eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷گاهی می گفتم خدایا کی میشه پسرم بزرگ بشه تا درس بخونه و دکتر بشه... می گفت دعا نکنید دکتر بشه. 🌷اول دعا کنید بنده خوبی باشه و به خدا نزدیک بشه بعد دعا کنید به درجات خدمت برسه... ✍کتاب کوچه پروانه ها 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻(تصمیم سختی که تا آخر روی این تصمیم ماند) ⚫️زمانیکه سرباز بودم قبل از انقلاب، هرگاه غذای گوشت دار در سربازخانه می دادند، از آشپز می پرسیدم، اگر گوشت یخ زده بود، نمی خوردم چونکه از خارج می آمد و ذبح غیر شرعی شده بود. یکبار ما را به اردو برده بودند، حدود یکماه طول کشید و من چون به آشپز دسترسی نداشتم که بپرسم، در این مدت از خوردن غذای گوشت دار خودداری می کردم و فقط نان خالی و برنج و گاهی هم ماست می خوردم. به قدری ضعیف شده بودم که رمق نداشتم اما هرگز حاضر نشدم از آن غذا بخورم ... 🎙( خاطره ای نقل شده از خود شهید عبدالمهدی مغفوری) ♥️ 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻حکم اعدام❗️ ⭕️یکی از بدترین دوران زندگی شهید، دوره خدمت و سربازی اوست. برحسب وظیفه در سال 1356 به خدمت سربازی می رود و با سپری کردن دوره آموزش خود در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان درجه دار در مخابرات در سمت متصدی تلفن شروع به کار می کند. به دلیل رفتار و روحیه تواضعی که داشت دوستان زیادی اعم از سرباز و درجه دار به خود جلب کرده و تحت تاثیر قرار می گیرند. شهید مغفوری جزو اولین کسانی است که به ترک خدمت و فرار از پادگان همت می کند و به دستور امام خود لبیک می گوید و پس از ترک خدمت به صفوف فشرده مردم انقلابی می پیوندد ... 💢به دلیل فرار از خدمت سربازی رژیم پهلوی حکم اعدام او را صادر کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام به پادگان برگشت و با اتمام دوره نظام وظیفه، کارت پایان خدمت خود را از نظام جمهوری اسلامی دریافت کرد. بعد از بازگشت به کرمان در سال ۱۳۵۸ فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود را در نهادهای انقلابی کرمان ادامه داد. از جمله این فعالیتها عضویت در ستاد نماز جمعه کرمان و پیشنهاد تدوین اساسنامه آن بود. ایشان پیش نویسی به این منظور تهیه کرد که مورد تایید و تصویب اعضای ستاد قرار گرفت... 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴شهید مغفوری در خردادماه 1359 به سپاه پاسداران پيوست و پس از چندماه خدمت در حفاظت سپاه بدلیل کارایی و استعداد و لیاقت ایشان بعنوان مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران زرند منصوب گردید. بعد از آغاز جنگ ، تلاشش برای حضور در میدانهای نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از او چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود . در موقعيت‌هاي گوناگون و در پست‌هاي مديريتي به خوبي درخشيد. در سال 1363 به فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان سیرجان منصوب گردید و در طول دو سال خدمت، تحولات بسیار چشمگیری در سطح شهر سیرجان ایجاد نمود. او مدتی در کردستان بود ... 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
⭕️در سال 1364 در عملیات والفجر 8 بدلیل بمبارانهای شیمیایی دشمن بعثی از ناحیه کمر و پا بشدت مجروح می شود و در همین زمان مسئولیت واحد بسیج سپاه پاسداران استان کرمان را می پذیرد. حاج عبدالمهدی مغفوری در جبهه جنوب در منطقه دشت عباس با سمت مسئول تبلیغات لشگر 41 ثارا... مشغول فعالیت شد. در عملیات کربلای 4 شهید مغفوری علاوه بر سخنرانی، کارهای ستادی و تجهیز نیروها و پشتیبانی و خدمت رسانی و هدایت آنها تا منطقه عملیاتی فعالیت های بسیار زیادی داشت. مسئولیت ایشان در این عملیات تجهیز و هدایت قایقها تا نزدیک منطقه عملیاتی کربلای 4 بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شدند و سرانجام در حالي كه معاونت ستاد لشگر 41 ثارالله را بر عهده داشت در همین عمليات در اثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای دشمن، ایشان به شهادت رسیدند...💔 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حق دانشجو سال 57 در سلف سرویس دانشگاه تهران می خواستم با فیش غذای خودم برایش افطاری بگیرم. گفت من نمی خورم پرسیدم چرا ؟ پولش را می دهم. گفت نه این حق دانشجویان است. آمدیم بیرون نان و ماست خرید و افطار کرد... خاطراتی از ♥️ 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸همه رو به قبله مسئول بسیج استان که شد، اولین اقدامش به محض ورود جابجایی میزها و صندلی ها بود، می گفت همه رو به قبله ! خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
می گفت برادران شما پاسدارید و آیه ای از قرآن روی سینه دارید . اسراف از شما بعید است چه بسا فقیری در همین کرمان یا در هر جای دیگر این جهان محتاج یک بشقاب برنج باشد . خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸داستان شمع 🕯علی(علیه السلام) توی اتاق نشسته بودیم، داشت حساب و کتاب امور سپاه رو می کرد گفتم : حاجی خودکارت رو بده چیزی بنویسم، گفت :چند لحظه صبر کن و از خانه خارج شد. بعد از چند لحظه با خودکار نو وارد شد و اونو به من داد. وقتی تعجب من رو دید داستان شمع و علی (علیه السلام ) را برایم گفت. خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅ الله اکبر 🌿وقت اذان شده بود. جلسه مهم استانداری هنوز ادامه داشت، آقای استاندار در حال صحبت بود که حاج مهدی از پشت میز بلند شد و جانمازش رو همانجا پهن کرد و بدون اینکه خجالت بکشد با قامت رعنا به نماز ایستاد، الله اکبر... خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻یک شام تند و تیز با سپاهیان حضرت رسول (ص) در استادیوم آزادی تهران بودیم، شام همبرگر بود. تیزی همبرگرها صدای همه را در آورده بود. حاجی بدون هیچ عکس العملی غذایش را خورد، پرسیدم حاجی چطوری خوردی؟ خیلی تیز بود، تبسمی کرد☺️ و گفت : برای من مهم حلال بودنش است نه تیزی ترشی و شوری... خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلى الله عليك يا اباعبدالله الحسين عليه السلام اربعين پاى پياده سفر كرببلا ‌ 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 امام خامنه ای: 👈 توصیه میکنم این کتابهایی را که درباره‌ی شهدا نوشته شده، درباره‌ی ایثارگران دوران دفاع مقدّس نوشته شده و شخصیّت‌های اینها را تشریح میکند، بخوانید؛ هم کتابهای شیرین و پرجاذبه‌ای است، هم ذهن شما را با مسائل بسیاری آشنا میکند. ¹³⁹⁵/⁹/²³💌 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ حاج مهدی مغفوری عاشق سپاه و بسیج بود ... بارها دیده بودم در ورودی پایگاه را مثل زیارتگاه می بوسد. می گفت وقتی از این در وارد می شوم به آرامش می رسم ... خاطراتی‌ از🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹تواضع 🌿تواضع شهید زبانزد عام و خاص بود. او یک قاری برجسته قرآن کریم بود. در خطاطی هنرمند بود. با صوت زیبا و دلنشین مداحی اهل بیت(علیه السلام ) را میکرد. اما در این زمینه ها هیچگاه ابراز وجود نمیکرد، مگر اینکه از او خواسته شود. خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅نیت خالص حتی در قدم زدن عبدالمهدی در انجام مستحبات و ترک مکروهات بسیار کوشا بود. حتی هنگام نوشیدن آب روبه قبله می ایستاد. او معتقد بود که انسان می تواند تمام اعمالش، حتی قدم زدن خود را برای خدا انجام دهد و در هر کاری نیتش را خالص کند. خاطراتی از🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
