نریمانی خانواده شهدا.mp3
13.52M
نمی دونم تا به کی باید آقا بمونم
رفیقان شهید بشن ولی من جا بمونم
دنبالم شهادتم ولی عرضه ندارم
یه نگاه به من بکن میدونم گنه کارم😭
🎤با نوای #سید_رضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹بازمزمۂ سرود یارب رفتند
🔹چون تیرشهاب در #دل_شب رفتند
🔸تا زنده شود رسالت خون حسین
🔸با نام شکوهمند #زینب رفتند
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 5⃣8⃣ 💠ابرقو آزاد باید گردد 🔸در #عملیات نصر 7 با برادری که یزدی بود، تعدادی از #اسیران
🌷 #طنز_جبهه 6⃣8⃣
🔸چیزی به #عید_غدیر نمانده بود. همه بچه های گردان در تکاپوی آماده کردن محل و دعوت از #روحانی و کنجکاوی برای مستحبات این روز و شیرینی و.... بودند.
🔹از قضا روحانی👳 #شوخ_طبعی هم آمد و....
🔸تو #نمازخونه که چادری پشت پادگان کرخه بود نشست و هر بار چند 👬👬نفر میومدن و براشون #صیغه_برادری می خوند🙏 و🚶 میرفتن.
🔹شب🌚 بعد از نماز مغرب بالای #منبر رفت و گفت: شنیده بودم شما رزمندگان انسان های #باحالی هستید و....
🔸بعد تن صدایش را #تندتر کرد و گفت: بابا از صبح نشستم هر کی دست یه 👬 نفر رو گرفته میاد پیشم می گه حاج آقا 👳 اینو برام #صیغه کن 😢😂.....
🔹و شلیک😂😂😂 #خنده بچه ها که تا دقایقی همانطور ادامه داشت و یادگاری از آن روز برایمان ماند.
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
مداحی آنلاین - بیانات دلنشین امام هادی - آیت الله جوادی آمنمل.mp3
451.3K
♨️ چه کسانی در دنیا سود بردند؟
موضوع👈 #امام_هادی (ع)
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎤آیت الله #جواد_آملی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهید_ابن_یامین_جهاندار
خدا یا چه بگویم از آن #بسیجی کم سن و سال با این که خاک سر و رویش را پوشانده و خستگی و بی خوابی در چهره اش نمایان می باشد، می بینی در حال عبادت است و از خدا می خواهد که این کارها را به درگاه خودش قبول کند🙏 و در همین حال به ندای خداوند خود #لبیک گفته و توسط از خدا بی خبران عراقی به شهادت🌷 می رسد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠گذشت؛ گاهى خوش....
🔰در مدت ٩ ماه #اسارت در دست کوموله ها، چه شکنجه هایی را که تحمل نکردیم😖، #محمدرضاابراهیمی و بچه های گروه را وادار می کردند، پای برهنه توی برف ها☃ راه بروند، به جای #غذا علف☘ می دادند، شب ها 🌙هم که در طویله می خوابیدیم.
🔰حدود #هفت_ماه، آب به تن ما نخورده بود🚱، همان یک دست لباسی که از اول اسارت به ما داده بودند، تن ما بود، اندازه کف دست هر وعده به ما نان 🍪می دادند، روحیه قوی محمدرضا باعث می شد، بچه ها جلوی #کوموله ها کم نیاورند.
🔰یادم است هر چند وقت یک بار، مکان استقرارمان را عوض می کردند🔄، آخرین جا هم #طویله ای بود که گوسفندهای🐏🐐 آن را انداخته بودند بیرون و ما را جای آنها نشاندند😕، پنجره ها را گِل مالی کرده بودند، هیچ روشنایی وجود نداشت🌚، شب و روز باید #فانوس روشن می کردی
🔰يك روز با پیشنهاد #محمدرضا، بچه ها همه با هم صدای گوسفند درآوردیم😅! نگهبان آمد و گفت: «این سر و صداها چیه؟» محمدرضا گفت: «با انصاف! لااقل ما را آوردید اینجا، یک کم جویی، چیزی هم می ریختید توی این #آغول، مشغول باشیم.» بعد بچه ها زدند زیرخنده😂، روحیه بچه ها با این حرف تقویت شد.
راوى: آزاده سرافراز #رزمنده_حسین_علیزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#مقام_معظم_رهبری: شهدای مدافع حرم امتیازاتـی دارند
♨️یکـی ایـن اسـت کـه اینهـا از حریـم اهل بیـت در عـراق و #سـوریه دفـاع کردنـد و بـه شـهادت🕊 رسـیدند
♨️امتیـاز دوم ایـن #شـهدا ایـن اسـت کـه اینهـا رفتنـد بـا دشـمنی مبـارزه کردنـد کـه اگـر اینهـا مبـارزه نمیکردنـد ایـن دشـمن میآمـد داخـل کشـور🇮🇷
♨️امتیـاز سـوم هـم این اسـت کـه اینهـا در #غربـت بـه شهادت🌷 رسیدند.
🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#در_محضر_شهید 6⃣3⃣ ڪارتان را برای خدا نڪنید، برای #خدا ڪار ڪنید ... #تفاوتش فقط همین است ڪه ممڪن ا
#در_محضر_شهید7⃣3⃣
چیزی که نمی دانید، عمل نکنید🚫.ادای کسی را در نیاورید.بدون علم درست، وارد کاری نشوید؛ مخصوصا #دین...
اول #واجبات، بعد مستجبات موکد👌، مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها؛
♨️ نه حج و کربلا صدبار بدون این کارها...
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجــــــــاب🌸🍃
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹 وقتى سياهى #چادرم، دل مردهايى كه چشمشان👀 به دنبال خوش رنگ ترين زنهاست را میزند.
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى مردهايى كه به خيابان می آيند تا لذت ببرند، ذره اى به #تو محل نمیگذارند🚫.
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه میرويد🚶 و صد قافله #دل_كثيف!! همره شما نيست.
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک🔞 و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى كِرم قلاب ماهیگيرى🎣 #شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى میبينى كه میتوانى اطاعت #خدايت را بكنى😍؛ نه هوايت را
🌸🍃چه لذتى دارد
🔹وقتى در خيابان راه میرويد؛ در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد📛؛ يك #انسان رهگذريد.
🌸🍃 #چه_لذتى_دارد_اين_حجـــــــــاب!
🌺خدايا! لذتم مـــــــدام باد🌸🍃.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ #حجاب
این حجاب چیه که به ما تحمیل شده!؟
پاسخ را از حجت الاسلام #قرائتی بشنوید🎧.
#پیشنهاد_دانلود👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣9⃣ به یاد #شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣9⃣ به یاد
#شهید_علیرضــا_نـوری🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣9⃣ به یاد #شهید_علیرضــا_نـوری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹از همان روزی که به #خواستگاریام آمد، مطمئن بودم علیرضا #باشهادت🌷 از پیش من میرود. از قبل اینکه بخواهد بحث #سوریه را پیش من مطرح کند.
🔸 وقتی که هشت ماهه #باردار بودم یک شب🌙 خواب دیدم همسرم برای مأموریت به #عراق رفته و شش ماه میشود که خبری از ایشان نیست🚫
🔹 تا اینکه بعد از شش ماه یکی از داییهایم خبر آورد که #علیرضا مجروح شده و به حرم #امام_حسین(ع) پناه برده و آنجا پیدایش کردهاند.
🔸دقیقاً همین خواب به نوعی برایم #تعبیر شد👌. چون هنگام #شهادت من شش روز از ایشان خبر نداشتم و داییهایم به من خبر دادند که #شهید شده است😔.
🔹بعد طوری رفتار میکرد که مطمئن بودم شهید🕊 میشود. حتی زمانی که داشت وسایلش را جمع میکرد💼 و گفت میخواهم به #سوریه بروم، من گریه میکردم😭 و میگفتم تو اگر بروی #شهیدمیشوی.
راوی: همسـرشهید
#شهید_علیرضا_نوری 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر 🗓 4 روز تا روز"قبولی اعمال شیعیان" باقیست 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ با برگزاری مسابقات #کت
#روزشمار_غدیر
🗓3روز تا روز" زبونی شیطان" باقیست...
📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️
هر فرد می تواند با #کمک_مالی به #برگزارکنندگان جشن ها و فعالان عرصه ی #غدیر در رساندن #پیام_غدیر به دیگران سهیم باشد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#داستان_صبا 🔺داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی #قسمت_🔟 به ایران🇮🇷 برگشتم و بعد از چند روز پدربزرگ
#داستان_صبا
🔻داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی
#قسمت_1⃣1⃣
بعداز ده روز ازسفربرگشتم....
پام به تهران نرسیده بود که فهمیدم به خاطر مشکل بارداری خواهرم باید برم مشهد.....💛
اونم به مدت دوماه😉
به مادرم گفتم مامان شما ساکم👛 رو ببند🙏من برم خونه حاج بابا و برگردم....🏃
رفتم خونه حاج بابا و شرح سفر دادم....
وتکلیف گرفتم که "فقط در اقیانوس امام رضا💚غرق بشم و فقط به خواهرم برسم"....
گفتم چشم ولی نشد....🙃
👌فردای اون روز عازم مشهد شدیم....
منوخواهرم و همسرش....
رسیدم به مشهد عید بود همه شهر شلوغ بود.....بعدها فهمیدم عید فطر بوده🎉🎊🎉
رفتیم به خونه ای که ازقبل اماده شده بود....🏠
خواهرم وهمسرش مستقیما مراجعه کردند به پزشک وخواهرم همون روز بستری شد ......🏢
و بعد از سه روز همسرش راهی تهران شد....🚗 من بودم و امام رضا.....❤️❤️❤️
اصلا کل چیزایی که یاد گرفته بودم تو اون یکی دوسال یک طرف ....
امام رضا یک طرف....🌹
فقط دو سه ساعت در روز میتونستم خواهرم روببینم....
این یعنی با ارامش تمام میتونستم کارهایی که حاج بابا گفته بود و انجام بدم.......😌
دو سه روز بعد هر چیزی که از آداب زیارت در رفتار حاج بابا دیدم رو انجام دادم و راهی شدم.....
آمدم ای شاه پناهم بده.......💛💗💛
وقتی که خواستم وارد حرم شوم چون چادر نداشتم خدام اجازه ندادند.😐
به شدت شوکه شده بودم و ترسیده بودم!
همون حسی رو داشتم که برادر دوستم توی حیاط خونه حاج بابا به من گفت!😰
اصلا طاقت این رو نداشتم که با واقعیت خودم دوباره روبرو شم!😢😨
وقتی که بغضم ترکید و گریه کردم 😭 یکی از خدام به سمتم آمد و گفت:
"چرا چادر سر نمیکنی...
خوب اینجا خیلی قداست داره"...💛
گفتم:
"الزامی به حجاب ندارم❗️
چون مسلمان نیستم❗️😐
گفت:
"پاشو با هم بریم چادر بگیریم " 😊
رفتیم و یک چادر مشکی ساده گرفتیم...
و...
آرام وارد حرم شدم...😇
هیچ توصیفی برای حسم نداشتم.
امام رضا 💚مثل یک پاک کننده، تمام لجبازی ها و رفتارهای بدم رو پاک کرد.🙃
یک هفته به همین منوال گذشت..
ظهرها به بیمارستان می رفتم و کارهای خواهرم رو انجام دادم و بعد به حرم میرفتم.😍
طوری شد که چند نفری از خدام حرم دیگه منو میشناختن و نسبت به بقیه رفتار متفاوتی با من داشتند.😌
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران0⃣8⃣ 💠 اگر امام بگوید 📌خاطره ای از #شهید_حسین_فهمیده🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazar
🌷 #یاد_یاران1⃣8⃣
💠 همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود.
📌خاطره ای از
#شهید_دکترمجید_شهریاری🌷
#شهید_هسته_ای
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسران_شهدا همدیگه روبا لفظ #جــان صدا میزدیم فامیل اعتراض میکردن که بهترنیست شماتوی جمع به هم #خا
8⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 قشنگ ترین لباس دنیا
🔰دعوت شده بودیم به یک #عروسی. پارچه خریدیم و برش زدم که برای مراسم پیراهن👚 بدوزم، امافرصت نمی شد⌛️ بدوزمش
🔰شبی که عروسی بود، بی حوصله بودم. گفتم: « #منصور، دیدی آخرش نرسیدم اون لباس رو بدوزم؟ دیگه نمی تونم #عروسی برم.»😔
🔰منصور گفت: «حالا برو #اتاق رو ببین، شاید بتونی بری.» 😉گفتم: «اذیت نکن. آخه چه جوری می شه بدون لباس رفت⁉️»
🔰منصور دستم را گرفت و من را سمت اتاق برد🚪. در را که باز کردم،خشکم زد😧. لباس #دوخته شده بود و کنار چرخ آویزان بود.👗
🔰منصور را نگاه کردم که می خندید😄. از طرز نگاه کردن و خنده اش فهمیدم کار #خودش است. 😍
گفت: «نمی خوای امتحانش کنی؟»😊
🔰با ناباوری #پوشیدمش؛ کاملا اندازه بود. کار منصور عالی بود👌 خوش دوخت و مرتب✨.با خوش حالی دویدم جلوی آینه🖱. به نظرم قشنگ ترین لباس دنیا بود😍
#شهید_منصور_ستاری
به روایت همسرشهید
📚منبع/ جلد پنجم مجموعه کتابهای آسمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh