eitaa logo
🇮🇷روایت خاص
6.8هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
19.9هزار ویدیو
144 فایل
ارتباط با مدیر @ZOHOR11 تولید محتوای تخصصی کانال موضوعات👇 🌟هویت ملی... 🌟وحدت ملی... ۱۴۰۱/۹/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✔️غیرتی در پاسداشت غیرت ✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین [۱]. غیرت و حمیت یعنی تلاش در نگهداری از آنچه که حفظش ضروری است. این صفت انسانی از شجاعت و بزرگ‌منشی سرچشمه می‌گیرد و جزء کمالات عالیه انسان بوده و به آن میزان مُعرّف انسانیت است که اگر در فردی از بین برود به ورطه‌ی پوچی و تباهی سقوط می‌کند. از سوی دیگر باید توجه داشت باغیرت‌ترین موجود، خداوند است که انسان‌ها را از زشتی‌ها دور می‌کند. به‌عبارتی، خداوند هم تکویناً انسان را بر فطرت پاک آفریده است و هم تشریعاً برای او قوانینی وضع می‌کند تا از پلیدی‌ها دور بماند و دقیقاً بر همین اساس است که خدا به هر غیرتمندی نظر لطف و رحمت دارد. چنانچه امام صادق (عليه السلام) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ غَیوُرٌ یُحِبُّ كُلَّ غَیورٍ» خداوند، غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. (فروع كافی، ج ۵، ص ۵۳۵) [۲]. غیرت انواع گوناگونی دارد. غیرت دینی، غیرت ناموسی و غیرت ملی که هر یک از اشکال آن به فراخور عرف و آنچه بر ذهن افراد جامعه حاکم است و یا بر زبان‌ها جاری است؛ به معنایی اشاره دارد اما آنچه بر همه این عناوین سایه افکنده، روح انسانیت و حفظ ارزش‌هاست چرا که این صفت هم ریشه در آفرینش او دارد و هم بر پایه‌ی ایمان و اعتقاد به یک‌سری ارزش‌هاست. امیرالمومنین غیرت را عین دیانت دانسته و می‌فرماید: "«غَیْرَهُ الرَّجُلِ ایمانٌ» غیرت مرد (عین) ایمان است.(شرح غررالحكم، ج ۴، ص ۳۷۷) [۳]. بدین ترتیب غیرت را می‌توان از مهمترین شاخصه‌های یک ایرانی دانست. چرا که هم در طول تاریخ حیاتش اثبات کرده که در حراست از کیان اسلام و همه آنچه بدان مربوط می‌شود حساس است و با تمام توان در اثبات و اجرای احکام آن می‌کوشد و هم نسبت به حفظ زنان و نوامیس خود همت می‌گمارد و هم در حفظ تمامیت ارضی کشور اسلامی و دلسوزی و حمایت از مسلمانان و عزت و شرف آنان در تلاش است. این همان وطن‌دوستی و مشارکت در دفاع از میهن و پاسداری از مذهب خود است که در دین مبین اسلام نیز بر آنان تأکید بسیار شده است. [۴]. از آنجا که وجود این خصلت شریف در انسان مهمترین مانع و دیوار دفاعی در برابر تهاجم و تجاوز دشمنان داخلی و خارجی است؛ هر چقدر این ویژگی در افراد یک جامعه بیشتر و عمیق‌تر باشد، امنیت و بازدارندگی و تاب‌آوری آن ملت در همه‌ی زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... بیشتر خواهد بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت یکی از روش‌های دشمن برای هرگونه نفوذ مخصوصاً نفوذ فرهنگی، سست کردن و نابودی این صفت قدرت‌بخش در یک ملت است. [۵]. از آن رو که ایران اسلامی به دلایل بسیاری، از جمله ذخایر، استعدادهای فراوان، موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، فرهنگ و تمدن، استقلال و ...، همیشه مورد تهاجم دشمنان بوده است، می‌توان از بین بردن و سست کردن "غیرت" در میان افراد جامعه‌ی ایرانی را یکی از حربه‌های دشمن برای شکننده کردن آن‌ها دانست... 🔗 🍃 ➺ @RevayateKhass👈عضویت 💌✌️
🏴 | این کاربر بروز‌رسانی شد! 📝 خرده‌ روایت‌های «خط رهبری» از پیاده‌روی عظیم اربعین - ۳ ✍️ نویسنده روایت: فاطمه دولتی 🔸 چفیه را برای بار دهم گرفتم زیرِ دهن کلمن. کمی که مرطوب شد، انداختمش به سر و پرسیدم:«ماشین پیدا نشد؟» 🔹 همسرم سرش را به نشانه نه تکان داده و رفت تا دوباره تلاش کند. از آسمان آتش می‌بارید انگار، قرار بود پیش از طلوع مرز را رد کنیم، محاسباتمان اشتباه از آب در آمد، حالا یازده ظهر ایستاده بودیم وسطِ جاده، معلوم نبود کی ماشینی برای رفتن به بیابیم. 🔸 چفیه خشکِ خشک شده بود که همسرم برگشت و گفت:«یه ماشین هست، ولی بوی گازوئیل میده.» 🔹 چه اهمیتی داشت؟ پیش افتادم و جاگیر شدم در صندلی‌ ماشینی که فنرش کمر را اذیت می‌کرد. بوی گازوئیلی که زیر دماغم بود را نادیده گرفتم و گفتم:«الهی شکر. الحمدالله.» 🔸 راننده دوبار مسیر عوض کرد تا به قول خودش زودتر به مقصد برسد، از کوره‌راه‌هایی رفت که به عقل جن هم نمی‌رسید و سرآخر گرسنه و تشنه و هلاک جایی پشتِ قبرستان وادی‌اسلام پیاده‌مان کرد. بزرگ‌تر از تصورم بود و دو طرف جاده‌اش پر بود از دبه‌های بزرگِ گلاب. کنار بساط یکی از گلاب‌فروش‌ها مرد عربی کوتاه قامتی ایستاده بود. درپوشِ دیگ بزرگی را توی دست گرفته بود، میان درپوش یکبارمصرف‌های کوچک برنج و لوبیا قرار داشت. صدای التماس معده‌ام را ‌شنیدم. پا سست کردم. همسرم مردد نگاهم کرد و گفت:«برنج و لوبیاستا. دیگه هیچی نداره. تو که لوبیا نمی‌خوری.» 🔹 لوبیا نمی‌خوردم؟ شانه بالا انداختم. به جای یک ظرف، دو ظرف برداشتم. کنار دبه‌های گلاب روی تکه سنگی نشستم و با منظره‌ی وادی‌اسلام و سرخی خورشیدی که دامن‌کشان می‌رفت تا جایش را به ماه بدهد غذایم را خوردم، تا آخرین دانه‌ی برنجش را. 🔸 جان به تنم برگشت. باقی مسیر را پر گرفتم. شارع‌الرسول را پشت سر گذاشتم و مقابل ایوان طلای علی‌ابن‌ابی‌طالب ایستادم. وقت برای زیارت کم بود، پس به زیارت‌نامه خواندن سرپایی بسنده کردیم و پیاده‌رویی آغاز شد. شنیده بودیم تا عمود ۱ راه زیادی در پیش داریم و می‌خواستیم تا آخرین قطره توانمان پیش برویم. 🔹 پیش از رسیدن به عمود ۱ تصمیم به توقف گرفتیم. خلوتی پیدا کردیم. خنک بود اما نه تشک داشت، نه بالشت. موکت چرک‌مرده‌ی نارنجی رنگی کف موکب را پوشانده بود. همسرم گفت:«می‌خوای بریم یه جای بهتر پیدا کنیم؟» 🔸 جای بهتر؟ وارد موکب شدم، کیفم را گذاشتم زیر سر، مچاله شدم روی موکت‌های نارنجی. چادرم شد رواندازم. لحظه‌ای پیش از اینکه پلک‌هایم بیافتد روی هم و خواب مرا با خود ببرد از خودم پرسیدم:«این تویی؟!» 🔹 این من بودم. نسخه‌ی جدیدی از یک دخترنازپرورده‌ی کم‌طاقت‌ که تازه متولد شده بود؛ نسخه‌ای دوست‌داشتنی که می‌خواست بماند! 🔰 رهبر معظم انقلاب: « روحیاتِ معنوی سفر اربعین را حفظ کنید در این‌جور حوادث که شما دست قدرت الهی را پشت سرش بوضوح می‌بینید و برکاتش را مشاهده میکنید، باید کرد. اگر شکر کردیم میماند، اگر شکر نکردیم گرفته میشود... این حادثه‌ی راه‌پیمایی را شکر کنید. شکرش ازجمله به این است که آن روحیّات را، آن حالات را -که در این دو سه روزی که مشغول راه‌پیمایی بودید، آنجا مشاهده کردید یا احساس کردید- در خودتان نگه دارید؛ آن برادری را، آن مهربانی را، آن توجّه به ولایت را، آن آماده شدن بدن برای تَعَب کشیدن را، آن ترجیح دادن زحمت کشیدن و عرق ریختن و راه رفتن بر راحتی و تنبلی را. در همه‌ی‌ امور زندگی باید این را دنبال کرد؛ این میشود شکر.» 👉۰۳/۰۹/۱۳۹۵ @RevayateKhass