#روضه ی شب پنجم عبدالله ابن حسن علیه السلام #حبیب

یکم سینه زنی #حبیب

بسم الله الرحمن الرحیم خب درباره ی عزاداری عرض کردیم که یکی از علت های برقراری اش ، انداختن محبت به جان بقیه است. محبت سه قسم افراد واجب است : خدا رسول خدا اهل بیت حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم. خدا در قرآن سوره ی توبه میفرماید: اگر مال و فرزندانتان را بیشتر از خدا و پیغمبر و جهاد در راه خدا دوست دارید ، خودتان را برای عذاب الهی اماده کنید. بعد از خدا و رسولش ، حب اهلبیت واجب است. کدام اهلبیت ؟ همان اهلبیت که در قرآن خدا فرمود : إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا. سوره احزاب آیه ۳۳ . خب در اینجا گفته اهل بیت ، اهل خانه هر کس ، همسرانش میشوند ، فرزندانش می‌شوند ، پدر و مادرش می‌شود و ... . اهل بیت پیغمبر کیست ؟ ام سلمه نقل میکند که وقتی این آیه نازل شد پیغمبر امیر المومنین علیه السلام و صدیقه کبری و حسنین علیهم السلام را احضار کرد و فرمود : اینان اهل بیت اند! تا چندین وقت بعد از آن ماجرا هم وقتی از درب بیت آنان می‌گذشت می‌فرمود : السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و رحمت الله و برکاته ‌. خود قرآن هم توصیه به حب اهلبیت داشته ، آنجا که خدا به پیامبرش فرمود : اگر از تو درباره اجرت پرسیدند بگو : قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ! بغیر از دوست داشتن ذی القربی هیچ چیز از شما نمیخواهم. این دوست داشتن بخاطر این نیست که صرفا منتسب به پیغمبر اند، ن! چون جلوه ی انسانیِ صفاتِ الهی اند! حب به هر کس ، رفته رفته انسان را شبیه او می‌کند. حب نسبت به اهلبیت باعث نزدیکی ما از لحاظ اخلاق و عمل به اهلبیت می‌شود. #منبر_دوخطی

بحث خیلی خیلی خیلی مبسوط تر از این بود. در آن داستان شخصی که حضرت امیر دستش را قطع کرد و دوباره وصل کرد را هم عرض کردیم زمان فایل ۱۹ دقیقه. فایل صوتیش: @Habebane

در ثوابش شریکید🌺

بعضیا میگفتن محرم و #امام_حسین علیه السلام فقط برای عرباس!!!:/// چند نمونه ببینیم... #محرم

💠از همین #گریه‌ها می‌ترسند جوانهای ما خیال نکنند که مساله، مساله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»! آنها از همین گریه‌ها می‌ترسند، برای اینکه گریه‌ای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. 📚صحیفه نور، جلد ١٠،صفحه ٣١

__

چیزی نمانده از بدن او حــیا کنید دست مرا به جای سر او جدا کنید...💔

گفت : دستانم خالے است اما دستانم هست . . .

سختی روضه ی عبدالله ابن حسن علیهما سلام، این است که روضه اش ، روضه ی گودال است. ایشان یازده سال بیشتر نداشته است در روز عاشورا ، وقتی سید الشهدا دیگر کسی برایش نمانده بود ، اتمام حجت کرد و پرسید که دیگر کسی نیست ؟! کسی نیست متنبه شود ؟! شاید اصلا علت اینکه جنگ را سید الشهدا یک روز عقب انداخت و یک شب تاسوعا را مهلت خواست ، این بود که حر ابن یزید ریاحی علیه السلام برسد. روز عاشورا سید الشهدا خواست مطمئن شود که دیگر کسی نیست. بنا به اقوالی عبدالله از خیمه ی زنانِ حرم خارج شد. چون دیگر مَردی برای سپاه سیدالشهدا نمانده بود ، بغیر از امام سجاد علیه السلام. سید الشهدا علیه السلام دست عبدالله را به دست بی بی زینب کبری سلام الله علیها داد و گفت مواظب باش خواهرم عبدالله فرار نکنه سمت میدان ! شاید حضرت زینب سلام الله علیها گودال را که دید و دید چند صد گرگ به جان برادرش افتاده اند، دستانش شل شد ... عبدالله فرار کرد. عبدالله میانه ی جمعیت که رسید دید کلاه خود از سر سید الشهدا افتاده است ، آن ملعون خواست سر مطهر را جدا کند اما این بچه ی یازده ساله با همان سن و همان فکر ، بدون سلاح چ کاری میتواند کند؟ دستش را سپر کرد ، اینجا چند روایت هست ، برخی اقوال میگن که با تیر به دست عبدالله زدند و دست عبدالله به پیشانی اش دوخته شد ، قول معروف این است که بازوی عبدالله را زدند و دستش به پوست آویزان شد و روی سینه ی حضرت افتاد .... #داستانِ_خون

__