#تلنـگــــــــر 🔔🔔
♦️رفتند تا بمانیم!
🔹اینکه استاد پناهیان گفتند:
شاید بزرگترین اثری که #شهید برای ما
دارد،این است که ما را به #فکر وا می دارند!
💭فکر...
💭فکر...
💭فکر...
🔸فکر اینکه قربانی کردند #خودشان را!
و #خدا قربانی کرد آن ها را...
🔹این که شهیدی آلبوم عکس های 🎭خود را از بین میبرد که نکند حالا #بعدشهادت،اسمش بر سر زبان ها بیفتد و دیده شود😔...
🔸و یا شهیدی پلاکش🏷 را پرت کند در کانال #پرورش_ماهی!که در فکرش تشییع⚰ با شکوهی برای خودش متصور شد!
♨️ #شهوت_شهادت_بخشکاند...
🔹و #فرماندهان شهیدی که حاضر شدند!
در جمع سربازان سینه خیز بروند...
در پوتین بسیجی ها آب🚰 بخورند...
و ...
♨️درس #قربانی_کردن_خود است!
♦️برای خدا شدن آسان نیست!
چون #نباید هوای قدرت داشتن👊،داشت...
نباید #هوای دیده شدن داشت...
و برای ما سخت است قربانی کردن
#هوای_نفس
♦️چون برای ما #لذت تقرب به خداوند
از لذت های کم ارزش دنیـ🌏ـا #کمتر است...
♨️حالا ما چه کار ها که نکردیم
برای #دیده_شدن⁉️
♦️و #شهدا از آن سو به ما بیچارگان میخندند😊!
و شاید اشک 😭میریزند؛که در #خودمان
ماندیم!و لباس #هوای_نفس را از تن در
نیاوردیم...
🌾در #خود ماندیم...
🌾در #خود ماندیم...
🌾در #خود ماندیم...
💢به قول #حاج_حسین_یکتا:
و هنوز گیر یه قرون و دوزار #شهوت این
دنیاییم.که یکی بیاد نگاهمون👀 کنه...
♨️شهدا #شهوت_شهادت میخشکوندند!
که یوسف زهرا نگاشون کرد...
♦️جان به هر حال قرار است
که #قــربان بشود👌...
پس چه خوب است
که قربانـی #جانــان بشود😌...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سلام_شــهدا نمےدانم برق نگاهتان چہ داشت چگونہ با دلِ آقاے مان بازے ڪرد... چہ دید ڪہ برایتان انگشت
0⃣5⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#پیش_بینے_شگفت_انگیز_امام_خامنہ_اے درخصوص شــهادت دو رزمنده مدافع حرم!
🍃یک روز به همراه جمعی از #فرماندهان در محضر #رهبرانقلاب حضور پیدا کردیم. پس از پایان دیدار و موقع خداحافظی، مسئولین #بیت ما را صدا زدند و گفتند حضرت آقا شما را خواسته است؛ لطفاً برگردید.
🍃همه تعجب کردند. دوباره به محضر حضرت آقا رسیدیم و آقا فرمودند به #عکاس بگویید بیاید. از #محافظ آقا سؤال کردیم جریان عکاس چیست؟ گفت آقا با کسانی که خیلی #دوستشان دارد عکس #شخصی میگیرد.
از حضرت آقا سوال کردم عکس ما را برای چه میخواهید؛ فرمودند: «جمع شما #بوی_شهادت میدهد.»
🍃دو نفر در این جمع بودند که #حاج_قاسم به اسم صدایشان کرد. حاج قاسم دو #انگشتر از آقا گرفته بود که به «سردار هادی کجباف و نادر حمید» داد و دستانشان را بوسید. کجباف و نادر حمید پس از گرفتن #هدیه به شدت #گریه کردند. عملیات بعدی این دو به شیوهی بسیار #عجیبی به شهادت رسیدند.
#شهید_نادرحمید🌷
#شهید_هادی_کجباف🌷
راوی : #عبدالفتاح_اهوازی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1⃣5⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 خاطرهای از شهید محمود کاوه
🍃یکبار از آقای مرادی که از #فرماندهان گردان لشکر ویژه شهدا بود جریان #خودرو_سیمرغی که در پادگان بود و بچهها میگفتند که #غنیمت هست را پرسیدم.
🍃او گفت: یکی از سران #ضدانقلاب نامش #حسن_سرسفید بود که با آقا محمود کل کل داشت. یکبار تک و تنها میاد تو پادگان لشکر #بنزین میزنه دم در #دژبانی به سرباز میگه به کاوه بگو حسن سر سفید #تنها اومد تو پادگان لشکرت بنزین زد و رفت اگر #مرد هستی تو هم تنها بیا.
🍃 #سرباز از همه جا بیخبر هم میره جریان رو به آقا محمود میگه. ایشون هم هیچی نمیگه، اما یک روز تنها با #تجهیزات، بلند میشه میره تو یکی از ساختمانهای ضدانقلاب
🍃همون اول کار چندتا ضد انقلاب که تو حیاط نشسته بودن رو #هلاک میکنه. سریع وارد اتاق مالی میشه #مسئول_مالی حزب رو هم میکشه و مقادیری #پول رو به همراه یک خودرو سیمرغ که تو #حیاط پارک بوده به غنیمت میاره و جواب یک باک بنزین حسن خان رو با کلی کشته و پول و ماشین میده.
🍃بعدها همین حسن خان طبق ذکر کتاب #نبرد_الواتان در اعماق جنگل الواتان توسط شهید کاوه و بچههای لشکر شهدا به #جوخه_اعدام سپرده میشه.
🍃البته ضد انقلاب به تلافی این کار اومدن نزدیک درب پادگان لشکر هنگام تردد شهید کاوه #بمب کار گذاشتن که شکر خدا ناموفق بودن.
#سردار_شهید_محمود_کاوه🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بین الحرمین محمدحسین در حال #روضه خواندن برای #دلم بخوان و نفس بزن که دیده دل سالهاست #خشک است #
1⃣8⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🔹سه سال بود که تو عراق و #سوریه به دفاع👊 از حریم حرم اهل بیت پیامبر (ص) مشغول بود.اسم مستعارش تو سوریه " #عمار " بود و همه "حاج عمار" صداش میکردن
🔸شجاع و نترس بود💪 و محبوب دلـ❤️ـها
وقتی ازش میپرسیدیم تو #سوریه چکار میکنی؟ میگفت: #سربازی☺️.
🔹روز تشییع پیکرش⚰ وقتی #فرماندهان نظامی رو دیدم ازشون پرسیدم: مگه #محمدحسین اونجا چکاره بود⁉️سردار گفت:
👈فرمانده تیپ هجومی #سیدالشهدا(ع) ! 😳
🔸سالها بعد از #دفاع_مقدس اومد تو میدون، بعد از ما اومد و قبل از ما رفت😔. محمدحسین زود بارش رو بست. #سردار میگفت و میسوخت و #غبطه میخورد😞...
🔹مرامهای خاص زیاد داشت⚡️ اما بعضی چیز ها برایش #قانون بود و خط قرمز داشت⭕️ و یکی از آن خط قرمز ها این بود :👈محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشم خورش👀 از بقیه جاها بیشتر بود را به #عکس_شهدا تعلق میداد
🔸و تو باید قبول میکردی✅ که به واسطه عکس شهدا🌷 #حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی .⚡️وگرنه...قرارداد که تمام میشد و خانه🏡 را که میخواستیم عوض کنیم بعضأ عکس ها هم #نو میشد
🔹یادم هست وقتی #پوسترهای کم عرض شهدا 🌷مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد😃 که عکس های #بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
🔸با این حال ولی همیشه یک پوستر #تکراری بود ؛ قدیمی بود؛ و ✘نه نو میشد و ✘نه قرار بود سایزش عوض شود و آنهم👈 تمثال شهید مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور #محمد_عبدی بود
🔹خیلی دوست داشت #مثل "محمد عبدی" باشد همیشه از خنده های😄 لحظه های اخرش و #حین_شهادت محمد عبدی میگفت ؛وقتی فهمیدم اسم جهادی محمدحسین خودمان39; #عمارعبدی 39; است اصلا جا نخوردم
🔸ولی زمانی که #عکس_صورتش را در معراج شهدای🌷 تهران دیدم ؛ با آن لبخند ملیح آن موقع باورم شد.
🌾تا در طلب گوهر کانی کانی
🌾تا در هوش لقمه نانی نانی
🌾این نکته ی رمز اگر بدانی دانی
🌾هرچیز که در جستن آنی،آنی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شـهــــدا تصویرتان رفت ... صدایتان رفت ... ⚡️اما #هدف_وراهتان را نمیگذاریم از یادها برود🚫 ... #م
5⃣1⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹نیروهای ما درعملیات #خیبر به دو منطقه حساس دشمن حمله کردند💥؛ یکی دجله ودیگری جزائر خیبر. در منطقهی #دجله پس از یک هفته جنگیدن به دلیل مشکلات در مهمات رسانی ونبودن آتش توپخانه ناچار به #عقبنشینی شدیم وتنها جزایر خیبر در دست ما بود.
🔸در روز هفتم نبرد، احمد آقا فرزند #حضرت_امام (ره)، تلفنی ☎️پیام حضرت امام (ره) را به من دادند که به #فرماندهان سپاه بگویید جزایر خیبر را باید حفظ کنند👊.
🔹من به اولین کسی که بیسیم📞 زدم #احمد_کاظمی بود چون او مهمترین خط جزیره جنوبی، یعنی سیل بند غربی را دراختیار داشت👌 و روی آن سنگربندی کرده بود و دفاع میکرد👊.
🔹سیلبند میانی در اختیار #شهیدمهدی_باکری و سیلبند شرقی در اختیار لشکر۲۷ و برادرمان #شهید_همت بود.
🔸اگر سیلبند #غربی سقوط میکرد، سیلبندهای میانی و شرقی هم قابل نگه داشتن نبودند🚫. به محض اینکه احمد #کاظمی پیام امام (ره) را از من شنید🔊، گفت: چشم، چشم
🔹واتفاقا چون خیال دشمن از #دجله_وطلائیه راحت شده بود، تمام آتشها ونیروهای خود را در جزایر خیبر متمرکز کرد و چندین شبانه🌘 روز به صورت مستمر به جزایر حمله میکرد وآتش میریخت💥 ولی احمد کاظمی #مقاومت کرد
🔸و پس از #دو_هفته مقاومت که به قرارگاه مرکزی برای ارائه گزارش آمدم، سر وصورتش خاک گرفته از دود آتش خمپاره وتوپها 💣و بمباران سیاه شده و بسیار خسته 😪و ژولیده بود. او را بغل کردم و بوسیدم وگفتم #احمد، تو خیلی زحمت کشیدی😊.
🔹گفت: وقتی که #پیام_امام (ره) را به من دادید من هم نیروهایم را صدا زدم گفتم اینجا #عاشوراست باید بههر قیمتی شده جزایر را حفظ کنیم و خودم هم رفتم خط مقدم و کنار رزمندگان جنگیدم💥 .
#شهید_احمد_کاظمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸خوف #محشر از کسی باشد 🔹که او بی صاحب است 🔸 #صاحب ما در قیامت 🔹عمه جانم #زینب(س) است😍 #شهید_جواد
6⃣3⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰ایشان دو سالی بود که پیگیر رفتن به #سوریه شده بود و تمام کارهایش را انجام داده بود و من خبر نداشتم🚫. وقتی خبردار شدم که قرار است #برود گفتم شما گفتی اگر در کشور خودمان🇮🇷 جنگ شد رضایت بدهم بروی ⚡️اما #سوریه کشورما نیست❌.
🔰خوب یادم است که #شب_شهادت امام کاظم (علیه الاسلام) بود که رو کرد به آسمان و گفت #یاموسیبنجعفر خودتان به دل💟 همسرم بیاندازید راضی شود تا بروم.آن شب #خواب_دیدم به همراه همسرم💑 به سوریه رفتهایم. زنان #عرب زیادی آنجا بودند.
🔰مردان برای نبرد⚔رفتند و یکی از #فرماندهان ما را در پناهگاهی برد و گفت اینجا به زودی تخریب میشود و همه کشته خواهند شد اما ما باید تا #آخرین_قطره خونمان از شما دفاع کنیم👊.ترس و وحشت بر من غلبه کرده بود😰 راهی مکانی شدم که #سقف نداشت
🔰آنجا شروع کردم به #دعا کردن و گفتم خدایا مرا ببخش که رضایت نمیدادم همسرم برای دفاع از این مردم #بیدفاع به سوریه بیاید😔 درحالی که خودم انتظار دارم الان از همه جای دنیا🌍 برای کمک به ما بیایند.
🔰 #دفعه_آخر از حلب زنگ زد☎️ و گفت اینجا درگیری شدید شده💥 و شاید چند روزی نتوانم تماس بگیرم🚫 اما اگر هر اتفاقی بیفتد راضیام به #رضای_خدا و از من پرسید که آیا من هم راضی ام که پاسخ مثبت دادم✅ و پرسید به خودش توکل کنیم❓ که گفتم توکل بر خدا و به مشیت او راضی هستم.
🔰ایشان به من گفت اگر قسمت من به برگشتن #نبود میخواهم به کسانی که مرا یاد میکنند بگویی بجای من #حضرت_فاطمه(س) را یاد کنند و سه بار بگویند"یا زهرا(س)"❣.به ایشان گفتم انشالله حتما برمیگردی که دوباره همان گفتهها را تکرار کرد و از من قول گرفت به #حجاب حضرت زهرا(س) تاسی کنم و به پیروی از بانو #روبند بزنم😊.
#شهید_جواد_جهانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب9⃣1⃣ 📗 سربلند 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖 این کتاب روایتی است از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم؛ #مـ
💠معرفی کتاب0⃣2⃣
📗 شاهرخ حر انقلاب اسلامی
🌷☘🌷☘
🔰محتوا:
📖 این کتاب روایت جذابی است از زندگینامه و خاطرات #شهید_شاهرخ_ضرغام🌷
🔸شاهرخ ضرغام از #فرماندهان هشت دفاع مقدس🌷 بوده است. او پیش از انقلاب به #لات_مآبی شهره بوده است
🔸و حتی #ساواک از او و همقطارانش چندین مرتبه برای سرکوب مردم کمک خواسته بود😧
💥اما پس از انقلاب تغییر رویه میدهد و « #حرانقلاب» لقب میگیرد.
💯خواندن این #کتاب📚 را از دست ندهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺🍂🌸🍃🌷🍃🌸🍂🌺 #کلام_شهید 🌾دشمن باید بداند و این #تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهای را که علیه #انق
2⃣5⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸روزهای قبل از #عملیات_بدر تازه از مهاباد به اهواز رفته بودیم🚌،و در پنج طبقه های اهواز مستقر بودیم،یک گردان از تیپ کماندویی نوهد ارتش به #تیپ_شهدا مامور شده بود و یک گردان از ویژه شهدا به نوهد.
🔹در صف غذا🍲 بودیم،یکی از ارتشی ها هی نق میزد😒 که #فرماندهان سپاه جای گرم و نرم دارند و براشون شیشلیک و کباب🍢 میبرند و انوقت ما برای ذره ایی غذا باید اینهمه تو صف بایستیم👥👥
🔸همینطور بد و بیراه میگفت، و من تحمل میکردم🙄.عاقبت زدم روی شونه اون برادر ارتشی و گفتم، #اخوی اون اقا که چند نفر عقب تر از ما تو صف وایساده👤 و #یقلوی دستش هست رو میبینی⁉️
🔹گفت:اره، می بینم خب که چی❓ گفتم اون #محمود_کاوه فرمانده تیپ هست، بغض گلویش را گرفت😢،هق هق #گریه امانش نداد،و این اقا محمود کاوه بود که دست بر سر ورویش میکشید وصورتش را #میبوسید.و حلالیت خواهی اون برادر ارتشی...
راوی: اقای هادی جهان زاده.
از نیروهای لشگر ویژه شهدا
#شهید_محمود_کاوه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری 🌹 ♦دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم گذشتیم ... ♦آن
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🔴نديدم سرش را پايين بياورد
🔶در عمليات #كربلاي5 كه بيش از 20 شبانه روز طول كشيد، يك مرتبه #فرماندهان را در #كانالي در منطقه «پنجضلعي» در شمال منطقه #عملياتي كه عرضش كمتر از #يك.متر بود جمع كرديم تا براي ادامه عمليات تصميمگيري كنيم.
🔶حجم انبوه آتش #توپخانه و #هواپيماهاي عراق مانع از شكلگيرياين #جلسه ميشد.
🔶من دراين كانال حتي يك بار #نديدم كه سردار #شوشتري سرش را #پايين بياورد يا #نگراني از اصابت #گلوله يا #تركش داشته باشد.
راوی: سید یحیی رحیم صفوی – همرزم شهید و فرمانده کل سابق سپاه
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
موضوع آقا عبدالله که پیش آمد قرار شد بیایند منزل برای #خواستگاری...☺️👌 البته شهید باقری هم نمی خواس
0⃣2⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 مروری کوتاه بر زندگی
#شهید_عبدالله_باقری
🍃پس از اخذ مدرک دیپلم و در سال 1379در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول #خدمت شد.
سال 1381 عقد و سال 1382 زندگی مشترکشان را شروع کردند، در آغازِ خدمت عضو تیم #رهایی_گروگان بود اما از سال 1383 به سپاه #انصارالمهدی ملحق شد تا در تیمهای #حفاظت اشخاص انجام وظیفه کند.
🍂از همان اوایل آغاز درگیری ها در #سوریه تلاش فراوانی برای سفر به سوریه داشت اما هر بار #فرماندهان سپاه انصار با درخواست وی #مخالفت میکردند تا این که اولین بار در اسفندماه سال 1393 برای یک ماموریت کوتاه سه روزه عازم شامات شد
🍃وقتی میخواست برود، به مادرش گفت: مادرم تو 5 فرزند #پسر داری نمی خواهی #خُمسش را بدهی و یکی را در راه دفاع از اسلام و اهل بیت فدا کنی؟مگر همیشه نمی گفتی فرزندانم فدای اهلبیت! امروز همان روز است؛
🍂تو باید با #رضایتی که در رفتن من به سوریه می دهی، به اهل بیت لبیک بگویی و در #عمل حمایت خود را از #اسلام ثابت کنی، در این صورت است که در قیامت #شرمنده نیستی و نخواهی گفت پنج فرزند پسر داشتم و از اسلام دفاع نکردم و در مقابل حضرت زهرا(سلام الله علیها) سرت را پایین نمیاندازی ما را خودت اینچنین #تربیت کردهای.بعد از شنیدن صحبتهایش مادر با رضایت او را به خدا سپرد
🍃اشتیاق شهید باقری برای بازگشت به سوریه پس از اولین اعزامش #صدچندان شده بود و به تعبیر دایی محترمشان، حاج عبدالله مانند #اسپند_روی_آتش شده بود و با دیدن اوضاع سوریه نمیتوانست اینجا طاقت بیاورد.
🍂اعزام دوباره حاج عبدالله شش ماه طول کشید و در طول این مدت ایشان به هر #دری می زد تا سریعتر به جبهه برگردد تا بالاخره در مهر ماه سال 1394 دومین #اعزام او رقم خورد و در یازدهمین روز پاییز دوباره راهی شد و تنها 20 روز پس از دومین اعزام در آخرین روز مهر سال 1394 مصادف با #شب_تاسوعا همراه با #امین_کریمی که از همرزمانش در سپاه انصار المهدی بود، در حومه شرقی شهر حلب به درجه رفیع #شهادت رسید.
#شهید_عبدالله_باقری🌷
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_تاسوعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹خدایا شهادت را نصیبم کن، دلم برای #حسین_خرازی پر میکشد، دلم برای شهدا پرمیکشد 🌹دنیا را رها کنید،دن
#شهید_کاظمی یار صادق و راستین سرداران ⇜شهید باکری 🌷
⇜زینالدین
⇜ #خرازی
⇜همت
⇜بقایی و... بود
و تمام وجود خود را #وقف حضور در جبهههای نبرد کرده بود و بیشک یکی از برجستهترین و مقتدرترین #فرماندهان دفاع مقدس محسوب میشود👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زندگــے ... از #شہادت آغاز میشود آنانڪہ یڪ عمر #مرده_اند ، 💥یڪ لحظہ هم شهید #نخواهندشد❌ #رزقک_شه
9⃣7⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🗓تولد: 9 #تیر 1364 / تهران
📋مسئولیت: فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع)
🌷شهادت: 16 #آبان 1394 / حلب
🔰شهید محمدحسین #محمدخانی، متولد نهم تیرماه 1364 دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه آزاد🏢 واحد یزد، از فعالان #بسیج دانشجویی و از فعالان ستاد تدفین #شهدای_گمنام🌷 این دانشگاه بود
🔰حضور وی در #سوریه با عنوان مربی آموزشی شروع شد، 💥اما چنان در بین نیروها درخشید که مورد توجه #فرماندهان ارشد نظامی واقع شد👌 و بعد از مدتی به عنوان فرمانده تیپ هجومی #سیدالشهدا(ع) منصوب شد.
🔰محمدحسین را در سوریه به نام مستعار « #حاج_عمار» میشناختند. حاج قاسم سلیمانی نگاه ویژهای به محمدحسین داشت☺️ و در یکی از دیدارهایش گفته بود: عمار برای من مثل « #همت» بود. شجاعت💪 و دلاوری محمدخانی باعث شده بود که همواره او را در #خط_مقدم ببینند.
🔰دل بیباک و سر نترس❤️ محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود. تا جایی که می توانست از خواب و #استراحتش میگذاشت که ♨️حتما خودش در خط حضور داشته باشد. فرمانده بارها بهش میگفت: «شما وقتی فرمانده هستی، #حق_نداری بری خطِ اول و بجنگی. اگه اتفاقی برای شما بیفته، شیرازهٔ کار از هم می پاشه💥 »
🔰اما قبول نمی کرد❌ میخواست حتماً کنار نیروهایش وسط معرکه #حاضر باشد. خیلی راحت می توانست بیاید عقب خط بنشیند، بی سیم📞 دستش بگیرد و با بیسیم نیروها را کنترل و مدیریت کند؛ ولی این کار را نمی کرد.
🔰 #اسلحه به دست میگرفت و می رفت خطِ اول جبهه. در عین فرماندهی و هوش نظامی💬همیشه در میانه میدان بود. تا اینکه نیمه #آبان سال 94، آرزوی دیرینهاش تحقق یافت و در حومه شهر #حلب به خون سرخ❣ خویش آغشته گشت و خود را به قافله #شهدا رسانید🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh