🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌹🍃🌹🍃 قیمت ندارد جـان تو #بابا قیمت ندارد نالهی #مادر هرچه دلار و درهم دنیاست یک جا فدای #خندهی_آ
4⃣5⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠درخواست شهید مدافع حرم از پدرش در آستانه دومین سالگرد شهادت
🔰شهید مدافع حرم #محمدتقی_سالخورده در آستانه دومین سالگرد شهادتش🌷، درخواستی از #پدرش کرد که مورد اجابت قرار گرفت.
🔰به گزارش خبرگزاری 🎤فارس مازندران، دلاورمردان لشکر همیشهپیروز✌️ و قهرمان 25 کربلا در 14 فروردینماه 1395 طی اعزامی مجدد به #سوریه در منطقه #خانطومان مستقر شده و به مبارزه با تکفیریها👊 پرداختند.
🔰این کاروان در روز 21 فروردینماه 95 محمدتقی سالخورده🌷، حسین بوّاس و سیدسجاد خلیلی را تقدیم #حضرت_زینب(س) کرد.
🔰همچنین در 17 اردیبهشتماه 95 طی جنگی نابرابر و ساعتها⏰ مقاومت جانانه، توانست حدود 700 کشته و زخمی را روی دست #تکفیریها بگذارد و در این میان شهیدان🕊 محمد بلباسی، علی جمشیدی، رضا حاجیزاده، حسن رجاییفر، سیدرضا طاهر، سیدجواد اسدی، سعید کمالی، محمود رادمهر، علیرضا بریری، علی عابدینی، حسین مشتاقی، رحیم کابلی، یدالله قنبری به #شهادت رسیدند🌷.
🔰در آستانه #دومین سالروز شهادت شهدای خانطومان، یکی از بستگان شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده در خصوص تدارک مراسم یادواره این شهید، چنین میگوید: جمعی از فعالان #فرهنگی را برای برگزاری مراسم یادواره 🔸شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده🔸 گرد هم آوردیم تا طی برنامهریزی منظم بتوانیم مراسمی در خور #شأن این شهید و شهدای مدافع حرم در #شهرستان_نکا برگزار کنیم.
🔰تمام تصمیمات و زمانبندی مورد نظر برای هماهنگی حضور سخنران 🎤و مداح انجام شد و وظایف محوله اعضای ستاد برگزاری #مراسم نیز مشخص شده بود👌.
🔰در خلال زمینهسازی و اجرای برخی پیشبرنامهها، #پدرشهید سالخورده طی تماسی📞 خواست از برگزاری مراسم یادواره صرف نظر کنیم📛.
🔰در حالی که از حرف او حیرتزده😦 بودیم، #علت این تصمیم را جویا شدیم، که او گفت: باید حضوری شما را ببینم 👥تا موضوع را توضیح دهم.
🔰وقتی خدمت #پدر بزرگوار شهید رسیدیم، او را بغضآلود😢 و در حالی که اشک گرد #چشمانش حلقه زده بود، دیدیم، در آغوشش گرفتیم و ماجرا را از او پرسیدیم⁉️.
🔰پدر شهید پاسخ داد: #محمدتقی را شب گذشته در عالم رؤیا دیدم که به من گفت مراسم سالگردم را اجرا نکنید⛔️، هزینه این برنامه را به #بهزیستی روستای #شهابالدین بدهید تا خرج نیازمندان شود.
🔰آرامش و خیالِ راحت پدر و مادر شهید🌷 برای ما از هر چیزی مهمتر بود👌 و بدون شک به این خواسته تمکین و مراسم را #لغو کردیم؛ یقیناً روح شهید هم با این اقدام ما شاد خواهد شد😊.
#شهدای_خانطومان
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
7⃣3⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اما اين بار....
🔰داشتم از داخل ماشین🚙 روی ویلچر می آمدم. چشمم به #پلاکاردی افتاد که به دیوار مدرسهٔ مقابل منزلشان نصب بود افتاد. «وصل عاشقانهٔ جانباز عزیزِ قطع نخاع، #شهیدحاج_محمدمهدی_سامع را که ٣٤ سال با رنج و مشقت بر ویلچر صبوری تکیه زد، به خانوادهٔ محترم شهید🌷، عزیزانِ جانباز و رزمندگانِ دفاع مقدس #شهرضا تبریک و تسلیت عرض می کنیم.»
🔰وارد منزلشان 🏡شدیم. از بدو ورود، #خاطرات با او بودن در ذهنم زنده شد💭. چشمم به موتور سه چرخ او که افتاد، دلم هُری فرو ریخت. انگار در و دیوار منزل #شهید با من حرف می زدند و آهنگ غم می نواختند. وقتی حاجی داشت ویلچرم ♿️را از شیب ملایم حیاطشان بالا می برد یک لحظه خودم را جای او پنداشتم. آه، که چقدر #حاج_مهدی را از این شیب بالا برده بودند؛ آخر دوست جانباز من دستانش #ضعیف بود و توان بالا رفتن از این شیب ملایم را هم نداشت🚫.
🔰ایوان منزلشان هم خاطرهٔ مورچه ها 🐜را در ذهنم یادآوری کرد. خودش برایم تعریف کرده بود. ظاهراً یک شب🌙 گرم تابستان در همین #ایوان می خوابد😴. پدر قبل از خواب برایش شربت آبلیمو🍋 می آورد. مقداری از شربت ها روی لبهٔ زیرپیراهنش می ریزد. #صبح که برای نماز از خواب بلند می شود، مورچه ها جذب شیرینی شده و قسمتی از #پوست_وگوشت او را هم خورده بودند😔. چون حس نداشته، متوجه نبوده مورچه ها چه بلایی سرش آورده اند. کارش به بیمارستان🏥 کشیده می شود و...
🔰قبل از ورود به اتاق #پدرشهید به ما خوش آمد گفت. وارد اتاق شدیم. دوستان حاج مهدی غمزده کنار یکدیگر نشسته و زانوی غم در بغل گرفته بودند. آن برادر آزاده داشت قرآن📖 می خواند. کنار بقیهٔ دوستان #ویلچری برایم جا باز کردند. هرگز دلم نمی خواست به این مناسبت یعنی به مناسبت رفتن حاج مهدی پای در این اتاق بگذارم😭. من قبلاً یکی دو بار با دل خوش وارد این اتاق شده و به مناسبت مراجعت او و #حاج_محمود از سفر حج نان و نمکشان را خورده بودم؛⚡️ #اما_این_بار😭...
راوى: #رزمنده_جانباز_رمضانعلی_کاوسی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سرش خیلی شلوغ بود،ولی حتما قرآن رو #حفظ میکرد. اگر یه روزوقتش به بطالت میگذشت،خیلی ناراحت میشد،عمیقا
6⃣4⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اخلاص شهید
🌾به عنوان مثال یکی از بچه محل ها ی #شهید که وضع مالی خوبی نداشت🚫 و زیاد #معتقد نبود بدون این که بفهمه با هزینه خودش این جوون رو میفرسته #کربلا و با رفتار خداپسندانه با این جوون دوست میشه💞
🌾و تاثیرات زیادی روش می گذاره👌 و این بچه الان #نماز_شب خون شده و هنوز نمیدونه که کی بردتش کربلا ⁉️ و .....
🌾پدر شهید فرمودند #ابوالفضل با قرآن📖 انس گرفته بود همیشه قرآن در دست داشت و مشغول خواندن قرآن بود. #پدرشهید فرمودند اگر میخواین مثل ابوالفضل من بشین باید به پدرو مادر احترام بگذارین.
🌾ابوالفضل به ما احترام میکرد.اگر میخواین مثل ابوالفضل بشین #نمازشبتون ترک نشه❌ ابوالفضل نماز شب خون بود و ...
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بازی_های_پدرانه 🌷شهید محمدتقی سالخورده🌷 بافرزند دلبندش زینب خانم 📎شهدای کربلای خان طومان 🌹🍃🌹🍃 @s
#یه_دنیا_غیرت
🌾یه سری که #آقامحمدتقی اومده بود مرخصی، خبر دادن که پژاک حمله کرده و دوستای آقا محمدتقی #شهید شدن🌷 داداش سریع ساک محمد تقی💼 رو داد دستش. وگفت #بروپسرم
🍂من با تعجب گفتم: داداش😧بچه ت تازه دو روز اومده! خستگی سفر هنوز از تنش در نیومده.داداش گفت: همه اونهایی که #شهید شدن بچه های ماهستند👌الآن به محمد تقی اونجا #نیاز دارن.
🌾از #مرخصی یه هفته ای محمد تقی ،دو روز بیشتر نگذشته بود که داداش، محمد تقی رو روانه #کردستان کرد🚌.
