینید کجای کارتان اشتباه است که اینطور شده است. اینکه خیلی واضح است؛ این بیِّن است.
✅ اگر بینات مبهم بود، بایستید. ولی وقتی بیّنات شد، چرا توقف؟ ما باید برخی اوقات تمهید مقدمات کنیم. یک وقت من میخواهم دین خودم را حفظ کنم، ولی یک وقت صحنۀ اجتماع است و دین میلیونها نفر به برخی امور بند است، من هیچ کاری نکنم؟ هیچ اقدامی نکنم؟ حتی اطلاع پیدا نکنم که چه خبر است؟ ما از دین اینطور عملکردن را نمیفهمیم. دین نمیگوید برو آن گوشه بشین!
🔵 یک گوشۀ کار را بگیر!
به طور کلی، ورود اجتماعی را ما باید خیلی جدی بگیریم. صحنههایی که از دین میفهمیم، باید جدیتر باشد. ورود اجتماعی همه، در حد خودشان لازم است. پیر و جوان و میانسال ما درگیر شدهاند؛ همه درگیر شدهاند. در این وضعیت من هیچ کاری نکنم؟ هیچی؟ من نمیگویم همۀ کارها را تو انجام بده! تو یک گوشۀ کار را بگیر. ما باید معطوف به نیازهای جامعه باشیم. جامعه هزار نیاز دارد، تو یکی از آنها را برطرف کن. کسی نمیگوید همۀ کارها را تو انجام بده! ولی باید کار کنیم ( و از کار کردن کم نگذاریم). واقعاً برخی کوتاهیها مواخذه دارد.
✅ الان را نمیگویم، حتی در دورۀ شاه و سلسلۀ قاجار هم همینطور است؛ فرقی نمیکند. مشکل داریم، باید آن را حل کنیم. وقتی میبینم که جامعه دارد از دین کَنده میشود، من موظّف میشوم. نمیتوانم بگویم من هیچ وظیفهای ندارم. تو موظفیات را ببر در حوزۀ مسئولیت خود! به نظرم ملاصدرا به ظاهر دارد کتاب مینویسد، اما از بسیاری افراد سیاسیتر عمل میکند. اگر کسی بخواهد واقعاً کار کند و کار را جلو ببرد، خیلی از مسائل وجود دارد (که روی زمین مانده است).
✅ من تصویری ندارم که طلبهای که واقعاً طلبه باشد، برود در یک روستا که همه آنها در حال فسق و فجورند و همه چیز را خراب میکنند، بعد این طلبه بگوید: اشکالی ندارد، خدا مهربان است! در این وضعیت که همه در حال فسق و فجورند، این مهربانگفتن حرام است. هیچ وقت چنین چیزی نمیگوید، حتی اگر تقیه محض هم باشد، در دل نسبت به آن کارها انزجار دارد. در خلوت هم به یکی دو نفر چیزهایی میگوید.
✅ یکی از روحانیان آمل، در دوره رضاشاه اجازه نمیداد برخی از کارها انجام شود. او میگفت اگر بشود، من شلاق دست میگیرم. حتی ژاندارمها هم جرأت نمیکردند با او مقابله کنند.
🔵 بنیاد اسم شکور
✅ اساس عالم بر مبنای اسمای حسنای الهی اداره میشود. اسمای الهی خُلقهای الهی هستند؛ منش خدا هستند. «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللهِ»؛ یعنی، متصف شوید به اسمای الهی. اخلاق الهی، اسمای حسنای الهی است. خُلق خدا است. برای خداوند سبحان خُلق معنا دارد. در تکوین خُلق معنا دارد.
✅ ما نوعاً اخلاق را در سطح انسان مطرح میکنیم. ولی آیا یک موجود دارای شعور و عقل، برایش اخلاق معنا ندارد؟ ولو همیشه آدم خوبی باشد و هیچگاه به سمت بدی نرود؟ همۀ موجودات خردمند خُلق دارند. برای او اخلاق معنا دارد. در این خصوص میگویند: کل موجودات خردمند، خُلق دارند، ولو اینکه از او هیچگاه بدی سر نزند. مثلاً عقول مفارقات خُلق دارند و خوب عمل میکنند. خوب و بد دارند. اخلاق دارند. بر اساس تشخیص خوب و بد، کنش دارند. این امر در مورد خداوند سبحان هم مطرح است که میفرماید: بر من است؛ بر عهده من است؛ وظیفه من است. «یجب عن الله»، یعنی بر عهده خدا است و بر او است که چنین کند.
✅ این آیه، یک شیوه اثبات نبوت است. «وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعينَ»؛ و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] كژ است و اگر [خدا] مىخواست مسلماً همه شما را هدايت مىكرد (نحل، ۹). بر خدا است که راه درست را نشان دهد تا مردم بدانند. همه مردم که نمیدانند. لذا خداوند نبی میفرستد. این «علی الله» معنای حقیقی دارد. یعنی، اخلاقاً بر خدا است که چنین کند و خداوند هم به غیر از این کاری نخواهد کرد.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/319
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ من در حد خودم که میتوانم کاری کنم که توحید در جامعه بیشتر رواج پیدا کند. حالا نمیتوا
🔴 بخش چهارم
✅ اصلش این است که حضرت حق، تمام آنچه که خُلق نیکو است، در خود دارد و منش او است و بر اساس آن عمل میکند. و هیچگاه غیر از این نمیکند. اگر کسی این آیه را جدی پِی بگیرد، در آن استدلالی برای نبوت است که بر اساس بایدهای ارزششناختی است. متأسفانه به این شکل در حکمت عملی نیامده است. متکلمین استفاده کردهاند، ولی به صورت مشهوری معنا میکنند، نه به صورت حِکمی و فلسفی.
🔵 تشکر؛ اخلاق خدا
✅ «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»؛ (هود، ۶). هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه بر خدا است که روزیاش را بدهد؛ یعنی خدا روزیاش را بر عهده میگیرد. بر همین اساس، بر عهده خدا است که هر کسی به سمت او میرود، خدا صد قدم به سمتش میآید تا از او تشکر کند. تشکر یک خُلق الهی است و بر عهدۀ خدا است. چون خداوند موجود اخلاقی و به نهایت اخلاقی است، چنین خواهد کرد. همۀ آن هم خُلق نیکو است. اسم شکور حق جزء اسمای خُلق نیکوی او است. به تعبیر دیگر، تشکر اخلاق خدا است.
✅ «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ»؛ و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده] خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمىدارد (شوری، ۴۰). اجرش بر خدا است و خداوند اجر خواهد داد؛ چون خداوند باید تشکر کند و به کسی که در مسیر خیر قدم میزند، باید اجری دهد؛ اِکرامی کند؛ توجهی کند؛ محبتی کند؛ تشکری کند.
✅ اسم شکور زیر سر خُلق نیکوی حق است و به تعبیر دیگر، زیر سر این است که خداوند موجودی اخلاقی است. نه به این معنا که ما انسانها در مسیر درست و غلط داریم و با احتمالاتی روبروییم.
🔵 جزای احسان
✅ از خدا جز خیر صادر نمیشود. خیر اخلاقی در خدا موج میزند. چون موجود اخلاقی است. معنا ندارد موجود اخلاقی احسان ببیند و با احسان جواب ندهد. «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، ۶۰). این میشود اسم شکور.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/319
337 عرفان دروادی عمل.mp3
8.33M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 337 (1399.10.6 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 337 (1399.10.6 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۷ (۱۲) (۱۳۹۹.۱۰.۶، شنبه ۱۱جمادیالاولی)
🔴 بخش اول
🔵 اسم شکور و شاکر
✅ خداوند شکور است و تشکر میکند. آن چیزی که عجیب است این است که قدرت را خدا داده؛ همت را خدا داده؛ راه را خدا باز کرده؛ همۀ اینها هست، ولی باز به انسان گفته میشود که چون تو در مسیر خیر قدم برداشتی، به ازایِ کاری که تو کردی، من هم با تو خوب رفتار میکنم. من خدایی هستم که کار و عمل نیک را بیپاسخ نمیگذارم؛ بر حسب سنتی که دارم. توضیح دادیم که اسم شکور معنای حقیقی دارد.
🔵 خیرِ ارزششناختی دربارۀ خداوند متعال
✅ خداوند خود نیک است و کار نیک میکند. طبیعتاً در غیرانسان هم باید نیکی و کار نیک را توضیح داد. در تکوین باید راجع به موجوداتی که خِرد دارند و نسبت به خوبیها و بدیها فهم دارند (حتی در مورد عقول و مفارقات)، این معنا را مطرح کرد که ذاتشان نیک است و جز نیک هم از آنها برنمیآید. یکی از اسمای حسنای الهی «بارّ» و «برّ» است؛ یعنی، خداوند نیکوکار است. خدا نیک است. این خیر اخلاقی و نیکی، منش خدا است که بر اساس خوبیها عمل میکند.
✅ در قرآن آمده است، خدا ظلم نمیکند؛ خدا رأفت دارد؛ خدا رحمت دارد؛ خدا انتقام میگیرد. حتی راجع به انتقام، آنطور (که ما گمان میکنیم) نیست. مثلاً در باب مکر، علامه طباطبایی بیانی دارد که خداوند مکر ابتدایی ندارد. در قرآن آمده است: «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»؛ و [دشمنان] مكر ورزيدند، و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد. و خداوند بهترين مكرانگيزان است (آل عمران،۵۴). مؤمن نباید خود را از مکر خدا ایمن ببیند. اما خوب که نگاه کنیم، میبینیم که مکر ابتدایی نیست.
✅ خداوند ذاتاً تفضّل و رحمت دارد. خیرخواه و نیک است. عدالت دارد. در او ظلم نیست. خداوند هیچگاه مرتکب ظلم نمیشود. دستهای از اوصاف داریم که به خدا نسبت میدهیم و این اوصاف، اوصاف اخلاقی است. البته این اوصاف در مورد خدا باید درست معنا شود و مانند انسان معنا نکرد. ولی همه مناسب با خودش، میتواند نیک باشد. مناسب با شأنش. و بلکه نیکی به معنای حقیقی، اصلش در خدا است و بعد تبدیل شده است به جلوههای دیگر.
✅ در بحثهای فلسفی، دربارۀ خداوند میگوییم، خدا خیر است؛ وجود خیر است و حضرت حق خیر اعلی است. خیر هستیشناسی چیزی است و خیر ارزششناختی چیز دیگر. الان خیر ارزششناختی را مد نظر داریم. خیر اخلاقی را مطرح میکنیم. در بحثهای فلسفی این مسئله زیاد نیامده است. این بحث، جایش در فرهنگ قرآنی خالی است. حضرت حق خیر اخلاقی دارد. و این خیر اخلاقی است که میتوانیم بگوییم بر خدا است. بر عهده خدا است که چنین کند. بخشی از این مباحث در جلسۀ قبل خوانده شد.
✅ خداوند به حسب ذاتش نیک است؛ نیک اخلاقی. تا این گفته میشود دستهای از احکام پیش میآید. اینکه بگوییم بر خدا است که چنین کند، باید درست معنا شود. این به معنای منش او است که چنین کند. «وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعينَ»؛ و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] كژ است و اگر [خدا] مىخواست مسلماً همه شما را هدايت مىكرد (نحل، ۹).
✅ بر خدا است که راه درست را به بندگانش نشان دهد. یعنی وقتی خداوند متعال انسانها را پدید آورده که نمیتوانند به کمال خود توجه داشته باشند؛ نمیتوانند راه را از چاه تشخیص دهند؛ وقتی هم گرفتار میشوند، اَبدشان خراب میشود و موجودی ارادی هم هستند، پس بر خدا است که نبی و رسولی بفرستد که راه را مشخص کند.
✅ یکی از ادلۀ اثبات نبوت همین ادلۀ ارزششناختی است. این «باید» که گفته میشود «باید» مناسب با حضرت حق است. قرار نیست مانند انسانها بین دو راه مخیّر شود و بعد یکی را انتخاب کند؛ اینطور نیست. این مسئله به صورت نابش اینگونه است که باید خیر همیشه از خدا صادر شود؛ میبایستِ ارزششناختی نه میبایستِ و ضرورت وجودشناختی که خدا ضروریالوجود است. اینجا به ضروریالوجود اشاره نمیکنم. «میبایست چنین کند»، این بحث فقط دربارۀ بعثت انبیا و هدایت نیست. بلکه خداوند در خصوص خلقت عالَم هم میبایست ایجاد میکرد. سنت خدا این است که ایجاد کند. حتی بحثهای هستیشناختی هم با این بحثهای ارزششناختی میتواند معنای دقیقتری پیدا کند و برهانهای بیشتری اقامه شود.
✅ «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»؛ و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده] خدا است (شوری،۴۰). میبایست خدا تشکر کند. بر خدا است که اجر بدهد. یعنی، باید منش خدا این باشد که اگر کسی در مسیر درست حرکت میکند، به او نیکی برساند و از او تشکر کند.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/325
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۷ (۱۲) (۱۳۹۹.۱۰.۶، شنبه ۱۱جمادیال
🔴 بخش دوم
✅ «ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنين»؛ سپس فرستادگان خود و كسانى را كه گرويدند مىرهانيم، زيرا بر ما فريضه است كه مؤمنان را نجات دهيم (یونس، ۱۰۳). خداوند متعال میفرماید: وظیفه ما است که مؤمنین را نجات دهیم. چون مؤمن است باید دستش را بگیریم؛ بر ما وظیفه است.
✅ برخی گفتهاند: اینها اعتباری است و اینها برای خداوند متعال صادق نیست و خدا با همین زبان اعتباری که ما میشناسیم، صحبت کرده است. این حرف درست نیست. خداوند واقعاً حقیقتی را مطرح میکند؛ یعنی بر عهدۀ خدا است. چون خدا موجودِ اخلاقی است. اخلاقی ناب است نه مانند ما انسانها.
