🌷شهید سید جعفر موسوی،
معلمی خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد.رجویها صورتش را لگد مال کرده و زنده زنده پوست کندند و سپس سوزاندند.
🌷ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک(ایران)، رنج دوران بردهایم و خون دلها خوردهایم.
#ایستاده_در_مرصاد
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ_را_تماشا_کنید 👆
#منتظر_حضورتان_هستیم.
🇮🇷افتتاح نمایشگاه بزرگ بصیرت فاطمی
💠 بمناسبت شانزدهمین یادواره۱۷۴شهید
حوزه مقاومت بسیج الغدیر رستمکلا
🔹با حضور یادگار آیت الله علامه ایازی
و خانواده محترم شهدا و ایثارگران
و باحضور مسئولین شهری
سرپرست شهرداری و اعضای شورای شهر
جناب سرگرد دهبندی،
فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده حوزه الغدیر
افتتاح گردید.
🟩 ستاد یادواره شهدا
پایگاه بسیج علی ابن ابیطالب و اُم ابیها
مسجد جامع شهر رســتمکلا
✍ارسالی: یکی از اعضاے کانال انجمن راویان
#خاطراتساحل....
قسمت: دوازدهم......
و اما جریان مسابقه #سیب_خورری 🍎
🔻یکی از نکاتی مهمی که در #خاطرات_ساحل بهش اشاره کردم بحث ذائقه شناسی بوده
اینکه ما باید متوجه میشدیم مردم کنار ساحل برا چه هدفی اومدن؟
اومدن سخنرانی گوش بدن؟
کلاس سبک زندگی برن یا هر چیز دیگه؟
و پاسخ هم دادیم که مردم برا تفریح و #شادی اومدن
و ما هم اگر بناست برنامه تبلیغی داشته باشیم ،باید متناسب با همین نیاز مهم باشه
یعنی : تفریح و #نشاط_اجتماعی
که بخشی از این تفریح و نشاط را اختصاص داده بودیم به مسابقه و جنگ شادی
حالا چه مسابقه ای؟
اینم خودش مهمه
هر مسابقه ای رو که نمیشه کنار ساحل اجرا کرد
🔻مسابقات باید هیجانی باشه
جذاب باشه
چون کنار ساحل تنها چیز جذاب #دریاست
پس اگه بناست ما برنامه ای داشته باشیم باید جذاب و هیجانی باشه
ولذا مسابقه سیب خوری و هندونه خوری و دیگر مسابقات متناسب با ساحل بوده
این یه نکته
🔸بعد از پخش این کلیپ در فضای مجازی عده ای از دوستان شروع کردن به نقد کردن که عاقا یعنی چی چند تا طلبه تو ساحل بین زنها و مردها #مسابقه_سیب_خوری برگزار می کنند
چندتا یاداشت در کانالها و روزنامه های متعدد و نقد به این کلیپ و اصل حضور #طلبه ها در #ساحل
🔻از گوشه و کنار با من تماس و پیام که عاقا به این نقد ها جواب بده
منم پاسخ میدادم که زمانی به نقدها جواب میدم دوستان منتقد قدم رنجه کنند بیان #ساحل اونجا با هم صحبت می کنیم
🔻اینکه حالا از دور هر عزیزی یه چیزی بگه و ما هم کارمون باشه پاسخ به نقد و شبهات دیگران
دیگه کی وقت کنیم ایده پردازی کنیم و به کارهامون بپردازیم
ولذا هر کسی نقد و شبهه داره ساحل در خدمتیم
🔻چون معتقدم تا نیان فضا رو نبینند قطعا نمیتونن نظر بدن که اینجا چه خبره و چه میکنند و چه باید کرد
الغرض اینکه به اون دوست خبرنگار گفتم به جای اینکه از اصل و اساس مسابقه سیب خوری از من بپرسی
از اهداف بلند ما برا سواحل دنیا بپرس که داریم روش فکر میکنیم
از مدل #اسلامی سواحل ایران بپرس که داریم روش فکر میکنیم
🔸از مدل تبلیغی جدید بپرس که چه ظرفیت بزرگی داره ساحل برا کارهای فرهنگی و تبلیغی...
و این بود که ما جواب ندادیم و حرفهای خودمون و زدیم 😊
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌷هفت روز دیگه🌷
قسمت6⃣#بهروایتحسینمولویهمرزمشهید🍂🍃
از ما می پرسیدند چرا خطی با اهمیت "عمار" را سپرده اید به محمدتقی؟
آقای صالحی می گفت: اگر فقط دونفر همراه محمدتقی باشند، خیال ما از بابت یک خط راحت است.
🍃🍃🍃
محمد تقی رفته بود پی سرکشی سنگرها.
یکی از برادران افغانی شروع کرد به گله کردن که چرا فرمانده مان نمی آید خبری از ما بگیرد؛ مگر می ترسد؟
گفتم: پسر جان این که هرشب به شما سر می زند فرمانده گردان شماست.
بنده خدا ماتش برده بود می گفت، اینکه قیافش شبیه فرمانده ها نیست.
اصلا محمد تقی در فکر این نبود که خودش را ثابت کند و به دیگران بشناساند.
🍃🍃🍃
#مصیبمعصومیان🍂🍃
یکی از بچه ها از محمد تقی درمورد وضعیت خط و نیروها سوال کرد.
محمد تقی گفت: هیچ مشکلی نیست. همه چیز خوب است. اگر هم مشکلی باشد برای رضای خدا تحمل می کنیم.
این حرف از فرمانده جوان خط عمار برایم جالب بود.
وقتی او صحبت می کرد احساس می کردم، تمام حرف ها را دارد برای خدا می زند.
🍃🍃🍃
#بهروایتسرداررستمیانفرماندهوقتلشکر۲۵کربلا🍂🍃
او را که نگاه می کردیم، تصویری از یک شهیددر قابِ چهره او دیده می شد. هیچ وقت او را زنده ندیدم. او همیشه برایم شهید بود.
این را بارها به دوستانم گفته بودم و باور داشتم
که او روزی به شهادت می رسد که"سالخورده یعنی شهید"
فامیلی اش برازنده، او بود.در سختترین ماموریت ها اولین نفر بود.خطر برایش معنانداشت.هر جا که عطر شهادت می وزید اوجلو دار بود.
لبخند زیبایی بر لب هایش مدام جریان داشت.به شوخی می گفتیم《کار او ساخته ست.باید زمان بگذرد.کِی هست را نمی دانیم.》
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#درگیری_خانوم_امریکایی_با_حاج_آقا_امامی_نژاد
تو را #خدا دست از سر این #مردم بردارید!!😡
خانمی که میگفت من پیش شما #احساس_امنیت نمیکنم!!😳😳
قضیه از آنجایی شروع شد که بنده به همراه چند تن از #روحانیون کنار ساحل مشغول #گفتگو_با_مردم بودیم که ناگهان چشمم به #خانم_میانسالی افتاد که #شال را بر شانه هایش انداخته بود و #موهایش_را_نپوشانده بود.
جلو رفتم و با #احترام و #لبخند با او #احوالپرسی کردم و او با سردی و به سختی جواب سلام و احوالپرسی ام را داد:
– خوبید شما؟
– خوبم مرسی
– میتونم بپرسم از کجا تشریف آوردید؟
– از #آمریکا
– خیلی خوش آمدید.
در همین لحظه #سوالاتی که سالها در ذهنش می گذشت را پرسید و به سرعت و پشت سرهم گفت:
حاج آقا شما اینجا چی کار می کنید؟😱
نمیخواهید بگذارید #مردم راحت باشند؟😡
من دلم برای مردم ایران میسوزه که نمی توانند هیچ جا بدون شما #نفس_راحت بکشند😭
باورکنید که من هم وقتی شما را میبینم احساس امنیت ندارم !!
من همچنان #خندان😂 و با آرامش گفتم: بنده و دوستانمون آمدیم به مسافرین #ساحل خوش آمد بگوییم و تا جایی که توانش را داشتیم اگر مشکلی داشتند و یا نیاز به مشاوره ای خدمتی کنیم و…
اما سوال دوم شما✍
باور کنید ما اینجاییم تا به مردم بگوییم آفرین به شما که دست خانواده تان را گرفتید و آمده اید #تفریح.
و سوال سوم شما✍
فرمودید که دلتان برای مردم #ایران می سوزد و فرمودید کنار ما احساس امنیت نمی کنید درسته؟
او جواب داد: بله😉 اصلا #احساس_امنیت نمیکنم و از این #لباس و #تفکرات شما متنفرم
– اگر امکان داره علتش را بگید؟
– چون خودتون به #قرآنی که #مبلّغش هستید عمل نمیکنید!
– ماعمل نمیکنیم؟😍 به کجای قرآن عمل نکردیم؟😉
– مگر در قرآن ما نیست #لا_اکراه_فی_الدین؟ پس چرا آنقدر سخت میگیرید به این مردم؟
– کجا سخت گرفتیم مگر چه گفتیم؟
– پس برای چی آمدید به سمت من و دو تا پسرای من؟ مگر غیر ازاین هست که الان میخوای بگی شال خودتون را بزارید روی سرتان؟
– برای همین آمدم اما نه با اون تفکر شما!! خیلی خوب شد که این آیه را مطرح کردید اما یه قول میخوام اگر قانع شدید باید اول خودتون حجابتون را درست کنید و بعد برای چند تا از دوستان وبستگانتان این آیه را توضیح دهید قبول میکنید؟
آقایی که کنار ایشان بود گفت حاج آقا قبول ولی اگر قانع نکردی دیگه به ما گیر نده !!😉
گفتم باشه.
عرض کردم اما توضیح این آیه ( لا اکراه فی الدین)
این آیه میفرماید ( لا اکراه فی انتخاب الدین، لا اکراه فی اصل الدین)
یعنی اینکه اگر شما میخواهید دینی را انتخاب کنید ما به شما زور نمیگوییم ولی اگر دینی را انتخاب کردید باید به #قوانین_آن_دین_پایبند باشید
اینجا بود که برای تبیین این آیه از مثالی استفاده کردم :
اگر شما دنبال #شغلی باشید هیچ اداره و ارگانی نمی تواند به زور شما را #استخدام کند بلکه اختیار انتخاب هر شغلی با شما هست مثلا شما با انتخاب خودتان می توانید #کارمند_بانک شوید
اما بحث اینجاست که حالا شما با انتخاب خودتان کارمند بانک شدید آیا میتوانید بگویید که میخواهم با تیپ اسپرت سرکار بیایم؟💪 یا میخواهم از ساعت ده صبح بیایم تا ده شب؟
خیر نمی توانید!!
چون #بانک #قوانین_خاص خودش را دارد یعنی حتی رنگ کت و شلواری که باید بپوشی را برایت مشخص می کند چه برسد به ساعت کاری!!
حالا اگر کسی نخواست به این قوانین پایبند باشد مشکل از بانک هست یا آن شخصی
به یقین از آن شخص هست چون کسی به زور او را کارمند بانک نکرد.
واین قضیه در #انتخاب_دین هم صادق هست
یعنی میتوانستید بروید #مسیحی شوید ، #کلیمی شوید ، #زرتشتی شوید.
البته این را هم بگویم که در همان ادیان هم قوانینی وجود دارد که باید به آن ها پایبند باشید.😉
گفت اگر بخوام دینم را تغییر بدم #جریمه نداره از نظر #دین_اسلام ؟😉
گفتم،پسرتون اگه بخواد از #دانشگاه_انصراف بده جریم نداره ؟☺️
اینجا بود که آن خانم آرام گفت: حاج آقا حالا کی به من پنجاه ساله نگاه میکنه😌
گفتم: بله شاید کسی دیگه به شما نگاه نکنه ولی خیلی از دخترهای جوان وقتی شما را درساحل به این شکل می بینند الگو میگیرند و مثل شما رفتار میکنند آن وقت هست که دو پسر جوان شما و امثال آنها دچار مشکل می شوند.😌
در جواب گفت: خب جلوی چشمانشان را بگیرند😇
گفتم: مادر من اگر بنده عطر بزنم میتوانم به شما بگویم خواهشا بو نکنید!!😏
یعنی اصلا امکان دارد که بوی عطر به مشام شما نرسد؟
حتما بوی عطر به مشام شما میرسد پس بهتره یه مقدار از خودگذشتگی داشته باشیم
وقتی حرفهایم را شنید و احساس کرد که دیگر پاسخی برایشان ندارد گفت: عجب #زبونی_داری_ها😋
و در نهایت با لبی خندان حجابش را درست کرد و گفت:
تا الان فکرش را نمیکردم که بتوانم با یک #روحانی به این راحتی درد دلم را بگویم و او هم گوش دهد.
#این_بود_خلاصه_ای_از_صحبت_های_من_با_یک_خانم_ایرانی_که ۲۵ سال مقیم آمریکابود.
به قلم: حجت الاسلام حامد امامی نژاد