انجمن راویان شهرستان بهشهر
#محمدعلی ، آقازادهی شهید چیتسازیان و همسر شهید
♦️ خـواسـتگــاری بـا چـشـمهـای آبے ♦️
♦️بر گرفته از کتاب گـلستــان یــازدهــم ♦️
🔲 خـاطــرات هـمســر ســردار شـهیــد #عـلےچـیــتســازیــان
🔲 قسمت: 8⃣1⃣
💢 منصورهخانم و آقا ناصر با یه دستهگل بزرگ وارد اتاق شدن.با دیدن من خندیدن.اما چشمهاشون سرخ و متورم بود.میدونستم چقدر در نبود علیآقا دیدن نوهشون سخت هست.با دیدن اونها بغض تهگلوم چسبید ، نه بالا میرفت و نه پایین میومد.دلم برای منصورهخانم و آقا ناصر میسوخت.هنوز لباس سیاه تنشون بود.هنوز داغ امیر ، پسرشون تازه بود.هنوز داغ علیآقا جیگرشون رو میسوزوند.دلم براشون هلاک شد.هنوز یک روز نبود پسرم به دنیا اومده بود ، دلم براش تنگ شدهبود.منصورهخانم و آقا ناصر چطور تحمل میکردن؟؟؟
مرخص شدم که برم خونه.وقتی از پلههای خونهی علیآقاشون بالا میرفتم .دلم میخواست علیآقا بیاد و بگه : زهراخانم گُلُم خسته نباشی.گُلُم...گُلُم...گُلُم....چقدر این تیکه کلامش رو دوست داشتم.
💢 توی اتاق داشتم به بچه شیر میدادم.روبروم قاب عکسهای علیآقا و امیر بود.دستی کشیدم رو کلاه سفید بچه و خیره شدم به عکس علیآقا که زیر عکسش یه جمله از خود علیآقا با خط قرمز نوشته بود: 《کسی میتونه از سیم خاردارهای دشمن عبور کنه که تو سیم خاردارهای نفسش گیر نکرده باشه》
فرداش چهلم علیآقا بود .بیاختیار گریهام میگرفت.مادرم گفت: اگه فردا تو مراسم گریه کنی و از خودت ضعف نشون بدی حلالت نمیکنم.ما خودمون این راه رو انتخاب کردیم.یادت رفته خواستگار که میومد میگفتی: من با کسی ازدواج میکنم که اهل جبهه و جنگ باشه.میخوام وظیفهام رو نسبت به انقلاب انجام بدم.مگه نمیخوای دینت رو ادا کنی الان وقتشه.
💢 قرار شد برای بچه اسم انتخاب کنیم.گفتم: علیآقا گفت: اگه دختر بود : #زینب و اگه پسر بود #مصیب (مصیب اسم معاون و بهترین دوست شهیدش بود)
آقا ناصر گفت: این برای وقتی بود که مصیب تازه شهید شدهبود و خودش و امیر زنده بودن.خم شد روی صورت بچه و گفت: اسم پسرهام رو خودم انتخاب کردم (صادق و علی و امیر) امیر در واقع محمدامیر بود و علیآقا هم روز سیزده رجب تولد امام علی(ع) به دنیا اومد.منصورهخانم گفت: اسم علی باید زنده بمونه.من میگم اسمش رو بگذاریم #محمدعلی به یاد محمدامیر و علی.......
رفتم پیشونیم رو روی قاب عکس امیر گذاشتم ، بوی دستهای علیآقا رو میداد ، چون خودش این قاب رو به دیوار زدهبود.گفتم: اسم پسرمون شد #محمدعلی ولی من به یاد تو علی صداش میزنم علیجان!!!
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
♦️ خـواسـتگــاری بـا چـشـمهـاے آبے ♦️
♦️بر گرفته از کتاب گـلستــان یــازدهــم ♦️
🔲 خــاطــرات هـمســر ســردار شـهیــد #عـلےچـیـتســازیــان
🔲 قسمت :9⃣1⃣(قسمت آخر)
💢بعد از چند روز میخواستم همراه مادرم برم خونهشون.منصورهخانم با دیدن وسایل جمع شدهی من زد زیر گریه.منصورهخانم طوری گریه میکرد که سنگ هم به گریه میآفتاد.آقا ناصر گفت: اوقور بخیر زهراخانم !!!کسی چیزی گفته؟؟ از ما خسته شدی؟؟گفتم: نه!!چه چیزی؟؟؟گفت: پس چرا میخوای بری؟؟؟گفتم: آخه زحمت بسه.من مزاحم شماهام!!!!!
آقا ناصر صداش میلرزید و گفت: نه باباجان!!!از ای حرفا نزن.ای حرفها مال غریبههاست.تو دختر خودمانی.محمدعلی بچهی خودمانه.مزاحم یعنیچی؟؟ اینجا خانهی خودته.آقا ناصر برای اینکه روحیهها رو عوض کنه به شوخی گفت: ( اصلا این بچهتِ بردار ببر. مُردیم از بس گریه نکرد و وَر نزد.ناخنام سیاه شد از بس چنگولش گرفتم. بچه هم بچههای سابق، وَر میزدن صداش هفتتا خونه اونورتر میرفت.با حرفهای آقا ناصر و گریههای منصورهخانم موندنی شدم.هر چند برای من هم دل کندن از اون اتاق سخت بود.هر روز دوست داشتم زودتر شب بشه و من و محمدعلی توی اتاق علیآقا بخوابیم.اون اتاق طور عجیبی بود.علیآقا رو تو اون اتاق احساس میکردم.
💢 حال منصورهخانم بدتر شد و مجبور شدن ببرنش تهران.من هم وسایلم رو جمع کردم رفتم خونهی پدرم و قرار شد از اون به بعد روزهای پنجشنبه و جمعه برم خونهی آقا ناصرشون.خونهی مادرم تنهاییم بیشتر شد.بابا مغازه میرفت. مادرم به کارگاه خیاطی ، خواهرهام هم مدرسه میرفتن .من و محمدعلی تنها میشدیم. اون روزها و روزهای بعد سختیها و دشواریها و ناگفتنیهای زیادی داشت که اگه عشق به امام و انقلاب و پایبندی به اصول و اهداف و اعتقاداتم نبود ، شاید هرگز تاب نمیآوردم.
💢 با تشویق و پیگیریهای مادرم سال ۱۳۶۷ تو هنرستان ثبتنام کردم و برای بار سوم در سال دوم رشتهی کودکیاری مشغول تحصیل شدم.دیپلم گرفتم و به اصرار مادرم تو استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم.پذیرفته شدم و تو مدرسهی ابتدایی مشغول خدمت شدم.
منصورهخانم سال ۱۳۷۴ بر اثر حملهی قلبی دعوت حق رو لبیک گفت.آقا ناصر هم سال ۱۳۹۰ در قطعه خانوادهی شهدا در باغ بهشت همدان آرام گرفت.تنها خواهر علیآقا یعنی مریمخانم ، سال ۱۳۸۴ بر اثر عارضهی قلبی در گذشت و همسرشون حمیدآقا سال ۱۳۸۹ در اثر سانحه فوت شدند. از خونوادهی چیتسازیان فقط حاجصادق مونده.
مادرم هم سال ۱۳۹۰ بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری ما رو تنها گذاشت.پدرم هم بازنشست شده و بعد از فوت مادرم به تنهایی تو خونهای که یادگار کودکی ماست زندگی میکنه.
محمدعلی هم ازدواج گرده و یه پسر به اسم آرمان داره......
پایان
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
زیارت ناحیه مقدسه یکی از زیارات
مشهور امام حسین علیه السلام است
که در روز عـاشورا خوانده میشود.
این زیارت که به نقلی از امام زمان
صادر شده معجونی است از سوز،
عشق، معرفت و حماسهـ .
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🕊۱۸مرداد ماه،
روز بزرگداشت مدافعان حرم
و#سالروز_شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی گرامی باد.
🌼~🌼~🌼~🌼
📜فراز از وصیت نامه شهید حججی:
🌟از #ولایت_فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امام زمان است.
🍃از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز #حجاب خود را #تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید…همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
"غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…"
🍃از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را #الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…
💥خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل #آمادهکنید که آن روز خیلی نزدیک است.
💫همیشه برای خدا #بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود…
🍃مقداری حقالناس به گردن دارم که عاجزانه می خواهم برایم ادا کنید…
#یادشهداباصلوات
#سالروز_شهادت
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
🕊۱۸مرداد ماه، روز بزرگداشت مدافعان حرم و#سالروز_شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی گرامی باد. 🌼~🌼~🌼~🌼
🕊شهید حججی عصاره مسجد است. در تصویر اسارت شهید حججی دو چهره را میبینیم: آن چهرهای که میخواهد ذبح کند، آن چهرهای که میخواهد ذبح شود. هر دو ثمره مسجد هستند.
✨خبیثی که پشت سر حججی قرار دارد، نیز ثمره مسجد است، همه دعوای ما در عالم بر سر یک مسجد یعنی مسجد الاقصی و همه وحدت ما نیز بر سر یک مسجد یعنی مسجد الحرام است، که میتواند جهان اسلام را به وحدت برساند.
✍ سخنرانی سردار قاسم سلیمانی در جمع ائمه جماعات استان تهران که به مناسبت روز جهانی مسجد، سال 96
#مرد_ميدان
#حاج_قاسم❤️