گاهے یـڪ نگاه آنقدر مهربان است❤️
که چشــم هــرگز رهایش نمی کند🍃
گاهے یڪ رفاقــت آنقــدر
مــــــــاندگار است که
زمــــــــــان حریفش نمی شود
و گاهے یڪ نفــر آنقدر عزیز است
ڪه قلـب رهایش نمی کند...
#رفیق_شهیدم_دوستت_دارم🌹
#و_نذر_لبخندت_گناه_نمیکنم🌸
شادی روح همه شهدا صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#کانال
#فقط_کلام_شهید❣❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم
هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم
🌷 سرباز وظیفه ارتش شهید محمد مراد سلیمی
🌷 تولد ۴ اسفند ۱۳۴۱ دالاهو استان کرمانشاه
🌷 شهادت ۶ آذر ۱۳۶۳ آبادان
🌷 سن موقع شهادت ۲۲ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ هدف ما برای گسترش اسلام عزیز و قرآن کریم در سراسر جهان و به رهبری امام عزیزمان خمینی این قلب تپنده ی مستضعفین جهان و این سیمای راستین اسلام، که پس از گذشت قرن ها از قیام امام حسین ( ع ) به خون خواهی شهیدان اسلام، به پا خاسته است، می باشد.
✅ اسلامی که به گفته ی اماممان انسان می سازد و انسان تربیت می کند، که هدفشان جز خدمت به اسلام و مسلمین چیز دیگری نیست
✅ و فریادشان این است که به پا خیزید ای دریای مواج انسان ها، با عبادت خدا می توانید شخصیت گمشده ی خویش را باز یابید و زیر بار استعمار و استثمار نروید.
✅ و از گسترش کفر جلوگیری کنید که قیام امام خمینی همان قیام امام حسین ع است
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدایی که امروز سالگرد شهادتشان میباشد و این شهید عزیز فاتحه باصلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🕊🌹🍃شهید الیاس چگینی شهیدی که پس از ۸ سال گمنامی پیکرش به وطن بازگشت
شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه صاحب الامر (عج الله) قزوین بود. او ۳۰ شهریور ۱۳۵۳ در روستای امیر آباد نو در شهرستان بوئین زهرا واقع در استان قزوین متولد شد .
🔸 او مردی خندهرو، شوخطبع، پرهیجان، پرهیاهو و در عین حال صاف و زلال بود. بعد از خدمت سربازی که وارد سپاه شد، سربهزیری، متانت، وقار و کمحرفی از ویژگیهایش شد.
🔹 شهید الیاس چگینی دارای دو فرزند بود که در زمان شهادتش، فاطمه ۹ ساله و محمد ۳ ساله بودند.
▪️سرانجام چهارم آذر سال ۱۳۹۴ «حمید سیاهکالی مرادی»، «زکریا شیری» و «الیاس چگینی» در نبرد با گروههای تکفیری در سوریه شهید شدند و پیکر مطهر شهیدان سیاهکالی مرادی و شیری به میهن بازگشت، اما اثری از پیکر شهید چگینی نبود.
▫️نهایتاً بعد از هشت سال گمنامی طی عملیات تفحص شهدا در سوریه پیکر شهید چگینی هم پیدا شده و هویتش شناسایی شد.
#شهید_الیاس_چگینی
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🔹 تک پسـر بود. خانهی بزرگی فروختند پولش را ریختند به حساب مسعود تا دیگر جبــهه نرود، کارخـانه بزند و خودش مدیر شود.
🔸 بار آخـری که رفت؛ توی وسـایلش یک چک سفید امضـا گذاشته بود با یک نامـه؛ نوشتـه بود: «برگشـتی در کـار نیست! این چک روگذاشتم تا بعد از من برای استفاده از پولی که ریختین توی حسابم، به مشکل بر نخورید.»
🌷 دوبـاره مهمـات را گذاشت روی شـانهاش. یکی از دوستانش، دل از دستش رفت؛ صدا زد: «مسعود بس است!»نگاهش کرد؛ اما سرش را مجکه برگـرداند، تیــر خـورد تـوی ســرش.
🌹 فقط گفت: «یــا حســین ع»
و همانجـا افتـاد.
📚 تک پسـر / نسیبه استکی
شهید مسعود آخوندی🌹🕊
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
_❤️🩹🕊
هميشھ ميگفت:
برای خدمٺ به خدا و بندگانش
بايد بدنے قوے داشتھ باشيم
مࢪتب دعا میڪࢪد ڪه خدايا
بدنم را براے خدمٺ ڪردن
به خودٺ قوی ڪن
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
#شادی_روح_همه_شهدا_صلوات
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#کانال
#فقط_کلام_شهید❣❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
#شهیدانه 🕊
همسرش میگه :
🔸یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه!!
🔹نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه ..
🔸بهش گفتم :گریه کردی؟!!
🔹یه نگاهی به من کرد و گفت:راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟
🔸مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت:
🔹هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق📥 باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه🤍
#شهید_محمدحسن_فایده❤️🕊
#روایت_همسر_شهید💕
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#کانال
#فقط_کلام_شهید❣❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
خودش میگفت:
در اتاقک نگهبانی ایستاده و مشغول پست بودم. گاهی قدم میزدم و گاه روی صندلیِ داخل اتاقک نگهبانی مینشستم.
یکبار وقتی صورتم را به طرف لودرهایی که در مقابل ساختمان مهندسی رزمی پارک شده بود برگرداندم، در بین دو ماشین سنگین و حدود صد قدمیام، شخصی با هیبت و چهره بسیار نورانی رؤیت شد؛ شخصی دلربا با عمامهای سبز و قامتی کشیده و رعنا.
ابتدا ترس به سراغم آمد و به گمان اینکه خواب بر من مستولی شده، زبان به ذکر خدا گشودم و نام او را چند بار زیر لب گفتم. دوباره دیدهام را به آن جهت منحرف کردم و همانجا را نگاه کردم. باز همان شخص بود و همان هیبت! به چهره نگاه کردم؛ متوجه لبخند زیبا و دلنشینش شدم و در عین حال، ترس دوباره غلبه کرد! اینبار به طرف شیر آبی که در آن نزدیکی بود رفتم و آبی به صورت زدم و وقتی برگشتم سر جای اول خودم، نه اثری از شخص نورانی بود و نه لبخند.. .
تا پایان وقت نگهبانی، فکرم مشغول آن صحنه و آن چهره دلربا بود.
میگفتم: خدایا! یعنی من چه دیدم؟!
هنگامی که کاظم در حال تعریف کردن این واقعه بود، بدنش میلرزید و آرام و قرار نداشت.
ما با خلوص نیتی که از او سراغ داشتیم و اوصاف آن نفر که گفته بود، شک نداشتیم که آن شخص، کسی جز #امام_زمان ارواحنا فداه نبوده است.
نشانهها خبر از کسی میداد که کَس عالم بود و کَسها بی او ناکس!
به حالش غبطه میخوردیم.
و البته این شک، بعد از خلسه عرفانیاش به یقین بدل شد و دل، قرار گرفت؛
کاظم چند شب بعد در #خلسه ، به گوشهای از این دیدار و شب نورانی اشاره میکند و آن را تجدید خاطره میکند.
#خاطرات
https://eitaa.com/Ravie_1370