eitaa logo
💥معارف،قرآن وجهاد تبیین💥
578 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
12.8هزار ویدیو
316 فایل
🖋نشر معارف و ارزشهای دینی, فرهنگی, قرانی در سطوح ملی و بین المللی و به اشتراک گذاری مطالب علمی, دینی, قرانی و فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
بنام خدا سوره جن، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايه ٢٠ ،٢١ ،٢٢ و٢٣ 🔘 کسی که خدا و رسولش را عصیان کندیعنی از دستورات خدا در باره اصول دین (توحید، نبوت و معاد و سایر فروعات آن )نافرمانی کند و اوامر ولایی رسول را انجام ندهد، دچار آتش جهنم خواهد شد قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا بگو: «من تنها پروردگارم را می‌خوانم و هیچ کس را شریک او قرار نمی‌دهم!» قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا بگو: «من مالک زیان و هدایتی برای شما نیستم!» قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا بگو: «(اگر من نیز بر خلاف فرمانش رفتار کنم) هیچ کس مرا در برابر او حمایت نمی‌کند و پناهگاهی جز او نمی‌یابم؛ إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا تنها وظیفه من ابلاغ از سوی خدا و رساندن رسالات اوست؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن می‌مانند! تفسير الميزان ؛ در این آیات به رسول خدا ص امر نموده تا وجه عبادت خود را برای آنان بیان کندتا حیرت و تعجب ایشان را برطرف سازد و بگوید من چیزی از مقاصدی که در نظرشماست ، و مرا به آن متهم می کنید در نظر ندارم ، فقط و فقط پروردگار یگانه ام رامی خوانم و احدی را شریک او نمی گیرم و عبادت انسان نسبت به پروردگارش امری تعجب انگیز نیست و من هم بشری مانند شما هستم و مثل شما مالک و نفع و ضرر یارشد خودم نیستم ، چه رسد که بخواهم به شما ضرری برسانم و من فقط مأموری ازناحیه خدا هستم که وظیفه دارم شما را به سوی او دعوت کنم و چاره ای جز امتثال فرمان او ندارم ، زیرا کسی را سراغ ندارم که بتواند در صورت نافرمانی من از ابلاغ رسالت ، مرا از کیفر خدا پناه دهد و اصولا چنین ملجاء و پناهگاهی برای هیچ کس وجود ندارد که بتواند او را از شر عذابی که خدا برایش اراده کرده دور کند، تنها راه چاره من برای رهایی از عذاب خدا، تبلیغ او یعنی رساندن رسالات خداست ، به اینکه اسماء و صفات الهی را برای شما بیان کنم و شرایع دین را به شما برسانم و شما هم چاره ای جز اطاعت از خدا و رسول ندارید، چون کسی که خدا و رسولش را عصیان کندیعنی از دستورات خدا در باره اصول دین (توحید، نبوت و معاد و سایر فروعات آن )نافرمانی کند و اوامر ولایی رسول را انجام ندهد، دچار آتش جهنم خواهد شد و تا ابددر آنجا باقی می ماند،(زیرا معصیت رسول خدا (ص)معصیت خداست ).پس جاودانگی در آتش فقط شامل کافران منکر اصول دعوت دینی می شود نه هرعاصی و گنهکاری که از فروع دین تخلف نموده است‌ . ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره مزمل، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ١تا٨ 🌹 قرائت قران و عمل به ان همچنين نماز شب بیش از هر عمل دیگر درصفای نفس انسان مؤثر است و او را ثابت قدم تر می سازد سوره مزّمّل‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5» اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد. إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا «7» همانا برخاستن در شب (براى عبادت) پايدارتر پابرجاتر و گفتار آن استوارتر است. همانا تو در روز حركت و تلاشى طولانى دارى (و كمتر به عبادت مى‌رسى) تفسير الميزان ؛ ظاهرا رسول خدا ص در ساعت نزول این آیه جامه ای را برای خواب یا غیر آن به خودپیچیده بود واین خطاب جنبه تحسین و یا توبیخ ندارد، ممکن است آنجناب به جهت دعوتش مورد آزار و استهزاء واقع شده و دچار غم و اندوه گشته و جامه ای به خودپیچیده تا اندکی استراحت کند، آنوقت به او خطاب شده : ای جامه به خود پیچیده برخیزو نماز شب بخوان و بوسیله نماز از اطمینان نفس و صبر برخوردار شو و در مقابل آزار واستهزاء آنها و سخنان باطلشان صبر کن ، در ادامه ، امر به نماز شب ، یعنی قیام در شب برای نماز، می نماید و آنجناب را بین قیام در نیمی از شب یا کمی کمتر و یا کمی بیشتر ازآن مخیر می نماید و نیز امر به تلاوت آرام و شمرده شمرده قرآن می کند،چون ترتیل یعنی اینکه قرآن به گونه ای تلاوت شود که حروف آن جداجدا و شمرده به گوش برسد،و ظاهرا مراد از تلاوت قرآن در اینجا خود نماز است ،آنگاه می فرماید، و این تشریع نماز شب به جهت آنست که آماده شوی تا گفتاری سنگین و وزین را دریافت کنی ،چون مابزودی می خواهیم قرآن عظیم را که گفتاری وزین است بر تو نازل کنیم .یعنی کلام الهی را جز یک نفس مطهر نمی تواند دریافت کند و قرآن کتاب عظیمیست که دارای ظاهر و باطن و تنزیل و تأویل است و شامل حقیقت توحید و سایراصول عقاید می باشد و امر به دعوت و اظهار اسلام بر همه ادیان می نماید و قرآن به دواعتبار ثقیل است ، هم از حیث فهم معنایش ،(تا آنجا که نقل شده پیامبر ص بارها هنگام نزول وحی دچار بیهوشی می گردید) و هم از حیث تحقق بخشیدن به حقایق معارفش ،ونیز از جهت دعوت جهانی و فراگیر آن ، و شاهد بر این ثقل ، آزارها و اذیتهایی است که پیامبر در راه تحقیق اسلام ، متحمل گشت و این قرآن بر امت نیز ثقیل است ، هم از جهت تحقق دادن به حقایق قرآن در نفس ، هم از جهت پیروی از اوامر و نواهی الهی و رعایت حدود آنها.در ادامه می فرماید: علت اینکه ما شب را به جهت ادای نماز انتخاب کردیم ، این است که حادثه شب شدیدترین قدم نهادن است ، یعنی نماز شب بیش از هر عمل دیگر درصفای نفس انسان مؤثر است و او را ثابت قدم تر می سازد و بهتر از هر چیز نفس آدمی رااز اینکه به وسیله شواغل روز، دچار کدورت شود حفظ می کند و علت اینکه این نماز رادر روز قرار ندادیم این است که تو در روز سبح (دویدن و تند رفتن در آب ) و اشتغال بسیاری داری ، یعنی در روز مشاغل بسیاری داری که همه وقت تو را فرا گرفته و فراغتی برایت نمی ماند که با توجه تام متوجه درگاه پروردگارت باشی و از هر چیزی منقطع گردی ، پس بر تو واجب است که از فرصت شب و فراغت و خلوت آن استفاده کنی و درآن به نماز بپردازی‌ . ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره مزمل، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٨ تا ١١ 🌹 ١- پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند! 🌹 ٢- در برابر گفتار ناروا و ناحق صبر كن ‎ و به گونه‌اى نيكو از آنان كناره بگير. ‎وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا «9» ‎و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به سوى او منقطع شو. او كه پروردگار مشرق و مغرب است، معبودى جز او نيست، پس او را وكيل خود ساز. ‎وَ اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا «10» ‎و بر آنچه مى‌گويند صبر كن و به گونه‌اى نيكو از آنان كناره بگير. تفسير الميزان ؛ مراد از (ذکر اسم رب )ذکر زبانی و رعایت مطابقت آن با قلب است و (تبتل )به معنای تضرع و زاری زبانی و یا انقطاع و بریدن از خلق و توجه به خداست ، در ظاهر،آیه شریفه درصدد توصیف نماز شب است و به پیامبر امر می نماید که در هنگام نمازاسمی از اسماء الهی یا لفظ جلاله الله و یا بسم الله را ذکر کن و در آن مداومت نما ونفس خود را با تضرع و زاری متوجه خداوند نما و یا از غیر او منقطع گشته و فقط متوجه پروردگارت باش ،(اما مطابق روایات وارده از اهل بیت (تبتل )به معنای تضرع و زاری است ) و این التفاتی که در این آیه از غیبت (در آیه قبلی ) به خطاب بکار رفته است به جهت تذکر دادن رابطه عبودیت و برانگیختن ذلت بندگی با ذکر صفت ربوبیت پروردگار می باشد.آنگاه به توصیف (ربک )پرداخته و می فرماید: او پروردگار مشارق و مغارب و رب همه عالم است ، نه اینکه فقط رب تو باشد و هیچ معبودی هم جز او نیست ، چون الوهیت فرع ربوبیت است ، حال که تنها رب همه عوالم الله است ، پس تنها معبود هم اوست ، لذا تو فقط او را در همه امورت وکیل بگیر و تمام کارهای خود را به خدا واگذارکن ،(وکیل گرفتن به معنای آنست که انسان دیگری را در جای خودش بنشاند) به گونه ای نه برای خود ونه غیر خود و نه هیچ یک از اسباب ظاهری استقلالی در تأثیر قائل نباشد و اینچنین توکلی مستلزم آنست که فرد در وظایف عملی و در عبادات و معاملات نیزاراده خود راتابع اراده تشریعی خدا کند و فقط طبق اراده او ومطابق قوانین اوعمل کند.آنوقت در ادامه خطاب می فرماید: لازمه وکیل گرفتن خدا این است که بر آنچه این کفار و مشرکین می گویند و با آن تو را اذیت و استهزاء می نمایند، صبر کنی و با آنها به خوبی قهر کنی ، یعنی با آنان به حسن خلق رفتار کرده و با خیرخواهی آنها را به سوی حق دعوت نمایی و گفته های آنها را با مقابله به مثل جبران ننمایی . ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: ‏@alireza_almasvandi
بنام خدا اكمال دين با ولايت اميرالمومنين علي عليه السلام در روز غدير" خم " سوره مائده فرازي از ايه سوم در كلام ايت الله جوادي املي : الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم جوادي املي ؛ خداي سبحان در قرآن كريم بر نبوّت و امامت كه جامع آن دو «ولايت» است، تكيه كرد و آن را مورد امتنان قرار داد، در حالي كه درباره آفرينش آسمان‏ها و زمين و بهشت و قيامت به «منّت» ياد نكرد؛ زيرا آسمان‏ها و زمين گرچه بزرگ است، ليكن در برابر نعمت سنگين و توانفرساي رسالت و امامت كوچك است. 🔸در قرآن كريم تنها درباره جريان غدير خم و ولايت اميرمؤمنان (ع) تعبير منحصر به فرد «اتمام نعمت» آمده است: ﴿اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي﴾. سخن از «أنعمت عليكم» نيست، بلكه خداوند مي‏فرمايد: ﴿أتممت عليكم نعمتي﴾؛ «نعمتم را بر شما تمام كردم»؛ يعني همان طور كه نبوت و رسالت پيامبر اكرم‏(صلي الله عليه و آله و سلم) كامل‏ترين نبوّت و رسالت است و پس از آن نبوّتي نيست، ولايت و امامت علي و اولاد علی (ع) نيز كامل‏ترين ولايت و امامت است و پس از آن امامتي نيست. 🔸از منظر قرآن كريم در غديرخم كه عيد بزرگ ولايت است، نعمت‏های معنوی الهی به برترين حدّ وبالاترين نصاب خود رسيد. حال چون نعمتي برتر از ولايت علي و اولاد علی (ع) نيست، عيد غدير برترين اعياد امّت اسلامي است و اعتقاد به ولايت تكويني و تشريعي امامان معصوم(ع) و باور داشتن وساطت و شفاعت و وسيله بودن آنان از مهم‏ترين بركاتی است كه نصيب امّت اسلامی شده است. 📙 (منبع : صفحه ۱۱۱ تا ۱۱۴) 🔹اخبار و مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره لقمان ايه ٣٣ تفسير الميزان كاركرد شيطان ؛ ١- شما را با زندگانى دنيا، متاع هاى گوناگون و زينتهاى دلفريب و طول سلامت و كثرت نعمت آن فريب ميدهد ٢-بعضى اوقات، حتّى در مقدّس‌تري امور براى فريب افراد استفاده مى‌كند. «وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۳۳﴾ اي مردم! از خدا بپرهيزيد، و از روزي بترسيد كه نه پدر جزاي اعمال فرزند خود را تحمل مي‏كند و نه فرزند چيزي از جزاي پدر را، مسلما وعده الهي حق است مبادا زندگاني دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان شما را مغرور سازد. تفسير الميزان در اینجا بعد از ذکر همه موعظه ها و حجتهای کافی در خاتمه ، همه مردم را به سوی تقوی دعوت و از روز قیامت انذار می کند، می فرماید: روز قیامت روزیست که در آن هیچ بی نیاز کننده ای نیست که انسان را بی نیاز کند، مگر ایمان و تقوی . و هر آینه وعده خداوند به امر بعث و زنده شدن اموات وعده ای به حق است که هرگز تخلف نمی پذیردو ثبوت آن حتمی است پس مبادا که زندگی دنیا با زینت فریبنده خود شما را بفریید وهوشیار باشید که هیچ فریبنده ای چه از شئون زندگی دنیا باشد و چه خصوص شیطان (که قسم یاد کرده همه شما را اغوا کند و تحت ولایت خود داخل نماید) شما را فریب ندهد. نكته ؛ حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به كميل فرمايد: بدرستى كه شياطين مكر كنند، به نفسهاى خود، وقتى اجابت نكنيد آنها را، مكر نمايند به نفس شما به تحسين شهوات و اعطاى آرزوها و آرايش نمودن معاصى و فراموشى گناهان، و نهى و امر نمايند و نيكو نمايند حسن ظن را به خدا تا اميدوار شوى و مغرور گردى به آن و نافرمانى كنى او را و جزاى عاصى زبانيه آتش است ... به لطايف الحيل امر كند تو را به چيزى كه الفت به آن دارى از طاعت كه وانگذارى آن را به مرحله‌اى كه گمان مى‌كنى اين از جانب ملك كريم است، و حال آنكه وسوسه شيطان رجيم مى‌باشد. وقتى سكونت و اطمينان يافتى، وادار كنند تو را به مهالك عظيمه ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره مدثر ، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٥٣ تا اخر ٥٦ 📖 پند گرفتن از قران و عمل به ان به تهذيب نفس نياز دارد كَلَّا بَل لَّا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ چنین نیست که آنان می‌گویند، بلکه آنها از آخرت نمی‌ترسند! كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ چنین نیست که آنها می‌گویند، آن (قرآن) یک تذکّر و یادآوری است! فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ هر کس بخواهد از آن پند می‌گیرد؛ وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ و هیچ کس پند نمی‌گیرد مگر اینکه خدا بخواهد؛ او اهل تقوا و اهل آمرزش است! تفسير الميزان ؛ می خواهد بفرماید نزول کتاب آسمانی بر همه افراد واقع نخواهد شد، چون رسالت پیامبر ص بوسیله آیات الهی و معجزات تأیید شده وبه علاوه رسالت نیازمند به طهارت ذات وصلاحیت نفس است و بدیهی است که این طهارت در نفوس سایرمردم (غیر از شخص نبی )وجود ندارد، پس این گفتار آنها فقط یک بهانه است و علت حقیقی کفر و تکذیب آنها این است که اینها از آخرت نمی ترسند. چون اگر می ترسیدند،ایمان می آوردند و بعد از اتمام حجت و وجود آیات آشکار هرگز پیشنهاد دیگری مطرح نمی کردند.در ادامه مجددا در رد پندار آنها می فرماید: نه ما چنین کتابی بر آنها نازل نمی کنیم ،چون قرآن برای تذکره و اندرز کفایت می کند و هر کس که بخواهد از آن پند می گیرد،زیرا دعوت و موعظه قرآن اجباری نیست و به اختیار و آزادی بنده صورت می گیرد.آنگاه برای دفع توهم که مبادا کسی بپندارد در اختیار خود مستقل است می فرماید:متذکر نمی شوند، مگر اینکه خدا اراده کند، یعنی حکم قدر در افعال آنان مانند سایرامور دیگر هستی ، جریان دارد و لذا تذکر و موعظه پذیری آنان ، هر چند فعل اختیاری وصادره از ایشان است و اجباری نیست ، اما خدا هم خواسته و اراده کرده تا آنها به اختیارخود متذکر شوند، یعنی خدای تعالی هیچگاه از هیچ انسانی با اراده تکوینی ، نخواسته که بی اختیار و مجبور عمل کند، پس فعل اختیاری آنها در تذکر یافتن مانند همه افعال اختیاری دیگر در عین اینکه نسبتی به خود آنها که فاعل آن هستند، دارد، در عین حال نسبتی هم با اراده الهی دارد که اگر این نسبت ضرورت نبود، آن فعل محقق نمی شد.در انتها می فرماید: خداوند اهل تقواست ، یعنی اهلیت و شایستگی این را دارد که ازاو پروا شود، چون او ولایت مطلقه بر هر چیز دارد و سعادت و شقاوت انسانها دست اوست و نیز خداوند اهلیت آن را دارد که پروا کنندگان خود را بیامرزد، چون اوآمرزنده مهربان است .بنابراین مکذبان نمی توانند با تمرد و استکبار خود او را عاجز ساخته و هر کاری که بخواهند انجام دهند و در نظام عالم اخلال ایجاد کنند. ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره قيامه، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ١تا٧ ١- در روز قيامت كه معاد جسماني و روحاني است حتی اثر انگشت انسان همانطور که بر حسب خلقت اول داشت ، دوباره صورتگری ميشود ٢- منكران قيامت ميخواهند در تمام طول عمری که در پیش دارند،مرتکب گناه شوند و کسی مانع و جلوگیر انها نباشد لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ سوگند به روز قیامت، وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ و سوگند به (نفس لوّامه و) وجدان بیدار و ملامتگر (که رستاخیز حقّ است)! أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ آیا انسان می‌پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟! بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ آری قادریم که (حتّی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم! بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او می‌خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ (از این رو) می‌پرسد: «قیامت کی خواهد بود»! تفسير الميزان ؛ (لا اقسم ) روی هم کلمه سوگند است ، می فرماید: قسم به روز قیامت و قسم به نفس ملامت گر که همان نفس مؤمن است و همواره در دنیا او را به خاطر گناهانش و کوتاهی در اطاعت خدا سرزنش می کند و در روز قیامت به او سود می رساند.و گفته شده مراد از آن نفس انسانیست که اعم از نفس مؤمن صالح و کافر فاجراست و بعضی هم گفته اند که مراد از آن فقط نفس کافر است .در ادامه می فرماید: آیا انسان گمان کرده که او را بعد از مرگ زنده نمی کنیم واستخوانهای پوسیده او را جمع آوری نمی نمائیم ، بله ، ما آن را جمع می کنیم در حالیکه قادریم حتی سرانگشتان او را همانطور که بر حسب خلقت اول داشت ، دوباره صورتگری کنیم و اینکه از میان همه اعضای بدن ، خصوص سرانگشتان را ذکر کرد،شاید بواسطه خلقت ظریف و متنوع آن در بین انسانها و حرکات و اعمال دقیق آن باشد.در ادامه می فرماید: بلکه انسان می خواهد در تمام طول عمری که در پیش دارد،مرتکب گناه شود و حریم و پرده دیانت را بدرد و کسی مانع و جلوگیر او نگردد تا هرعملی که خواست انجام دهد، به همین دلیل هم منکر قیامت است و با استهزاء و تعجیزمی گوید: روز قیامت چه زمانی است ؟ و این چنین است که به جای اینکه وقتی به سوی ایمان و تقوی دعوت می شود و به چنین خبر عظیمی تهدید می گردد و آیات و بینات را مشاهده می کند، به آن ایمان بیاوردو از چنین خطری خود را برحذر بدارد و خود را به ایمان و تقوی مجهز کند، با تکذیب و استهزاء از زمان وقوع قیامت پرسش می کند. ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره قيامه، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٧ تا ١٦ 🔍🔘 انسان دارای ادراک و بصیرت نفسانی است و خودرا بهتر از هر کس می شناسد، اگر چه که عذرها و بهانه هایی می آورد و از خود دفاع می کند و پرده هایی بر چشم بصیرت خود می افکند فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ «7» وَ خَسَفَ الْقَمَرُ «8» وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ «9» يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ «10» كَلَّا لا وَزَرَ «11» إِلى‌ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ «12» يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ «13» بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‌ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ «14» وَ لَوْ أَلْقى‌ مَعاذِيرَهُ «15» پس آنگاه كه (در آستانه قيامت) چشم‌ها خيره گردد. و ماه تاريك شود و خورشيد و ماه جمع شوند. در آن روز انسان خواهد گفت: گريزگاه كجاست؟ هرگز، ملجأ و پناهگاهى نيست. آن روز قرارگاه فقط نزد پروردگار توست. آن روز انسان به آنچه پيش فرستاده و آنچه به جا گذاشته است خبر داده مى‌شود. با آن كه انسان بر (نيك و بد) نفس خويش بينا است (كه چه كرده و چه مى‌كند). اگر عذرهايى بتراشد. تفسير الميزان ؛ در توصیف قیامت و بیان نشانه های آن می فرماید: آن روز دیده ها از تحیر و دهشت خیره می ماند و ماه بی نور می شود و ماه و خورشید جمع می گردند.آنوقت انسان از شدت هراس و بیچارگی می گوید: کجاست گریزگاه ؟ و باوجود اینکه سلطنت الهی ظهور یافته و هر انسانی می داند که پناهگاهی جز خدا نیست ، از باب ظهورملکات نفسانی همانطور که در دنیا همواره دنبال راه فرار و نجات از مهلکه بود درآخرت نیز بدنبال راه فرار می گردد.سپس خداوند خطاب به رسول خود می فرماید: نه هرگز پناهگاه و ملجائی نیست وتنها پناهگاه و محل استقرار، درگاه پروردگار توست و جز او، پناهگاه و مستقری که ازآنها دفاع کند وجود ندارد، شاید هم مراد این باشد که زمام امر در سعادت یا شقاوت انسان به دست خداست و تنها حکم خدا در آنها نافذ است .درآنروز انسان به خوبیها و بدیهایی که در ابتدای عمر و نیز خوبیها و بدیهایی که دراواخر عمر مرتکب شده ، آگاهی داده می شود و یا از همه اعمالی که در طول عمرش کرده و آثار خیر یا شری که پس از او از اعمالش در بین مردم باقی مانده ، خبردارمی گردد و نه تنها خبرداده می شود، بلکه او دارای ادراک و بصیرت نفسانی است و خودرابهتر از هر کس می شناسد، اگر چه که عذرها و بهانه هایی می آورد و از خود دفاع می کند و پرده هایی بر چشم بصیرت خود می افکند تا عذاب را از خود باز گرداند. ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره قيامه، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٢٠ تا ٢٦ 🔥 انسانهاي كه به زندگی زودگذر دنیا دل مي بندند و بکلی از زندگی آخرت غافل ميشوند بزودی به گونه ای کمرشکن عذاب خواهند شد كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20» وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25» چنين نيست (كه مى‌پنداريد) بلكه به اين دنياى زودگذر دل‌بسته‌ايد. و آخرت را رها كرده‌ايد. چهره‌هايى در آن روز شاداب و با طراوت است و به (لطف و پاداش) پروردگارشان چشم دوخته‌اند. و چهره‌هايى در آن روز گرفته است. زيرا مى‌داند مورد عذابى كمر شكن قرار مى‌گيرد. تفسير الميزان ؛ در رد منکران معاد می فرماید: هرگز چنین نیست که معاد و حساب و کتابی در کارنباشد، بلکه آنچه شما را به این سخنان وا می دارد این است که شما زندگی زودگذر دنیوی را دوست می دارید و به آن دلبسته اید و بکلی از زندگی آخرت غافل شده اید و از یاد آن هم اعراض می کنید.آنگاه می فرماید: در روز قیامت چهره های مردم به دو گونه است ، بعضی زیبا و خرم و مسرورند و به دیده قلب و به وسیله حقیقت ایمان ، پروردگارشان را نظاره می کنند،یعنی دلهایشان متوجه پروردگار است و هیچ عاملی آنان را ازیاد خدا به خود مشغول نمی سازد و با دیدن هر نعمتی به یاد منعم آن هستند و آن را آیتی از خدای سبحان می شمارند، و به عکس بعضی چهره ها عبوس و غمگین است ، چون می دانند که بزودی به گونه ای کمرشکن عذاب خواهند شد و شاید هم خطاب به رسول خدا ص باشد که می فرماید: اگر آنها را ببینی گمان می کنی که حادثه کمرشکنی به آنها وارد شده‌. ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره قيامه، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٢٦تا ٣١ 🔘 زندگی دنیا دوامی ندارد،آن زمان که جان فرد به گلوگاهش رسد، اطرافیانش از روی ناامیدی و یأس می گویند: چه کسی می تواند او را شفادهد كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ چنین نیست (که انسان می‌پندارد! او ایمان نمی‌آورد) تا موقعی که جان به گلوگاهش رسد، وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ و گفته شود: «آیا کسی هست که (این بیمار را از مرگ) نجات دهد؟!» وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ و به جدائی از دنیا یقین پیدا کند، وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ و ساق پاها (از سختی جان‌دادن) به هم بپیچد! إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ (آری) در آن روز مسیر همه بسوی (دادگاه) پروردگارت خواهد بود! تفسير الميزان ؛ تراقی جمع (ترقوه )به معنای استخوان اطراف گردن است ، می خواهد بفرماید: چنین نیست که اینان دنیا را ابدی پنداشته اند، زندگی دنیا دوامی ندارد،آن زمان که جان فرد به گلوگاهش رسد، اطرافیانش از روی ناامیدی و یأس می گویند: چه کسی می تواند او را شفادهد و دردش را علاج کند؟ ولی انسان محتضر خودش یقین می کند که دیگر زمان مفارقت از دنیا فرا رسیده و آنوقت ساقهای او درهم می پیچد، یعنی شداید زمان احتضاربه او روی آورده و از زندگی دنیا دور می شود و از آن لحظه تا روز قیامت این شداید به او احاطه دارند و کسی جز او این امور را در نمی یابد، و در روز مرگ یا روز قیامت رانده شدن و تمایل فقط به سوی خداست ، یعنی همه مردم به اجبار به سوی پروردگارشان باز می گردند و هیچ چاره ای از این رجوع ندارند. ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره قيامه، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايات ٣٦ تا اخر ٤٠ 🔘🔍 آیا انسانها گمان می‌کند بی‌هدف افريده شده اند و چنین پنداشته که ما انها را بیهوده و مهمل رها می کنیم و اعتنایی به انها نداریم و در قبال اعمالي كه انجام ميدهند مسئول نخواهند بود و قیامتی هم درکار نیست و در نتیجه تکلیف و جزایی هم برقرار نمی باشد؟ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى آیا انسان گمان می‌کند بی‌هدف رها می‌شود؟! أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَىٰ آیا او نطفه‌ای از منی که در رحم ریخته می‌شود نبود؟! ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت، فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ و از او دو زوج مرد و زن آفرید! أَلَيْسَ ذَٰلِكَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَىٰ آیا چنین کسی قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! تفسير الميزان ؛ با استفهامی توبیخی خطاب به همان انسان مکذب می فرماید: آیا انسان چنین پنداشته که ما او را بیهوده و مهمل رها می کنیم و اعتنایی به او نداریم و لذا بعث و قیامتی هم درکار نیست و در نتیجه تکلیف و جزایی هم برقرار نمی باشد؟ مگر او ابتدا نطفه ای از آب منی که در رحم می ریزند نبود، سپس همان منی پس ازلقاح لخته ای خون بود که خدای تعالی با تعدیل و تکمیل ، آن را اندازه گیری وصورتگری نمود.و از نوع انسان دو صنف نر و ماده را پدید آورد تا نسل بشر باقی بماند، آیا چنین خدایی با این عمومیت قدرت که ابتدا خلق را ایجاد کرده ، از خلقت دوباره و اعاده آن عاجز است ؟ با اینکه اعاده از خلق ابتدایی آسانتر است ، اگر چه که در برابر عمومیت قدرت الهی دشوار و آسان معنا ندارد و همه امور بر او آسانست ( البته که خداوند براحیاء اموات قادر است ، همچنانکه از رسول خدا ص و ائمه (علیهم السلام )نقل شده که پس از تلاوت این آیه می فرمودند:(سبحانک اللهم بلی تو قادر هستی‌). ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: @alireza_almasvandi
بنام خدا سوره انسان، تفسيرالميزان (علامه طباطبائي ) ايه ٣ 🔘 هدایت الهی دو قسم است : 1)هدایت فطری یا تکوینی که همین است که خدا بشررا به الهام درونی و به عقل مجهز کرده که بوسیله آن اعتقاد حق و عمل صالح را از غیرآن تشخیص می دهد، 2)هدایت کلامی و زبانی یا هدایت تشریعی ، که از طریق دعوت انبیاء و ارسال رسل و انزال کتاب آسمانی انجام می شود، 🌹 بر هر انسانی واجب است درزندگی دنیا هدايت فطري و تشريعي را بپذيرد وشاكر منعم خود يعني خداي متعال باشد آن راه (صراط مستقيم ) را بپیماید تابه سعادت دنیا و عقبی برسد . 🔥و اگرهدايت فطري و تشريعي را نپذيرد و ان را تكفير و كفران نعمت كند جزايش جهنم خواهد بود إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس! (هدایت )یعنی ارائه راه و (سبیل ) یعنی مسیری که فرد را به غایت مطلوب (حق )برساند،(شکر)یعنی بکار بردن نعمت در جهتی که منعم اراده کرده و اینکه شخص نعمت را آشکارا به گونه ای بکار برد که به خلق بفهماند این نعمت از منعم است و گفتیم که حقیقت شکر اخلاص بنده برای پروردگارش می باشد و (کفران ) به معنای ضایع کردن نعمت و بکار بردن آن در غیر مسیر مطلوب است یا اینکه انسان به گونه ای رفتارکند که از خلق بپوشاند که این نعمت از جانب منعم است .می فرماید:مردم دربرابر هدایتی که ماارائه کردیم دونوعند،یاشاکرندو یا کفور.و در هر دو حالت هدایت الهی بطور یکسان شامل حالشان شده است ، اما بعضی ازاین نعمت استفاده مطلوب کرده اند و بعضی به عکس آن را کفران نموده اند، از این آیه چند نکته استفاده می شود:1) مراد از سبیل ، سنت و طریقه ای است که بر هر انسانی واجب است درزندگی دنیا آن رابپیماید تابه سعادت دنیا و عقبی برسد و آن همان دین حق است .2) سبیلی که خدا بشر را بدان هدایت کرده ، سبیلی اختیاری است و لذا شکر یا کفری که بر این هدایت مترتب می شود کاملا در حیطه اختیار انسان است .هیچ اجباری در کار نیست ، همچنانکه فرمود:(فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا(20) هرکس بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند)و هدایت الهی دو قسم است : 1)هدایت فطری یا تکوینی که همین است که خدا بشررا به الهام درونی و به عقل مجهز کرده که بوسیله آن اعتقاد حق و عمل صالح را از غیرآن تشخیص می دهد، همچنانکه فرمود:(فالهمها فجورها و تقویها)(21).2)هدایت کلامی و زبانی یا هدایت تشریعی ، که از طریق دعوت انبیاء و ارسال رسل و انزال کتاب آسمانی انجام می شود، همچنانکه فرمود:(انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده )(22). ---------------------------------- براي دريافت تفاسير موضوعي قران به كانال تلگرام ما بپيونديد: ‏@alireza_almasvandi