eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
863 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
747 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول ﴿ سورة المسد - سورة ١١١ -   تعداد آیات ٥ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 به نام خداى رحمان و رحيم. بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣ مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣ به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣ با زنش كه باركش هيزم است4⃣ و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣ ✅اين سوره است به تهديدى است به خودش و عملش، تهديدى است به جهنم براى خودش و . ✅ اين سوره در نازل شده است. 🍁بیان آیه 1⃣ سوره مسد🍁 تبت يدا ابى لهب و تب1⃣ 🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه معنى كرده به معناى و است. و آن را به خسران معنا كرده. هم گفته اند به معناى و است. بعضى ديگر آن را به معناى از همه دانسته اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى - به طورى كه هم گفته اند - همه اين معانى به همند، و بنابر اين كلمه () در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه است از آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه  به وسيله آن انجام مى شود، و كارهاى آدمى را به دست او مى دهند، و تباب و دست به معناى بى شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، او در و ذاتش است، به طورى كه از دائميش شود، و اين همان هلاكت او است. 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)  در حقيقت ( ابولهب) است، و اين به او به هلاكت خودش و بطلان و بى گشتن هايى است كه به منظور كردن نور مى كرد، و يا است از خداى تعالى به اين هلاكت و توطئه ها. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير خود را براى بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره شد و گفتار او را به خودش كرد كه  خسران و هلاكت بر او باد. ⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين لهب بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ديگر گفته اند: نام او بوده، و اگر قرآن كريم نامش را ، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده () است، و عزى نام يكى از است، خداى تعالى داشته كه بر حسب نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد او باشد، و خلاصه با اينكه در عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب خوددارى كرده باشد.
﴿ سورة المسد - سورة ١١١ -   تعداد آیات ٥ ﴾  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾ مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾ سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾ وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾ فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 به نام خداى رحمان و رحيم. بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد)1⃣ مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد 2⃣ به زودى وارد آتشى شعله ور شود3⃣ با زنش كه باركش هيزم است4⃣ و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد5⃣ ✅اين سوره است به تهديدى است به خودش و عملش، تهديدى است به جهنم براى خودش و . ✅ اين سوره در نازل شده است. 🍁بیان آیه 1⃣ 🍁 تبت يدا ابى لهب و تب1⃣ 🔹(تب) و (تباب) بنابر آنچه معنى كرده به معناى و است. و آن را به خسران معنا كرده. هم گفته اند به معناى و است. بعضى ديگر آن را به معناى از همه دانسته اند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى - به طورى كه هم گفته اند - همه اين معانى به همند، و بنابر اين كلمه () در آيه نيز به معناى لغويش نيست، بلكه است از آدمى، چون دست در انسان عضوى است كه  به وسيله آن انجام مى شود، و كارهاى آدمى را به دست او مى دهند، و تباب و دست به معناى بى شدن اعمال آدمى ، و بلكه نتيجه دادن آن است، و يا به عبارت ديگر به معناى شدن اعمال او و به نتيجه نرسيدن آن است، به طورى كه زحماتش رود و مورد استفاده اش قرار نگيرد، اين معناى دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، او در و ذاتش است، به طورى كه از دائميش شود، و اين همان هلاكت او است. 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)  در حقيقت ( ابولهب) است، و اين به او به هلاكت خودش و بطلان و بى گشتن هايى است كه به منظور كردن نور مى كرد، و يا است از خداى تعالى به اين هلاكت و توطئه ها. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير خود را براى بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره شد و گفتار او را به خودش كرد كه  خسران و هلاكت بر او باد. ⬅️وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين لهب بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ديگر گفته اند: نام او بوده، و اگر قرآن كريم نامش را ، بدين جهت بود كه كلمه (عبدالعزى) به معناى بنده () است، و عزى نام يكى از است، خداى تعالى داشته كه بر حسب نام عبدى را ببرد كه عبد او نباشد، بلكه عبد او باشد، و خلاصه با اينكه در عبدالله است عبدالعزى اش بخواند، اگر چه در اسم معنا مورد نظر نيست، ولى همانطور كه گفتيم قرآن كريم خواست از چنين نسبتى حتى بر حسب خوددارى كرده باشد.
قسمت پنجم 🍁ادامه بحث روایتی سوره از تفسیر شریف 🍁 🌙رواياتى درباره بودن از ، تقدير امور و نزول ملائكه و روح در آن ✅و در به سند خود از ابن ابى عمير از عده اى راويان از (عليه السلام) روايت آورده كه گفت : 🔰 بعضى از اصحاب ما كه به نظرم مى آيد سمان بود از آن جناب پرسيد: چگونه از هزار ماه بهتر است؟ (با اينكه در آن ماه در هر دوازده ماهش يك شب قدر است)، 🔸فرمود عبادت در شب بهتر است از عبادت در كه در آن نباشد. 🔸و در همان به خود از ، زراره و محمد بن مسلم از حمران روايت كرده كه از (عليه السلام) از معناى آيه (انا انزلناه فى ليله مباركه ) سؤال كرد، فرمود بله شب كه همه ساله در ماه رمضان در دهه تجديد مى شود شبى است كه جز در آن شب نشده، و آن است كه خداى تعالى در باره اش فرموده : 🔸فيها يفرق كل امر حكيم 🔰آنگاه فرمود: 🔸 در آن هر حادثه اى كه بايد در آن سال واقع گردد مى شود، چه و چه ، چه و چه ، و چه كه قرار است شود، و يا كه بنا است رسد، و يا رزقى كه قرار است (تنگ و يا وسيع ) برسد، پس آنچه در اين مقدر شود، و رانده شود است ، ولى در عين حال مشيت خداى تعالى در آنها است (و خدا با كردن ، العياذ باللّه به دست خود بند نمى زند). 🔰حمران مى گويد: 🔸 پرسيدم منظور خداى از اينكه فرمود ( بهتر است از هزار شب ) چيست؟ 🔸فرمود از نماز و زكات و انواع در آن بهتر است از اعمال در ماهى كه در آن قدر نباشد، و اگر خداى تعالى جزاى اعمال خير را مضاعف نمى كرد، مؤمنين بجايى نمى رسيدند، ولى خدا حسنات ايشان را مضاعف مى كند. ✅مؤلف: 🔸منظور امام از اينكه فرمود:  🔸(ولى در عين حال خداى تعالى در آنها محفوظ است )، اين است كه تعالى مطلق است، او هر زمان هر كارى را مى كند، هر چند قبلا خلاف آن را كرده باشد، و حتمى كردن يك قدرت او را نمى كند، او مى تواند قضاى حتمى خود را هم نقض نمايد هر چند كه وقت چنين كارى را نمى كند. ✅و در مجمع است كه از عباس از خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) روايت شده كه فرمود: 🔸وقتى مى شود اى كه در هستند و يكى از ايشان است مى شوند، در حالى كه به ساير نامبرده هايى را به همراه دارند، يك بالاى من، و يكى بر بالاى المقدس، و در مسجد الحرام و پرچمى بر طور نصب مى كنند، و و مومنه اى در اين نقاط نمى ماند مگر آنكه به او مى كند، مگر كه الخمر و يا به خوردن و يا زعفران به خود باشد. ✅و در برهان از بن عبد اللّه روايت كرده كه به سند خود از بصير روايت كرده كه گفت : 🔸 با صادق (عليه السلام) بودم كه سخن از اى امام در هنگام ولادت به ميان آمد، فرمود: 🔸 وقتى مى شود امام روح بيشترى مى گردد. عرضه داشتم شوم مگر روح همان نيست؟ 🔰 فرمود: 🔸روح از بزرگتر است، و از ملائكه است، و روح از آن نيست، مگر بينى خداى تعالى فرموده : 🔸 ( الملئكه و  )پس معلوم مى شود غير از است. ✅مولف : 🔰روايات در معنا و و شب قدر بسيار زياد است، (كه ما در اينجا مختصرى از آن را آورديم )، و در بعضى از آن براى شب قدر ذكر شده، از قبيل اين كه : 🔸صبح قدر بدون طلوع مى كند، در صبح آن شب است، و ليكن $چون اين نه است و نه چنين است ، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.