✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء شش✨
🌸 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
🆔 اما عنصر سوم كه پيروزى آن بزرگوار باشد. ✌️🎋 پيروزى همين است كه اولا در زمان حيات خود او، بر تمام
👌 اين اسم را خود آن بزرگوار گذاشته است. قاسطين، يعنى ستمگران. ♨️ماده «قَسَط» وقتى كه به صورت مجرد استعمال میشود ِـ قَسَطَ یَقسِطُ ـ يعنى جار و یَجور، ظَلَمَ یَظلِمُ به معنای ظلم كردن است.
👈 وقتى با ثلاثى مزيد و در باب افعال آورده مىشود ـ اَقسَطَ یَقسِطُ- یعنی عدل و
انصاف بنابراين، اگر «قسط» در باب افعال بهكار رود، به معناى عدل است؛ اما وقتى كه قسط
َ یَقسِطُ گفته شود، ضد آن است، يعنى ظلم و جور. قاسطين از اين ماده است. قاسطين، يعنى
ستمگران.😤
✨ اميرالمؤمنين اسم اينها را ستمگر گذاشت.👉
⁉️ اينها چه كسانى بودند؟ اينها مجموعهاى
از كسانى بودند كه اسلام را به صورت ظاهرى و مصلحتى قبول كرده بودند و حكومت علوى
را از اساس قبول نداشتند.
⭕️ ⭕️
✖️ هر كارى هم اميرالمؤمنين با اينها مىكرد، فايده نداشت. البته اين حكومت، گرد محور بنىاميه ومعاويةبنابىسفيان ـ که حاکم و استاندار شام بود ـ گرد آمده
بودند؛ بارزترين شخصیتشان هم خود جناب معاويه، بعد هم مروانحكم و وليدبنعقبه است.❌
☣ اينها يك جبههاند و حاضر نبودند كه با على كنار بيايند و با اميرالمؤمنين بسازند. درست است که مغیرةبنشعبه
و عبداللهبنعباس و ديگران در اول حكومت اميرالمؤمنين گفتند: يا اميرالمؤمنين! اينها را چند صباحى نگهدار. اما حضرت قبول نكرد.
⭕️ آنها حمل كردند بر اينكه
حضرت بىسياستى كرد؛ ليكن نه، آنها خودشان غافل بودند؛ قضاياى بعدى اين را نشان داد.
⬅️ اميرالمؤمنين هر كار هم كه مىكرد، معاويه با او نمىساخت.××
🤯 اين تفكر، تفكرى نبود كه حكومتى مثل حكومت علوى را قبول كند؛ هرچند قبلیها، بعضیها را تحمل كردند.
⌛️ از وقتى كه معاويه مسلمان شده بود تا آنروزى كه مىخواست با اميرالمؤمنين بجنگد، كمتر از سی سال گذشته بود.
♦️ او و اطرافيانش سالها در شام حكومت كرده بودند، نفوذى پيدا كرده بودند، پايگاهى پيدا كرده بودند. ديگر آنروزهاى اول نبود كه تا يك كلمه بگويند، به آنها بگويند كه شما تازهمسلمانيد، چه مىگوييد؛ جايى باز كرده بودند.
〽️🚥 بنابراين، اينها جريانى بودند كه اساسا حكومت علوى را قبول نداشتند و مىخواستند حكومت طور ديگرى باشد و دست خودشان باشد؛ كه بعد هم اين را نشان دادند و دنياى اسلام تجربه حكومت اينها را چشيد.💢
🔙 يعنى همان معاويهاى كه در زمان رقابت با اميرالمؤمنين، آنطور به بعضى از اصحاب روى خوش نشان مىداد و محبت مىكرد، بعداً در حكومتش، برخوردهاى خشن از خود نشان داد، تا به زمان یزید و کربلا رسید.🔻
✴️ بعد هم به زمان مروان و عبدالملك و حجاجبنيوسفثقفى و يوسفبنعمرثقفى رسيد، كه يكى از ميوههاى آن حكومت است.
🔱 يعنى اين حكومتهايى كه تاريخ از ذكر جرائمشان به خود مىلرزد ـ مثل حکومت حجاج ـ همان حكومتهايى هستند كه معاويه بنيانگذارى كرد و بر سر چنين چيزى با اميرالمؤمنين جنگيد.😔
🚨 از اول معلوم بود كه آنها چه چيزى را دنبال مىكنند و مىخواهند؛ يعنى يك حكومت دنيايى محض، با محور قراردادن خودپرستیها و خودیها؛ همان چيزهايى كه درحكومت بنىاميه همه مشاهده كردند.
〽️البته در اینجا هیچ بحث عقیدتی و کلامی ندارم، این چیزهایی که عرض میکنم متن تاريخ است.📜
🎙تاريخ شيعه هم نيست؛ اينها تاريخ ابناثير و تاريخ ابنقّمیبة و امثال اینهاست که متنهایش را دارم بحث
و یادداشت شده و محفوظ هم هست.
اينها حرفهايى است كه جزو مسلمات است؛
اختلافات فكرى شيعه و سنى نيست.
🔶📚🔷✔️
➖🔻جبهه دومى كه با اميرالمؤمنين جنگيد، جبهه ناكثين بود. ناكثين، يعنى شكنندگان و در اينجا يعنى شكنندگان بيعت.
🤝☺️اينها اول با اميرالمؤمنين بيعت كردند، ولى بعد بيعت را شكستند.
🔘 اينها مسلمان بودند و برخلاف گروه اول، خودى بودند؛ منتها خودیهايى كه حكومت علىبنابىطالب را تا آنجايى قبول داشتند كه براى آنها سهم قابل قبولى در آن حكومت وجود داشته باشد؛ با آنها مشورت شود، به آنها مسؤوليت داده شود، به آنها حكومت داده شود، به اموالى كه در اختيارشان هست، ثروتهای بادآورده، تعرضى نشود؛ نگويند از كجا آوردهايد؟!
🔺🔻👈 💰
🕹اين گروه، اميرالمؤمنين را قبول مىكردند، نه اینکه قبول نکنند منتها شرطش اين بود كه با اين چيزها كارى نداشته باشد و نگويد كه چرا اين اموال را آوردى، چرا گرفتى، چرا مىخورى، چرا مىبرى، اين حرفها ديگر در كار نباشد! لذا اول هم آمدند و اكثرشان بيعت كردند. البته بعضى
هم بيعت نكردند.
🏮 جناب سعدبنابىوقاص از همان اول هم بيعت نكرد، بعضیهاى ديگر از همان اول بيعت نكردند؛ ليكن جناب طلحه، جناب زبير، بزرگان اصحاب و دیگران با اميرالمؤمنين بيعت نمودند و تسليم شدند و قبول كردند؛ منتها سه، چهار ماه كه گذشت، ديدند نه، با اين حكومت نمىشود ساخت؛ زيرا اين حكومت، حكومتى است كه دوست و آشنا نمىشناسد، براى خود حقى قائل نيست، براى خانواده خود حقى قائل نيست، براى كسانى که سبقت در اسلام دارند، حقی قائل است. ملاحظهای در اجراى احكام الهى ندارد، هرچند خودش به اسلام از همه سابقتر است.💯
👈 اينها را كه ديدند، ديدند نه، با اين آدم نمىشود ساخت؛ لذا جدا شدند و رفتند و جنگ جمل به راه افتاد كه واقعا فتنهاى بود.⚔
امالمؤمنين عايشه را هم با خودشان همراه كردند. چقدر در اين جنگ كشته شدند. البته اميرالمؤمنين پيروز شد و قضایا را صاف كرد. اين هم جبهه دوم بود كه مدتى آن بزرگوار را مشغول كردند.
✅🔰💯
♥️✨♥️❣
ژرف واژهای است واژهی معلم...
مَعرِفت
عِشق
لِطافت
مِهربانی
چیدمانی نغز و دلکش در کنار هم دارند که میشوند معلم!
اما مگر امکان دارد عظمت چنین واژهای را فقط در ظرف چهار کلمه بگنجانی؟
هرگز!
براستی زبان قاصر است...
آوردهاند که معلمی شغل انبیاست
هان!
همین است،
یافتم،
شغل نبی....
آنجا که لوح درونت، غبار روبی میشود
آنجا که بال طهارت، بانی عروجت میشود
آنجا که آرامش، میهمان قلب متلاطمت میشود
آنجاست که ملتفت تقدس رسالت معلمی میشوی و بیاختیار شکر نعمت بجا میآوری در درگاه باری تعالی
و تمام قد به احترام چنین موجود شریف و نازنینی میایستی و کف میزنی
👏🏻👏🏻👏🏻🌹
پ.ن۱: روز همه عزیزانی که رسالت معلمی رو به عهده دارن مبااااارک 🥳
پ.ن۲: واژه #معلم تعمیم داده میشه به خیلیها...مثلا #مادرها...
🆔 @Organizational_Work
34.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ دعای عهد
🎙 فرهمند
#تصویری
✨ @Organizational_Work
✨ راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق در جزء هفت✨
🌸 @Organizational_Work
وجدان کاری✨
💯وجدان کاری در یک تشکیلات اسلامی شاخصههایی دارد:
💡جدیت و تلاش و دقت
💡 اتفاق و استحکام
💡 عشق و علاقه
×× پرهیز از سستی و کاهلی
💡 وقتگذاری و سرهم بندیکردن کارها.
🗞 هر مسئولیتی که به هر عضو واگذار میشود،
🔷 باید به مسئولیتش با جدیت تمام عمل کند.
🌷 امام صادق(ع) دراین باب میفرمایند: « مقصود عمل بیشتر نیست بلکه مقصود عمل درستتر است و درستی عمل همانا ترس از خداوند نیت صادق و کار نیک است».🌟
🌷 و در مذمت کوتاهی در کار میفرمایند: « هر که در کار تو کوتاهی ورزد دچار اندوه شود».⚡️
💠 هم چنین در احوالات پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: « هرگز نشد که رسول خدا(ص) در کاری یا سختی با کسی مشارکت کند و زودتر از او دست کشد.
💠 بلکه صبر میکرد تا وی دست هز کار بکشد و هرگز میان دو کار مخیر نشد؛
🔸 مگر این که دشوارترین آنها را اختیار فرمود.»
#نکات_تشکیلاتی
#اخلاق_تشکیلاتی
🌸 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
👌 اين اسم را خود آن بزرگوار گذاشته است. قاسطين، يعنى ستمگران. ♨️ماده «قَسَط» وقتى كه به صورت مجرد اس
⭕️ جبهه سوم، جبهه مارقين بود. مارق، يعنى گريزان. در تسميهٔ اينها به مارق، اينگونه گفتهاند كه اينها آنچنان از دين گريزان بودند كه يك تير از كمان گريزان مىشود!
🏹 وقتى شما تير را در چله كمان مىگذاريد و پرتاب مىكنيد، چطور آن تير مىگريزد، عبور مىكند و دور مىشود؛ اينها همينگونه از دين دور شدند.😤
🎭 البته اينها متمسك به ظواهر دين هم بودند و اسم دين را هم مىآوردند. اينها همان خوارج بودند؛ گروهى كه مبناى كار خود را بر فهمها و دركهاى انحرافى
ـ که چیز خطرناکی است ـ قرار داده بودند.
🔖 دين را از علىبنابىطالب كه مفسر قرآن و عالم به علم كتاب بود ياد نمىگرفتند، از سلایق غلط خودشان یاد میگرفتند؛ البته اینجور آدمها در
هر اجتماعی هستند، اما گروهشدنشان، متشكلشدنشان و به اصطلاح امروز، گروهك تشكيل دادنشان سياست لازم داشت.
📍 اين سياست از جاى ديگرى هدايت مىشد. نكته مهم اينجاست كه اين گروهكى كه اعضاى آن تا كلمهاى مىگفتى، يك آيه قرآن برايت مىخواندند؛ در وسط نماز اميرالمؤمنين مىآمدند و آیهای را میخواندند که «تعریضی۱» باشد؛ پاى منبر اميرالمؤمنين بلند مىشدند آيهاى مىخواندند كه تعريضى داشته باشد؛ شعارشان بود؛
⬅️«لا حُکمَ إلًا الله۲» يعنى ما حكومت شما را قبول نداريم، ما اهل حكومت الله هستيم.
🔮 اين آدمهايى كه ظواهر كارشان اينگونه بود، سازماندهى و تشكل سياسىشان، با هدايت و رايزنى
بزرگان دستگاه قاسطين و بزرگان شام ـ يعنى عمروعاص و معاويه ـ انجام مىگرفت؛ اينها با
آنها ارتباط داشتند.
🎗 اشعثبنقيس، آنگونه كه قراین زيادى بر آن دلالت مىكند، فرد ناخالصى
بود. يك عده مردمان بيچاره ضعيف از لحاظ فكرى هم دنبال اينها راه افتادند و حركت كردند.
👌 بنابراين، گروه سومى كه اميرالمؤمنين با آنها مواجه شد و البته بر آنها هم پيروز گرديد، مارقين بودند.♨️
ــــــــــــــــــــــــــ
۱(عرض: کنایهای)
۲(حكومت جز براي خدا نيست.)
🛡⚔ در جنگ نهروان ضربه قاطعى به اينها زد؛ منتها اينها در جامعه بودند، كه بالاخره هم حضورشان به شهادت در آن بزرگوار منتهى شد.😭
👌🔻در شناخت خوارج اشتباه نشود. بعضىها خوارج را به خشك مقدسها تشبيه مىكنند؛ نه. بحث، سر خشك مقدس و مقدسمآب نيست. مقدسمآب كه در كنارى نشسته است و براى خودش نماز و دعا مىخواند. اينكه معناى خوارج نيست.
🤔🙄⁉️
🚦🔻 خوارج آن عنصرى است كه شورشطلبى
مىكند، بحران ايجاد مىكند، وارد ميدان مىشود، بحث جنگ با على دارد و با على مىجنگد؛
🔸 منتها مبناى كار غلط است،
×جنگ غلط است،
×ابزار غلط است،
× هدف باطل است.
☢ اين سه گروه بودند كه اميرالمؤمنين با اينها مواجه بود
🔰 تفاوت عمده اميرالمؤمنين در دوران حكومت خود با پيامبر اكرم در دوران حكومت و حيات مباركش، اين بود كه در زمان پيامبر، صفوف مشخص وجود داشت؛ صف ايمان و كفر.✅✅
✖️❌ منافقين مىماندند كه دائما آيات قرآن، افراد را از منافقين كه در داخل جامعه بودند برحذر مىداشت،
ِ انگشت اشاره را بهسوى آنها دراز مىكرد، مؤمنين را در مقابل آنها تقويت مىكرد، روحيه آنها را تضعيف مىكرد، يعنى در نظام اسلامى در زمان پيامبر، همهچيز آشكار بود.
✔️🔷🔛❌✖️
▪️▫️ صفوف مشخص
در مقابل هم بودند؛ يك نفر طرفدار كفر و طاغوت و جاهليت بود، يك نفر هم طرفدار ايمان و اسلام و توحيد و معنويت.
👈 البته آنجا هم همهگونه مردمى بودند، آن زمان هم همهگونه آدمی
بود ليكن صفوف، مشخص بود.
💚 〰💔
⚡️در زمان اميرالمؤمنين، اِشكال كار اين بود كه صفوف، مشخص نبود؛ بهخاطر اينكه همان گروه دوم يعنى ناكثين، چهرههاى موجهى بودند.💤
✴️ هركسى در مقابله با
شخصيتى مثل جناب زبير، يا جناب طلحه، دچار ترديد مىشد. اين زبير كسى بود كه در زمان پيامبر، جزو شخصيتها و برجستهها و پسرعمه پيامبر و نزديك به آن حضرت بود.
✔️ حتى بعد از دوران پيامبر هم جزو كسانى بود كه براى دفاع از اميرالمؤمنين، به سقيفه اعتراض كرد.
👈 بله؛ حکم مستوری۱ و مستى همه بر عاقبت است!
🤲 خدا عاقبت همهمان را به خير كند.
🌎💖 گاهى اوقات دنياطلبى، اوضاع گوناگون و جلوههاى دنيا، آنچنان اثرهايى مىگذارد، آنچنان تغييرهايى در برخى از شخصيتها بهوجود مىآورد كه انسان نسبت به خواص هم گاهى اوقات دچار اشكال میشود: چه برسد برای مردم عامی.
☝️ بنابراین، آن روز واقعا سخت بود.😤
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱(ستر: پوشاندن، پنهان کردن)
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
⭕️ جبهه سوم، جبهه مارقين بود. مارق، يعنى گريزان. در تسميهٔ اينها به مارق، اينگونه گفتهاند كه اينها
✔️آنهايى كه دور و بر اميرالمؤمنين بودند و ايستادند و جنگيدند، خيلى بصيرت به خرج دادند.💡
📿 بنده
بارها از اميرالمؤمنين نقل کردم که فرمود: «و
لاَ ِیحمل هذا العلم الا اهل البَصَر وَ الصَبر۱».✨
✅ در درجه اول، «بصيرت» لازم است.
☣ معلوم است كه با وجود چنين درگيریهايى، مشكلات اميرالمؤمنين چگونه بود. يا آن كجرفتارهايى كه با تكيه بر ادعاى اسلام، با اميرالمؤمنين
مىجنگيدند و حرفهاى غلط مىزدند.♨️
🕋 در صدر اسلام، افكار غلط خيلى مطرح مىشد؛ اما آيه قرآن نازل مىشد و صريحا آن افكار را رد مىكرد؛ چه در دوران مكه و چه در دوران مدينه.⚡️
⚛ شما ببينيد سوره بقره كه يك سوره مدنى است، وقتى انسان نگاه مىكند، مىبيند عمدتا شرح چالشها و درگيریهاى گوناگون پيامبر با منافقين و با يهود است، به جزئيات هم مىپردازد؛ حتى روشهايى كه يهود مدينه در آنروز براى اذيت روانى پيامبر بهكار مىبردند، آنها را هم در قرآن ذکر میکند «وَ لا تَقولُوا راعنا۲» و از اين قبيل.☝️
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(نهجالبلاغه/ خطبه۱۷۳« و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و بااستقامت، به دوش نمىكشند.»)
۲(سوره مبارکه بقره/ آیه۱۰۴ ،خداوند براي جلوگيری از تمسخر مؤمنين توسط يهوديان به آنها امر میكند كه به پيامبر نگوييد:ِ راعنا [مراعاتمان كن]، بلكه بگوييد: اُنظرنا [ما را در نظر بگير])
➖🔹 و باز سوره مباركه اعراف كه سورهاى مکی است و فصل مشبعی۳ ذكر مىكند؛ و با خرافات مىجنگد.
🔶🔸 اين مسئله حرام و حلال كردن گوشتها و انواع گوشتها كه اينها را نسبت به محرمات واقعى، محرمات دروغين و محرمات پوچ تلقی میکردند.
🌸 «قل إنًما حَرمَ ربی الفواحش ما ظَهَر منها وَ ما بَطَن۴» 🌸حرام اینهاست نه نه آنهايى كه شما رفتيد سائبة۵ و بحیرة۶ و فلان و فلان را براى خودتان حرام درست كرديد.
📖 قرآن با اينگونه افكار صريحا مبارزه مىكرد؛ اما در زمان اميرالمؤمنين، همان مخالفان هم از قرآن استفاده مىكردند؛ همانها هم از آيات قرآن بهره مىبردند.
✴️ لذا كار اميرالمؤمنين بهمراتب از اين جهت دشوارتر بود. اميرالمؤمنين دوران حكومت كوتاه خود را با اين سختیها گذراند.🔺
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
۳(شبع: اشباع شده، پر شده، مفصل و کامل)
۴(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۳۳«بگو: پروردگار من تنها كارهاى زشت را، چه آشكار و چه پنهان، حرام كرده.»)
۵(شتری كه با نذر برای بتها آزاد میكردند.)
۶(شتری كه پنج شكم زاييده و آخرينش نر است.)
👌در مقابل اينها، جبهه خود على است؛ يك جبهه حقيقتا قوى.✔️
👥 كسانى مثل عمار، مثل حجربنعدى بودند؛ مالكاشتر، مثل عبداللهبنعباس، مثل محمدبنابىبكر، مثل ميثمتمار
شخصيتهاى مؤمن و بصير و آگاهى كه در هدايت افكار مردم چقدر نقش داشتند.💕
🌹 يكى از بخشهاى زيباى دوران اميرالمؤمنين ـ البته زيبا از جهت تلاش هنرمندانه اين بزرگان، اما
درعينحال تلخ از جهت رنجها و شكنجههايى كه اينها كشيدند ـ اين منظره حركت اينها به كوفه و بصره است.
🕌🏜🐫🐪🐫
💢 وقتى كه طلحه و زبير و امثال اينها آمدند، صفآرايى كردند و بصره را
گرفتند و سراغ كوفه رفتند،
🔆🔅 حضرت، امام حسن و بعضى از اصحاب را فرستاد. مذاكراتى كه آنها با مردم كردند، حرفهايى كه آنها در مسجد گفتند، محاجههايى كه آنها كردند، يكى از آن بخشهاى پرهيجان و زيبا و پرمغز تاريخ صدر اسلام است.
〽️ لذا شما مىبينيد كه عمده تهاجمهاى دشمنان اميرالمؤمنين هم متوجه همينها بود.
♦️ عليه مالكاشتر، بيشترين توطئهها بود؛ علیه عمارياسر، بيشترين توطئهها بود؛ عليه محمدبنابىبكر، توطئه بود.
🚨 عليه همه آن كسانى که از اول كار در ماجراى اميرالمؤمنين امتحانى داده بودند و نشان داده بودند كه چه ايمانهاى مستحكم و استوار و چه بصيرتى دارند، از طرف دشمنان، انواع و اقسام سهام۱ تهمت پرتاب مىگرديد و به جان آنها سوءقصد مىشد و لذا اغلبشان هم شهيد مىشدند.
ــــــــــــــــــــــ
۱( سهام: تیرها)
🌷عمار در جنگ شهيد شد، ليكن محمدبنابىبكر با حيله شامیها به شهادت رسيد، مالكاشتر با حيله
شامیها شهيد شد، بعضى ديگر هم ماندند، اما بعدها به نحو شديدى به شهادت رسيدند.
🌹❤️🥀
☀️اين وضع زندگى و حكومت اميرالمؤمنين است.
♻️ اگر بخواهيم جمعبندى كنيم، اينگونه بايد عرض كنيم كه دوران اين حكومت، دوران يك حكومت مقتدرانه و درعينحال مظلومانه و پيروز
بود.✳️
◀️ يعنى هم در زمان خود توانست دشمنان را به زانو درآورد، هم بعد از شهادت مظلومانهاش، در طول تاريخ توانست مثل مشعلى بر فراز تاريخ باشد.🕯🗓
❣ البته خوندلهاى اميرالمؤمنين در اين مدت، جزو پرمحنتترين حوادث و ماجراهاى تاريخ است.😔😭