❇️ جمعبندىاش اين است كه اميرالمؤمنين مىخواهد به دنيا نشان دهد كه اين اصول اسلامى
در همه شرايط قابل پياده شدن است. واقع قضيه هم همين است.
💥 اصول اسلامى شكل لباس اميرالمؤمنين نيست كه اگر اميرالمؤمنين لُنگ مىبست يا پيراهن مىپوشيد، امروز لازم باشد ما هم همان كار را بكنيم؛
← اصول اسلامى عبارت است از
⚜ عدالت،
⚜توحيد،
⚜ انصاف با مردم،
√ارج نهادن به حقوق مردم،
√ رسيدگى به حال ضعفا،
√ايستادگى در مقابل جبهههاى ضد اسلام و دين، پافشارى بر مبانى حق و اسلام و دفاع از حق و حقيقت. اينها در همه زمانها هم قابل پياده شدن است.
🇮🇷 نظام اسلامی، نظام عدل و انصاف و رسيدگى به مردم و احترام به حقوق
انسانها و مقابله با ظلم قوى به ضعيف است.
💢 مشكلات مهم بشر در طول تاريخ اينهاست.
بشريت هميشه گرفتار اين مشکلات بوده و هنوز هم گرفتار است.
♦️ ملتها بهخاطر همين زورگويىها ضربه مىخورند و زندگىهايشان سخت مىشود.
💎 اسلام و منطق اميرالمؤمنين و منطق حكومت علوى مقابله با اين چيزهاست؛ چه در داخل يك جامعه كه زورمندى بخواهد ضعيفى را ببلعد، چه در سطح جهانى و بينالمللى.
📍اقتدار، مظلومیت و پیروزی در زندگی امیرالمؤمنین در شخصيت، زندگى و شهادت اين بزرگوار، سه عنصر كه ظاهراً با يكديگر چندان هم سازگارى
ندارند، جمع شده است.
◀️ اين سه عنصر عبارت است از:
🌷اقتدار،
🥀مظلوميت
🌹 و پيروزى.
👈 اقتدار آن حضرت، عبارت است از ▫️قدرت او در اراده پولادينش،
▫️در عزم راسخش،
▫️ در اداره مشكلترين عرصههاى نظامى،
🔹در هدايت ذهنها و فكرها بهسوى عالیترين مفاهيم اسلامى
و انسانى، تربيت انسانهاى بزرگ از قبيل مالكاشتر و عمار و ابنعباس و محمد بنابیبکر
ديگران، و ايجاد يك جريان در تاريخ بشرى.
🔷 مظهر اقتدار آن بزرگوار، اقتدار منطق، اقتدار فكر و سياست، اقتدار حكومت و اقتدار بازوى شجاع بود.
✅ هيچ ضعفى از هيچ طرف، در شخصيت اميرالمؤمنينعلیهالسلام نيست.
🔸 درعينحال يكى از مظلومترين چهرههاى تاريخ است و مظلوميت در همه بخشهاى زندگیاش وجود داشت. در دوران نوجوانى، مظلوم واقع شد.
🔸 در دوران جوانى
بعد از پيامبر، مظلوم واقع شد. در دوران كهولت و خلافت، مظلوم واقع شد.
🏴👌 بعد از شهادت هم، تا سالهاى متمادى بر سر منبرها از او بدگويى كردند و به او نسبتهاى دروغ دادند. شهادت او هم مظلومانه است.😭
🖊📕در همه آثار اسلامى، ما دو نفر را داريم كه از آنها به «ثارالله» تعبير شده است.
🔖 در فارسی، ما یک معادل درست و کامل برای اصطلاح عربی «ثار» نداریم.
🏮وقتى كسى از خانوادهاى از روى
ظلم به قتل مىرسد، خانواده مقتول صاحب اين خون است. اين را ثار مىگويند و آن خانواده حق دارد خونخواهى كند.
⭕️ اینکه میگویند خون خدا، تعبیر خیلی نارسا و ناقصی از ثار است و درست مراد را نمیفهماند.
🔰 ثار یعنی حق خونخواهی، اگر کسی ثار یک خانواده است یعنی این خانواده حق دارد درباره او خونخواهی کند.
🌀 🕋 در تاريخ اسلام از دو نفر اسم آورده شده است كه صاحب خون اينها و كسى كه حق خونخواهى اينها را دارد، خداست.
👈 اين دو نفر يكى امام حسين است و يكى هم پدرش اميرالمؤمنين؛ «يا ثار الله و بن ثاره۱» پدرش امیرالمومنین هم
حق خونخواهىاش متعلق به خداست.🌹✅
ـــــــــــــــــــــــ
۱(الکافی/ جلد۴/ص۵۷۶)
سعه صدر
✨ امام علی(ع) میفرمایند: « سعه صدر ابزار ریاست است.»
🔵کار فرهنگی نیازمند شخصیتهایی است که دارای روحی قوی و برخوردار از ظرفیت بسیار بالا برای تحمل
▫️جهالتها
▫️لجاجتها
▫️اختلافات
▫️تبلیغاتهای منفی
▫️بیوفاییها
▫️و مخالفتهای گوناگون میباشند.
🔶 زیرا در مسیر فرهنگسازی موانع فراوانی وجود دارد و باید با درایت و شرح صدر کافی، این موانع را از میان برداشت.
رسالت با تندی و خشونت سازگار نیست. ❌
⚜کار بزرگ، روح بزرگ میخواهد.⚜
💢 حضرت امام روحالله میفرمایند:
کسی که یک قدم اصلاحی و زندگیساز بر میدارد نباید توقع داشته باشد که مورد پذیرش همه قرار گیرد، این نخواهد شد.
امیرالمومنین (ع) را هم تا آخر عمر عدهای قبول نداشتند.❗️
💯 اگر انسان بخواهد برای اسلام خدمت کند، نباید توقع این را داشته باشد که همه او را بپذیرند
✔️کسی که میخواهد برای خدا کار کند باید پیه
🔻حبس، 🔻تبعید، 🔻 بدنامی و سایر چیزها را به خود بمالد.
اگر به شما فحش میدهند، شما برای خاطر خدا بپذیرید و ثواب کنید. ✅
این را نباید فراموش کنیم که ما همه یک چنین کار بزرگی را انجام دادهایم.
⚠️ حالا از شرق و غرب فحاشی نشویم یا در داخل با فساد کسانی مواجه نشویم؟!
#نکات_تشکیلاتی
#اخلاق_تشکیلاتی
╔══ ••⚬••⚬✿⚬••⚬•• ══╗
@Organizational_Work
╚══ ••⚬••⚬❁⚬••⚬•• ══╝
✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء پنج✨
🌸 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
👤💞 عبداللهابنجعفر ـ برادرزاده و داماد حضرت؛ شوهر جناب زينب ـ خدمت حضرت آمد و گفت: يا اميرالمؤم
🆔 اما عنصر سوم كه پيروزى آن بزرگوار باشد.
✌️🎋 پيروزى همين است كه اولا در زمان حيات خود او، بر تمام تجربههاى دشوارى كه بر او تحميل كردند، پيروز شد؛ يعنى جبهههاى شكننده دشمن، که بعداً شرح خواهم داد بالاخره نتوانستند على را به زانو درآورند؛ همه آنها از على شكست خوردند.
☄🌷 بعد از شهادت هم روزبهروز حقيقت درخشان او آشكارتر شد؛ يعنى حتى از زمان حياتش به مراتب بيشتر بود.
🌎 امروز شما به دنيا نگاه كنيد، نه دنیای اسلام در همه دنیا، ببينيد چقدر
ستايشگرانى هستند كه حتى اسلام را قبول ندارند، اما علىبنابىطالب را به عنوان يك چهره
درخشان تاريخ قبول دارند.💯✅
〽️ اين همان روشن شدن آن جوهر تابناك است و خداى متعال در مقابل آن مظلوميت به آن حضرت پاداش مىدهد.💎
آن مظلوميت، آن فشار اختناق، آن گلاندود كردن چشمه خورشيد با آن تهمتهاى عجيب، آن صبرى كه او در مقابل اينها كرد، بالاخره پيش خداى متعال پاداش دارد.
💖☀️✅
✨🌈 پاداشش هم اينكه در طول تاريخ بشر، شما هيچ چهرهاى را به اين درخشندگى و مورد اتفاق كل، پيدا نمىكنيد.🔅
📚 شايد تا امروز هم در بين كتابهايى كه ما مىشناسيم كه درباره اميرالمؤمنين نوشته شده است، عاشقانهترينش را غيرمسلمانان نوشتهاند.👨💻
🎗آلان يادم است كه سه نويسنده مسيحى، درباره اميرالمؤمنين، كتابهاى ستايشگرانه واقعا
عاشقانهاى نوشتهاند.💓
🔳 اين ارادت، از همان روز اول هم شروع شد؛ يعنى از بعد از شهادت كه
همه عليه آن بزرگوار مىگفتند و تبليغ مىكردند ـ آن قدرتمندان مربوط به دستگاه شام و تبعه آنها و آنهايى كه دل پرخونى از شمشير و از عدل اميرالمؤمنين داشتند ـ اين قضيه از همانوقت معلوم شد.❌
📿 من در اينجا يك نمونه عرض كنم.
👤 پسر عبداللهبنعروةبنزبير، پيش پدرش ـ كه عبدالله بنعروةبنزبير باشد ـ از اميرالمؤمنين بدگويى كرد. خانواده زبير ـ جز يكى از آنها، يعنى مصعببنزبير ـ كلا با اميرالمؤمنين بد بودند.
⚫️ ❌ 🔵
🔺مصعببنزبير، مرد شجاع و كريم و همان كسى بود كه در قضاياى كوفه و مختار و بعد هم عبدالملك درگير بود و شوهر حضرت سكينه هم بود؛ يعنى اولين داماد امام حسين.
✴️ غير از او، بقيه خانواده زبير، همينطور پشت در پشت، با اميرالمؤمنين بد بودند. انسان وقتى كه تاريخ را مىخواند، اين را مىيابد.
♨️ پس از آن بدگويى؛ پدر در مقابل او جملهاى گفت كه خيلى هم طرفدارانه نيست، اما نكته مهمى در آن هست و من آن را يادداشت كردهام.
عبدالله به پسرش گفت:
❇️ «هر بنايى كه دين آن را بهوجود آورد و پى و بنيان آن بر روى دين گذاشته شد، اهل دنيا هر كارى كردند، نتوانستند آن را از بين ببرند؛ يعنى بىخود زحمت نكشند براى اينكه نام
اميرالمؤمنين را ـ كه پى كار او بر دين و بر ايمان است ـ منهدم كنند.✅✅
📌 بعد گفت: «
ببين بنىمروان چطور هرچه مىتوانند، در هر مناسبت و منبرى، نسبت به علىبنابىطالب عيبجويى و عيبگويى مىكنند!
🔶 اما همين عيبجويیها و بدگويیهاى آنها، مثل آن است كه اين چهره درخشان را هرچه برتر مىبرند و منورتر میکند» یعنیدر ذهنهای مردم
َبدگويیهاى آنها تأثير عكس
مىبخشد.
◾️ نقطه مقابل، بنىاميهاند؛ «وَ ما تَری ما یندبونَ بهِ موتاهم من المدیح و الله لکأنما یکشفون به عن الجیف۱» بنىاميه از گذشتگان خودشان
تمجيدها و تعريفها مىكنند، ولى هرچه بيشتر تعريف مىكنند، نفرت مردم از آنها بيشتر مىشود.✔️
🕹 اين حرف شايد در حدود مثلاً سى سال بعد از شهادت اميرالمؤمنين گفته شده است.
🥀يعنى اميرالمؤمنين با همه آن مظلوميت، هم در زمان حيات خود و هم در تاريخ و در خاطر بشريت پيروز شد.
⚔ = 🌹✅
📜 ماجراى اقتدار همراه با مظلوميت اميرالمؤمنين كه منتهى به اين شد، اينطور خلاصه مىشود.👌
🖇 در زمان اين حكومت ـ حکومت کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین ـ سه جريان در مقابل آن حضرت صفآرايى كردند:
☢ قاسطين و ناكثين و مارقين.
اين روايت را، هم شيعه و هم سنى
از اميرالمؤمنين نقل كردند كه فرمود: «اُمرتُ أن اُقاتل الناکثین وَ القاسطین وَ المارقین۲»🔻
ــــــــــــــــــــــــــ
۱(نثرالدر/ ج۳ /ص۱۸۶)
۲(بحارالانوار/ ج۴۴ /ص۳۶«من مأموريت دارم با ناكثين و قاسطين و مارقين بجنگم.»
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ دعای عهد
🎙 فرهمند
#تصویری
✨ @Organizational_Work
✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء شش✨
🌸 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
🆔 اما عنصر سوم كه پيروزى آن بزرگوار باشد. ✌️🎋 پيروزى همين است كه اولا در زمان حيات خود او، بر تمام
👌 اين اسم را خود آن بزرگوار گذاشته است. قاسطين، يعنى ستمگران. ♨️ماده «قَسَط» وقتى كه به صورت مجرد استعمال میشود ِـ قَسَطَ یَقسِطُ ـ يعنى جار و یَجور، ظَلَمَ یَظلِمُ به معنای ظلم كردن است.
👈 وقتى با ثلاثى مزيد و در باب افعال آورده مىشود ـ اَقسَطَ یَقسِطُ- یعنی عدل و
انصاف بنابراين، اگر «قسط» در باب افعال بهكار رود، به معناى عدل است؛ اما وقتى كه قسط
َ یَقسِطُ گفته شود، ضد آن است، يعنى ظلم و جور. قاسطين از اين ماده است. قاسطين، يعنى
ستمگران.😤
✨ اميرالمؤمنين اسم اينها را ستمگر گذاشت.👉
⁉️ اينها چه كسانى بودند؟ اينها مجموعهاى
از كسانى بودند كه اسلام را به صورت ظاهرى و مصلحتى قبول كرده بودند و حكومت علوى
را از اساس قبول نداشتند.
⭕️ ⭕️
✖️ هر كارى هم اميرالمؤمنين با اينها مىكرد، فايده نداشت. البته اين حكومت، گرد محور بنىاميه ومعاويةبنابىسفيان ـ که حاکم و استاندار شام بود ـ گرد آمده
بودند؛ بارزترين شخصیتشان هم خود جناب معاويه، بعد هم مروانحكم و وليدبنعقبه است.❌
☣ اينها يك جبههاند و حاضر نبودند كه با على كنار بيايند و با اميرالمؤمنين بسازند. درست است که مغیرةبنشعبه
و عبداللهبنعباس و ديگران در اول حكومت اميرالمؤمنين گفتند: يا اميرالمؤمنين! اينها را چند صباحى نگهدار. اما حضرت قبول نكرد.
⭕️ آنها حمل كردند بر اينكه
حضرت بىسياستى كرد؛ ليكن نه، آنها خودشان غافل بودند؛ قضاياى بعدى اين را نشان داد.
⬅️ اميرالمؤمنين هر كار هم كه مىكرد، معاويه با او نمىساخت.××
🤯 اين تفكر، تفكرى نبود كه حكومتى مثل حكومت علوى را قبول كند؛ هرچند قبلیها، بعضیها را تحمل كردند.
⌛️ از وقتى كه معاويه مسلمان شده بود تا آنروزى كه مىخواست با اميرالمؤمنين بجنگد، كمتر از سی سال گذشته بود.
♦️ او و اطرافيانش سالها در شام حكومت كرده بودند، نفوذى پيدا كرده بودند، پايگاهى پيدا كرده بودند. ديگر آنروزهاى اول نبود كه تا يك كلمه بگويند، به آنها بگويند كه شما تازهمسلمانيد، چه مىگوييد؛ جايى باز كرده بودند.
〽️🚥 بنابراين، اينها جريانى بودند كه اساسا حكومت علوى را قبول نداشتند و مىخواستند حكومت طور ديگرى باشد و دست خودشان باشد؛ كه بعد هم اين را نشان دادند و دنياى اسلام تجربه حكومت اينها را چشيد.💢
🔙 يعنى همان معاويهاى كه در زمان رقابت با اميرالمؤمنين، آنطور به بعضى از اصحاب روى خوش نشان مىداد و محبت مىكرد، بعداً در حكومتش، برخوردهاى خشن از خود نشان داد، تا به زمان یزید و کربلا رسید.🔻
✴️ بعد هم به زمان مروان و عبدالملك و حجاجبنيوسفثقفى و يوسفبنعمرثقفى رسيد، كه يكى از ميوههاى آن حكومت است.
🔱 يعنى اين حكومتهايى كه تاريخ از ذكر جرائمشان به خود مىلرزد ـ مثل حکومت حجاج ـ همان حكومتهايى هستند كه معاويه بنيانگذارى كرد و بر سر چنين چيزى با اميرالمؤمنين جنگيد.😔
🚨 از اول معلوم بود كه آنها چه چيزى را دنبال مىكنند و مىخواهند؛ يعنى يك حكومت دنيايى محض، با محور قراردادن خودپرستیها و خودیها؛ همان چيزهايى كه درحكومت بنىاميه همه مشاهده كردند.
〽️البته در اینجا هیچ بحث عقیدتی و کلامی ندارم، این چیزهایی که عرض میکنم متن تاريخ است.📜
🎙تاريخ شيعه هم نيست؛ اينها تاريخ ابناثير و تاريخ ابنقّمیبة و امثال اینهاست که متنهایش را دارم بحث
و یادداشت شده و محفوظ هم هست.
اينها حرفهايى است كه جزو مسلمات است؛
اختلافات فكرى شيعه و سنى نيست.
🔶📚🔷✔️
➖🔻جبهه دومى كه با اميرالمؤمنين جنگيد، جبهه ناكثين بود. ناكثين، يعنى شكنندگان و در اينجا يعنى شكنندگان بيعت.
🤝☺️اينها اول با اميرالمؤمنين بيعت كردند، ولى بعد بيعت را شكستند.
🔘 اينها مسلمان بودند و برخلاف گروه اول، خودى بودند؛ منتها خودیهايى كه حكومت علىبنابىطالب را تا آنجايى قبول داشتند كه براى آنها سهم قابل قبولى در آن حكومت وجود داشته باشد؛ با آنها مشورت شود، به آنها مسؤوليت داده شود، به آنها حكومت داده شود، به اموالى كه در اختيارشان هست، ثروتهای بادآورده، تعرضى نشود؛ نگويند از كجا آوردهايد؟!
🔺🔻👈 💰
🕹اين گروه، اميرالمؤمنين را قبول مىكردند، نه اینکه قبول نکنند منتها شرطش اين بود كه با اين چيزها كارى نداشته باشد و نگويد كه چرا اين اموال را آوردى، چرا گرفتى، چرا مىخورى، چرا مىبرى، اين حرفها ديگر در كار نباشد! لذا اول هم آمدند و اكثرشان بيعت كردند. البته بعضى
هم بيعت نكردند.
🏮 جناب سعدبنابىوقاص از همان اول هم بيعت نكرد، بعضیهاى ديگر از همان اول بيعت نكردند؛ ليكن جناب طلحه، جناب زبير، بزرگان اصحاب و دیگران با اميرالمؤمنين بيعت نمودند و تسليم شدند و قبول كردند؛ منتها سه، چهار ماه كه گذشت، ديدند نه، با اين حكومت نمىشود ساخت؛ زيرا اين حكومت، حكومتى است كه دوست و آشنا نمىشناسد، براى خود حقى قائل نيست، براى خانواده خود حقى قائل نيست، براى كسانى که سبقت در اسلام دارند، حقی قائل است. ملاحظهای در اجراى احكام الهى ندارد، هرچند خودش به اسلام از همه سابقتر است.💯
👈 اينها را كه ديدند، ديدند نه، با اين آدم نمىشود ساخت؛ لذا جدا شدند و رفتند و جنگ جمل به راه افتاد كه واقعا فتنهاى بود.⚔
امالمؤمنين عايشه را هم با خودشان همراه كردند. چقدر در اين جنگ كشته شدند. البته اميرالمؤمنين پيروز شد و قضایا را صاف كرد. اين هم جبهه دوم بود كه مدتى آن بزرگوار را مشغول كردند.
✅🔰💯
♥️✨♥️❣
ژرف واژهای است واژهی معلم...
مَعرِفت
عِشق
لِطافت
مِهربانی
چیدمانی نغز و دلکش در کنار هم دارند که میشوند معلم!
اما مگر امکان دارد عظمت چنین واژهای را فقط در ظرف چهار کلمه بگنجانی؟
هرگز!
براستی زبان قاصر است...
آوردهاند که معلمی شغل انبیاست
هان!
همین است،
یافتم،
شغل نبی....
آنجا که لوح درونت، غبار روبی میشود
آنجا که بال طهارت، بانی عروجت میشود
آنجا که آرامش، میهمان قلب متلاطمت میشود
آنجاست که ملتفت تقدس رسالت معلمی میشوی و بیاختیار شکر نعمت بجا میآوری در درگاه باری تعالی
و تمام قد به احترام چنین موجود شریف و نازنینی میایستی و کف میزنی
👏🏻👏🏻👏🏻🌹
پ.ن۱: روز همه عزیزانی که رسالت معلمی رو به عهده دارن مبااااارک 🥳
پ.ن۲: واژه #معلم تعمیم داده میشه به خیلیها...مثلا #مادرها...
🆔 @Organizational_Work
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ دعای عهد
🎙 فرهمند
#تصویری
✨ @Organizational_Work