✅ خداوند متعال نور است که در آن نور هم خیر هستیشناختی و هم خیر ارزششناختی و هم خیر زیبایی شناختی نهفته است. خدا نور است. «اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؛خدا نور آسمانها و زمين است (نور،۳۵). با نور میتوان شر را برطرف کرد. نور با بدیها میجنگد. در نور خیر اخلاقی وجود دارد.
✅ تعبیر نور در دعای سریعالاجابه امیرالمؤمنین علیهالسلام را نگاه کنید. نشان میدهد که نور چگونه کار میکند. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ الْمَخْزُونِ الْمَكْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهَانِ الْمُبِينِ الَّذِي هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ وَ نُورٌ فِي نُورٍ وَ نُورٌ عَلى نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ يُضِيءُ بِهِ كُلُّ ظُلْمَةٍ وَ يُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ وَ كُلُّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ وَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ».
✅ در این دعا نور بُرد اخلاقی دارد و از سنخ اخلاق است. یعنی، چون خدا خیر اخلاقی است و نوری دارد، نور او بدیها را برطرف میکند. اصلاً بنای عالَم بدیها را جمع میکند؛ به خوبیها میدان میدهد؛ به خوبیها برکت میدهد؛ به خوبیها اوج میدهد. اسم شکور اینگونه کار میرسد. اسم شکور برکت میدهد. این کار با خیر اخلاقی بودنِ حضرت حق انجام میشود. بر عهدۀ خدا است که چنین کند. چرا؟ چون موجود اخلاقی است. موجود اخلاقمحور و بلکه اخلاق خود او است. چون حقیقهالحقایق است، حقیقت خیر را در خود دارد؛ نه اینکه خیر از او جدا باشد. درست است که ما صحبت از خیر اخلاقی میکنیم، ولی جدا نکنید.
✅ افلاطون آنجا که خیر اعلی را مطرح میکند (خیر اعلی یعنی خداوند سبحان) میگوید: خیر اعلی منبع همه مُثل و مفارقات است. عنوان خیر اعلای افلاطون با تمام مثالهایی که زده است، در فضای ارزشی و باید و نباید است و بلکه معیار را خیر اعلی میگیرد. اصلاً خوببودنِ هر چیزی، زیر سرِ ذات خیر و ایدۀ خیر و ربالنوع خیر است که همان خودِ خدا است. این ربالنوع را برتر از همه ارباب انواع گرفته است و همه مُثل ها را زیر پرِ او گرفته است و انتشار خیر اعلی تبدیل شده است به مُثل. از مُثل و عقول مفارقات هم همیشه خیر برمیآید. منظور افلاطون خیر اخلاقی است. یعنی، خیر در فضای حکمت عملی است.
✅ خداوند اصل خیر است و از او همۀ خوبیهای اخلاقی میجوشد. او معدن خوبیهای اخلاقی است. مبرّرِ اصلی خوبی او است. بعضی میگویند: هیچ خیری پایدار نمیماند مگر با خدا. خودش خوبی است؛ معدن خوبی است؛ خودش حقیقتِ خوبی است. از او چه انتظاری داری؟ جز خوبی انتظاری نیست. لذا میفرماید: «حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنين» (یونس،۱۰۳). حقی است بر گردن ما که مؤمنین را نجات دهیم. مؤمن از خدا است؛ ایمانش از خدا است؛ وجودش از خدا است. چرا؟ به خاطر حقیقت اخلاقیبودن.
✅ (در پاسخ به سؤال یکی از حاضران در جلسه) میشود گفت «علیالله»، ولی طرحش را باید درست کنیم. نیازی نیست که بگوییم: «عنالله». بلکه «علیالله» است. تمام خوبیها منش و خُلق و سنّت الهی است. «سنةُالله» چنین است. ما از خدا خوبی انتظار داریم. در نفس چنین موجودی که تو هستی، چنین خواهی کرد. نه از من، بلکه در ذاتش خوبی خوابیده است.
✅ با این توضیح، از خدا چه توقعی است که وقتی بندهاش یک قدم به سمتش میرود؟ اینکه او هم عنایت کند به بنده؛ دست بکشد بر سرش؛ پروبالش بدهد؛ او را بالا بیاورد؛ محبتش کند، اِکرامش کند. این میشود اسم شکور.
✅ کسی که قبول کند خدا موجودی اخلاقی است، این دسته از خُلقها را باید در خدا دنبالش بگردد. باید در او باشد و از او توقع داریم. نباید بنده حقی برای خودش قایل باشد، بلکه خدا این حق را برای خودش قایل است. بنده حقی ندارد. چرا؟ چون بنده میبیند هر چه دارد از خدا است.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/325