✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_دوم
👈قوم سركش عاد
🌴حدود 700 سال قبل از ميلاد حضرت مسيح عليه السلام در سرزمين احقاف (بين يمن و عمان، در جنوب عربستان) قومى زندگى مى كردند كه به آنها قوم عاد مى گفتند. زيرا جدشان شخصى به نام عاد بن عوص بود و حضرت هود عليه السلام نيز از همين قوم بود و عاد بن عوص، جد سوم او به شمار مى آمد(قبل از آنها نيز قومى به نام قوم عاد اول وجود داشته اند كه در آيه 50 سوره نجم، به عنوان عاداً الاولى نام برده شده اند.)
🌴قوم عاد افرادى تنومند، بلندقامت و نيرومند بودند، از اين رو به عنوان جنگاورانى برگزيده به حساب مى آمدند. از نظر تمدن نيز نسبت به قبايل ديگر تا حدود زيادى پيشرفته تر بودند و شهرهاى آباد، زمينهاى خرّم و سرسبز و باغهاى پرطراوت داشتند.
🌴اين قوم در ناز و نعمت به سر مى بردند و همچون شيوه بيشتر سرمايه داران و مرفهين بى درد، مست غرور و غفلت بودند. از قدرتشان براى ظلم و ستم و استعمار و استثمار ديگران سوءاستفاده مى كردند و از طاغوتها و مستكبران عنود و سركش پيروى مى نمودند و در ميان انواع خرافات و بت پرستى و گناهان غوطه ور بودند.
🌴طغيان، بى بند و بارى، عيش و نوش و شهوت پرستى، جهل و گمراهى، لجاجت و يكدندگى در سراپاى وجودشان ديده مى شد و هرگز حاضر نبودند كه از روش خود دست بكشند و در برابر حق تسليم گردند.
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_سوم
👈دعوت و مبارزه هود با بت پرستى
🌴حضرت هود عليه السلام در ميان قوم، دعوت خود را چنين آغاز كرد:
🌴اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، چرا كه هيچ معبودى براى شما جز خداى يكتا نيست، شما در اعتقادى كه به بتها داريد در اشتباهيد، و نسبت دروغ به خدا مى دهيد.
🌴اى قوم من! من از شما پاداشى نمى خواهم، پاداش من فقط بر كسى است كه مرا آفريده است. آيا نمى فهميد؟
🌴اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او باز گرديد، تا باران رحمتش را پى در پى بر شما بفرستد، و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، روى از حق نتابيد و گناه نكنيد.
🌴قوم هود گفتند: اى هود! تو دليلى براى ما نياوردهاى و ما خدايان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهيم كرد، و ما اصلا به تو ايمان نمى آوريم، ما فقط درباره تو مى گوييم؛ بعضى از خدايان ما به تو زيان رسانده و عقلت را ربوده اند.
🌴هود گفت: من خدا را به گواهى مى طلبم، شما نيز گواه باشيد كه من از آن چه شريك خدا قرار دهيد بيزارم.
🌴من در برابر شما هستم، هر چه مى خواهيد در مورد من نقشه بكشيد و مرا تهديد كنيد، ولى از دست شما كارى ساخته نيست، من بر الله كه پروردگار من و شما است توكل كرده ام، هيچ جنبنده اى نيست، مگر اين كه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطه اى بر اساس عدالت چرا كه پروردگار من بر راه راست است. من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روى بگردانيد، پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما ميكند، و شما كمترين ضررى به او نمي رسانيد، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است.
(سوره هود، آيات 50 تا 56)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_چهارم
👈جوهره دعوت هود عليه السلام
🌴خداوند در آيه 123 و 124 سوره هود مى فرمايد: قوم عاد، رسولان خدا را تكذيب كردند، هنگامى كه برادرشان هود عليه السلام آنها را به تقوى و دورى از گناه فرا خواند. آن گاه شيوه دعوت هود عليه السلام را چنين بيان مى كند:
🌴آيا تقوا را پيشه خود نمى كنيد؟ به سوى خدا بياييد، من براى شما فرستاده امينى هستم، از نافرمانى خدا بپرهيزيد و از من اطاعت كنيد، من هيچ اجر و پاداشى در برابر اين دعوت از شما نمى طلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است.
🌴آيا شما بر هر مكان بلندى، نشانه اى از روى هوى و هوس مى سازيد؟ تا خودنمايى و تفاخر كنيد، شما قصرها و قلعه هاى زيبا بنامى كنيد، و آن چنان به اين بناها دل بسته ايد كه گويى جاودانه در دنيا خواهيد ماند، هنگامى كه كسى را مجازات مى كنيد، همچون جباران كيفر مى دهيد. پرهيزكار شويد، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد، خداوندى كه با نعمت هايش شما را يارى نموده و شما را به چهارپايان و نيز پسران نيرومند امداد فرموده، و باغ ها و چشمه ها را در اختيار شما نهاده است، اگر كفران نعمت كنيد، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم كه شما را فرا گيرد.(شعراء، آيات 123 و 135)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_پنجم
👈عكس العمل لجوجانه قوم عاد در برابر هود عليه السلام
🌴قوم هود عليه السلام در برابر اندرزهاى پر مهر حضرت هود عليه السلام به جاى اين كه پاسخ مثبت بدهند، به لجاجت و سركشى پرداختند، با صراحت او را تكذيب كردند، و گفتند:
🌴براى ما تفاوت نمى كند، چه ما را اندرز بدهى يا ندهى. خود را بيهوده خسته نكن، روش ما همان روش پيشينيان است و از آن دست نمى كشيم، و اين تهديدهاى تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمى شويم.(شعراء، آيات 136 تا 139)
🌴نيز به يهود گفتند: آيا آمده اى كه ما را (با دروغ هايت) از معبودهايمان باز گردانى؟ اگر راست مى گويى عذابى را كه به ما وعده داده اى بياور.( احقاف، آيه 22)
🌴حضرت هود عليه السلام آن چه توانست قوم خود را پند و اندرز داد، و شب و روز به دعوت آنها به سوى حق پرداخت، و راه روشن نجات را به آنها نشان داد، و با اصرار و تكرار، آنها را از انحراف و گمراهى برحذر مى داشت، ولى تنها اندكى از آن قوم، به هود عليه السلام ايمان آوردند، و اكثريت قاطع مردم، رو در روى هود عليه السلام قرار گرفتند و نسبت دروغگويى، جنون و ابلهى به هود عليه السلام دادند و بر كفر و عناد خود افزودند.(اقتباس از آيه 54 هود، و آيه 66 اعراف)
🔶قرآن گوشه اى از داستان گفتگوى هود عليه السلام با قومش را چنين بيان مى كند:
🌴هود: اى قوم من! تنها خدا را بپرستيد، جز او معبودى براى شما نيست، آيا پرهيزگارى پيشه نمى كنيد؟
🌴بزرگان قوم: ما تو را در مقام نادانى و سبك مغزى مى نگريم، ما به طور قطع تو را دروغگو مى دانيم.
🌴هود: اى قوم من! هيچ گونه ابلهى و سفاهت در من نيست، بلكه من فرستاده اى از سوى خدا به سوى شما هستم، پيامهاى خدا را به گوش شما مى رسانم و خيرخواه امين براى شما هستم.
🌴آيا تعجّب نمى كنيد كه دستور آگاهى بخش خداوند توسط مردى از ميان شما به شما برسد، و او شما را از مجازات الهى بترساند؟
🌴بزرگان قوم: آيا به سراغ ما آمدهاى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، ولى آنچه را كه پدرانمان مى پرستند، رها سازيم، اگر راست مى گوئى آنچه را كه از عذاب به ما وعده مى دهى، بياور.
🌴هود: پليدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است، آيا با من در مورد نام هايى كه شما و پدرانتان بر بتها نهاده ايد، ستيز مى كنيد؟ در حالى كه خداوند هيچ دليلى درباره آن نازل نكرده است؟ پس شما منتظر (شكست من) باشيد، و من نيز در انتظار عذاب شما خواهم بود.(اعراف، آيات 65 تا 71)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_ششم
👈عذاب شديد و هلاكت سخت قوم عاد
🌴به عذاب سختى كه خداوند بر قوم عاد فرستاد و آنها را به هلاكت رسانيد، در آيات متعدد قرآن اشاره شده است(ماننده سوره ذاريات آيه 41 به بعد، و سوره حاقه، آيه 6 به بعد، و سوره قمر، آيه 18 به بعد) كه از همه آنها چنين مى آيد كه عذاب آنها بسيار سخت و وحشتناك بوده است.
🌴در سوره حاقه آيه 6 به بعد چنين آمده است:
🌴خداوند تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا را هفت شب و هشت روز پى در پى و بنيانكن بر قوم عاد مسلّط كرد، آن قوم ياغى همچون تنه هاى پوسيده و نخلهاى تو خالى در ميان آن تندباد كوبنده بر زمين افتادند و به هلاك رسيدند، و همه آنها نابود شدند.
🌴سرزمين قوم عاد، بسيار پردرخت و خرم و حاصلخيز بود، وقتى كه از دعوت حضرت هود عليه السلام سرپيچى كردند، خداوند باران رحمتش را به مدت هفت سال از آنها بازداشت. خشكسالى و قحطى، همه جا را فرا گرفت. هوا خشك و گرم و خفه كننده شده بود.
🌴حضرت هود عليه السلام به آنها فرمود: توبه و استغفار كنيد، تا خداوند باران رحمتش را به سوى شما بفرستد. ولى آنها بر عناد و سركشى خود افزودند و دعوت آن حضرت را به مسخره گرفتند. خداوند به هود عليه السلام وحى كرد كه فلان وقت عذاب دردناكى به صورت باد تند و كوبنده بر آنها مى فرستم.
🌴آن وقت فرا رسيد، وقتى ملت گنهكار عاد به آسمان نگريستند ابرى را ديدند كه به سوى سرزمين آنها حركت مى كند، تصور كردند كه ابر نشانه باران است، از اين رو شادمان شدند، و گفتند: اين ابرى است بارانزا كه به سوى درهها و آبگيرهايمان رو مى آورد. به استقبال آن شتافتند، و در كنار دره ها و سيل گيرها آمدند تا منظره نزول باران پربركت را بنگرند و روحى تازه كنند.
🌴ولى به زودى به آنها گفته شد: اين ابر بارانزا نيست، اين همان عذاب وحشتناكى است كه براى آمدنش شتاب مى كرديد، اين تندباد شديدى است كه حامل عذاب دردناكى خواهد بود.
🌴طولى نكشيد كه آن باد تند و ويرانگر فرا رسيد، و اموال و چهارپايان و خود آنها را نابود كرد.(تفسير نورالثقلين، ج 5،ص 18)
🌴نخستين بار كه متوجه ابر سياه پر گرد و غبار شدند، وقتى بود كه آن باد به سرزمين آنها رسيد و چهارپايان و چوپانان آنها را كه در اطراف بودند، از زمين برداشت و به هوا برد، خيمه ها را از جا مى كند و چنان بالا مى برد كه آنها به صورت ملخى ديده مى شدند، هنگامى كه آن صحنه وحشتبار را ديدند، فرار كردند و به خانه هاى خود پناه بردند و درها را به روى خود بستند، ولى باد آن چنان تند بود كه درها را از جا مى كند، و آنها را بر زمين مى كوبيد و با خود مى برد و پيكرهاى بى جان آنها را زير خروارها شن، پنهان مى ساخت.(تفسير فخر رازى، ج 28،ص 28)
🌴آرى آنها آن چنان در چنبره عذاب الهى قرار گرفتند كه به فرموده قرآن
🍃ما تَذَرُ مِن شىء َاتَت عَلَيهِ الّا جَعَلتهُ كالرّميمِ؛🍃
آن تندباد از هر چيز كه مى گذشت، آن را رها نمى كرد، تا اين كه آن را همچون استخوانهاى پوسيده مى نمود.( ذاريات، 42)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_هفتم
👈نجات هود عليه السلام و مؤمنان
🌴چنان كه در قرآن، آيه 58 سوره هود آمده، خداوند مى فرمايد: و هنگامى كه فرمان عذاب ما فرا رسيد، هود و كسانى را كه به او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم، و آنها را از عذاب شديد رهايى بخشيديم.
🌴مطابق پاره اى از روايات، هود و اطرافيانش، بعد از هلاكت قوم، به سرزمين حضرموت كوچ نموده، و تا آخر در آن جا زيستند.
🌴مولانا در كتاب مثنوى، ماجراى نجات هود و ايمان آورندگان را در اشعار خود ترسيم نموده كه خلاصه شرح آن چنين است:
🌴هنگامى كه طوفان شديد و تندباد سركش (هفت شب و هفت روز) بر قوم عاد فرود آمد، به هر كس كه مى رسيد، او را مى كوبيد و به هلاكت مى رسانيد، حضرت هود عليه السلام در همان روز اول عذاب، به دور خود و افرادى كه به او ايمان آورده بودند، خط دايره اى كشيد و به آنها فرمود:
🌴هشت روز در ميان اين دايره بمانيد، و اعضاى متلاشى شده تبهكاران را در بيرون از دايره تماشا كنيد.
🌴طوفان سركش به آنان كه در داخل دايره بودند، كوچكترين آسيبى نرساند، بلكه همان طوفان نسيم روح افزايى براى آنها بود، ولى جسدهاى كافران در هوا، گاهى با سنگ برخورد مى كرد، و گاهى طوفان آن چنان بدن آنها را به يكديگر مى زد كه استخوان هايشان مانند دانه هاى خشخاش ريز ريز، بر زمين مى ريخت:
بر هوا بردى فكندى بر حجر
تا دريدى لحم و عظم از هم دگر
يك گره را بر هوا درهم زدى
تا چو خشخاش استخوان ريزان شدي
هود گرد مؤمنان خط مى كشيد
نرم مى شد باد كآنجا مى رسيد
هر كه بيرون بود از آن خط جمله را
پاره پاره مى شكست اندر هوا
همچنين باد آجل با عارفان
نرم و خوش همچون نسيم بوستان
(ديوان مثنوى،دفتر يك،ص 24)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_هشتم
👈بهشت شداد و هلاكت او قبل از ديدار بهشت خود
🌴بعضى در ذيل آيات 6 تا 8 سوره فجر ماجراى بهشت شداد و هلاكت او را قبل از ديدار آن بهشت نقل كرده اند. در اين آيات چنين مى خوانيم:
🍃اَلَم تَرَ كيفَ فعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ * اِرَمَ ذاتِ العِمادِ * الَّتى لَم يُخلَق مِثلُها فِى البِلادِ؛🍃
🌴آيا نديدى پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟ با آن شهر ارم و با عظمت عاد چه نمود؟ همان شهرى كه مانندش در شهرها آفريده نشده.
🌴روايت شده: عاد كه حضرت هود عليه السلام مأمور هدايت قوم عاد شد، دو پسر به نام شداد و شديد داشت، عاد از دنيا رفت، شداد و شديد با قلدرى جمعى را به دور خود جمع كردند و به فتح شهرها پرداختند، و با زور و ظلم و غارت بر همه جا تسلط يافتند،
🌴در اين ميان، شديد از دنيا رفت، و شداد تنها شاه بى رقيب كشور پهناور شد، غرور او را فرا گرفت [هود عليه السلام او را به خداپرستى دعوت كرد، و به او فرمود: اگر به سوى خدا آيى، خداوند پاداش بهشت جاويد به تو خواهد داد، او گفت: بهشت چگونه است؟
🌴هود عليه السلام بخشى از اوصاف بهشت خدا را براى او توصيف نمود. شداد گفت: اين كه چيزى نيست من خودم اين گونه بهشت را خواهم ساخت، كبر و غرور او را از پيروى هود عليه السلام بازداشت].
🌴او تصميم گرفت از روى غرور بهشتى بسازد تا با خداى بزرگ جهان عرض اندام كند، شهر ارم را ساخت، صد نفر از قهرمانان لشگرش را مأمور نظارت ساختن بهشت در آن شهر نمود، هر يك از آن قهرمانان هزار نفر كارگر را سرپرستى مىكردند و آنها را به كار مجبور مى ساختند.
🌴شداد براى پادشاهان جهان نامه نوشت كه هر چه طلا و جواهرات دارند همه را نزد او بفرستند، و آنها آن چه داشتند فرستادند.
🌴آن قهرمانان مدت طولانى به بهشت سازى مشغول شدند، تا اين كه از ساختن آن فارغ گشتند، و در اطراف آن بهشت مصنوعى، حصار (قلعه و دژ) محكمى ساختند، در اطراف آن حصار هزار قصر با شكوه بنابراين نهادند، سپس به شداد گزارش دادند كه با وزيران و لشگرش براى افتتاح شهر بهشت وارد گردد.
🌴شداد با همراهان، با زرق و برق بسيار عريض و طويلى به سوى آن شهر (كه در جزيرة العرب، بين يمن وحجاز قرار داشت) حركت كردند، هنوز يك شبانه روز وقت مى خواست كه به آن شهر برسند، ناگاه صاعقه اى همراه با صداى كوبنده و بلندى از سوى آسمان به سوى آنها آمد و همه آنها را به سختى بر زمين كوبيد، همه آنها متلاشى شده و به هلاكت رسيدند.(مجمع البيان، ج 1،ص 486 و 487)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_هود_عليه_السلام
✨#قسمت_نهم
👈دلسوزى عزرائيل براى دو نفرى كه يك نفرش شداد بود
🌴روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نشسته بود، عزرائيل به زيارت آن حضرت آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از او پرسيد: اى برادر! چندين هزار سال است كه تو مأمور قبض روح انسانها هستى، آيا در هنگام جان كندن آنها دلت براى كسى رحم آمد؟
عزرائيل گفت: در اين مدت دلم براى دو نفر سوخت
🔶روزى دريا طوفانى شد و امواج سهمگين دريا يك كشتى را در هم شكست، همه سرنشينان كشتى غرق شدند، تنها يك زن حامله نجات يافت، او سوار بر پاره تخته كشتى شد و امواج ملايم دريا او را به ساحل آورد و در جزيره اى افكند، در اين ميان فرزند پسرى از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض كنم، دلم به حال آن پسر سوخت.
🔶هنگامى كه شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بى نظير خود پرداخت، و همه توان و امكانات ثروت خود را در ساختن آن صرف كرد، و خروارها طلا و گوهرهاى ديگر براى ستونها و ساير زرق و برق آن خرج نمود تا تكميل شد(اوصاف اين بهشت بسيار پرزرق و برق در شهر ارم، در كتاب مجمع البيان، ج 10،ص 486 و 487 آمده است) وقتى كه خواست از آن ديدار كند، همين كه خواست از اسب پياده شود و پاى راست از ركاب بر زمين نهاد، هنوز پاى چپش بر ركاب بود كه فرمان از سوى خدا آمد كه جان او را قبض كنم، آن تيره بخت از پشت اسب بين زمين و ركاب اسب گير كرد و مرد، دلم به حال او سوخت از اين رو كه او عمرى را به اميد ديدار بهشتى كه ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نيفتاده بود، اسير مرگ شد.
🌴در اين هنگام جبرئيل به محضر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و گفت: اى محمد! خدايت سلام مى رساند و مى فرمايد: به عظمت و جلالم سوگند كه آن كودك همان شداد بن عاد بود، او را از درياى بى كران به لطف خود گرفتيم، بى مادر تربيت كرديم و به پادشاهى رسانديم، در عين حال كفران نعمت كرد، و خودبينى و تكبر نمود، و پرچم مخالفت با ما برافراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانيان بدانند كه ما به كافران مهلت مى دهيم ولى آنها را رها نمى كنيم، چنان كه در قرآن مى فرمايد:
🍃اءنَّما نُملِى لَهُم لِيَزدادُوا اِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهينٌ؛🍃
✨ما به آنها مهلت مى دهيم تنها براى اين كه بر گناهان خود بيفزايند، و براى آنها عذاب خواركننده اى آماده شده است.✨
(آل عمران، آيه 178؛ جوامع الحكايات محمد عوفى، با تصحيح دكتر جعفر شعار،ص 365)
💥پایان داستان زندگی هود علیه السلام
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_صالح_عليه_السلام
✨#قسمت_اول
🌴يكى از پيامبرانى كه اسم او در قرآن آمده، حضرت صالح عليه السلام است كه نامش در قرآن يازده بار ذكر شده است.
🌴او از نواده هاى سام بن نوح از قبيله ثمود بود، بعضى سلسله نسب او را چنين ذكر نموده اند: صالح بن عبيد بن جابر بن ثمود و بعضى ديگر او را به عنوان صالح بن جابر بن ارم بن سام بن نوح ياد كرده اند.
🌴حضرت صالح عليه السلام به زبان عربى سخن مى گفت، و 280 سال عمر كرد، قبرش در نجف اشرف يا بين حجر الاسود و مقام ابراهيم عليه السلام در كنار كعبه قرار داد.
🌴او از سوى خداوند براى هدايت قوم ثمود، فرستاده شد، و با تلاشهاى شبانه روزى خود، آن قوم را به سوى خدا و نيكى ها دعوت نمود، ولى آن قوم، از او اطاعت نكردند و سرانجام به عذاب سخت الهى گرفتار شدند.(اقتباس از تاريخ انبياء، تاليف عماد زاده،ص 252 - 258)
🌴حضرت صالح سومين پيامبرى است كه پس از نوح عليه السلام و هود عليه السلام يك تنه بر ضد بت و بت پرستى و طاغوتهاى عصرش قيام كرد، و سالها با آنها مبارزه و ستيز نمود.(تفسير الميزان، ج 10،ص 318)
🌴طبق بعضى از روايات، حضرت صالح عليه السلام در شانزده سالگى به دعوت قوم به سوى خداپرستى پرداخت، و 120 سال آنها را دعوت كرد، ولى جز اندكى، به او ايمان نياوردند.(تفسير نورالثقلين، ج 2،ص 47)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_صالح_عليه_السلام
✨#قسمت_دوم
👈دور نمايى از زندگى قوم ثمود
🌴قوم ثمود، امتى از عرب بودند كه پس از قوم عاد، به وجود آمدند و در سرزمين وادى القرى (بين مكه و شام) در شهر حِجر (كه هم اكنون بعضى از آثار آن شهر در ميان تخته سنگهاى عظيم ديده مى شود) مى زيستند، و از قبائل مختلف تشكيل شده بودند و همچون قوم عاد در بت پرستى، فساد، ظلم و طغيان غوطه ور بودند، و در زندگيشان جز انحراف و گمراهى، چيز ديگرى ديده نميشد.
🌴آنها در ظاهر داراى تمدن پيشرفته و شهرها و آبادى هاى محكم بودند، و از قطعه هاى عظيم سنگهاى كوهى، ساختمان مى ساختند، و براى حفظ خود پناهگاه هاى استوارى ساخته بودند، و در شهر حِجر داراى امكانات وسيع مادى و تشكيلات پر زرق و برق بودند، از اين رو آنها را اصحاب حِجر مى نامند.
🌴و به تعبير قرآن، آنها در كار زندگى دنيايشان آن قدر سخت كوش بودند كه براى خود، خانه هاى امن و امانى در دل كوهها مى تراشيدند.(حجر، 82)
🌴اين مطلب نشانگر آن است كه آنها در يك منطقه كوهستانى مى زيستند، و داراى تمدن پيشرفته مادى بودند كه به آنها امكان مى داد تا در درون كوهها، خانه هاى امن تهيه كنند، تا در برابر طوفان ها و سيل و زلزله، در امان باشند. ولى به همان اندازه كه دل به دنيا بسته بودند، دل از امور معنى بريده بودند، و در لجنزار تباهى ها و ستمها و آلودگى هاى معنوى، غوطه مى خوردند. حكومت ملوك الطوايفى، قبيلگى، ملى گرايى و تبعيضات نژادى، سرنوشت آنها را تعيين مى كرد. و بر همين اساس به فساد و تباهى ها، دامن مى زدند، چنان كه قرآن در توصيف آنها مى گويد:
🍃و كانَ فِى المدينَةِ تِسعَةُ رَهطٍ يُفسدُونَ فِى الاَرضِ و لا يُصلِحونَ؛🍃
✨آنها (قوم ثمود) در آن شهر (حجر) نُه گروهك و قبيله بودند كه فساد در زمين مى كردند، و براى اصلاح خويش اقدام نمى نمودند.✨(نمل، 49)
🌴قوم ثمود، داراى هفتاد بت بودند، چندين بتكده داشتند، بتهاى بزرگ آنها عبارت بودند از: لات ، عزى، منوت (منات)، هبل و قيس.
🌴اين بتها به خصوص، مورد احترام شديد قوم ثمود بودند، آنها را شب و روز مى پرستيدند، بتكده ها را به نام آنها نامگذارى كرده بودند، هيچكس حق نداشت كه آن بتكده ها را به عنوان مالكيت تصرف كند يا مرده خود را در آنها دفن نمايد، اگر كسى تخلف مى كرد، مى گفتند: متخلفين مورد لعن هُبل و منوت دو بت بزرگ قرار خواهند گرفت. (قصص الانبياء، عبدالوهاب نجار،ص 110)
🌴خداوند بنده خالص خود به نام حضرت صالح عليه السلام را كه از خاندان خود آنها بود، و داراى عقلى كامل، حلمى وسيع و اخلاقى نيك بود، به عنوان پيامبر خدا به سوى آنها فرستاد تا راه از چاره به آنها نشان دهد، و آنها را از زنجيرهاى ذلت، گمراهى، بت پرستى، تبعيضات، قبيله گرايى و تباهى هاى ديگر برهاند.
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_صالح_عليه_السلام
✨#قسمت_سوم
👈فرازهايى از دعوت منطقى و دلسوزانه حضرت صالح عليه السلام
🌴اى قوم من! من براى شما فرستاده امينى هستم، پرهيزكار باشيد و از من پيروى كنيد، من در برابر اين دعوت، از شما اجر و پاداشى نمى خواهم، اجر من تنها از جانب پروردگار جهانيان است، آيا شما مى پنداريد هميشه در نهايت امنيّت در ميان نعمت هايى كه در دنيا وجود دارد، باقى مى مانيد؟ و در كنار اين باغها و چشمه ها، زراعتها و نخلهايى كه ميوه هايش شيرين و رسيده است جاودانه خواهيد ماند؟
🌴شما از كوهها خانه هايى مى تراشيد، و در آن به عيش و نوش مى پردازيد، اين امور شما را سرمست و غافل ساخته است، از زندان خودپرستى بيرون آييد، و به فضاى خداپرستى وارد شويد.
🌴از اسرافكاران و دنياپرستان مرفه پيروى نكنيد، آنان كه به فساد و تباهى دامن مى زنند، و در فكر اصلاح نيستند.(اقتباس از سوره شعراء، آيات 143 تا 152)
🌴اى مردم! خداى يكتا و بى همتا را بپرستيد، كه جز او چيز ديگرى خداى شما نيست، همان خدايى كه شما را از زمين آفريد، و آبادانى آن را به شما واگذار نمود، از او آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد، كه پروردگارم (به بندگان خود) نزديك، و اجابت كننده تقاضاى شما است.
🌴قوم گفتند: اى صالح! تو پيش از اين مايه اميد ما بودى، آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى پرستيدند، نهى مى كنى؟ و ما در مورد آنچه ما را به سوى آن دعوت مى كنى، در شك و ترديد هستيم.
🌴حضرت صالح عليه السلام فرمود: اى قوم من! اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمت او به سراغم آمده باشد آيا مى توانم از ابلاغ رسالت او سرپيچى كنم؟ اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مى تواند مرا در برابر او يارى دهد، بنابراين سخنان شما، چيزى جز اطمينان به زيانكار بودن شما نمى افزايد.(هود، آيات61 تا 63)
🌴بنابراين به خود آييد، و درست فكر كنيد و بدانيد كه راه نجات و رستگارى شما در نفى معبودهاى باطل و آمدن زير پوشش پرستش معبود يكتا و بى همتا است.
🌴اى مردم! چرا براى انجام بدى قبل از نيكى شتاب مى كنيد؟ و به جاى شتافتن به سوى رحمت الهى، به سوى عذاب خدا حركت مى نماييد؟ چرا از درگاه خداوند، تقاضاى عفو و آمرزش نمى كنيد؟ كه اگر چنين كنيد شايد مشمول رحمت الهى شويد، اين همه لجاجت و خيره سرى و غفلت براى چيست؟(اقتباس از سوره شعراء، آيات 143 تا 152، و اقتباس از سوره نمل، آيه 46.)
🌴كوتاه سخن آن كه، تمام رسالت و دعوت اين پيامبر بزرگ در اين جمله خلاصه مى شد كه:
🍃أنِ اعبدُوا اللهَ؛ خدا را بپرستيد.🍃(نمل، 45)
🌴آرى بندگى خدا، زيربنا و عصاره همه تعليمات فرستادگان خدا است.
🌴حضرت صالح عليه السلام در دعوت قوم خود، نهايت محبت و دلسوزى را نمود و با تعبير مكرر اى قوم من! خواست تا حس خويشاوندى آنها را به سوى خود جلب كند، ولى آنها در برابر آن همه دلسوزى ها، و منطق و راهنمايى هاى مهرانگيز صالح عليه السلام، با طغيان و سركشى لجوجانه، دعوت صالح عليه السلام را رد كردند، و بى شرمانه و گستاخانه در برابر او و دعوت هاى دلسوزانه او، ايستادند، و به كارشكنى و مخالفت شديد پرداختند.
🌴مخالفت آنها عمومى بود و جز اندكى به آن حضرت ايمان نياوردند، مطابق بعضى از روايات اين گروه اندك، پس از ديدن معجزه پيدايش ناقه صالح، ايمان آوردند، نخست هفتاد نفر بودند، سپس مرتد شدند و تنها شش نفر از آنها باقى ماند، كه يكى از آنها هم در شك و ترديد به سر مى برد و سرانجام به مخالفان پيوست.(روضه الكافى،ص 186)
🌴بعضى تعداد ايمان آورندگان به صالح عليه السلام را كه از عذاب نجات يافتند، تا چهارهزار نفر نوشته اند.(تفسير مجمع البيان، ج 7،ص 327)
ادامه دارد....
📚دانشنامه قرآن کریم
https://eitaa.com/Qoranekarim