#تفسیر_قرآن
#تفسیرسوره_المسد قسمت اول
#تفسیرالمیزان
﴿ سورة المسد - سورة ١١١ - تعداد آیات ٥ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾
🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁
به نام خداى رحمان و رحيم.
بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣
مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣
به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣
با زنش كه باركش هيزم است4⃣
و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣
✅اين سوره #تهديد_شديدى است به #ابولهب
تهديدى است به #هلاكت خودش و عملش،
تهديدى است به #آتش جهنم براى خودش و #همسرش.
✅ اين سوره در #مكه نازل شده است.
🍁بیان آیه 1⃣ سوره مسد🍁
تبت يدا ابى لهب و تب1⃣
🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه #جوهرى معنى كرده به معناى #خسران و #هلاكت است.
و #راغب آن را به #دوام خسران معنا كرده. #بعضى هم گفته اند به معناى #خيبت و #نوميدى است. بعضى ديگر آن را به معناى #تهى_دستى از همه #خيرها دانسته اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى - به طورى كه #ديگران هم گفته اند - همه اين معانى #نزديك به همند، و بنابر اين كلمه (#يد) در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه #كنايه است از #قدرت آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه #مقاصدش به وسيله آن انجام مى شود، و #بيشتر كارهاى آدمى را به دست او #نسبت مى دهند، و تباب و #خاسر_شدن دست به معناى بى #نتيجه شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه #معكوس دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى #باطل شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش #هدر رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى #تباب دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، #خسران او در #نفس و #حاق ذاتش است، به طورى كه از #سعادت دائميش #محروم شود، و اين همان هلاكت #دائمى او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)
#معنايش در حقيقت (#تب ابولهب) است، و اين #نفرينى به او به هلاكت خودش و بطلان و بى #اثر گشتن #توطئه هايى است كه به منظور #خاموش كردن نور #نبوت مى كرد، و يا #قضايى است از خداى تعالى به اين هلاكت و #بطلان توطئه ها.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اين #ابولهب كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، #فرزند_عبدالمطلب و #عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه #سخت با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در #تكذيب گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش #اصرار مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى #فروگذار نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير #عشيره_اقربين خود را براى #اولين بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در #پاسخش گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره #نازل شد و گفتار او را به خودش #رد كرد كه خسران و هلاكت بر او باد.
⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به #كنيه ياد شده
#بعضى ها گفته اند: نام او همين #ابو لهب بوده، هر چند كه به شكل #كنيه است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او بوده و نامش #عبدالعزى بوده. بعضى ديگر گفته اند #عبد_مناف بوده. و از همه #اقوالى كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده:
اين قول است كه خواسته است او را به #آتش نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به #انتساب به #آتش دارد، وقتى مى گويند فلانى #ابوالخير است، #معنايش اين است كه:
با #خير رابطه اى دارد، و همچنين #ابوالفضل و #ابوالشر، و چون در آيات بعد مى فرمايد:
(سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى #زبانه_دار مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه #معناى (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه:
از #كار افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه #ملازم با شعله و زبانه آن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى ديگر گفته اند: نام او #عبد_العزى بوده، و اگر قرآن كريم نامش را #نبرده، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده (#عزى) است، و عزى نام يكى از #بتها است، خداى تعالى #كراهت داشته كه بر حسب #لفظ نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد #غير او باشد، و خلاصه با اينكه در #حقيقت عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم #اشخاص معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب #لفظ خوددارى كرده باشد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_تبت #قسمت_اول
#تفسیر_المیزان
﴿ سورة المسد - سورة ١١١ - تعداد آیات ٥ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾
🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁
به نام خداى رحمان و رحيم.
بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣
مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣
به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣
با زنش كه باركش هيزم است4⃣
و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣
✅اين سوره #تهديد_شديدى است به #ابولهب
تهديدى است به #هلاكت خودش و عملش،
تهديدى است به #آتش جهنم براى خودش و #همسرش.
✅ اين سوره در #مكه نازل شده است.
🍁بیان آیه 1⃣ 🍁
تبت يدا ابى لهب و تب1⃣
🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه #جوهرى معنى كرده به معناى #خسران و #هلاكت است.
و #راغب آن را به #دوام خسران معنا كرده. #بعضى هم گفته اند به معناى #خيبت و #نوميدى است. بعضى ديگر آن را به معناى #تهى_دستى از همه #خيرها دانسته اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى - به طورى كه #ديگران هم گفته اند - همه اين معانى #نزديك به همند، و بنابر اين كلمه (#يد) در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه #كنايه است از #قدرت آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه #مقاصدش به وسيله آن انجام مى شود، و #بيشتر كارهاى آدمى را به دست او #نسبت مى دهند، و تباب و #خاسر_شدن دست به معناى بى #نتيجه شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه #معكوس دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى #باطل شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش #هدر رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى #تباب دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، #خسران او در #نفس و #حاق ذاتش است، به طورى كه از #سعادت دائميش #محروم شود، و اين همان هلاكت #دائمى او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)
#معنايش در حقيقت (#تب ابولهب) است، و اين #نفرينى به او به هلاكت خودش و بطلان و بى #اثر گشتن #توطئه هايى است كه به منظور #خاموش كردن نور #نبوت مى كرد، و يا #قضايى است از خداى تعالى به اين هلاكت و #بطلان توطئه ها.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اين #ابولهب كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، #فرزند_عبدالمطلب و #عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه #سخت با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در #تكذيب گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش #اصرار مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى #فروگذار نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير #عشيره_اقربين خود را براى #اولين بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در #پاسخش گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره #نازل شد و گفتار او را به خودش #رد كرد كه خسران و هلاكت بر او باد.
⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به #كنيه ياد شده
#بعضى ها گفته اند: نام او همين #ابو لهب بوده، هر چند كه به شكل #كنيه است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او بوده و نامش #عبدالعزى بوده. بعضى ديگر گفته اند #عبد_مناف بوده. و از همه #اقوالى كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده:
اين قول است كه خواسته است او را به #آتش نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به #انتساب به #آتش دارد، وقتى مى گويند فلانى #ابوالخير است، #معنايش اين است كه:
با #خير رابطه اى دارد، و همچنين #ابوالفضل و #ابوالشر، و چون در آيات بعد مى فرمايد:
(سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى #زبانه_دار مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه #معناى (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه:
از #كار افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه #ملازم با شعله و زبانه آن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#بعضى ديگر گفته اند: نام او #عبد_العزى بوده، و اگر قرآن كريم نامش را #نبرده، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده (#عزى) است، و عزى نام يكى از #بتها است، خداى تعالى #كراهت داشته كه بر حسب #لفظ نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد #غير او باشد، و خلاصه با اينكه در #حقيقت عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم #اشخاص معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب #لفظ خوددارى كرده باشد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت پنجم
#تفسیر_المیزان
🍁ادامه بحث روایتی سوره#قدر از تفسیر شریف #المیزان🍁
🌙رواياتى درباره #بهتر بودن #شب_قدر از #هزار_ماه، تقدير امور و نزول ملائكه و روح در آن #شب
✅و در #كافى به سند خود از ابن ابى عمير از عده اى راويان از #امام_صادق (عليه السلام) روايت آورده كه گفت :
🔰 بعضى از اصحاب ما #اماميه كه به نظرم مى آيد #سعيد_بن سمان بود از آن جناب پرسيد: چگونه #شب_قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اينكه در آن #هزار ماه در هر دوازده ماهش يك شب قدر است)،
🔸فرمود عبادت در شب #قدر بهتر است از عبادت در #هزار #ماهى كه در آن #شب_قدر نباشد.
🔸و در همان #كتاب به #سند خود از #فضيل، زراره و محمد بن مسلم از حمران روايت كرده كه از #امام_باقر (عليه السلام) از معناى آيه (انا انزلناه فى ليله مباركه ) سؤال كرد، فرمود بله شب #قدر كه همه ساله در ماه رمضان در دهه #آخرش تجديد مى شود شبى است كه #قرآن جز در آن شب #نازل نشده، و آن #شبى است كه خداى تعالى در باره اش فرموده :
🔸فيها يفرق كل امر حكيم
🔰آنگاه فرمود:
🔸 در آن #شب هر حادثه اى كه بايد در #طول آن سال واقع گردد #تقدير مى شود، چه #خير و چه #شر، چه #طاعت و چه #معصيت، و چه #فرزندى كه قرار است #متولد شود، و يا #اجلى كه بنا است #فرا رسد، و يا رزقى كه قرار است (تنگ و يا وسيع ) برسد، پس آنچه در اين #شب مقدر شود، و #قضايش رانده شود #قضايى است #حتمى، ولى در عين حال مشيت خداى تعالى در آنها #محفوظ است (و خدا با #حتمى كردن #مقدرات، العياذ باللّه به دست خود #دست بند نمى زند).
🔰حمران مى گويد:
🔸 پرسيدم منظور خداى #تعالى از اينكه فرمود ( #شب #قدر بهتر است از هزار شب ) چيست؟
🔸فرمود #عمل #صالح از نماز و زكات و انواع #خيرات در آن #شب بهتر است از #همان اعمال در #هزار ماهى كه در آن #شب قدر نباشد، و اگر خداى تعالى جزاى اعمال خير #مؤمنين را مضاعف نمى كرد، مؤمنين بجايى نمى رسيدند، ولى خدا #پاداش حسنات ايشان را مضاعف مى كند.
✅مؤلف:
🔸منظور امام از اينكه فرمود:
🔸(ولى در عين حال #مشيت خداى تعالى در آنها محفوظ است )، اين است كه #قدرت #خداى تعالى #هميشه مطلق است، او هر زمان هر كارى را #بخواهد مى كند، هر چند قبلا خلاف آن را #حتمى كرده باشد، و #خلاصه حتمى كردن يك #مقدر قدرت #مطلقه او را #مقيد نمى كند، او مى تواند قضاى حتمى خود را هم نقض نمايد هر چند كه #هيچ وقت چنين كارى را نمى كند.
✅و در مجمع است كه از #ابن عباس از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) روايت شده كه فرمود:
🔸وقتى #شب_قدر مى شود #ملائكه اى كه #ساكن در #سدره_المنتهى هستند و #جبرئيل يكى از ايشان است #نازل مى شوند، در حالى كه #جبرئيل به #اتفاق ساير #سكان نامبرده #پرچم هايى را به همراه دارند، يك #پرچم بالاى #قبر من، و يكى بر بالاى #بيت المقدس، و #پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طور #سينا نصب مى كنند، و #هيچ #مؤمن و مومنه اى در اين نقاط نمى ماند مگر آنكه #جبرئيل به او #سلام مى كند، مگر #كسى كه #دائم الخمر و يا #معتاد به خوردن #گوشت #خوك و يا زعفران #ماليدن به #بدن خود باشد.
✅و در #تفسير برهان از #سعد بن عبد اللّه روايت كرده كه به سند خود از #ابى بصير روايت كرده كه گفت :
🔸 با #امام صادق (عليه السلام) بودم كه سخن از #پاره اى #خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد، فرمود:
🔸 وقتى #شب_قدر مى شود امام #مستوجب روح بيشترى مى گردد. عرضه داشتم #فدايت شوم مگر روح همان #جبرئيل نيست؟
🔰 فرمود:
🔸روح از #جبرئيل بزرگتر است، و #جبرئيل از #سنخ ملائكه است، و روح از آن #سنخ نيست، مگر #نمى بينى خداى تعالى فرموده :
🔸 ( #تنزل الملئكه و #الروح )پس معلوم مى شود #روح غير از #ملائكه است.
✅مولف :
🔰روايات در معنا و #خصائص و #فضائل شب قدر بسيار زياد است، (كه ما در اينجا مختصرى از آن را آورديم )، و در بعضى از آن #روايات #علامتهايى براى شب قدر ذكر شده، از قبيل اين كه :
🔸صبح #شب قدر #آفتاب بدون #شعاع طلوع مى كند، #هوا در صبح آن شب #معتدل است، و ليكن $چون اين #علامتها نه #دائمى است و نه #اغلب چنين است ، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.