eitaa logo
سیده اعظم حسینی
555 دنبال‌کننده
1 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اشعار و آثار خانم دکتر سیده اعظم حسینی.. شماره ی ایتا جهت تبادل نظر و ارائه ی پیشنهادات و انتقادات 09179148588
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️به خاک پای حضرت سجاد... (بر اساس خطبه ی معجزه وارشان در شام) "کعبه" نام پدرم بود،همه می دانند همه...حتی تبری که به مصاف آمده بود! بیشتر از همه، آن حاجیِ جانبازی که شانزده بار، پیاده به طواف آمده بود! تشنگی خیزترین نام پدر،زمزم بود تشنگان از گذر ناب طهورایش مست در گِل آلودترین فصل زمین،تنگ غروب چکمه ای آمد و سرچشمه ی زمزم را بست.. "خیرَ من طاف"؛ پدر دور خودش می چرخید از کجا جمع نماید پسر ارشد را؟ "حمَلَ الرکنَ بأطراف ردا"؛ می آورد در عبا تکه به تکه، "حجرالاسود" را... "مشعر"ی بود که می گفت خودش را...اما حاجیان مسخره کردند،صدایش گم شد! بهترینی که به احرام ردا می پوشید! بهترینی که به گودال، ردایش گم شد! تا "محمد" ز "حسین" است، تمامی شما می شناسید پدر را ز شب معراجش! پدرم کعبه،ولی هیچ کسی حاجی نیست در دیاری که "یزید" است امیرالحاجش! تا "محمد" ز "حسین" است،پدر هم بوده شب معراج که از عرش،بُراق آوردند سر درآورده شبی از دلِ "قاب قوسین" این سری را که اهالی عراق آوردند! در شکوهی ابدی "حمزه" و "جعفر" داریم دست "جعفر" علَم ماست که بالاست هنوز! نَقل "حمزه" نه فقط قصه ی داغی کهنه ست نَقل دندان شما و جگر ماست هنوز...! سال ها نافله تان لعنت و نفرین بوده راهتان گرچه دگرگونه،ولی بشناسید "مَدَنیٌّ عَقَبیٌّ اُحُدیٌّ شَجَریّ" آی مردم! پدرم را به "علی" بشناسید! کیست این راز که در جلوه ی عنداللهی جز خدا راه نبرده ست به خلوتگاهش "لا الاهی" که به گردن کشی آمد به مصاف با دو شمشیر، کشانده است به "الّا اللّهش" پلک بر هم زدنی کفر به او راه نیافت این بلندای محالی که حقیقت دارد! بیعت اولی اش پیش تر از خلقت اوست این "یدالله" که با "خویش" دو بیعت دارد! به دو هجرت..به دو قبله...به دو نیزه...اما جز "یکی" راه ندارد به دل توحیدش "لافتی" را به تعارف که نگفته، مردم! "جبرئیلی" که مؤیَّد شده با تأییدش! "اسدالله" شگفتی که دم شمشیرش سایه ی قهر خدا بود به هر جا افتاد دست هایی که پراکند، بپرسید از تیغ! تیغ هایی که پراکند، بپرسید از باد! "علی" آن صبر عظیمی ست که هرگز نرسید به شکوهش نظرِ بی افق باطلتان! یک اشاره بکنم: گوشه ای از صبر علی ست این زن،این کوه به بند آمده تا محفلتان! که "علی" تیر خدا بود به چشم فتنه "صابرٌ قاطعُ الأصلاب زکیٌّ صَوّام" گریه رزق شب او بود و به من ارث رسید بعد از این چشم من و روضه ی " الشّام،الشّام"... مادرم،نام بلندی ست به بالای ازل که نگنجیده به توصیف و بیان از آغاز "فاطمه" لیله ی قدر است، بمانَد تا بعد "مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز" رسمتان گر چه که بی رسمی و حرمت شکنی! حرفتان گر چه همه زخم زبان و دشنام "ما گذشتیم و گذشت آنچه که با ما کردید" دوسه خط مرثیه ی واقعه و ..ختم کلام! رنگش از زخم و عطش داشت به زردی می رفت وقتی از اسب زمین خورد کشیدند او را زرد را سرخ بپاشی و روی شن بکشی می شود معنی ترکیبِ "مُرمَّل بِدِما (ء)" دو مصرع از حافظ و شهریار(با اندکی تغییر) گرفته شده است... ________ کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی @SayyedeAzamHoseini1