eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
973 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
915 ویدیو
432 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول ﴿ سورة المسد - سورة ١١١ -   تعداد آیات ٥ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 به نام خداى رحمان و رحيم. بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣ مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣ به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣ با زنش كه باركش هيزم است4⃣ و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣ ✅اين سوره است به تهديدى است به خودش و عملش، تهديدى است به جهنم براى خودش و . ✅ اين سوره در نازل شده است. 🍁بیان آیه 1⃣ سوره مسد🍁 تبت يدا ابى لهب و تب1⃣ 🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه معنى كرده به معناى و است. و آن را به خسران معنا كرده. هم گفته اند به معناى و است. بعضى ديگر آن را به معناى از همه دانسته اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى - به طورى كه هم گفته اند - همه اين معانى به همند، و بنابر اين كلمه () در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه است از آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه  به وسيله آن انجام مى شود، و كارهاى آدمى را به دست او مى دهند، و تباب و دست به معناى بى شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، او در و ذاتش است، به طورى كه از دائميش شود، و اين همان هلاكت او است. 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)  در حقيقت ( ابولهب) است، و اين به او به هلاكت خودش و بطلان و بى گشتن هايى است كه به منظور كردن نور مى كرد، و يا است از خداى تعالى به اين هلاكت و توطئه ها. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير خود را براى بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره شد و گفتار او را به خودش كرد كه  خسران و هلاكت بر او باد. ⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين لهب بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ديگر گفته اند: نام او بوده، و اگر قرآن كريم نامش را ، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده () است، و عزى نام يكى از است، خداى تعالى داشته كه بر حسب نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد او باشد، و خلاصه با اينكه در عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب خوددارى كرده باشد.
﴿ سورة المسد - سورة ١١١ -   تعداد آیات ٥ ﴾  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 به نام خداى رحمان و رحيم. بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣ مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣ به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣ با زنش كه باركش هيزم است4⃣ و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣ ✅اين سوره است به تهديدى است به خودش و عملش، تهديدى است به جهنم براى خودش و . ✅ اين سوره در نازل شده است. 🍁بیان آیه 1⃣ 🍁 تبت يدا ابى لهب و تب1⃣ 🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه معنى كرده به معناى و است. و آن را به خسران معنا كرده. هم گفته اند به معناى و است. بعضى ديگر آن را به معناى از همه دانسته اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى - به طورى كه هم گفته اند - همه اين معانى به همند، و بنابر اين كلمه () در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه است از آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه  به وسيله آن انجام مى شود، و كارهاى آدمى را به دست او مى دهند، و تباب و دست به معناى بى شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، او در و ذاتش است، به طورى كه از دائميش شود، و اين همان هلاكت او است. 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)  در حقيقت ( ابولهب) است، و اين به او به هلاكت خودش و بطلان و بى گشتن هايى است كه به منظور كردن نور مى كرد، و يا است از خداى تعالى به اين هلاكت و توطئه ها. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير خود را براى بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره شد و گفتار او را به خودش كرد كه  خسران و هلاكت بر او باد. ⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين لهب بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ديگر گفته اند: نام او بوده، و اگر قرآن كريم نامش را ، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده () است، و عزى نام يكى از است، خداى تعالى داشته كه بر حسب نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد او باشد، و خلاصه با اينكه در عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب خوددارى كرده باشد.
🤔 ❔ مردمی که در مناطق مثل جنوب ایران و عراق و عربستان وغیره زندگی میکنند چطور در گرما رو تحمل میکنند ؟ مخصوصا دوران قدیم❗️ ❔آیا خدا یا پیامبر برای اینهایی که در بالای ۵۰ درجه روزه میگرفتند با کسانی که در مناطق سردسیر روزه میگرفتند قائل بودند❗️❗️ 💠💠 👌 گرامی فرمود : « برترین امور ، پر ترین و ترین آنها است »« افضل الامور » 📚 الانوار ج67 ص191 ❕این حدیث شریف نشان می دهد که و اعمال خیر هر قدر انجام آن از نظر جسمانی یا روحی تر باشد فضیلت و ثواب آن بیشتر است زیرا نیروی بیشتری برای انجام آن لازم است و می دانیم اعمال به اندازه نیروهایی است که برای انجام آن به کار گرفته می شود. 🔶امام علیه السلام فرمود : « هر کس برای خدا یک روز را در روزه بگیرد و گرفتار شود ؛ خداوند هزار فرشته را مامور می کند که صورتش را کنند و او را بشارت دهند ، تا زمانی که افطار می کند ، خداوند می گوید چقدر بو و روح تو پاکیزه است ، فرشتگان گواه باشید که من او را بخشیدم» 📚 ج4 ص65 📚 ج2 ص76 🔶 گرامی فرمود : « خوشا به حال کسانی که برای خدا ، گرفتار و می شوند ، آنان سیران روز قیامت هستند » 📚 الشیعه ج10 ص409 👌امام علیه السلام فرمود : « برترین جهاد ، روزه گرفتن در است» 📚 الوسائل ج7 ص504 👌حضرت علیه السلام فرمود: « روزه داری در و تابستان محبوب من است» 📚همان ص505 👌در حدیث دیگر نقل شده است که حضرت دعا می کرد: « می خواهم به دنیا بازگردم تا در یک شب سرد زمستانی نماز بخوانم و در یک روز شدید ، روزه بگیرم » 📚همان ص506
قسمت چهارم 🍁بحث روايتى سوره قدر از تفسیر شریف 🍁 ✅در تفسير برهان از طوسى از ابوذر روايت آورده كه گفت : 🔸به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم يا رسول اللّه آيا شبى است كه در انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند امر در آن شب مى شده است ؟ 🔰 فرمود: نه بلكه قدر تا هست. 🔰مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده. ✅و در البيان است كه از حماد بن عثمان از ابن ابى على نقل شده كه گفت : 🔸 از امام (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم، در رمضان و و يكم و و سوم كن. 🔰مؤلف: در معناى اين رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از ترديد بين دو شده، يكى و يكم و ديگرى و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام (عليه السلام) روايت كرده. و از ديگر استفاده مى شود كه شب خصوص بيست و سوم است، و اگر نكرده اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نكنند. 🔰مؤلف: حديث كه نامش اللّه بن انيس انصارى بود، از طرق اهل نيز روايت شده، و آن را در الدر المنثور از مالك و نقل كرده. ✅و در كافى به سند خود از روايت كرده كه گفت : 🔸 امام صادق (عليه السلام) فرمود: در نوزدهم و در شب بيست و يكم و امضا در بيست و سوم است . 🔰مؤلف: در اين هم روايات ديگرى هست. ✅پس شد آنچه همه مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن دارند اين است كه : 🔸شب قدر تا روز باقى است، و همه ساله مى شود، و نيز ليله شبى از ، و نيز يكى از سه شب و و يك و بيست و سه است. ✅و اما از طرق اهل روايات به طور اختلاف دارند كه به هيچ نمى شود بين آنها را جمع كرد، ولى بين اهل  اين است كه و هفتم است، و در آن شب بوده كه نازل شده. از محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند. ✅روايتى بر اينكه سوره قدر براى به رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) كه در رؤيا بنى اميه را بر منبر خود ديده بود شده و در المنثور است كه از ابن روايت كرده كه گفت خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: 🔸در خواب به من نشان دادند كه بنى بر بالا مى روند، و اين معنا بر من گران آمد و تعالى در اين مناسبت سوره (انا انزلناه فى ليله القدر) را نازل كرد. 🔰مؤلف: نظير اين را هم در خود از ابن آورده. و و ابن جرير، ، ابن و هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كرده اند. و در اين ميان بسيارى در اين معنا از طرق از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده، و در آنها آمده كه تعالى را كه بهتر از ماه اميه است به عنوان به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عطا فرمود.