با موتور خودش اومده بود. گفتم : حاجی بخشنامه اومده که فرماندهان می توانند از ماشین سپاه استفاده کنند. تبسمی کرد و خودکارش رو از جیبش بیرون آورد و گفت : من روز قیامت جواب همین رو هم نمی تونم بدهم . . خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
به نام خدا 🍃 🔻برای هر کاری، هر چند کوچک و حتی یک امضاء می گفت بسم الله الرحمن الرحیم و چون که انجام می داد می گفت الحمدالله ... خاطراتی از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸ازدواج 🍃 عبدالمهدی با یک موتور با لباس خاک آلود از ماموریت برگشته بود و با همان لباس آمد خانه ما تا از مادرم، من را خواستگاری کند. مادر و پدرم برای ازدواج من خیلی سخت گیر بودند. شهید در جلسه اول آشنایی که مادرم حضور داشت فقط قرآن می خواند و مادر از تلاوت او بسیار خوشش آمده بود و به من گفت: آقای مغفوری مرد زندگی است . . . وقتی ازدواج کردیم جهیزیه من تقریباً از وسایل قیمتی بودند و شهید مغفوری که متوجه شد از من خواست ظروف، پرده ها و قالی ها را تعویض کنیم. با درآوردن پرده های خانه، موافقت کردم. شهید روی قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی ها من را از یاد محرومان غافل می کند، او یک فرش ساده مانند حصیر تهیه کرده بود و یک گوشه خانه گذاشته بود و زمانی که در خانه بود روی این فرش می نشست... 🎙نقل از همسرشهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻گفتند : خانمت بیمارستان است. موتور را گذاشت کنار خانه و رفت بیمارستان. ازش پرسیدم چرا با موتور نمی روی؟ گفت امروز باک موتورم رو با بنزین سپاه پر کردم. درست نیست با موتور بروم. تاکسی هم گیرش نیامد و پیاده رفته بود بیمارستان . . . خاطراتی‌ از 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(اهمیت وضو داشتن مادر در تربیت فرزند)🌿! 🔴 همیشه به من سفارش می کرد با وضو باشم. مخصوصا وقتی که می خواهم بچه را شیر بدهم. می گفت حتما بچه را با وضو شیر بده و سعی کن رو به قبله باشی و هنگام شیر خوردن بچه سعی کن قرآن بخوانی و یا مصائب حضرت سید الشهدا را به یاد بیاور و به بچه شیر بده. می گفت اگر نیمه شب سخت است وضو بگیری و بچه را شیر بدهی، آب کنارت بگذار و وضو بگیر و بچه را شیر بده. بعضی شب ها که من یادم می رفت آب بیاورم خود او ظرفی را آب می کرد و می گذاشت کنار من تا وضو بگیرم . . . 🎙نقل از همسرشهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹در مجالس سخنرانی نمی خواهم بفهمند که تو همسر من و اینها فرزندان من هستید ! در اکثر مجالسی که سخنرانی می کرد، من و دو فرزندمان هم شرکت می کردیم. به ما می گفت: در مجلس به بچه ها اجازه نده پیش من بیایند. چون نمی خواهم بفهمند که تو همسر من و اینها فرزندان من هستند و خدای ناکرده به خاطر این که همسر مغفوری هستید توقع احترام داشته باشید و یا دیگران احساس کنند باید به شما احترام بگدازند. در مجالس شرکت می کردیم، بدون اینکه کسی متوجه باشد من و فرزندانم همراهی های آقای مغفوری هستیم .. 🎙نقل‌ازهمسرشهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR