eitaa logo
صفاییه
149 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
8 فایل
سلام علیکم. جایی برای انعکاس نظرات اساتید @Safaeiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠سیره عقلاء، متاثر از مبانی و مقاصد عقلاء 🔹نکتة مهم این است که ما وقتی در ظاهر، مسئله‌ای را در منابع روائی نیافتیم، به سراغ سیره عقلا می‌رویم و ناخواسته مبانی و مقاصد وحیانی را فراموش می‌کنیم. چون سیره عقلا را از ادله می‌دانیم در حالی که سیره عقلا مبتنی بر اهداف و مبانی عقلاست و در این صورت ما مبانی و اهداف دین را پشت سر گذاشته‌ایم. 🔸سوالی مطرح است: اگر در جایی سیره‌ها و روندهای عقلایی داریم که برخاسته از مبانی و اهداف آن عقلاست آیا مجازیم که به این سیره‌ها اخذ کنیم یا باید به سراغ مبانی و مقاصدی که پشت آن سیره است برویم؟ عقلا براساس مبانی و مقاصدشان طرح می‌دهند و نظام می‌سازند و ما اگر بخواهیم به سیره عقلا عمل کنیم باید براساس مبانی و مقاصد خودمان در دین، طرح و نظام داشته باشیم. 🔹آنچه در «فقه» در حوزه سیره عقلا بحث می‌شود در جایی است که مبانی و مقاصد عقلا در آن حوزه تأثیری ندارد یعنی براساس عقلانیت آنها، آن سیره شکل گرفته است و عمده اینها در حوزة معاملات است. ولی در عرصه‌هایی مثل نظام اقتصادی، سیره عقلا به شدت متأثر از مبانی و مقاصد است و رجوع به سیره عقلا در این حوزه، پشت کردن به مبانی و مقاصد شارع در حوزه اقتصادی است زیرا در این حوزه مبانی و مقاصد شارع چیزی جدای از مبانی و مقاصد عقلاست. (تقریر دقیق نیست و فعلاً به صوت این جلسه دسترسی نیست) 3/8/99 @Safaeiyeh
آیت الله هادی زاده.mp3
25.64M
🔰 صوت کامل سخنرانی حضرت آیت الله هادی زاده زیده در مراسم عزاداری شام شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام 🔹 با موضوع آداب سفر زیارتی اربعین 📆 پنج ۲ شهریور ✅ به کانال بپیوندید: @masjed_ghoraba_Shahrood @Safaeiyeh
زیارت.pdf
2.86M
📚کتاب «زیارت» ره‌توشه 🖊نویسندگان: مجتبی منصور آبادی @safaeiyeh
فلسفه زیارت.pdf
472.1K
📑«فلسفه زیارت» 🖊متن سخنرانی استاد در جمع کانون میثم تمار @safaeiyeh
کلی پیام اومد که عین صاد کیست؟! ✍️ آدم یه وقتایی دلش از همه چیز میگیره، مگه میشه مجموعه ای به اسم حوزه شخصیتی مثل استاد علی صفایی را داشته باشد ولی برخی طلاب هم او‌ را نشناسند چه رسد مردم عادی، من یقین میدونم اگر کسی با تفکر این مرد بزرگ آشنا شود عاشق خدا میشود، عاشق دین میشود ولی چه کنیم که قدر او را نشناختیم و بهش جفا کردیم و تهمت ها زدیم ولی امروز با اینکه ۲۴ سال از درگذشت او میگذرد، آثار او که آمیخته با آیات و روایات است هزاران نفر مثل من را به سمت دین دعوت میکند ولی آنهایی که او را اذیت کردند امروز هیچ نام و نشانی از آنها نیست و هیچ تاثیری در عالم اسلام ندارند. عین صاد حقیقتا از افراد نادر معاصر است که هم فقیه بود هم عارف هم زبان دنیای معاصر را میدانست هم مبلغ موفق بود، یک روحانی به معنای واقعی کلمه که با صوت او انسان آرامش پیدا میکند و با نوشته های او انسان رشد میکند. من که حوزه آمدم تازه ایشان را شناختم چون صدا و سیمای ما به جای اینکه از آثار این عزیران محتوا تولید کند برای ما آن شرلی با موهای قرمز پخش کرد. چقدر شما به ما جفا کردید که ما ملوان زبل را میشناسیم ولی صفایی را نمیشناسیم! آه از این همه جفایی که در حق ما شد. یاعلی... 💢 شیخ @safaeiyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریشه دشمنی با علی صفایی حائری ‌ 📍مستند « برای پس از مرگم » - جشنواره مستند 🟡 سه‌شنبه 18 مهر ساعت ۲۱ ⚫️ تکرار روز بعد ساعت ۱۰ و ۲۴ 📺 از شبکه مستند سیما @safaeiyeh
💢راه استقلال کشورها در دنیای معاصر 🔻به طور كلى حكومت‏ها مجبورند به خاطر اين كه آلت دست نشوند نيروها و نفرات را خودشان تهيه كنند، حتى از امروز در صدد تهيه‏ نيروهايى بالاتر از و برنامه‏ اى وسيع‏تر از برنامه‏ هاى تسليحاتى امروز باشند تا بتوانند در ميان ملل لااقل جايگاهى داشته باشند و يا بالاتر نقش ‏ها را به عهده بگيرند. و براى اين منظور بايد مغزها و دانشمندانى تهيه كنند حتى با قيمت‏هاى گزاف آنها را خريدارى كنند و شبكه ‏هاى وسيعى طرح بريزند. به جاى اين شبكه‏ هاى محدود زير زمينى و به جاى فعاليت‏هايى از قبيل دزديدن سفيرها و نمايندگان نفت اوپك، به شبكه ‏هاى وسيع‏تر با آن هدف وسيع و فعاليت‏هايى در سطح دانشمند ربايى و مغز ربايى داشته باشند؛ مگر پس از جنگ جهانى دوم دانشمندان آلمانى را جاسوسان آمريكايى و روسى از يكديگر نمى‏ دزديدند و مگر داستان‏هاى اين آدم ربايى ‏ها منتشر نشده است؟ 🔺مگر انيشتين را آمريكايى‏ها پناه ندادند و خريدارى نكردند. من قبول دارم كه اين طرح يك طرح مشكل و وسيع و طاقت طلب و توان‏فرساست، اما آنها كه مى ‏خواهند گرفتار امتيازها نشوند و آنها كه مى ‏خواهند آلت دست نباشند، بايد چنان نيازهاى خود را برآورده كنند و چنين برنامه توان‏فرسايى را از امروز شروع بنمايند وگرنه آلت دست اين يا آلت دست آن شدن فرقى نمى ‏كند و اين طاغوت با آن طاغوت تفاوتى ندارد، گرچه رنگ‏هايش گاهى سرخ و سياه و زرد و آبى و بنفش وووو بشود، ولى واقعاً خر همان خر است پالانش را عوض كرده ‏اند. براى همين يك رنگ اين همه خون ريزى و تلفات را من فقط ابلهانه تلقى مى‏ كنم و برايش هيچ توضيح و توجيهى نمى‏ توانم داشته باشم. آن مقدار از تلاش و كوشش و افراد و سرمايه و ثروتى كه تا به امروز مصرف اين شبكه‏ هاى محدود شده مى‏توانست در طول اين سى سال و يا پنجاه و چند سال به نتيجه ‏هاى بزرگ‏تر و عميق‏ترى دست بيابد. 🔻هنگامى كه ما در برابر مسائل احساس ضعف مى‏ كنيم و خود را ناچيز و بى‏مقدار حساب مى‏كنيم بايد اين همه كفاره هم بپردازيم و عاقبت هم آلت دست باشيم. توقف در سطح جز از دست رفتن ارمغانى ندارد و اين هم امتحانش تا به حال مجانى بوده است. اگر از امروز اين راه وسيع را آغاز نكنيم پنجاه سال بعد پشيمانى بيشترى خواهيم داشت و حرف همان است كه گفته ‏اند راه رفتنى را بايد رفت و ما امروز و فردا و فرداها مادام كه استقلال را بخواهيم جز اين راهى نداريم و سياست صحيحى نداريم. من هر گونه سياست ديگر را و حماقت و و با نيرنگ و حساب مى ‏كنم. 📚نگاهى به تاريخ معاصر ايران، ص 79-80 @safaeiyeh
💠منبع پاسخگویی دین به مسائل اجتماعی چیست؟ 🔹منبع مطالعاتی حوزه، قرآن و روایات است ولی در مواجهه با آن بحث روشی نکرده‌ایم... آیا ائمه با همان روشی که در احکام و مطالعات ورود کرده‌اند با همان روش در مسائلی مانند مدیریت و طرح حرکت وارد شده‌اند یا این حوزه اقتضاء اسلوب دیگری دارد؟ این از شاه‌کلیدهای بحث است و ما از اینجا ضربه خورده‌ایم که فکر کرده‌ایم روش ائمه در این مسائل هم همان است و اگر دیدیم با آن روش، بیانی نداشته‌اند به سراغ سیرة عقلا رفته‌ایم. 🔹الان گیر پاسخگویی دین به مسائل مختلف اجتماعی و... گیر روشی است نه اینکه دین ندارد و اگر کسانی می‌گویند دین، این مسائل را ندارد به خاطر این است که فکر می‌کند ائمه با همان روشی که در احکام عبادات و معاملات ورود کرده‌اند با همان روش باید در مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و... وارد شده باشند. @Safaeiyeh
تربیت وحیانی استاد هادی زاده.docx
36.5K
🔰ضرورت تربیت 🔹استاد هادی‌زاده 📃متن سخنرانی ایراد شده در موسسه حیات طیبه @Safaeiyeh
آنها كه با عبوديت، به رسالت رسيدند و همراه پيام حق به راه افتادند و با خشوع و خضوع، پاداش قرب را به دست آوردند. ديگر امر و دستورشان به هوس‏ ها و محبوب ‏هاشان نيست كه به معروف دستور مى‏ دهند. و به آنچه كه با ارشاد و تبليغ، آگاهى داده بودند ومعرفت و بصيرت بخشيده بودند، فرمان مى ‏دهند. حركتى كه اين مراحل را طى نكرده باشد و جهادى كه از اين منازل نگذشته باشد، بر فرض امر به حق باشد، به معروف نيست و بر فرض كه نهى از باطل باشد، نهى از منكر نيست، خوبى ‏ها و زشتى‏ ها، شناسايى نشده و به احساس نگرديده، هنوز دراحساس و عاطفه و درخواسته ‏ها و آرزوها ريشه دارد. و پيداست آنچه كه در دل ريشه دوانيده بر فرض از دست و چشم دور نگاهش دارى، دور نمى ‏شود كه آرزوى نزديك و آتش خواهش، هميشه دل را مى‏ لرزاند و تو را از درون فتح مى ‏كند و از پاى مى ‏اندازد، بر فرض از بيرون قاطعيتى و دستورى اعمال شود، قاطيعتى توجيه نشده و جا نيافتاده است... به دنبال آن جريان ريشه ‏دار و جهاد همراه ايمان و عبوديت و رسالت است، كه اين دو نكته تحقق مى‏ يابد امر به حق است و نهى از باطل و اين حق، معروف است و شناسايى شده و اين باطل، منكر است و توجيه يافته. و در هر حال اين قاطعيتى است كه جا افتاده و در هنگام حضور مقتضى و زمينه ‏ها، به رفع مانع و قطع مزاحمت ‏ها پرداخته ‏ايم و اين چنين پرداختى، سنگين نيست كه معروف و مطلوب است. آنچه امر و نهى را سنگين و نفرت انگيز مى ‏سازد همين هجوم توجيه نشده و قاطعيت بى‏ مورد است كه به كفر و انحراف مى ‏كشاند و از راه دور مى ‏كند و در باطل پابرجا مى ‏سازد. من خود شاهد كفر و الحادهاى ريشه ‏دار، در خانواده‏ هاى مذهبى بوده‏ ام كه به دنبال فشار بر نماز صبح و كوتاه‏ كردن موى سر و دورى از لباس‏هاى زيبا و كناره‏ گيرى از هوس‏ هاى شعله ‏ور، آنچنان نفرتى را برانگيخته كه گذشت سال‏ها هنوز از جوش و خروش آن نكاهيده است. راستى كه به جاى آوردن چند نماز صبح در زير فشار، به اعراض و نفرت از نماز، براى هميشه و از دين تا پايان زندگى، كشيده و اين تجارت زيان بارى است. شايد تحمل قضاى چند نماز صبح و توجيه و زمينه ‏سازى و سرزنش ‏هاى حساب شده، جايى براى آشتى و دريچه‏ اى براى صلح باقى مى‏ گذاشت، در حالى كه اين قاطعيت‏ هاى مزاحم وآمريت ‏هاى بدون زمينه، كار را براى هميشه خراب كرده و ريشه ‏ها را خشكانيده است. اين حقيقت، با تجربه هم به دست مى ‏آيد، كه قدرت، تواضع مى‏ خواهد و قاطعيت، زمينه و امر و نهى، هنگام مناسب، قدرت همراه خشونت، لجاجت و حسادت را و نفرت و درگيرى را شكل مى ‏دهد. و قاطعيت بدون مقتضى، كهولت و سستى و سركشى و اعراض را پايه مى ‏گذارد و امر و نهى بى‏ هنگام، وازدگى و خستگى و طغيان و عصيان را به دنبال مى‏ آورد. و اين تجربه‏ اى است كه در خانواده‏ هاى مذهبى و قاطعيت‏ هاى خشن، هنوز هم به دست مى‏ آيد... بى ‏جهت نيست كه به دنبال صفت‏هاى «التائِبون، الْعابِدون، الْحامِدُون، السائِحُون، الرَّاكِعون، السَّاجِدُون، الامِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ»، به دنبال اين صفت‏هايى كه بدون واو عطف، پشت سر هم مى ‏آمدند، دو صفت «وَالناهُون عَنِ الْمُنْكِرَ وَ الْحافِظُون لِحُدود اللَّه». همراه واو عطف و پيوسته قرار مى‏ گيرد و در واقع امر به معروف و نهى از منكر را به حفظ حدود خدا پيوند مى ‏زند، تا اين امر و نهى و اين قاطعيت، همراه شناخت و بصيرت و در سايه‏ ى حدود و اندازه‏ ها، تحقق بيابد، چون امر و نهى بدون توجه به حدود و اندازه ‏ها، خود باعث نفرت و اعراض در يك مرحله و عصيان و طغيان در مراحل بعد و كفرو الحاد در مراحل نهايى مى ‏شود. به خصوص كه جوان در برابر اين امر و نهى حساس مى‏ شود و به كشف تناقض‏ها و تظاهرها و دروغ‏ها مى ‏پردازد و دم خروس را بيرون مى ‏كشد و با اين مدارك به الحادى مستدل روى مى‏ آورد و به كفرى‏ ريشه ‏دار گره مى ‏خورد... همراه معرفت و آگاهى، در زمينه توجيه و توضيح، نه امر و نهى، كه قاطعيت و خشونت شمشير هم تحمل مى ‏شود و استحقاق تازيانه از عصيان و نفرت، جلوگير مى ‏شود، همانطور كه براحتى از تيغ جراح استقبال مى ‏كنى و سيلى دوست را به جان مى‏ خرى. 📚کتاب درس هایی از انقلاب (قیام) علی صفایی صفحات ۲۰۹ الی ۲۱۲ @khatereazalisafaee @Safaeiyeh
💢 استغنای به فقه! 🔻یک روایتی را رفقا آورده بودند در زمینه فقه و علم. تعبیر این بود که اگر اصحاب ما تفقه در دین نکنند احتیاج به دیگران پیدا می کنند و نتیجتاً در مسیر ضلالت آنها می افتند. روایت این است لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا هیچ خیری نیست در کسی که تفقه نمی کند از اصحاب ما... إِذَا لَمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِلَيْهِمْ نکته نکته ظریفی است. اگر ما نیازی داشته باشیم و این نیازمان با فقه‌مان به استغناء نرسد، ناچار می‌افتیم در دامن جریان های دیگر. راز اینکه می‌افتیم در دامن جریان های دیگر چیست؟ [رازش این است که] وقتی یک نیازی در انسان هست و در مسیر درستش نرود، و جواب درستش را نگیرد طبیعتاً جواب نادرستش را می گیرد. [لذا] اگر به فقه خودمان استغناء پیدا نکنیم گرفتاریم. 🔻حالا راز رسیدن به این استغناء چیست؟ رازش این است که شما به اضطرار برسید، یعنی ببینید نیاز دارید و جای دیگه جواب نمی دهند. هر جایی غیر این راه برویم ضلال است، و این یک ادعا نیست. 🔻هر جایی غیر از هدایت الهی، به دلیل اینکه پایه اش تجربه است و تجربه محدود است. تجربه نارسا است، به دلیل اینکه تاریخ نشان داده که تجربه دائم بن بست دیده، دائم خطاهایش را یافته و دوباره تکرار کرده، [لذا] آنها همه راه ضلال اند و راهی که می تواند چراغ روشن من باشد فقط راه وحی است. این را باید بفهمیم. 🔻البته همه اینها که می‌گوییم به این معنا نیست که تجربه را کنار بگذاریم، [نه!] ما با استغناء به تجربه مشکل داریم وگرنه تجربه وقتی ذیل چراغ وحی قرار گرفت کارکرد [صحیح ]خودش را خواهد داشت. همین روایت هم دارد که وقتی به فقهش استغناء نداشته باشد فَإِذَا احْتَاجَ إِلَيْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ انسان نتواند نیازهایش را با فقه خودش پر کند، اگر این کار را نکند احتیاج به دیگران پیدا می کند. وقتی احتیاج به دیگران پیدا کردی تو حوزه ی فقهت -فقه نه به معنی فقه احکام، در حوزه فهم حیاتت، فهم زندگیت، فهم دینت- می افتی در طریق ضلالت آنها. این روایت یعنی اینکه شما اگر مسائلت را با اندیشه وحیانی حل نکنی، استغناء به دریافت روایات و آیات نداشته باشی، ناچار باید پای سفره فلاسفه دیگر -شرق و غرب- بنشینی و دیگر می افتی در آن طریقه. و این باز یک نکته ظریفی دارد که آن بحث توجه به طرح فکری و سازمان فکری است. أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ یعنی وقتی از یک جایی شروع می کنی یک گرهی را، یک مسئله ای را، دیگر در آن مسیر می افتی، دیگر باید بری تا تهش؛ باید بری... 🔻وقتی شما نتوانی نیازت را با فقه خودت تامین بکنی دیگران منتظرند که این نیاز را جواب بدهند و آنها از دریچه ی نیاز شما، شما را داخل می کنند در باب ضلال خودشان. همین کاری که فرهنگ غرب دارد با ما می کند، نیازهای موجودمان را محملی می گیرد و بر اساس همین نیازها آنچه که می خواهد را تحمیل می کند. وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فکر می کنی هنوز شیعه ای، فکر می کنی هنوز مسلمانی، ولی نه! دیگر افتاده ای در یک مسیر دیگر. 🔻حالا ببینید این روایت هایی که خیلی راحت ما از [کنار]شان می گذریم، در حالی که راهبردند برای زندگی ما. یک علت پایه ای و اساسی این که راحت از کنار امثال این روایات می‌گذریم این است که ما مسئله های مان را قبل از اینکه بیایم به سفره وحی ارجاع بدهیم با جاهای دیگه حل کرده ایم. من این مثال را زیاد تکرار کرده ام که بچه گرسنه ای، رفته است سر کوچه، یک فلافلی بوده، یکی دوتا فلافل خورده. حالا که آمده سر سفره مادر می نشیند، دیگر رودل کرده، دیگه هیچی نمی‌تواند بخورد. اصلا نیاز ندارد «این چی چیه درست کردی؟» ما اینطوری هستیم، ما گرسنگی مان را می رویم جاهای دیگر. مثلاً همین تعبیر لا خیر مهم است. اگر ما بخواهیم بهش توجه بکنیم خیلی از ما می‌شویم لا خیر. یعنی فقه به آن معنایی که گفته شد اگر نباشد، هیچ خیری نیست. 🔆 متن روایت: أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ الْكِنْدِيِّ عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ -علیه السلام- لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا يَا بَشِيرُ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ إِذَا لَمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِلَيْهِمْ فَإِذَا احْتَاجَ إِلَيْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلَالَتِهِمْ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ. الكافي، ج‏1، ص 33 @Safaeiyeh
جلسه استاد هادی زاده- 24 اسفند.mp3
30.1M
💢 ماه رمضان فرصت بازبینی و بازیابی خودمان است 🔹 محور ارزیابی ساعت های رفته نیست! ؛این است که الان در کجا هستم؟! 🔶با دعا چطور میتوانیم خود را بازیابی کنیم؟ 🎙 استاد محمدتقی ⏰ اسفند ۱۴۰۲ @mojtahedeqomi @Safaeiyeh
تربیت عقلانی استاد هادی زاده پاییز 02.pdf
437.1K
مباحثی پیرامون تقویت عقلانیت در کودک و نوجوان 🎙ارائه شده توسط استاد محمدتقی 🗓پاییز و زمستان ۱۴۰۲ 📝تقریر آقای محمدهادی قره‌باغی @hadianeha @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز(۱) 📆 سه‌شنبه ۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز (۲) 📆 چهارشنبه ۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 شانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 استاد 🔺موضوع: تأملی پیرامون نماز (۳) 📆 پنجشنبه ۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ 🌙 هفدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 📍 مشهد - مدرسه حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه الشریف - @Meftah_2 @Safaeiyeh
مذهب اصیل استاد غنوی ۱۴۰۳۰۱۱۰- ۱۹رمضان.mp3
15.64M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۱۹ ماه مبارک رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۰) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
مذهب اصیل(۲).mp3
30.9M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل(۲) گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۲۱ ماه مبارک رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۲) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
مذهب اصیل (۳).mp3
32.95M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل(۳) گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۲۳ رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۴) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
🔻قرآن‌بازی فاجعه اين است كه ما قرآن را به بازى گرفته‌ايم. ما در ميان جو و همراه جريانى كه به قرآن و نهج‌البلاغه روى آورده به اين بازى كشيده شده‌ايم تا خودى نشان بدهيم و وقت‌هاى بى‌كارى را با آن سرگرم باشيم. اين گناهى است كه ما را به سياهى كشانده و به خستگى و نفرت راه داده است. اين است گناه ما. بازى با كتابى كه براى رها كردن از بازى‌ها آمده؛ و سرگرم شدن با نورى كه به خاطر روشن كردن قدر ما و راه دراز ما فرستاده شده است. ما به جاى اين‌كه با آن نور نگاه كنيم، به آن نگاه كرده‌ايم و به جاى رفتن با آن، در خود آن مانده‌ايم. قرآن همچون پلى بود كه ما را مى‌رساند و اكنون همچون موضوعى شده كه به تحقيق علمى در آن قانع شده‌ايم. زنده‌یاد علی صفایی @tavanerejal
240308_003.mp3
23.96M
پیش نیازهای فقه مضاف: 🎙 استاد 📅دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ سوالات و موضوعات طرح شده در جلسه: 🔸تعریف فقه اخلاق و رابطه آن با فقه 🔹ضرورت پرداختن به 🔸ضرورت، میزان و نحوه تحصیل در فقه و اصول برای کار در فقه اخلاق 🔹 جایگاه فلسفه و عرفان در فقه اخلاق 🔸فلسفه اخلاق و فقه اخلاق 🔹 جایگاه مهارت تفسیر قرآن در فقه اخلاق 🔸جایگاه میراث اخلاقی مسلمانان در فقه اخلاق 🔹جایگاه علوم جدید (مانند روانشناسی) در فقه اخلاق و... @Safaeiyeh
رویداد فقه تربیت مصباح‌الهدی-استاد هادی‌زاده.mp3
35.48M
📌مهم‌ترین نیاز جامعه چیست؟! 📌ملاک‌های انتخاب رشته چیست؟ 📌خلأهای میدان هدایت‌گری و تربیت چیست؟ 🎙 سخنران: استاد محمدتقی ⏰ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ⏺ سلسله نشست‌های موسسه فقهی تربیتی مصباح‌الهدی @feghhe_tarbiat_mesbah @Safaeiyeh
سخنرانی استاد هادی زاده_ روایت علامات مومن.mp3
19.86M
🎙سخنرانی استاد 🔅تحلیل علائم مومن در بیان امام زین‌العابدین علیه السلام 🗓پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ @Safaeiyeh
اصول فقه معارف؛ زمینه‌ها و ضرورت‌ها/ بخش اول 🔻زمینه تحول فقه، بروز نیازها و مشکلاتی است که برآیند شرایط جدید و تحول شرایط - شرایط اجتماعی تاریخی و سایر شرایط- است. در تاریخ فقه نیز، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه به طور پررنگی تأثیر داشته‌اند و باعث آشکار شدن نیازها و مسائل جدید و به تبع آن، باعث تحولی در فقه شده‌اند. مشکلات و مسائل جدیدی که در دامن فقه گذاشته می‌شدند، در حوزه فقاهت و نیز مشکلات و نیازهایی را رقم می‌زدند. 🔺فقیهی که در یک دوره فقط لازم بود روایات مربوط به مباحث مبتلابه مردم را پاسخ دهد، وقتی با شرایط متحول مواجه می‌شود و مسائل جدیدی مطرح می‌شود، دو حالت برایش ممکن است پیش بیاید: یکی اینکه روش‌های استنباطی قبلی همچنان کافی باشند و دیگر اینکه این روش‌ها کفاف استنباط مسائل جدید را ندهند. در حالت دوم، تحول در فقه، تحول در روش‌ها و اصول استنباط را نیز به دنبال می‌آورد. یعنی ناچار باید به کاستی‌های و اصول استنباط پرداخت و ناچار این اصول نیز یک گام به جلو خواهند رفت. 🔻باز اگر در تاریخ اصول یک مرور بکنیم می توانیم یکی از خطوط پررنگ تحول در اصول را، برآمده از همین مسئله بدانیم. یعنی وقتی در فقه یک اتفاقاتی می افتاده و فقه باید پاسخ گوی یک سری مسائل جدید می شده که دیگر آن روش ها و اصول قبلی کفاف نمیداده، ناچار می‌آمدند و تحولی را در اصول رقم می زدند. این کلیت چیزی است که باید به آن توجه داشته باشیم. هم در حوزه تاریخی فقه و اصول می‌توانیم این را بررسی کنیم و هم در وضعیت موجودمان که تحول شرایط ما را ناچار به می‌کند. 🔺اگر بخواهیم این بحث را در دوره معاصر خودمان تطبیق دهیم، شاه‌کلید تحولات، جریان است. وقتی انقلاب به پیروزی می‌رسد، یک شرایط متحولی در تمام حوزه اسلام در جهان(ابتدا در ایران و سپس در جوامع دیگر) رقم می‌زند. این جریان انقلاب و سرعت تحولی که در جهان شکل می‌گیرد، نیازها و مسائل جدیدی را در حوزه‌های مختلف رقم می‌زند. 🔻این تطبیقِ همان نکته‌ای است که گفتم؛ رابطه بین مشکلات و تحول، در شرایط معاصر. وقتی جریان انقلاب رخ می‌دهد، مسائل و مشکلات جدیدی آشکار می‌شوند. این مسائل فقط در حوزه احکام بروز پیدا نمی‌کنند، بلکه محور اصلی تحول، مشکلات و نیازهایی است که از دامنه فقه احکام فراتر می‌روند. این مسائل شامل حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی علوم انسانی و اجتماعی نیز می‌شوند. شرایط به نحوی می‌شود که شما ناچارید در حوزه تربیت، اندیشه، فلسفه، عرفان و اخلاق کاری کنید. تحولات به سمتی می‌روند که شما در مباحث علوم انسانی و اجتماعی باید پاسخگو باشید و کاری کنید. 🔺خصوصاً اگر توجه کنیم که تقابلی بین جریان انقلاب و میراث تجربی بشر -که عمدتاً همان است و هیمنه جهانی دارد- وجود دارد. وقتی این تقابل وجود دارد، جریان انقلاب اسلامی چه در حوزه مبانی، چه در حوزه اهداف و چه در جاهای دیگر، سازگاری با آنچه در جریان غرب دنبال شده و میراثی به جا گذاشته، ندارد. از ساده‌ترین چیزها مانند نوع بازار و شکل بازار و تبلیغات تجاری گرفته تا برنامه‌هایی که برای کودک و نوجوان و بزرگسال تولید می‌شود، تا برنامه‌های آموزشی و روش‌های آموزش، همه متفاوت می‌شوند و این یعنی یک تقابلی وجود دارد. 🔻اگر بخواهیم یک نمونه تاریخی بیاوریم که به ذهنمان نزدیک باشد، مانند پیامبر خدا (ص) است. وقتی پیامبر مبعوث می‌شوند و یک طرح جدید و یک حرکت جدید را آغاز می‌کنند، این حرکت جدید در هیچ جزئی با آنچه که میراث بشری است هماهنگی ندارد؛ نه در مبانی، نه در اهداف و نه در روش‌ها. اصلاً نمی‌تواند به آن‌ها متکی باشد. طبیعت این وضعیتی که ما در این دوره تجربه می‌کنیم، حتی کسانی که خیلی به گذشته تعلق دارند را ناچار می‌کند که تن به یک تغییر بدهند. حتی اگر این تغییر در این حد باشد که بگوییم دانش بشری پیشرفت کرده و این پیشرفت‌ها را که با اسلام ناسازگاری ندارد می‌پذیریم و آنچه را که ناسازگار است کنار می‌گذاریم. بالاخره ناچارند یک حرکتی بکنند. 👈🏻 لینک بخش دوم @Safaeiyeh
اصول فقه معارف؛ زمینه‌ها و ضرورت‌ها/ بخش دوم 🔻برای آنکه تطبیقی تر نگاه کنیم توجه کنید که زمانی فقیه ما که حتی مرجع بوده، قدرت، نفوذ و نقش اجتماعی‌اش در سایه حکومت‌هایی بوده است. وقتی این فقیه در جایگاه حاکم قرار می‌گیرد، آن هم نه به عنوان یک رئیس‌جمهور یا شاه، بلکه حاکمی که می‌کند و آن هم نه رهبری یک نظام سیاسی در یک کشور، بلکه رهبری یک جریان اجتماعی در سطح جهان را به عهده دارد، طبیعتاً آنچه که در حوزه سیاست و مدیریت باید به کار گرفته شود، آنچه که در حوزه قضاوت باید به کار گرفته شود و آنچه که در حوزه برنامه‌ریزی باید به کار گرفته شود، همه این‌ها اقتضائاتی دارد که [فقیه] باید [نسبت به آنها] پاسخگو باشد. 🔺این مشکلات و تحولاتی که رخ داده، به یک تعبیر یک را می‌طلبد. فقهی که همان‌طور که در آیه نفر به آن اشاره شده، دیگر فقه دین است یا پایه فقه دین است و محدود به حوزه احکام نیست. فقهی که وقتی شکل گرفت شاخه می‌گستراند و ابعاد مختلف را در بر می‌گیرد. یکی از ابعادش احکام است ولی فقط محدود به آن نیست. 🔻ضرورت این فقه گسترده را اگر بخواهیم توضیح دهیم، در چند محور است: نیازهایی که ما در حوزه داریم، نیازهایی که در حوزه داریم، نیازهایی که در حوزه هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی داریم، نیازهایی که در حوزه مدیریت و مواجهه عملی در میدان با دشمنی‌ها و پیچیدگی‌ها و مشکلات داریم، نیازهایی که در حوزه پیشگیری از آفت‌ها و آسیب‌ها داریم و نیازهایی که در حوزه درمان آفت‌ها و آسیب‌ها داریم. منظورم از آسیب‌ها و آفات، بحث‌های فرهنگی نیست؛ در حوزه مدیریت کلان جامعه شما با آفت‌ها و آسیب‌ها مواجه هستید و باید بتوانید پیشگیری کنید و درمان کنید. 🔺این فقه گسترده وقتی ضرورت پیدا کرد و شما ناچار شدید در این گستره فکر کنید، اندیشه‌ورزی کنید و تولید علم کنید، آن وقت به سراغ روش های فهم و فقه آیات و روایات می رویم و ناکافی بودنشان را در این عرصه گسترده تجربه می کنیم. که ما داریم، گرچه در حوزه فقه احکام خیلی پربار و توانمند است و از آنچه که در جوامع دیگر رخ داده خیلی جلوتر است، اما همین روش‌ها وقتی قرار است در حوزه‌های غیر حکمی هم کاربرد داشته باشند، ناکافی بودنشان را نشان می‌دهند و ناچاریم به یک روش گسترده‌تر، یک روش فراگیرتر و یک اصول جامع‌تری برگردیم که بتواند حوزه‌های مختلف را پوشش دهد. 🔻کلید ارتباط پیدا کردن با این مباحثی که حالا من اجمالاً از آن‌ها گفتگو کردم، مواجه شدن با مشکل و مسئله و نیاز است. مادامی که مشکل و مسئله و نیاز نداشته باشیم، با حوزه‌های جدید ارتباط برقرار نمی‌کنیم. یک خانواده‌ای که می‌خواهد زندگی‌اش را بگذراند، نانی می‌خواهد، غذایی می‌خواهد و می‌بیند گندمی که در انبار دارد و برنج و گوسفندی که دارد کفایتش را می‌دهد، دیگر لازم نیست برود سراغ زمین و آب و ببیند که می‌شود از زمین و آب هم چیزی به دست آورد یا نه؟! یا در انبارش دارد یا اینکه مدام به او می‌دهند؛ هر وقت آرد خواسته، آرد را به او داده‌اند، هر وقت گوشت خواسته، گوشت به او داده‌اند، هر وقت هر چیزی خواسته، به او داده‌اند. این نیاز ندارد برود سراغ آب و خاک. همین نسخه‌ای که استعمارگران برای جوامع دیگر استفاده می‌کردند، سعی می‌کردند نیازهایشان را به آن‌ها بدهند؛ حالا چه در ، چه در حوزه اقتصادی. آن‌ها دیگر نیازی نداشتند خودشان را به زحمت بیندازند. حتی عقلانی نمی‌دیدند که خودشان را به زحمت بیندازند. آنچه که باعث می‌شود انسان به سراغ برود، سراغ آب و خاکش برود، نیاز و مشکلی است که در حوزه تأمین نیازش دارد. در حوزه فرهنگی، فقهی و فقاهت هم همین است. 🔺وقتی من نیازی نبینم، می‌گویم خب الحمدلله احکام که اساس اند را از آیات و روایات استفاده می‌کنم، مباحث اقتصادی‌ام را دیگران کار کرده‌اند و جوابم را می‌دهد، مباحث مدیریتی هم که الحمدلله، بحث نظام هم که آن‌ها گفتگو کرده‌اند، [در نتیجه] می‌آورم این‌ها را کنار باید و نبایدهای حکمی یا اخلاقی که دارم، هر جایش ناسازگار بود پاک می‌کنم و بقیه را استفاده می‌کنم. خب اینجا نیاز جدیدی، مسئله جدیدی برای من شکل نمی‌گیرد. بن‌بست جدیدی برای من شکل نمی‌گیرد که بیایم سراغ بحث‌های فقه در حوزه . اما اگر این نیاز و مشکل را یافتم، این زمینه می‌شود که بیایم سراغ بحث فقه غیر حکمی و حوزه‌های دیگر هم توقع داشته باشم، بلکه داشته باشم که از آیات و روایات استفاده کنم. این پایه است که من را به مسائل جدید گره می‌زند و را برای من حاصل می‌کند. 👈🏻 لینک بخش اول @Safaeiyeh