eitaa logo
پژوهشگاه حم
273 دنبال‌کننده
821 عکس
911 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۳): بعضی از دوستان خورده می‌گرفتند که شما برای مخالفت با «چشم‌انداز بیست‌ساله» چرا با همصدا شده‌اید؟! با اینکه بارها توضیح داده‌ام، بار دیگر و برای آخرین‌بار عرض می‌کنم؛ بنده به همان عللی که در گزارش تحلیلی خودم از انتخابات ۱۳۸۸ توضیح دادم، منتقد سرسخت مشانژاد منحرف بودم و هستم و هیچ‌گاه هم مایل به هم‌صدایی با آن فریب‌کاران نبودم و نیستم. حتی اخیراً که از قول سردار جباری شنیدم که آقای رائفی‌پور به دیدار مشانژاد رفته، از وی هم بیزار شدم و دیگر حامی رائفی‌پور هم نیستم. (البته از زمانی که رائفی‌پور، توسل مشانژاد به مظاهر شیطان‌پرستی را توجیه کرد، قدری به وی مشکوک شده بودم!) ضدیت مشانژاد (دو کوتوله سیاسی هماهنگ با ) علیه برنامه چشم‌انداز بیست‌ساله (علیرغم اینکه به امضاء و ابلاغ مقام معظم رهبری رسیده بود) و آنرا محصول «مشتی بی‌سواد» جلوه دادن، به علت آن بود که آنرا مانع خود تلقی می‌کرد و کاری به و آن نداشت. و حال آنکه انتقاد بنده به برنامه چشم‌انداز دو علت متفاوت داشت؛ یکی اینکه چرا در تدوین برنامه‌ای بزرگ و بیست‌ساله برای جمهوری اسلامی، از علمای حوزات علمیه استفاده نشده است و همین مسئله موجب شده که در تدوین آن، به محاق افتاده است و نمی‌توان آنرا اسلامی تلقی کرد! و بنده صریحاً از آقای رضایی پرسیدم چگونه می‌شود که شما برای نظام اسلامی، برنامه بلندمدتی تدوین کردید که هیچگونه عنایتی به اسلامی بودن آن نداشته‌اید؟! و چرا فقط رفتید سراغ جامعه دانشگاهی و برای تدوین متن چشم‌انداز با آن‌ها ۶۰٫۰۰۰ نفرساعت، صرف زمان و هزینه کردید بدون اینکه ۶ ساعت به سراغ روحانیت رفته باشید؟! جواب ایشان خیلی عجیب بود و اینکه؛ اولاً) وقتی دو روحانی بزرگ مثل آیة‌الله هاشمی و آیة‌الله خامنه‌ای در جریان این چشم‌انداز بودند، احساس نیازی نبود که بخواهیم برویم سراغ سایر روحانیون! ثانیاً) ما از علمای اعلام هم دعوت به همفکری کردیم اما متأسفانه کسی اجابت نکرد! ثالثاً) ما اسلامیت را در متن چشم‌انداز گنجانیده‌ایم؛ آن‌جا که نوشتیم: «با هویت اسلامی و انقلابی، الهام‌بخش در جهان اسلام»! وقتی بنده گفتم؛ اصلاً قانع‌کننده نیست! زیرا؛ اولاً) نقش آقای هاشمی و حضرت آقا صرفاً امضاء برنامه‌ای بوده که شما آن‌را نتیجه ۶۰٫۰۰۰ نفر ساعت کار کارشناسی جلوه داده‌اید نه کار کارشناسی! ثانیاً) بنده معمولاً با انواع اشخاص حقوقی و حقیقی روحانیت حداقل تهران، کم و بیش ارتباط داشته و دارم و تاکنون یک کلمه از آن‌ها از دعوت‌نامه شما چیزی نشنیدم! و توصیه می‌کنم اگر راست می‌گویید بصورت مستند در رسانه‌ها گزارش بدهید که از روحانیت تقاضای همکاری کردید و اجابت نشدید. (هیچوقت این کار را نکردند!) ثالثاً) اینکه شما دو بار کلمه اسلام را در متن چشم‌انداز درج کرده‌اید کفایت از این نمی‌کند که در کارشناسی تدوین آن از علمای اسلام بهره نگیرید وگرنه این برنامه اینگونه ناقص در نمی‌آمد! (البته انتظار داشتم در جمع مرا ضایع کند و بپرسد که؛ چطور شما متوجه نقصان برنامه شدید ولی حضرات خامنه‌ای و هاشمی متوجه نشدند؟! اما نمی‌دانم چرا نپرسید! ولیکن راهکار معقولی به ذهنش رسید و گفت؛ هنوز دیر نشده، خود شما تعدادی از آقایان علماء را تجمیع کنید و هر متنی که موجب تکمیل برنامه می‌شود بدان اضافه کنید و ما آنرا در قالب خدمت زعمای قوم می‌دهیم تا آنان تصمیم بگیرند که از شما بپذیرند یا نپذیرند و با توجه به شناختی که از آقا سراغ دارم مطمئنم که اگر نظر شما درست باشد می‌پذیرند.) در هر حال انتقاد بنده به و غیراسلامی بودن آن بود و متوقع بودم که باید در تراز «شئونات نهضت+نظام اسلامی» ما باشد و برای تکمیل آن، خیلی حرف‌ها برای گفتن داشتم. و حال آنکه مخالفت مشانژاد با آن از روی هوای نفس و قدرت‌طلبی مطلق بود. بنابراین نباید به بنده انگ همصدایی با مشانژاد زد. مضافاً که بنده در ابتدای دوره دو ساله تبیین برنامه متعرض آن شدم و مشانژاد در آغاز دوره تبدیل آن، علیه آن شورید و مطلقاً از توجه به آن استنکاف ورزید. استکمال بنده با استنکاف مشانژاد از آسمان تا زمین تفاوت دارد. ناگفته نماند؛ موضع بنده در قبال ضدیت مشانژاد با برنامه چشم‌انداز بیست‌ساله؛ دو جنبه داشت: ۱) از اینکه مطلقاً با از جمله حرکت متناسب با برنامه چشم‌انداز، ضدیت می‌ورزید، شدیداً قابل مذمت و حتی توبیخ بود. ۲) از اینکه زیر بار سوءاستفاده آقای رضایی نرفت، هوشمندانه بود البته اگر متوجه آن شده بود (وگرنه که صرفاً در ضدیت با ولایت، از پذیرش آن استنکاف کرده!) در هر حال مایل نبود ذوقی او تحت‌الشعاع بیرق دیگری قرار بگیرد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش ۰۴): 👈بخش قبلی👉 ... که بررسی آنها و میزان «کاربردی» بودن آنها از حوصله این مقال خارج است ولیکن در این امر که جنبه «راهبردی» دارد، لازمست درنگ کوتاهی داشته باشیم. استنباط و ادعای بنده اینست که این مطلب، «نامیزان» است! و نامیزانی آن هم به نامیزانی تدوین‌کنندگان آنها در «دانائی، دلسوزی و دلیری » بر می‌گردد. البته مراد از برنامه‌ریزی، داشتن طرح و برنامه کلان و راهبردی و استراتژیک است وگرنه آنچه که مصطلح و معمول است، فرع بر تعریف «مبانی ارزشی» و تبیین «مواضع راهبردی» نظام است که همه اقدامات ریز و درشت نظام باید تحت‌الشعاع آنها باشد. تدوین ، نخستین نظام جمهوری اسلامی ایران بود که در همان دهه اول ، به نشست ولیکن با قدرت قانون اساسی، کماکان به حیات نه چندان مقتدرانه خود ادامه می‌دهد. برنامه جامع در صدد ترسیم چشم‌اندازی برای بود تا جلوه‌ای باشد برای کاربردی کردن قانون اساسی نظام ولیکن قبل از آنکه دکتر ن. حبیبی بتواند گزارشی از اشتغال دو ساله خود را از آن به ملت ارائه بدهد، این سنگر را به دیگرانی سپرد که مذکور را ۲۰ ساله تعیین و آنرا به ۱۴۰۴ تبدیل کردند. برنامه «افق چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران» که دارای سه گام کلی؛ (۶ سال)، (۲ سال) و (۲۰ سال) بود، با اصرار بنده که در باب آن (۱۳۸۳) وارد همکاری با و «انجمن ایران» شده بودم، باب چهارمی هم گشوده شد بنام ولیکن هرگز تحقق نیافت! دبیر محترم که آن‌زمان در سودای کسب جمهوری هم بود و گمان می‌کرد که می‌تواند از آن نمد کلاهی هم برای خود بدوزد، در جمع منتقدین به برنامه دستپخت وی، از بنده خواست که با تجمیع اشخاصی از ، آن برنامه را مورد بازنویسی قرار دهیم و در قالب «ترمیم برنامه»، آنرا به ارائه دهیم. بنده هم بعلت عدم تحقق وعده‌های ایشان (در خصوص تأمین مکان و بودجه) و نیز عدم همکاری روحانیونی که به سراغ آنها رفتم، ناچاراً به تنهائی وارد این حوزه شدم و وقتی ابعاد معرفتی، راهبردی و حتی کاربردی آنرا استخراج و تبویب کردم، یافته‌های خود (بویژه مباحث معطوف به «الگوی اسلامی نظام آموزش ملی» و که مد نظر را هم در بر داشت) را بسی ارزشمند یافتم اما احساس کردم که باید فیل را به فنجان پیوند بزنم! فلذا بنظرم رسید که برنامه افق چشم‌انداز ۲۰ ساله قابل ترمیم نیست. عمق فاجعه تا آنجا بود که وقت هم در سخنرانی علنی (۱۳۸۷؟) خود در ، (علیرغم آنکه توسط مقام معظم رهبری و شده بود)، صریحاً آنرا محصول «یک مشت بیسواد» معرفی کرد! البته بنده معتقد بودم که آنرا «یک مشت نیمسواد» تألیف کرده‌اند زیرا در تدوین آن (و ۶۰٫۰۰۰ «نفر-ساعت» کار که ادعا می‌شد) متأسفانه هیچ شخص نقشی نداشت! و صرفا کاری از جانب با راهبری سرلشگر بود و حتی ریاست وقت مجمع (آیة‌الله ) چندان نقشی در فرایندهای [تدوینی] آن نداشت و حال آنکه مقام معظم رهبری صریحاً فرموده بودند که: «مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی باشد». حوزویانی امثال در دهه اول انقلاب در امر اساسی، نقش‌آفرینی مؤثری ایفا نمودند ولیکن در دهه دوم انقلاب، از نقش آنان در تحقیق و تدوین «افق ۱۴۰۰» آماری ندارم اما در تألیف افق ۲۰ ساله، در محاق افتادند! که بیشتر تحمیلی از جانب کسانی بود که دنبال «حذف روحانیت از صحنه» بودند، تا اینکه داوطلبانه باشد. لذا هم در جایگاه «مستشاری عالی مقام معظم رهبری» در این امر خطیر، عملاً شکست خورد و با تیر خلاصی که خود بر آن زدند، آن برنامه هم به طاق نسیان کوبیده شد که اگر جای تأسف نداشته باشد، محل تأمل و تدبر و حتی عبرت است. زیرا: ۱) عاری از دخالت و (جناح اول انقلاب و نظام اسلامی) تدوین گشته بود. ۲) عاری از اتخاذ روش اسلامی (استنباط از طریق مرسوم در حوزات علمیه) بود. ۳) تألیفی و بلکه تقلیدی نه چندان خلاقانه و بومشناسانه از چشم‌اندازهای سایر کشورها بود. ۴) بلافاصله پس از بدون مجالی برای وارد و شد. ۵) با نواقص مهمی، فاقد کمال مطلوبی که در شأن باشد، بود. ۶) عملا در حال تبدیل شدن به در عرصه احاطه بر بود. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۲۲ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 فاصله ما با قرآن (بخش ۱): انتقاد جناب رمضانی در سه محور قابل نقادی است؛ ۱) مهجوریت ۲) هسته ۳) پوسته ۱) ، مسئله بسیار غم‌انگیزی است و خود خدا صریحاً بدان اشاره فرموده است: «و قال الرسول یا رب إن قومی إتخذوا هذا القرآن مهجورا» (۲۵/۳۰) و پیامبر [درقیامت] می‌گوید: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را متروک گذاشتند! بزرگ و خطرناک ؛ قاضی = الله (جل جلاله) شاکی = رسول الله الاعظم(ص) علت شکایت = ترک قرآن متهمین = قوم پیامبر(ص) قوم پیامبر ممکنست فراتر از باشد. زیرا آن‌حضرت برای (کل بشریت) مبعوث شد و قرآن را به همه انسان‌ها عرضه فرمود. فلذا متهمین دومین دادگاه عظیم محشر، کلیه انسان‌هایی را در بر می‌گیرد که بعد از بعثت پیامبر اعظم(ص)، مکلف شدند الی یوم القیامة! 👌 (بزرگترین دادگاه) قیامت را در 👈این‌جا👉 و 👈این‌جا👉 💠 و 👈این‌جا👉 ببینید. ۲) (مفاهیم عدیده کتاب الله) به دلیل التزام عملی و حوزه‌های علمیه بدان بعنوان اولین رکن از ، جایگاه منیع و رفیعی داشته و دارد و کمتر رشته و کتاب معتبری در حوزات علمیه شیعه می‌توان پیدا کرد که عاری از باشد. ۳) (تلاوت و حتی قرائت نمایشی البته مطلوب، مفید و ارزشمند) در حوزه‌ها بیش از جامعه، منزوی بوده که شاید علت اصلی آن، همان اهتمام علمای اعلام به هسته قرآن بوده است! بنابراین انتقاد آقای رمضانی، بلحاظ اشاراتی که شد، هم وارد است و هم وارد نیست! ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۲/۲۹