eitaa logo
نسیم عرفان
2.7هزار دنبال‌کننده
20 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 برخی قوت‌های حاصله از ریاضت غیرشرعی ✅ ۱. می‌تواند دل‌ها را بخواند. ۲. می‌توا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ در کارهای درسی، کسی که کار علمی سنگین می‌کند، وقتی یک نتیجه گرفت، این کار را چند بار دیگر تکرار می‌کند و آنقدر تکرار می‌کند تا دیگر برایش سخت نیست و خیلی راحت به نتیجه می‌رسد. آنها که کار روحی می‌کنند، گاه می‌بینند که حال خوش می‌آید و گاهی یک سال هیچ خبری نیست. و این خوب و کافی نیست. باید همت و استقامت باشد. 🔵 استقامت ملاحسینقلی همدانی ✅ استقامت آن چیزی است که ملاحسینقلی همدانی داشت که گاه گفته‌اند تا سی سال استقامت به خرج داد. این آن لطف است که باید برسد. کسی که همت کرد، وقتی در برایش باز شود، حقایق را که می‌بیند، آن حقایق بر جانش می‌نشیند. لذا می‌گویند خوب است که به برخی داده نشود، بلکه زحمت بکشد و استخوان‌دار شود و تمام مراتب تقوا را در خودش پیاده کند، آن وقت که به او می‌دهند، تماماً بر جانش می‌نشیند. کاری که باید کرد این است که باید همت کرد. ملاحسینقلی همدانی کار روحی انجام می‌داد، اما به نتیجه نمی‌رسید. تا اینکه این صحنه را دید که گنجشکی می‌خواست غذایی را ببرد یا برای ساختن خانه‌اش چیزی ببرد. در نهایت بعد از اینکه دفعات فراوانی آمد، موفق شد آن را ببرد. ملاحسینقلی می‌گوید: اینجا ملهَم شدم که باید مکرر در را بکوبم تا به نتیجه برسم. این همت‌کردن‌ها خیلی ارزشمند است و نتیجه می‌دهد. وقتی همت کنی، به ملکه دست پیدا می‌کنی. مدت مدیدی باید درگیر بود. 🔵 سوانح و سکینه و فنا ✅ بوعلی در نمط نهم اشارات توضیح داده است: ابتدا سوانح می‌آید که برقی می‌درخشد. بعد ادامه دهد، تبدیل می‌شود به سکینه و بعد تبدیل می‌شود به فناء. سکینه این است که مدت مثلاً چند ماهی می‌ماند. اگر زیاد ادامه پیدا کند تبدیل می‌شود به فناء. بحث سکینه چه زمانی حاصل می‌شود؟ وقتی استقامت بورزد. در کارهای علمی هم همین‌طور است. کسانی را دیده‌ایم که تا لبه اجتهاد رفته‌اند و نزدیک بود که به اجتهاد برسند، اما رها کردند. تا رها کردند، برگشتند به حالت عادی و گاه بلکه بلید می‌شوند و قدرت کارهای اجتهادی را ندارد. این زیر سر استمرار نداشتن است. راه اصلی استمرار است. اهل همت و استقامت به مکاشفات و لقاء رب می‌رسند. و الا غیر از این حالت برقی می‌درخشد و می‌رود. کافر در صحنه‌ای که سخت می‌شود، خدا را می‌بیند، ولی برایش ماندگار نیست. چون مناسبت ندارد. باید مناسبت را با خدا زیاد کرد که تا آنجا باید پیش رفت که انقطاع بالکلیه حاصل شود. تا مناسبت نباشد، انقطاع بالکلیه حاصل نمی‌شود. این هم جز با همت حاصل نمی‌شود. 🔵 انقطاع بالکلیه ✅ امیالی داریم که باید کلاً در ما بخوابد. گاهی ما جلوی این امیال را می‌گیریم؛ یک بار، دو بار و... . اما باید به جایی رساند که کلاً آن میل در ما خاموش شود. وقتی این اتفاق افتاد، انقطاع بالکلیه حاصل می‌شود که در نتیجه انصراف به آن‌سو حاصل می‌شود. همت پی‌درپی ادامه یابد تا به انقطاع برسیم. گاهی دریچه جان به دلایلی مانند محیط و شرایط ‌باز می‌شود. اما این امر به این معنا نیست که دریچه جان همیشه باز است. انقطاع بالکلیه باعث می‌شود که دریچۀ جان همیشه باز باشد. انقطاع از این سو است. اگر ریاضت استمرار پیدا کند، نتیجه‌اش می‌شود همت؛ و نتیجه همت می‌شود لقا و نتیجه‌اش می‌شود حضور در محضر حق و نتیجه‌اش می‌شود مکاشفات. 🔵 بردبُرد ✅ باید مناسبت پیداکرد. مناسبت یعنی جنس ما عِلوی شود؛ جنس صفا شود. صفای فراوان نیازمند ریاضت فراوان است. ریاضت فراوان را همت می‌گویند. نفسِ بندگی‌کردن خودش بُرد است. نفس اینکه چهل سال مواظبت کردید و خشنودی خدا را جلب کردید، همین خودش برد است.به برخی لحظه مرگ فنا را می‌دهند. به آیت‌الله دستغیب در لحظۀ مرگ این مقام را دادند. ریاضت بنده‌وارِ پی‌درپیِ متصلِ و بی‌انقطاع یعنی همت. خود همین بُرد است. و نتیجه هم دارد و باعث انقطاع می‌شود. و مناسبت ایجاد می‌شود. مناسبت معنای جدی دارد. جنس ما عِلوی باشد، مناسبت پیدا می‌کنیم و آن‌سویی می‌شویم. ✅ حقیقت ما آن‌سویی است؛ فقط تقیدات فراوانی خورده است. باید آنقدر قیودات را حذف کرد تا به حقیقت ناب خودش برسد که در این صورت کار تمام شده و به مقصود رسیده است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ در کارهای درسی، کسی که کار علمی سنگین می‌کند، وقتی یک نتیجه گرفت، این کار را
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 روح مجرد ✅ حقیقت انسان روح مجرد او است؛ و عالم تجرد، عالم بی‌مانع و بی‌‌حجاب است. امر مجرد به اندازۀ خودش به حقیقت وصل است. اگر به مرحله تجرد برسیم، به حقیقت خود رسیده‌ایم. مثال زغال را زدیم که اگر به آتش نزدیک شود، رطوبتش کم می‌شود و کمی آتش می‌گیرد. اما اگر زغال را در همین مرحله از آتش دور کنیم، دوباره سرد و خاموش می‌شود. انسان قیوداتی دارد و باید تک‌تکِ این قیودات را حذف کرد. چارۀ آن چیست؟ همت. تا به جایی برسد که بی‌دغدغه شود. 🔵 نقش عقلانیت در همت ✅ انسان باید پیش از این یک عقلانیت هم در خودش ایجاد کند تا بتواند در سلوک به موفقیت دست یابد. وقتی می‌بیند به نتیجه نمی‌رسد، عقلانیتش به او کمک کند تا به نتیجه برسد. بعضی‌ها می‌گویند ما رفتیم، نشد! چنین فردی به دنبال نتیجه بوده نه بندگی. بعضی همت‌ها از دیدن‌ها شروع می‌شود؛ بعضی همت‌ها از عشق شروع می‌شود؛ بعضی همت‌ها از عقلانیت ایجاد می‌شود؛ یعنی باید برایش عقلانیت ایجاد کرد تا بین حال و مقام فرق بگذارد. مقام مهم است که باید ملکه شود و ملکه هم یعنی استمرار بی‌پایان. این عقلانیت را باید دانست. «آن كه به سير معنوى خود توجه كند، يابد كه شهودِ طلعتِ سعادت و ارتقاى به جنتِ‏ قرب‏ و لقاء و مكاشفات انسانى مَر اهلِ همت و استقامت راست؛ نه صاحب حال موقت را كه نصاب نصيبِ او قيل‌وقال است» (صد کلمه در معرفت نفس، کلمه هشتاد). ✅ علامه طباطبایی می‌فرمود: کل دین یک ریاضت شرعی است از ابتدای بلوغ تا لحظه مرگ. همیشه باید مواظب بود و خویشتن‌داری همیشگی باشد. بدانیم که ریاضتی که می‌کشیم و همتی که به خرج می‌دهیم، تبدیل می‌شود به مقامات نورانی برای ما. 🔵 مراتب وصول ✅ برخی را می‌گویند: خواهی رسید. و او همت می‌کند و رها نمی‌کند تا برسد. در مبشره‌ای به او گفته شده است. برخی را می‌گویند: خواهی رسید. ولی با اما و اگر. بین خوف و رجا قرار می‌گیرند. برخی را می‌گویند: خواهی رسید و در بین راه به او مکاشفاتی هم می‌دهند، اما گاه به او تشر می‌زنند. آنها هم راهی دارند. کسانی که در دنیا غرق‌اند، یکی از اینها را جدی بگیرند، تحولی در آنها ایجاد می‌کند. اگر کسی شور و عشق نسبت به حقایق برایش جدی شده باشد، شب و روزش را دگرگون می‌کند و خواب را از او می‌گیرد. او را بی‌تاب می‌کند. آن‌گونه که دربارۀ آن جوان گفته شد: شب‌ها به قیام و روزها به صیام؛ تا به شهود برسد. 🔵 استمرار ریاضت ✅ ۱. یک طرح در شریعت چله است که در کلمه هشتاد و شش حضرت استاد به آن می‌پردازد. «آن که برای خدا یک چله کشیک نفس کشد، چشمه‌های دانش از دلش بر زبانش آشکار گردد». کسانی که چله را خوب اجرا می‌کنند، به تجربه نتایج بسیاری دیده‌اند. البته در چله ابتدا سوانح روی می‌دهد. ۲. استمرار یک سال. بیانی امام باقر علیه‌السلام دارند در اصول کافی که هرگاه کاری را شروع کردی، یک سال ادامه بده. ۳. برخی از دستورات شریعت هست که تا آخر عمر است؛ مثل نماز شب. که این نماز شب، صحبت یک شب و دو شب و یک سال و ده سال نیست، بلکه صحبت تا آخر عمر است. بسیاری از دستورات شرعی ما چه واجبات و چه مستحبات و چه محرمات و مکروهات، ادامه‌دار و تا آخر عمر است. 🔵 باطنی‌تر ✅ فقط یک کاری کنیم: حرف بشنویم تا از سطح اول شریعت در برویم. حرف‌هایی در شریعت آمده است که انسان اگر بشنود، می‌فهمد که کارهای شریعت را باید باطنی‌تر انجام داد. جسته‌جسته و آهسته‌آهسته، باطنی‌تر کنید. ببینید نتیجه چه می‌شود. دیده‌ام برخی از آقایانی که به نتیجه رسیده‌اند، اذکار را رها نمی‌کنند، بلکه به شکلی خاص اذکار را ادامه می‌دهند و بلکه با آن لذت می‌برند. یکی از فلسفه‌های نماز این است که وقتی به اوج رسیدی، بعد از آن لذت می‌بری. 🔵 یک سرش آنجا، یک سرش اینجا ✅ بنده‌خدایی یک مقامی داشت، نمی‌توانست ذکر بگوید و فقط حالت توجه داشت. از او پرسیدند که ذکرت چیست؟ گفت: قوت و غذای من در نماز است. نماز یک سرش به خدا و یک سرش اینجا است. مانند قرآن که یک سرش اینجا است و یک سرش به خدا وصل است. اهل همت همان حالت شهود را در نماز دارند. بسیاری را دیده‌ام که می‌گویند: در نماز شهود پیدا کرده‌ایم که قوت و غذای کل برنامه‌های ما شده است. برخی چیزها یک حبلِ متصل به حضرت حق است. اینها را از دست ندهید. قرآن یکی از آنها است. قرآن از آنهایی است که هیچ وقت نباید قطع شود. نماز از چیزهایی است که نباید قطع شود. اینها را اتصال دهید. پی‌درپی ادامه دهید. ذکر هم همین‌طور است. همین ذکرها هستند که به‌تدریج تبدیل می‌شود به چیزهای دیگر. توجه قلبی و اتصال باطنی لب و مغز ذکر است. ✅ بنابراین، ریاضت موجب نور و صفا است. اما ریاضت مستمر لازمه‌اش ملاقات رب است. اهل جذبه حسابشان جدا است که بدون ریاضت مستمر می‌توانند به لقاء برسند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۷۸ (۱۲) (۱۴۰۱/۱۱/۱ ۲۸جمادی‌الثانی/ شنبه) 🔴 بخش اول ✅ مقام اول: دستورالعمل‌های سلوکی؛ مقام دوم: اصول و مبانی سلوک؛ مقام سوم: نکات و تجربیات سلوکیِ استاد حسن‌زادۀ آملی رحمت‌الله‌علیه. تا آخر سال تحصیلی، به همین نکات و تجربیات سلوکی می‌پردازیم. در باب نکات و تجربیات سلوکی، بحث ریاضت و همچنین بحث همت و استقامت بیان شد. در این جلسه به بحث قبض و بسط می‌پردازیم. 🔵 قبض و بسط ✅ برای دل در هر ساحتی، حتی اگر مسائل سلوکی هم مطرح نباشد، بلکه در مراحل اولیه ایمانی هم، اقبال و ادبار وجود دارد. «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ»؛ دل‌ها را روى‌آوردن و روى‌برگرداندنى است. اگر دل روى آرد، آن را به مستحبات واداريد؛ و اگر روى برگرداند، بر انجام واجب‌هاش بسنده داريد. (حکمت ۳۰۴، نهج‌البلاغه). ✅ گاهی حال دل خوب است و گاهی نه. همان‌طور که بدن گاهی سالم است و گاهی بیمار، دل هم همین‌طور است. گاهی برخی مطالب ایمانی خیلی خوش بر دل می‌نشیند و گاهی نه. گاهی دل خیلی خوش پیشرفت می‌کند و گاهی نه. امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌فرماید: هر وقت دل اقبال دارد به کارهای عبادی بیشتری بپرداز و هر گاه ادبار دارد، به واجبات اکتفا کن. ✅ وقتی قبض است، انسان می‌گوید: چه شده که این‌گونه شدم؟ وقتی قبض آمد، دل اجازه مکاشفه و احوال خوش نمی‌دهد. و گاه انسان احساس می‌کند که سقوط کرده است. یک نوع قبض شدید است. چون سالک است، می‌فهمد باید کاری انجام دهد. قبض یعنی انفتاح نیست. احوال خوش نمی‌آید. سالک زحمت خودش را می‌کشد، ولی می‌بیند هیچ خبری نیست. این قبض است. بسط مقابل این است. 🔵 عوامل پیدایش قبض 🔵 ۱. قبض به حسب اعمال ✅ گاهی خلاف باعث قبض می‌شود. این قبض از یک جهت نعمت است؛ به او خبر می‌دهند که تو با دست خودت، خودت را این‌گونه کردی. خداوند گاهی نمی‌گذارد شخص بفهمد. این را می‌گوییم استدراج؛ خدا رهایش می‌کند و کاری به او ندارد. این خیلی خطرناک است و باید ترسید. اما اینکه انسان متوجه شود که خلاف می‌کنم و خبری نیست، این خودش نعمتی است. اما اگر کسی این‌گونه باشد و خبری نباشد، علامت آن است که گرفتار استدراج شده است. اینکه حضرت یونس کوتاهی کرد و در دام نهنگ افتاد، برایش نعمت بود. ✅ بنده‌خدایی می‌گفت: چند ماه حال خوشی داشتم. با یک طلبه بحث کردم؛ او حرفش حق نبود و من جواب دادم و در عین حال کمی تندروی کردم؛ تا تندروی کردم، دیدم تمام آن حالات خوش رفت. این تلنگری است به او که تو در این مقام نباید این‌گونه باشی. این نعمت الهی است. ✅ گاهی قبض به حسب اعمال است که انسان می‌فهمد. مؤمن همیشه تا چنین چیزی پیش می‌آید، باید به خودش تلنگر بزند که چه شد من این‌گونه شدم. این به حسب اَعمالِ غلط است؛ گاه به حسب احوال شخص است و لزوماً ممکن است گناه سبب قبض نشود. درباره بلعم باعورا خداوند می‌فرماید: «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث»؛ و اگر مى‌خواستيم، قدر او را به وسيله آن [آيات‌] بالا مى‌برديم، اما او به زمين [=دنيا] گراييد و از هواى نَفْس خود پيروى كرد. از اين رو داستانش چون داستان سگ است [كه‌] اگر بر آن حمله‌ور شوى زبان از كام برآورد؛ و اگر آن را رها كنى [باز هم‌] زبان از كام برآورد (اعراف، آیۀ ۱۷۶). گاهی خداوند انسان را گرفتار مصیبت‌هایی می‌کند که به‌تدریج مشاهداتش کم و کم می‌شود و به‌تدریج از او می‌گیرد. 🔵 ۲. قبض به‌خاطر عدم آمادگی ✅ گاهی سالک قرار است به مرحله‌ای برسد، اما آمادگی رسیدن به آن مرحله را ندارد. چاره این است که او را آنقدر پشت در نگاه دارند تا آمادگی پیدا کند. گاهی به صورت برقی یک لحظه می‌دهند و دیگر به او (را در حالت انتظار قرار می‌دهند). چرا؟ چون آمادگی ندارد. این باعث می‌شود که یک قبضی برایش پیش بیاید. او باید خودش را آماده کند. 🔵 ۳. قبض امتحانی ✅ گاهی می‌خواهند او را امتحان کنند که آیا می‌خواهد یا نمی‌خواهد. تشنگی او را امتحان می‌کنند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۷۸ (۱۲) (۱۴۰۱/۱۱/۱ ۲۸جمادی‌الثانی/ شنبه) 🔴 بخش اول ✅ م
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 ۴. قبض تنفسی ✅ گاهی به شخص تنفس می‌دهند. چون شخص حال و مقامی دارد و پی‌درپی به او کشف می‌دهند که اگر ادامه پیدا کند، می‌سوزد. یعنی اذیت می‌شود. کمی به او تنفس می‌دهند؛ خودش نمی‌داند؛ مثلاً بدن یا روحش کشش کشف‌های بعدی را ندارد. این انواع قبض‌هایی است که وجود دارد. قبض برای ماندن نیست، بلکه برای عبور است. ما باید از قبض عبور کنیم. 🔵 فواید قبض 🔵۱. تشنگی ✅ وقتی به انسان (چیزی را) که می‌خواهد ندهند، تشنگی ایجاد می‌شود. تشنگی از یک جهت خودش رسیدن است. شدت عطش، انسان را برای مرحلۀ بعد آماده می‌کند. برخی حالت تشنگی را در خودشان ایجاد می‌کنند. به لحاظ اندیشه‌هایی باید جوری حل و هضم کنم تا باعث شود تشنه شوم. در هر جایی ما تشنگی می‌خواهیم. تشنگی است که انسان را به کار مداوم و سنگین می‌کشاند. کسانی که تشنه شدند، خوب گرفتند و قدردان‌اند. بلدند که بگیرند و نگاه دارند. 🔵 ۲. مقدمه بسط بعدی ✅ در قبض سوز و اشک و آه و ناله زیاد می‌شود. (چنین شخصی) مقدمه‌چینی می‌کند تا او به مرحله بالاتر و بسط بهتری برسد. آه و اشک و ناله باید بیاید. مقدمه بحث‌های معنوی بسان مقدمه‌های علمی‌اند که باید انجام شود (تا به مطلوب برسیم). انسان باید توجه داشته باشد که در سوز و اشک و ناله زیاده‌روی نکند به‌گونه‌ای که او را از سلوک بیندازد. از خودش اشک ناب بگیرد. باید اشک ریخت و بیچارگی نشان داد. بگوید که نیازمندیم. اشک که می‌آید، دل سنگ را آب می‌کند. خداوند سبحان ارحم‌الراحمین است. 🔵 ۳. شماتت نفس ✅ یکی از مشکلات جدی در سلوک، انانیت است. اگر شرایطی پیش بیاید، می‌فهمیم که خیلی بَدیم. نزد یکی از علمای ربانی رفتیم. او در حال قبض بود. تقریباً چهل و پنج دقیقه نزد ایشان بودیم؛ تماماً داشت خودش را می‌کوبید. ✅ بنده‌خدایی می‌گفت: کسی که گرفتار انانیت بود در خواب ماری به دور گردنش پیچیده شده بود؛ او گاه خسته می‌شد و آن مار را به زمین می‌کوبید و باز برمی‌گشت و گاهی باز خسته می‌شد و آن را می‌کوبید زمین. کسانی که حواسشان جمع است، وقتی آن را می‌کوبند، نمی‌گذارند دوباره برگردد. انانیت ما گرۀ کور ما است. ✅ «تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی / یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی» (حافظ). مشکل ما این است که زیاد خودمان را می‌بینیم و آنچه را که واقعاً برای خدا است، برای خود می‌دانیم. ✅ قبض ایجاد شماتت و بیزاری از خود می‌کند. مؤمن نماز شبش قطع نمی‌شود، ولی خداوند دوسه شب کاری می‌کند تا نتواند نماز شب بخواند. برای اینکه مؤمن خودش را شماتت کند و عُجب سراغش نیاید. یکی از خاصیت‌های قبض همین است. ✅ عالَم این‌گونه است که اگر تو آماده باشی، آنچه باید به تو بدهند در یک لحظه می‌دهند. بخلی وجود ندارد. هر کس آمادگی داشته باشد، آنچه باید به او بدهند می‌دهند. سلاک می‌بینند که حتی تتمه شهوت و نفسانیت آنها را اذیت می‌کند. هر کسی در مقام خودش است. مثلاً می‌گویند: در مکاشفه زلال خود می‌بینیم که یک تیرگی در کار هست. در کشف هم به او نشان می‌دهند. ✅ به شخصی در مکاشفه رجبیه نشان دادند در مکاشفه که جان تو این‌گونه است و همه تیرگی‌ها چسبیده و محکم و لجن بر دلش بود. لذا این شخص فهمید که این سال، سال استغفار او است. ماه رجب برای همین‌ها است. چرا اینقدر استغفار در این ماه آمده است؟ رجب و شعبان و رمضان، باید با استغفار باشد. بیزاری از نفس، معنای واضحی دارد. باید از این شماتت نفس و قبض حرکت و خیر و پاکی و خیر و صفا بجوشد؛ (نه ناامیدی و یأس و دست از کار کشیدن). این شماتت هم یکی از فواید قبض است. 🔵 ۴. ایجاد آمادگی ✅ قبض موجب آمادگی می‌شود. (انسان باید) زمینه را درست کند و اشک و ناله و آه داشته باشد که (این امر) کمک می‌‌کند که ادب مع‌الله را درست کند. ناپاکی‌ها را کنار بگذارد. «آن یکی آمد در یاری بزد / یار گفتش کیستی ای معتمد / گفت «من»، گفتش برو هنگام نیست / بر چنین خانی مقام خام نیست». به بنده‌خدایی نشان دادند به‌خاطر یک مشورت که باعث رنجش طرف مقابل شده بود، او را بیست سال عقب انداختند. باید بیست سال بلکه پنجاه سال هم پشت در بمانیم تا آماده شویم. لذا قبض زمینه پخته‌شدن است. 🔵 ۵. بسط عمیق‌تر ✅ این قبض‌ها باعث می‌شود بسطی که بعداً دست می‌دهد، عمیق‌تر شود. چنین قبضی به تعبیر حضرت استاد، دیرتر بدهند اشکالی ندارد، فقط بدان که پخته‌تر و عمیق‌تر می‌دهند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 ۴. قبض تنفسی ✅ گاهی به شخص تنفس می‌دهند. چون شخص حال و مقامی دارد و پی‌درپی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 ۶. قدردان قبض و بسط ✅ وقتی چند ماه به او ندادند وقتی بدهند، قدردان است؛ چون به او نداده بودند. اما وقتی بعد از سختی و زحمت به او دادند، ارزش آن را می‌داند. مانند مسائل مادی. اگر شخص بعد از بیست سال به امکانات مادی برسد، ارزش آن را بیشتر می‌داند. مسائل معنوی هم همین‌طور است. 🔵 ۷. رسیدن به توحید ✅ معطی و قابض و باسط را می‌فهمد که کیست. می‌فهمد که قابض او است و باسط هم او است. می‌فهمد کسی که قبض می‌کند او است؛ اعطا هم می‌کند او است. 🔵 نکته‌ای دربارۀ قبض ✅ بحث قبض معنایش این است، در حال انتظار پشتِ در ماندن. می‌خواهد برود (داخل)، ولی راه باز نیست. حالت انتظار دارد، می‌خواهد برود، اما نمی‌شود. این قبض باید با این حال، همراه باشد. می‌خواهد برود، اما در باز نیست. اینکه اگر قبض روی داد و به او ندادند و برگشت و پشت در نماند، این فرد سالک نیست. این حال و حس را باید داشت که وقتی به او نداند، پشت در باید بماند و آنقدر در بزند تا به او بدهند. ✅ «روز جمعه اول ماه ذى‌القعده ۱۳۹۲ ه-ق، كه باز شروع به اربعين كليمى كرده بودم، در قبضى‏ عظيم‏ به سر می‌‏بردم. به محضر مبارك جناب استاد علامه طباطبائى (شرّف اللّه نفسه القدسية) تشرّف حاصل كردم و عرض كردم در قبضى‏ عظيم‏ افتاده‏‌ام، چيزى بفرماييد تا از آن رهايى يابم و بسطى روى آورد. ✅ در شب دوم آن ماه، بحمداللّه حضورم خوب بود و بسيار بی‌‏تابى داشتم و به توجّه نشستم؛ پس از چندى مختصر روشنايى آميخته با تاريكى مشاهده كردم، معلومم شد كه مراقبت تاريك است و صاف و زلال نيست. در صبح دوم اين اربعين دو بار خودم را در حال توجّه بسيار نورانى ديدم، و در همان حال می‌‏گفتم: «الحمدللّه، معلوم است كه مراقبتم خوب است». [که این نشان می‌دهد به سمت بسط می‌رود.] دستور: اى عزيز، در حال قبض، ذكر «يا باسط» به عدد اسم «قابض» بسيار نافع است كه بسط می‌‏آورد. اى عزيز، در قبض صابر باش كه آب را براى تشنه آفريدند؛ همان‌گونه كه تو تشنه آبى، خود آب هم تشنه توست. اين حقير گفته است (ديوان، ط ۲، ص ۴۰۴) غافر و تائب آمدند طالب مذنب از ازل‏ / بی‌‏شمر [بی‌شمار] اسم حق همى اين سمت اقتضا كند / تشنه به سوى آب و خود تشنه تشنه است آب‏ / گدا خدا خدا كند خدا گدا گدا كند» عارف رومى در مثنوى معنوى چه نيكو فرموده است: «حكمت حق در قضا و در قدر / كرد ما را عاشقان يكدگر / تشنه می‌‏نالد كه كو آب گوار / آب می‌‏نالد كه كو آن آب خوار / آب كم جو تشنگى آور به دست‏ / تا بجوشد آبت از بالا و پست‏». ✅ (معتقدم تشنگی به دست آوردن خودش یک شیوه رسیدن به نتیجه است.) وانگهى، به قول خواجه حافظ: «تو بندگى چو گدايان به شرط مزد مكن / ‏ كه خواجه خود صفت بنده پرورى داند». صابر باش كه اگر دير شود، مسلّما دروغ نخواهد شد؛ قوله (سبحانه) وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ (المدّثّر، آيه ۸). زود زود نمی‌دهند تا كم‏‌كم ظرفيت حاصل شود. علاوه اين كه كسانى كه ديرتر می‌‏گيرند پخته‌‏تر مى‏شوند و بهتر و برتر می‌گيرند. برخى را می‌‏شناسيم كه زود راه برايش باز شده است، و لكن اكثر حرف‌هاى او ساحلى است نه لجّه‌‏اى [عمق دریا را ندارد، بلکه ساحلی است]، اما براى جناب آخوند ملاحسينقلى همدانى پس از بيست و دو سال راه باز شده است و چه اهل راز شده است. ✅ به نكته ۶۴۱ كتاب هزار و يك نكته اين كمترين توجّه بفرماييد: مرحوم آخوند ملاحسينقلى همدانى (رضوان‌اللّه‌تعالى‌عليه) در حكمت از شاگردان مرحوم حكيم متأله ملاهادى سبزوارى است و در عرفان و سير و سلوك از شاگردان مرحوم سيدعلى شوشترى. جناب آخوند ملاحسينقلى بعد از بيست و دو سال سير و سلوك نتيجه گرفت و به مقصود رسيد. و خود آن جناب گفت: «در عدم وصول به مراد سخت گرفته بودم تا روزى در نجف در جايى (گويا در گوشه ايوانى) نشسته بودم؛ ديدم كبوترى بر زمين نشست و پاره‌نانى بسيار خشكيده را به منقار گرفت و هر چه نوك مى‏زد خورد نمی‌‏شد، نان را ترك گفت و پرواز كرد و برفت؛ پس از چندى باز گشت، به سراغ آن تكه نان آمد باز چند بار آن را نوك زد و شكسته نشد، باز برگشت و بعد از چندى آمد و بالأخره آن تكه نان را با منقارش خورد كرد و بخورد، از اين عمل كبوتر ملهم شدم كه اراده و همّت می‌‏بايد». (هزار و يك كلمه، ج‏۵، ص۲۶۷). [از قبض و بسط نباید ترسید، بلکه اینها زمینه است و حس انتظار که دارم می‌روم و می‌خواهم برسم، اما نمی‌شود، خودش ارزشمند است]. ✅ «الهى‏، يا قابض‏ و يا باسط! جزر بحر مدّ را در پى دارد و محاق قمر بدر را و ادبار فلك و عقل اقبال را و قوس نزول صعود را؛ قلب حَسَن در قبض است و اميدوار بسط است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 ۶. قدردان قبض و بسط ✅ وقتی چند ماه به او ندادند وقتی بدهند، قدردان است؛ چون
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم ✅ الهى،‏ از قبض شاكى نيستم كه در مصحف عزيزت قبض را بر بسط مقدم داشته‌‏اى «و الله يقبض و يبصط و اليه ترجعون» فرموده‏‌اى و نمايندگانت در مناجات‌ها به تأسى كلامت يا قابض و يا باسط گفته‌‏اند. ✅ الهى،‏ حسن در قبض صابر است كه قبض و قضا و جمع و قرآن باهم‏اند و بسط و قدر و فصل و فرقان باهم، اگر يوم‌الجمع نباشد يوم‌الفصل كدام است، و اگر قضا نباشد قدر كدام، و اگر قرآن نباشد فرقان كدام، و اگر قبض نباشد بسط كدام.» (الهی‌نامه، ص۸۰). 🔵 بسط ✅ بعد از قبض، بسط که روی می‌دهد، خیلی شیرین و نشاط‌آور و سکرآور است. در قبض انسان سوز و گداز دارد و در بسط، وجد و نماز. بعد از قبض، وقتی بسط دست داد، انسان خودش را در معرض قرار دهد. «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلاَ فَتَعَرَّضُوا لَهَا» (بحار الأنوار، ج۶۸ ص۲۲۱) وقتی موقعیت پیدا شد، انسان با عقلانیت خودش را در معرض قرار دهد و استفاده کند. وقتی انسان می‌تواند خوب بنشیند و حالت ادب مع‌الله داشته باشد، سعی کند خودش را در آن حال نگاه دارد و خودش را زود از آن حال خارج نکند. وقتی بسط می‌دهند، نباید فشار آورد. در عین حال از این فرصت باید استفاده کرد. و مواظب باشد که موانع بسط برایش پیش نیاید تا قبض به سراغش نیاید. ✅ بعضی از توفیقات در حوزه علمیه داریم که اگر از آن خارج شویم، معلوم نیست که دوباره دست دهد. برخی از اینها بر وفق و مراد ما است. بعضی از کارهای روحی را الان می ‌توانیم بکنیم. اگر دوست خوبی داریم که هم‌نفس ما است، استفاده کنیم. ✅ برخی را دیده‌ام که بین‌الطلوعین پیام‌ها و اخبار در گوشی را بررسی می‌کنند. این درست نیست و آن وقت، زمان این کار نیست. باید مراقب باشیم تا بسط از ما گرفته نشود. ناشکری و ناسپاسی نشود. ✅ جالب است، قبل از بسط که در قبض بود، اشک و آه و ناله داشت. الان هم در بسط اشک و سوز دارد، اما این از سر ذوق و شوق وصال است. مثل مرغ که وقتی از چمن محروم است، سروصدا دارد و می‌خواند. وقتی هم که می‌رسد به چمن بیشتر سروصدا می‌کند و می‌خواند. ✅ مواظب باشیم وقتی قبض می‌آید سقوط نکنیم و حالت انتظار داشته باشیم و باید دست به کار شویم؛ ان‌شاءالله به نتیجه برسیم. کسانی که اهل همت هستند، وقتی قبض روی می‌دهد، دست از ریاضت نمی‌کشند و ادامه می‌دهند و دست از کار نمی‌کشند. استمرار باید باشد، ولو بیست‌سی سال طول بکشد. 🔵 راه‌های تحصیل تشنگی ✅ گفته‌اند در دعا اینها را بخواهید؛ که همین خواستن تشنگی می‌آورد. از خدا بخواهد این خواستن تشنگی می‌آورد. یکی حرف بشنود، تشنگی می‌آورد. یکی بزرگان را ببیند و احوالشان را بشنود و بخواند، تشنگی می‌آورد. خیلی از جوان‌ها را دیده‌ام وقتی زندگی‌نامه بزرگانی مثل آیت‌الله بهجت یا آیت‌الله حسن‌زاده را می‌خوانند، برایشان تشنگی می‌آورد. بسیاری از کسانی که در فلسفه صدرایی کار کرده‌اند، اهل شهود شدند. چون این فضا برایشان تشنگی ایجاد کرده است. ✅ وقتی پشت در رسیدیم، باید تشنگی پیدا کنیم؛ وقتی هم رسیدیم باید تشنگی را داشته باشیم. بدهند، دادند، ندهند، ندادند. ولی من تشنگی خود را باید داشته باشم. ✅ تعبیری در باب نماز از حضرت رسول‌الله خطاب به ابوذر آمده است که هر کس نماز می‌خواند، دق‌الباب خدا می‌کند و بدان که نمی‌شود کسی دق‌الباب خدا کند و او در را باز نکند. ✅ حرف باید شنید تا تشنگی بیاید. ✅ خدا را شکر می‌کنیم که در حوزه علمیه قم هستیم که حقایق عرفانی‌سلوکی‌حِکمی که اصلش قرآنی‌روایی است به عنوان کتب درسی ما است. الحمدلله سر این سفره نشسته‌ایم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۷۹ (۱۳) (۱۴۰۱/۱۱/۸ ۶رجب/ شنبه) 🔴 بخش اول ✅ در مقام اول، دستورالعمل‌ها و در مقام دوم، مبانی و پایه‌های سلوکی و در مقام سوم، نکات و تجربیات سلوکی حضرت استاد حسن‌زادۀ آملی را بیان کردیم. گاهی تجربیات خودشان است و گاهی دیگران مطلبی را گفته‌اند و ایشان هم پذیرفته است و نقل کرده‌اند. تجربه‌ای بوده است که برای خودشان روی داده و در زندگی‌شان بوده است و به صورت قاعده علمی در آمده است. البته سر سفره تجربۀ سلوکی دیگران هم نشسته‌اند؛ سر سفره وحی و شریعت هم نشسته‌اند؛ تجربیاتی که داشته‌اند، زبان می‌دهند و آن را بیان می‌کنند. ۱.اصل ریاضت و تأثیرش را توضیح دادیم. ۲.استمرار در ریاضت یا همت گفته شد. ۳.قبض و بسط در احوال ایشان بود و توضیحاتی داده بودند. ۴.تأثیر اوقات و امکنه در سلوک، (موضوع جلسه امروز است). ✅ ایشان به این شهودات رسیده بودند؛ چون خودشان هم عالم دینی بودند؛ هم عالم حِکمی و عرفانی بودند؛ قدرت تحلیل و توضیح داشتند. توضیحاتی ایشان داده است که جا دارد به آنها توجه کنیم؛ چرا که فهم برخی از متون دینی به آنها وابسته است. ✅ رسالۀ نورعلی‌نور به عنوان مقدمه بر مفتاح‌الفلاح نوشته شد. در فصل پنجم رساله نورعلی‌نور در ذکر و ذاکر و مذکور، اثرِ وقت و مکان در سلوک توضیح داده شده است. این دست کارها جای بررسی دارد؛ برای فهم اسرار شریعت و اسرار سلوک، نیاز به تبیین و تحلیل دارد. گاهی به ایام توجه می‌کنیم: رجب، شعبان، رمضان. گاهی به روز یا شب خاص توجه ویژه داریم. دلیلش این است که خود زمان در سلوک اثر دارد. ✅ مکان هم خیلی اثر دارد. برخی از مکان‌ها روح دارند؛ خیلی حس دارند و انسان را می‌کشاند. حتی برخی از امکنه، مرکز ثقل این احوال‌اند. باید اینها را بررسی کرد. مثلاً در مورد مسجد این توضیحات آمده است: برای چه اینقدر تأکید می‌کنند مسجد زیاد بروید؛ در آنجا نماز بخوانید؛ یا مسجدالحرام چیست؛ یا در کنار مزار اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین چگونه است. بنده دیده‌ام برخی از آقایان عرفا، جایی که برایش احوال زیادی روی داده است، آنجا برایش شرافت دارد. این یک چیز است. گاهی چیزی است که باعث این احوال است. 🔵 ۴. تاثیر اوقات و امکنه در سلوک ✅ انسان باید ابن‌الوقت باشد؛ اگر ابوالوقت باشد، بهتر است. ابن‌الوقت یعنی هر لحظه و هر زمان وضعیتی دارد که آن وقت را باید دریابد. این وقت، وقتِ استغفار و توبه و آن وقت، وقت سجده یا دعا است. (سالک) می‌داند که الان در چه وضعیتی است و چه کاری باید بکند. ابوالوقت، کسی است که بر اوقات مسلط است و وقت تابع او است؛ نه او تابع وقت. بدترین وقت هم باشد، او می‌تواند کار خودش را پیش ببرد.تأثیرگذار است نه تأثیرپذیر. این یعنی ابوالوقت شدن. ✅ «اوقات را در تأثير دعا و احوال داعى دخلى بسزا است و اگر ابن‏الوقت‏ و بالاتر از آن أبوالوقت شده‏اى طوبى لك و حسن مآب» (رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۶). ✅ دعاکننده باید اینها را بفهمد و عمقش را بفهمد. برخی اینها را تعبدی می‌فهمند. تعبد خوب است، ولی در دلش چیزی هست که باید آن را دریافت. هم از راه شریعت و هم از راه تجربه‌های شخص می‌توان به اینها دست پیدا کرد. 🔵 شرایط مناسب طلاب در قم ✅ کسانی هستند که وقت از (دست) ایشان می‌رود و هیچ استفاده نمی‌کنند. این افراد ابن‌الوقت نیستند. ما الان غرق نعمت‌هایی هستیم که قدرش را نمی‌دانیم. ما الان در قم طلبه هستیم ؛ خیلی چیزها می‌شود استفاده کرد. (یعنی باید ابن‌الوقت باشیم و از آن استفاده کنیم). خیلی کارها می‌شود کرد. الان در محیط‌هایی هستیم که خیلی خوش است و باید بدانیم چگونه از آن استفاده کنیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۷۹ (۱۳) (۱۴۰۱/۱۱/۸ ۶رجب/ شنبه) 🔴 بخش اول ✅ در مقام اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 شرایط خوش ایرانیان ✅ بنده‌خدایی می‌گفت فرنگ رفتیم؛ در حسرت یک اذان بودیم. الان در ایران غرق این نعمتیم. اگر در برهوت بودیم، می‌فهمیدیم اینجا چه خبر است. ✅ بنده‌خدایی می‌رفت مساجد و حظ خودش را از آنجاها می‌برد. باید ابن‌الوقت بود. ماه رجب و شعبان و رمضان واضح است، چرا استفاده نمی‌کنیم. حداقل یک حرکت انجام دهیم. بنده‌خدایی می‌گفت: من که می‌توانم حداقل یک قدم بردارم. مثلاً یک دعایی از ماه رجب را انتخاب می‌کنم و ملتزم می‌شوم. این دعای توقیع شریف کم چیزی نیست! ای کاش برای تمام سال قرار داده بودند. چقدر نکات خوش و زیبایی دارد. 🔵 وقت شب ✅ «مطلقا شب را در ادعيه و اذكار و خلوت و فكر شأنى شايان است. ليل غيب است و انسان را به غيب و باطن می‌‏كشاند و می‌‏رساند» (رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۶). با اینکه فضای مدرنیته اثر کرده است و حتی شب را از ما گرفته است، حتی با همین صورت مسئله، احساس می‌کنیم که شب به شکلی است که تمام تب‌وتاب‌های روز فروکش کرده است. البته دست خودمان است که با همین فضا می‌توانیم شب را نگاه داریم و شب اصلی را حفظ کنیم. تا روز است، درگیری‌های ظاهری داریم و مشغول می‌شویم. تا زیاد درگیر می‌شویم، غرق بیرون هستیم. یک دفعه فروکش می‌کند؛ می‌رویم درون؛ ما هستیم و خودمان و خدا. ما می‌مانیم و وراء و باطن عالَم. این را حس می‌کنیم. شب تا هنگام صبح که خداوند تشریع کرده است نماز صبح را. بنده‌خدایی می‌گفت: اگر شریعت هیچ نگفته بود جز تشریع نماز صبح، کافی بود. ✅ از یک جهت نماز صبح جزء روز است و در عین حال جزء شب حساب می‌شود. در همین مفتاح‌الفلاح آمده است، هم شب است و هم رزو، در روایات آمده است. ولی هنوز شب است و آرامش و تاریکی. حتی برق را هم روشن کنیم، حس‌مان نسبت به خارج، تاریکی است. تا این می‌شود، شریعت یک جا را واجب کرده است که باید نماز صبح بخوانید. خصوصاً که تأکید می‌کنند نماز صبح را اول وقتش بخوانید. همین کار یعنی لبی تر کرده است از عالم غیب. باز ما را درگیر کرده است. شریعت ابتدا سخت نمی‌گیرد و از آسان شروع کرده است. اما بعدها (از) نماز شب و بین‌الطلوعین و ... (سخن به میان می‌آورد). ✅ برخی احوال دیگری دارند؛ مثل رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله. ایشان کمی می‌خوابیدند و بلند می‌شدند و نماز می‌خواندند؛ کمی می‌خوابیدند و دوباره بلند می‌شدند و دو رکعت می‌خواندند. برخی از اولیای الهی همین‌گونه عمل می‌کنند. نسبت به نماز شب خیلی تأکید شده است. شریعت شب را برای ما خیلی معنادار کرده است: با تشریعات نماز صبح و نماز شب و بیداری بین‌الطلوعین و آداب پیش از خواب و نماز مغرب و عشا. این یک سبک است. 