خبرررر📣📣📣📣
💢فروش کتاب #مشتاقالحسین ، امشب در جاده سلامت(بین ایستگاه گرگان تا جاده عباسآباد)
💢 به مناسبت میلاد امام حسنمجتبی (ع) ایستگاد شادی در جاده سلامت ، همراه با مراسم مولودخوانی و فروش کتاب برگزار میشود
قیمت۳۵ هزار و با تخفیف ۳۰ هزار تومان میباشد.
💢منتظرتون هستیم✌️امشب ساعت: ۱۰
@Revayate_ravi
《ایبازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتهفتم
💔 اما چند روز بعد از آخرین تماس #احسان ، ایام اربعینِ۹۴ ، که یه خمپاره ۶۰ 💥 پشتسر #احسان و #میثم فرود میاد
#احسان نشسته بود و کتفهاش ترکش خوردن🤕 ولی #میثم از پشتسر و کتف و کمر پر از ترکش میشه و به کُما میره.
💔 #میثم به دلیل شدت جراحت نمیتونن اون رو به ایران برگردونن
و
قبل از اینکه دخترش حلما رو ببینه تو سوریه به شهادت میرسه.😔
💔 همه نگران همسر #میثم هستن که اگه این خبر رو بشنوه ، حالش بد بشه و برای تنها یادگار #میثم اتفاقی بیفته!!!!
💔 #احسان برای مراسم سوم #میثم برگشت ایران
کاملا شرمندگی😓 رو میتونستی تو عمق وجود #احسان ببینی.
💔 #احسان میگفت: اگه یه روزی حلما از من بپرسه ، چرا بابای من رفته و تو موندی؟؟؟؟ چی جوابش رو بدم.😥
دیگه اون #احسان سابق نبود
اصلا غذا نمیخورد
رنگش زرد شدهبود
حواسش پیش ما نبود
بدنش خیلی ضعیف شده
😡 #لعنتبهجنگ👊
💔 #احسان مجروحیتش رو به کسی نگفت.میگفت: اگه بخوام اون رو جراحی کنم دیگه بهم اجازه نمیدن به سوریه برگردم.
💔 #احسان عادت داشت توی خواب غلت بزنه ، اما همین که روی شونهی راستش میچرخید ، نالهاش😬 به آسمون میرفت و دوباره به حالت اولش برمیگشت.
@Revayate_ravi
💔 دیماه۹۴ بود که فرماندهاش با رفتنش به سوریه مخالفت کرد و گفت: تو فقط دو هفتههست که برگشتی بذار خستگیت در بره.
💔 بالاخره از سوریه تماس میگیرن و میخوان که اون برگرده
سریع آماده شد که بره 😇
با دخترا که مدرسه بودن خداحافظی نکرد حتی با #رقیه که خواب بود.😴
💔 قرار بود تو سوریه یه عملیات بشه
#احسان و چندتا از همرزماش تو تلهی نیروهای داعش میاُفتن
#احسان و بقیهی نیروها به #شهادت میرسن و به دلیل محاصره نمیتونن اجساد رو به عقب برگردونن.....☹️
@Revayate_ravi
▫️ #دعای_افتتاح
⚜ وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ...
خدایا برسان ما را به آنچه که در رسیدن به آن کوتاهی کردیم.
@Revayate_ravi
یک روایتی از خود امام حسن(علیهالسلام)
هست که از حضرت سوال کردند:
کرم چیست؟
ایشان فرمودند:
الابتداء بالعطیه قبل المساله
یعنی اگر دادی، بدون اینکه از تو درخواست بکند
آن زمان کریم هستی.
#حاجآقامجتبیتهرانی
@Revayate_ravi
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
@Revayate_ravi
《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتهشتم
💔 به خونهی مادرشوهرم که میرم تازه متوجهی شهادت #احسان میشم.
صدای شیون تو خونه بالا میگیره
با ناتوانی زیر لب میگم:
#مبارکشباشه!
💔 روزهای آخر بهمن ۹۴ چنان بهمنی بر سر زندگی ما آوار شد که هنوز نتونستیم روی پای خودمون بایستیم.
💔 عید ۹۵ برای اینکه توی روحیهیمان تغییری ایجاد کنیم ، دست بچهها رو گرفتم و به لنگرود رفتم
ولی
لنگرود هم دیگه من رو آرومم نمیکنه
💔 از طرف سپاه تو منزلمون بدای #احسان مراسم گرفتن.
#رقیه بیتابی میکنه و به هیچ طریقی آروم نمیشه ، زیر لر براش میخونم
#ازچهبیتابشدیدخترکشیرینم
#آنقدرگریهنکنعرشبهممیریزد.
💔 بعد از #رقیه نوبت #زینبه
از من میپرسه!!!!چرا همه گریه میکنن؟؟؟
بدون مقدمه ازش میپرسم!!!
دوست داری تو کلاس اول شاگرد اول بشی؟؟؟
بدون معطلی میگه: آره!!!!!
💔گفتم: خُب! #بابااحسان از سوریه زنگ زده و گفته: میخوام اونقدر تو سوریه بمونم ، تا شاگرد اول بشم ، مثل دخترم زینب!
💔حالا بگو ببینم دوستداری #بابااحسان شاگرد اول بشه یا بیاد خونه پیش #زینب
زینبگفت: میخوام شاگرد اول بشه
اما
اما چرا عمو گریه میکنه؟؟؟
💔گفتم: عمو چون نتونسته تو سوریه بمونه و شاگرد اول بشه ناراحته!!!!
اما سوالات #زینب تمومی نداشت.
پس چرا مامانی(مادر#احسان) داره گریه میکنه؟؟؟
💔گفتم: چون مامانی دلش برای #بابااحسان تنگ شده ، به خاطر اون داره گریه میکنه.
@Revayate_ravi
💔این روزها هر وقت از مدرسه میاد میپرسه: مامان!!!بابا کی میاد خونه؟؟؟؟
و من
فقط بهش میگم: وقتی امام زمان(عج) بیاد بابای تو هم میاد.
💔 دهم اردیبهشت ۹۵ رفتم مدرسهی #زینب
معلمش چیزی گفت ، که ذهنم رو مشغول کرد؟؟؟؟؟
گفت: #زینب.......
@Revayate_ravi