《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتششم
💔 #احسان عاشق انار😍 بود و همیشه من انار رو براش دونه میکردم.
میخوردومیگفت: انار باید دونهشدهی دست همسر😇 باشه ، خودت دونه کنی که لاطائلاتِ.
💔سال ۸۹ #سیدهزینب هم به دنیا اومد.👶
💔 اگه از ماموریت میومد یا میخواست ماموریت بره ، برای اینکه خوب بخوابه ، بچهها رو به حیاط میبردم تا #احسان استراحت کنه
اما با تمام خستگی به حیاط میومد و بچهها رو از من میگرفتومیگفت: تو برو استراحت کن!!!
💔 سال ۹۳ #سیدهرقیه👶هم به دنیا اومد.
سفر کربلای ما همیشه عقب میاُفتاد
شاید خدا میخواست این آخرین شاهدونهی زندگیمون به دنیا بیاد و بعد ۵ نفری به کربلا بریم
شاید این تنها سفر #سیدهرقیهبا پدرش باشه.😔
💔 جنگ با تکفیریها بالا میگیره
#احسان مثل مرغپرکنده خودش رو به در و دیوار میزنه تا به سوریه اعزام بشه
بالاخره هم مجوزش اعزامش رو میگیره✌️
💔ولی دیگه با #احسان چند روز پیش فرق داشت.
وصیتنامهاش رو مینویسه!!!
با برادرش ایمان و دوست صمیمیش #میثمنجفی که همسرش ، دخترش #حلما رو هفتماهه باردار بوده ، با هم اعزام میشن.
@Revayate_ravi
💔 ۱۶مهرماه ۹۴ اعزام میشن
وقتی از زیر قرآن رَدش میکردم ، آروم اشکش سرازیر میشه😭
نه طاقت موندن داشت و نه چشمتوچشم شدن با بچهها
موقع رفتن آروم بهم گفت: 《مراقب خودت و بچهها باش》
💔 با همسر #میثمنجفی بیشتر احساس صمیمیت میکردم
من به میثم برادر و بچهها دایی میگفتن.
💔 تماسی که از سوریه گرفته بود گفت: سر یک ماه برمیگردم
خونهوبچهها رو آماده کردم ولی خبری نشد.
💔خیلی نگران بودم به همه رو انداختم شاید بتونم شمارهای ازش بگیرم.
تا اینکه خودش تماس گرفتوگفت: اوضاع جنوب حلب رو به راه نیست
شاید تا ۶ ماه دیگه نتونم بیام....
@Revayate_ravi
درایام البیض(شب۱۳،۱۴،۱۵) ماه میهمانے خُدا...💚🌿
دعاے مجیریادمان باشد✨
#التماس_دعا...
@Revayate_ravi
[۱۴۷]
حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند. (امام خامنهای ؛ اردیبهشت ۱۳۸۴)
@Revayate_ravi
خبرررر📣📣📣📣
💢فروش کتاب #مشتاقالحسین ، امشب در جاده سلامت(بین ایستگاه گرگان تا جاده عباسآباد)
💢 به مناسبت میلاد امام حسنمجتبی (ع) ایستگاد شادی در جاده سلامت ، همراه با مراسم مولودخوانی و فروش کتاب برگزار میشود
قیمت۳۵ هزار و با تخفیف ۳۰ هزار تومان میباشد.
💢منتظرتون هستیم✌️امشب ساعت: ۱۰
@Revayate_ravi
《ایبازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتهفتم
💔 اما چند روز بعد از آخرین تماس #احسان ، ایام اربعینِ۹۴ ، که یه خمپاره ۶۰ 💥 پشتسر #احسان و #میثم فرود میاد
#احسان نشسته بود و کتفهاش ترکش خوردن🤕 ولی #میثم از پشتسر و کتف و کمر پر از ترکش میشه و به کُما میره.
💔 #میثم به دلیل شدت جراحت نمیتونن اون رو به ایران برگردونن
و
قبل از اینکه دخترش حلما رو ببینه تو سوریه به شهادت میرسه.😔
💔 همه نگران همسر #میثم هستن که اگه این خبر رو بشنوه ، حالش بد بشه و برای تنها یادگار #میثم اتفاقی بیفته!!!!
💔 #احسان برای مراسم سوم #میثم برگشت ایران
کاملا شرمندگی😓 رو میتونستی تو عمق وجود #احسان ببینی.
💔 #احسان میگفت: اگه یه روزی حلما از من بپرسه ، چرا بابای من رفته و تو موندی؟؟؟؟ چی جوابش رو بدم.😥
دیگه اون #احسان سابق نبود
اصلا غذا نمیخورد
رنگش زرد شدهبود
حواسش پیش ما نبود
بدنش خیلی ضعیف شده
😡 #لعنتبهجنگ👊
💔 #احسان مجروحیتش رو به کسی نگفت.میگفت: اگه بخوام اون رو جراحی کنم دیگه بهم اجازه نمیدن به سوریه برگردم.
💔 #احسان عادت داشت توی خواب غلت بزنه ، اما همین که روی شونهی راستش میچرخید ، نالهاش😬 به آسمون میرفت و دوباره به حالت اولش برمیگشت.
@Revayate_ravi
💔 دیماه۹۴ بود که فرماندهاش با رفتنش به سوریه مخالفت کرد و گفت: تو فقط دو هفتههست که برگشتی بذار خستگیت در بره.
💔 بالاخره از سوریه تماس میگیرن و میخوان که اون برگرده
سریع آماده شد که بره 😇
با دخترا که مدرسه بودن خداحافظی نکرد حتی با #رقیه که خواب بود.😴
💔 قرار بود تو سوریه یه عملیات بشه
#احسان و چندتا از همرزماش تو تلهی نیروهای داعش میاُفتن
#احسان و بقیهی نیروها به #شهادت میرسن و به دلیل محاصره نمیتونن اجساد رو به عقب برگردونن.....☹️
@Revayate_ravi