🔻(تصمیم سختی که تا آخر روی این تصمیم ماند)
⚫️زمانیکه سرباز بودم قبل از انقلاب، هرگاه غذای گوشت دار در سربازخانه می دادند، از آشپز می پرسیدم، اگر گوشت یخ زده بود، نمی خوردم چونکه از خارج می آمد و ذبح غیر شرعی شده بود.
یکبار ما را به اردو برده بودند، حدود یکماه طول کشید و من چون به آشپز دسترسی نداشتم که بپرسم، در این مدت از خوردن غذای گوشت دار خودداری می کردم و فقط نان خالی و برنج و گاهی هم ماست می خوردم. به قدری ضعیف شده بودم که رمق نداشتم اما هرگز حاضر نشدم از آن غذا بخورم ...
🎙( خاطره ای نقل شده از خود شهید عبدالمهدی مغفوری) ♥️
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻حکم اعدام❗️
⭕️یکی از بدترین دوران زندگی شهید، دوره خدمت و سربازی اوست.
برحسب وظیفه در سال 1356 به خدمت سربازی می رود و با سپری کردن دوره آموزش خود در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان درجه دار در مخابرات در سمت متصدی تلفن شروع به کار می کند.
به دلیل رفتار و روحیه تواضعی که داشت دوستان زیادی اعم از سرباز و درجه دار به خود جلب کرده و تحت تاثیر قرار می گیرند.
شهید مغفوری جزو اولین کسانی است که به ترک خدمت و فرار از پادگان همت می کند و به دستور امام خود لبیک می گوید و پس از ترک خدمت به صفوف فشرده مردم انقلابی می پیوندد ...
💢به دلیل فرار از خدمت سربازی رژیم پهلوی حکم اعدام او را صادر کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام به پادگان برگشت و با اتمام دوره نظام وظیفه، کارت پایان خدمت خود را از نظام جمهوری اسلامی دریافت کرد. بعد از بازگشت به کرمان در سال ۱۳۵۸ فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود را در نهادهای انقلابی کرمان ادامه داد.
از جمله این فعالیتها عضویت در ستاد نماز جمعه کرمان و پیشنهاد تدوین اساسنامه آن بود. ایشان پیش نویسی به این منظور تهیه کرد که مورد تایید و تصویب اعضای ستاد قرار گرفت...
#شهیدعبدالمهدیمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴شهید مغفوری در خردادماه 1359 به سپاه پاسداران پيوست و پس از چندماه خدمت در حفاظت سپاه بدلیل کارایی و استعداد و لیاقت ایشان بعنوان مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران زرند منصوب گردید. بعد از آغاز جنگ ، تلاشش برای حضور در میدانهای نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از او چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود . در موقعيتهاي گوناگون و در پستهاي مديريتي به خوبي درخشيد. در سال 1363 به فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان سیرجان منصوب گردید و در طول دو سال خدمت، تحولات بسیار چشمگیری در سطح شهر سیرجان ایجاد نمود. او مدتی در کردستان بود ...
#شهیدعبدالمهدیمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⭕️در سال 1364 در عملیات والفجر 8 بدلیل بمبارانهای شیمیایی دشمن بعثی از ناحیه کمر و پا بشدت مجروح می شود و در همین زمان مسئولیت واحد بسیج سپاه پاسداران استان کرمان را می پذیرد. حاج عبدالمهدی مغفوری در جبهه جنوب در منطقه دشت عباس با سمت مسئول تبلیغات لشگر 41 ثارا... مشغول فعالیت شد. در عملیات کربلای 4 شهید مغفوری علاوه بر سخنرانی، کارهای ستادی و تجهیز نیروها و پشتیبانی و خدمت رسانی و هدایت آنها تا منطقه عملیاتی فعالیت های بسیار زیادی داشت. مسئولیت ایشان در این عملیات تجهیز و هدایت قایقها تا نزدیک منطقه عملیاتی کربلای 4 بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شدند و سرانجام در حالي كه معاونت ستاد لشگر 41 ثارالله را بر عهده داشت در همین عمليات در اثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای دشمن، ایشان به شهادت رسیدند...💔
#شهیدعبدالمهدیمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅حق دانشجو
سال 57 در سلف سرویس دانشگاه تهران می خواستم با فیش غذای خودم برایش افطاری بگیرم.
گفت من نمی خورم پرسیدم چرا ؟ پولش را می دهم.
گفت نه این حق دانشجویان است.
آمدیم بیرون نان و ماست خرید و افطار کرد...
خاطراتی از #شهیدعبدالمهدیمغفوری♥️
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸همه رو به قبله
مسئول بسیج استان که شد، اولین اقدامش به محض ورود جابجایی میزها و صندلی ها بود، می گفت همه رو به قبله !
خاطراتی از #شهیدعبدالمهديمغفوری 🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
می گفت برادران شما پاسدارید و آیه ای از قرآن روی سینه دارید .
اسراف از شما بعید است چه بسا فقیری در همین کرمان یا در هر جای دیگر این جهان محتاج یک بشقاب برنج باشد .
خاطراتی از #شهیدعبدالمهديمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸داستان شمع 🕯علی(علیه السلام)
توی اتاق نشسته بودیم، داشت حساب و کتاب امور سپاه رو می کرد
گفتم : حاجی خودکارت رو بده چیزی بنویسم،
گفت :چند لحظه صبر کن و از خانه خارج شد.
بعد از چند لحظه با خودکار نو وارد شد و اونو به من داد.
وقتی تعجب من رو دید داستان شمع و علی (علیه السلام ) را برایم گفت.
خاطراتی از #شهیدعبدالمهديمغفوری 🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅ الله اکبر
🌿وقت اذان شده بود.
جلسه مهم استانداری هنوز ادامه داشت،
آقای استاندار در حال صحبت بود که حاج مهدی از پشت میز بلند شد و جانمازش رو همانجا پهن کرد و بدون اینکه خجالت بکشد با قامت رعنا به نماز ایستاد، الله اکبر...
خاطراتی از #شهیدعبدالمهديمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻یک شام تند و تیز
با سپاهیان حضرت رسول (ص) در استادیوم آزادی تهران بودیم،
شام همبرگر بود.
تیزی همبرگرها صدای همه را در آورده بود.
حاجی بدون هیچ عکس العملی غذایش را خورد، پرسیدم حاجی چطوری خوردی؟ خیلی تیز بود،
تبسمی کرد☺️ و گفت :
برای من مهم حلال بودنش است نه تیزی ترشی و شوری...
خاطراتی از #شهیدعبدالمهديمغفوری🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلى الله عليك يا اباعبدالله الحسين عليه السلام
اربعين پاى پياده سفر كرببلا
#مشاية_الأربعين
#كربلاء
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR