#دلنوشتهایبرایاو..
- دوباره دلم هوای قصه دارد.. قصهی مردی بنام #علی.. قصه مردی دلیر و شجاع که همانندش انگشت شمارست. مرد بیادعایی که شهید زندگیکرد.. روحبزرگ علی آنقدر بالا رفته بود که نیاز به دویدن دنبال شهادت نداشت، شهادت خود عاشقش گشته بود و او را در همین شهر در برکشید.💔
- پراز اشکم و نمیدانم از کجای قصهی علیآقا بگویم!!؟ از تنهاییهمسر و دلتنگیهای دخترکش؟! یا از بیقراریهای مادرش..!؟
از کجای این شهر بگویم که ردپایش همه جای شهر هست؟ علی همهجا هست.. همه جای قصه من علیست..
به چشمهای آرام و زیبایش نگاه کن، پراز حرفاست.. حرفهایی از جنس عِشق، از جنس ایثار، از جنس یک آرمان. از جنس مردانی که تا آخرین ضربان قلبشان پای ولایت ماندند.. قلب او تا آخرین لحظه برای مولاورهبرش تپید تا از او یک مالک بسازد، یک عمار و یک سلمان..
حالا تو .. به جایی که قدم مینهی ، در این شهر که با امنیت راه ميروی بخاطر خون ریخته شده چه کسانیست. مراقبباش پا روی خونپاک علیِمن نگذاری....💔
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
#اوخستگیراهمخستهڪردهبود..🌹 - اهتمام فوقالعادهای نسبت به کارش داشت. اگر کاری را شروع میکرد
#علی آدم بیتفاوتی نبود. نه تنها نسبت به بچههای اطرافش بلکه حواسش به همه بود.
بارها شده بود که مستقیم به بچهها سفارش میکرد.. بعضی موقعها نکتهای میگفت و گاهی اوقات هم نگاه میکرد تا اگر نیاز شد کمک بچهها بکند، اگر هم نمیشد خودش مستقیم بگوید به کس دیگری میسپرد که به فلانی بگو مراقب خودش باشد و حواسش را جمع کند مبادا اتفاقی برایش بیفتد.
- حتی ظهر روز #شهادتش که بچهها درگیر یک مسئله شده بودند چندبار تماس گرفت.. هم جویای وضعیت میشد و هم میگفت مراقب خودتان باشید و احتیاط کنید..
به شوخی به یکی از بچهها گفته بود:
" تیپت خیلی تابلوئه داد میزنه که چکارهای. اصلا نزدیک نرو وگرنه کتک سیری بهت میزنن هاااا... "😅
" #علی قلباً نگران جان بچهها بود.. "
- رفتن علی حال همهمان را گرفت.. اما او مزد سالها از خودگذشتگی و ایثارش را گرفت.. آنقدر #شهادت عاشقش شده بود که دیگر نیاز به مرز و سوریه و غیره نبود و علی مارا در شهر خودش به آغوش کشید..
- اینکه انتظار نداشته باشیم شهید بشود، نبود.. چون #علی واقعا لایقش شده بود..
ولی فکر نمیکردیم حالا و اینقدر زود.. کاش میدانستیم و او را بیشتر نگاه میکردیم.. کاش میدانستیم و او را بیشتر در آغوش میکشیدیم..
اما پرواز سرخش همه را شوک عظیمی داد..
هنوز جایشخالیست و باورمان نمیشود..💔
#پاسدارشهیدعلینظری
#ارسالیازدوستشهید(آقای م.ب)
#روحششادویادشگرامی
#ادامهدارد...
🚫 برایاینپست
#کپیبدونلینککانالجایزنیست
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
- یکی از بچهها میگفت: تو همین ایامشلوغی (چند روز قبل شهادتش) یه شب باهم مشغول گشت بودیم دم عابر
🌺🌼🌸
سـلام بانــو🦋
سلامی به گرمی آتش عِشق تو و علیجانت.. سلامی به زیبایی چشمهای هانیهجانت..
اولین روز زنیست که از علی هدیه نداری..💔 میدانم حال دلت را.. اما مبادا اشک بریزی! مبادا ناراحتی کنی! علی اینجاست کنار تو، کنار هانیه، کنار ما و زندهتر از دیروزاست..
بهترین هدیه امسال #علی شهادتش بود و چه سعادتی بالاتراز این؟! چه هدیهای بالاتراز این؟!
سرت را بالا بگیر و برخود و بر هدیه علیِ قهرمان شهرمان افتخار کن.. تو اکنون اسوه تمام زنان عالمی.. مبادا سرت را پایین بگیری و اشک بریزی! .. تو زینبی برای علیات و بهترین مادر برای هانیهات.. و بهترین الگوی صبر برای ما..
نمیدانم امشب چه شد که به دلم افتاد برای تو بنویسم.. برای بانوی همیشه مهربان علیآقا.. شاید قرار است امشب زبان علی باشم و به تو بگویم #روزتمبارک!!🌹.. شاید قرار است بگویم علی کنارت هست مبادا غصه بخوری .. شاید قرار است بگویم در تمام دلتنگیهایت مرا هم شریک بدان..🌱
بانوجان! مرد تو همانشب بر دلهای بیجان ما نشست و زندگی دوباره بخشید.. مرد تو بر قلبهای ما نشست تا هرروز صبح که از خواب بر میخیزیم بدانیم بخاطر او بود که شب را باامنیت و آرامش سپری کردیم..
مرد تو تنها در قلب تاریخ زنده نیست! بر تک تک قلبهای ما زنده و جاویدانست..❣
- بر خود ببال و بدان اجر دلتنگیهای تو "خود علیست". پس همچون بانوی صبرِکربلا صبور باش و جز زیبایی چیزی نبین.. تو از قافله کربلا جا نماندی، تو به قافله کربلا رسیدی.. و خداراشکر تو اسارت نچشیدی.. و خداراشکر تو سربریده ندیدی و حنجر بریده نبوسیدی..💔
- کاش من جای علیِ تو بودم.. اما هزار افسوس که علی کجا و من کجا؟!
او از همان شبِ واقعه، برادرم شد و بر دلم نشست..♥️
مهربانِعلی برایم دعاکن که شرمنده قهرمانت نشوم..
ازخواهریشرمندهوخادمشهدا
#تقدیمبههمسربزرگوارِپاسدارشهید #مهندسعلینظری
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
|🌱•••
🌷 #بهکاربگوییدنمازدارم..
- برای تائید استعلام امنیتیام رفتم سپاه.. تا آن لحظه #علیآقا را از نزدیک ندیده بودم و نمیشناختم..
وارد محل کار علیآقا که شدم نزدیک اذانظهر بود.. تاآمدم مدارکم را تحویل ایشان بدهم، با یک لبخندی که جدی بودن حرفش را پشت شوخطبعیاش پنهان کرده بود گفت:
"به نماز نگویید کار دارم بلکه به کار بگویید نماز دارم.."
باهم رفتیم نمازخانه.. نماز را که به جماعت خواندیم در راه برگشت به محل کار و تحویل مدارم، لبخندی زد و گفت:
" از اولین مرحله گزینش من رد شدی، اونم با یه نمره قبولی خوب.."
احساس نمیکردم که ایشان مسئول گزینش باشد.. قبلاً فکر میکردم کسی که بسیجیها را گزینش میکند یک خشک و بداخلاق و بیروح باشد ، اما علیآقا تمام هژمونی فکریم را بهم ریخت..
- در همان لحظهی اول دلبسته #منشِپهلوانی و #لبخندهایزیبا و #اخلاقخوبش شدم.. دیگر به چشم یک گزینشگر نگاهش نمیکردم بلکه به چشم یک دوستی بود که سالها از او دور و بیخبر بودم و حالا کنج سپاهناحیه پیدایش کردهام.. گزینشم تمام شد و مسئولیتی در بسیج به عهده من قرار گرفت.. حالا به علیآقا نزدیکتر شده بودم. دیگر او را لحظهای رها نکردم.. همیشه و همه جا کنارش بودم و از اخلاقخوبش برای خودم مَشق میگرفتم..
- #علی در شکلگیری تفکراتم بعنوان یک راهنما برای یک بسیجی ساده نقش بسزایی داشت.. او به تمام معنا یک مَرد و پاسدار واقعی بود.. با اخلاقیخوشی که داشت روز به روز بیشتر در قلب و جانم جای میگرفت..
- وقتی استخدام شدم دیگر از او خبر نداشتم..
از سال ۹۷ تا زمان شهادتش تنگاتنگ با او در ارتباط بودم هم از لحاظ کاری و هم شخصیتی همیشه خنده از لبهایش محو نمیشد.. کارم مدیریتروستایی بود و خبرهای امنیتی که در روستاهای تحت مدیریتم رخ میداد را به #علیآقا میگفتم و همین امر باعث یک صمیمیت و دوستی ناب بین ما شده بود..🌱
- ۲ ماه قبل از شهادتش به نمایندگی از محل کارم برای حضور در یک جلسه بسیجسازندگی به ناحیه رفتم..
باید خودم را به #علیآقا میرساندم ، دلم سخت هوایش را کرده بود.. جلسه که تموم شد به دفتر محل کارش رفتم تا هم او را به آغوش بکشم هم یکسری اطلاعات و اخباری که در اختیار داشتم به او بدهم..
تا مرا دید خوشحال شد و لبخندش نمایان گشت.. بعد از مدتها همدیگر را میدیدیم.. دوباره آن خنده و شوخیهایش به من نیرو و جانی تازه بخشید.. قد رعنایش را نگاه کردم جا افتادهتر شده بود و چهرهاش را یک نور خاص احاطه کرده بود..
شبی که ایشان شهید شدن شاهچراغ بودم.. تلفنهمراهم زنگ خورد.. یکی از دوستان بود که خبری را به آرامی و با بغض در گوشم نجوا کرد.. چشمهایم گرم و گونههایم خیس شد.. خبر سنگین و پر از درد بود.. خبر شهادت بهترین دوستم #علیآقا بود.. تمام خاطرات و چهرهزیبایش یک آن جلوی دیدگانم ظاهر شد..
از #علیآقا کوچکتر بودم.. درست ۱۴سالم بود که ایشان را در اطلاعات عملیات سپاه ناحیه #ملایر دیدم. بچههای بسیجی میگفتند تازه استخدام شده و به ناحیه آمده..
مهربانیاش زبانزد خاص و عام بود.. نه دیده بودم و نه شنیده بودم که حتی یکبار هم عصبانی شده باشد.. لبخند همیشه بر لبانش جایداشت..
- اهل هئیت بود و اصلا او بود که ما را به هیئت میبرد..
همیشه ورد زبانش داستانهای پهلوان #شهیدابراهیمهادی بود و به ما میگفت باید منش پهلوانی را از این شهید یاد بگیریم و از زندگینامه شهیدهادی برایمان تعریف میکرد..
- همیشه برای اینکه مخاطبانش را جذب کند ، خنده و شوخی را چاشنی مطالب فرهنگی از جمله حدیث و کتابهای فرهنگی و.... میکرد..
- حالا او هم به شهیدهادی پیوسته بود و باورم نمیشد.. حالم بد بود و چون ابر بهار گریه میکردم تا صبح نخوابیدم و زود برگشتم ملایر.. و شهری را دیدم که پراز غم است و سیاهی.. شهری که حالا مقتل علیما شده بود.. و جایی که حالا خالی از علی و لبخندهایش شده بود..💔
- او آرزو داشت شهادت نصیبش شود و حالا به آرزویش رسیده بود..💔
#روحششادویادشگرامی🌹
#شهیدمدافعامنیتمهندسعلینظری
#راویدوستبزرگوارشهید(آقای ع . ع)
🚫 برایاینپست #کپیبدونلینککانالجایزنیست
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
#علیمولایاحیدر..♥️
عَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ #أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام #َعلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب علیهما السلام فِی بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَمَرَرْنَا بِوَادٍ مَمْلُوءٍ نَمْلًا فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ تَرَی یَکُونُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَی یَعْلَمُ عَدَدَ هَذَا النَّمْلِ قَالَ نَعَمْ یَا عَمَّارُ أَنَا أَعْرِفُ رَجُلًا یَعْلَمُ عَدَدَهُ وَ کَمْ فِیهِ ذَکَرٌ وَ کَمْ فِیهِ أُنْثَی فَقُلْتُ مَنْ ذَلِکَ الرَّجُلُ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ یَا عَمَّارُ مَا قَرَأْتَ فِی سُورَةِ یس وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ فَقُلْتُ بَلَی یَا مَوْلَایَ فَقَالَ أَنَا ذَلِکَ الْإِمَامُ الْمُبِینُ
🔹از عمار بن یاسر رضی الله عنه آمده که گفت: در بعضی از جنگها در کنار امیرمؤمنان علیه السلام بودم. روزی از بیابانی که پر از مورچه بود عبور کردیم. گفتم: ای امیرمؤمنان آیا کسی از بندگان خداوند وجود دارد که بتواند تعداد این مورچگان را بشمارد؟ فرمود: بله ای عمار، من مردی را میشناسم که از تعداد آنها باخبر است و میداند که چه تعداد مذکر و چه تعداد مونث هستند. گفتم: این فرد چه کسی است سرورم؟ فرمود: ای عمار مگر در سوره یس نخوانده ای: «وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِین»{و هر چیزی را در امامی آشکار برشمرده ایم} گفتم: بله سرورم خوانده ام، فرمود: من آن امام آشکار هستم.
بحارالانوار ج۴۰ ص۱۷۶📜
روزی شعار کُلِ جهان می شود علـی
طبق حدیث امام زمان می شود علی
وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی
باور کنید کُلِ اذان می شود #علـی
#ازدیدهرفتهایزِدلامانمیروی..♥️
خیلیهامون نوشتیم و شعار دادیم باولایت تا شهادت!!
اما اون شما بودید که این جمله رو باخون خودتون ثابت کردید...
پای ولایت موندن یکی مثل:
#آرمان
#علی
#روحالله
#شهدایامنیت/شهادت: #ایران ۱۴۰۱
@Shahadat1398🕊
امروز آسمان داستان تولد انسانی والا را به آرامی زمزمه کرد؛ انسانی که با آمدنش نوری بی پایان به جهان ما بخشید و با هجرتش قصهای جاودان از عشق و شجاعت در فصل پاییز روی برگهای زرد و نارنجیاش نوشت. در این روز مقدس به یاد #شهیدعلینظری که روح پاکش همچون آسمان و دلش به ژرفای دریا بود لحظهای از زمان میطلبیم تا تولدش را تبریک بگوییم.
علی، آن پرستوی آسمانی نه تنها به مقصدی رسید که در وادی عشق بود، بلکه در دلهای ما جایگاهی ابدی یافت. او که با هر گام، عشق و ایثار را زمزمه میکرد راهی را پیمود که تنها مردان بزرگ و عاشق میتوانند برگزینند. #علی با هجرتش، ما را با عمق معنای فداکاری و عشقورزی به زندگی آشنا کرد و نشان داد که پرواز به سمت نور زیباترین راه است...
با هر ستارهای که در آسمان میدرخشد، یاد شهیدان زنده میماند و نام #علینظریها برای همیشه در قلبهای ما میدرخشد. او معلمی بود که نه تنها با کلام بلکه با وجودش آموزگار عشق شد؛ و این درس را به ما داد که زندگی تنها در کنار هم بودن نیست بلکه در شهامت، عشق و بخشایش تعریف میشود.
امشب، با تمام قلبمان در کنار سفر مجاهد گمناممان خواهیم ماند و در آستانه تولدش، نوری از عشق و ایثار را به آسمان خواهیم فرستاد.
رفیق آسمانی من، #تولدتمبارک♥️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲۸ آبان
میلاد امام #علی علیه السلام آغازگر اشاعه عدالت و مردانگی و معرف والاترین الگوی شهامت و دیانت بر عاشقانش مبارک باد.
❤️❤️🌸🌸