📊 #خردخوان | انواع ارزش
توجه به این انواع و تقسیمات، میتواند مانع برخی از خلطها و کج فهمیها شود.
1⃣ ارزش ابزاری و غایی
ارزشهای ابزاری اموری هستند که به سبب ابزار و وسیله بونشان برای وصول به ارزشهای دیگر، ارزشمندند.
ارزشهای غایی یا نهایی، ارزشهایی را گویند که به خودی خود و به مثابه یک هدف ارزشمندند.
2⃣ ارزش ذاتی و غیری
ارزش ذاتی، آن است که مقتضای ذات یک شی، فعل یا صفت است مثل عدالت که ذاتا اقتضای ارزش مثبت را دارد.
ارزش غیری، عارضی، تبعی، عاریتی است (مقتضای ذات نیست).
3️⃣ ارزش ذاتی و الهی
آیا در مقام ثبوت و عالم واقع (صرف نظر از حکم عقل و توانایی یا ناتوانی آن در تشخیص خوب یا بد) کارهای انسان به خوبی یا بدی متصف میشوند؟
بر اساس نظریه ارزش ذاتی، خوبی و بدی در ذات کارها نهفته است.
بر اساس نظریه امر الهی، خوبی و بدی اشیا و افعال، به امر و نهی خداوند وابسته است.
4️⃣ ارزش عقلی و شرعی
ارزشهای عقلی به ارزشهایی گفته میشود که عقل انسان، با صرف نظر از شرع، آنها را میفهمد.
این دسته بندی اخر ناظر به مقام ثبوت است؛ یعنی بر فرض که بپذیریم ارزش کارها در ذات و نهاد نهفته است، پرسش این است که راه کشف آن چگونه است.
نزاع اشاعره و عدلیه در این باره به صورت سلب کلی و ایجاب جزئی است.
✏️ #احمدحسین_شریفی، خوب چیست؟ بد کدام است؟، ص ۲۵ - ۳۰
📚 #فلسفه_اخلاق | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🙎♂#خردخوان | انسانشناسی کلنگر و جزءنگر
🔍 انسانشناسی از يک جهت به دو قسم تقسيم ميشود: انسانشناسي کلنگر و انسانشناسي جزءنگر؛
1️⃣ انسانشناسي کلنگر ناظر به انسان بماهو انسان است. نه مثلاً انسان از آن حيث که موجودي اقتصادي است يا انسان از آن حيث که موجودي اجتماعي است يا از آن حيث که موجودي سياسي است.
اين نوع انسانشناسي؛
🔻 اولاً، تقدم رتبی و منزلتی بر انسانشناسی خرد و جزءنگر دارد. يعني ابتدا بايد اثبات شود که انسان، فيالمثل موجودي اجتماعي است، تا دانشي به نام جامعهشناسي منطق علمي خود را داشته باشد؛ يا ابتدا بايد ثابت شود که انسان موجودي سياسي است، تا دانشي به نام علوم سياسي بر پايههاي منطقي محکمي استوار شود.
🔻 ثانياً، نوع پاسخ به مسائل آن، ساختار علوم انسانی و اجتماعی را شکل میدهد. فيالمثل، کسي که انسان را موجودي انزواطلب و جمعگريز بداند، نسبت به کسي که انسان را موجودي اجتماعي و انزواگريز ميداند، نگاهي متفاوت به جامعهشناسي و روانشناسي خواهد داشت.
2️⃣ انسانشناسی جزءنگر (خرد) ناظر به ابعاد، ساحتها و ويژگيهاي خاصي از انسان است؛ همۀ شاخههای علوم انسانی، انسانشناسیهاي خرد و جزءنگرند.
در سايه پيدايش علوم انساني و تحقيقات گستردهاي که در هر يک از رشتههاي روانشناسي، جامعهشناسي، اقتصاد، سياست، مديريت و امثال آن صورت گرفته است، در هيچ برههاي از تاريخ تا اين اندازه آدميان از خود اطلاعات و شناختهاي گسترده نداشتهاند. ابزارها و ادوات شناخت و مطالعه تجربي و ميداني و درونکاوانه دربارة انسان و کنشهاي انسان و علوم شناختي و امثال آن همگي در خدمت شناخت بيشتر و بيشتر انسان هستند. اما متأسفانه تاکنون اين شناختهاي گسترده و غني نتوانسته اند عنای فکری درباره انسان پدید بیاورند. به تعبير ارنست کاسيرر «اگر نتوانيم صراط مستقيمي پيدا کنيم، علم يافتن واقعي به خصوصيات کلي فرهنگ انساني ممکن نخواهد بود و به غرق شدن در تودهاي از معلومات جدا و پراکنده که به ظاهر فاقد هر گونه انسجام دروني هستند، ادامه خواهيم داد.» ماکس شلر هم ميگفت: «علوم تخصصي که پيوسته تعدادشان رو به افزايش است و با مسائل انسان سرو کار دارند، بيشتر پنهانگر ذات انسان در پردة حجاباند تا روشنگر آن.» و مولوي اين حقيقت را که گسترش علم ملازم با خودشناسي و انسانشناسي نيست، چه زيبا بيان کرد:
صد هزاران فصل داند از علوم
جان خود را مي نداند آن ظلوم
✏️ استاد #احمدحسین_شریفی
📚 #فلسفه_علوم_انسانی | #نیمهتخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام