🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت_بیست_هفتم
از حرف های شهروز خشکم میزند . انگار برقی با ولتاژ بالا به من وصل کرده اند . حالا دلیل آن خنده های مرموزش را میفهمم . برای یک لحظه تمام قدرم را در دستم جمع میکنم و محکم روی صورت شهروز فرود می آورم . شهروز که انگار انتظار این حرکت را نداشت ، چند قدمی به عقب پرت میشود . با صدایی که نفرت در آن موج میزند میگویم
+خیلی پست فطرتی . چطور به خودت اجازه میدی انقدر راحت به من تحمت بزنی ؟ خودتم خوب میدونی که من اهل این کار ها نیستم ، دلیل ناراحتیمم فقط و فقط خود تو هستی .
شهروز هنوز گیج و منگ است . وقتی به خودش می آید آخم غلیظی میکند و با قدم هایی بلند فاصله ی بینمان را پر میکند . با صدایی که سعی میکند بلند نشود میگوید
_هوی خانم کوچولو مثل اینکه حواست نیست با کی طرفی . فکر نکن هر غلطی که دلت بخواد میتونی بکنی منم ساکت میشینم هیچ کاری نمیکنم .
صورتش به قرمزی میزند . رگ های گردنش ورم کرده اند . انگشت اشاره اش را به نشانه ی تهدید جلوی صورتم میگیرد .
_مطمئن باش ، مطمئن باش انتقام این سیلی رو سخت ازت میگیرم .
تابحال او را انقدر عصبی ندیده بودم . فکر نمیکردم انقدر عصبانی شود . از تهدید هایش میترسم . میدانستم اهل عمل است ، اگر حرفی بزند حتما به آن عمل میکند . سعی میکنم ترسم را پنهان کنم و نقاب خونسردی را به صورتم میزنم
_هر کاری دلت میخواد بکن .
به سرعت از اتاق خارج میشوم.
به دست هایم نگاه میکنم . بخاطر فشار عصبی زیاد لرزش گرفته اند . از سیلی که زدم پشیمان نیستم . باید حساب کار دستش بیاید . سعی میکنم فکرم را از شهروز منحرف کنم . وارد جمع میشوم و کنار سوگل مینشینم . سوگل با اعجب میپرسد
_چرا انقدر دیر کردی ؟
+هرچی میگشتم گوشیمو پیدا نمیکردم .
_عیب نداره حالا گوشیتو بده عکس بگیرم
دستم را داخل جیبم میکنم ولی چیزی نمییابم . کمی فکر میکنم و تازه بیاد می آورم که موقع جر و بحث با شهروز گوشی را روی میز تحریر گزاشته ام . سری به نشانه تاسف تکان میدهم . دیگر نمیتوانم به اتاق بروم چون شهروز هنوز آنجاست . سعی میکنم طبیعی رفتار کنم.
+فکر کنم گوشیمو تو خونه جا گزاشتم آخه نبود
سوگل بلند میشود
_پس میرم گوشیه مامانمو بیارم
وقتی سوگل بلند میشود شهروز از اتاق خارج میشود
🌿🌸🌿
《دیگران را اگر از ما خبری نیست چه غم؟
نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای 》
شهریار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه یکی هست که آروم جونه...
💔🥀💔
https://eitaa.com/Navid_safare
🍁🔗••
خَـزآنشُـدنَیـٰامد؎عَـزیزلَحظـہهـٰاۍمَـن،
اگـرنَدیـدَمتتـورا،
تـوگـریھڪُنبَـرا؎مـَـنシ..!
❁ ¦↫#یامھدے
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
https://eitaa.com/Navid_safare
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
چله#زیارت_عاشورا
به نیابت از#شهید_نوید_صفری
هدیه به#امام_حسین_(ع)
و
حاجت روایی شما بزرگواران
روز#سی ام
https://eitaa.com/Navid_safare
کانال رسمی شهید نوید صفری 💚
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
اجرای نمایش وصیت سوخته
روایتی متفاوت از زندگانی
حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
۲۳ الی ۲۵ آذر ماه؛ ساعت ۱۶
شهرری، خیابان شهید غیوری
حسینیه پیروان شهدای کربلا
*مراسم ویژه بانوان میباشد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
شماره حساب جهت کمک به اجرای مراسم:
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔸️با انتشار بنر در فضای مجازی و دعوت از دوستانتان، در هرچه باشکوه تر برگزار شدن مراسم، شریک شوید🔸️
@fatemiishoo
نوید دلها 🫀🪖
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫ اجرای نمایش وصیت سوخته روایتی متفاوت از زندگانی حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ۲۳
اگر سوال خاصی راجع به این مراسم و پوستر دارین به بنده پیام بدین @maede_sadatt
نوید دلها 🫀🪖
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫ اجرای نمایش وصیت سوخته روایتی متفاوت از زندگانی حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ۲۳
دوستان این پوستر و مراسم برای یکی از دوستان خود بنده هست و خودم هم شرکت میکنم و تایید شده و معتبر هست
لطفا در خواست قرار دادن پوستر یا شماره کارت نکنین 🙏ممنون🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل که میخواد رو سفید شه...
کلیپ
#شهیدنویدصفری
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺
💔🥀💔
https://eitaa.com/Navid_safare
شهید#نوید می گفت...
من گناه کارم ای خدا! می دانم که گناهانم مانع از رسیدنم می شود، اما می دانم که تو اکبر هستی و همیشه در تسبیحات حضرت زهرا (س)
بعد از نمازم وقتی می گویم اللّه اکبر به این فکر می کنم که درست است من خیلی گناه دارم اما خدایم بزرگ و اکبر است و او همه چیز را اگر بخواهد تغییر می دهد پس خدای مهربان پرده پوش ،ای سبحان پاک،من را پاک کن تا بتوانم به شهدا برسم و در را برایم بگشا.
﴿#برشی از کتاب شهید نوید صفری ﴾
به روایت همسر شهید...
https://eitaa.com/Navid_safare
آیت الله حق شناس(ره):
•تا از راه شبزندهداری وارد نشے،
غیرممکنه که بتونی سفر الی الله بکنی.
تمام اولیا و علمای اعلام و بزرگان دینی،
اهل شبزندهداری بودند
همت کن تا سحرها بیدار باشی. اگر هم
حال نداری که نماز بخوانی، چایی بخور.
به بیداری سحر عادت کن. داداش جون!
در روایت آمده پروردگار در سحرها به قلوب بیداران نظر میکند.
#سخنبزرگان /#نمازشب ✨
https://eitaa.com/Navid_safare 🌿