💥 زمان امام حسين هر دو وجود داشت. در باب نهضت امام حسين، اين اصل قضيه است.
➰ پس مىتوانيم اينطور جمعبندى كنيم، بگوييم امام حسين قيام كرد تا آن واجب بزرگى
را كه عبارت از تجديد بناى نظام و جامعه اسلامی يا قيام در مقابل انحرافات بزرگ درجامعه
اسلامى است، انجام دهد.
🎋 اين از طريق قيام و از طريق امر به معروف و نهى از منكر است؛
بلكه خودش يك مصداق بزرگ امر به معروف و نهى از منكر است.✅
🔙 البته اين كار، گاهى به نتيجه حكومت مىرسد ـ امام حسين براى اين آماده بود ـ گاهى هم به نتيجه شهادت مىرسد؛
براى اين هم آماده بود.
ما به چه دلیل این مطلب را عرض میکنیم؟
اين را از كلمات خود امام حسين بهدست مىآوريم.
📿 من در میان کلمات حضرت ابیعبداللهعلیهالسلام چند عبارت را انتخاب کردهام، البته بیش از اینهاست که همه همین معنا را بیان میکند.
🔸 اول در مدينه، آن شبى كه وليد، حاكم مدينه، حضرت را احضار كرد و گفت معاويه از دنيا رفته است و شما بايد با يزيد بيعت كنيد.
🌟 حضرت به او فرمود: باشد تا صبح «ونَنظُر وَ تَنُظرون اینا أحًَق بِالبََیعة وَ الخلافة» برويم فكر كنيم، ببينيم ما بايد خليفه شويم، يا يزيد بايد خليفه شود.
👤 مروان فرداى آنروز، حضرت را در كوچههاى مدينه ديد، گفت اباعبدالله، تو خودت را به كشتن مىدهى. چرا با خليفه بيعت نمىكنى؟
👈 بيا بيعت كن، خودت را به كشتن نده، خودت را به زحمت نيانداز.
🌸 حضرت در جواب او اين جمله را فرمود: «إنّ لله وَ إنّا إلَيه راجعون وَعَلى اإلسلام السلام إذ قَد بَلیت اُلامّة بِراع مثل يَزید۱»؛ ديگر بايد با اسلام خداحافظى كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(بحارالانوار/ ج۴۴ /ص۴۲۵و۳۲۶)
⛔️ آنوقتى كه حاكمى مثل يزيد بر سر كار بيايد و اسلام به حاكمى مثل يزيد مبتلا گردد. قضيه شخص يزيد نيست، هركس مثل يزيد باشد.
🚨 حضرت مىخواهد بفرمايد كه تابهحال هرچه بود قابل تحمل بود؛ اما الان پاى اصل دين و نظام اسلامى در ميان است و
با حكومت كسى مثل يزيد نابود خواهد شد.
✴️ به اينكه خطر انحراف، خطر جدى است اشاره مىكند.
👈 مسئله عبارت از خطر براى اصل اسلام است.👉
💠 حضرت اباعبداللهعلیهالسلام، هم هنگام خروج از مدينه، هم هنگام خروج از مكه، صحبتهايى با محمدبنحنفيه داشت؛ به نظر من مىرسد كه اين وصيت مربوط است به هنگامى كه مىخواست از مكه خارج شود، در ماه ذيحجه هم كه محمدبنحنفيه به مكه آمده بود،
صحبتهايى با حضرت داشت.
✳️ حضرت به برادرش محمدبنحنفيه چيزى را به عنوان وصيت نوشت و داد. آنجا بعد از شهادت به وحدانيت خدا به اينجا مىرسد:
🌹 «أنّي لَم أخرُج أشراً وَ لا بَطراً وَ لا مفسداً وَ الا ظالِما» يعنى كسانى اشتباه نكنند و تبليغاتچیها تبليغ نكنند كه امام حسين هم مثل كسانى كه اينگوشه و آنگوشه خروج مىكنند براى اينكه قدرت را به چنگ بگيرند، براى خودنمايى، براى عيش و ظلم و فساد وارد ميدان مبارزه و جنگ مىشود. كار ما از اين قبيل نيست؛ «وَ إنّماخرَجتُ لِطلب ِالاصلاح فِي اُمة جّدي».🌹
✔️ عنوان اين كار همین «اصلاح» است، مىخواهم اصلاح كنم. اين همان واجبى است كه قبل از امام حسين انجام نگرفته بوده است.
⬅️ اين اصلاح از طريق «خروج» است. خروج يعنى قيام.
🌟 حضرت در این وصیتنامه این را ذکر کرد، تقریبا تصریح به این معنی است يعنى↘️
🔸 اولاً مىخواهيم قيام كنيم و اين قيام ما هم براى اصلاح است؛ نه براى اين است كه حتما بايد به حكومت برسيم؛ نه براى اين است كه حتما بايد برويم شهيد شويم، نه؛ مىخواهيم اصلاح كنيم.
〰 البته اصلاح، كار كوچكى نيست. يكوقت شرايط طورى است كه انسان به حكومت مىرسد و خودش زمام قدرت را بهدست مىگيرد؛ يكوقت نمىتواند اينكار را بكند، نمىشود، شهيد مىشود.
◀️ درعينحال هر دو، قيام براى اصلاح است. بعد مىفرمايد:
✨ «اُريد أن آمر بِالمعروف و أنهی عَن المُنكر و أسير بیسرة جدي۱»؛ اين اصلاح، مصداق امر به معروف و نهى از منكر است.✨
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(بحارالانوار/ ج۴۴ /ص۳۲۹ «من براى سركشى و دشمني و فساد كردن و ظلم نمودن خارج نشدم، بلكه من به منظور ايجاد اصلاح در ميان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر به معروف و نهى از منكر نمايم، من میخواهم مطابق سيره جدم رسول خدا رفتار نمايم.»
✍ توصیه تشکیلاتی امیرالمؤمنین به مالک
ای مالک!
🔹 در کار مدیران و کارگزارانت اندیشه کن و پس از آزمودن، ایشان را به کار بگمار؛
🔸 مبادا از سر علاقهی شخصی، مسئولیتی را واگذار کنی! که مبتلا به ستم و خیانت خواهی شد.
📔نهجالبلاغه، فرازی از نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر
#حدیث_تشکیلاتی
🌸@Organizational_Work
🚨تنبیه یا تشویق؟
🔹یکی از ساز و کارهای مدیریت تشکیلات، #تشویق و #تنبیه است. علم غربی مدیریت از این ابزار بعنوان اصلیترین ابزار مدیریت سازمان نام میبَرَد.
🔸اما امیر مؤمنان میفرمایند: بجای تنبیه مستقیمِ بدکار، خاطی و تنبلِ تشکیلاتی، کسی که خوب کار میکند را تشویق کنید؛ به او توجه کنید؛ پاداش مالی، عاطفی و معنوی به او بدهید. اینگونه است که نیروی خاطی کمکم و بتدریج اصلاح میشود.
#حدیث_تشکیلاتی
#اصول_رهبری_تشکیلات
💠 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
➖⁉️ آيا در اين صورت، واجب نيست؟ چرا، به شهادت هم برسد واجب است. ⁉️ آيا در اين صورتى كه به شهادت ب
👌 این هم یک بیان دیگر.
🗞🌸 حضرت در مكه دو نامه نوشته است كه يكى به رؤساى بصره و يكى به رؤساى كوفه است.
در نامه حضرت به رؤساى بصره، اينطور آمده است:
✍ «وَ قَد بعثت رَسولي إلَيكم بِهذا الكتاب و اننّی اَدعوكم اِلى كتاب الله و الی نَبيِه، فَانَ السُنة قَد اُميتت، وَ ان البدعَة قَد اُحييت تُجيبوا دعوتي و تُطيعوا اَمرى أهدكم سَبيل الرَّشاد۱» من مىخواهم بدعت را از بين ببرم و سنت را احيا كنم؛ زيرا سنت را میراندهاند و بدعت را زنده كردهاند، اگر دنبال من آمديد راه
راست با من است؛ يعنى مىخواهم همان تكليف بزرگ را انجام دهم كه احياى اسلام و احياى
سنت پيغمبر و نظام اسلامی است.
👈 بعد در نامه به اهل كوفه فرمود: «فَلَعَمری مَا الامام إلا الحاكم بِالكتاب القائمُ بِالقسط الدائِن بِدين الحق الحابِس نَفسَه عَلى ذلِك لله۲.»امام و پيشوا و رئيس جامعه اسلامى نمىتواند كسى باشد كه اهل فسق و فجور و خيانت و فساد و دورى از خدا و اينهاست. بايد كسى باشد كه به كتاب خدا عمل كند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(بحارالانوار/ ج۴۴ /ص۳۴۰)
۲(بحارالانوار/ ج۴۴ /ص۳۳۴)
💥 يعنى در جامعه عمل كند؛ نه اينكه خودش در اتاق خلوت، فقط نماز بخواند؛ بلكه عمل به كتاب را در جامعه زنده كند، اخذ به قسط و عدل كند و حق را قانون جامعه قرار دهد؛ «الدائِن بِدين الحق»
يعنى آيين و قانون
و مقررات جامعه را حق قرار دهد و باطل را كنار بگذارد.💥
⬅️ «الحابِس نَفسهُ عَلى ذالک لله» ظاهراً
معناى اين جمله اين است كه خودش را در خط مستقيم الهى به هر كيفيتى حفظ كند و اسير جاذبههاى شيطانى و مادى نشود، والسلام. بنابراين، هدف را مشخص مىكند.✔️
🌟 امام حسين از مكه خارج شد. آن حضرت در بين راه در هر كدام از منازل، صحبتى با لحنهاى مختلف دارد.
🏜 حضرت در منزلى به نام «بيضه»،
مىرود، درحالیكه حربنيزيد هم در كنار حضرت است؛ به اين منزل رسيدند و فرود آمدند.
شايد قبل از اين كه استراحت كنند يا بعد از اندكى استراحت، حضرت ايستاد و خطاب به لشكر دشمن اينگونه فرمود:
🍃 «اگر كسى ببيند حاكمى در جامعه بر سر كار است كه ظلم مىكند، حرام خدا را حلال مىشمارد، حلال خدا را حرام مىشمارد، حكم الهى را كنار مىزند، عمل نمىكند و ديگران را به عمل وادار نمىكند، يعنى در ميان مردم با گناه، با دشمنى و با ظلم عمل مىكند ـ حاکم فاسد ظالم جائر که مصداق کاملش یزید بود.
➖🔸 و با زبان و عمل عليه او اقدام نكند، خداى متعال در قيامت اين ساكت بىِ تفاوت بىعمل را هم به همان سرنوشتى دچار مىكند كه آن ظالم را دچار كرده است؛ يعنى با او در يك صف و در يك جناح قرار مىگيرد.
✨🌺 پيغمبر مشخص كرده بود كه اگر نظام اسلامی منحرف شد بايد چه كار كرد. امام حسين هم به همين فرمايش پيغمبر استناد مىكند.
⁉️ پس تكليف چه شد؟
اگر انسان در چنين شرايطى قرار گرفت ـ البته در زمانى كه موقعيت مناسب باشد ـ واجب است در مقابل اين عمل قيام و اقدام كند.
⏪ به هركجا مىخواهد برسد؛ كشته شود، زنده بماند، به حسب ظاهر موفق شود يا نشود.
هر مسلمانى در مقابل اين وضعيت بايد قيام و اقدام كند. اين تكليفى است كه پيغمبر فرموده است.
➖🌸 بعد امام حسين فرمود: «وَ إنّي أحق بِهذا۲» من از همه مسلمانان شايستهترم به اینکه
اين قيام و اين اقدام را بكنم، چون من پسر پيغمبرم. اگر پيغمبر اين تغيير یعنی همین اقدام
را بر تكتك مسلمانان واجب كرده است، بديهى است حسينبنعلى پسر پيغمبر، وارث علم و حكمت پيغمبر، از ديگران واجبتر و مناسبتر است كه اقدام كند. «و من بهخاطر این است که اقدام کردم»؛ پس امام علت قیام خود را بیان میکند.✅
🔱ِ در منزل «عُذَيب»، كه چهار نفر به حضرت ملحق شدند، بيان ديگرى از امام حسينعلیهالسلام
هست. حضرت فرمود:
🌷«اَمّا و الله إنّى لأَرجو أن يَكون خيراً ما أراد الله بِنا، قَتَلنا أم ظَفرنا۳» این هم نشانه اينكه گفتيم فرقى نمىكند. چه به پيروزى برسند، چه كشته بشوند تفاوتى
نمىكند. تكليف، تكليف است. بايد انجام بگيرد.👌
ـــــــــــــــــــــــــــ
۱(بحارالانوار/ ج4۴۴/ص۳۸۲)
۲(۵بحاراالنوار/ ج۴۴ /ص۳۸۲)
۳(اعیان الشیعه/ ج۲/ص۵۹۷ «به خدا قسم اميد دارم آنچه را خداوند براي ما اراده كرده، خیر است، چه به صورت فتح باشد، چه به شکل شهادت.)