🍂در مراسم بزرگداشت شهید هم #پدرشهید گفت: محمد تقی تا دیروز بچه من بود، اما از امروز متعلق به همه شماست🌷
راوی: خانم صغری سالخورده عمه ی شهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍بہ" يلدا " دل خوش ڪردهام شايد در اين دقايقِ اضافہ ی #پاييز فرصتِ بيشتري براےِ #بازگشتنت باشد!🍃
#پدرشهید جاویدالاثر مدافع حرم علی آقا عبدالهی به مناسبت شب یلدا اینگونه نوشته است:
✍علی جان
#سلام
❣تقویم🗓 نگاه نمیکنی. مردم شهر به طولانی ترین شب سال🌖 رسیده اند. این همه تکاپو برای #چندثانیه.
❣من چه بگویم #یلدای_آمدنت که پیرم کرد😔 سفره ی انتظارم رو به سمت قبله ی استجابت پهن کردم. روزهای #نیامدنت به سرخی دانه های انار به چشم #مادرت نشست😢
❣ #خنده_ات پسته ی خندان آجیل نذری🍛 خواهرانت شد. گس بودن میوه ی🍎 کودکی امیرحسین شیرین شیرین شده.
❣ببین #باباجان برای یلدای🍉 نیامدنت فال📖 گرفته ام. حافظ گفت : یوسف #گم_گمگشته باز آید به کنعان غم نخور .... #علی_جانم به نشانه ای فالم را تعبیر کن✅
#جاویدالاثر🌹
#شهید_علی_اقاعبداللهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊ای وای بر این لحظه های استخوان سوز پس کو؟ چه شد؟ آن قامت رعنا و پیروز 🌷🕊اشک زلال همسرت را کس نفه
🌾سه سال تحمل
درد💔
#دوری
💥اما #تو_بازگشتی
ومن دوباره انگار جان گرفتمـ❤️ دوباره توانستم #تو را از ته جانم لمس کنم😌
💥اما با یک #تفاوت مگر من اینگونه راهیت کرده بودم⁉️ موقع رفتن #روی_پای خود بودی اما حال تورا روی دست برایم اوردن😢
💟ازتو ممنونم که مرا پیش #حضرت_زینب سربلند کردی. #تو آمدی شهر بوی خدا را گرفت.
عطر دلنشین بهشتـ🌸🍃
💟نگران #فرزندمان نباش🚫 حال او یک قهرمان دارد به نام #پدرشهید🌷
بعد از سه سال دوباره به شهرخودت
خوش آمدی.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علیرضا_بریری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_مهدی_صابری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
5⃣0⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
نام و نام خانوادگی: مهدی صابری
تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۱/۱۴
تاریخ شهادت: ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
سمت: فرمانده گردان حضرت علیاکبر (ع) از #تیپ_فاطمیون
🔰مهدی صابری یکی از شهدای #افغانستانی مدافع حرم است. بیست و چهار پنج سال بیشتر نداشت اما #فرمانده توانای گروهان حضرت علیاکبر (ع) نیروی مخصوص👌 تیپ فاطمیون بود، تیپی که امروز تبدیل به لشکر👥 شده است.
🔰در ماجرای گرفتن #تل_قرین که اهمیت فوقالعادهای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی👹 در بلندیهای جولان داشت، اواخر سال ۹۳ به #شهادت رسید🌷
🔰شهید صابری، یکتنه👤 هر کاری انجام میداد به قول معروف همه فن حریف بود💪 از آشپزی در #هیئت گرفته تا کارهای امدادی، فنی، مخابراتی و اقدامات تخصصی #عملیاتی. همیشه سنگ تمام میگذاشت.
🔰برایش فرقی نداشت❌ کجا کار میکند، با کدام تیم شریک است یا کاری که میکند چه چیزی است. هرجایی که بود #بهترین بود. بعد از شهادت🌷 او، سنگینی جای خالیاش روی دوش خیلیها حس شد😔 اینها را #پدرشهید «مهدی صابری» میگوید.
🔰همه او را به یک دلبستگی💞 خاص میشناختند؛ آن هم حُبّ #حضرت_علیاکبر (ع) بود. هر جا که به نام علیاکبر (ع) مزین بود #مهدی_صابری هم یکگوشه آن مشغول بود✅ فرقی نداشت هیئت محلیشان باشد یا گروهان مخصوص تیپ #فاطمیون.
🔰برای همین وصیتش را بعد از #بسمالله با «یا علیاکبر ِ لیلا» آغاز کرد. رفته بود که برای ایام فاطمیه🏴 برگردد، همین هم شد. روز #شهادت حضرت زهرا (س) خبر شهادتش را آوردند😔
🔰پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای #لشکر_فاطمیون همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)🚩 با حضور مردم شهر مقدس #قم تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم🌷 بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مدافع_حرم(افغانستانی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣7⃣1⃣ به یاد #شهید_رضا_قربانی_میانرودی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣3⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰بعضی از افراد وقتی #پدران درباره فرزندان صحبت می کنند خیال میکنن چون #فرزندشان هست دارن اینطور تعریف میکنند.ولی #شهید رضا از بدو تولد شهید بود کاملا درنگارش من اگر دقت کنید #متوجه خواهید شد که شهیدان درحیاتشان هم شهیدند دایی بزرگوار شهید رضا نیز ازشهدای دفاع مقدسند و #شهید رضا را دراین مکتب ما پرورش دادیم.
🔰 آقا رضا اولین نوه #پسری بابابزرگ مادریش بود یعنی بعد دایی شهیدش به دنیا آمد و از همان اول همه فکر میکردند #شهید احسان مجددا متولد شده است حالاشما فرض کنیدهمه شهید رضا را درجایگاه دایی اش که اصلا ندیده است می بینند و اینجاست که آقا رضا #واقعا یک شهید زنده است راستی چرا درتمام جملاتم آقا رضا راتکرار میکنم علتش اینه که در زندگی ما بچهها اسامیشان با احترام یاد میشوند
🔰دراوج #عصبانیت هم اسم رابد تکلم نمی کنیم این موضوع نیز درزندگی ما کاملا جاافتاده است البته این نیز خود نکته #اخلاقی می باشد آقا رضا دردوران ابتدایی همیشه جزء شاگردان ممتاز بااخلاق مدرسه بود تا جایی که هرمدیری درمقابلش وادبش کم می آورد این رو من اززبان خود مدیران میگم دراکثر #جلسات مدرسه آقا رضا را بعنوان الگو برای خانوادها مثال میزدند میگفتند این بچه به یک جای بالایی میرسد الان اکثر مدیرانش هستند وبعد شهادتش میگویند اگر ایشان شهید نمی شد
🔰مابه خیلی چیزها شک می کردیم دوران پیش دبستانی وابتدایی راباموفقیت #طی کردنه فقط درسی بلکه حتی معنوی دردوران ابتدایی جزء سی قرآن 📖را با موفقییت حفظ کرد وبعنوان مکبر حسینیه محل زندگی شناخته شد واذان زدن راهم یاد گرفت واذان #شهید نیزموجود وبر روی گوشیهایمان نصب است که برایتان ارسال خواهم کرد
🔰وقتی به محله #مادریشان میرفتیم همه محل باخبر میشدند که بچه ها ان شب 🌙پیش پدربزرگشان هستند چون #اذان محل رو آن شب آقا رضا میزد چون پدربزرگ مادری که #پدرشهید بود متولی مسجد🕌 محل هم بود واذان راازمنزل پخش میکردند لذا آقا رضا شبهایی🌟 که پیش بابابزرگ بود ازداخل خانه میکروفون رامیگرفت و اذان میگفت دوران راهنمایی شهید رضا دیگه وارد #پایگاه محل زندگی شد
🔰 مسئول فرهنگی #پایگاه با آ ن سن کم، آقا رضا دیگه شده بود یک پای ثابت راهیان نور . #آقا رضا درکنار رشد معنوی رشد فرهنگی زیادی به لطف جایگاه اجتمایی که داشت رسیده بودودر#تشخیص راه درست یک ولایی محض بود ⚡️
#شهید_رضا_قربانی_میانرودی🌷
#سالروز_شهادت🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
این خالکوبی یا فردا پاک میشود یا خاک میشود🚫
🔹شهید مجید قربانخانی به خاطر خالکوبیهایش طوری در سوریه وضو میگرفته که معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال میشود و راحت #وضو میگیرد. یکی از بچهها که تازه مجید را در #سوریه شناخته بود به او میگوید: مجید جان تو این همه خوبی حیف نیست خالکوبی داری؟ مجید هم در جوابش میگوید: این خالکوبی یا فردا پاک میشود، یا خاک میشود.
🔹#پدرشهید میگوید: «مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت. اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را میدید، هرچه داشت به او میبخشید. فکر هم نمیکند که شاید یک ساعت بعد خودش به آن پول نیاز پیدا کند. گاهی در یک روز کلی با #نیسانش کار میکرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من میگرفت! ته توی کارش را که در میآوردی میفهمیدی کل #درآمد روزش را بخشیده است. واقعاً دل بزرگی داشت و همیشه تکه کلامش این بود که «خدای بزرگ میرساند»
.
#معرفی_شهید••[📜🦋]••
#شهید_مدافع_حرم~~|🕌🌱|~~
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh