eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بازگرداننده‌ی از دست رفته‌ها 💔 رابطه‌ی صمیمانه‌ی رضا با باعث شده بود تا روحیه‌ی همه‌ی آنها تغییر کند.🙂 💔 این پسر کوهی از انرژی هست ، هروقت دلمون می‌گیره ما رو به گلزار شهدا یا دیدار با خونواده‌ی شهدا میبره. 💔 سختی‌ها زیاد هستن ولی خدا💚 حواسش به ما هست مثلا اگه بچه‌ها چیزی دلشون بخواد ، رضا هر طور شده براشون تهیه می‌کنه. 💔 ۲۴ بهمن ۹۶ تماس می‌گیرن که پیکر تو تفحص پیدا شده و داره بر‌می‌گرده!!!😔 💔 رضا حالم رو که می‌بینه متوجه میشه خبری شده ، فقط می‌تونم بهش بگم: 《بالاخره اومد》 رضا گفت: با من! با هم رفتن سر قبر 💔 رضا بهش گفت: اگه خدا 💚بخواد فقط یه آرزوتو برآورده کنه ، اون آرزو چیه؟؟؟ گفت: می‌خوام برگرده...... رضا گفت: پس خودت رو آماده کن که 😔 💔 وقتی شنید ، خودش دستاش رو حلقه زد دور گردنم و گفت: دیدی بابا داره برمی‌گرده گفتم: بابا شهید شده!!!!! گفت: می‌دونم ولی داره برمی‌گرده!!!!!
💔گفتم: می‌دونی شهید یعنی چی؟؟ یعنی از بابات چندتا استخون داره میاد!!! کمی به فکر فرو رفت و بعد هر دو شروع کردیم به گریه 😭کردن. 💔 با بچه‌ها رفتیم معراج‌الشهدا به دیدن ، وقتی برگشتیم خونه ، دلم تاب نداشت گفتم: همین چند روز مهمان ماست.... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﻋﺮﺍقی ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺻﺪﺍﻡ که ﭘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍ نمیتوﺍﻧﯿﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺷﻮﯾﺪ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺟﻮﺍﻥ ۲۷ﺳﺎله ﺍﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺭﺍ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ کاﺭ میﺷﻮﺩ. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
سالگرد شهادت شهید طیبه واعظی 🌱 وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 ساعت یازده شب بود که اومد خونه حتی لای موهاش پر از شن بود! سفره رو انداختم تا شام بخوریم گفتم: تا شما شروع کنی من میرم لیلا رو بخوابونم گفت: نه منتظر می مونم تا بیای با هم شام بخوریم وقتی برگشتم دیدم پوتین به پا خوابش برده خواستم پوتین از پاهاش در بیارم که بیدار شد گفت: داری چیکار میکنی؟ میخوای شرمنده م کنی؟ گفتم: نه، آخه خسته ای! سر سفره نشست و گفت: نه! تازه میخوایم شام بخوریم☺️ ❤️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر : اون پراید برای خودش نبود برای اداره بود. ولله قسم میخورم یک بار هم بچه‌اش را با ماشین اداره نرسوند. او مستاجر بود. هر وقت صحبت از شهادت می‌شد می‌گفت آماده‌ام... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi