eitaa logo
شِیخ .
11.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
153 ویدیو
7 فایل
‌الله ‌ بانوی طلبه‌ی دهه هشتادی که شیفته‌ی کتاب و چای و نوشتن است. و او همیشه می‌نویسد‌. شبها، روزها، عصرها و همیشه! پس در این مکانِ مقدس دنبال زرق و برقهای مجازی نباش. فقط بخوان و لبخند بزن. مدیر: @Oo_Parvaneh_oO
مشاهده در ایتا
دانلود
‌چه نیکوست انتخابی که دلی باشد و در ادامه رضایت عقل را جلب نماید. کاملا دلی، دل سپردم به این کتاب و بعد از یک ماه که مطالعه‌اش به اتمام رسید دریافتم که عقلم لبخند به لب دارد و از صفحاتِ ارزشمندش درسهای بسیاری آموخته‌ است... روایتِ زندگیِ محمد طوق، مجاهدِ بحرینی به من آموخت که مبارزه، مرز نمی‌شناسد. جرعت می‌خواهد و لازمه‌ی جرعت، جنون است.. ✍🏻 طلبه‌ی‌جوانِ‌حزب‌اللهی
بعد از اتمام جلسه و صحبت‌های عمیقِ‌مان در رابطه‌ی با مساله‌ی نوشتن، بنا شد تا هرهفته بعد از پایانِ مباحث اصلیِ جلسه در کنارهم کتابی بخوانیم. تا هم روی قلبمان، قلممان و رابطه‌مان تاثیر بگذارد و هم یک کتاب خوب را خوب‌تر بخوانیم. یکی از دوستان خوش‌قلبم که در کتاب و کتابخوانی و انتخابِ بهترین موضوعات، مهارتِ بالایی دارد؛ کتابِ را پیشنهاد کرد. من هم همان روز از مغازه‌ی کنارِ ساختمان خریدمش. یادم نمی‌آید دقیقا قیمتش چند بود؟ اما دقیقا یادم هست که کارتِ عابربانکم خالی شد و من دیگر حتی به اندازه هزینه ی یک تاکسی هم پول نداشتم. راستش را بخواهم بگویم اول کمی دلگیر شدم و با خودم گفتم چرا کتابی را که ضروری نبود خریدم؟ حتی تا یکی دو هفته از لحاظ مالی در تنگنا بودم.. ولیکن حالا که بعد از یک سال سعی کردم تا خواندنش را شروع کنم و به پایان برسانم، دریافتم که اتفاقا خریدن این کتاب برای آدمها ضرورت دارد. و آنچنان زیبا و عمیق و جذاب است که بعید می‌دانم کسی صفحاتش را ورق بزند و شیفته‌ی جملاتش نشود :) پ.ن : بخرید - بخونید - کیف کنید . ✍🏻 طلبه‌ی‌جوانِ‌حزب‌اللهی @Sheikh_Alii
سمفونی مردگان از دوستان‌ِ کتاب خوان و اهل دلم بارها نام این کتاب را شنیده بودم. ولیکن هربار یا فراموش می‌کردم‌ و یا در اولویتم‌ نبود که خریداری‌اش کنم. اما در نهایت دل را به دریا پیوند زدم و مالک یکی از هزاران نسخه‌‌ی چاپ شده از این کتاب شدم. خلاصه این کتاب را نمی‌گویم. آن ها که اهل مطالعه هستند بخوانند. آن ها که دل به کتاب نمی‌دهند و حوصله‌ ندارند نیز بخوانند. همه بخوانند. بخرید. بخونید. کیف کنید. ✍🏻 طلبه‌ی‌جوانِ‌حزب‌اللهی @Sheikh_Alii
شِیخ .
- پائیزِ عزیز، با کتاب .
‌ کتاب ۱۲۱ صفحه بود. خوندنشو دیشب شروع کردم و امروز حوالی ساعت پنج و نیم عصر تموم شد. به صورت کلی کتاب خوبی بود. در طول داستان مدام با این سوال رو به رو می‌شدم که من چرا اینجا هستم‌؟ و این اصلی ترین سوال بشر از درونشِ. منتهی این کتاب جوابی برای این سوال نداشت. در حالی که در دین اسلام کامل و جامع از هدف خلقت انسان در عالم هستی صحبت شده. بگذریم! اگه دنبال خوندن کتابی هستید که به علمتون اضافه کنه اصلا سراغ این کتاب نرید. ‌
خواندنِ کتاب را بدون در نظر گرفتن آنکه چرا میخواهم بخوانمش شروع کردم. هر خطِ آن درس بود و نکاتِ بی نظیری داشت. انگار شهید دیالمه همین روزها را تحلیل کرده و آن‌هارا چند دهه‌ی قبل برایمان یادگاری گذاشته است. تا این روزها به سراغشان برویم و از آن صحبت‌ها را عملیاتی کنیم. اگر دغدغه‌ی مبارزه در جبهه‌های حق و حقیقت را دارید این کتاب را مطالعه کنید. کتاب : صبر ضابطه حرکت بر صراط مستقیم شهید دکتر عبدالحمید دیالمه :)
شِیخ .
حوض خون کتابی بود مملو از عواطف ظریف و لطیف و عمیق زنانه. کتابی که هر زن مسلمان دغدغه‌مندی باید بخواند تا بداند در بزنگاه‌های تاریخی، گاهی شستن لباس و پتو و ملافه می‌شود رسالتی بزرگ. روایت آن روز‌ها را اگر باهوش باشیم و به این‌ روزها پیوند بزنیم؛ همین داستان‌ها می‌شود پیغمبری برای ما زنان مسلمان که وظیفه خود را در عصر کنونی بشناسیم و دست از مجاهدت بر نداریم ... بخرید. بخونید. کیف کنید .
‌ شنیده بودم کتاب خارق‌العاده‌ای‌ ست. خواندم و دریافتم تا چه اندازه زیباست. پر از مفهوم و نکته و درس و عشق بود. این کتاب را از فروشگاه حرم آقا امام رضا ع خریده بودم :) بخرید- بخونید- کیف کنید. [ کتاب: طعم‌شیرین‌خدا ] ‌
با خواندن این کتاب برایم یادآوری شد که من حواس دیگری هم دارم که به غیر از بینایی می‌توانند در مسیر لذت بردن از زندگی و چیزهایی که دوستشان دارم یاری ام کنند. چه اشکالی دارد اگر چیزهایی را که دوست داریم علاوه بر تماشا کردن، لمس کنیم؟ یا ببوییم‌ و یا حتی بشنویم؟ مثل لمس صفحات قرآن یا بوییدن عطر دل انگیزی که در فضای حرم پخش است. مثل شنیدن صدای پرنده‌ها و نوازش گیاهان؟ همه چیز به دیدن نیست :) زندگی هیجانش بیشتر می‌شود اگر گاهی چشمانمان را ببندیم و اطرافمان را به کمک چهار حواس دیگر احساس کنیم.. این کتاب درباره ی مردی ست که کاملا ناگهانی در مسیر از دست دادن بینایی قرار می‌گیرد و در طول این جاده به حقایق بسیار جالبی دست می‌یابد ‌‌‌... بخرید بخونید کیف کنید
از آن کتاب هایی بود که دست و دلم نمی‌رفت بخوانمش. اما دلم را به دریا زدم و مطالعه‌اش را آغاز کردم... شاید حالا که این کتاب را خوانده‌ام بیشتر دلم هوای هویزه را کرده است و دوست دارم در آنجا قدم بزنم؛ نفس بکشم و زندگی کنم. ماجرای این کتاب، ماجرای حیاتِ قهرمانی عالِم است. مجاهدی که با شناخت درست و انتخاب درست و بصیرتِ به اندازه، خیر زیادی به جامعه ی اسلامیِ امروز ما رسانده است. بخرید بخونید کیف کنید :)
همیشه که نباید برویم سراغ کتاب‌های چند صد صفحه‌ای .. گاهی کتابی به نازکیِ چند برگِ درخت، می‌تواند به قدر چندین هزار صفحه مطالعه برای آدمی درس و نکته داشته باشد. درست شبیه به همین کتابِ عزیز که در دل خود مسائل مهمی را جای داده و سوالات و شبهات بسیاری را برای من بر طرف کرده است. به طوری که حالا در مقابل برخی ابهامات جامعه می‌توانم سینه سپر کنم و با استدلال و عقلانیت پاسخی درست بدهم‌.. بخرید- بخونید- کیف کنید.
‌ دهه ی اول محرم، برای تبلیغ و تبیین مسائل دینی با همسرم راهیِ یکی از روستاهای استان اصفهان شدیم. در آنجا تنها مساله ی مهمی که مردم را با خودش درگیر کرده بود؛ خیالِ اشتباهِ آریایی بودن و عرب پرست نبودن؛ بود. یعنی مردم آنجا اعتقاد داشتند که به جای 'سلام' باید بگویند درود. و به جای آنکه نام فرزندان خود را از اسامی مبارک ائمه علیه السلام انتخاب کنند، ایرانی اصیل بگذارند. که البته این تنها بخشی از اشکالات افکار آنها بود. آنها معتقد بودند که دین مردم ایران، زرتشت است و اسلام با زور شمشیر وارد مملکتمان شده است. نه دینی آریایی است و نه مردم آن را می‌خواهند. از همه اینها بگذریم‌. وقتی به قم بازگشتیم. ناخودآگاه دستم کشیده شد و این کتاب را از قفسه کتابخانه برداشتم. تک تک شبهات و اشکالات افکارِ عده ای از مردم که خیال می‌کنند وطن پرست و ملی گرا هستند را بر طرف کرده و به خوبی شرح میدهد که چگونه و چطور اسلام و ایران، اینطور باهم خو گرفته و یکی شده اند.‌.. به قلم خودم خدمات متقابل اسلام و ایران
‌ دو سال پیش، برای یکی از برنامه های حوزه علمیه،‌ به عنوان مجری راهی مشهد شدم. روز آخر سفر، بدو بدو خودمو رسوندم به یکی از کتابفروشی های اطراف حرم و این کتاب رو به عنوان سوغاتی برای همسرم شیخ علی خریدم. امروز بعد از اینکه کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران رو تموم کردم؛ این کتاب رو دست گرفتم و شروع کردم به خوندن. بعد از هشت ساعت مطالعه ی با آرامش، صفحات این کتاب هم تموم شد و من با یک بغل حال خوب میخوام برم سراغ مطالعه کتاب بعدی :) به قلم خودم ادب عاشقی