استاد جعفری جلسه 7.mp3
4.15M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #کدامین_آیه_را_دروغ_می_پندارید؟
📌 قسمت هفتم
👤 استاد دکتر #جعفری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 من بر نمیگردم 🍂وارد دارخوین شده بودیم. ۳ روز بعد نامهای به امضای حاج احمد به دستم رسید که «در اس
🍃عصبانی گفت: نگه دار ببینم این کیه، پیاده شد و رفت طرف مرد کُرد، هیکلش دو برابر حاجی بود،
🍃بهش گفت: ببینم، تو کی هستی؟ کارت چیه؟ گفت: من کوملهم، چنان سیلی محکمی بهش زد که نقش زمین شد، بعد بالای سرش ایستاد و بلند گفت: ما توی این شهر فقط یک طایفه داریم، اون هم جمهوری اسلامیه، والسلام.
🔰حاج احمد متوسلیان
📚یادگاران، جلد 9
#حاج_احمد_متوسلیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سردار شهید سلیمانی:
🌷عماد مغنیه و سایر شهدا، عاطفی ترین انسان ها بودند، اما کشش و تعلق بالاتری هم در آنها بود که غلبه می کرد بر آن عاطفه...
#شهید_عماد_مغنیه🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎧 #کتاب_صوتی ذوالفقار خاطرات #حاج_قاسم_سلیمانی 👌 این مجموعه ساده و کوتاه روایتی ست از مردی که ذوا
✨🌺✨🌺✨🌺
🔹جانباز قطع نخاعی ناصر توبهای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردانهای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد.
🔸سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم."
🔹لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش میرفت.
تا شهید نباشی، شهید نمیشوی✅
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان #نخل_سوخته 📚 📖قسمت 6⃣1⃣ 📚📖دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط. سنگرهای عراقی رو زیر نظر گرفتم،ن
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 7⃣1⃣
📚📖خاطره ی دیگه ای که از حسین دارم مربوط میشه به عملیات والفجر چهار.اون زمان در نقطه ای به نام کوه سلطان مستقر بودیم ،محور شناسایی هم تپه ی شهدا بود.
✅اونجا غالب شناسایی ها رو حسین به تنهایی انجام می داد.لاغر اندام و سبک بود.فرز و سریع.هوش و ذکاوتش هم که جای خود داشت.
✅به خاطر دید مستقیم دشمن روی منطقه مجبور بود که شبها راه بیفتد.صبح زود می رسید پای تپه شهدا تا شب صبر می کرد و بعد می رفت میون عراقیها.
✅یک شب که تازه از راه رسیده بود دور هم جمع شدیم و نشستیم به صحبت،گفتیم حسین تو که این همه میری جلو یه بار برای ما تعریف کن چه کار می کنی و چه اتفاقاتی می افته.
✅جمع خودمونی بود وحسین راحت می تونست حرف بزنه.لبخندی زد و گفت:اتفاقا همین پریشب یک اتفاق جالب افتاد.رفته بودم روی تپه ی شهدا و توی سنگر عراقیها رو می گشتم که یه مرتبه منو دیدن.
🔴من هم سریع فرار کردم.اونا دنبالم افتادن.من تا جایی که می تونستم با سرعت از تپه پایین اومدم.نرسیده به میدون مین چشمم به شکاف کوچکی افتاد که گوشه ی تپه تراشیده شده بود.
🔴فورا داخل اون رفتم جا برا نشستن نبود به ناچار ایستادم،خیلی خسته بودم،دائم چرتم می گرفت.چند بار در همون لحظه حالت خوابم برد.دوباره بیدار شدم.
‼️عراقیها از تپه پایین اومدن و شروع به جستجو کردن.اول فکر کردن توی میدان مین باشم،به همین خاطر اونجا رو به رگبار بستن، حدود یکی دوساعت تیر اندازی می کردن،بعد اومدن و پشت میدان مین رو گشتن.
✨من همانطور ایستاده مشغول ذکر گفتن بودم.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#عارف_شهیدان🔻
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی🌷
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 8⃣1⃣
📚📖عراقیها همه جا رو گشتن،اما اصلا متوجه شکاف نشدن.من هم خوابم می برد و بیدار می شدم و ذکر می گفتم.
⁉️به حسین گفتم:توی اون شرایط چطور خوابت می برد؟-گفت:اتفاقا بد نبود یه چرتی زدیم و خستگیمون هم در رفت.-گفتم:این اتفاقات تو روحیه ات تأثیری نگذاشته بود،نترسیده بودی.
✅با خنده گفت:اصلا،خیلی با صفا بود.کیف کردم.جای توهم خالی بود.-گفتم:خب بعد چی شد؟-گفت:هیچی عراقیها خوب که همه جا رو گشتن و خسته شدن نا امید و دست از پا درازتر رفتن تو سنگراشون منم یه سرو گوشی آب دادم و وقتی مطمئن شدم که دیگه خبری نیست از شکاف بیرون اومدم.
✅میدان مین رو رد کردم و به خط خودمون برگشتم.وقتی خاطره ی حسین تمام شد همه بچهها نفس راحتی کشیدن.این اولین بار نبود که حسین در چنین شرایط خطرناکی گیر می افتاد.
✨شجاعت وشهامت او برای همه جا افتاده بود. شاید یکی از دلایلی که بچهها اصرار می کردن تا او از خاطراتش و از اتفاقاتی که موقع شناسایی براش اتفاق افتاده تعریف کنه،همین شجاعت او بود.
✨می دونستن او به خاطر روحیه ی بالایی که داره همیشه تا مرز خطر و گاهی حتی آنسوی مرز خطر هم پیش می رود و قطعا خاطرات جالبی می تونه داشته باشه.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#عارف_شهیدان🔻
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی🌷
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_28782842.mp3
13.99M
🎧🎧🎧
دوست شهیـــد من😍
خنده نکن، دلا رو دیوونه نکــن⭕️☺️
🎤 #حسین_دانش
به یاد دوست #شهیدتون گوش جان دهید |🎧😌✋|
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
به مهتاب🌝 نگاه کن
به ستاره و #شبتاب و اطلسی
و رقص پروانه🦋
به روی شانه های #گل
بنگر که #شب
از راه رسیده
تا من دوباره عاشقت شوم♥️
#رفیق_شهیدم
#شهید_علی_الهادی
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
حرفِ دل♥️ را
باید با #تو گفت
این روزها
#همه را جُز "تو" محرم راز میدانند😔
ای تویی که با #نگاهت
گره گشایی میکنی
#بیـــا
#اللهم_عجل_لولیـڪ_الفـرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عاشقمـ♥️
عاشقِ ستاره ی #صبـح...
عاشقِ ابرهای ☁️سرگردان
عاشقِ روزهای #بارانی
عاشقِ هرچه "نامِ توست" بر آن
هیچ بارانی🌧
رد پای #خوبان را از کوچه باغ خاطراتمان💭 نخواهد شست
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش👹 در عراق، همرزم شهید هادی #طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر⁉️ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
🔹آن روز توانستم به #دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس📸 بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش #غذا بخوری."
🔸هادی مرا پیش #سردار برد و به عنوان یک مدافع حرم هم محلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد😍 آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، #محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از #دست_خودش لقمه گرفتم.
🔹هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه #متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش👥 بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت👌
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج #قاسم_سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
محفلی برای عرض تبریک به
#مادران_و_همسران_شهدا
بمناسبت میلاد
#حضرت_زهرا(سلام الله علیها)
🔹میزبان:جمعی ازمادران وهمسران شهدای دفاع مقدس ودفاع ازحرم
اهل بیت
به همراه هدیه ای خاص که مطمئنیم خوشحالشون میکنه
💺سخنران:حجت الاسلام قاسم سوری
🎤مداح:کربلایی سیدامیراحمدنیا
📆زمان:
شنبه(۲۶بهمن)همزمان بانمازمغرب وعشاء
🚪مکان:
#مشهد؛قاسم آباد
استادیوسفی۲۴مسجدالمنتظر(عج)
باحضورخواهران وبرادران
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
صفحہ ۱۸۰ استاد پرهیزگار .MP3
883.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انفال✨
#قرائت_صفحه_صدوهشتاد
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰 کفن تازه شهید یوسف الهی در روز تدفین شهید سلیمانی 💠باور کنید حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را
💠بگذار دنیا برای اهلش بماند!
🌸آخرین باری که محمد حسین از منطقه به کرمان آمده بود، با هم توی شهر دنبال کارهای روزمره رفته بودیم. گفت: مهدی!هیچ تا به حال شده یک بنز یا یک ماشین مدل بالای دیگر را ببینی و از ته دل آرزو کنی که ای کاش یکی از ان ها مال من بود؟
🌸گفتم: راستش زیاد روی این قضیه فکر نکرده ام، اما خب! من یک انسانم. ممکن است گاهی از دلم بگذرد و بخواهم که من هم بنز،خانه و امکانات راحت داشته باشم.
🌸محمد حسین مکثی کرد و با لحنی دوستانه و برادرانه گفت: سعی کن اینها را برای اهلش ببینی. خانه، ماشین لوکس، تجملات و تشریفات برای دوستداران دنیاست. برای آن ها که طالبش هستند.
🌸ما که این راه را انتخاب کرده ایم و به جنگ آمده ایم، راهمان چیز دیگریست.
بگذار دنیا برای اهلش بماند.
🍃به نقل از همرزم شهید، مهدی شفازند
#شهید_حسین_یوسف_الهی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎵صوتی کمتر شنیده شده از #شهید_حججی👇 🎙 پادکست | توبه نامه 🔹درد دل های شهید حججی 🔸با #شهید_حاج_احمد_ک
◀شهـدای گـمـنام
دانشـگاه علـمی کاربـردی درس می خواندیم.
کنار دانشگاه یک تپه بود که بالای آن چهار شهید گمنام❤ قرار داشت.
هر چند وقت یکبار می رفتیم زیارتشان. شصت هفتاد پله می خورد تا برسیم.😨
ما از پایین فاتحه می خواندیم و می رفتیم😶، اما محسن هر بار
تا کنارقبرشان بالا می رفت😇 بالا رفت و رفت تا رسید😔
برشی از کتاب #سرمشق
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
میخواهم #بال بزنم
و پرواز ڪنمـ🕊
عشق در وجودم موج میزند
معبود ومعشوق♥️ مرا فرا میخواند
#ڪفنم را بیاورید تا بپوشم
خون من از خون #امام_حسین (؏)
و علی اصغر(؏) رنگین تر نیست✘
داشت #وضو می گرفت
برای نماز "مغرب وعشاء"
ترڪش💥 بہ #گلویش خورد
آنقدر "یازهـرا" گفت تا نفسش قطع شد
برای #شهـادت آمادہ شدہ بود
چهـل روز روزہ گرفتہ بود
تا بہ استقبال شهـادت🌷 برود
#علی_عباس_حسین_پور
#اولین_شهـید_دانشگاه
#شهـادت_23بهـمن_منطقه_فاو
#مصادف_باشهادت_حضرت_زهرا_س
#ایام_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
کم حرف میزد
سه تا پسرش #شهید شده بودن
پرسیدم مادرجان چندسالته⁉️
گفت: #هزار_سال...
خندیدم😄
گفت شوخی نمیکنم
به اندازه ی هزارسال
بهم #سخت_گذشت صداش میلرزید😔
#مادرانه
#پنجشنبه_هاى_دلتنگى💔
هدیه به روح پاک و مطهر شهدا صلوات🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سبک_زندگی_مؤثرتر_از_آگاهی_و_ایمان 1⃣
#استاد_پناهیان🔻
🔹ما دچار علمزدگی و ایمانزدگی هستیم، اما قرآن بیشتر به عمل دستور میدهد!
🔹انتظار داریم اول به حدّ اعلای ایمان و عشق برسیم بعداً اعمالِ خوب انجام دهیم؛ این تلقی غلط است
🔹کمتوجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی و ایمان، یک خلأ بزرگ در فرهنگ دینی ماست
🔹هر کسی عملش کم بود، نباید او را متهم کرد به اینکه «ایمانش کم است!»
________
🔰 #شرح_موضوع
⭕️کمتوجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی، ایمان، محبت و اندیشۀ انسان، یک خلأ بزرگ فرهنگی، بهویژه در فرهنگ دینی ماست. ما فکر میکنیم که عمل، میوه و نتیجۀ آگاهی و ایمان است و باید مدام آگاهی و ایمان خودمان را افزایش دهیم تا این میوه را به ما بدهد، اما این اشتباه است که مدام بر افزایش ایمان و علائق معنوی تأکید کنیم تا به عمل برسیم. ما در این بحث، میخواهیم جلوی این اشتباه رایج و جاافتاده را بگیریم.
⭕️البته عمل به نوعی، نتیجۀ ایمان و اگاهی و علاقه هست، اما معنایش این نیست که هر کسی عملش کم بود، او را متهم کنیم به اینکه «ایمانش کم است!» و بعد هم برای اینکه ایمان و علاقههای خوبِ او را افزایش دهیم، روی آگاهیدادن به او برنامهریزی کنیم.
⭕️ما گاهی دچار علمزدگی میشویم. یعنی تصور میکنیم مشکلات انسان، با آگاهیدادن حل میشود یا تصور میکنیم علم، بیشتر از عمل، اثر دارد یا اینکه «همیشه، اول باید آگاهی بدهیم!» اما همیشه لازم نیست اول آگاهی بدهیم. خیلیجاها فهم برخی از آگاهیها، نیاز به ظرفیت دارد و خیلیجاها ظرفیت میخواهد که انسان از آگاهی تأثیر بپذیرد و این ظرفیت هم با عمل، ایجاد میشود.
⭕️ایمانزدگی و محبتزدگی هم یعنی اینکه مدام بخواهیم بدون اصلاح رفتار، ایمان و علاقه را افزایش دهیم و مدام توصیه کنیم «ایمانتان را زیاد کنید!» خدا در قرآن بیشتر از اینکه بفرماید «ایمانتان را زیاد کنید» به عمل توصیه میکند. در دستورات قرآن، آمارِ «بدانید» هم زیاد نیست، اما دستور به «عمل» زیاد است. قرآن بارها میفرماید «اتقوا الله» (متقی یعنی کسی که در عمل، مراقب باشد) و عملهای جزئی را ذکر کرده و فرموده: «این کار را بکنید...آن کار را بکنید...»
⭕️اگر عمل را میوۀ ایمان بدانیم، نتیجهاش این میشود که «تا وقتی حسّ و حال پیدا نکردیم، عمل نمیکنیم!» میگویند: چرا نماز اول وقت نمیخوانی؟ میگوییم: «حسّش را ندارم!» انتظار داریم اول مثل یک عارفِ واصل بشویم و به حدّ اعلای عشق و ایمان و یقین برسیم، تا بعد اعمالِ خوب انجام دهیم! این تلقّیِ عمومی ما از عمل است! ولی این تلقی، غلط است.
⭕️نسبت عمل به نهال ایمان مثل میوه نسبت به درخت نیست، بلکه مثل برگ و شاخه است. همانطور که برگ درخت، با انجام عملیات فوتوسنتز-اکسیژن و نور را میگیرد و- ریشۀ درخت را تقویت میکند، عمل هم موجب تقویت ایمان میشود. همینکه یکذره ایمان، به عمل منجر شود، حرکت آغار میشود و همین عمل موجب تقویت ایمان میشود.
⭕️ما به چهمقدار آگاهی احتیاج داریم؟ یکذره! به چهمقدار عمل نیاز داریم؟ خیلی! اثر عمل و رفتار، روی انسان بیشتر از اثر آگاهی است. علم و آگاهی، ممکن است اثر نداشته باشد اما عمل قطعاً اثر دارد. خیلیها آگاهی دارند ولی عمل نمیکنند و آگاهیشان اثر نمیگذارد، عاشق و مؤمن نمیشوند. آگاهیِ بیفایده کم نیست اما تقریباً عملِ بیفایده نداریم. اثر عمل قطعی است؛ البته وقتی با شرایط خودش باشد.
⭕️آگاهی ممکن است آدم را علاقهمند نکند ولی عمل قطعاً آدم را علاقهمند میکند؛ مثالش «اُنس» است. بعد از سالها، از کنار دیوار مدرسهات عبور میکنی، یکدفعهای میگویی «آه! دیوار مدرسهام...» چون با در و دیوار مدرسهات اُنس پیدا کردهای و عاشقِ آن شدهای! اما با اینهمه علم و آگاهی دربارۀ خدا و خوبیها، عاشق خدا و خوبیها نشدهای.
⭕️اگر میخواهی عاشقِ چیزی بشوی، با عمل و رفتار، عاشق شو! اگر میخواهی عاشقِ حسین(ع) بشوی، هر روز صبح در یک ساعت مخصوص بگو «صلّی الله علیک یا اباعبدالله» بگو «حسینجانم میخواهم به تو عادت کنم تا عاشق تو بشوم تا به تو عارف بشوم» عادت میتواند عشق را در وجود انسان بیاورد.
⭕️ما معمولاً از عادت بدمان میآید و میگوییم «نمیخواهم برایم عادت شود!» در حالیکه عصارۀ وجود انسان با عادتها شکل میگیرد. امام باقر(ع) میفرماید: خودتان را به خوبیها عادت بدهید. «عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ الْخَيْرَ»(الخرائج/۲/۵۹۶) خودت را به خوبیها عادت بدهد تا عاشق و عارف بشوی! ببین به چه چیزی عادت داری؟ به همان عاشق میشوی! عاشقی به همین سادگی است! با کتاب نمیشود! زوری که نمیشود عاشق شد!
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
استاد جعفری جلسه 8.mp3
7M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #کدامین_آیه_را_دروغ_می_پندارید؟
📌 قسمت هشتم و پایانی
👤 استاد دکتر #جعفری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh