eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺 ۱۶ اردیبهشت ۹۵ 😔 گرامی می داریم یاد شهدای کربلای #خانطومان را که در چنین روزی، فدایی عمه ساد
🕊💞 🍃°•| مراسم ما، به خواست خودمان نیمه شعبان در🕌 برگزار شد و حجاب کامل داشتم. 🍃°•| جالب است برایتان وقتی 🎥آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری❓ 🍃°•| می دانستم دوست دارد شود چون بارها گفته بود، من هم در جواب فیلمبردار🎥 گفتم: عاقبت ما ختم به شود. 🍃°•| من را خیلی دوست داشتم، فکر می کنم عشـــ❤️ـــــــق ما خیلی خاص بود. بعد از رضا پرسید: شما چه آرزویی دارید❓ گفت: همین که خانم گفت.🍃 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت #⃣ #قسمت_چهارم 💢فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است. مکثی
📚 5⃣ 🔰کنار هر نوشته چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت. وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در می آمد، درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده می‌کردیم با تمام جزئیات. یعنی در مواجهه با دیگران حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم لذا نمی شد هیچ کدام از این کارها را انکار کرد. غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود.آنها همه‌چیز را دقیق نوشته بودند. ✨جای هیچگونه اعتراضی نبود، تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد زد. اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم! همینطور که به صفحه اول نگاه می‌کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم یک دفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است!! 💠 صفحه ای که پر از اعمال خوب بود ناگهان تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز نشسته بود گفتم: چرا اینها محو شد؟مگه من این همه کارهای خوب نکرده ام؟ گفت: بله درسته،اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی.اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد. با عصبانیت گفتم چرا، چرا همه اعمال من؟؟ او هم غیر مستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر که می فرماید: سرعت نفوذ آتش در گیاه خشک، به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات بنده نمی رسد. رفتم صفحه بعد ... 🔮آن روز هم پر از اعمال خوب بود، نماز اول وقت مسجد، بسیج، هیئت، رضایت پدر مادر و ... تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود. آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند،خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری می شد،اما با تعجب به یکباره مشاهده کردم که دوباره تمام اعمال من در حال محو شدن است! ❗️گفتم: این دفعه چرا! من که در این روز غیبت نکردم؟ جوان گفت: یکی از رفقای مذهبیت را مسخره کردی، این عمل زشت باعث نابودی اعمال شد. سپس بدون اینکه حرفی بزند آیه ۳۹ سوره یاسین برایم یادآوری شد: روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است. "یا حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون" ♻️خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه...! رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم. 🔆 غیبت نکرده بودم، هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی ها و خنده ها به عنوان کار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می فرماید: برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد. خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده! 🔅به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم. گفت: ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام و... ⚜اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم. یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود برخی اعمال باعث حبط و نابودی اعمال خوب انسان میشود... 🔆به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد نابود می شود!! سری به نشانه ناامیدی و این که نمی‌توانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند. همینطور ورق می‌زدم و اعمال خوبی را می‌دیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو می‌شد... 🔴فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دق کنم. نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چگونه عبادت کنم_31.mp3
11.81M
؟ ۳۱ 🤲 💢استمرار در جذبِ معنویات، و تداوم در تمارین سَبُک عبادی ، آرام آرام، سطحِ ۱ـ اُنس انسان با عبادت، ۲ـ توان او برای انجام عبادت ۳ـ میزانِ لذت او از انجام فعالیتهای عبادی، را افزایش می‌دهد، تا جاییکه برای لحظات خلوت، مشتاقانه لحظه شماری می‌کند. 👆 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚜قصہ‌ی #معراج سیمرغ راز بود ❣قصد او از زندگے #پـرواز بود ⚜لحظہ‌ی پـايـان✋ او آغــاز بـود ❣مرگ او
💠نامحرم 🔹من با احمد ، هم دوره و هم پرواز بودم . از سال ۱۳۵۳ در مرڪز پياده شيراز . دوره هاى مقدماتى و عالى را طى مےڪرديم و در همان روز ها ڪه در خدمت ايشان بودم ، مسائل عقيدتى را رعايت مےڪرد. 🔸از نماز و روزه و فلسفہ دين ، خيلى حرف مےزديم. در همان مرڪز ، گرو هان ديگرى متشڪل از خانم ها ، آموزش نظامى مےديدند . احمد توصيه مےڪرد بہ آنها نزديڪ نشويم . آن موقع ، حجاب خانم ها رعايت نمےشد و يگان ها هم در ڪنار هم خدمت مےڪردند و آموزش مى ديدند . 🔹احمد به ما مى گفت : «ممڪن است در اين دنيا ، جواب ڪار ثوابى را ڪه مےڪنيد ، عايدتان نشود ولى بالاخره روزى بايد جواب ڪارش را پس بدهيد و يا پاداش ڪار خيرتان را بگيريد . آن روز ، جواب دادن خيلى سخت است .» 🌹 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#راهی_برای_شهادت ⚜اگر میخواید شـــ🌹ــهید بشید اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید آرزوی شـــ🌷ــها
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💞 همیشہ این شعر را بہ یاد آورید... آنزمانے کہ" س"🍂 خطاب بہ پدرش فرمودند: 🍂 حجابِ را نخورے ... چادرم سوختہ اما بہ هست هنوز 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
سید رضا نریمانی_هفتگی23دی95-شور-بی بی دیگه طاقتم طاقه دیگه دارم از هم میپاشم-1484380046-1.mp3
12.15M
●✰●بی بی دیگه #طاقتم طاقه ●✰●دیگه دارم ازهم میپاشم 💔 به یاد #شهدای_مدافع_حرم حضرت زینب(س)❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️ 🕊🍃 شمــا را ، شــ🌙ــب دوسـت می دارم ..😍 يكدست ، يكرنگ ، بی صدا ، تنها .. .. و البته بی پايان ، بی پايان ، بی پايان.🕊🍃 🤲 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ به# روسیـــــــاهی‌ نگاه نکن 😔 و به که خالی و گنهکارند... قلبـــ❤️ــــم را ببین که هر روز ، صبــــــ🌞ــــح و شــ🌟ـــام تـــــ💞ـــــو را می‌خوانند... 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
صبــــــ🌤ح هاےمان ، نہ فقط؛🌱 بلکه 🌱روزهای عمرمـان ❗️ همہ است؛🦋 بــا یـــــاد ، خاڪیانِ نشین ...🌱 🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - داستان طلبه قلابی - حجت الاسلام عالی.mp3
5.38M
♨️داستان طلبه قلابی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🚨 #خبر_فوری 🕊مسافر دیگری از کربلای #خانطومان شناسایی شد.... 💐شهید مدافع حرم #شهید_سعید_کمالی شناس
📸اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم سعید کمالی🌷 💠شهید مدافع حرم متولد نوزدهم شهریور سال69 از پاسداران کربلای مازنداران اهل روستای کفرات نکا و ساکن ساری بود که داوطلبانه عازم🚌 سوریه شد ⚜و در 17 اردیبهشت ماه ۹۵📆 در منطقه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال تفحص و شناسایی شد🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📸اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم سعید کمالی🌷 💠شهید مدافع حرم #سعید_کمالی متولد نوزدهم شهری
🔰همسر شهید سعيد کمالی: پیکر همسرم⚰ پس از تفحص به کشور بازگشته و اکنون در تهران است اما ما هنوز سعید را ندیدیم. 🔮همسر این شهید گفت: در دیداری که با داشتیم به او گفتم: «ببخشید سردار می تونم یک سئوال بپرسم⁉️ گفت: بله ♦️پرسیدم: از شهدای خبری نیست، پیکر همسرم و چند شهید دیگر هنوز برنگشته😔 و با حالت مستأصل گفتم: بالاخره ... ✳️حاجی دوباره چند لحظه سکوت کرد و بعد سه مرتبه گفت: ، میان، میان مادر همسرم مجدد گفت: پسرم دوست داشت گمنام🌷 باشد، شاید خودش اینجور می خواهد و برای همین برنمی گردد 💢سردار گفت: به خاطر دل همسرش♥️ هم شده برمی گرده 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸چقدرباشکوه بدرقه شدی ازکربلای #خانطومان خوش آمدی پهلوان🌷 یک استان منتظرقدوم توست واقعابرازنده پیک
📸تصویری از خادم الشهدا شهید علی جمشیدی🌷 💠علی آقا پیش حضرت زهرا (س)خادم های معراج شهدا راهم یاد کن....😔🙏 💢شهید جمشیدی بهار سال ۹۵ به صورت خادم معراج شهدا بود و دو ماه بعد در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد🕊 💢و پیکرش در منطقه باقی ماند و پس از در روز هفتم تیرماه پیکرش شناسایی شد✅ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✅ ایستگاه تفکر‼️ 🚫ارسال شکلک به ممنوع🚫 🔸خواهر من❗️ وقتے پاے نوشتہ هاے من شکلک🙃 میزنے✨ 🔸 دقیقا یکـ نفر را# تصور میکنمـ که سرش را کج کرده خیره به من و دارد 😊 میزند❗️ 🔸وقتے مےنویسے: مرسی من یکـ نفر را مےکنم که عین بچه ها مےشود و دلنشین لبخند☺️ میزند‼️ 🔸وبا صداےنازکـ تشکرش را میریزد توے من.❤️ وقتے اواتارت سرکج کرده و 😁 طورےکه دندانهایش هم معلوم باشد. 🔸 همیشه قبل از اینکه مطالبت را بخوانم صدایتـ را ميشنوم🎶 که دارد رو به 📸 مےگوید سیب🍎 وبعد هم ریسه مےرود. 🔸وقتی عکس دختر بچه مےگذارے و بالایش مےنویسے:👼🏻 عجیجم، نانازم، موش کوچولو، الهییییے، قربونش برم و... من همین حرف هارا با اواتارت و صداےخیالےاتـ میسازم🦋 و از این همه ذوق کردنتـ لبخند☺️ مےزنم. 🔸من نیستم حتے قوه تخیلم هم بالا نیست❗️ من ........ وتو ............. من آهنم و اهن ربا☝️ من اتـــشـــم و تو یادت نرود☝️❌ خصوصی ترین را عمومی نکنی✋❌ خواهرم یادت بمونه با فاصله ات رو حفظ کنی. چه نیازی به ارسال داری که حتما طرف مقابلت چهرات رو درک کنه⁉️ یادت باشه شکلک ها برای روابط صمیمانه طراحی شده اند‼️ 👌 یادت بماند ما باهم نامحرمیم☝️⛔️ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page255.mp3
862.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه ابراهیم✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دستی #تو را از شاخه ام 🌷 چید و نمی دانست گلـ🌺ـها پس از #پرپر شدن هم عطرشان باقی
و شهید 20 تیرماه سال 95🌼🍃 رسماً به عقد یکدیگر درآمدیم.😍 بعد از یک ماه قصد رفتن به سوریه را کرد که حتی دوستانش به او گفتند شما عقد کردی برای چه می‌خواهی بروی🌼🍃 در همین حین از تهران پرونده اعزامی‌اش برگشت خورد، چون حسین در سوریه نزد تروریست‌ها شناخته شده بود.🌼🍃 برای اعزام مجددش به او اجازه ندادند که برود تا اینکه با تلاش بسیار موفق شدند. آبان‌ماه 95 با نام قمر فاطمیون و از طریق فاطمیون توانست اعزام داشته باشد🌼🍃 آبان‌ماه هم به شهادت ‌رسیدند کلاً دوران نامزدی ما با هم طول کشید و در اصل خدا خواسته بود در کنار بیشتر باشم تا از او بیشتر درس بگیرم.🌼🍃 🌼🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#من و شهید 20 تیرماه سال 95🌼🍃 رسماً به عقد یکدیگر درآمدیم.😍 بعد از یک ماه قصد رفتن به سوریه را کرد
2⃣7⃣2⃣1⃣ 🌼🍃 یکی از این بود که چون مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به مدافع حرم باقی بمانم و ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از آینده‌ام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای از حرم بی‌بی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید.🌼🍃 همسرم از من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 🌼🍃 حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از نسل امروزی در این وادی‌ها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید.🌼🍃 بنده این شرط را کردم چون به این موضوع خیلی داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمی‌تواند به شما آسیب وارد کند.🌼🍃 برگشتم به گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بی‌بی (س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق می‌افتد.🌼🍃 پس بهتر است که به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من به عنوان یک خانم نمی‌توانستم برای دفاع از حرم (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگی‌ام که توانایی این کار را دارد ندهم برود.🌼🍃 شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد می‌خواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.🌼🍃 حتی خود به علت اعتقادی که داشت به من می‌گفت چون تو سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که در اعزام‌های قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود🌼🍃 در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم.🌼🍃 در جواب گفتم هرچه خدا صلاح می‌داند همان خواهد شد و نمی‌خواستم در روز محشر حضرت بی‌بی زینب (س) باشم.🌼🍃 🌼🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥فیلم شهیدان #شهید_محسن_حججی #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_سیاح_طاهری در مسج
یادت بخیر نازنینم خوبی⁉️ خبری نیست ز دل من میخواهد که بدانی دل منـ♥️ اندازه ی دنیا تنگ است ای دوست یادگار دیروز دل من سیر برایت است💔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یادت #ای_دوست بخیر نازنینم خوبی⁉️ خبری نیست ز #تــو دل من میخواهد که بدانی #بی_تو دل منـ♥️ اندازه
‍ 💌محمد حسین جان سلام 🔮سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و برای ما. فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید. شاید آن دلیل که ها از روزگارمان رخت بر بسته اند😢 برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست. 🔮ردِّ‌پاهایت👣 را در شهر می بینم، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا را جلوه دار زده اند. حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند. 🔮تفریحم بود آن هم که به چشم برهم زدنی از دست رفت. سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود، هم دور شهر، هم دور ، هم ... سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده😓 و از سر بیکاری و سرگرمی. 🔮 روز به روز قد می کشد، رشید می شود. شاید او بتواند راهت را ادامه دهد. من هنوز در پیداکردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام. قبلا مزه تلخ قهوه های☕️ کافه ای که را به دیوار داشت هشیارم می کرد. اما الان ... همان قهوه برایم بی مزه است. 🔮اشتهایم را برای زندگی از دست داده ام. تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم بودی. اما من هر روز سر سفره گناه🔞 پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است. آنقدر چاق شده ام که حال و حتی فردی را ندارم😔 🔮بی معرفت، حالا که در تلاطم دنیا دارم می شوم و امید به دستگیری ات دارم، دل کندی و رفتی🕊چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت، دست و پا می زنم را رها کرده ای. نگاه کن من به تو بسته ام. مهرت را به دل💖 🔮محمدحسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده. از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت. هرروز را وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود. با دین تیغ می زنند⚡️ و زخم می ماند از عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh