🍃 مراسم تولد #شهیدمشتاقی با حضور دوستداران شهید
🍃نکا 🍃 گلزار شهدا
@Revayate_ravi
به نام خدا
برای مهربانی بیانتهای حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمیبرم به چین، قند و شکر نمیخرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهی عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانهایست
با تو پر از قصیدهام، با تو غزلسرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمیشود همنفس شما شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیهای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّهام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بستهایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی دادهام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظهی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
#سید_حمیدرضا_برقعی
#شهادتامالمومنینحضرتخدیجه(س)تسلیت🖤
@Revayate_ravi
#روایت_عشق^'💜'^
🌿شھیدۍ ڪھ از بـےڪسے براۍ آب #نامھ مےنوشـټ..😳
⚘#شهید_یوسف_قربانی؛ در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد😔 یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد😞. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر#حادثهای از دنیا رفت😨و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت🤯 بعد همراه برادرش به#تهران رفت. با پیروزی#انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان#مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت👌 در همین سالها برادر یوسف در حادثهای درگذشت😢
⚘همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف#گوشهای نشسته و نامه مینویسد✍. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...😳
⚘یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد.☺️ نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت😳. چشمانش پر از اشک شد و گفت من برای#آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!😭
⚘او سرانجام در عملیات #کربلای۵، در #شلمچه به شهادت رسید.😢
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف!#غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان(؏ـج)💚.
#شهید_یوسف_قربانی♥️🕊
@Revayate_ravi
🔴 موشک های حقیقی در راه است‼️
🚀 موشک به دیمونا اصابت کرد.
🚀 ترس سراسر صهیون را گرفت
🚀 بی بی سی آن را موشک سرگردان خواند
🚀 عده ای آن را انتقام ایران و جبهه مقاومت خواندند ، عده ای پاسخ به نطنز و عده ای هم انکار کردند
💥 اما هر چه بود، هرچه شد ، هر کجا خورد و هر که زد ناز شصت زننده و نوش جان خورنده‼️
💥 اما دوست عزیزم میدانی چه زمانی عصبانیت نتانیاهو و بن سلمان و قاتلان حاج قاسم بیشتر و تکمیل میشود؟
💥 ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ؛ آنگاه که با مشارکت حداکثری ، موشک انگشت سبابه همه ایرانیان مزین به جوهر آبی شود و بغض صاحبان دیمونا آتش گیرد!
💐 «وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»
💐 «وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةًَ»
☘ گله مندیم ولی حماسه ای در راه است!
#همه_می_آییم
🖌 #محمد_صادق_سلطانزاده_بشرویه
@Revayate_ravi
《ای باز گردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتسوم
💔 به #سیداحسان گفتم: کجا بریم؟؟؟
بدون مقدمه گفت: گلزار شهدا🌹 کجاست؟؟؟
میخوام اولین لحظات باهم بودنمون رو کنار شهدا باشیم.😇
💔 گفت: شهیدی هست که باهاش مانوس شدهباشی؟،،
گفتم: آره!!! #شهیدمحمدرضافروتن
۹ سال مفقودالاثر بود😔 و بعدا پیکرش پیدا شده.
حالا که فکرش رو میکنم ، میبینم رابطهی من و اون و #احسان تو مفقود شدن هست.
💔 از سر قبر شهید که میخواستیم برگردیم ، دستم رو گرفتوگفت:
یه قولی بهم بده!!!!عاشورا وقتی #امامحسین(ع) گفت: بیعت رو از شما برداشتم و میتونن برن ، یه عدهای رفتن.
اونها تو تاسوعا موندن و به عاشورا نرسیدن.🤔
💔 #احسان گفت: #فاطمه من نمیخوام تو تاسوعا بمونم
میخوام به #عاشورا برسم. باید بهم کمک کنی!!!
گفتم: چطوری؟؟؟
گفت: دعام کن!!!🙏
اگه یه وقتی من سست شدم تو پشتم باش و من رو به جلو هُل بده!!!
💔 بعد از عقد #احسان باید برمیگشت و من هم میرفتم ، مدرسه✍
@Revayate_ravi
💔 اما تو مدرسه تازه جلسات تفتیش شروع شد؟؟؟ معلمها میگفتن:میرکریمپور!!!!واقعا از تو انتظار نداشتیم!!
آخه دختر!!!!! با معدل۱۹/۱۸ شوهر میکنه؟؟؟تو رو چه به این اُملبازیها
آخه حیف تو نیست با این معدل میخوای بری کهنهی بچهبشوری👶؟؟؟
اون موقع هنوز بچهها رو کهنه میگرفتن و از این پوشکها خبری نبود.
💔 برام عجیب بود معلمهایی که باید درسوزندگی و آموزگار زنان و مادران فردای کشور باشن.چرا چنین نگاهی به مقولهی ازدواج داشتن؟؟؟؟!!!!!
💔 عید ۸۱ #احسان اومد لنگرود
ولی یه اردوی آموزشی داشت باید برمیگشت.
بعد از چند روز مادر #احسان تماس میگیره که #احسان تو بیمارستانه!!!
دیگه نفهمیدم........
@Revayate_ravi