🔵 وقت خلوت ✅ گویا (کارکردِ) شب این است که انسان در شب آن‌سویی می‌شود. شب غیب است و انسان را به سمت باطن و غیب می‌کشاند. خاصیتش این‌گونه است. شب، وقت است؛ اثر دارد؛ سرّ اثرش چیست؟ رفت و آمد روز گرفته شده است و در خودش آرامش و خلوت خوابیده است. یکی از اموری که باید به آن برسیم، وقت خلوت ایجادکردن است. بعضی مواقع این را بلد نیستیم. ما باید تلاش کنیم که برای خودمان وقت خلوت درست کنیم. مثلاً وقتی به (حرم) علی‌بن‌موسی‌الرضا صلوات‌الله‌علیه امام تشرف پیدا می‌کنید، یک هفته چگونه هستید؟ خودشان می‌گویند یک حالت خاصی است. چون یک خلوتی ایجاد شده است. خودش هست و حجت خدا و خدا؛ و نشسته است. شریعت برای ما خلوت ایجاد می‌کند. شب برای ما خلوت است و اصلاً وقت خلوت است. ✅ خلوت ایجادکردن، خیلی مهم است. حتی بعضی در غوغا بلدند برای خودشان خلوت ایجاد کنند: مانند شهید مدنی. ایشان برای ائمه جمعه سخنرانی می‌کرد. من این سخنرانی را گوش کردم. ایشان می‌گفت: برخی فکر می‌کنند که من در شروع نماز وسواس دارم. اما من که وقت خلوت ندارم؛ همان ابتدای نماز می‌خواهم به خدا وصل شوم. قبل از نماز یک وقت خلوت درست می‌کنم تا بتوانم به خدا وصل شوم. بنده دیده‌ام برخی از بزرگان قبل از اینکه وارد نماز شوند، چند دقیقه رو به قبله می‌نشینند و بعد نماز می‌خوانند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 شرایط خوش ایرانیان ✅ بنده‌خدایی می‌گفت فرنگ رفتیم؛ در حسرت یک اذان بودیم. ال
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ «لیل غیب است و انسان را باطن می‌کشاند. بعضى از مشايخم [ظاهراً علامه طباطبایی] از استادش [ظاهراً مرحوم قاضی] حكايت كرد كه گفت: خداوند سبحان می‌‏فرمايد: اللّيل لي. حق‌تعالى فرموده است: انَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِىَ أشَدُّ وَطْاً وَ اقْوَمُ قَيلاً. انَّ لَكَ فِى النَّهارِ سَبْحاً طَويلا (مزمل: ۸- ۷). [شب اثر بیشتری دارد. به قرینه ان لک فی النهار سبحا طویلا. در روز رفت و آمد طولانی است، اما شب آرامش دارد. درست است که در شب سختی بلندشدن دارد، ولی اثرش بیشتر است.] روز بر اثر كسب معاش و تحصيل معاد و تزاول هر كس در حرفه و صنعت و شغلى كه دارد فراغ بال داشتن دشوار است مگر براى اوحدى از افراد كه مظهر اسم شريف «يا من لا يشغله شأن عن شأن» می‌‏باشد كه ضابط جميع حضراتست و او را حضرتى از حضرتى باز نمی‌دارد به تحقيقى كه در فصّ اسحاقى «فصوص الحكم» به منصّه ظهور رسيده است. امّا شب هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت می‌‏كشاند و خلوت و وحدت به توحّد می‌‏رسانند و تا انسان توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمی‌‏گردد كه تعلّق با تعقّل جمع نمی‌شود. (رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۶). 🔵 کثیرالدعا ✅ اگر کسی می‌بیند همیشه درگیر است، سعی کنید درگیری را در خلوت بیاورید. مثل آیت‌الله مدنی. می‌شود کثیرالدعا بود. خدایا، برای من برطرف کن؛ حل کن؛ مشکل دارم؛ شما درگیر مسایل روز هستید، کثیرالدعا باشید. ای عیسی، حتی بند نعلینت را هم از من بخواه! وقتی انسان در کثرت غرق است، راه‌هایی را پیدا کند که او را به خلوت بکشاند. درست مثل روز قیامت. در آن روز با اینکه غوغایی هست، آیا ارتباطم با خدا قطع می‌شود؟ خیر. من غرق خدایم؛ همه دارند خدا را می‌بینن؛، همه هم دارند محشور می‌شوند. سعی کنید راه‌هایی را طی کنید و برای خودتان خلوت پیدا کنید. 🔵 توجه وجودی ✅ «و ما هر چه را كه ادراك می‌‏كنيم از حيث احديّت وجودى خود ادراك می‌كنيم نه با تفرّغ بال»(رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۶). احدیت وجودی یعنی تمرکز و توجه وجودی. بهترین راه دعا است که به ما توجه وجودی می‌دهد. از چه راهی می توان رسید؟ بهترین حالتش بهره گیری از شب است. ✅ «و سير نفس به تعبير علاّمه ابن‌فنّارى در «مصباح الانس» (ص ۲۹۵ ط ۱) عبارت از تلبّس نفس به احوال متعاقبه است و اين احوال و اردات نورى است كه عائد نفس مستعدّ صافى سائر می‌‏گردد، و شب را در صفاى نفس و عروج آن دخلى تمام است سبحان الّذى أسرى بعبده ليلا حكم روى وصف عنوانى عبد رفته است. وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى انْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمودا (اسراء: ۲ و ۸۰). نكته ۴۸۳ «هزار و يك نكته» در اين مقام مطلوب است. آيات و روايات در حثّ و ترغيب در خلوت و تهجّد شب و استغفار اسحار بسيار است. آن نيكبختى كه در ورطه من كيستم افتاد به دنبال درمان دردش می‌‏رود و به نگهداشتن برنامه و يافتن استاد و دل به دست آوردن چاره خود می‌‏كند و چنين كس را با شب انس سرشار است كه صاحبدل است و طالب ديدار است. شب آيد تا كه انوار الهى‏ / بتابد بر دل پاك از تباهى‏ / خوشا صوم و خوشا صمت و خوشا فكر/ خوشا اندر سحرها خلوت ذكر (رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۷). 🔵 مناسبات زمانیه ✅ ماه رمضان یک شب قدر دارد که به اندازه یک عمر است. ماه رمضانی است که در آن قرآن نازل می‌شود. در نظام عالم هم در این ماه‌ها، بعضی اوقات ماه رحمت و مغفرت است. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره ماه رمضان فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ». ماه رجب را می‌گویند: اصبّ که ماه ریزش رحمت الهی است. ما سال را چگونه می‌بندیم؟ سال قمری با اول محرم و سال شمسی را با اول فرودین می‌بندیم. به نظرتان سال معنوی از چه زمانی است؟ در روایات آمده است شب بیست و سوم رمضان است. نامه اعمال سال گذشته و اعمال سال آینده؛ سال به سال. بعد می‌آید هفته به هفته؛ شب جمعه و روز جمعه. بعد می‌آید در شبانه‌روز که وقت دارد. قبل از اذان صبح تا بین‌الطلوعین. یعنی حدود دو ساعت. در شبانه‌روز یک وقت خاص داریم. در هفته یک وقت خاص داریم. در سال هم یک وقت خاص داریم که شب قدر است؛ سال حقیقی و انسانی این است. سال نامه اعمالی است که چه کردم با خود. سال این است، لذا ببینید در روایات آمده است: اول سال، شب قدر است. ✅ در مفاتیح اعمال اول ماه رمضان آمده است. آن برای اول ماه رمضان نیست، بلکه برای شب قدر است. اعمال شب یا روز اول ماه آورده است که در اول سال بخوانید. اول سال کی است؟ علماء گفتند اول ماه رمضان است. اما اول سال شب قدر است و در روایات هم آمده است. اینجا باید رحمت حق نازل شود. این رحمت از رجب شروع به نزول می‌کند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ «لیل غیب است و انسان را باطن می‌کشاند. بعضى از مشايخم [ظاهراً علامه طباطبایی]
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم ✅ ماه رجب ماه خدا است و ماه شعبان ماه رسول خدا و ماه مبارک رمضان ماه امت من. یعنی همان غفرانی که باید سر ریز شود. توحید از ماه رجب باید شروع شود و برود در شعبان و بعد در رمضان. در رمضان هر شبی می‌بخشند تا شب قدر که شب قدر خودش را کشانده است تا رجب که ماه اصبّ است. این یک معنی. تعبیر دیگر این است که رجب ماه توحید و ماه خدا و شعبان ماه رسول و رمضان ماه امت است؛ باید از فضای توحید شروع کرد. هم فضای استغفار در رجب غلیظ است و هم فضای توحید که ارتباط با خدا و «لااله الا الله» و دستوراتی که در روایات آمده است. این اصل ماه رجب است. ✅ همچنان که شب جمعه‌ها اثر دارد، دوشنبه و پنجشنبه‌ها اثر دارد که نامه‌ها بالا می‌رود. اصلش این است که شب قدر خودش را باز می‌کند و در این ایام خودش را نشان می‌دهد. در ماه رجب و شعبان و رمضان، قرار است آمادگی ویژه حاصل شود. هم خیزش، توحید است و هم آمرزش که استغفار است. لذا تکویناً از ناحیه خدا این بال رحمت خدا گسترده می‌شود. لذا ماه رجب اصبّ است و ماه ریزش رحمت‌های الهی است. ریزش رحمت به دو جهت است: هم پاک‌کردن و استغفار و هم قوت‌یافتن توحیدی. ماه رجب را در یابید. ✅ شهودات رجبیه که گفته شده است، اهلش شهودات خاصی دارند که برای اهل رجب است. این امر قوتی می‌شود که شخص در رمضان دریابد. حتی شخص در شهودش به او می‌گویند: این کار را انجام داده‌ای، منتظر رمضان باش تا کارت درست شود. در رجب اعتنای ویژه خوابیده است. به لحاظ خیزی که باید برداشته شود. (از نظر استاد یزدان‌پناه) شب قدر است که رجب را اینقدر به چشم آورده است. مرکز ثقل سال انسان است. ✅ حضرت استاد می‌فرمایند: شهودات رجبیه را گزارش کرده‌اند و من هم این شهودات را داشته‌ام. برای اولیای الهی نفسِ بودن در رمضان اثر دارد. نفسِ قرارگرفتن در این زمان اثر دارد. درست مثل کسانی که این حال را دارند، می‌گویند: موقع سحر اثر دارد. هر قدر روز زحمت می‌کشم اثر ندارد، اما شب خیلی اثر دارد. ✅ «شك نيست كه مناسبات زمانيّه از اتم مناسبات است. [این مناسبت‌های ذاتی بین جان ما با عالم بالا است. یک مناسبت واقعی و تکوینی است] چنانكه نفس كينونت در شهر اللّه مبارك رمضان براى نفوس مستعدّه اثر تكوينى دارد، [بنده‌خدایی می‌گفت: نمی دانم چطور ماه رجب آمد، حالم خوش شد.] و در نزول و قدوم ماه اصبّ رجب براى رجبيّون شهود خاصّى است چنانكه در «فتوحات مكّيّه» در وصف رجبيّون عنوان شده است، و چندبار اين شهود خاصّ رجبى به بعضى از فقرا [منظور خودشان است.] نيز روى آورده است و الحمد للّه ربّ العالمين. [بنده‌خدایی می‌گفت: در ماه رجب اسم باطن حق را به من نشان داده‌اند و به بطون سفر کردم] و سيّد بن طاوس در كتاب «اقبال» گفته است: انّ لأوقات القبول أسرارا للّه جلّ جلاله ما تعرف الاّ بالمنقول [کسانی که خود صاحب کل اسرار هستی هستند و می‌دانند که چه رمز و رازهایی هست و چه قفل‌هایی هست. البته همه‌اش را شریعت گفته است و بخشی از آن را می‌توانیم بفهمیم که برای چه است.] (آخر باب ۶ از اعمال ذى‌الحجه ص ۵۲۷ ط ۲). و برخى به معقول نيز شناخته مى‏شود [مثل فهم لیل] و با شعورى مرموز [کلاً برخی مناسبت‌ها را می‌فهمند. اما چرا؟ معلوم نیست. برخی مناسبت‌های ذاتی را می‌توانند درک کنند.] ادراك می‌‏شود. (رساله نورعلی‌نور، صفحه ۵۷). ✅ پس اوقات قبول حسابی دارد که باید از طریق شریعت آنها را یافت و از راه معقول هم می‌شود بخشی از آن را درک کرد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